ویژگی آمران به معروف و ناهیان از منکر
ویژگی های آمران به معروف و ناهیان از منکر
فردی که می خواهد امر به معروف کند (آمر) یا نهی از منکر نماید (ناهی) در صورتی موفّق خواهد بود که ویژگی های زیر را داشته باشد ، البته این سخن به این معنا نیست ، که اگر این خصوصیات را نداشت ، امر به معروف و نهی از منکر واجب نخواهد بود .
1- شناخت :
آمر و ناهی باید نسبت به معروف و منکر و مسایل پیرامون آن از شناخت کافی بهره مند باشد.
2- اخلاص :
هر چند در امر به معروف و نهی از منکر ، قصد تقرّب به خداوند و اخلاص معتبر نیست ، امّا اگر آمر و ناهی ، امر و نهی را به قصد خشنودی و رضایت پروردگار و اصلاح فرد انجام دهد ، به عمل ، رنگ عبادت داده است .
3- خیرخواهی
4- پایبندی به ارزش ها :
آمر به معروف و ناهی از منکر ، خود باید به معروف ها عمل کند و از منکرها پرهیز نماید ، تا سخن او در دل ها مؤثّر افتد .
5- احترام به فهم و شخصیت دیگران :
6- نگوییم تو اهل جهنّمی و ما اهل بهشت ؛ با احترام و ادب سخن بگوییم . در تذکّر دادن
لازم است به کرامت ، شخصیّت و انسانیّت مخاطب احترام بگذارم .
7- مهربانی :
آمر و ناهی ، در امر و نهی خود ، از روی دل سوزی و مهربانی با مخاطب خود ، به گفت و گو بپردازد نه از موضع کبر و غرور یا برخورد خشونت آمیز ، او همانند انسانی درد آشنا و کسی که به کمک دیگران می شتابد ، به دنبال درمان مناسب و مؤثّر باشد.
امام علی u فرموده اند : یَنبغی لِلعاقِل اَن یُخاطِبَ الْجاهِلَ مُخاطبة الطَّبِیب الْمَرِیض ،
سزاوار است ، انسان خردمند ، در برخورد با شخص جاهل ، همان گونه که پزشک یا مریض به گفت و گو می پردازد ، گفت و گو کند .
خداوند متعال ، هنگامی که به موسی و هارون ، مأموریت می دهد ، تا نزد فرعون بروند و او را به توحید فرا خوانند ، فرموده است :
فَقُولا لَه قَوْلا لَیِّنا ، با او به نرمی (و از سر مهربانی) سخن بگوئید .
8- صبوری و بردباری
آمر و ناهی ، ممکن است از سوی مخاطبان خود ، گاهی با نامهربانی روبرو شود ، برخی به استهزاء و تمسخر و اهانت وی بپردازند و برخی به زد و خورد اقدام کنند و مشکلاتی را پدید آورند ، آمر و ناهی از این پیشامدها نباید هراسی به خود راه دهد یا در ادامه راه خود دچار تردید گردد ، بلکه با حلم و بردباری ، این فریضه بزرگ الهی را چون پیامبران و پیشوایان دینی ، جامه عمل بپوشاند ، به یقین ، خداوند ، چنین افرادی را کمک خواهد نمود .
9- گذشت و برخورد کریمانه
آمر و ناهی اگر با استهزاء و اهانت از سوی دیگران مواجه شود با بزرگواری برخورد نماید و خصلت عفو و گذشت را در خود به کمال رساند .
10- ساده امّا هنرمندانه
11- پرهیز از خودپسندی
اگر خداوند به آمر و ناهی ، توفیق داده است ، تا واجب ها را انجام دهد و از گناهان پرهیز کند، آمر و ناهی باید آن را سرمایه سعادت و کمال خود قرار دهد و خودبینی و خودپسندی را ، به خود راه ندهد و گمان نکند که او فردی صالح و شایسته و برگزیدة خداوند است و دیگران اهل گناه و دوزخ .
