4 نکته درباره بیانات تاریخی رهبر انقلاب
رهبر معظم انقلاب روز گذشته طی سخنانی تاریخی به مسائلی در کشور اشاره کردند که در روزها و ماه های گذشته مورد سؤال برخی از توده های مردم قرار گرفته بود. در ادامه 4 نکته از رهنمودهای ایشان را مورد بررسی بیشتر قرار می دهیم.
1- رهبر انقلاب دیروز به یکی از طراحی های اصلی دشمن اشاره کردند. طراحی که سال های گذشته و به خصوص این اواخر با آن مواجه شده ایم؛ ایشان مهمترین طراحی جبهه مقابل در مقطع فعلی را «ناامید کردن مردم به آینده» و «گرفتن اعتماد به نفس» آنان از طریق «بزرگنمایی مشکلات و ضعفها و کاستیها» دانستند. «امید» و «اعتماد به نفس» دو سرمایه اصلی و بسیار بزرگ مردم ایران است که آن ها را در طول 4 دهه اخیر از یک کشور وابسته و عقب مانده به یک کشور مستقل و قدرتمند و مسیر پیشرفت تبدیل کرده است. انگشت گذاشتن دشمن روی این دو سرمایه در حقیقت تلاش برای از بین بردن این گنج های باارزش و راهبردی ملت ایران است. این طراحی نیز از طریق «بزرگنمایی» مشکلات و ضعفها و کاستیها در حال انجام است. به بیان دقیق تر، رهبر انقلاب در نگاهی واقع بینانه به عرصه مشکلات کشور «مشکلات و ضعفها و کاستیها» را واقعی می دانند اما هشدار می دهند که «بزرگ نمایی» این مسائل نقشه دشمن برای از بین بردن سرمایه های اصلی ملت ایران یعنی «امید» و «اعتماد به نفس» است. به همین دلیل علاوه بر مردم که باید در مقابل این طراحی، هوشمندانه مراقب دشمن باشند، مسئولان کشور نیز باید تلاش کنند تا با رفع مشکلات مردم به خصوص مشکلات معیشتی راه را بر نقشه دشمن ببندند.
2- رهبر انقلاب در سخنان خود به تلاش های دشمن خارجی برای ناامید کردن مردم اشاره و همنوایی برخی از افراد بی تقوا در داخل با آنان را نیز مذمت کردند. با مطالعه متن اظهارات و کنار هم قرار دادن سخنان ایشان شاید یافتن مخاطب بیانات سخت نباشد.رهبر معظم انقلاب تأکید کردند:«کسانی که دیروز همه امکانات کشور در اختیار آنها بود و کسانی که امروز همه امکانات مدیریتی کشور را در اختیار دارند، حق ندارند نقش اپوزیسیون بازی کنند». در روزهای گذشته رئیس جمهور سابق و جریان اطرافیان وی به طرح اتهامات بی اساس نسبت به نهادها و دستگاه های رسمی کشور به خصوص قوه قضاییه پرداختند. تصریحات رهبر انقلاب درباره دستگاه قضایی کشورمان شاید به خوبی ضمیر سخنان معظم له را مشخص تر کند. با وجود این اما یک چهره نزدیک به رئیس جمهور سابق در اظهاراتی عجیب گفت: «این اظهارات به هیچ وجه در برگیرنده دکتر احمدی نژاد و همکاران ایشان نیست»! موضعی که شاید بتوان آن را تحریف معنوی سخنان رهبری دانست. چه آقای احمدی نژاد و چه سایر رؤسای جمهور در کشور، بزرگ ترین مدیر اجرایی در کشور بوده و هستند. ریاست ده ها شورای عالی، مسئول تهیه وتنظیم بودجه سالانه، انتخاب وزرا، ارائه لوایح مختلف به مجلس و…. تنها بخشی از اختیارات گسترده ای است که آقای احمدی نژاد و سایر افرادی که در این منصب نشسته اند برعهده داشته اند. لازمه برقراری یک نظام مردم سالار، فعالیت دستگاه ها و نهادهای نظارتی در کنار قوه مجریه است که البته آن ها نیز مستقیم یا غیرمستقیم منتخب مردم هستند. بر این اساس تعامل با قوا و سایر دستگاه ها، شرط لازم برای اداره کشور است که متأسفانه نمره آقای احمدی نژاد در این زمینه پایین است. کارنامه دولت نهم و دهم باید در مجالی دیگر مورد بررسی قرار بگیرد اما می توان فرافکنی های این روزهای آقای احمدی نژاد، را نوعی فرار روبه جلو برای درمعرض سؤال قرار نگرفتن از عملکرد 2 دوره ای وی در رأس قوه مجریه تلقی کرد. امروز رئیس جمهور و سایر مسئولان گذشته و حال کشور هرکدام باید به اندازه اختیاراتی که داشتند درباره عملکرد خود به مردم توضیح بدهند، نه این که خود آن ها درجایگاه مدعی قرار گیرند.
3- مقام معظم رهبري در فرازی از سخنان خود که کمتر مورد توجه رسانه ها قرار گرفت به منطق مواضع خود در سال 88 اشاره کردند. این منطق که مواضع ایشان در سال 88 در حقیقت نه در دفاع از یک شخص بلکه دفاع از «اصل انتخابات» بود: «در آن زمان در دفاع از انتخابات ایستادگی کردیم و همانگونه که اعلام کردم و با وجود فشارها، زیر بار ابطال انتخابات نرفتم.» رهبر انقلاب در این سال در برابر جریانی قرار گرفتند که قصد ابطال آرای مردم و زیر سؤال بردن «نهادها و ساختارهای قانونی» کشور را داشتند. اگر فقط یک لحظه، کشوری را در ذهن خود تصور کنیم که در آن هیچ گروه بازنده ای، به نتایج انتخابات تمکین نمی کند، روندهای رسمی کشور را نمی پذیرد و به اعتراضات خیابانی روی می آورد، اهمیت مواضع رهبر انقلاب در آن سال را بهتر متوجه خواهیم شد. ایشان در طول ادوار مختلف انتخابات، نه به منظور دفاع از اشخاص بلکه از «اصل انتخابات» دفاع کرده اند، چه برنده انتخابات آقای خاتمی باشد یا آقای روحانی و آقای احمدی نژاد، چه نتیجه انتخابات روی کار آمدن «مجلس ششم» باشد و چه بر سر کار آمدن «شورای شهر اول تهران».
4- ممکن است که برای برخی این سؤال به وجود آید که چرا رهبر انقلاب از دولت سابق یا دولت فعلی به رغم برخی از کاستی ها حمایت کرده و می کنند. ایشان منطق حمایت خود را مکرر تشریح کرده اند. رهبر انقلاب در سخنرانی نوروزی خود در سال 94 تصریح کردند: «امروز وظیفه همه آحاد ملّت این است که از مسئولان کشور حمایت کنند و به مسئولان دولتی کمک کنند. این مخصوص این دولت نیست، مربوط به همه دولت هاست؛ دولت هایی هم که بعداً سرِ کار میآیند همین خصوصیّت را دارند.» سیره عملی ایشان نیز در حمایت از دولت های سازندگی، اصلاحات و سایر دولت ها نشان دهنده پایبندی مستمر به این رویه است.
حماسه مردمی 9دی که در آستانه سالروز آن هستیم نشان داد که مردم ایران با وجود گذشت چند دهه از پیروزی انقلاب، همچنان به آرمان های انقلاب اسلامی پایبند هستند. معنا و منطق حماسه 9 دی، باطل کننده توهمات و خیالاتی است که فتنه گران برای جدا شدن مردم از ارزش های اسلامی و انقلابی داشته اند. هنوز نیز مردم ایران با وجود آن که از برخی مشکلات و کاستی ها گلایه دارند، خواهان ارزش های اساسی انقلاب مانند ولایت، عدالت، آزادی و استقلال هستند. اگر در 23تیرماه سال 78 و 9دی سال 88 فتنه گران از مردم سیلی خوردند، توطئه گران باید بدانند که مردم همچنان بر ارزش های خود استوار و پایبند هستند.
منبع: روزنامه خراسان96/10/07
نهم دی روز محو فتنه و فتنه گران
فتنه 88 که بر اساس نقشه بیگانگان و عناصر داخلی آنان در کشور براه افتاد؛ بعد از حرمت شکنی روز عاشورا و با اعتراض و بیداری توده های ملت ایران در روز نهم دی ماه خاموش گردید. و نهم دی روز به پاخواستن ملت برای حمایت از ارزش های دینی خود، در تاریخ ایران برای همیشه ثبت شد.
فتنه 88 جنگ احزاب (خندق) بود. در جنگ احزاب همه آمده بودند یعنی همه دشمنان آن روز در میدان حضور یافته بودند و همه در آن به این نقطه اشتراک رسیده بودند که با این اسلام نوپا مخالف هستند و با خود گفتند همه جمع میشویم تا کار اسلام نوپا را یکسره کنیم و بعد به مسائل خود برسیم. فتنه 88 ریشهای حداقل 10 -15 ساله داشته یعنی دشمن بعد از ناامید شدن از حمله نظامی و عرصههای دیگر به فکر این فتنه افتاد. تعداد زیادی از کارشناسان برجسته، سازمانهای اطلاعاتی غربی از مدتها قبل به ایران تردد پیدا کرده بودند. این ترددها تحت عنوان مأموریتهای آکادمیک بود. برخی از کاندیدای معلوم الحال و فرقه سبز وی که از 23 خرداد 88 به مناسبت های مختلف در اعتراضاتی فاقد منطق نسبت به نتایج انتخابات، معترض بودند. پس از حوادث تلخی که در روز قدس(روزه خواری و بی احترامی به ماه مبارک رمضان همراه با شعار نه غزه نه لبنان)، 13 آبان(سر دادن شعار مرگ بر روسیه به جای مرگ بر آمریکا) و 16 آذر(اهانت دردناک به تمثال مبارک نایب امام زمان(عج) و احیاگر اسلام حضرت امام خمینی) آفریدند، فاجعه بزرگ و تلخ 6 دی(روزعاشورا) را آفریدند. آنها در این روز عظیم که روز عزای تمام عالم در سوک شهادت مظلومانه حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام و یاران باوفای شان است، مرحله بعدی قداست شکنی خود را که در دوره 2 خرداد و پس از آن، به صورت تئوریک در قالب جملاتی چون «عاشورا نتیجه تندروی پیامبر و علی در جنگ بدر بود»؛ «عصمت پیامبر و اهل بیت زیر سوال است»؛ «جایگاه الهی برای اهل بیت، ناشی از تفکر شیعه غالی است»؛ «من حتی امام حسین را هم استیضاح می کنم» و «سوک حسین، مانند سوک سیاوش است» ظاهر نموده بودند، این بارعملا با به آتش کشیدن خیام عزاداری اهل بیت علیهم السلام، جسارت شنیع به پرچم های منقش به نام مبارک حضرت سید الشهدا(ع) و حضرت ابوالفضل العباس(ع)، حمله به عزاداران و نمازگزاران ظهر عاشورا و سنگ باران و آجرباران کردن آنها، چادر کشیدن از سر زنان محجبه ای که به هیئات عزاداری سید و سالار شهیدان می رفتند و بر زمین کوفتن و زخمی کردن آنها و هلهله و شادی و زدن بوق های ممتد، آن کردند که همگان می دانند.
