فراغ چهره برجسته حوزه
در میان چهره های برجسته ی حوزه های علمیه در دهه های اخیر مرحوم آیت اللّه شهید سید محمد باقر صدر (قدّس الله روحه) یکی از ممتازترین و شگفت انگیزترین آنهاست.
هر مجمع علمی حق دارد که به فرآوردهی انسانی بزرگی چون این عالم بزرگوار به خود ببالد. او بیشک یک نابغه و یک ستارهی درخشان بود. از جنبهی علمی، جامعیت و تحقیق و نوآوری و شجاعت علمی را یکجا دارا بود. در اصول، در فقه، در فلسفه و در هرآنچه به این دانشها ارتباط مییابد در زمرهی بنیانگذاران و صاحبان مکتب محسوب میشد.
استعداد خارقالعاده و پشتکار کمنظیر او از وی عامل ذوفنون و ژرفنگری پدید آورده بود که دید نافذ و ذهن جستجوگرش در آفاق علوم متداول حوزهها محصور نمانده و هرآنچه را که برای یک مرجع بزرگ دینی در دنیای متنوع امروز سزاوار است به حیطهی تحقیق و مطالعه کشیده بود و سخنی نو و فکری بکر و اثری ماندگار در آن میآفرید.
بیشک اگر این جوهرهی علم و تحقیق و این ذخیرهی تمامنشدنی انسانی، با دست پلید جنایتکاران از حوزه علمیه ربوده نمیشد، جامعهی شیعی و اسلامی میتوانست در آیندهی نزدیکی شاهد اوج دیگری در قلمرو مرجعیت و ریاست علمی و دینی باشد.
توفیق و مدد الهی، آمیختگی این فضیلتهای بزرگ را با رتبهی والای جهاد فی سبیل الله رقم زد. در هنگامی که حوزهی کهن نجف در بوتهی آزمایش مواجهه با امواج بیداری اسلامی و انقلابی قرار گرفت، این شخصیت بیدار و آگاه قدم در راه مجاهدتی علمی و سیاسی نهاد و درخشش معنوی خود را مضاعف ساخت، بینش عمیق او نیاز زمان را حس کرد و در راهی که اجداد طاهرینش به روی پیروان و جانشینان خود گشوده بودند، گامی استوار نهاد و چه زود پاداش این فداکاری عظیم، یعنی محنت و سپس شهادت در راه خدا را دریافت کرد.
شهید آیتاللّه صدر برای طلاب و فضلای جوان بیشک یک اسوه و نمونه است. درس انسانپروری او با شهادت جانگدازش خاتمه نیافته است. آثار علمی و شیوه تحقیق او اکنون پیش روی فضلای جوان حوزههای علمیه قرار دارد و انگشت اشارهی او آنان را به راه عظمت و مجد علمی، همراه با روشنبینی و جهاننگری هدایت میکند.
حوزههای علمیه امروز نیز محتاج شهید صدر و هر عنصر باهمت و پرتوانی هستند، که راه علمی و اسلامشناسی و جهاننگری او را دنبال کند.
صلوات و درودی از اعماق جان بر آن روح مطهر و خواهر شهیدهی مظلومهاش بنت الهدی میفرستم و رحمت و علو درجات برای آنان و توفیق رشد و تربیتِ فضلای جوان حوزهها بدانسان را از خداوند متعال مسئلت میکنم. همچنین از خداوند متعال میخواهم که شما فراهمآورندگان این مجمع علمی و انقلابی را پاداش نیک دهد و این اقدام را مبارک و پُراثر فرماید.۱۳۷۹/۱۰/۲۹
شکستن دست های چدنی با روکش مخملی در «گاندو»
سریال پر مخاطب گاندو از برنامه های روشنگر و تاثیرگذار صدا و سیما بود که بدون اغراق میتوان گفت صدها ساعت میزگرد تاثیرگذاری همه شمول آن را نخواهد داشت.
