لطفا دین مردم را ندزدیم
قال جعفربن محمدالصادق علیه السلام:
مَعَاشِرَ الشِّیعَةِ کُونُوا لَنَا زَیْناً وَ لَا تَکُونُوا عَلَیْنَا شَیْناً قُولُوا لِلنَّاسِ حُسْناً وَ احْفَظُوا
امام صادق علیه السلام :
ای جمعیت شیعه برای ما زینت باشید ، و باعث ننگ ما نباشید
منبع: بحار الأنوار ؛جلد 65 ،صفحه151
گاهي بعضي از ما کاری می کنیم که مردم از دین برمیگردند . مثلا جواب سلام نمی دهیم صوت مداحی را تا نیمه شب در خیابان بلند می کنیم . لباس کثیف می پوشیم . سر مردم کلاه می گزاریم و .. به هرحال باید مواظب باشیم که آبروی دین را نبریم
داستان
گویند روزی دزدی در راهی، بسته ای یافت که در آن چیز گرانبهایی بود و دعایی نیز پیوست آن بود.
آن شخص بسته را به صاحبش برگرداند.
او را گفتند : چرا این همه مال را از دست دادی؟
گفت: صاحب مال عقیده داشت که این دعا ، مال او را حفظ می کند. من دزد مال او هستم ، نه دزد دین.
اگر آن را پس نمی دادم و عقیده صاحب آن مال ، خللی می یافت آن وقت من، دزد باورهای او نیز بودم و این کار دور از انصاف است.
آیتالله جوادی آملی: امروز کسی که حسینی فکر میکند؛ آمریکا را تحمل نمیکند...
در شب شهادت حضرت علی بن موسی الرضا(ع)، چهارمین اجلاسیه “مجاهدان در غربت"، با پیام حضرت آیت الله العظمی «عبدالله جوادی آملی» دامت بركاته، در شهرستان دامغان آغاز به کار کرد.
آیت الله جوادی آملی دامت بركاته در پیام خود به این اجلاسیه که با مشارکت مجمع جهانی اهل بیت(ع) و حضور بیش از۱۸۰ اندیشمند و فرهیخته از ۳۸ کشور جهان برگزار شد، بیان داشتند: حضرت سید الشهدا نفرمود ما با یزید بیعت نمیکنم؛ فرمود: «مِثْلِی لَا یبَایعُ مِثْلَ یزید بن معاویة»؛ فرمود هر کس آزاداندیش است، حسینی فکر میکند؛ مثل من فکر میکند، زیر بار ظلم نمیرود.
ایشان ادامه دادند: امروز هم همینطور است، امروز کسی که حسینی فکر میکند؛ نه آمریکا را، نه آن معامله قرن را، نه صهیونیست را، هیچ کدام را تحمل نمیکند. تا ظهور حضرت این اصل حاکم است؛ یعنی کسی که حسینی فکر میکند زیر بار ظلم نمیرود. این که امام(رضوان الله علیه) فرمود: انقلاب مدیون کربلاست، پیروزی این نهضت به برکت کربلا و قیام حسین بن علی بن ابیطالب است، همین است.
متن کامل پیام معظم له به شرح زیر است:
اعوذ بالله من الشیطان الرجیم
بسم الله الرحمن الرحیم
«أَعْظَمَ اللَّهُ أُجُورَنَا [و اجوركم] بِمُصَابِنَا بِالْحُسَینِ(علیه السلام) وَ جَعَلَنَا وَ إِیاكُمْ مِنَ الطَّالِبِینَ بِثَأْرِهِ(علیه الصلاة و علیه السلام)».[1]
مقدم شما فرهیختگان و نخبگان را گرامی میداریم و برنامه شما که درباره گرامیداشت مجاهدان و مهاجران در غربت برگزار میشود، ارج مینهیم. از ذات أقدس الهی مسئلت میکنیم هدف والای شما که تعظیم مقام ولایت و امامت وجود مبارک امام رضاست و در سایه آن گرامیداشت مقام شهدا عموماً و شهدا و مجاهدان و مهاجران در غرب خصوصاً هست ارج مینهیم!