12- عدم کنجکاوی
13- عدم اصرار
مراقب باشیم ، دین مردم را ندزدیم
قال ابا عبدالله علیه السلام:
مَعَاشِرَ الشِّیعَةِ کُونُوا لَنَا زَیْناً وَ لَا تَکُونُوا عَلَیْنَا شَیْناً قُولُوا لِلنَّاسِ حُسْناً وَ احْفَظُوا
امام صادق علیه السلام می فرمایند:
ای جمعیت شیعه برای ما زینت باشید ، و باعث ننگ ما نباشید
?منبع: بحار الأنوار ؛جلد 65 ،صفحه151
گاه ماهایی که ظاهر مذهبی داریم ناخداگاه کاری می کنیم که مردم از دین برمیگردند . مثلا جواب سلام نمی دهیم صوت مداحی را تا نیمه شب در خیابان بلند می کنیم . لباس کثیف می پوشیم . سر مردم کلاه می گذاریم و ..
به هرحال باید مواظب باشیم که آبروی دین را نبریم
???
✅داستانک
مقیم لندن بود، تعریف می کرد که یک روز سوار تاکسی می شود و کرایه را می پردازد.
راننده بقیه پول را که برمی گرداند 20 پنس اضافه تر می دهد!
می گفت: چند دقیقه ای با خودم کلنجار رفتم که بیست پنس اضافه را برگردانم یا نه؟
آخر سر بر خودم پیروز شدم و بیست پنس را پس دادم و گفتم آقا این را زیاد دادی…
گذشت و به مقصد رسیدیم. موقع پیاده شدن راننده سرش را بیرون آورد و گفت آقا از شما ممنونم. پرسیدم بابت چه؟ گفت می خواستم فردا بیایم مرکز شما مسلمانان و مسلمان شوم اما هنوز کمی مردد بودم. وقتی دیدم سوار ماشینم شدید خواستم شما را امتحان کنم.
با خودم شرط کردم اگر بیست پنس را پس دادید بیایم. فردا خدمت می رسیم!
میگفت: ماشین که رفت؛ تمام وجودم دگرگون شد حالی شبیه غش به من دست داد.
من مشغول خودم بودم در حالی که داشتم تمام اسلام را به بیست پنس می فروختم
???
✅داستانک
گویند روزی دزدی در راهی، بسته ای یافت که در آن چیز گرانبهایی بود و دعایی نیز پیوست آن بود.
آن شخص بسته را به صاحبش برگرداند.
او را گفتند : چرا این همه مال را از دست دادی؟
گفت: صاحب مال عقیده داشت که این دعا ، مال او را حفظ می کند. من دزد مال او هستم ، نه دزد دین.
اگر آن را پس نمی دادم و عقیده صاحب آن مال ، خللی می یافت
آن وقت من، دزد باورهای او نیز بودم و این کار دور از انصاف است.
ضرورت پاسخ به شبهات و رعایت سطح مخاطب
حضرت آیت الله سیستانی دامت برکاته در پیام خود به مبلغان ماه محرم فرمودند: سخنران مجالس حسینی باید سطح فکری مخاطب را در نظر بگیرد و در پاسخ دادن به شبهات نیز با آگاهی وارد این عرصه شود.
حجت الاسلام و المسلمین کشمیری نماینده آیت الله سیستانی و رئیس مرکز امام علی(ع) لندن در این نشست خطاب به مبلغان و علما و ائمه جماعت گفت: ماموریت و مسئولیت شما در عصر کنونی بسیار سنگین است؛ چراکه امروز پرچمداران گمراهی و تاریکی افکار و پیام های مسموم و ضد اسلام خود را در پایگاه ها و شبکه های اجتماعی و مجازی منتشر کرده اند و ما و شما وظیفه داریم با قدرت در براب این شبهات بایستیم و با روش های علمی و دقیق و با استناد به قرآن و سنت و استفاده از مناظرات معصومین (ع) به آن پاسخ دهیم و در این زمینه و در ماه محرم یکی از منابع مهم که باید مورد استفاده مبلغان واقع شود سخنان امام حسین (ع) به ویژه سخنرانی ایشان در مدینه است که در آن فرمود: «من برای سرکشی و قدرت طلبی و ظلم و فساد قیام نمی کنم …» تا آخرین خطبه ایشان در روز عاشورا که این سخنرانی ها بیانگر اهداف امام حسین و نهضت ایشان است.