سریال پر مخاطب گاندو یکی از برنامه های روشنگر و تاثیر گذار صداوسیمای ایران بوده که بدون اغراق میتوان گفت: صدها ساعت میزگرد وگفتگوی تخصصی تاثیرگذاری همه شمول آن را نخواهدداشت، همه میدانیم که این سریال براساس واقعیت ساخته شده و مطالعات بسیاری در این زمینه صورت گرفته است.
در مجموعه اول این سریال چگونگی طراحی دشمنان جمهوری اسلامی جهت ضربه زدن به پیکره اقتصاد کشور به همراه پیاده نظام داخلی و خارجی به زیبایی و وضوح هرچه تمام تربه تصویر کشیده شد،اشراف اطلاعاتی در کنار رویارویی فنی و کاملاً حرفه ای سازمان اطلاعات سپاه با پروژه نفوذ هم مردم را دلگرم ساخته بود.
نکته دیگری که در تحلیل این مجموعه بااکران فصل دوم آن میتوان با قاطعیت بیان کرد، بازدارندگی گسترده آن درسطح عمومی اجتماع است تا افراد عادی در دام شبکه های درهم تنیدهی سرویس های اطلاعاتی معاند گرفتار نشوند، که دشمن بعداز عوامل و عناصرداخلی خود فروخته حساب ویژه ای روی آن بازکرده است.
از سویی دیگر این مجموعه حملات همه جانبه رسانه های عبری، غربی و عربی را با هدف سردرگمی قشر خاکستری به کمترین میزان اثرگذاری میرساند، تا در تصمیمات حساس و سرنوشت ساز حاکمیت موضعی صحیح اتخاذ کرده و حامی نظام اسلامی باشد جهت به ثمر نشستن زود هنگام و جلوگیری از هزینه های اجتماعی.
نشان دادن نقش کلیدی سربازان گمنام هم در این مجموعه با هنرمندی و طراحی فنی فیملنامه، منطبق باواقعیت را نیز نمیتوان نادیده گرفت؛ ثمره آن هم افزایش توان هرچه بیشتر سیستم اطلاعاتی کشور با همگام سازی بخش بیشتری از اجتماع جهت ورود بهنگام در رخدادهای مربوطه، همچنین هوشیاری بیشتر اجتماعی در اطلاع رسانی به نهادهای امنیتی توسط مردم است.
عدم تحزب در این سریال برخلاف ادعاهای مطروحه در برخی رسانه ها نیز یکی از شاخصه هاست.
حال سؤال این است که چرا، افرادی تمام این نکات مثبت را نادیده گرفته، برای تطهیر خود از اشتباهات مرتکب شده، این زحمات را با برچسب دروغ محض لگدمال میکنند؟!
دلیل این هجمه های گسترده در حوزه رسانه به این اثر ارزشی - انقلابی چیست؟!
جناحی کردن این سریال به نفع چه کسانی خواهدبود؟!
و حالا؛ دلیل قطع این مجموعه آن هم در نقطه اوج فیملنامه چیست؟! در صورتی که تهیه کننده سریال اظهار کرده: یک تیم۲۰۰نفره تلاش کرده تا این مجموعه به اکران نوروزی تلویزیون برسد.
بگذارید مردم انتخاب کنند، نه پروپاگاندای رسانه ای شما؛ آرواره های قدرتمند گاندو، برای شکستن دستهای چدنی مستور در دستکش مخلمیست، اگر احساس خطرمیکنید، ازآن دست های آلوده فاصله بگیرید، و با دست خدا بیعت کنید.
خبرگزاری رسمی حوزه
پیام شهداء
تیر خلاص بر تحریم ها
این سند را می توان نقشه راه برای همکاری در حوزه های سیاسی، راهبردی، اقتصادی و فرهنگی در افقی بلند مدت بر پایه منافع مشترک دوکشور مهم آسیایی ارزیابی کرد.
