سخنان رهبر انقلاب درباره شفافیت مسئولین با مردم و عدم پنهانکاری
پيام هاي راهپيمايي اربعين
راهپيمايي بي نظير و حيرت انگيز اربعين، که هر سال عظمت و شکوه بيشتري مي يابد و بازتاب عميق ترين ارزش ها وعواطف و احساسات ديني و معنوي انسان هاست و اکنون با فرا رفتن از مرز بيست ميليون نفر، تبديل به عظيم ترين اجتماع تاريخ بشر شده ، بدون ترديد، زمينه ساز تحولاتي عظيم تر، در سطح جهان است.
"کنار قدمهای جابر"
اربعین به نام و نشانی فراگیر و همه فهم تبدیل شده است، عمق مصیبت شهادت حضرت اباعبدالله(ع) با شنیدن نام اربعین بیشتر درک و فهمیده میشود و دلها را به مهمترین وقایع سال 61 هجری می برد به همان حال و هوای جابربن عبدالله انصاری.
اهمیت نخستین سفر اربعین در پیادهروی جابر
اهمیت این مسأله از جایی مشخص میشود که متوجه میشویم جابر این سفر طولانی را با حالت نابینایی و تکیه بر بازوی غلام خود طی کرده است تا امام خود را زیارت کند.
این حرکت جابر نه تنها به فراموشی سپرده نشد که در طول تاریخ ماندگار شده و تبدیل به سنتی دیرین در حرکت اجتماعی عظیم و متحد مسلمانان شد، از این جهت وحدت و اجتماع همگانی 20 میلیونی مسلمانان در هر سال را میتوان نخستین آثار این راهپیمایی جهانی توصیف کرد.
شور و شوق هرساله مسلمانان جهان برای شرکت در این گردهمایی به گونهای است که نه تنها با حضور در این سفر جمعی، خسته و قانع نمیشوند که اشتیاق آنها برای حضور و شرکت دوباره در این میعادگاه عاشقان دوچندان میشود، به طوری که برای صدور روادید و گذرنامه خود، روز شماری میکند.
در این اجتماع با شکوه، افزون بر شیعیان، برادران اهلسنت از سراسر دنیا شرکت کرده و پا به پای شیعیان مسیر راهپیمایی را به سوی نماد استکبارستیزی جهان میپیمایند.
آثار و برکات فردی و اجتماعی پیادهروی اربعین
جذابیت، شکوه و عظمت این گردهمایی بزرگ به اندازهای است که غیر از مسلمانان، افراد متعددی از اهل کتاب جهان نیز در این گردهمایی حسینی شرکت کرده و نسبت به اجتماع و اتحاد مردمی در مسیر اربعین دچار تحیر میشوند.
یکی دیگر از برکات این همایش عظیم حسینی، آمرزش گناهان و تجدید بیعت با امامی است که احیاگر امر به معروف و نهی از منکر است، چراکه هر قدمی به منظور زیارت اباعبدالله(ع)، مغفرتی عظیم برای ما محسوب میشود و نیاز ما به استغفار نیازی همیشگی است، بنابراین زیارت کربلا خصوصاً با پای پیاده در ایام اربعین، فرصتی استثنایی جهت کسب مغفرت الهی است.
زمانی که شیعیان انسان تکامل یافته را دیدار کنند، در حقیقت نسبت به مقام شامخ ایشان معرفت پیدا کرده و تلاش می کنند خود را شبیه حضرت و متمایل به ایشان کنند.
صوت/ سخنرانی ۴۵ سال پیش رهبر انقلاب با موضوع فلسفه زیارت اربعین
براي شنيدن صوت به ادامه مطلب برويد
8 روز تا قرار عاشقي
«المستنصر بالله» سی و ششمین خلیفه عباسی است. زمانی که او به تخت خلافت تکیه زد، بیش از350 سال از شهادت امامین عسکریین (علیهما السلام ) می گذشت. روزی برای بازدید از شهر سامرا از مرکز خلافتش، بغداد خارج شد. وقتی او وارد شهر سامرا شد در کمال تعجب دید که برای امامین عسکریین (علیهما السلام ) بارگاه و حرمی ساخته اند و آن را با پرده ها و فرش ها آراسته اند. شمع ها روشن است و بوی عود فضای حرم را معطرکرده است. مردم هم گروه گروه با شوق و رغبت به زیارت می آیند.