اینها به زعم خود می خواستند در عاشورا، کار نظام را یکسره کنند و با بلاهت تمام، تصور می کردند مردم ولایتمدار ایران هم راضی به اهانت به امام غریبشان هستند!! آن افراد ضد ارزش های ملت به ولایت فقیه جسارت ها روا داشتند و مذبوحانه به عمود خیمه انقلاب اسلامی با شعارهای شان توهین می کردند.این افراد بعد از ورود با کسانی که بعداً در فتنه نقش داشتند جلسات فراوانی برگزار کردند. در آوریل 2008 مصادف با اردیبهشت 87 مشاور اسبق ریگان و مسئول میز ایران در CIA و مسئول میز ایران در پنتاگون و 2 نفر از ایران نشستی را برگزار کردند. ردپایی از حضور دکتر یزدی هم در این نشست وجود دارد که البته به قطع یقین نمیتوان گفت. در آن نشست طرح احتمال تقلب برای انتخابات ایران مطرح شده بود.ما به سه مقوله برای مبارزه با دشمن نیاز قطعی داریم. ابتدا نقشه راه دشمن و نقشه راه نظام را بشناسیم، پس از آن مقایسه مواضع و عملکردهای بین این دو خط را آگاه باشیم. برای هر فتنهای از این دست به مانند فتنه 88 باید خواص آلوده سنگ بنای آن را بگذارند. ویژگی خواص آلوده این است که شناسنامه سیاه و تابلوی خاکستری دارند.
محمدمحسن سازگارا، پادوی دفتر جورج دبلیو. بوش، رئیس جمهور پیشین ایالات متحده، پیش از «عاشورای سبز»(!) درباره برنامه های فرقه موسوی می گفت: «روز عاشورا، یک مسیر واحد در هر شهر قرار است اعلام شود، تا همه ما آنجا برویم و جمعیت میلیونی[!] خود را نشان دهیم. همچنین از ظهر عاشورا تا شام غریبان در خیابان ها نشسته و با یک بسیج عمومی دست به تعطیلی[!] عمومی در کشور می زنیم». روز عاشورا که همیشه تعطیل است و جمعیت میلیونی معترضان سبزپوش نیز به هزار نفر هم نمی رسید؛ اینها از نشانه های حماقت ذاتی دشمنان این ملت است که دچار خودبزرگ بینی اند. اما آیا واقعا طراحان این سناریوی کثیف و فجیع، خشم مقدس عزاداران حسینی را نادیده گرفته بودند؟ این حرکات مذبوحانه شکنندگان حرمت امام مظلوم(ع) البته در میان فرقه دستساز انگلستان «وهابیت صهیونیستی»، خوشبینانه_ابلهانه_ با توهم سقوط نظام تصور شد!
روزنامه وهابی «الحیات» عربستان که البته در بیروت منتشر می شود، با ذوق زدگی از اهانت عده ای اراذل و اوباش نوشت: «آشکار است نظام شیعه ایران در حال سرنگونی است و هیچ گزینه ای جز تسلیم در برابر مخالفان، پیش رو ندارد»(!) روزنامه «ریاض» چاپ سعودی نیز به انعکاس اهانت به حضرت سیدالشهدا(ع) در تهران پرداخت و مدعی درگیری میان شیعیان بر سر اعتقادات شد! اما حماسه عظیم و 50 میلیونی «9 دی» تومار این توهمات را با شدت تمام در هم پیچید؛ این روز هم از نظر کمیت و هم از حیث کیفیت، بی شک پرشورترین روز تاریخ جمهوری اسلامی بود. این راهپیمایی، آنچنان عظیم بود که سران فتنه دست و پای خود را گم کردند و با وجود درک اندکشان از معادلات سیاسی، متوجه شدند هرگاه این مردم حس کنند فرد یا جریانی اعتقادات شان را آماج اهانت های خود قرار داده اند، با حضور میلیونی، مهر «باطل شد» بر پیشانی آنها می زنند. 9 دی همه ایرانیان آمدند. آنها آمدند تا باز هم بگویند و فریاد کنند، اهل کوفه نیستند. آمدند به حرامیان ثابت کنند هرگز حاضر نیستند لحظه ای از امام حسین(ع) و رهبر حسینی شان جدا شوند. 9 دی روز تولد مجدد انقلاب بود؛ در این روز انقلاب اسلامی بار دیگر عزت و شکست ناپذیری اش را به رخ کسانی کشید که در خواب های پریشان و بی تعبیرشان، سقوطش را می دیدند!! عشق حسین علیه السلام که در دلهای ملت بصیر ایران موج می زد، در نهم دیماه کاری با توطئه گران و فتنه جویان کرد که هرگز آن را فراموش نخواهند کرد. 9 دی روز تثبیت مجدد انقلابی شد که دلهای مستضعفان و آزادگان دنیا برایش می تپد؛ دلهایی که 8-7 ماه با نگرانی حوادثی را که عده ای پشیمان از انقلاب که سجده شان دیگر به جای آنکه برای خدا باشد، برای کاخ سیاه شیطان بزرگ در واشنگتن بود،آفریدند دنبال می کرد. و در پایان، 9 دی روز زمینه ساز بیداری اسلامی منطقه و واژگونی عمال دست نشانده آمریکا و رژیم صهیونیست شد.
9 دستاورد مهم نهم دی ماه 88
حماسه نهم دی ماه و حضور عاشورایی مردم حماسه ساز ولایتمدار ایران اسلامی در راهپیمایی 9 دی ماه 1388 نقطه عطفی در تاریخ انقلاب و برگ زرین دیگری در افتخارات مردو زن ایرانی به حساب می آید. حماسه 9 دی نماد عزّت، استقلال و بصیرت مردمی است که تا پای جان برای حفظ اصول اسلام و آرمان های انقلاب ایستاده اند و با صدای رسا اعلام کردند که اگر دشمن در برابر دین آنها بایستد در برابر تمام دنیای آنها خواهند ایستاد.
هر چند تحلیل واقع بینانه و احصاء دستاوردها و ارمغان های این حماسه بزرگ نیازمند فرصت و وسعت بیشتری است، اما در این مختصر به 9 دستاورد مهم حماسه بزرگ نهم دی 88 پرداخته می شود.
خاستگاه عاشورایی و ماهیت معنوی انقلاب اسلامی
1.انقلاب اسلامی انقلابی عاشورایی است، انقلابی برگرفته از مطالبات دینی، شعارهای معنوی و شعورهای متأثر از دینداری و دغدغه های اخلاقی، انقلابی که با الهام از نهضت خونین حسینی و به رهبری مردمی از تبار پاکان، سلاله رسول الله(ص)، بزرگ مرجع عالیقدر، حضرت امام خمینی(ره) آغاز شد و با همان مطالبات، شعارها و شعورها پیروز گشت و استمرار پیدا کرد. حضور حماسی مردم در راهپیمایی 9 دی سال 88 یک بار دیگر خاستگاه عاشورایی و ماهیت معنوی انقلاب را یادآور شد و پس از سی سال به جهانیان و عوامل بی خرد و کم فهم دشمن و فتنه گران داخلی و خارجی ثابت کرد که هنوز هم انقلاب و مردم انقلابی، خون حسین، پیام حسین و مرام را حسین (ع) در بند بند وجود و لحظه لحظه عمر خویش حفظ نموده و هر لحظه که احساس وظیفه کنند با همان شور حسینی به میدان آمده و توطئه دشمن و فتنه فتنه گران را به خودشان بر می گردانند.
عشق به ولایت عشق به خداست
2.ولایت فقیه رکن رکین و عمود خیمه انقلاب است، مردم در طی سال های انقلاب جایگاه رفیع و نقش کلیدی ولی فقیه را در هدایت سکان انقلاب در امواج سهمگین و طوفان های مهیب بارها و بارها تجربه کرده اند، آنان به درستی تضعیف جایگاه ولایت فقیه را تضعیف ولایت معصومین (ع) و اطاعت از ولی امر را اطاعت از خدا، رسول و ائمه (ع) می دانند و بدان پایبندند، عشق به ولایت عشق به خداست و عشق به خدا کلید سعادت دینا و آخرت است. فتنه گران به زعم خود پنداشتند با جوسازی، بی خردی، غوغا سالاری و اتهام تقلب نیست به انتخابات و جسارت به مقام شامخ ولایت به اهداف پلید خود خواهند رسید اما آنچه اتفاق افتاد زلزلة مهیبی بود که در کانون اصلی فتنه گران واقع شد و مردم ولایتمدار در یوم الله 9 دی با بیعت مجدد با رهبر معظم انقلاب حضرت آیت اله خامنه ای (مدظله العالی) و آرمان های امام راحل(ره) گور فتنه و فتنه گران را کندند و آنان را به زباله دانی تاریخ فرستادند. حماسه نهم دی خط بطلانی شد بر پندارهای غلط و خیال های باطل کسانی که تصور می کردند که رهبری از پشتوانه مردمی برخوردار نیست و با همین توهم تمام توان خود را در شکستن خیمه انقلاب بکار بردند. اما زهی خیال باطل، امت حزب الله یک بار دیگر اعلام کرد که همچنان سرباز ولایت بوده و در این راه کوچک ترین تردیدی به خود راه نخواهد داد.
اقتدار و محبوبیت نظام اسلامی
3.حماسه 9 دی تمام محاسبات دشمن را به هم ریخت، دشمن در جریان انتخابات دهم ریاست جمهوری با استفاده از بغض، کینه و بی بصیرتی برخی عوامل داخلی تمام عِدّه و عُده خود را جمع کرد و با عقبه ای بسیار حساب شده و برنامه ریزی شده وارد صحنه شد تا نقشه های شوم خود را عملی کند. اما سیل خروشان مردم آنان را زمین گیر ساخت و اقتدار و محبوبیت نظام اسلامی بار دیگر را به رُخ جهانیان کشید.
نهم دی ضرورت بصیرت مداری و پرهیز از غفلت
4.نهم دی ماه نمایش بصیرت انقلابی مردم بود. بصیرتی که غبارها و نقاب ها را کنار زد و چهره واقعی مدعیان و فتنه گران را نشان داد، چهره کسانی که به خاطر رسیدن به قدرت از هیچ تلاشی حتی ضربه زدن به ریشه های انقلاب و ارکان رکین نظام اسلامی دریغ نکردند. چهره کسانی که سال ها با نقاب انقلاب گری در صفوف مردم نفوذ کرده بودند و ولایتمداری را فقط در شعار و ظاهر و نه در عمل و رفتار از خودشان بروز داده بودند، یقیناً بزرگ ترین پیام حماسه نهم دی ضرورت بصیرت مداری و پرهیز از غفلت بود.
انسجام مجدد نیروهای انقلابی با محوریت ولایت فقیه
5.یکی دیگر از دستاوردهای مهم نهم دی، انسجام، وحدت و یگپارچگی مجدّد مردم بود. به لحاظ شرایط خاص انتخابات دهم و تبلیغات و جوسازی گسترده و سوء تفاهمات ایجاد شده اختلاف، چند دستگی، مشاجرات و نزاع های فردی و اجتماعی صفوف متحد و منسجم مردم را به شدت تهدید می کرد و راهپیمایی نهم دی، نقش بسیار مؤثر و معجزه آسایی در پیوند درباره دل ها و جان ها ایفاء کرد و انسجام مجدد نیروهای انقلابی با محوریت ولایت فقیه و رفع کدورت ها و سوء تفاهامات ناشی از فتنه گری دشمن را به ارمغان آورد.
