حق دوستان را ادا کنیم
عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ (علیه السلام) قَالَ: مَا أَقْبَحَ بِالرَّجُلِ أَنْ يَعْرِفَ أَخُوهُ حَقَّهُ وَ لَا يَعْرِفَ حَقَّ أَخِيهِ.
امام صادق(سلام الله علیها) فرمود: چه بد است که کسی برادرش قدر او را بشناسد، اما او قدردان برادرش نباشد.
مصادقة الإخوان، ص42.
آمر به معروف در مقام «ولی» امر به معروف می کند
امر به معروف غیر از موعظه، ارشاد، تعلیم و پند است، این موارد باب خود را دارند اما امر به معروف آنجایی است که شخص بدون هیچ عذری، عالماً و عامداً در حال انجام گناه است، به چنین شخصی می توان فرمان داد که از انجام کارش دست بردارد.
حضرت آيت الله جوادی آملی در جلسه درس اخلاق پنجشنبه های خود که در نمازخانه بنياد بين المللی علوم وحيانی اسراء برگزار گرديد، ضمن تبریک عید سعید نیمه شعبان، به ادامه شرح جمله قصار 31 نهج البلاغه حضرت امير عليه السلام، با اشاره به سالروز میلاد با سعادت حضرت حجت(عج) ضمن تبریک این عید خجسته بیان داشتند: وقتی پیامبر(ص) به رسالت خود مبعوث شد، در جامعه جاهلیت دو غده بدخیم وجود داشت؛ در حوزه اندیشه، آنها گرفتار وهن و خیال بودند و در حوزه انگیزه با هوس و غرور و گرایشات قبیله ای رفتار می کردند اما پیامبر(ص) «عدل» را جایگزین آن گرایشات قبیله ای، جناحی و هوس کرد و «عقل» را به جای ظن و وهن نشاند.
معظم له ادامه دادند: همین کار را حضرت حجت در هنگام ظهور انجام خواهند داد؛ یعنی جامعه را عالم و عاقل می کنند، به برکت حضرت، عقل مردم کامل می شود، اداره چنین جامعه ای کار دشواری نیست. این است که انسان شبانه روز منتظر ظهور است و برای فرج دعا می کند.
ایشان در ادامه شرح جمله قصار 31 نهج البلاغه حضرت امير عليه السلام پرداختند و اظهار داشتند: این جمله قصار در حقیقت یکی از خطبه های نورانی حضرت است که سید رضی آن را به عنوان کلمه قصار ذکر کرده است؛ وقتی از حضرت در خصوص ایمان سوال کردند، حضرت ایمان را داری چهار رکن معرفی کرد؛ «الاِْيمَانُ عَلَى أَرْبَعِ دَعَائِمَ: عَلَى الصَّبْرِ، وَالْيَقِينِ، وَالْعَدْلِ، وَالْجِهَادِ»، طبق این بیان یکی از ارکان ایمان، عدل است که طبق بیان حضرت خود چهار جزء و شعبه دارد؛ «وَالْعَدْلُ مِنْهَا عَلَى أَرْبَعِ شُعَب: عَلَى غَائِصِ الْفَهْمِ، وَغَوْرِ الْعِلْمِ، وَزُهْرَةِ الْحُكْمِ، وَرَسَاخَةِ الْحِلْمِ».
معظم له ادامه دادند: این کلمات یک سری معنای لغوی دارند اما حضرت به معنای خاص این لغات می پردازد مانند اینکه در خصوص معنای عدل می گویند کسی عادل است که کارهای واجب را انجام دهد و از انجام کارهای حرام بپرهیزد اما حضرت در خصوص معنای واژه عدل می فرماید یکی از شعب چهارگانه عدل، فهم غَائِصِ است. حضرت فرمود علم مانند دریایی است که اگر کسی توانست در این دریا غواصی کند صاحب فهم خواهد شد. هر علمی را فهم نمی گویند؛ آن علم دقیق و عمیق را فهم می گویند که باعث می شود انسان مطالب را موشکافانه بفهمد!