سالی که نکوست از بهارش پیداست. تقارن بهار طبیعت با اعیاد شعبانیه و بهار مهدوی از سالی پرخیر و برکت خبر می دهد . روز هفتم فروردین ماه 1400 ، سند برنامه همکاری جامع جمهوری اسلامی ایران و جمهوری خلق چین موسوم به برنامه 25 ساله، به امضای وزرای خارجه دو کشور رسید.
بر اساس سند راهبردی امضا شده، ایران و چین در چارچوب یک برنامه برای بازه زمانی بلند مدت 25 ساله، همکاری خواهند کرد. این سند را می توان نقشه راه برای همکاری در حوزه های سیاسی، راهبردی، اقتصادی و فرهنگی در افقی بلند مدت بر پایه منافع مشترک دوکشور مهم آسیایی ارزیابی کرد.
هرچند این توافق تحت تاثیر تبلیغات رسانه های غربی و برخی مواضع سیاسی-جناحی داخلی برای افراد یا گروه هایی تولید سوال کرده، لکن با شاخص منافع ملی و مبتنی بر رویکرد علمی و واقع بینانه باید گفت؛ ظرفیت های این سند به گونه ای است که از آن می توان به عنوان تیر خلاص بر پیکر نیمه جان تحریم و سیاست فشار حداکثری غرب با محوریت آمریکا از یک سو و عامل شتاب بخش به حرکت و پیشرفت اقتصادی کشور از دیگر سو یاد کرد.
برای تبیین بهتر و دقیق موضوع نکات فراوانی را می توان مورد توجه قرار داد که از آن جمله می توان به چند مورد اشاره کرد:
1- آمریکایی ها با تحریم های خود تحت عنوان فشار حداکثری به دنبال فلج کردن و فرو پاشی اقتصاد ایران و در نهایت به تسلیم وادار نمودن نظام اسلامی بودند اما با سیاست مقاومت حداکثری ایران، سیاست فشار حداکثری غرب به شکست حداکثری انجامید، موضوعی که مورد اذعان تمام کارشناسان حوزه روابط بین الملل قرار گرفته است. فراموش نباید کرد که در سال 1397، پس از خارج شدن آمریکا از برجام و اعلام سیاست فشار حداکثری از سوی رئیس جمهور به تاریخ پیوسته آن کشور، رسانه های غربی تحت تاثیر مواضع مقامات آمریکایی، سال 97 را سال قحطی در ایران و سال پایانی عمر جمهوری اسلامی ارزیابی کردند!
2- در داخل کشور،گروهها و افرادی با انگیزه های صرفاً سیاسی و بدون توجه به منافع ملی، با بزرگنمایی دو گانه دروغین و القایی ترامپ مبنی بر « جنگ یا مذاکره » ، در پیش گرفتن مذاکره تحت فشار را توصیه می کردند، اما رهبر حکیم انقلاب اسلامی با نگاهی واقع بینانه نسبت به روند افول آمریکا و توانایی ها و اقتدارملی، برگزاره «نه مذاکره خواهیم کرد و نه جنگ خواهد شد» تاکید نمودند و کشور و ملت را به سلامت از یک توطئه خطرناک عبور دادند.
3- گرچه گرانی ها و مشکلات معیشتی مردم در سال های اخیر قابلیت ها و پیشرفت های اقتصادی کشورمان را تحت الشعاع قرار داده، لکن به استناد برآوردهای مجامع معتبر بین المللی، اقتصاد ایران در رتبه هجدهم اقتصاد جهان قرار دارد و ظرفیت های ایران به گونه ای است که می تواند به اقتصاد دوازدهم جهان تبدیل شود. بدون تردید با اجرایی شدن سند همکاری های 25 ساله ایران و چین، رسیدن به رتبه دوازدهم اقتصادی در میان بیش از دویست کشور جهان، با وجود تحریم های آمریکا، امری است که نشانه های آن اینک در افق مشاهده می شود.