نهم دی ماه آخرین میخ بر تابوت معاندان
6.ملی گرایی کاذب، اصلاح طلبی دروغین و نفاق لطمه های بسیاری به پیکر انقلاب وارده کرده و استکبار جهانی را به نفوذ و رسوخ در بدنه انقلاب امیدوار کرده بود، اما با عنایت الهی و تدبیر حکیمانه رهبر معظم انقلاب و حضور میلیونی مردم در نهم دی ماه آخرین میخ بر تابوت معاندان، منافقین و فتنه گران زده شد و مرگ قطعی آنان رقم خورد.
بر هوشیاری و بصیرت خواص و نخبگان جامعه
7.حماسه نهم دی پیام مهم دیگری داشت و آن زنگ بیدار باش خواص بود. انتخابات دهم به خوبی این مسئله را نمایان ساخت که سطح بصیرت توده مردم و عوام از بسیاری از خواص بالاتر است، در واقع فریادهای کوبنده مردم در راهپیمایی نهم دی تأکیدی مجدد بود به هشدارهای مستمر رهبر بیدار انقلاب مبنی بر هوشیاری و بصیرت خواص و نخبگان جامعه. رهبر معظم انقلاب بارها و بارها نقش و جایگاه و تکالیف نخبگان و خواص را گوشزد کرده بود. معظم له به خواص توصیه کرده بود که هر حرف، هر اقدامی، هر تحلیلی که به دشمن کمک کند در مسیر خلاف ملت است. ایشان به خواص هشدار داده بودند که خیلی مراقب باشند، مراقب حرف زدن، مراقب موضع گیری کردن و…ولی برخی از خواص در این امتحان مردود شدند و حضور آگاهانه مردم این زنگ خطر را به صدا درآورد.
تجلی غیرت و بصیرت عاشورایی امت حزب الله
8.فتنه 88 با بهره گیری از حمایت آشکار و علنی استکبار جهانی به خصوص آمریکا، انگلیس و رژیم صهیونیستی و تکیه بر امکانات رسانه ای مدرن و گسترده فضای یأس و ناامیدی را در میان انقلابیون و نهضت های مقاومت جهان حاکم کرده و نگرانی ها و دغدغه هایی را دامن زده بود، اما تجلی غیرت و بصیرت عاشورایی امت حزب الله در روز 9 دی تمامی نگرانی ها را برطرف ساخت و یک بار دیگر اقتدار معنوی نظام اسلامی در سطح بین الملل و امید و نشاط دوستداران انقلابی در سطح جهان را به ارمغان آورد.
فتح قله های فرهنگی و علمی جهان
9.دشمن پس از آنکه از مقابله نظامی و اقتصادی با نظام بهره ای نبرد به جنگ نرم روی آورده و مقام معظم رهبری نیز بارها با عناوین مختلف این مهم را یادآور شده و توجه همگان بخصوص مسئول و نخبگان را به ضرورت هوشیاری در برابر جبهه فرهنگی معاند جلب نمود. فتنه 88 نمادی شفاف از سرمایه گذاری فرهنگی استکبار جهانی برای به زانو درآوردن نظام اسلامی با بهره گیری از عناصر داخلی بود. مردم با حضور آگاهانه و هدفمند خود پیام روشن و قاطع خویش را با صدای رسا اعلام نمودند که در جبهه فرهنگی نیز همچون سال های دفاع مقدس، مقتدارنه، آگاهانه و با تجهیز سلاح ایمان، علم و بصیرت با محوریت ولایت فقیه از آرمان ها و اصول اسلام عزیز و انقلاب اسلامی حراست نموده و این مسیر پر افتخار را تا فتح قله های فرهنگی و علمی جهان ادامه خواهند داد.
بیانات ولی فقیه آگاه و شجاع حضرت آیت الله العظمی امام خامنه ای
شایسته است در خاتمه بخشی از فرمایشات حضرت آیت الله العظمی خامنه ای را درباره این روز حماسی و تاریخی؛ یوم الله 9 دی آورده و مطلب را با این فرمایشات گهربار، متبرک کنیم.
اتمام حجت رهبر معظم انقلاب
در شرایط فتنه، کار دشوارتر است؛ تشخیص دشوارتر است. البته خدای متعال حجت را همیشه تمام می کند؛ هیچ وقت نمی گذارد مردم از خدای متعال، طلبکار باشند و بگویند تو حجت را برای ما تمام نکردی، راهنما نفرستادی، ما از این جهت گمراه شدیم. مهم این است که انسان این مجاهدت را بکند. این مجاهدت به نفع خود انسان است؛ خدای متعال هم در این مجاهدت به او کمک میکند. 19 دی مردم قم در سال 56 از این قبیل بود، 9 دی آحاد مردم کشور(سال 88) از همین قبیل است. حرکت عظیم روز چهارشنبه نهم دی ماه حجت را بر همه تمام کرد. 9 دی با 10 دی فرقی ندارد؛ این مردمند که ناگهان با یک حرکت که آن حرکت برخاسته از همان عواملی است که نوزدهم دی قم را تشکیل داد؛ یعنی برخاسته از بصیرت است، از دشمن شناسی است، از وقت شناسی است، از حضور در عرصه مجاهدانه است، روز 9 دی را هم متمایز می کنند. روز 9 دی در تاریخ ماند؛ این هم یک روز متمایزی شد. شاید به یک معنا بشود گفت که در شرائط کنونی که شرائط غبارآلودگی فضاست، این حرکت مردم اهمیت مضاعفی داشت؛ کار بزرگی بود. هرچه انسان در اطراف این قضایا فکر میکند، دست خدای متعال را، دست قدرت را، روح ولایت را، روح حسین بن علی علیه السّلام را می بیند. این کارها کارهائی نیست که با اراده امثال ما انجام بگیرد؛ این کار خداست، این دست قدرت الهی است؛ همان طور که حضرت امام رحمة الله علیه در یک موقعیت حساسی که من بارها این را نقل کرده ام به بنده فرمودند: «من در تمام این مدت، دست قدرت الهی را در پشت این قضایا دیدم». درست دید آن مرد نافذِ بابصیرت، آن مرد خدا.[1]
حمایت احمقانه بیگانگان از فتنه گران
اگر آمریکائی ها و انگلیسی ها و صهیونیست ها،(در دوران فتنه) می توانستند نیرو وارد خیابان های تهران بکنند، یقین بدانید می کردند. اگر برای شان امکان داشت که با حضور وابستگان و مزدوران خودشان از خارج، عرصه را آنچنان که می خواهند، هدایت کنند، می کردند. منتها می دانستند این کار به ضررشان تمام می شود. تنها کاری که می توانستند بکنند، این بود که در صحنه تبلیغات، در صحنه سیاست جهانی، از آشوبگر، از اغتشاشگر حمایت کنند. رؤسای جمهور کشورهای مستکبر در این قضیه وارد میدان شدند؛ اغتشاشگران خیابانی و خرابکارانی را که با آتش زدن می خواهند موجودیت خودشان را نشان بدهند، ملت ایران نامیدند؛ شاید بتوانند اوضاع را آنچنان که طبق میل خودشان است، در افکار عمومی دنیا و کشورمان تصویر و ترسیم کنند؛ اما شکست خوردند. قوی ترین و آخرین ضربه را ملت در روز 9 دی و 22 بهمن وارد کرد. کار ملت ایران در 22 بهمن، کار عظیمی بود؛ 9 دی هم همین جور. یکپارچگی ملت آشکار شد. همه کسانی که در عرصه سیاسی به هر نامزدیرأی داده بودند، وقتی دیدند دشمن در صحنه است، وقتی فهمیدند اهداف پلید دشمن چیست، نسبت به آن کسانی که قبلاً به آنها خوشبین هم بودند، تجدید نظر کردند؛ فهمیدند که راه انقلاب این است، صراط مستقیم این است.[2]
9 دی روز فراموش نشدنی
راهپیمائی مردم در 22 بهمن با همه عظمتی که دارد یک کار متعارف است، یک کار روان شده است، شناخته شده است، توقع است که انجام بگیرد و انجام می گیرد؛ 23 تیر در سال 78، یک کار متعارف نبود، یک کار متوقع نبود؛ کار 9 دی ماهِ هم همین جور بود. شناختن موقعیت، فهمیدن نیاز، حضور در لحظه مناسب و مورد نیاز؛ این اساس کار است که مؤمن باید این را هم با خود همراه داشته باشد تا بتواند وجودش مؤثر بشود؛ آن کاری را که باید انجام بدهد، بتواند انجام بدهد. یکی از قله های فراموش نشدنی، 9 دی بود.[3]
روز نهم دی شما دیدید در این کشور چه اتفاقی افتاد و چه حادثه ای پیش آمد. دشمنان انقلاب که همیشه سعی می کنند راهپیمائی های میلیونی را بگویند چند هزار نفر آمده اند- تحقیر کنند، کوچک کنند- اعتراف کردند و گفتند در طول این بیست سال، هیچ حرکت مردمی ای به این عظمت در ایران اتفاق نیفتاده است؛ این را نوشتند و گفتند. آن کسانی که سعی در کتمان حقایق درباره جمهوری اسلامی دارند، این را گفتند. علت چیست؟ علت این است که مردم وقتی احساس می کنند دشمن در مقابل نظام اسلامی ایستاده است، می آیند توی میدان. این حرکتِ ایمانی است، این حرکتِ قلبی است؛ این چیزی است که انگیزه خدائی در آن وجود دارد؛ دست قدرت خداست، دست اراده الهی است؛ این چیزها دست من و امثال من نیست. دل ها دست خداست. اراده ها مقهور اراده پروردگار است. وقتی حرکت خدائی شد، برای خدا شد، اخلاص در کار بود، خدای متعال اینجور دفاع می کند. لذا می فرماید: «انّ اللَّه یدافع عن الّذین آمنوا».[4]
بصیرت و هوشیاری مردم
فتنه 88 با حضور مردم در 9 دی تمام شد یعنی 9 دی ایستگاه پایانی فتنه 88 بود اما 9 دی پایان همه فتنهها نیست زیرا درگیری ما با آمریکا ماهوی است و مادامی که با اسلام ناب در حاکمیتی که داریم و آمریکا بر خوی استکباریش تأکید دارد این درگیری ادامه دارد. اصلیترین نقشه راه دشمن براندازی جمهوری اسلامی است این خط را هم همیشه مستقیم مطرح نمیکنند. بلکه در بعضی مواقع با طرح پلکانی جلو میبرند. طرح پلکانی طرحی است که بعد از چند پله به هدف میرسید. حالا که ما این هدف را میدانیم باید نگاهمان به تمام جوانب باشد. لذا هرجا هر کسی را میبینید که با خط استراتژیک آمریکاییها همخوانی دارد باید با احتیاط به او نگاه کنیم. یکی از این راهها نفوذ است. اول باید بدانیم که نقطه حساس کجاست زمانی که نقطه حساس را پیدا کردیم باید بدانیم تاکتیک حریف برای ورود به این نقطه چیست و پس از ورود چه برنامهای را دنبال میکند. برای ورود به این کانونها عوامل نفوذ همرنگ میشوند اینجا است که عامل نفوذ مجبور است ظاهر خودی داشته باشد. در فتنه 88 یک دفعه میبینید همه جریاناتی که با هم اختلاف نظر دارند دور هم جمع میشوند این همان ائتلاف سفید است. این نوع طرحی است که افراد و گروههای که با هم اختلافنظر دارند اگر در یک خط قرار بگیرند هرچه نقاط اتفاق نظر بیشتری داشته باشند دایره ائتلاف کوچکتر میشود. هر گاه دیدید جریاناتی با هم اختلافنظر دارند به یک ائتلاف رسیدند به تابلوی ائتلاف اعتماد نکنید. برای اینکه ببینید هدف اصلی ائتلاف چیست از مواضع آن گروه و ائتلاف مخرج مشترک بگیرید و وقتی میبینید برخی مدعیان اصلاحات، کارگزاران، بهائیان، منافقین، گروههای خارجی و عبدالمالک ریگی با هم ائتلاف میکنند باور نکنید هدف انتخابات است.