در مراسم سالار شهیدان دو جمله گفته میشود: یکی اینکه «أَعْظَمَ اللَّهُ أُجُورَنَا [و اجوركم] بِمُصَابِنَا بِالْحُسَینِ»، که این درخواست اجر و مسئلت پاداش برای مصیبتزدههاست که ما هم مصیبت دیدهایم. بخش دوم دعا و درخواست است که ذات أقدس الهی ما را خواهان خونبهای حسین بن علی قرار بدهد: «وَ جَعَلَنَا وَ إِیاكُمْ مِنَ الطَّالِبِینَ بِثَأْرِهِ». این جمله دوم ابدی است؛ یعنی تا زمان ظهور حضرت هست. از خدا میخواهیم که خونبهای حسین بن علی را ما بگیریم.
تحليل رهبرانقلاب از حوادث اخير لبنان و عراق+عكس نوشته
هفدهمین مراسم مشترک دانشآموختگی و تحلیف دانشجویان دانشگاههای افسری ارتش جمهوری اسلامی ایران صبح روز چهارشنبه (98/8/8) با حضور فرمانده معظم کل قوا در دانشگاه پدافند هوایی خاتمالانبیاء(ص) برگزار شد.
رهبرانقلا در ابتدای ورود به میدان با حضور بر مزار شهیدان و قرائت فاتحه، یاد و خاطرهی مدافعان فداکار اسلام و میهن را گرامی داشتند.
فرمانده کل قوا سپس از یگانهای مستقر در میدان سان دیدند.
رهبر انقلاب اسلامی همچنین جانبازان سرافراز حاضر در میدان را مورد تفقد قرار دادند.
حضرت آیتالله خامنهای مدظله العالي سپس در سخنانی، حفظ امنیت را مسئولیت مقدس و حساس نیروهای مسلح جمهوری اسلامی برشمردند و با اشاره به طراحی دشمنان برای سلب امنیت از برخی کشورهای منطقه، گفتند: دلسوزان عراق و لبنان بدانند اولویت اصلی آنان، علاج ناامنی است و مردم این کشورها نیز بدانند مطالبات بهحق آنها فقط در چارچوب ساختارهای قانونی قابل تأمین است.
رهبر انقلاب اسلامی همچنین بار دیگر مسئولان و مؤثران فکری و همچنین آحاد ملت را به هوشیاری در قبال تلاش برای تخریب محاسباتی آنان فراخواندند و تنها راه مقابله با آن را بصیرت دانستند و چند نکتهی مهم را نیز گوشزد کردند: باید به آینده و تحقق وعدههای الهی امیدوار بود، نباید به دشمن اعتماد کرد، از تحرکات دشمن نباید لحظهای غفلت کرد، به پیروزیها غرّه نشویم، و نیروهای مسلح باید آمادگی لازم برای مقابله با فتنه را داشته باشند.
فرمانده کل قوا در ابتدای سخنان خود به اهمیت موضوع امنیت برای هر جامعه و وظیفهی مهم نیروهای مسلح برای تأمین امنیت اشاره کردند و افزودند: اگر در جامعهای امنیت نباشد، امکان فعالیتهای اقتصادی، علمی و تحقیقاتی و کارهای فکری و فرهنگی وجود نخواهد داشت، بنابراین حفظ امنیت یک وظیفهی فوقالعاده باارزش است که باید قدر آن دانسته شود.
ایشان بزرگترین لطمه به یک کشور را سلب امنیت آن دانستند و با اشاره به برنامهریزی دشمنان برای آشوب و سلب امنیت برخی کشورهای منطقه، گفتند: عوامل این خباثتها و کینهورزیهای خطرناک، شناختهشده هستند و در پشت این قضایا، آمریکا و سرویسهای اطلاعاتی غربی با پشتوانهی پول برخی کشورهای مرتجع منطقه قرار دارند.
رهبر انقلاب اسلامی خطاب به دلسوزان عراق و لبنان تأکید کردند: اولویت اصلی، علاج ناامنی است و مردم این کشورها نیز متوجه باشند که دشمن بهدنبال برهم زدن ساختارهای قانونی و ایجاد خلأ در این کشورها است و تنها راه رسیدن مردم به مطالبات بر حقی که دارند، پیگیری آنها در چارچوب ساختارهای قانونی است.
حضرت آیتالله خامنهای خاطرنشان کردند: دشمنان، چنین فکرهایی را برای کشور عزیز ایران هم داشتند اما خوشبختانه ملت، هوشیارانه و بموقع به میدان آمد و نیروهای مسلح نیز آماده بودند و آن توطئه خنثی شد.