این مفسر قرآن خاطرنشان کردند: حضرت در خصوص «جهاد» می فرماید «وَالْجِهَادُ مِنْهَا عَلَى أَرْبَعِ شُعَب: عَلَى الاَْمْرِ بِالْمَعْرُوفِ، وَالنَّهْيِ عَنِ الْمُنْكَرِ، وَالصِّدْقِ فِي الْمَوَاطِنِ، وَشَنَآنِ الْفَاسِقِينَ: فَمَنْ أَمَرَ بِالْمَعْرُوفِ شَدَّ ظُهُورَ الْمُؤْمِنِينَ، وَمَنْ نَهَى عَنِ الْمُنْكَرِ أَرْغَمَ أُنُوفَ الْكَافِرِينَ؛ وَمَنْ صَدَقَ فِي الْمَوَاطِنِ قَضَى مَا عَلَيْهِ، وَمَنْ شَنِئَ الْفَاسِقِينَ وَغَضِبَ لِلَّهِ، غَضِبَ اللَّهُ لَهُ وَأَرْضَاهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ»؛ جهاد (نيز) چهار شاخه دارد، که اولین آنها امر به معروف، نهى از منكر است.
حضرت آيت الله جوادی آملی ابراز داشتند: امر به معروف غیر از موعظه، ارشاد، تعلیم و پند است، این موارد باب خود را دارند اما امر به معروف آنجایی است که شخص بدون هیچ عذری، عالماً و عامداً در حال انجام گناه است، به چنین شخصی می توان فرمان داد که از انجام کارش دست بردارد. در این هنگام شخص آمر، ولایت دارد، در حقیقت اگر شخص خاطی به امر او گوش ندهد دو گناه مرتکب شده؛ اول آنکه کار خلاف کرده و دوم اینکه به حرف ولی خود گوش نداده است، آمر به معروف در مقام «ولی» امر به معروف می کند.
ایشان ادامه دادند: در نظام اسلامی اینگونه است که « وَالمُؤمِنونَ وَالمُؤمِناتُ بَعضُهُم أَولِياءُ بَعضٍ ۚ يَأمُرونَ بِالمَعروفِ وَيَنهَونَ عَنِ المُنكَرِ» که البته امر به معروف و نهی از منکر دارای درجاتی است که درجات ابتدایی و مهم آن همان انزجار قلبی و بروز ظاهری این انزجار است که اگر هر کس در مقابل شخص گناهکار این انزجار را از خود نشان دهد در بیشتر موارد شخص از کار خود پشیمان خواهد شد و دیگر به مراحل بعدی نیازی نخواهد بود.
معظم له با اشاره به ادامه کلام حضرت امیر علیه السلام تصریح داشتند: حضرت دومین شاخصه جهاد را صادقانه قیام کردن ذکر می کنند و اینکه شخص نسبت به تبهکاران کینه داشته باشد. در قرآن کریم می خوانیم موسی(ع) به خداوند می فرماید به پاس نعمت هایی که به من دادی هرگز از انسان تبهکار و خلافکار حمایت نمی کنم.
به گزارش خبرگزاری«حوزه»
راهکاری برای کسب فضائل
امیرالمؤمنین علیه السلام در یکی از سخنان نورانی خود راهکاری برای مزین شدن به صفات پسندیده و تمرین فضائل اخلاقی بیان کردند.
وَ قَالَ علی (علیه السلام): إِنْ لَمْ تَكُنْ حَلِيماً فَتَحَلَّمْ فَإِنَّهُ قَلَّ مَنْ تَشَبَّهَ بِقَوْمٍ إِلَّا أَوْشَكَ أَنْ يَكُونَ مِنْهُم.
امیرالمؤمنین(علیه السلام) فرمود: اگر بردبار نیستی، خود را به بردباران شبیه کن؛ زیرا کسی که خود را شبیه گروهی سازد، از آنان می شود.
نهج البلاغه(صبحی صالح)، ص506
کمال ایمان
یکی از اصول مهم تربیتی، توجه به الگوها است. این اصل مهم از طرف اسلام مورد توجه قرار گرفته و قرآن کریم در تمام زمینهها برای مؤمنان الگوهایی معرفی میکند که حضرت ابراهیم(علیه السلام) و پیامبر اسلام(صلی الله علیه و آله) از آن جملهاند.
اسوههای حسینی، آینه الگوهای مهدوی؛ «کمال ایمان»
محمدعلی محمدی شاهرودی
مقدمه
یکی از اصول مهم تربیتی، توجه به الگوها است. این اصل مهم از طرف اسلام مورد توجه قرار گرفته و قرآن کریم در تمام زمینهها برای مؤمنان الگوهایی معرفی میکند که حضرت ابراهیم(علیه السلام) و پیامبر اسلام(صلی الله علیه و آله) از آن جملهاند. قرآن کریم درباره حضرت ابراهیم(علیه السلام) میفرماید: «قَدْ کانَت لَکمْ أُسوَةٌ حَسنَةٌ فی إِبْرَهِیمَ وَ الَّذِینَ مَعَهُ»[1]؛ «برای شما سرمشق خوبی در زندگی ابراهیم و کسانی که با او بودند، وجود داشت.»
