وقتی آقا حرف دل همسران طلبه را می زند!
«آقا» در واکنش به این موضوع که برخی طلاب و پژوهشگران موسسه از ۶ صبح می زنند بیرون و حدود ۹ شب برمی گردند می گویند: «بنده با چنین چیزی مخالفم.» اینجا خانم های مجلس زودتر از همه صلوات می فرستند که همین صلواتِ معنادار، دوباره لبخند را بر لبان همه می نشاند. کُلاً جلسۀ بانشاطی است…
اخیرا جمعی از مدیران، اساتید و طلاب موسسه عالی فقه و علوم اسلامی با رهبر معظم انقلاب دیدار کردند. در این دیدار همسران طلاب نیز حضور داشتند. یکی از طلاب، روایتی از این دیدار را برای حوزه نیوز ارسال کرده است که متن آن تقدیم می شود:
* ساعت 6 صبح است؛ همه خود را به مدرسه معصومیه رسانده ایم و اتوبوس ها آماده حرکت اند.
* بعضی ها که منزلشان دورتر بوده، برای اینکه جا نمانند سحرگاه بیرون زده و نماز را در حرم خوانده اند… هیچکس خواب آلود نیست و اشتیاق از سر و روی همه می بارد…
* امروز میعادگاه همه ما حسینیه امام خمینی(ره) در تهران است؛ از مدیران و اساتید «موسسه» گرفته تا طلاب و حتی همسران طلاب آمده اند. شاید بتوان امروز را از معدود ملاقات های خانوادگی طلاب با «آقا» دانست.
* به «بیت» می رسیم؛ تعداد ما کم نیست. اما همه اعضای «بیت» با خوشرویی از میهمانان استقبال می کنند. همه چشم به پرده ی سبز دوخته ایم و منتظر تشریف فرمایی «سیدنا القائد» هستیم.
* عده ای از قبل برای معمم شدن ثبت نام کرده اند و قبل از اینکه مراسم شروع شود، خدمت «آقا» می رسند… وقتی رفقای تازه معمم شده به جمع ما بر می گردند می فهمیم لحظه دیدار نزدیک شده است…
* همه نگاه ها به یکجا خیره شده است که ناگهان چهره ای نورانی وارد می شود. «آقا» خنده رو و سرحال هستند و خیرمقدم می گویند… ما هم شعار می دهیم: ای رهبر آزاده آماده ایم آماده…
* جلسه با قرائت قرآن شروع می شود. سپس حاج آقای صدر رئیس موسسه عالی فقه و علوم اسلامی گزارشی از موسسه ارائه می دهد و می گوید که هدف از تاسیس، پاسخگویی به سوالات و نیازهای نظام اسلامی بوده است؛ از دوره های تمهیدی، عمومی و تخصصی می گوید و از تلاش هایی که به دنبال است تا طلاب در تراز عصر امام خمینی(ره) تربیت شوند تا با نگاهی بنیادین و اجتهادی، به فقه های نو و موضوعات مهم اقتصادی، سیاسی و اجتماعی بپردازند.
* سپس حاج آقای صدر یکی از طلاب را دعوت می کند تا به نمایندگی از دانش پژوهان این موسسه صحبت کند. ابتکار خوبی است. آقای شهامت که طلبه جوان و فرزند شهید است از ویژگی های موسسه همچون پرکاری و دقت و دلسوزی مسئولین می گوید و چند سوال و حتی برخی جزئیات را نیز درباره چگونگی طی طریق در این مسیر مهم مطرح می کند. آخر از همه از «آقا» می خواهد که برای همه ما دعا کند.
* حالا همه منتظرند که «آقا» شروع کنند. صحبت های آن دو بزرگوار حدود 40 دقیقه طول کشیده بود. «آقا» هم با یک لبخند ملیح رو به جمعیت گفتند: «خب آقایون فرمایشی ندارند» که همه می خندند.