وی افزود: علاوه بر اینها یکی از منابع مفید دیگر در این زمینه سخنان و تالیفات بزرگان شرق و غرب درباره امام حسین (ع) و توجه به توصیه های حضرت آیت الله سیستانی درباره تبلیغ است که شایسته است مورد توجه و اهتمام مبلغان قرار گیرد.
ما در این زمینه از محضرت حضرت آیت الله سیستانی درخواست کردیم توصیه های پدرانه خود را به عموم سخنرانان مجالس حسینی در ماه محرم بیان کنند و ایشان نیز توصیه هایی را که نشان دهنده ضرورت اهتمام به حفظ دین و جایگاه منبر حسینی است بیان فرمودند که این سخنان حاوی دو نکته است:
توصیه های حضرت آیت الله سیستانی به مبلغان ماه محرم
نکته اول درباره نقش منبر حسینی در ایام محرم است. رسالت منبر علاوه بر ذکر مصیبت های اهل بیت(ع)، نشر دین و تحکیم دین در جان و روح مسلمانان و بیان معارف قرآنی و دفع شبهات با ادله محکم و قانع کننده و تربیت نفوس بر اساس تقوا و ارزش های برتر است و این همان جایگاه و ماموریتی است که خداوند عزوجل بر عهده پیامبرش(ص) گذاشت و ایشان اولین کسی است که در اسلام بر فراز منبر رفت و قرآن را برای ما تفسیر کرد و خداوند متعال در این زمینه فرمود: «هُوَ الَّذِي بَعَثَ فِي الْأُمِّيِّينَ رَسُولاً مِنْهُمْ يَتْلُو عَلَيْهِمْ آيَاتِهِ وَ يُزَكِّيهِمْ وَ يُعَلِّمُهُمُ الْكِتَابَ وَ الْحِكْمَةَ وَ إِنْ كَانُوا مِنْ قَبْلُ لَفِي ضَلاَلٍ مُبِينٍ».
این آیه اشاره می کند که رسالت پیامبر که منبر وسیله رساندن آن به مردم بود؛ چیزی نیست جز تحکیم دین از راه پاکسازی جان و روح انسان ها از تاریکی ها و آلودگی ها و بیماری های روحی و اخلاقی و ارائه معارف قرآنی و کاشتن حکمت در دل های انسان ها.
هدف برتر و والای قیام اصلاحی سیدالشهدا (ع) نیز حفظ دین و تحکیم آن در برابر سیره و روش ضد اسلامی اموی بود که امام حسین(ع) در برابر این جریان خطرناک ضد اسلامی ایستاد و تمام رسالت و جانفشانی او برای حفظ دین از نابودی و انحراف بود و به نظر من اگر فداکاری عظیم امام حسین(ع) در آن شرایط سخت نبود، اثری از اسلام باقی نمی ماند و امروز نیز منبر حسینی امتداد قیام امام حسین و عاشورا است و وظیفه ای جز حفظ دین و دفاع از آن ندارد.
نکته دوم:
یکی از روشن ترین مصادیق حفظ و تحکیم دین در عصر حاضر ایستادگی در برابر شبهات ضد دینی و دفاع از معارف اصیل و ارزش های اخلاقی در برابر این شبهات است؛ اما پیش از آن باید چند امر در این زمینه رعایت شود:
1. سخنرانی که بنا به دفع شبهه دارد، باید در این زمینه متخصص و با تجربه و دارای اطلاعات کافی باشد؛ زیرا در غیر این صورت چه بسا فساد وارد شدن او به این عرصه بیشتر از منفعت آن باشد و البته منبر دینی یکی از مهم ترین وسائل برای دفع شبهات اعتقادی است که پیامبر اسلام (ص) و امیرالمؤمنین (ع) از منبر علاوه بر بیان معارف وآموزش دین برای پاسخ دادن به شبهات نیز استفاده می کردند؛ شبهاتی که یا در ذهن برخی مسلمانان بود و یا اینکه تحت تاثیر افکار وارداتی به جامعه اسلامی وارد می شد و از اینجا است که اهمیت منبر حسینی روشن می شود که در واقع همان امتداد رسالت و منبر پیامبر و امام علی صلوات الله علیهما و آلهما است و شایسته است که صاحب منبر نیز از آمادگی و کفایت لازم برخوردار باشد.