پی نوشت ها
[1] مقام معظم رهبری، در دیدار مردم قم/ 19 دیماه 88
[2] بیانات مقام معظم رهبری، اول فروردین 1389
[3] بیانات مقام معظم رهبری، 29 دیماه 88
[4] بیانات مقام معظم، 19 بهمن 88
منبع : پایگاه اطلاع رساني حوزه ,
چرایی و چگونگی گرامیداشت حماسه نهم دیماه
حضور پرشور، انقلابی و میلیونی مردم در نهم دیماه سال 88 که در طول سه دهه تاریخ انقلاب بی نظیر بود یکی از مقاطع بسیار حساس تاریخ انقلاب است؛ چرا که این حماسه نمود یک راهبرد مهم انقلاب اسلامی در مهار فتنه ها بود. 9 دی ماه در تاریخ انقلاب ماندگار شد نه به خاطر مهار فتنه 88 بلکه به خاطر ارائه الگویی آرامش بخش به جامعه در فتنه ها و عملیات های پیچیده جنگ نرم دشمن.
اگرچه زوایای بسیار زیادی برای بحث و بررسی و تحلیل حوادث 9 دی وجود دارد ولیکن به اقتضای شرایط سیاسی کشور دو موضوع اهمیت بیشتری دارد، نکته اول چرایی لزوم گرامیداشت حماسه نهم دی ماه و حفظ ماندگاری آن است و دوم چگونگی و ظرافت هایی است که برای این اقدام ضرورت دارد.
الف) چرایی گرامیداشت حماسه 9 دی:
1- حماسه نهم دیماه و تضمین تداوم انقلاب اسلامی: انقلاب اسلامی ایران از سال 57 با مشکلات و بحران های زیادی دست و پنجه نرم کرده است اما می توان سخت ترین مقطع آن را در ایان پس از انتخابات 88 مشاهده نمود. در هیچ کدام از بحران های پیش روی انقلاب، هویت انقلاب اسلامی مورد هجمه قرار نگرفته بود و کوچکترین شکافی در صف ملت برای مقابله با بحران ها نبود ولی در سال 88 بحران و فضای فتنه حاکی از وجود اختلاف در بین بخشی از مردم و حاکمیت بود. از آنجا که بزرگترین سرمایه هر نظامی اعتماد مردم به آنهاست، فتنه 88 را می توان بزرگترین بحران انقلاب اسلامی از سال 57 دانست. اهمیت گرامیداشت حماسه نهم دی ماه به خاطر این است که مردم در روز بصیرت عمق ارتباط خود با نظام و انقلاب را به نمایش گذاشتند و تداوم ایستادگی خود در کنار آرمان های انقلاب را به همه نشان دادند. حماسه نهم دی ماه دشمن را نسبت به رخنه به صفوف ملت ایران ناامید کرد و نا امیدی دشمن تضمینی برای تحکیم و تداوم پایه های انقلاب است.
2- الگویی کارآمد برای مهار فتنه ها: انقلاب اسلامی یک الگوی جدید اداره جامعه را به جهان معرفی کرد که از یک طرف بر پایه دین و معنویت و از طرف دیگر بر خواست و اراده مردم استوار است. این الگوی جامع برای تهدیدات و آسیب های پیش روی نظام نیز سکوت نکرده است. به عنوان نمونه الگوی دفاعی جمهوری اسلامی ایران در دوران جنگ تحمیلی و در حال حاضر مقابله با داعش کارآمدی خود را نشان داده است. این الگو برای دفاع در مقابل تهدیدات نرم و انقلاب های مخملی نیز الگویی کارآمد است که توانمندی خود را در سال 88 نشان داد. بر اساس این الگو تهدید نرم با مقابله مستقیم و سخت مهار نمی شود و باید از قدرت نرم و اقناع افکار عمومی، بصیرت بخشی به جامعه و زدودن غبار فتنه ها بر اینگونه مشکلات فائق آمد. نهم دی ماه در حقیقت تبلور بصیرت ملت و نماد پیروزی حضور ملت در مقابل کسانی یا گروه هایی بود که از غبارآلود بودن فضا ارتزاق می کردند. در حالی که قدرت های مطرح دنیا برای مهار فتنه ها دست به ارعاب و تهدید و همچنین اقدامات اطلاعاتی و امنیتی می زنند جمهوری اسلامی ایران با پشتوانه حضور مردم الگوی جدیدی را مهار فتنه ها به جهانیان عرضه کرد.
3- ناامیدی دشمن از ایجاد فتنه داخلی: از آنجا که حماسه 9 دی در سال 88 آبی بود بر آتش فتنه ای که مهمترین حامیان آن را کشورهای غربی و در رأس آنها آمریکا، رژیم صهیونیستی و انگلیس حضور داشت، گرامیداشت پرشور حماسه نهم دیماه در حقیقت مشت محکمی بر دهان استکبار است تا دیگر به فکر تکرار چنین فتنه هایی نیفتد.
ب) چگونگی گرامیداشت حماسه 9 دی:
1- حماسه نهم دیماه نباید توسط یک جریان مصادره شود. گرامیداشت این حماسه باید از یک طرف نماد استقامت بر سر اصول و تسلیم زیاده خواهی دشمن نشدن باشد و از طرف دیگر وحدت ملی را تقویت کند و خود به عنوان عامل تفرقه تبدیل نشود.
2- حماسه نهم دیماه با این واقعیت تاریخی همراه است که بازی خوردگان و سران فتنه ابتدا توسط مردم محاکمه شدند و مجازات آنها در دادگاه ملی فراموشی و بی توجهی به درخواست های غیرقانونی آنها بود. حصر سران فتنه به معنی مجازات آنها نیست؛ حصر تدبیر کوتاه مدت نظام در مدیریت این بحران بعد از آن اتفاق افتاد که در نهم دیماه مردم پاسخ نهایی را دادند و نباید با حماسه نهم دی ماه گره بخورد. لذا این نکته حائز اهمیت است که ممکن است با تشخیص شورای عالی امنیت ملی، حصر سران فتنه رفع و یا تمدید گردد و این به معنی عدول از اصول و ارزشهایی نیست که حماسه نهم دیماه را آفرید.
3- اگرچه در وقوع حماسه نهم دیماه در سراسر کشور و قبل از آن در هشتم دیماه در گیلان، شور حسینی مردم همراه با شعور انقلابی هر دو نقش داشتند ولی بر ماست که با تعمیق بصیرت انقلابی در این ایام، فتنه های جدید را بشناسیم و در سال 88 توقف نکنیم. فتنه زمانی اتفاق می افتد که کسانی با لباس حق نما و با انگیزه قدرت یابی، جای حق و باطل را عوض کنند و این سناریو تکرار شدنی است. در گرامیداشت حماسه نهم دیماه بر همه خواص و اهل بصیرت فرض است که ماهیت فتنه های جدید را آشکار کنند.
منبع: سایت بصیرت
دین سیاسی، سیاست دینی
مقام معظم رهبری بر این موضوع صحه گذاشتند که باوجود نظام دینی و سیاست دینی، برخی در قالب «دین سیاسی» حرکت میکنند. البته معمولاً درباره تفاوتهای این دو گزاره در حوزه تئوریک بحث میشود اما حقیقت این است زمینه رفتاری ـ اجتماعی آن هم ملموس است. الگوی امام سیاست دینی است. در الگوی امام نه تنها دین و سیاست از دو مخرج و مجرای متفاوت با هم تلاقی نمیکنند بلکه دین زایشگاه سیاست است. سیاست از درون دین تراوش میکند و به همین دلیل به آن سیاست الهی و انقلاب آن را «قیاملله» میگوییم. شاخصه چنین سیاستی آمیختگی آن با اخلاق است. شاخصه حکومت دینداران تبلور اخلاق در مرام و منش آنان است. اصولاً مردم دین را در عرصه تئوریک نمیخواهند بلکه آن را در اخلاق و رفتار حاکمان میپسندند.
سیاست دینی یعنی انطباق همه چیز با اصول و اخلاق اسلامی، اما دین سیاسی یعنی ابزاری شدن دین در راستای منافع یا تحریک اجتماعی و استفاده از عواطف دینی برای دیده شدن خویش. مهمترین شاخصه رفتاری کسانی که دین سیاسی را مدنظر دارند، این است که هنگام پاسخگویی به عملکرد خویش به میان مردم میپرند و پشت آنان سنگر میگیرند تا در قالب حدود الهی پاسخگو نباشند. دینداران سیاستمدار فرصتها را برای خود نمیسازند و هر فرصتی را به هر قیمت نمیخرند. برای مثال شجریان در فتنه 1388 دستش را از خودرو بیرون میکند و با نشان دادن علامت پیروزی، مرگ بر دیکتاتور میگوید، معتقد است 1400 سال است اسلام هنر را نابود کرده است، در آغوش نامحرمان قرار میگیرد و بالعکس. حال به عرصه سیاست برگردیم. سیاست دینی چنین تجویز میکند که چنین فردی نمیتواند محور هنر در سیاست دینی باشد اما دین سیاسی میگوید اکنون موعد انتخابات است نامی از او ببریم تا رأی بیشتری بیاوریم. لذا فلان مسئول در حکومت اسلامی به این دلیل نام او را میبرد تا رأی بیشتری بیاورد و این همان دین سیاسی است. اما در سیاست دینی صداقت و یکرنگی حرف اول را میزند، دین اجازه نمیدهد برای رسیدن یا حفظ قدرت همه چیز را توجیه کنیم و نظام ما هزینههای زیادی برای حفظ جوهره دینی خود تاکنون پرداخته است چون سیاستمداران دینمحور به التقاط روی نمیآورند. عدالت را در عبور از ولی نمیدانند. کسانی که دین را برای خود میخواهند، عواطف دینی مردم را بهگونهای سامان میدهند که خود دیده شوند اما اصول صحیح اسلام سیاسی به ما میگوید مقبولیت اگر با فساد همخانه شود به مشروعیت منجر نمیشود. دین اگر ابزار شد شاخصهای سیاستورزی را به گونهای میچینیم که ریل حرکت خود را در جاده قدرت سامان دهیم. اما سیاست دینی میگوید وقتی تکلیف از شما برداشته شد لازم نیست کاسه از آش داغتر شوید و برای خود رسالت متمایز تعریف کنید.