* «رهبر» خیر مقدم می گوید؛ در واکنش به سوالات متعددی که طلبه جوان مطرح کرده بود گفتند: البته سوالات را لازم نیست بنده جواب بدهم. از مسئولین مدرسه سوال کنید و پاسخگو باشند. البته یقینا دعا کنم! باز هم جمعیت می خندد. البته بماند که «آقا» در ادامه رهنمودهای کلان و اساسی درباره سوالات را نیز مطرح می کنند اما تفصیلِ ماجرا را به مدیران و برنامه ریزان موسسه می سپرند.
* «آقا» در واکنش به این موضوع که برخی طلاب و پژوهشگران موسسه از 6 صبح می زنند بیرون و حدود 9 شب برمی گردند می گویند: «بنده با چنین چیزی مخالفم.» اینجا خانم های مجلس زودتر از همه صلوات می فرستند که همین صلواتِ معنادار، دوباره لبخند را بر لبان همه می نشاند. کُلاً جلسۀ بانشاطی است. «آقا» می گوید: «به خانواده باید برسید؛ همسر شما نیاز به حضور شما دارد. این مهم است. حضور به این معنا نیست که همه اش بروید خانه بنشینید، آن هم دلزدگی ایجاد می کند اما اینکه پیدا نباشید خوب نیست.»
* «سیدنا القائد» چند جای دیدار تاکید می کنند که در جزئیات برنامه دخالت نمی کنند. در عین حال جهت گیری کلی موسسه یعنی کادرسازی برای پاسخگویی به نیازهای فکری نظام اسلامی را ضروری می دانند و البته از سایر موسساتی که فعالیت دارند تمجید می کنند.
* آقا از اهمیت فقه و نقش فقه در زندگی ما می گویند و می فرمایند: «آنچه زندگی ما را عملا اداره می کند، فقه ماست.» سپس به فلسفه اشاره کرده و می گویند: «من مخالف فلسفه نیستم و آن را لازم می دانم اما در حال حاضر فلسفه اسلامی امتداد عملی در زندگی ما نداشته است در حالی که فلسفه های غربی خیلی کم محتواتر از فلسفه اسلامی اما امتداد عملیاتی دارند. در فلسفه اسلامی، اقتضاء دیدگاه ها در حکومت برای ما روشن نیست. نه اینکه نداشته باشد اما روی آن کار نشده است.»
* «آقا» به ظرفیت های بی شمار در حوزه اشاره می کنند و از دقتهای فوق العاده ی فقها تمجید. به این نکته هم اشاره می کنند: «بنده یک مدتی بحث قصاص می کردم. نظرات حقوقدانان غربی را برایم می آوردند؛ تعمق های خوبی در کارهای آنها هست اما فاصله زیادی با دقتهای مثل صاحب جواهر یا آیت الله آقای خویی داشت. این علمای ما خیلی ظریف تر و دقیق ترند. این حوزه می تواند همه نیازهای جامعه اسلامی را براورده کند.»
* حفظ جایگاه هدایت گرانه استاد، کوتاهتر شدن دوره اصول فقه، بهره مندی طلاب جوان از تجربه بزرگترها، انس با قرآن و تفسیر و دقت در کارها از نکاتی بود که حضرت آقا به آن اشاره می کنند و می گویند: «هرچه کار با دقت و ملاحظه انجام بگیرد بهتر است ولو با کندی همراه باشد. کار بطیء و محکم بهتر از کار سریع و متزلزل و نامحکم است.»
* آقا نسبت به معادل سازی مدارک حوزوی با مدارک دانشگاهی هم گله مندند و پیشنهاد می کنند همانطور که در نظام سنتی حوزه، اجازه های مختلف همچون اجازه روایت و اجازه اجتهاد به طلاب داده می شد، حالا هم برای مراحل مختلف تحصیلی، مدارک و شهادت های حوزوی بدون هرنوع تقلید از جاهای دیگر طراحی و ارائه شود.
* «جهت گیری انقلابی» هم مورد تاکید آقا قرار می گیرد و از ما می خواهند مراقب باشیم که این موضوع در متن کارها باشد و البته تاکید می کنند:«من که می گویم حوزه انقلابی منظورم شعار دادن نیست. البته شعار هم گاهی لازم است من هم شعار می دهم اما اینکه می گویم حوزه انقلابی یعنی معتقد باشیم که این تحول بزرگ یعنی انقلاب اسلامی باید همچنان ادامه پیدا کند؛ تحول، متوقف شدنی نیست. یعنی هر روز کامل تر و بهتر و عمیق تر شود. باید معتقد باشیم. دشمنان را بشناسیم. دشمنان این حرکت تحولی را بشناسیم. وگرنه مغلوب سیاستهای دشمنان اسلام خواهد شد.»