بعد از بازدید حرم امام عسکریین (علیهما السلام ) قصد زیارت قبور اجدادش کرد چرا که بسیاری از اجداد او در قبرستان سامرا مدفون هستند. وقتی وارد قبرستان شد دید سکوتی مرگ آفرین به قبرستان حاکم است. باد و باران قبر اجدادش را ویران کرده است و پرندگان هم روی قبر آنها فضولات انداخته اند. برای او سخت بود که ببیند اجدادش از اوج شهرت و قدرت به گمنامی و غربت رسیده اند.
یکی از اطرافیان مستنصر در همین حال زبان به چابلوسی باز کرد و گفت: شما خلیفه زمین هستید! در این عالم امر، امرِشماست، دستور دهید تا روی قبر اجدادتان گنبد و بارگاه جدیدی بسازند. چرا باید قبور علویان زائر داشته باشد و قبور اجداد شما نه؟ دستور دهید تا مردم به زیارت آن ها بشتابند!
المستنصر بعد از شنیدن این سخنان اندکی در فکر فرو رفت و بعد از چند لحظه جمله ای گفت که در لابه لای صفحات تاریخ به یادگار مانده است. جمله ای که بعد از 800 سال ارزش آن امروز بیشتر فهمیده می شود. المستنصرگفت: هَذَا أَمْرٌ سَمَاوِيٌ لَا يَحْصُلُ بِاجْتِهَادِنَا وَ لَوْ حَمَلْنَا النَّاسَ عَلَى ذَلِكَ مَا قَبِلُوهُ وَ لَا فَعَلُوا.« این که می بینید مردم از سرتاسرعالم به اهل البیت (علیهم السلام ) عشق می ورزند و به زیارت آنها می آیند یک امر الهی است. با دستور و بخشنامه و بگیر و ببند به دست نمی آید. ما هم اگر مردم را به زیارت قبور اجدادمان وادار کنیم آن ها به این کار تن نمی دهند.»
در این روز های منتهی به اربعین سیل خروشان مردم به سوی کربلا روان است. اما از آنجایی که دیدن این صحنه برای برخی ناخوشایند است در تلاش هستند تا در این حرکت عظیم خللی ایجاد کنند. روزنامه ای در تنور اختلاف عرب و عجم می دمد. دیگری صیانت از حق مردم و بیت المال را بهانه قرار می دهد و از کمک کردن دریغ می کند. برخی از صاحبان تریبون هم با قیاس های شیطانی و شبهه افکنی از این قافله عقب نمی مانند. آیا در این گفته مستنصر برای آنها درس عبرتی نیست؟!
ثبت است بر جریده عالم دوام ما
البته این کارشکنیها منحصر برای امروز نیست بلکه ریشه ای به قدمت تاریخ اسلام دارد. حجاج ها، هارون و منصور و معتصم و متوکلِ عباسی ها و صدام ها در طول این سالیان از هیچ تلاشی دریغ نکردند تا زیارت امام حسین (علیه السلام ) به فراموشی سپرده شود. متوکل عباسی در طول خلافتش 4 بار به تخریب حائر حسینی دستور داد. نکته قابل توجه درباره این تخریب ها این است که با فاصله کوتاه یک ساله و یا چند ساله اتفاق افتاده است. از این جریان به خوبی فهمیده می شود که عده ای بعد از تخریب حرم شروع به بازسازی آن می کردند. سوالی که در اینجا به ذهن می آید این است که چه کسی اقدام به باز سازی حرم می کرده است؟ هزینه آن را چه کسانی تامین می کردند؟ چه عاملی باعث می شده که عده ای این خطر را به جان بخرند؟
پاسخ این سوالها در کلام امام سجاد(علیه السلام) نهفته است. حضرت در شام خطبه ای خطاب به یزید و مردم ایراد کردند. در ابتدای خطبه حضرت اشاره می کنند که خدا به آنها شش نعمت ویژه عنایت کرده است که دیگران از آن محروم هستند. یکی از آن نعمتها این است که محبت آنها در قلب های مؤمنان نهفته است. خطای محاسباتی مخالفان زیارت هم این بود که آنها گمان می کردند میتوانند عقیدهها را هم به زنجیر بکشند و به آن حکومت کنند؛ اما افسوس که عقیده اسیر شدنی نیست.