توحید یعنی دارایی ما برای خداست...
بسم الله الرحمن الرحیم
خدا یک است و دو نیست. معنایش این است که تمام آنچه در اختیار داری از ثروت تو و همه انسان های دیگر برای خداست. شما عاریت داران و ودیعه دارانی بیش نیستید. چه کسی حاضر است موحد بشود حالا؟ شما ودیعه پول را دارید و بس. شما عاریه دارید. جنابعالی اگر پولی از طرف رفیق تان امانت دستتان باشد چکار می کنید؟ منتطرید ایشان حواله بدهد. آقا ده تومان از این پول را بده به آن بچه. به آن پیرمرد. به آن بیگانه . به آن خویش. ده تومان از این پول را بیندار فلان صندوق. ده تومانش را اصلا بسوزان! منتظر دستخط صاحب پول هستید دیگر. غیر از این است؟ آیا برای خودتان حقی، مالکیتی، در این پول امانت و ودیعه قائل هستید؟ «المال مال الله جعلها ودایع عند الناس». مال را خدا به ودیعه و امانت دست انسان ها سپرده است. این لازمه توحید است.
اگر چنانچه قائل به توحید باشید در جامعه اختلاف طبقاتی و تبعیض معنی ندارد دیگر. اصلا معنی ندارد. آن جامعه ای که سری و تهی دارد بالایی و پایینی دارد آن جامعه، جامعه توحیدی نیست. توحید می گوید که «کلکم من آدم و آدم من تراب». همه، فرزندان آدمند و آدم از خاک است. نزدیکی شما به خدا و رجحان شما به تقواست و بس. هر کسی بیشتر مراقب فرمان خدا باشد، او بالاتر است… در جامعه ای که بندگان خدا همه در یک تراز نیستند و بعضی باز بنده بعضی دیگر هستند، در این جامعه توحید نیست!
کتاب طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن؛ مقام معظم رهبری؛ ویرایش دوم صفحه 209-210
بیان خلاصه نهضت حسینی در زیارت اربعین
یـک جملـه در زیـارت اربعیـن امام حسـین(ع) بسـیار پرمغـز و در خور تأمل و تدبر است : وَ بَذَلَ مُهجَتَهُ فیکَ ».
«فقره هاي اوّل زيارت، دعاست كه گوينده اين جملات را خطاب به خداوند متعال عرض ميكند:
«و بذل مهجته فيك»؛يعني حسين بن علي، جان و خون خود را در راه تو داد.«ليستنقذ عبادك من الجهالة»تا بندگان تو را از جهل نجات دهد.«و حيرة الضّلالة»و آنها را از سرگردانىِ ناشي از ضلالت و گمراهي برهاند. اين يك طرف قضيه، يعني طرفِ قيام كننده حسين بن علي عليه السّلام است.
طرف ديگر قضيه، در فقره بعدي معرفي ميشود:« و قد توازر عليه من غرّته الدنيا و باع حظّه بالارذل الأدني»(۱).
نقطه مقابل، كساني بودند كه فريب زندگي، آنها را به خود مشغول و دنياي مادّي، زخارف دنيايي، شهوات و هواهاي نفس، از خود بيخودشان كرده بود.«و باع حظّه بالارذل الأدني»؛ سهمي را كه خداي متعال براي هر انساني در آفرينش عظيم خود قرار داده است ـ اين سهم عبارت است از سعادت و خوشبختي دنيا و آخرت ـ به بهاي پست و ناچيز و غير قابل اعتنايي فروخته بودند. اين، خلاصه نهضت حسيني است.
با مداقّه در اين بيان، انسان احساس ميكند كه نهضت حسيني در واقع با دو نگاه قابل ملاحظه است، كه هر دو هم درست است؛ اما مجموع دو نگاه، نشان دهنده ابعاد عظيم اين نهضت است. يك نگاه، حركت ظاهري حسين بن علي است كه حركت عليه يك حكومت فاسد و منحرف و ظالم و سركوب گر ـ يعني حكومت يزيد ـ است؛ اما باطن اين قضيه، حركت بزرگتري است كه نگاه دوم، انسان را به آن ميرساند، و آن حركت عليه جهل و زبوني انسان است.