* آقا از امید ملت های جهان به جمهوری اسلامی می گویند و اینکه ملتهای سرخورده از تمدنهای مادی غرب و شرق به دنبال یک مرجع و ستون برای تکیه دادن هستند. و این جمله ایشان مسئولیتی بزرگ برای ما ایجاد می کند که فرمودند: «دنیای اسلام به حرکت انقلابی ما نیاز دارد.»
* نکته آخری که «آقا» اشاره می کنند توجه به معنویات است؛ می فرمایند: «بدون توجهات معنوی، دعا، توسل، نماز شب و صحیفه سجادیه و بدون ارتباط قلبی با خدا نمی شود.» آنگاه خاطره ای از حاج احمدآقای خمینی تعریف می کنند که می گفت: امام نیمه شب که برای تهجد بر می خاست، دستمال های معمولی برای اشکهای ایشان کفایت نمی کرد و از حوله استفاده می کردند.
* دیدار به لحظات پایانی خودش نزدیک شده است و آقا خداحافظی می کنند. منتظرم ببینم چه کسی چفیه را می گیرد. اما این بار انگار برعکس است! یکی از طلاب، حامل چفیه ای است که گویا مادر یکی از شهدا به او داده است تا به «امام» هدیه کند. اما سنت چفیه گرفتن از آقا نیز برقرار است و یکی از اساتید موسسه در این زمینه موفق می شود.
* هنوز حدود نیم ساعت تا ظهر مانده است و از «ولی امر» خداحافظی می کنیم. نماز ظهر و عصر را هم به امامت حاج آقای مومن از اعضای جامعه مدرسین و برادرِ مرحوم آیت الله مومن که از اساتید موسسه اند می خوانیم. والحمدلله
منبع: خبرگزاری حوزه نیوز
حاکمیت اسلام با محوریت مکتب تشیّع
حاکمیت اسلام و مکتب شیعه اثنا عشری بر پایه ولایت فقیه : هدف اصلی و اساسی ادیان الهی ، رشد و تکامل بشر بر مبنای توحید، از طریق دعوت به مبارزه با کفر و شرک و الحاد بوده است. قدرتهای استکباری جهان برای چپاول دسترنج تودههای محروم، نغمهی« جدایی دین از سیاست »را مطرح کردند و با این توطئه توانستند بر جنبه های فکری ، فرهنگی ، دینی و ملی جوامع اسلامی استیلا یافته ، منابع مادی و ذخایر زیر زمینی آنها را به غارت ببرند و عجز و یاس را بر جوامع اسلامی حاکم گردانند.
پیروزی انقلاب اسلامی در ایران بر چنین عقیده و نغمه ای خط بطلان کشید و نهضت اسلام را تبدیل به پدیدهای منسجم و جهانی نمود .
امام خمینی (ره) در ادامه ی قیام خود؛ تنها به مبارزه با حکومتهای غاصب و ضد اسلامی اکتفا نکرد بلکه به منظور ایجاد حاکمیت الهی بر اساس موازین اسلام ( در عمل ) اصل مقدس ولایت فقیه را مطرح و زمام امور جامعه اسلامی را خود در دست گرفت و رهبری سیاسی – مذهبی را عینیت بخشید و توانست چهره ی مخدوش جهان اسلام را اصلاح کرده، تأثیر فوق العاده ای بر جهان اسلام و کشورهای جهان سوم بگذارد.
دختری از مکه که برترین بانوی جهان شد
پنچ سال پس از بعثت پیامبر اکرم(ص) درست در سال هجرت مسلمانان به کشور حبشه، خدیجه در شب بازگشتِ رسول الله(ص) از معراج، کودکی را آبستن گشت که ملائک قرنها در انتظار میلادش بودند.