و درباره پیامبر(صلی الله علیه و آله) میفرماید: «لَّقَدْ کانَ لَکمْ فی رَسولِ اللَّهِ أُسوَةٌ حَسنَةٌ لِّمَن کانَ یرْجُوا اللَّهَ وَ الْیوْمَ الاَخِرَ وَ ذَکرَ اللَّهَ کثِیراً»[2]؛ «مسلّماً برای شما در رسول خدا(صلی الله علیه و آله) سرمشق نیکویی بود، برای آنها که امید به رحمت خدا و روز رستاخیز دارند و خدا را بسیار یاد میکنند.»
حضرت زهرا(علیها السلام)نه تنها برای مؤمنین الگو هستند که برای امامان معصوم(علیهم السلام)نیز اسوه میباشند در کلام گهرباری امام زمان(علیه السلام) میفرمایند:
«فِی ابْنَةِ رَسُولِ اللَّهِ(صلی الله علیه و آله)لِی أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ؛[3] برای من دختر رسول خدا(صلی الله علیه و آله) الگو و سرمشقی نیکو است.»
امام حسین میفرماید: «فَلَکُم فیَّ اُسوة؛[4] من برای شما الگو هستم.» نه تنها امام حسین(علیه السلام) الگوی خوبی برای مؤمنان است؛ بلکه یاران آن حضرت نیز از بهترین الگوها هستند. کسانی که آن حضرت دربارهشان فرمود: «انی لا اعْلَمُ اصْحاباً خَیراً مِنْکمْ؛[5] من اصحابی بهتر از شما نمیشناسم.» و از مصادیق این آیه شریفهاند: «اِنَّهُمْ فِتْیةٌ ءَامَنُوا بِرَبِّهِمْ وَزِدْناهُمْ هُدَی»[6]؛ «آنها جـوانـمـردانـی بـودنـد کـه بـه پـروردگـارشان ایمان آوردند و ما بر هدایتشان افزودیم.»از اینرو، بر ما لازم است خصوصیات ایشان را بشناسیم و از رفتار آنها درس بگیریم.
همچنین دانستن این خصوصیات میتواند مقیاسی برای محک زدن قابلیت خودمان در همراهی با امام حسین(علیه السلام) باشد. در این صورت میتوانیم دریابیم که اگر در زمان حضور حضرت مهدی(علیه السلام) زنده باشیم، در آن روز نیز در کنار حضرت خواهیم بود؟!
دانستن ویژگیهای یاران امام و تلاش در راه کسب آنها، در واقع تلاشی برای زمینهسازی ظهور و فرارسیدن آن روز مبارک است. بر این اساس، باید در صدد شناخت و کسب این ویژگیها باشیم.
1. کمال ایمان
ایمان، مصدر باب افعال، از ریشه «أ م ن»به معنای ایجاد اطمینان و آرامش در قلب خویش یا دیگری است. تصدیق کردن خبر کسی بر اثر اطمینان یافتن از صحت و عدم کذب آن، و از بین رفتن ترس، اضطراب و وحشت، از دیگر معانی کاربردی ایمان است.[7] آیاتی را که به موضوع ایمان پرداخته است، میتوان در چند گروه دسته بندی کرد: برخی از آنها ضرورت ایمان و نقش آن را در حیات دنیوی و اخروی متذکر شده است: نساء/173؛ توبه/20؛ حدید/7 و دستهای دیگر ویژگیهای مؤمنان را بازگو کرده: مؤمنون/1- 9؛ انفال/2- 4 و شماری به پیامدهای بیایمانی پرداخته است: حجّ/19؛ روم/16. در گروهی از آیات نیز میتوان مقوّمات (مریم/60، طه/112، بقره/256)، متعلقات (نساء/136؛ بقره/136)، آثار (حجّ/50؛ ابراهیم/23) و موانع (نساء/173؛ بقره/7- 8) ایمان را بازیافت.[8]
____________________________________________________
پینوشتها:
[1]. ممتحنه/4.