2. شبهات دو نوع هستند: برخی رایج و مشهورند و برخی از شبهات گرچه موجودند، اما مشهور و متداول نیستند و دایره مخاطب محدودی دارند و از این رو لازم است روحانی شبهات متداول و مشهور را پاسخ بدهد و در مورد شبهات خاص و غیر متداول از حکمت به دور است که روحانی و مبلغ بخواهد به این شبهات نیز در میان عموم مردم پاسخ بدهد، بلکه مبلغ باید بدون اشاره به این دسته از شبهات، معلوماتی را در منبر خود ارائه کند که به واسطه آن شبهه دفع شود بدون اینکه ذکری از شبهه به میان بیاورد.
3. بدیهی است که هر مجلسی اقتضائی دارد و از این رو سخنران باید سطح فکری و فرهنگی مخاطب خود را در نظر بگیرد و آن دسته از معارف دینی را مطرح کند که مناسب با سطح شنوندگان و در راستای شبهات موجود در ذهن آنها باشد، زیرا از رسول اکرم (ص) روایت شده که فرمود: ما پیامبران ماموریم به اندازه عقول مردم به آنها سخن بگوییم.
4. لازم است بیشترین استفاده از علوم اهل بیت(ع) که از منابع معتبر و قابل اعتماد به دست ما رسیده استفاده شود و از معصومان علیهم السلام نیز روایت شده که «اگر مردم زیبایی های کلام ما را بدانند از ما پیروی می کنند» و این بدان خاطر است که سخنان اهل بیت(ع) نیز همچون قرآن کریم شامل یک منظومه فکری متکامل و متنوع است و در آن حکمت و اخلاق و معلومات فطری و دفع شبهات وجود دارد که همه اینها موجب نورانی شدن و تقویت اعتقادات دینی مسلمانان هستند و این بدان خاطر است که اهل بیت(ع) بر اساس حدیث ثقلین، همتای قرآن کریم هستند.
سخنرانی مجالس حسینی باید در منبر خود به این نکته توجه داشته باشد و در کنار آن باید به ذکر مصائب اهل بیت (ع) و مصیبت های کربلا نیز اهتمام داشته باشد، زیرا بیان این مصیبت ها تاثیر زیادی در بقای دین و قیام عاشورا در جان ها دارد.
از خدای متعال می خواهیم تمام خطبا را در انجام وظیفه خود به بهترین صورت موفق بدارد و آنها را در راه تحکیم دین و تزکیه نفوس مسلمان یاری کند، إنه سمیع مجیب.
السَّلامُ عَلَی الحُسَین وَ عَلی عَلیّ بنِ الحُسینِ و عَلَی أولادِ الحُسَین و عَلی أصحابِ الحُسینِ و رَحمةُ اللهِ و بَرکاتُه.
پنج نشانه و پنج راهکار به دست آوردن فهم دین
حجت الاسلام والمسلمین ماندگاری گفت: انجام واجبات تحت هرشرایط، دوم ترک حرام هرچقدر شیرین باشد، خدمت بیشتر به مخلوقات، شکر در برابر مصیبت ها و مشکلات،ایثار وفداکاری تحت هرشرایطی از نشانه های داشتن فهم دین است.
به گزارش خبرگزاری «حوزه» از اصفهان، حجت الاسلام والمسلمین محمد مهدی ماندگاری، صبح امروز در جمع عزاداران حسینی در هیئت رزمندگان اسلام اصفهان اظهار کرد: در جامعه باید به سمت سیستم ارزشیابی برای ارزش های های واقعی و باطنی باشیم.
رئیس مؤسسه روایت سیره شهداء با بیان اینکه یک یاز عرصه هایی که باید به باطن توجه کرد نه ظاهر ، در امر ازدواج است، گفت: فهم ما ما باید باطنی و عمیق باشد و از ظاهر صرف بپرهیزیم، بصیرت و صبر و استقامت از نشانه های فهم دینی است.