زهرا(س) از همان آغاز آرامبخش زخمهای دل مادر بود، به طوری که قبل از تولد (در رحم) با خدیجه صحبت میکرد. تا اینکه انتظار به پایان رسید و خانهی پیامبر(ص) نورانی شد. در همان لحظه جبرئیل بر زمین فرود آمد: «یا رسول الله! خداوند امر کرده نام کودک را «فاطمه» بگذارید».
با نورى که به خانه هاى مکه راه یافت، دختری متولد شد و پس از آن ده فرشته همراه با طشت و ابریقى مملو از آب کوثر از آسمان فرود آمدند. آن بانویى که در پیش روى خدیجه قرار داشت، مولود را با آن آب شستوشو داده و جامه که از شیر سفیدتر و از عنبر خوشبوتر بود بیرون آورد.
دختری در بیستم ماه جمادىالثانى سال پنجم بعثت چشم به جهان گشود که یار و غمخوار پدر و والامقامترین بانوی جهان شد.
بعد از تولد فاطمه(س)، خدیجه پرستاری از او را شخصاً به عهده گرفت. این برخلاف سنّت معمول آن زمان بود که مردم مکه فرزندان تازه به دنیا آمدهی خود را به دایههایی از روستاها و بادیه نشینان اطراف میسپردند. او دورهی جوانی را تحت حمایت والدین خود در مکه و در دورانی که قریش مشکلات و رنجهای زیادی برای پدرش به وجود آوردهبودند، گذراند.
بزرگان قریش خواستار ازدواج با فاطمه(س) بودند، اما محمد(ص) پیشنهاد ازدواج آنها را نپذیرفت و گفت که «امر او با خداست». علی(ع) به سبب تنگدستی جرأت پا پیش گذاشتن نداشت و این محمد(ص) بود که کار را بر علی(ع) آسان نمود. محمد(ص) به او گفت که علی(ع) صاحب زرهی است که اگر آن را بفروشد، میتواند پول کافی برای مهر فاطمه(س) تهیه نماید. علی(ع) با فروش زره و وسایلی دیگر و شتر یا میش حدود ۴۸۰ درهم فراهم نمود که مبلغ خیلی معمولی بود. به توصیهی محمد(ص) یک سوم تا دو سوم مبلغ خرج عطریات شد و بقیه صرف خرید ضروریات منزل گردید.
آن گاه محمد(ص) فاطمه(س) را از قولی که به علی(ع) داده بود آگاه نمود. به گفتهی ابن سعد، فاطمه(س) چیزی نگفت و محمد(ص) این را نشانهی رضا دانست. علی(ع) مسکنی نه چندان دور از محمد(ص) برای فاطمه(س) ساخت اما فاطمه(س) خانهای نزدیکتر به پدر از علی(ع) خواست و به همین سبب یکی از اهالی مدینه به نام حارثه ابن النعمان خانهی خود را به زوج جوان بخشید.
رابطهی زناشویی علی(ع) و فاطمه(س) رابطهی ویژهای بود و تک همسری علی(ع) تا پایان عمر فاطمه(س) نشانهای بر این امر است.
در سالهای اول ازدواج، علی(ع) پول کمی کسب میکرد. او از چاه آب میکشید و مزارع دیگران را آبیاری میکرد. فاطمه(س) نیز خدمتکاری نداشت و خود غلات را با دست آسیاب میکرد و بر اثر کار دستانش تاول زده بود.
اولین فرزند فاطمه(س) امام حسن مجتبی(ع) در سال دوم هجری/ ۶۲۵ میلادی متولد شد و فاطمه(س) حسین(ع) را پنجاه روز پس از تولد حسن(ع) باردار شد و در نخستین روزهای ماه شعبان به سال چهارم هجرت به دنیا آورد. فاطمه(س) دو دختر نیز به دنیا آورد که به نام دو تن از عمههایشان زینب(س) و ام کلثوم(س) نامگذاری شدند.