4- چین اینک دارای رتبه دوم اقتصاد جهان است که به اعتقاد کارشناسان اقتصادی این کشور به زودی در جایگاه اول اقتصادجهان قرار خواهد گرفت. بنابراین برنامه 25 ساله راهبردی مذکور، می تواند نقش موثری در پیشرفت اقتصادی ایران داشته باشد.
نکته بسیار مهم آنکه، تمامی کشورهایی که علیه این سند موضع گیری می کنند خودشان بالاترین سطح روابط تجاری – اقتصادی با چین را داشته و برای ارتقا این همکاری ها تلاش می کنند.
5- برنامه همکاری 25 سال ایران و چین یکی از راه های خنثی سازی تحریم های آمریکا و غرب است . رهبر حکیم انقلاب اسلامی در سال های اخیر همواره بر خنثی سازی تحریم ها تاکید کرده، این نکته را یادآوری نموده که نباید به دنبال رفع تحریم ها باشیم چرا که برداشتن تحریم ها دست ما نیست و آمریکایی ها هم تحریم ها را وضع کرده تا از این طریق جلوی پیشرفت ایران را بگیرند، فلذا آن ها این تحریم ها را برنمی دارند.
بسیار روشن است که با اجرایی شدن برنامه همکاری 25 ساله ایران و چین ساختار تحریم ها به طور کلی فرو ریخته و بسیاری ازکشورها به دنبال همکاری اقتصادی با ایران خواهند بود .
پایگاه بصیرت / گروه سیاسی/ یدالله جوانی
ملت به امام، پاسخ آری داد
روز 12 فروردين ماه سال 1358 بود که نتايج همه پرسي باشکوه ملت ايران در مورد نوع حکومت جايگزين رژيم پهلوي اعلام شد و مشخص شد که بيش از 98.2 درصد ملت ايران به جمهوري اسلامي راي داده اند. در آستانه رفراندوم، جريانهاي مخالف خط امام تلاش داشت تا اينگونه جا بيندازند که معلوم نيست در سر طراحان جمهوري اسلامي چه ميگذرد و مردم از ماهيت جمهوري اسلامي آگاه نيستند، لذا انتخاب آنها آگاهانه نيست. جالب آن است که اغلب اينها مدعي حمايت از خلق بودند، اما خود در مقام متهم کردن توده ها به جهل و ناآگاهي برآمدند. اين ادعاها در حال مطرح ميگرديد که مروري بر سير تاريخي حوادث نيمه دوم سال 1357 به خوبي از آگاهي مردم حکايت دارد!
حقيقت آن است که از همان روزهاي اوج گرفتن نهضت اسلامي ملت ايران که مصادف با حضور حضرت امام در پاريس گرديد، همواره اين سوال در اذهان عمومي مطرح بود که حکومت جايگزيني که رهبر مبارزات ملت ايران در سر ميپروراند چيست و پس از سقوط احتمالي رژيم شاهنشاهي پهلوي، چه حکومتي و با چه مشخصاتي در اين سرزمين مستقر خواهد شد؟ و در اين حکومت مردم و حق راي آنان از چه جايگاهي برخوردار خواهد بود؟ و به واقع ديدگاه حضرت امام در مورد جايگاه مردم در تعيين حکومت آينده چه خواهد بود؟
حضرت امام در پاريس بارها و بارها با سوالاتي پيرامون اين موضوع مواجه شد و خبرنگاران رسانههاي مختلف جهاني که اغلب آنان متعلق به غرب بودند، تلاش کردند تا به نحوي ابعاد اين مساله را از کلام امام بيرون بکشند. حضرت امام آمده بود تا همه چيز را تغيير دهد به همين خاطر وقتي خبرنگار روزنامه امريكايي «بالتيمورسان» از او ميپرسد که: «به نظر شما چه تغييراتي لازم است در ايران انجام شود؟» جواب ميشنود که: «همه چيز بايد در ايران تغيير كند. از قانون اساسي گرفته تا شكل حكومت و از مسائل اقتصادي تا فرهنگي و اجتماعي و نظامي، همه چيز بايد تغيير پيدا كند.»