وی در توضح راه های به دست آوردن فهم دینی خاطرنشان کرد: پرسش از اهل دین و کارشناسان دینی، تفکر و تامل کردن، تلمذ کردن و شاگردی کردن، تعبد داشتن و توکل و تفوض از خداوند از راهکارهای به دست آوردن فهم دین است.
حجت الاسلام والمسلمین ماندگاری بیان کرد: اگر فهم داشته باشیم انجام واجبات وترک محرمات بر هر امری می ارزد، لذا امام حسین(ع) براین مبنا شب تاسوعا وعاشورا را ازدشمن برای تعبد وقت گرفت.
وی تصریح کرد:امروز متاسفانه ارزش های جامعه ما تغییر کرده،اگر جوان امروز برای گرفتن امضا از فلان بازیکن وبازیگر چه سختی هایی می کشد، ولی برای نماز صبح حاضر نیست بلند شود، این نشان از تغییر سیستم ارزشیابی جوانان ما در زندگی است.
رئیس مؤسسه روایت سیره شهداء افزود: فهم درست از دین یعنی اینکه می ارزد برای دیدار با امام زمان(عج) هر کار وسختی را انجام دهیم، یاران کربلا دراوج فهم درست از دین بودند که ماندند وجان خود را نثار امام زمان(عج) خویش کردند.
وی افزود: شاخصه فهم دین براساس آیات قرآن این است که ببینیم چه میزان در انجام واجبات وترک محرمات حساس هستیم وخود را ملزم به آنها می دانیم.
حجت الاسلام والمسلمین ماندگاری با تاکید براینکه اگر با خدا رفیق باشیم هیچ بلایی سر ما نمی آید، نماز شب بزرگترین سپر در برابر شیطان است گفت: انجام واجبات تحت هرشرایط، دوم ترک حرام هرچقدر شیرین وارزون باشد، خدمت بیشتر به مخلوقات، شکر در برابر مصیبت ها و مشکلات،ایثار وفداکاری تحت هرشرایطی از نشانه های داشتن فهم دین است.
وی عنوان کرد: شهدای دفاع مقدس ما علی رغم سن کم خود، فهمشان در دین بسیار بالا بود، یاری امام زمان(عج) نیازمند فهم بالای دینی است،فهم حسینی نیازمند عاقبت بخیری است، امروز متاسفانه فهم های ما آبکی و ظاهری است.
منبع خبرگزاری رسمی حوزه- 23/6/97
سوگواری فرشتگان و اشک های بهشتی
سابقه عزادارى و سوگوارى بر مظلوميت خاندان پيامبر عليهم السّلام بسيار ديرينه است و خود پيامبر و على و فاطمه و… عليهم السّلام و فرشتگان و كرّوبيان و جنّ و انس بر مظلوميّت (آل اللّه ) گريسته و مجالس عزا و گريه برپا كرده اند. حتى انبياى گذشته هم اشكى ريزان و دلى سوزان و توسّل و توجّهى به خاندان عصمت و اسوه هاى شهادت داشته اند.
*آتش عشقِ حسينى
قالَ رَسُولُ اللّهِ صلّى اللّه عليه و آله :
اِنَّ لِقَتْلِ الْحُسَيْنِ عليه السّلام حَرارَةً فى قُلُوبِ الْمُؤ منينَ لا تَبْرَدُ اَبَداً.
براى شهادت حسين عليه السلام ، حرارت و گرمايى در دلهاى مؤ منان است كه هرگز سرد و خاموش نمى شود.
جامع احاديث الشيعه ، ج 12، ص 556
*فرشتگان سوگوار
قالَ الصّادقُ عليه السّلام :
اَرْبَعَةُ الا فِ مَلَكٍ عِنْدَ قَبْرِ الْحُسَيْنِ عليه السّلام شُعْثٌ غُبْرٌيَبْكُونَهُ اِلى يَوْمِ القِيامَةِ.
چهار هزار فرشته نزد قبر سيدالشهدا عليه السّلام ژوليده و غبارآلود، تا روز قيامت بر آن حضرت مى گريند.