دینداران واقعی که وارد سیاست میشوند سامانه اداره کشور را به گونهای نمیچینند که صرفاً استمرار آنان در قدرت را تضمین کند، بلکه مصلحت کشور و انقلاب را در اقدامات پایدار و اساسی میدانند. برای سیاستمداران دینمدار نوع عملکرد در دور اول و دوم ریاست جمهوری فرقی نمیکند، اما کسانی که دین را ابزار استمرار در قدرت میدانند، قیمتها را در دور اول ثابت و در دور دوم (که آینده سیاسی ندارند) متغیر و شوکآلود میکنند. دین سیاسی بیش از حد و ریاکارانه فریاد «وامردما» سر میدهد اما سیاستمداران اسلامی ریاکارانه پرچم مردم را بلند نمیکنند و از اصول دینی برای رضایت مردم عدول نمیکنند، حق را با اکثریت جابهجا نمیکنند، خدا را با مردم اشتباه نمیگیرند و اصراری بر دیده شدن به هر قیمت ندارند. نقدشان برای خدا و گرهگشایی از مردم است و زمان و مکان و مقتضیات زمان سامانه نقادانه آنان را فعال و منفعل نمیکند. عدالت برایشان در زمان معنا و مفهوم نمییابد و خارج از پوسته دین عدالت را نمییابند. استفاده ابزاری از دین باعث شد مردم اروپا مدعیان دین را کنار گذاشتند. اما امام به ما آموخت که اگر سیاست دینی داشته باشیم و سیاست به مثابه حقهبازی نباشد، صداقت برآمده از نفس دینداران، ملت ما را وفادارتر از امت رسولالله در حجاز و ملت امیرالمؤمنین در کوفه مینماید و این امر تجربه شده است. مردمی که در بهمن 57 از امام استقبال کردند در 10 ساله حضور ایشان در حکومت در جنگ و ترور و تحریم بودند اما سیاست دینی امام بود که پس از 10 سال سختی و مشقت چندین برابر استقبال اولیه، در تشییع جنازه وی شرکت کردند و حکومتداری، نه تنها جایگاه امام را تنزل نداد که پر فروغتر کرد. ماندگاران تاریخ دینداران حقیقیاند.
منبع: سرمقاله روزنامه جوان،- 96/10/07
هشدار همهجانبه رهبر انقلاب
رهبر معظم انقلاب اسلامی روز گذشته در سخنانشان گرچه نامی از فرد و شخصی نیاوردند اما گستره و فراگیری سخنان ایشان میتواند شامل حال بسیاری از مخاطبانی باشد که هم مسئولیت دارند و هم ندارند.
حضرت آیتالله خامنهای(مدظله العالي)رهبرانقلاب آنقدر شفاف سخن گفتند که نیازی به نام بردن از فرد یا افرادی که روی سخن ایشان بودند نبود، اشاره و کنایهها، رنگ و بوی طعنه نداشت و مستقیم به فرد یا افرادی بود که به خاطر برخی سیاستها و رفتارها باعث شد تا ایشان هشدار بدهند.
شاید بسیاری در کشور از سخنان رهبر معظم انقلاب اسلامی به این نتیجه رسیده باشند که روی سخن ایشان تنها رئیس دولت نهم و دهم بوده است، ما نیز چنین برداشتی را داریم اما او تنها مخاطب سخنان حضرت آیتالله خامنهای(مدظله العالي) نبود، بلکه افراد و شخصیتهای پیش از او که مسئولیت داشتند و حتی آنهایی که هم اکنون هم مسئولیت دارند، مخاطب هستند.
آنجا که رهبر معظم انقلاب به سخنان حضرت امام(ره) اشاره میکنند و از ایشان نقل میکنند که؛ «ملاک حال فعلی افراد است و هیچکس ضمانت درست بودن تا دم مرگ را ندارد»، همان نکته مهم و کلیدی سخنان ایشان در روز گذشته است.
اگر فردی پیش از این رفتار و کردار انقلابی داشت، براساس حال آن زمان محک زده شده بود، اما اکنون اگر حال فعلی او همچون گذشته نیست، تغییر کرده و رفتار و کردار غیرانقلابی و حتی همراهی با صدای دشمن از آن به گوش میرسد، غیر قابل تحمل و غیر قابل اعتماد خواهد بود. مگر آن که با اصلاح رفتار، خلاف آن را ثابت کند.
پس از سخنان رهبر معظم انقلاب اسلامی باید فرصت کوتاهی به چنین افرادی داد تا شاید به اصلاح رویهای که در پیش گرفتهاند اقدام کنند و به خویشتن خویش که نه، به آرمانهای انقلاب، امام(ره)، رهبری و مردم بازگرداند. چنین افرادی هنگامی که در مسند قدرت و دارای پست و مقام بودند، سعی میکردند در چارچوب آرمانهای انقلاب حرکت کنند، هر چند همانها در مقاطعی در مسئولیت، زیانهایی نیز به کشور وارد کردهاند، اما پس از آن که از گردونه قدرت و مسئولیت بیرون رفتند، به گفته رهبر انقلاب مخالف خوان شدند، چرایی این تحول را میتوان در قدرت طلبی جست وجو کرد. بیشک قدرت مزه شیرین و دلچسبی دارد، هر کسی را نمیتوان به قدرت رساند، داشتن ظرفیت لازم برای دستیابی به قدرت و مسئولیت، در هر فرد و شخصی وجود ندارد، به همین خاطر است که برخی از چنین افرادی پس از دوری از قدرت، دلتنگی سراغشان آمده و آنها را وادار به رفتارهای ساختارشکنانه میکند که به مخالف خوانی و همراهی با دشمنان کشیده میشود.
بازخوانی سخنان رهبر معظم انقلاب در خطبههای نماز جمعه ۲۹ خرداد سال ۱۳۸۸ میتواند به سخنان روز گذشته ایشان ارتباط داشته باشد، حضرت آیتالله خامنهای در آن خطبه نماز جمعه فرمودند؛ «نظر آقای رئیسجمهور به نظر بنده نزدیکتر است» در آن زمان رئیسجمهور از خود رفتاری انقلابی و در چارچوب آرمانهای انقلاب بروز داده بود، اما اکنون مصداق سخن حضرت امام(ره) گشته که «ملاک حال فعلی افراد است.» چنین افرادی که زمانی مسئولیت داشتند و به فرموده رهبر انقلاب، «کسانی که امکانات کشور در اختیارشان هست و یا بوده، حق ندارند علیه کشور حرف بزنند» اکنون باید پاسخگوی عملکرد خود در زمان مسئولیت و قدرتی که در دست داشتند، باشند.
شاید بتوان چنین افرادی را انقلابی نما دانست، انقلابی نمایی در تضاد با انقلابیگری و انقلابی ماندن است، اگر افراد در طول خدمت خود همچنان توانستند انقلابی بمانند و پس از آن نیز از آن عدول نکنند، آنگاه است که میتوان بر روی آنها برای آینده نیز حساب باز کرد.
حتی در فتنه ۸۸ نیز افرادی که مسبب آن بودند، مخاطب سخنان رهبر معظم انقلاب هستند. آنهایی که پیش از فتنه مسئولیتهای مهمی را در نظام اسلامی برعهده داشتند، با بیبصیرتی و بیتقوایی خود، شرایطی را برای کشور ایجاد کردند که باعث هزینههای بسیاری برای کشور و مردم شد و هنوز هم تبعات آن ادامه دارد.
شاخص همان است که حضرت امام(ره) فرمودند و حضرت آیتالله خامنهای نیز روز گذشته به آن اشاره کردند، ملاک حال فعلی افراد است، اگرچه شاید در گذشته خدماتی هم داشته باشند.
ورود رهبر معظم انقلاب به موضوعات و مسائلی که چندی است کشور را درگیر خود کرده، شاخصی است برای آن که آن افراد پس از این مواضع خود را تغییر دهند یا بر همان مواضع پافشاری کنند، بستگی به عمق بصیرت، تقوا و انقلابیگری و انقلابی ماندن آنها دارد.
منبع: سرمقاله روزنامه سياست روز-96/10/07
مواظب شلیک توپخانه دشمن در فضای مجازی باشید
امروز هزاران توپخانه دروغپردازی به سمت این ملت مشغول شلیک هستند تا مردم را ناامید و بدبین کنند. متأسفانه در داخل هم گروهی، درست همان کار دشمن را ادامه میدهند: ناامیدکردن مردم، متهم کردن، دروغهای دشمنساز را در ذهن مردم انداختن؛ اینها تقوا ندارند؛ اینها بجای آنکه سیاستشان دینی باشد، دینشان سیاسیکاری است. خدا، دین و انصاف را رعایت نمیکنند.
در آستانهی هشتمین سالگرد حماسهی نهم دیماه «روز بصیرت و میثاق امت با ولایت»، هزاران نفر از اعضای شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی سراسر کشور، صبح امروز (چهارشنبه) با حضرت آیتالله خامنهای رهبر معظم انقلاب اسلامی دیدار کردند.
گزیدهای از بیانات رهبر انقلاب در این دیدار به شرح زیر است:
* در جنگ باید حدس بزنید دشمن میخواهد چهکار بکند. امروز حدس زدن نیاز ندارد، هزاران توپخانهی دروغپردازی به سمت این ملت مشغول شلیک هستند، برای اینکه مردم را ناامید و بدبین کنند و اعتماد به نفس مردم را بگیرند.
متأسفانه در داخل هم گروهی، درست همان کار دشمن را ادامه میدهند: ناامید کردن مردم، متهم کردن، دروغهای شاخدار دشمنساز را در ذهن مردم جا انداختن؛ اینها کارهایی است که عدهای دارند انجام میدهند.
اینها تقوا ندارند؛ آن کسانی که کار دشمن را در داخل انجام میدهند تقوا ندارند. اینها دینشان سیاسی است؛ بهجای آنکه سیاستشان دینی باشد، دینشان سیاسیکاری است. همان کار دشمن را انجام میدهند که فلان جناح یا فلانکس را بالا یا پایین ببرند. بعضیها صاحب رسانهاند، بعضیها صاحب منبرهای تبلیغاتی هستند، میتوانند حرف بزنند و نه خدا، نه دین، نه انصاف را رعایت نمیکنند.
* اینها دشمن را شاد میکنند به قیمت ناامید کردن مردم و نسل جوان؛ بخصوص کسانی که همهی امکانات مدیریتی، یا امروز دستشان است یا دیروز دستشان بوده، فرقی نمیکند؛ تمام امکانات دست اینها بوده یا هست و آنوقت به قول فرنگیمآبان، نقش اپوزیسیون به خود میگیرند.
این کسانی که کشور در اختیارشان هست یا بوده، دیگر حق ندارند علیه کشور حرف بزنند؛ اینها باید پاسخگو باشند.
بندهای که امکانات در اختیارم هست نمیتوانم مدعی باشم، من باید پاسخگو باشم که با این امکانات چه کردهام.
بهجای اینکه پاسخگویی کنم، نقش مدعی را علیه این و آن بازی کنم؛ مردم این را قبول نمیکنند. حالا ممکن است کسی فکر کند در مردم تأثیر میگذارد [اما] مردم هم آگاهند و این را نمیپذیرند.
* همهی مدیران جمهوری اسلامی از اول تا امروز، خدمات مهمی انجام دادهاند؛ خب ما بودیم و از نزدیک دیدهایم؛ البته صدماتی هم زدهاند.