[2]. احزاب/21.
[3]. بحارالانوار، محمدباقر مجلسی، داراحیاء التراث العربی، بیروت، 1403ق، ج 53، ص 178، باب31.
[4]. تحف العقول، حسن بن شعبة حرانی، به کوشش: علی اکبر غفاری، نشر اسلامی، قم، 1404ق، ص 505.
[5]. لهوف، سید بن طاووس، نشر دلیل ما، قم، 1380ش، ص 151.
[6]. کهف/13.
[7]. معجم مقاییس اللغة، احمد ابن فارس، به کوشش: هارون عبدالسلام، دفتر تبلیغات، قم، 1404ق، ج 1، ص133؛ لسان العرب، ابن منظور، ادب الحوزه، قم، 1405ق، ج 1، صص 223- 227، ماده «امن».
[8]. دائرة المعارف قرآن کریم، حسن سعید و دیگران، گنجینه قرآن کریم، تهران، 1406ق، ج 5، ص 189.
منبع: ماهنامه اطلاعرسانی، پژوهشی، آموزشی مبلغان، شماره 214.
امشب چه اعمالی انجام دهیم؟
شب نیمه شعبان، شب بسیار مباركى است. از امام جعفر صادق علیه السلام روایت است كه از امام محمدباقر علیهالسلام در مورد فضیلت شب نیمه شعبان سؤال شد؛ امام فرمود آن شب بعد از لیلة القدر افضل شبها است. در آن شب خداوند به بندگان، فضل خود را عطا مىفرماید و ایشان را به مَنّ و كَرَم خویش مىآمرزد. پس سعى و كوشش كنید در تقرّب جستن به سوى خداى تعالى در آن شب، كه آن شبى است كه خدا قسم یاد فرموده به ذات مقدس خود كه سائلى را از درگاه خود تا زمانی كه مطلب گناهی را درخواست نکند؛ دست خالى برنگرداند
براى شب نیمه شعبان چند عمل وارد شده است:
1- غسل، كه باعث تخفیف گناهان مىشود.
2- احیاء این شب به نماز و دعا و استغفار. و در روایت است كه هر كس این شب را احیا دارد؛ نمیرد دل او در روزى كه دلها بمیرند.
3- زیارت امام حسین علیه السلام است كه افضل اعمال این شب
و باعث آمرزش گناهان است و هر كس بخواهد با او مصافحه كند روح صد و بیست و چهار هزار پیغمبر زیارت كند آن حضرت را در این شب و اَقَلِّ زیارت آن حضرت آن است كه به بامى برآید و به جانب راست و چپ نظر كند پس سر به جانب آسمان بلند كند و زیارت كند آن حضرت را به این كلمات: “اَلسَّلامُ عَلَیْكَ یا اَبا عَبْدِاللّهِ، اَلسَّلامُ عَلَیْكَ وَ رَحْمَةُاللّهِ وَ بَرَكاتُهُ.” و هر كس در هر كجا باشد در هر وقت كه آن حضرت را به این كیفیت زیارت كند امید است كه ثواب حجّ و عُمره براى او نوشته شود .
4- صلوات هر روز را كه در وقت زوال وارد شده خوانده شود.
5- دعاى كمیل را كه در این شب وارد شده است، خوانده شود.
6- هر یك از اذکار “سُبْحانَ اللّهِ” ، “الْحَمْدُلِلّهِ” ، “اللّهُ اَكْبَرُ” وَ “لا اِلهَ اِلا اللّهُ” صد مرتبه گفته شود، تا خداوند تعالى گناهان گذشته او را بیامرزد و برآورد حاجتهاى دنیا و آخرت او را.
7- شیخ در مصباح از ابویحیى در ضمن خبرى در فضیلت شب نیمه شعبان روایت كرده كه از مولاى خودم حضرت صادق علیه السلام پرسیدم كه بهترین دعاها در این شب چیست؟ فرمود: پس از آن که بجا آوردى نماز عشا را، دو ركعت نماز اقامه کن که در ركعت اول حمد و سُوره قُلْ یا اَیُّهَا الْكافِروُنَ خوانده شود و در ركعت دوم حمد و سوره توحید خوانده شود. پس از سلام، تسبیحات حضرت زهرا سلام الله علیها گفته شود.