كامل الزيارات ، ص 119
*اشكهاى ارزشمند
قال الصّادق عليه السّلام :
… رَحِمَ اللّهُ دَمْعَتَكَ، اَما اِنَّكَ مِنَ الَّذينَ يُعَدُّوَنَ مِنْ اَهْلِ الْجَزَعِ لَنا وَالَّذينَ يَفْرَحُونَ لِفَرَحِنا و يَحْزَنُونَ لِحُزْنِنا، اَما اِنّكَ سَتَرى عِنْدَ مَوْتِكَ حُضُورَ آبائى لَكَ… .
امام صادق عليه السّلام ، به (مسمع ) كه از سوگواران و گريه كنندگان بر عزاى حسينى بود، فرمود:
خداى ، اشك تو را مورد رحمت قرار دهد. آگاه باش ، تو از آنانى كه از دلسوختگان ما به شمار مى آيند، و از آنانى كه با شادى ما شاد مى شوند و با اندوه ما غمگين مى گردند.
آگاه باش ! تو هنگام مرگ ، شاهد حضور پدرانم بر بالين خويش خواهى بود.
وسائل الشيعه ، ج 10، ص 397
*وعده امام حسین به عزاداران
قالَ الحسينُ عليه السّلام :مَنْ دَمِعَتْ عَيناهُ فينا قَطْرَةً بَوَّاءهُ اللّهُ عَزَّوَجَلّ الجَنَّةَ.
چشمان هر كس كه در مصيبتهاى ما قطره اى اشك بريزد، خداوند او را در بهشت جاى مى دهد.
احقاق الحق ، ج 5، ص 523
*شعر خوانى در ايّام عزا
قالَ الرّضا عليه السّلام :
يا دِعْبِلُ! اُحِبُّ اَنْ تُنْشِدَنى شِعْراً فَاِنَّ هذِهِ الا يّامَ اَيّامُ حُزْنٍ كانتْ عَلَينا اَهْلِ الْبَيْتِعليهم السّلام .
امام رضا عليه السّلام به دعبل (شاعر اهل بيت ) فرمود.اى دعبل ! دوست دارم كه برايم شعرى بسرايى و بخوانى ، چرا كه اين روزها (ايام عاشورا) روز اندوه و غمى است كه بر ما خاندان رفته است .
جامع احاديث الشيعه ، ج 12، ص 567
* ماه سوگوارى اهل بیت
قال الرّضا عليه السّلام :
انَ اَبى اِذا دَخَلَ شَهْرُ الْمُحَرَّمِ لا يُرى ضاحِكاً وَ كانَتِ الْكِاَّبَةُ تَغْلِبُ عَلَيْهِ حَتّى يَمْضِىَ مِنْهُ عَشْرَةُ اَيّامٍ، فَاِذا كانَ الْيَوْمُ العْاشِرُ كانَ ذلِكَ الْيَوْمُ يَوْمَ مُصيبَتِهِ وَ حُزْنِهِ وَ بُكائِهِ … .
هرگاه ماه محرّم فرا مى رسيد، پدرم (موسى بن جعفرعليه السّلام ) ديگر خندان ديده نمى شد و غم و افسردگى بر او غلبه مى يافت تا آن كه ده روز از محرّم مى گذشت ، روز دهم محرّم كه مى شد، آن روز، روز مصيبت و اندوه و گريه پدرم بود.
*سیراب از آب کوثر
قالَ الصّادقُ عليه السّلام :
ما مِنْ عَيْنٍ بَكَتْ لَنا اِلاّ نُعِّمَتْ بَالنَّظَرِ اِلَى الْكَوْثَرِ وَ سُقِيَتْ مِنْهُ.
هيچ چشمى نيست كه براى ما بگريد، مگر اينكه برخوردار از نعمتِ نگاه به (كوثر) مى شود و از آن سيرابش مى كنند.