انسان باید خدمات دولتیها و قضائیها و مجلسیها را در طول زمان -هر چه بوده- سپاسگزاری کند. صدمات را هم باید نقد کرد؛ منتها نقد منصفانه و مسئولانه، نه نقد همراه با تهمت.
نقد و نقدپذیری واجب است، تهمت و لجنپراکنی حرام است. نقد با تهمت زدن و تکرار کردن حرف دشمن فرق دارد.
نقد باید منصفانه و عاقلانه و مسئولانه باشد. سیاهنمایی هنر نیست. اینکه برداریم همینطوری بیهوا این قوه و آن قوه را بدون هیچ تمییزی محکوم کنیم، اینکه هنری نیست. هر بچهای هم میتواند سنگ بردارد و شیشهها را بشکند؛ اینکه هنری نیست.
* هنر این است که انسان منطقی و منصفانه حرف بزند و برای قدرتیابی حرف نزند و خدا را در نظر داشته باشد.
انقلابینمایی غیر از انقلابیگری است. انقلابیگری کار سختی است؛ پابندی و تدین لازم دارد.
* نمیشود که انسان یک دهه همهکارهی کشور باشد، بعد یک دههی بعدی تبدیل شود به مخالفخوان کشور. ۹دی که آنقدر عظمت دارد، پاسخ ملت به این بازیها بود. ۹دی دفاع از ارزشها و دین بود. آنجا ایستادگیای که کردیم برای دفاع از [اصل] انتخابات بود.
* خیلی باید مراقب خودمان باشیم؛ امام فرمودند که ملاک، حال فعلی افراد است؛ امام حکیم بود، معنای این سخن آن است که هیچکس ضمانت درست بودن تا دم مرگ را ندارد و باید مراقب خودش باشد.
حکم مستوری و مستی همه بر عاقبت است
* مراقب باشید نفوذی دشمن در دستگاههای تصمیمساز و تصمیمگیر وارد نشود.
چاپلوسیهای دشمن را هم جدی نگیرید. اظهار محبت و ارادت و «بیا دست بدهیم» و «بنشینیم» را جدی نگیرند.
اینها اگر رعایت شود، بدانیم جمهوری اسلامی همچنان این حرکت رو به جلو را پیش خواهد رفت و این مشکلات گرانی و تورم و رکود -که بنده میدانم مردم دچارش هستند- با همت مسئولین قابل رفع است و خدای متعال پاداش این را خواهد داد و گره را باز خواهد کرد.
* دشمن اصلی ما که آمریکاست یکی از فاسدترین و ظالمترین حکومتهای دنیاست؛ آنها از تروریستها و داعش تا توانستند حمایت کردند، باز هم دارند از زیر به داعش و امثال داعش، به تکفیریها کمک میکنند؛ از دیکتاتورها، شاه ایران، خاندان سعودی و سلسلههای ظالم منطقه حمایت میکنند؛ از جنایتکارانی که در فلسطین و یمن جنایت میکنند حمایت میکنند.
* در داخل کشور خودشان جنایت میکنند؛ پلیس آمریکایی بدون هیچ عذر موجهی زن و بچه و جوان سیاهپوست را به قتل میرساند و در دادگاه تبرئه میشود! این دستگاه قضائیشان است، آنوقت به دستگاه قضائی دیگر کشورها و دستگاه قضائی مؤمن کشور ما ایراد میکنند.
البته دستگاه قضائی ما بدون ایراد نیست، من از اشکالاتی که در قوهی قضائیه و مجریه است، بیاطلاع نیستم، اطلاع من شاید بیش از خیلیهای دیگر است، لکن نقاط مثبت را هم میبینم.
بله، قاضی فاسد داریم، قاضی عادل و مطمئن هم داریم؛ حق نداریم یکسره نفی کنیم.
مدیر اجرایی جاهطلبِ پرروی پولطلب داریم، مدیر اجرایی پاکدست زحمتکش هم داریم؛ حق نداریم همه را با یک چوب برانیم.
منبع: پايگاه اطلاعرسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آيتاللهالعظمی سيدعلی خامنهای (مدظلهالعالی)-10/6/96
حاتم بخشي از جيب بيت المال
یک حاتم بخشی دیگر … بله دست و دلبازی مهربانانی که دلشان به حال جیب مردم نسوخته، گویا کماکان ادامه دارد … حاتم بخشی از بیت المال و مال مردم
گویا این بخشنده بودن و حاتم بخشی ها در این مملکت البته در قسمت حق خوری و بریز و به پاش های بیهوده و خرج های نامربوط، نه کمک به مستمندان و گرفتاران و زیر آوار ماندگان سیل و زلزله زدگان، نمی خواهد تمامی داشته باشد و هرچند یک بار از سوراخی از این شهر و آن شهر، از این بانک و آن بانک، از این سمینار و اون سمینار،از این جشنواره و آن جشنواره، این برنامه و آن برنامه خلاصه جایی نیست که روی این حاتم بخشی ها را ندیده باشد… از اختلاس و به هدر رفتن بیت المال 3000 میلیاردی گرفته تا چند تا صفر کمتر و بیشتر ، اهدای قاب فرش چهره و یا به یدک کشیدن نام کلام الهی و نقش بستن آن در این قاب برای پنهان کردن این عمل غیر اسلامی و اخلاقی و قرآنی زیر این آیات تا اهدای سکه های چندتایی و دادن مزایای آن چنانی … کم کم این رویه دارد تبدیل می شود به مد سال… به طوری که گویا هر سال باید منتظر رقم های اعدادی و مدل های خاصی از سوختن بیت المال باشیم ..
گویی کار دارد به جایی می رسد که اگر کسی یا ارگانی مورد این حاتم بخشی و بخشندگی این بزرگان قرار نگیرد باید خجالت بکشد که من چه خطا و گناهی کرده ام که این سعادت از من سلب شده است!
حاتم بخشان محترم! صدای من را می شنوید؟
با شما گرامیان هستیم… حواستان هست که دارید چه می کنید؟! بله صحبت از بیت المال است… بیت المالی که بی توجهی به آن آتش را به همراه دارد، اصلا تا به حال به سوختن با آتش توجه کرده اید؟!! حضرت رسول الله صلى الله عليه و آله فرمودند :هر كس كارى از كارهاى كوچك و يا بزرگ اين امت را در دست بگيرد و در ميانشان عدالت را اجرا نكند خداوند او را به رو، در آتش خواهد افكند: ما مِنْ اَحَدٍ يَكونُ عَلى شَىءٍ مِنْ اُمورِ هذِهِ الاُمَّةِ قَلَّتْ اَمْ كَثُرَتْ فَلا يَعْدِلُ فيهِمْ اِلاّ كَبَّهُ اللّهُ فِى النّارِ؛(مستدرك على الصحيحين، ج ۴، ص ۹۰)
چرخاندن نوک پیکان برای مصرف چه نوع بیت المالی؟!
اما نمی دانم چرا این بزرگواران نوک پیکان موتور خرج کردن بیت المال را به سوی اشرافی گری و خودشیرینی های این چنینی و استفاده های شخصی گرفته اند و ذره ای به این فکر نمی کنند که می توان این پیکان را در جهت های دیگری هم نشانه گرفت، آنجایی که نقل شده است روزی امام علی (علیه السلام) پیرمرد از کار افتاده را که از مردم کمک می خواست دید و از اطرافیان پرسید: كه: «این چیست؟» گفتند: یا امیر المؤمنین! نصرانى است. گفت: از او چندان كار كشیدید تا پیر و ناتوان شد، حال به او چیزى نمى دهید؟ خرج او را از بیت المال بدهید!.»[ تهذیب الأحكام (تحقیق خرسان)، ج6، ص293، ح18. «مَا هَذَا فَقَالُوا یَا أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ نَصْرَانِیٌّ قَالَ فَقَالَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ (علیه السلام) اسْتَعْمَلْتُمُوهُ حَتَّى إِذَا كَبِرَ…»]
خواهش می کنم، التماس می کنم دست از این خیانت های به مردم بردارید، کمی به فکر مردم باشید و حواستان بیشتر به بیت المال باشد؛ حضرت علی علیه السلام فرمود: بخشش نا بجای حکمرانان از اموال عمومی مسلمانان، ستم و خیانت است؛ جودُ الوُلاةِ بِفَيءِ المُسلِمينَ جَورٌ وخَترٌ. (غرر الحكم: ۴۷۲۵)
از کاری که باعث می شود مورد لعنت پیامبر خدا صلی الله و علیه وآله قرار بگیرید دوری کنید؛ امام باقر علیه السلام از رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم نقل می کند که ایشان فرمودند: پنج کس اند که من و هر پیامبر مستجاب الدعوه ای، آنان را لعنت کرده است: که یکی از آن ها کسی است که اموال عمومی را، به خود منحصر سازد و [تصرف در] آن را [به نفع خود] حلال شمارد: خَمسَةٌ لَعَنتُهُم وكُلُّ نَبِيٍّ مُجابٍ: … وَالمُستَأثِرُ بِالفَيءِ (وَ) المُستَحِلُّ لَه (الكافي: ۲/ ۲۹۳/ ۱۴ عن ميسر عن أبيه عن الإمام الباقر عليه السلام، الخصال: ۳۳۸/ ۴۱ عن عبد اللّه بن ميمون عن الإمام الصادق عن أبيه عن الإمام زين العابدين عليهم السلام عنه صلى الله عليه و آله ، بحار الأنوار: ۷۲/ ۱۱۶/ ۱۴؛ المستدرك على الصحيحين: ۲/ ۵۷۲/ ۳۹۴۰ عن عبد اللّه بن موهب عن عليّ بن الحسين عن أبيه عن جدّه عليهمالسلام، المعجم الكبير: ۱۷/ ۴۳/ ۸۹ عن عمرو بن سعواء اليافعي وكلاهما نحوه، كنز العمّال: ۱۶/ ۸۷/ ۴۴۰۳۲ و ص ۹۰/ ۴۴۰۳۸.)
باور کنید که این حرف ها شعار نیست، واقعیت دارد، کمی از خدا بترسید …
منبع: برگرفته از بخش اخلاق اسلامي تبيان با اندكي ويرايش
وحدت حوزه و دانشگاه
اخلاق گفتگو در مناظرات امام رضا علیه السلام
یکی از برجسته ترین و ماندگارترین میراث های ارزشمند و سترگ دوران امامت حضرت رضا (ع) و سایر ائمه اطهار (ع) مناظراتی است که میان ایشان و علمای بلاد، عالمان سایر ادیان و مذاب و نیز ملحدان به وقوع می پیوست. در واقع ایشان در این مناظرات علاوه بر اینکه حقانیت دین مبین اسلام و مکتب تشیع و آموزه های مختلف آن را برای مخاطبان و برای تاریخ بیان دارند، تلاش می کردند تا سنت برقراری دیالوگ و مناظره و بحث مفید و جدال احسن را نیز برای همگان به منصه ظهور و بروز برسانند.
تمرین برای گفتگوی علمی؛ تلاشی در جهت اعتلای فکر
بی تردید یکی از مهم ترین مؤلفه ها و مقوله های رنگ باخته در جامعه اسلامی در ادوار مختلف و به خصوص دوران کنونی، موضوع گفتگو و مناظره و بحث منطقی، مستدل و علمی است.