8- دعاهای وارده در مفاتیج الجنان-ویژه شب نیمه شعبان
يوسف آل طه
حضرت علی اکبر علیه السلام به عبادت و راز و نیاز با خداوند عشق می ورزید؛ در راه فراهم آوردن نیازهای بندگان خدا کوشا بود؛ ایمان راسخ، شجاعت و شهامت به او بخشیده بود و در طریق دانش و معرفت به کمالاتی نایل و چشمه های حکمت در روح و روانش جاری گشته بود؛ محدثی بنام بود و از جدّش روایت نقل می کرد. (1)
دلایلی که از مقام والای این جوان هاشمی حکایت دارند، بدین صورت می توان برشمرد:
1. جامع ترین و بهترین سخن در خصوص فضایل او همان بیانات حضرت امام حسین علیه السلام است که وقتی جوانش عازم میدان رزم با اشقیا بود، بر زبان آورد.
2. ارزش معنوی علی اکبر علیه السلام تا به آن اندازه است که پدر بزرگوارش که دارای مقام عصمت و امامت می باشد، زندگی پس از او را فنا و مرگ می داند.
3. حضرت امام حسین علیه السلام به هنگام بدرقه جوانش به سوی میدان این آیه را تلاوت فرمود:
{انّ الله اصطفی آدم و نوحا و آل ابراهیم و آل عمران علی العالمین ذرّیه بعضها من بعض… (2)
که درجاتی از پاکی و طهارت روح را برای علی اکبر علیه السلام به اثبات می رساند.
4. هنگامی که بدن علی اکبر زخم های فراوان خورده بود، خطاب به پدر گفت: «از شربتی که رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم به دستم داد، سیراب شدم که در آن تشنگی نمی باشد و امام را برای نوشیدن این شربت فرا خواند و این حقیقت شأن و منزلت علی اکبر را تأیید می کند.» (3)
5. امام سجاد علیه السلام بدن مطهر او را در مقبره ای مستقل در مجاورت مرقد مطهر پدرش به گونه ای دفن نمود که از دیگر قبور شهدا مشخص باشد. (4)
6. ائمه معصومان در روایات و زیارات مستقل، مقام او را به پاکی و طهارت نفس ستوده اند. (5)
7. در موقفی به نام «بنی مقاتل» امام حسین علیه السلام را خواب سبکی فرا گرفت که پس از آن آیه استرجاع بر زبان جاری نمود، در گفت و گویی که بین پدر و پسر رخ داد، علی اکبر عرض کرد: ای پدر وقتی بر حق بودن ما قطعی است، دیگر از مرگ در راه آن باکی نداریم. امام وقتی چنین معرفتی را از پسر دید فرمود:
«خدایت پاداشی نیکو عطا کند. نیکوترین پاداش که باید فرزندی از پدر دریافت کند.» (6)
8. وقتی علی اکبر علیه السلام به شهادت رسید، امام قاتلان او را به عنوان افرادی معرفی کرد که بر خداوند رحمان جسارت کرده و حرمت رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم را هتک نموده اند. (7)
9. حضرت مهدی (عج) در زیارت ناحیه مقدسه او را از نسل پاک و تبار ابراهیم علیه السلام دانسته، بر او و پدرش درود فرستاده است.
10. عظمت مقام و خصال حمیده این جوان در حدی است که در میان اقوام عرب به بزرگ منشی و عزت نفس معرفت بوده و دشمنان، صفات خوب او را مورد تحسین قرار داده اند.
11. علی اکبر از دو وجه حیات معنوی و طیبه دارد: یکی آن که اهل معرفت، خرد و حکمت است. دیگر این که در راه احیای دین، حمایت از حریم ولایت و ستیز با شقاوت به شهادت رسیده، از این جهت تا ابد زنده است.
پی نوشت :
1) ابصار العین فی انصار الحسین، سماوی، ص 21.
2) آل عمران / 33 و 34.
3) علی الاکبر ابن الامام الحسین، علی محمد دخیل، صص 12 ـ 13.
4) همان مأخذ.
5) همان.
6) ابصار العین، ص 86؛ مشیر الاحزان، علامه جواهری، ص 33؛ الارشاد، ج 2، ص 82؛ کامل ابن اثیر، ج 4، ص 51؛ المختار من مقتل بحار الانوار، صص 75 ـ 76؛ الفتوح، ابن اعثم، ص 873.
7) مقتل خوارزمی، ج 2، ص 31.
منبع : ماهنامه اطلاع رسانی، پژوهشی، آموزشی مبلغان شماره 15.