جامع احاديث الشيعه ، ج 12، ص 554
*نَفَسهایی که حکم تسبیح دارند
قالَ الصّادقُ عليه السّلام :
نَفَسُ الْمَهْمُومِ لِظُلْمِنا تَسْبيحٌ وَ هَمُّهُ لَنا عِبادَةٌ وَ كِتْمانُ سِرّنا جِهادٌ فى سَبيلِ اللّهِ. ثَمَّ قالَ اَبُو عَبدِاللّهِ عليه السّلام :
يَجِبُ اَنْ يُكْتَبَ هذا الْحَديثُ بِالذَّهَبِ.
نَفَس كسى كه بخاطر مظلوميّت ما اندوهگين شود، تسبيح است و اندوهش براى ما، عبادت است و پوشاندن راز ما جهاد در راه خداست .
سپس امام صادق عليه السّلام افزود:
اين حديث را بايد با طلا نوشت !
امالى شيخ مفيد، ص 338
*دعای امام صادق برای عزادارن اهل بیت
قال الصّادق عليه السّلام :
اَللّهم … وَ ارْحَمْ تِلْكَ الاَعْيُنَ الَّتى جَرَتْ دُمُوعُها رَحْمَةً لَنا وَ ارْحَمْ تِلْكَ الْقُلُوبَ الَّتى جَزَعَتْ وَ احْتَرَقَتْ لَنا وَ ارْحَمِ الّصَرْخَةَ الّتى كانَتْ لَنا.
امام صادق عليه السّلام بر سجّاده خود نشسته و بر زائران و سوگواران اهل بيت ، چنين دعا مى كرد و مى فرمود:
خدايا … آن ديدگان را كه اشكهايش در راه ترحّم و عاطفه بر ما جارى شده و دلهايى را كه بخاطر ما نالان گشته و سوخته و آن فريادها و ناله هايى را كه در راه ما بوده است ، مورد رحمت قرار بده .
بحارالانوار، ج 98، ص 8
* آسمان چهل روز گریه کرد
عَنِ الصّادقُ عليه السّلام :يا زُرارَةُ! اِنَّ السَّماءَ بَكَتْ عَلَى الْحُسَيْنِ اَرْبَعينَ صَباحاً.
اى زراره ! آسمان چهل روز، در سوگ حسين بن على عليه السّلام گريه كرد.
جامع احاديث الشيعه ، ج 12، ص 552
حجت الاسلام والمسلیمن جواد محدثی
به مجــلس عــــزای اینترنتی خوش آمدید...
مقتل الحسین علیه السلام
نوع مستند : کتاب
چکیده :
نخستین گزارش مستند ازواقعه عاشورا
بیخواص، طلحة بن عبیدالله
مجموعه «بیخواص» به شرح حال خواص صدر اسلام و علل انحراف آنها با استفاده از بیانات رهبرمعظم انقلاب میپردازد.
چطور شد که جامعهی اسلامی به محوریّت پیامبر عظیمالشّأن، بعد از پنجاه سال کارش به آنجا رسید که فرزند همین پیغمبر را با فجیعترین وضعی کشتند؟!
چند مثال از خواص: خواص در این پنجاه سال چگونه شدند که کار به اینجا رسید؟
من از اینجا به بعد، از تاریخ «ابناثیر» نقل میکنم؛ هیچ از مدارک شیعه نقل نمیکنم؛ حتی از مدارک مورّخین اهل سنّتی که روایتشان در نظر خود اهل سنّت، مورد تردید است هم دیگر نقل نمیکنم.