موضوع مناظره دو جنبه دارد؛ یکی محتوای مناظره و میزان بهره مندی مناظره گران از قدرت و قوت علمی است که بیتردید می تواند در پیروزی آنها بر حریف علمی و اثربخشی مقاصد معرفتی و آموزه های فکری که مدنظر آنها بوده مؤثر باشد؛ اما یک سوی دیگر که به اعتقاد نگارنده بسیار مهم است و اثر و تأثیرش از آن جنبه اولی کمتر نیست، موضوع اصل منش و شیوه مناظره و رویکرد دیالوگ برقرار کردن و نشستن در مقابل هم و بحث کردن است.
جامعه امروز ما به شدت نیازمند سیره علمی امام رضا (ع) است
این همان موضوع اساسی و حیاتی است که امروزه جامعه ما و نیز جامعه جهانی به شدت به آن نیاز دارد و شیوه و منش و سیره امام رضا به عنوان مبدع این گونه مناظرات در کنار سایر ائمه اطهار همچون امام جعفر صادق (ع) می بایستی مورد توجه همه اهل فضل و نخبگان علمی جامعه اسلامی به عنوان یک میراث فکری و انسانی قرار گیرد.
اگر در جامعه ای گفتگو جای خود را به ستیزه گری و درهم آمیزی خشمگینانه بدهد، اگر به جای کلام و نوشتار، مشت و ناسزا و بدگویی در یک جامعه منتشر گردد، اگر دو طرف یک ماجرا، از دو عالم گرفته تا دو عامی، از دو سیاستمدار گرفته تا دو صاحب کار و… از هر طیف و صنف و گروه و دسته ای، به جای گفتگو کردن و سخن راندن و تمرین منطق و استدلال نمودن، در جهت تشنج زایی و ارعاب و هوچی گری و فحاشی و… گام بردارند، بی تردید آنچه برای مردمان آن جامعه باقی خواهد ماند، نه رشد علمی و معرفتی و اعتلای فکری و آموزشی و تربیت صحیح، بلکه درگیری و تشنج و ناسزاگویی و ناسزاشنوی خواهد بود.
حتی با ملحدین هم می توان نشست و مناظره کرد اگر…
حقیقت آن است که انتخاب این نکته و ویژگی از سیره و سلوک عالم آل محمد امام رضا (ع) برای این نوشتار و این مجال، برای همین تذکر و تنبه بود. یادآوری این نکته که امام(ع) حتی در برابر ملحدین هم پای مناظره علمی می نشست و با قدرت استدلال و منطق و معرفت خویش، بر آنها تفوق می یافت و این تفوق هم نه به معنای برتری جویی امام رضا(ع) بر کسی، بلکه به معنای نشر و اعتلای معارف دین مبین اسلام و مکتب جعفری بود که امام (ع) تمام همّش را در این راه مصروف می داشت.
حال اگر نگاهی به جامعه امروز بیاندازیم، باید از خود بپرسیم که آیا براستی در فضای جامعه امروز ما و حتی در عرصه های علمی و فضاهای نخبگانی و موقعیت هایی که فضلا و برجستگان در آن نفس می زنند آیا چنین سیره و سلوکی جاری و ساری است؟
کرسیهای آزاد اندیشی؛ ضرورتی مغفول مانده برآمده از عمق الگوی کهن دینی
فاصله میان جامعه علمی امروز ما با آنچه امام رضا (ع) سالک طریقش بود
در طول سال های گذشته گاه شاهد بوده ایم که عالم بزرگواری با پیشینه ای بسیار در عرصه علوم مختلف دینی، گاه نظری شاذ یا غیر شاذ را مطرح نموده و برایش استدلال هم داشته است، اما متأسفانه طرح این نظرها، به جای اینکه موجب برقراری مناظره های سودمند و ارتقا دهنده علمی و طرح مباحث در فضای باشکوه و مفید و پربرکت علمی شود، متأسفانه در هوچی گری رسانه ای و درهم آمیزی تشنج زا و درگیری های کودکانه گم می شد و به جای ایجاد و تزریق روحیه نشاط علمی و بالندگی فضای فکری، به رخوت و رکود بیش از پیش می انجامید.
جا دارد در همین مجال و به مناسبت طرح همین موضوع مناظرات امام رضا (ع) اشاره داشته باشیم به یکی از مهم ترین و جدی ترین دغدغه های مقام معظم رهبری که با عنوان کرسی های آزاد اندیشی سال ها پیش مطرح گردید و متأسفانه چونان دیگر نصایح خیرخواهانه و طرح های عالمانه ایشان، آنچنان که باید و شاید شکل نگرفت و بر زمین ماند.
کرسی های آزاداندیشی نمونه ای امروزین از مناظرات علمی امام رضا(ع)
در حقیقت می توان طرح موضوع کرسی های آزاد اندیشی را ادامه ای دانست بر همان مناظرات عالمانه ای که امامان شیعه و بخصوص امام صادق (ع) و امام رضا (ع) پی افکندند و با اجرای آن موجبات نشاط علمی جامعه، طرح صحیح و آزادانه منطق مستحکم اسلامی و سبب سازی برای هدایت و کشش آزادانه مردم به سمت نور اصالت اسلام و مکتب اهل بیت (ع) را فراهم کردند.
این حرکت و سیره ارزشمند، به خصوص در زمانه ما که دوره استیلای شبکه های مجازی و انفجار اطلاعات در همه عرصه های فکری است و دیگر هیچ اندیشه ای را نمی توان در هیچ پستویی صیانت کرد، بلکه باید به قلب حادثه زد و با واکسینه کردن عالمانه و آزاداندیشانه فکر و خرد، با حرکت های پیشروانه و دوری از انفعال، در خط مقدم سنگرهای علمی و معرفتی به تلاش های اصیل و اساسی مبادرت ورزید، بسیار قابل توجه و تأمل است.
باری؛ اگر مناظرات امام رضا (ع) را به دقت مطالعه کنیم شاهد خواهیم بود که سیره ایشان در مناظرات دقیقاً مبتنی بر آزاداندیشی و نه برتری دادن خویش بلکه استعلای اندیشه اسلامی و نشر و اشاعه هویتی دینی است.
حرکت پیشروانه امام (ع) در روزگاری که افکار و آرای مختلف آزادانه در طیران بودند
از ویژگی های زمان و زمانه حضرت رضا (ع) این بود که افکار و اندیشه های مختلف فلسفی و در میدان علمی آن روز حضور داشتند و مأمون هم با یک ژست آزاداندیشانه تلاش میکرد موقعیت را برای طرح این موضوعات فراهم آورد. شاید حتی بتوان موضوع پذیرش منصب ولایتعهدی مأمون توسط امام رضا (ع) را استفاده بهینه و بهتر و بیشتر آن حضرت از موقعیت علمی به وجود آمده دانست.
کرسیهای آزاد اندیشی؛ ضرورتی مغفول مانده برآمده از عمق الگوی کهن دینی
در تنوع مناظرات آن حضرت که با همراهی مأمون و مشاورت فضل بن سهل، صروت پذیرفته و صاحبان نحله ها و جرگه های مختلف علمی از جاثلیق (عالم بزرگ مسیحی) گرفته تا رأس الجالوت (پیشوای بزرگ یهودیان) و از روِسای صائبین و هربذ اکبر (پیشوای بزرگ زرتشتیان) گرفته تا نسطاس رومی (عالم بزرگ نصرانی) به طور متناوب و در جلسات مختلفی حضور داشته اند، می توان گستره وسیع و مشرب منعطف و تسلط لدنی آن حضرت را بر علوم و فنون مختلف و آرا و نظریات گوناگون و منابع و مراجع مختلف علمی شاهد بود.
مناظرات علمی امام (ع)؛ تهدیدی که به فرصت تبدیل شد
در تاریخ آمده است که غرض شوم و پلید مأمون از ترتیب دادن این مناظرات به پندار خام او، پایین آوردن منزلت علمی و مقام علمی امام (ع) بود، اما زهی خیال باطل که حضرت ثامن الحجج (ع) به علوم لدنی و معانی آسمانی و حقایق کائنات و زمان و زمان آگاه بوده و چونان بنیانی مرصوص در برابر این موجها ایستاده بود، اما در بحث مناظرات علاوه بر آن دو نکته که در ابتدا اشاره کردیم که همان ارزش و اهمیت و اثربخشی سلوک مناظره و نیز محتوای غنی و اثرگذار آموزه های طرح شده در آن بود، می توان نکات دیگری را نیز در بستر این میراث عظیم و ارزشمند رضوی یاد کرد.
حضرت رضا (ع) علاوه بر قدرت منطق و استدلال با گفتار و رفتار و حرکات و سکنات مؤمنانه و اخلاقی خویش، مردم را به سوی ولایت الهی فرا میخوانده و بذر توحید را در زمین دل و فطرتشان می کاشت.
برای اثربخشی، علاوه بر قدرت علمی، صداقت معنوی هم لازم است
نکته ای که در اینجا از آن استفاده می شود این است که آن چیزی که اثر بخشی یک نفر را در مواجهه علمی و منطقی با دیگران بیشتر و مفیدتر می کند، علاوه بر قدرت علم و بیان و کلام او، مبتنی بودن رفتارش بر حقایق عاطفی و علایق فطری انسان هاست که همگی یک سرمنشأ دارد و از یک آبشخور نشأت میگیرد. این بسیار مهم است که یک عالم دینی به حرفی که می زند اعتقاد داشته باشد یا نه و در زندگی شخصی و جمعی خویش به عقایدی که بر زبان جاری میکند، در دل هم ایمانی داشته باشد یا نه. در حقیقت باید گفت مخاطب در مواجهه با افراد و مکاتب گوناگون شاید بیش و پیش از آن که به قدرت منطق نگاه کند، به صداقت و ربانیت او نظر می اندازد.
نکته دیگری که در مناظرات امام رضا (ع) مورد توجه قرار می گرفته بحث فراهم آمدن اشتراکات فکری و منطقی است که بایستی در یک بحث مشترک میان دو طرف گفتگو وجود داشته باشد. یکی از نکات قابل تأمل و عبرت آموز در بحث مناظرات امام رضا (ع) این است که ایشان در واقع «تهدید» برگزاری مناظره توسط مأمون را تبدیل به «فرصت» ی برای نشر معارف دینی و آموزه های مکتب اهل بیت (ع) کرد و از این رهاورد موقعیت بسیار نابی برای هدایت و گرایش مردم به سمت این مکتب نورانی فراهم کرد.
نمونه ای از مناظرات امام رضا (ع) در مواجهه با یک ملحد
خدمتگزار امام رضا علیهالسّلام می گوید یکی از زنادقه در حالی که جماعتی نزد آن حضرت بودند، خدمت امام رسید، امام رو به او نمود و فرمود: اگر فرضاً نظریه شما، در رابطه با مبدأ و معاد صحیح باشد - و حال آنکه چنین نیست - آیا قبول داری که در نهایت ما و شما یکسان هستیم و نمازها و روزه ها و زکات های ما و اعتراف ما به مبدأ و معاد برای ما زیانی ندارد؟ زندیق که پاسخی نداشت، سکوت اختیار کرد.