در تاریخ وفات حضرت فاطمه(س) در منابع شیعه دو تاریخ آمده است؛ یکی ۷۵ روز، دیگری ۹۵ روز پس از ارتحال حضرت خاتم(ص) هست که بر این مبنا در حقیقت ۱۳ جمادیالاول و ۳ جمادیالثانی را ذکر میکنند.
فاطمه(س) به عنوان «مادر امامان»، جایگاه ویژهای در بینش شیعه دارد. او به عنوان تنها فرزند بازماندهی محمد(ص)، همسر علی(ع) و مادر حسن و حسین(ع)، دارای جایگاه منحصربهفردی بین شیعیان است.
نوبتِ خدمتِ مسئولان رسید
دیروز دنیا، به فهم تازه ای از نگاه و باور و عمل مردم ایران رسید. چشمِ باز دنیا دید که این ملت نستوه، نه تنها در شدائد و مشکلات از پا نمی نشیند بلکه برخاستن و تلاش برای خواستن ها و اهداف خود را به تاریخ تعلیم می کند. مردم دیروز به صراحت اعلام کردند که همواره ۲۲ بهمن را یوم ا… و در عین حال، ملی ترین روزی می دانند که در تقویم این دیار رقم خورده است. روزی که به هر تکرار تازه تر و شکوفاتر می شود و به هر شکو فایی، طراوت بهار را تا عمق جان می برد.
این یوم ا… در چهلمین تکرار خویش، البته معنایی بدیع هم یافته است و آن علاوه بر معنای پیروزی نخستین، پیروزی دوم و البته شکست آشکار دشمنانی را رقم زده است که نمی خواستند ما چهلمین پیروزی را ببینیم اما به لطف خدا به بامداد روشن چهل و یکمین پیروزی، چشم روشن می کنیم. آن هم در شکوه صبر ملتی که هم از جان گذشت و هم از همه داشته هایش مایه گذاشت تا چشم روشنی تاریخ را رقم زند. تاریخی که در صفحات خویش، کم عذاب نکشیده است از سیاهی ها و سیاه کاران، کم زخم نخورده است از دشمنان و دشمن صفتان، کم در خویش نشکسته از سست عنصری ها و ناهمراهی ها و تنها ماندن حق ها و حقیقت ها. امروز اما وقت خوشحالی تاریخ است در شکوه تماشای ملتی که صبر را هم معنایی کمال یافته بخشید و در زمانی که بیگانگان او را زخم در پهلو و از پا افتاده می خواستند، قامت راست کرد تا در شمار راست قامتان همیشه تاریخ نامی نو و آبرویی مانا داشته باشد. حماسه ای چنین، ستایش بزرگ می طلبد و حق است که مسئولان و کارگزاران حکومت، در برابر صبر و استقامت ملت نستوه ایران، سر فرود آورند و با تجدید عهد، با امام و شهیدان، به خدمت شایسته مردم قهرمان کمر همت بندند که شکرانه ملتی چنین جز سپاسی چنان نخواهد بود. باید که از این پس هم تدبیر نو کنند و هم همت مضاعف تا امید زخمی مردم التیام یابد و دوباره به فصل خوب شکفتن برسد. این سختی ها و تلخ کامی ها، این گرانی، رکود، ندانم کاری ها و اهمال ها نه زیبنده است و نه در شأن ملتی که از همه چیز خود گذشته است. حق دارند مردم در همه شئون و وظیفه کارگزاران است که در راستای اهداف انقلاب خدمت گزار و تسهیل کننده امر مردم باشند که اصولا حکومت، فلسفه ای جز این ندارد که امکانات و شرایط را برای بهتر زندگی کردن تمام ساحتی مردم فراهم آورد. این حق مسلم مردم است که هر روز بهتر از دیروز زندگی کنند و اخلاقی تعالی یافته تر در جامعه شاهد باشند. باری، مردم سهم خویش را دادند و قدم بلند خود را برداشتند. اینک نوبت مسئولان است تا با طرحی تازه و همتی نو به خدمت برخیزند….