«سعیدبن عاص» یکی از بنیامیّه و قوم و خویش عثمان بود. بعد از «ولیدبنعقبةبنابیمعیط» - همان کسی که شما فیلمش را در سریال امام علی دیدید؛ همان ماجرای کشتن جادوگر در حضور او - «سعیدبن عاص» روی کار آمد، تا کارهای او را اصلاح کند. در مجلس او، فردی گفت که «مااجود طلحة؟»؛ «طلحةبنعبدالله»، چقدر جواد و بخشنده است؟ لابد پولی به کسی داده بود، یا به کسانی محبّتی کرده بود که او دانسته بود. «فقال سعید ان من له مثل النشاستج لحقیق ان یکون جوادا». یک مزرعه خیلی بزرگ به نام «نشاستج» در نزدیکی کوفه بوده است - شاید همین نشاسته خودمان هم از همین کلمه باشد - در نزدیکی کوفه، سرزمینهای آباد و حاصلخیزی وجود داشته است که این مزرعه بزرگ کوفه، ملک طلحه صحابی پیامبر در مدینه بوده است. سعیدبن عاص گفت: کسی که چنین ملکی دارد، باید هم بخشنده باشد! «والله لو ان لی مثله» - اگر من مثل نشاستج را داشتم - «لاعاشکم اللَّه به عیشا رغداً»، گشایش مهمی در زندگی شما پدید میآوردم؛ چیزی نیست که میگویید او جواد است! حال شما این را با زهد زمان پیامبر و زهد اوایل بعد از رحلت پیامبر مقایسه کنید و ببینید که بزرگان و امرا و صحابه در آن چند سال، چگونه زندگیای داشتند و به دنیا با چه چشمی نگاه میکردند. حالا بعد از گذشت ده، پانزده سال، وضع به اینجا رسیده است.
بیانات در خطبههای نمازجمعه ۱۳۷۷/۰۲/۱۸
پرسمان محرم/ چرا حرم های ائمه علیهم السلام پرهزینه ساخته شده است؟
امروزه شبهات و سؤالات فراوانی دربارۀ آموزههای دینی مطرح است. از جمله وظایف عالمان دینی این است که در این باره کاوش کرده، به پاسخگویی این شبهات بپردازند؛ همانگونه که در تاریخ حیات تشیع نیز یکی از مهمترین دغدغههای عالمان دینی پاسخ به سؤالات و شبهات دینی بوده و آثاری نیز در این حوزه تدوین شده است. در عصر ما با توجه به پیشرفت فناوری و ترویج فضای مجازی، شبهات دینی رو به گسترش است. شایسته است که در این زمینه اقدامهای جدیای انجام پذیرد.
بتپرستان نیز میلیاردها دلار صرف آبادانی بتکدههای خود میکنند. همین کسانی که مرتب جوّسازی میکنند که چرا حرمها ساخته و آباد میشوند و چرا مردم پولشان را هزینۀ آبادانی چنین اماکنی میکنند، اگر امکانی به دست آورند، به مالزی (که به ظاهر اسلامی است، ولی اغلب جاذبههایش، نمادهای کفر و بتپرستی میباشد) سفر میکنند؛ فرزندان خود را برای تحصیل …
یاران عاشورایی؛ 1- جون بن خوی
خوش بوتر از گل ها: جون بن خوی
امام حسین (علیه السلام) در کناره میدان نبرد ایستاده بود. جون بن خوی، غلام حضرت جلو رفت و گفت: « مولای من، اذن میدان می دهی؟» امام مهربانانه فرمودند: «ای جون، خدا پاداش خیرت دهد! تو با آمدی، رنج سفر را پذیرفتی. در حق ما خاندان نیکی کردی؛ اما اکنون رخصت بازگشت می دهم. برگرد . اینجا زخم است و مرگ. مبادا آسیب ببینی!» چون در خود شکست. سر بر پای امام نهاد و ملتمسانه گفت :
« مولای من، عزیز پیامبر، در شادی ها و فراخی ها با شما بودم و اکنون در سختی ها تنهایتان بگذارم! هرگز، می دانم سیاهی پیر و بی نسبم. می دانم بوی تنم خوش نیست؛ اما بگذارید خون سیاه من با خون پاک شما در آمیزد.»
سید الشهدا (علیه السلام) لبخندی زدند و اجازه میدان فرمودند.
هنگامی که جون در نبرد با دشمن بر زمین افتاد. امام سر او را بر زانوی خود گذاشتند و فرمودند:
«خدایا رویش را سفید و بویش را دلاویز فرما و با نیکان محشورش گردان و میان او و آل محمد، آشنایی و هعمنشینی برقرار کن!»
ده روز بعد از عاشورا، بنی اسد در عبور دوباره از کنار مدفن شهیدان، بویی خوش و غریب حس می کردند. این رایحه خوش پیکر جون بود
منبع: آیینه داران آفتاب، ج2، ص719 تا 721