در حقيقت، امام حسين(ع) اگرچه با يزيد مبارزه ميكند، اما مبارزه گسترده تاريخي وي با يزيدِ كوته عمرِ بي ارزش نيست؛ بلكه با جهل و پستي و گمراهي و زبوني و ذلّت انسان است. امام حسين با اينها مبارزه ميكند».
۷۹/۱/۲۶
(۱) مصباح المتهجد، ص (۷۸۸) ، بخشی از زیارت اربعین :
وقَد تَوازَرَ عَلَيهِ مَن غَرَّتهُ الدُّنيا، وباعَ حَظَّهُ بِالأَرذَلِ الأَدنىٰ، وشَرىٰ آخِرَتَهُ بِالثَّمَنِ الأَوكَسِ، وتَغَطرَسَ وتَرَدّىٰ في هَواهُ، وأَسخَطَ نَبِيَّكَ، وأَطاعَ مِن عِبادِكَ أهلَ الشِّقاقِ وَالنِّفاقِ وحَمَلَةَ الأَوزارِ المُستَوجِبينَ النّارَ، فَجاهَدَهُم فيكَ صابِراً مُحتَسِباً، حَتّىٰ سُفِكَ فى طاعَتِكَ دَمُهُ وَاستُبيحَ حَريمُهُ، اللّٰهُمَّ فَالعَنهُم لَعناً وَبيلاً وعَذِّبهُم عَذاباً أليماً.
و فریفتگان دنیا و آنان که نصیب خود را به پستترین چیزها، و آخرت خود را به پایینترین قیمت فروختند و کبر ورزیدند و در هوس خویش، سقوط کردند و پیامبرت را خشمگین ساختند و از میان بندگانت، از منافقانِ تفرقهافکن و بر دوش کِشندگان گناه و مستحقّ آتش، پیروى کردند و بر ضدّ او، پشت به پشت هم دادند،و او نیز به خاطر تو شکیبانه و براى جلب رضاى تو، با آنان جهاد کرد تا آن که خونش درراه اطاعت تو ریخته و حریمش حلال شمرده شد. خدایا! براى آنان، لعنتى سخت و عذابى دردناک قرار ده.
منبع: پايگاه اطلاع رساني حديث شيعه
بازگشت اهل بیتِ امام حسین(ع) به كربلا و ملاقاتشان با جابر در اربعین
پرسش :
آیا خانواده امام علیه السلام در بازگشت از شام ، از كربلا عبور كرده اند یا نه؟ و اگر عبور كرده اند ، این ماجرا در اربعین شهدا اتّفاق افتاده یا نه؟ و اگر در اربعین بوده ، اربعین اوّل (سال ۶۱ هجری) بوده است یا اربعین دوم؟
دوم ، این كه : آیا جابر بن عبد اللّه ، می توانسته در اربعین اوّل ، خود را به كربلا برساند؟
سوم ، این كه : آیا ملاقاتی میان جابر و اهل بیت سید الشهدا در كربلا انجام شده است یا نه؟
پاسخ :
یك . بازگشت اهل بیت امام علیه السلام به كربلا
در مورد اصل بازگشت خانواده سید الشهدا به كربلا ، و بر فرضِ بازگشت آنان ، در باره زمان دقیق آن (اربعین اوّل ، اربعین دوم یا هر زمان دیگر) ، آرای مختلفی وجود دارد كه اینك به آنها اشاره می شود :
الف . عدم بازگشت اهل بیت امام علیه السلام به كربلا
برخی مانند استاد شهید مرتضی مطهّری ، بر این باورند كه اصولاً اهل بیت سید الشهدا علیه السلام ، به كربلا باز نگشته اند . متن سخن ایشان ، این است :
اربعین كه می رسد، همه این روضه را می خوانند و مردم هم خیال می كنند این طور است كه اُسرا از شام به كربلا آمدند و در آن جا با جابر ، ملاقات كردند و امام زین العابدین علیه السلام هم با جابر ملاقات كرد ، در صورتی كه بجز در كتاب لهوف ـ كه آن هم نویسنده اش یعنی سید ابن طاووس ، در كتاب های دیگرش آن را تكذیب كرده و لااقل ، تأیید نكرده است ـ در هیچ كتاب دیگری ، چنین چیزی نیست و هیچ دلیل عقلی ای هم این را تأیید نمی كند ؛ ولی مگر می شود این قضایایی را كه هر سال گفته می شود ، از مردم گرفت؟!