منبع: خبرنگار بهشت
سلام مردم به دهه پنجم
چون خودمان درون واقعه هستیم نمی توانیم به درستی درک کنیم که امروز چه اتفاقی افتاد. اگر ذهن خود را از نگاه جزءنگر فارغ کنیم و با نگاهی کلان و از افقی بالا نگاه کنیم می توانیم بفهمیم که امروز یک اتفاق تاریخی روی داد. در اوج مشکلات اقتصادی بخش زیادی از مردم که اتفاقا بیشتر با این مشکلات دست و پنجه نرم می کنند، به گونه ای مدافع انقلاب هستند که بی هیچ زور و انگیزه مادی به خیابان ها می آیند و مجددا مهر حمایت شان را از انقلاب بر پای انقلابی می زنند که نتوانسته برخی از آرمان هایش را آن گونه که شایسته و بایسته بوده محقق کند.
این اتفاق معجزه گونه، وقتی تاریخ سازتر می شود که به یاد آوریم نظام اسلامی چه دورانی را از سر گذرانده است.
چه تلاش های سنگینی در طول ۴۰ سال صورت گرفت تا مردم این روز را نبینند. در رسیدن به این هدف، نفاق، ترور، جنگ، اختلاف داخلی، شبیخون فرهنگی ، فتنه داخلی، تحریم، نفوذ ، عملیات روانی و بسیاری برنامه ریزی های عملیاتی پیدا و پنهان دیگر با هزینه های مادی سرسام آور صورت گرفت اما مردم ، تاکید می کنم مردم نه الزاما مسئولان، پرشکوه تر از همیشه وارد عرصه شدند و ۴۰ سالگی انقلاب خود را جشن گرفتند و به دهه پنجم انقلاب سلام کردند.
این اراده ای که امروز در مردم دیدیم این امید را ایجاد کرد که ان شاءا… با عنایت الهی، مردم آخرین پیچ مسیر پر پیچ و خم انقلاب را هم با کارآمد کردن و حل مشکلات اقتصادی و مبارزه با فساد از پیش روی برخواهند داشت و با الگوسازی نظامی موفق، حرکت برای جهانی کردن انقلاب در چله دوم آغاز خواهد شد. حرکت ادامه خواهد داشت فقط مسئولان از هر فکر و سلیقه و در هر قوه و نهادی مراقب باشند مردم آن ها را از قافله پیاده نکنند.
یادداشت مدیر مسئول روزنامه خراسان-23/11/97
چهل سال نماز جمعه
از جمله دستاوردهاي 40 ساله انقلاب و جمهوري اسلامي؛ احيا، ترويج و گسترش نمازجمعه به منزله يکي از مهمترين جلوه هاي تحقق سياسي آيين هاي ديني است. برپايي نمازجمعه به عنوان يكي از نمادهاي سياسي اسلام يكي از دغدغه هاي اصلي حضرت امام پس از پيروزي انقلاب بود. از اين رو مرحوم آيت ا… طالقاني را در همان نخستين سال پيروزي انقلاب به امامت جمعه تهران منصوب فرمودند. همچنين در پيامي به مناسبت عيد فطر سال ۱۳۵۸ شمسي و با فاصله اندكي از برگزاري اولين نمازجمعه تهران بار ديگر بر بعد سياسي نمازجمعه تاكيد فرمودند:
“… اسلام دين سياست است، ديني است كه در احكام آن سياست به وضوح ديده مي شود، … و در هر هفته يك اجتماع بزرگ از همه، در يك محل و نماز جمعه؛ كه مشتمل (بر) دو خطبه است، كه در آن خطبتين بايد مسائل روز، احتياجات كشور، احتياجات منطقه و جهات سياسي، جهات اجتماعي، جهات اقتصادي طرح بشود، و مردم مطلع بشوند بر اين مسائل. و در هر سال دو عيد، كه در آن دو عيد مجتمع بشوند و دو خطبه در آن عيد در آن نماز هست. در نماز عيد دو خطبه هست؛ كه آن دو خطبه هم بايد بعد از حمد و بعد از صلوات بر پيغمبر اكرم و ائمه - عليهم السلام - جهات سياسي، جهات اجتماعي، جهات اقتصادي، احتياجاتي كه كشور دارد، احتياجاتي كه منطقه دارد در آنها طرح بشود و خطبا مردم را آگاه كنند از مسائل".[1]