امام ادامه داد و فرمود: اگر نظریه ما در رابطه با مبدأ و معاد صحیح باشد - در حالیکه چنین هم هست - آیا قبول داری که شما هلاک شده اید و ما نجات یافته ایم؟ زندیق که باز پاسخی نداشت، سخن را به جای دیگر کشید و گفت: خدا رحمت کند تو را، به من بگو که او (خدا) چگونه است و کجا است؟ امام: وای بر تو، راه را اشتباه رفتی، او «کجا» را به وجود آورد، او بود و «مکانی» نبود، و نیز او «چگونگی» را ایجاد کرد، او بود و «چگونگی» وجود نداشت، خداوند با کیفیت و مکان شناخته نمی شود و با حواس، قابل درک نیست و او را با هیچ چیز نمیتوان مقایسه نمود. زندیق گفت: بنابراین او چیزی نیست، چون با هیچیک از حواس قابل درک نمی باشد.
امام: وای بر تو، چون حواس نمی تواند او را ادراک کند منکر او می شوی، و ما درست بر عکس، بدلیل اینکه حواس ما از ادراک او ناتوان است یقین می کنیم که او پروردگار ما است، و شباهتی با سایر موجودات ندارد.
زندیق گفت: به چه دلیل می گویی که او هست؟ امام فرمود: به دلیل اینکه وقتی به خویش می نگرم می بینم که نمی توانم در طول و عرض، چیزی به خود اضافه کنم و یا کم نمایم و نمی توان ناخوشی ها را از خویش دفع و منفعت را به سوی خود جلب کنم، روی این حساب فهمیدم که بنیاد هستی من بنایی دارد و لذا به او اعتراف کردم. علاوه بر این با روِیت پدیده ابرها و گردش بادها و جریان خورشید و ماه و ستارگان و غیره که آیات شگفت انگیز و متقن آفرینش هستند، دانستم که این امور تدبیر کننده و پدید آورندهای دارند.
زندیق گفت: پس حد و مرز او را برای من بیان کن. امام فرمود: او بی نهایت است، حد و مرزی ندارد.
زندیق: چرا؟ امام پاسخ داد: چون هر چه محدود باشد، نهایت دارد و احتمال محدودیت مساوی است با احتمال زیاده و نقصان. بنابراین او محدود نیست و زیاده و نقصان نمی پذیرد؛ قابل تجزیه نمی باشد و به وهم نمی آید. زندیق گفت: توضیح بدهید، اینکه می گویید خداوند لطیف، شنوا، بینا، دانا و حکیم است، آیا شنیدن جز با گوش و دیدن جز با چشم، و ظریف کاری جز با دست و حکمت جز با سازندگی امکان پذیراست؟
امام فرمود: مقصود از اینکه می گوییم خداوند لطیف و ظریف کار است این که او در پدید آوردن مصنوعات، ظرافت و دقت دارد. نمی بینی وقتی شخصی در اخذ چیزی ظرافت و دقت به خرج می دهد، میگویند فلانی چقدر با لطافت کار می کند، بنابراین چرا این معنی به آفریننده با شکوه جهان گفته نشود؟… و اینکه ما می گوییم خداوند شنوا است، برای این است که هیچ صدایی از او پنهان نیست… و در تشخیص هیچ لغتی اشتباه نمی کند، بنابراین او شنوا است ولی نه به وسیله گوش و گفتیم او بینا است زیرا او جای پای مورچه ریز سیاه در شب تاریک بر سنگ سیاه را می بیند، او حرکت مور را در شب قیرگون مشاهده می نماید… بنابراین او بینا است ولی نه به وسیله چشم همانند آفریده های خود.
این مناظره آنقدر طول کشید، تا اینکه در همان جلسه، زندیق اسلام اختیارکرد.
(بخش انتهایی مطلب به عنوان نمونه مناظره برگرفته از کتاب احتجاج طبرسی ج 2 ص 173 الی 171.)
حجت خدا بر همه برای تبلیغ در عرصه بین الملل تمام است
معاون بین الملل دفتر مقام معظم رهبری با بیان این که مقام معظم رهبری پشتیبان بین المللی شدن حوزه علمیه هستند گفت: حوزه برای تربیت مبلغ در عرصه بین الملل و کشورهایی که مسلمان نیستند باید برنامه داشته باشد.
حجت الاسلام والمسلمین قمی امروز در همایش «حوزه بین الملل حوزه تمدن ساز» که در مدرسه علمیه امام کاظم(عليه السلام) در قم برگزار شد گفت: برگزاری اجلاس حوزه بین الملل، حوزه تمدن ساز، نشان از تحولاتی در لایه های زیرین حوزه می دهد.
وی افزود: اگر ده ها سال قبل چنین اجلاسی قرار بود برگزار شود از آن سوال می شد؛ ولی شرایط امروز ضرورت این مساله را مورد تاکید قرار می دهد؛ امروز در شرایطی به سر می بریم که جامعه بشری از یک نوع سرخوردگی نسبت به مکاتب بشری رنج می برد.
حجت الاسلام والمسلمین قمی بیان کرد: از یک سو، مکتب سوسیالیسم با شعار عدالت به موزه تاریخ رفته و لیبرالیسم با شعار آزادی به گواه خاص و عام، مفتضح شده و این روند را ادامه می دهد.
وی گفت: بشر به این نتیجه رسیده است که به همان اندازه که دنیا در حوزه تکنولوژی پیشرفت کرده است در عرصه ظلم و انسان کشی نیز به فجایع غیر قابل تصور رسیده است.
معاون بین الملل دفتر مقام معظم رهبری یادآورشد: بشر، امروزه به دنبال یک منجی می گردد و بر خلاف گذشته، حتی مراکز پژوهشی و علمی نیز نسبت به ضرورت حضور علم و اخلاق و دیانت در مراکز خود احساس نیاز می کنند.
حجت الاسلام والمسلمین قمی بیان کرد: در عین حال فلسفه های بشری نیز به یاس و ناامیدی رسیده است، ولی حدود چهل سال است که انقلاب اسلامی با رویکرد تمدنی شکل گرفته است و توانسته است ظرفیت های خود رابه اثبات برساند.
وی گفت: تصمیم نابخردانه اخیر ترامپ جمعیت های انسانی و بشری در مقام ترامپ ایستاد و خودش فهیمد که چقدر منزوی است و این پیام بزرگ، آن بود که جهان بدون آمریکا چقدر جهان آرام تری است.
معاون بین الملل دفتر مقام معظم رهبری یادآورشد:سرمایه بزرگ ما وجود رهبری است که بین المللی زندگی کرده، بین المللی می اندیشد و در عرصه بین المللی رهبری می کند؛ عمرالبشیر خدمت رهبری رسیدند و در مورد آقای محمد مرسی صحبت می کند؛ رهبر انقلاب فرمود، سالها پیش در بغداد با اخوان از نزدیک آشنا شدم و با این گروه آشنا هستم.
حجت الاسلام والمسلمین قمی بیان کرد: بسیاری از نخبگان در کشورهای دیگر به داشتن چنین رهبری غبطه می خورند؛ پوتین و کرودی و… اظهارات خاصی در این عرصه بیان کردند و جایگاه رهبر ایران را در عرصه بین الملل معرفی کردند.
وی گفت: این رهبر به این فرهیختگی، پشتیبان بین المللی شدن حوزه است؛ امروز بحمدالله در حوزه نیز مدیری به سان آیت الله اعرافی داریم که سوابق درخشانی در این عرصه داشته اند؛ امروز حجت خدا برای ما تمام است که زمینه کار برای ما از هر جهت فراهم است.
معاون بین الملل دفتر مقام معظم رهبری یادآورشد: نکته دوم آن است که علاوه بر این مساله، مکتب اسلام را داریم که دارای یک غنا و محتوای ذاتی است و از محتوای پرباری برخوردار است که برای مشکلات بین المللی راه حل دارد.
حجت الاسلام و المسلمین قمی بیان کرد: ما از قرآن حکیم و کریم و یک فقه جامع و پربار و یک فلسفه غنی برخوردار هستیم و عرفانی داریم که می تواند تشنگان معنویت را سیراب کند.
وی گفت: امروزه ارزش هایی چون عدالت از مهمترین نیازهای بشریت است؛ راشد المغشی بیان می کند که تفاوت بین انقلاب امام و سایر جریان های اسلامی را در این می بینم که جریان های اسلامی در ابتدای کار حداکثر به دارالکفر و دارالایمان پرداختند، ولی امام فراتر از اینها فکر کردند و شعار قرآنی جنگ فقر و غنا را شعار خود قرار داد و تمام مستعضفان جهان را مورد خطاب قرار داد؛ حدود یک میلیارد نفر در جهان غذای کافی ندارند و میلیون کودک گرسنه به مدرسه می روند و بیش از 65 میلیون آواره در جهان زندگی می کنند.
معاون بین الملل دفتر مقام معظم رهبری یادآورشد: 93 درصد درآمد آمریکا برای 2 درصد مردم آمریکا است؛ بر اساس اعتقادات اسلامی بیان می شود که انبیای الهی برای قسط و عدالت مبعوث کردیم یعنی شعار انبیا و اوصیای الهی، عدالت است.
حجت الاسلام و المسلمین قمی بیان کرد: نکته دیگر آن است که علاوه بر اینکه مکتب غنی اسلامی داریم، از امکانات سخت افزاری نیز برخوردار هستیم، 400 میلیون مسلمان در کشورهای غیر مسلمان حضور دارند و 1 و نیم میلیارد نفر نیز مسلمان در 57 کشور جهان حضور دارند؛ تنگه های استراتژیک و منابع عظیم ثروت مادی در کشورهای اسلامی قرار داردو از همه مهمتر میلیون ها جوان عاشق خدا و اسلام هستند که در کشورهای اسلامی زندگی می کنند.
وی گفت: علما و بزرگان ما در عرصه بین الملل منشا خدمات فراوان بوده اند؛ زندگی نامه این بزرگان باید مورد توجه واقع شود و باید از این بزرگان درس بگیریم و تجربیات بین المللی آنها را مورد توجه قرار دهیم.
معاون بین الملل دفتر مقام معظم رهبری یادآورشد: شهید بهشتی، آیت الله آصفی، مرحوم موسوی لاری ،شهدای صدر، حجت الاسلام زکزاکی و پور حسینی در پاکستان و… از جمله علمایی هستند که منشا خدمات گسترده ای در عرصه بین الملل بوده اند؛ افرادی چون کربن و روژه گارودی و… افرادی که در حوزه ترویج اسلام گام های خوبی برداشته اند.
حجت الاسلام و المسلمین قمی بیان کرد: حوزه برای تربیت مبلغ در عرصه بین الملل و کشورهایی که مسلمان نیستند باید برنامه داشته باشند؛اید برای آموزش زبان هایی که مخاطب میلیونی دارند برنامه داشته باشیم؛ 95 درصد آموزش ها روی زبان انگلیسی است.
وی گفت: زبان برای تبلیغ خارج از کشور یک شرط لازم است، ولی فراتر از زبان، آشنایی و اطلاع کافی از معارف اسلامی شرط بسیار مهمی است که باید بیش از پیش به آن توجه کنیم.
معاون بین الملل دفتر مقام معظم رهبری یادآورشد: زبان شناسی و مخاطب شناسی از مهمترین ابعاد تبلیغ بین المللی است؛ عنصر مهم دیگر، جریان سازی است، یعنی باید جوی های جاری را باید به یک رودخانه بزرگ و پرخروش مبدل کنیم؛ باید فعالیت های متفرقه شخصی و دولتی و غیر دولتی را باید بر اساس یک نگاه راهبردی و واحد، اتحاد خود را حفظ کنند و نقش خود را در اعتلای کلمه الله داشته باشند.