حضرت امام(ره) اولين چهره سياسي تاريخ ملت است كه نظام «جمهوري اسلامي» را براي اداره كشور مطرح نمود. حضرت امام طي مصاحبهاي که در تاريخ دهم آبان 1357 در پاريس انجام شد، در پاسخ اين سؤال خبرنگار تلويزيون اتريش که نظرتان درباره تغييرات و تحولات آينده ايران چيست؟ گفت: «حکومت دموکراسي و جمهوري اسلامي برقرار ميشود. در اين جمهوري يک مجلس ملي، مرکب از منتخبين واقعي مردم، امور مملکت را اداره خواهند کرد… با استقرار جمهوري اسلامي ساختمان واقعي و حقيقي کشور شروع خواهد شد.»
طرح اين مسأله - كه در ادبيات سياسي جهان کم سابقه بود - سؤالات فراواني را در اذهان موافقان و مخالفان نهضت مطرح ساخت. حضرت امام(ره) در طول نيمه دوم سال 1357 در جلسات و مصاحبههاي مختلفي به تبيين آن پرداخت. از نگاه ايشان نظام جمهوري اسلامي؛ نظامي كه متكي به قانون اسلام است و از طرفي متكي به اراده مردم و آراي عمومي، نظامي كه در تاريخ معاصر جهان نمونه ندارد و الگوي آن حكومت رسول اللَّه(ص) و حضرت علي(ع) است. جمهوري اسلامي بدين معنا كه قانون كشور را قوانين اسلامي تشكيل ميدهد، ولي فرم حكومت، جمهوري است و مراد از جمهوري، به همان معنايي كه در همه جاي دنيا رايج است، با اين تفاوت كه قانونش اسلامي خواهد بود.
ابهام در مورد چيستي ماهيت حکومت جمهوري اسلامي خبرنگاران غربي را به طرح سوالات در اين باره واداشته بود و امام به سوالات متعدد خبرنگاران در اين زمينه پاسخ ميداد. اين ابهام را ميتوان در اين سوال خبرنگار انگليسي روزنامه «فاينانشنال تايمز» مشاهده کرد که ميپرسد: «دنياي غرب شناخت صحيحي از حكومت اسلامي ندارد. خيلي خلاصه رئوس خط مشي يك حكومت اسلامي را توضيح دهيد.» حضرت امام جواب ميدهد: «حكومت اسلامي حكومتي است بر پايه قوانين اسلامي… ما خواستار جمهوري اسلامي هستيم. جمهوري، فرم و شكل حكومت را تشكيل ميدهد و اسلامي، يعني محتواي آن فرم، قوانين الهي است.» حضرت امام در گفتگو با خانم «جورجي گاير» خبرنگار روزنامه «لوس آنجلس تايمز» در مواجهه با اين سوال که «شكل دولت اسلامي، كه شما براي آينده در نظر داريد چگونه است و آيا اين يك شكلي است در سوسياليزم اسلامي» با حوصله به شرح نسبت ميان جمهوريت و اسلاميت پرداخته و ميفرمايد: «اما شكل حكومت ما، جمهوري اسلامي است. جمهوري به معناي اينكه متكي بر آراي اكثريت است و اسلامي براي اينكه متكي به قانون اسلام است. و ديگر حكومتها اينطور نيستند كه تكيه بر قانون اسلام داشته باشند.» ايشان خطاب به خبرنگار مجله عربي زبان المستقبل نيز اعلام ميدارد که: «شكل حكومت با مراجعه به آراي ملت تعيين خواهد گرديد.»