پیروز کیست؟
یزید که پدر بزرگ یزیدیان زمان به حساب می آید بعد از جریان عاشورا سرمست از باده غرور بود. روزی در جلسه ای که کاروان اسرا هم در آن حضور داشتند، اشعاری خواند که نشان از پیروزی ظاهری یزید داشت. حضرت زینب (سلام الله علیها) اینجا بود که برخواست و آن خطبه تاریخی را ایراد کرد. حضرت در قسمتی از خطبه خطاب به یزید فرمود: هر حیله ای در آستین داری به کار بگیر و از هیچ تلاشی دریغ نکن اما این را بدان: فَوَ اللَّهِ لَا تَمْحُو ذِكْرَنَا «به خدا قسم نمی توانی نام و یاد ما را از بین ببری».
وقتی همین کاروان به مدینه بازگشت مردم مدینه گریه کنان به استقبال قافله آمدند. عده ای از منافقان هم به قصد زخم زبان از امام سجاد(علیه السلام ) پرسیدند: چه کسی در کربلا پیروز شد؟ امام (علیه السلام ) متوجه این مساله شدند و در پاسخ آن ها فرمودند: إذَا دَخَلَ وَقْتُ الصَّلاَةِ فَأذِّنْ وَ أَقِمْ، تَعْرِفُ الغَالِبَ. «زمانی که وقت نماز شد، اذان و اقامه بگو، پیروز را می شناسی».
اکنون بعد 1400سال جمله « فَوَ اللَّهِ لَا تَمْحُو ذِكْرَنَا » ی زینب کبری (سلام الله علیها) در بنرها چاپ و در عمود های مسیر نجف _کربلا در مقابل دیدگان میلیون ها نفرنصب می شود. هنوز بعد این همه سال از مأذنه ها به گوش می رسد: أشْهَدُ أنَّ مُحَمَّداً رَسُوْلُ اللّهِ أَشْهَدُ أنَّ عَلیّاً أمیرالْمُؤْمِنینَ وَلیُّ اللّه.
دشمنت کشت ولی نور تو خاموش نشد آری آن جلوه که فانی نشود نور خداست
نه بقا کرد ستمگر، نه بجا ماند ستم ظالم از دست شد و پایه مظلوم بجاست
9 روز تا حماسه میلیونی اربعین باقی مانده است
اربعین، فقط روزی از روزهای سال نیست، بلکه آیینه ای است دربرابر چشمان میلیون ها انسان متعهد که در آن تصویری از نهضت و قیام خونین محرّم نقش می بندد. اربعین، روز باشکوهی است که از خون حسین(ع)، حیات گرفت و نقطه آغاز تبلیغ آرمان کربلا از طریق اشک شد؛ چرا که در این روز، نخستین مجلس عزاداری برای اباعبدالله(عليه السلام) و تبلیغ آرمان آن حضرت در کنار تربتش برپا شد.
در فرهنگ اسلامی و در معارف عرفانی، عدد چهل (اربعین) جایگاه خاصی دارد. چله نشینی برای رفع حاجت یا رسیدن به مقامات سلوک و عرفان معروف است. حفظ کردن چهل حدیث، اخلاصِ چهل صباح، کمال عقل در چهل سالگی، دعا برای چهل مؤ من، چهل شب چهارشنبه و. .. بسیاری از این نمونه ها و موارد.
در فرهنگ عاشورا، اربعین به چهلمین روز شهادت حسین بن علی علیهما السلام گفته می شود که مصادف با روز بیستم ماه صفر است. از سنتهای مردمی، گرامیداشت چهلم اموات است که، به یاد عزیزِ فوت شده خویش، خیرات و صدقات می دهند و مجلس یاد بود برپا می کنند. در روز بیستم صفر نیز، شیعیان، عظیمترین مراسم سوگواری را در کشورها و شهرهای مختلف به یاد عاشورای حسینی برپا می کنند و همراه با دسته های سینه زنی و عزاداری به تعظیم شعائر دینی می پردازند. در شهر کربلا، اربعین حسینی عظمت و شکوه خاصی دارد و دسته های عزادار، مراسمی پرشور برپا می کنند.