امام خميني اساسا حكومتي را اسلامي ميداند كه هم در مقام تأسيس و هم در مقام تدبير امور كشور مبتني بر رأي جمهور مردم باشد. از اينرو در نگاه ايشان حكومت اسلامي: «حكومت ملي است، حكومت مستند به قانون الهي و به آراي ملت هست؛ اينطور نيست كه با قلدري آمده باشد كه بخواهد حفظ كند خودش را، با آراي ملت ميآيد و ملت او را حفظ ميكند و هر روزي هم كه برخلاف آراي ملت عمل بكند يا برخلاف قانون- قانوني كه مدون است- عمل بكند قهراً ساقط است»
از اين بيان امام استنباط ميشود كه ايشان در عصر كنوني اساسا حكومت غيرجمهوري را چه در مقام تأسيس و چه در مقام تدبير، اسلامي نميداند و هرگونه تصرف حاكمان را خارج از ضوابط جمهوريت و راي ملت، نامشروع و برخلاف تعاليم اسلام ميداند!
در کنار تلاش چندماهه حضرت امام براي تبيين ابعاد جمهوري اسلامي و آگاه سازي جامعه؛ بسياري از ياران امام نيز در اين مسير گام برداشتند و با مصاحبههاي مختلف براي آگاهي ملت تلاش کردند. در راس اين افراد آيت الله شهيد مرتضي مطهري و شهيد محمدحسين بهشتي قرار داشتند. مطهري در مصاحبه مشهورش با صداوسيما که بعدها در قالب کتاب پيرامون جمهوري اسلامي انتشار يافت ميگويد:
«جمهوري اسلامي از دو کلمه مرکب شده است، کلمه جمهوري و کلمه اسلامي. کلمه جمهوري، شکل حکومت پيشنهاد شده را مشخص ميکند و کلمه اسلامي محتواي آن را. ميدانيم که حکومتهاي دنيا چه در گذشته چه درحال حاضر، شکلهاي مختلفي داشتهاند. يکي از اين حکومتها حکومت عامه مردم است، يعني حکومتي که در آن حق انتخاب با همه مردم است، قطع نظر از اين که مرد يا زن، سفيد يا سياه، داراي اين عقيده يا آن عقيده باشند. در اينجا فقط شرط بلوغ سني و رشد عقلي معتبر است، و نه چيز ديگر.
… بعلاوه اين حکومت، حکومتي موقت است. يعني هر چند سال يکبار بايد تجديد شود. يعني اگر مردم بخواهند ميتوانند حاکم را براي بار دوم يا احيانا سوم و چهارم تا آنجا که قانون اساسي آنها اجازه ميدهد، انتخاب کنند و در صورت عدم تمايل، شخص ديگري را که از او بهتر ميدانند، انتخاب کنند. و اما کلمه اسلامي همانطور که گفتم محتواي اين حکومت را بيان ميکند. يعني پيشنهاد ميکند که اين حکومت با اصول و مقررات اسلامي اداره شود، و در مدار اصول اسلامي حرکت کند. چون ميدانيم که اسلام بعنوان يک دين در عين حال يک مکتب و يک ايدئولوژي است، طرحي براي زندگي بشر در همه ابعاد و شئون آن.
… به اين ترتيب جمهوري اسلامي يعني حکومتي که شکل آن، انتخاب رئيس حکومت ازسوي عامه مردم براي مدت موقت، و محتواي آن هم اسلامي است. بنابراين اسلامي بودن اين جمهوري به هيچ وجه با حاکميت ملي، و يا بطور کلي با دموکراسي منافات ندارد و هيچگاه اصول دموکراسي ايجاب نميکند که بر يک جامعه ايدئولوژي و مکتبي حاکم نباشد.»
با اين آگاهي ها بود که مردم پاي صندوق راي رفتند و در دو روز به جمهوري اسلامي آري گفتند
منبع: سایت بصیرت