اساس زندگی انساس
اساس زندگی انسان بر پایۀ رهنمود كسی است كه ما را آفرید و آن خدای كریم است… لذا ذات اقدس الهی این مطلب را كاملاً تحلیل كرد كه وقتی[برای امر ازدواج] اقدام میكنید به نام خدا شروع بكنید و از خدا فرزند صالح طلب بكنید.
✅وظیفه مشترک بین زن و مرد!
?زندگی مشترك زن و شوهر یك سلسله وظایف مشترك دارد یك سلسله وظایف خاص را خدای سبحان در قرآن كریم بیان كرد…فرمود به فكر فرزند صالح باشید این وظیفه مشترك بین زن و شوهر است
✅ همسر شما، کارگر منزل نیست!
?درباره وظیفه مخصوص مردها كه مسئول تأمین زندگی هستند فرمود: با همسرتان راهی كه عقل و دین میپسندد رفتار كنید؛ او كارگر منزل نیست، او كارگزار منزل نیست بلکه او رفیق و دوست و همسر و همسنگ و هم وزن شماست یعنی طرزی مرد باید در زندگی داخلی با زن رفتار كند كه نزد دین معرفه باشد.مرد باید طرزی در منزل زندگی كند كه این روش، روش عقلانی باشد كه نزد خدا معروف باشد لذا در قرآن كریم فرمود: ﴿وَعَاشِرُوهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ﴾
✅زن وظیفه سکینت و آرامش در خانه را دارد
?درست است كه مرد مسكن تهیه میكند هزینه تهیه میكند لباس تهیه میكند غذا تهیه میكند اما سَكینت به عهده مرد نیست نه آن قدرت را دارد نه آن وظیفه را، بلکه این وظیفه مخصوص زن است و ایجاد سكینت و آرامش از زن برمیآید و هم به عهده زن است چرا که فرمود: ﴿خَلَقَ لَكُم مِنْ أَنفُسِكُمْ أَزْوَاجاً لِّتَسْكُنُوا إِلَیهَا﴾
✅اساس زندگی؛ دوستی عاقلانه و گذشت عطوفانه از لغزشهای یکدیگر
?بالأخره این دو عنصر اگر بخواهند با هم هماهنگ باشند هم جهیزیه میخواهد هم مهریه، اما هم جهیزیه باید ساده باشد و هم مهریه چون زندگی پر تلاش و كوشش و پر تجمّل جز دشواری چیز دیگر نیست.
فرمود: ﴿وَجَعَلَ بَینَكُم مَوَدَّةً وَرَحْمَةً﴾ این دو چیز است كه اساس زندگی مشترک را حفظ میكند یكی #دوستی_عاقلانه نسبت به یكدیگر و دیگری مهربانی و #گذشت_عطوفانه از لغزشهای یكدیگر.
✅زن و شوهر محرم اسرار هم باشند
? زن و شوهر آبروی یكدیگر را باید حفظ بكنند و محرم یكدیگر باید باشند، اسرار یكدیگر را برای پدر و مادرشان هم نقل نكنند همان طوری كه لباس آبروی آدم را حفظ میكند و انسان را از سرد و گرم زمانی و زمینی حفظ میكند زن و شوهر باید یكدیگر را از سرد و گرم حوادث روزگار حفظ بكنند ﴿هُنَّ لِبَاسٌ لَّكُمْ وَأَنْتُمْ لِبَاسٌ لَهُنَّ﴾
ایت الله جوادی آملی دامت برکاته
دلتنگی های حاج قاسم
همیشه با دو سه نفر میرفت گلزار شهدا
قدم به قدم که میرفت جلو ،
دلتنگ تر از قبل میشد ،
دلتنگ شهادت ،
دلتنگ رفقای شهیدش….
کنار قبور می ایستاد و رازهای مگویش را به یارانش میگفت. جنس نجواهای فرمانده را نشنیده هم میشد فهمید. نجواهایی از جنس دلتنگی ، جاماندگی و دلواپسی .حاجی بین قبر ها راه میرفت مینشست و خلوت میکرد بعد رو میکرد به ما و میگفت:《قرآن همراهتون هست؟》
اگر بود که سوره حشر را میخواند و اگر هم نبود از توی موبایل برایش می آوردیم این عادت حاجی بود باید سوره حشر را سر مزار شهدا حتما میخواند..
ازدواج در سیره شهدا
مهریه؛ قرآن و کتابهای شهید مطهری
پسر خالهام بود. یک روز آمد خانهمان با یک برگه پر از نوشته، پشتورو. نشست کنار مادرم و گفت: «خاله، میشود چند دقیقه ما را تنها بگذارید، می خواهم شرایطم را بخوانم ببینم طاهره حاضره با من ازدواج کند یا نه؟»
مادرم که رفت رو به رویم نشست. شرایطش را یکی یکی گفت. من هم چون از صمیم قلب دوستش داشتم قبول کردم. گفتم: «دوست دارم مهریه ام یک جلد کلام الله مجید باشد» گفت: «یک جلد قرآن و یک دور کتب شهید مطهری.»
شهید یونس زنگی آباد
هدیه دادن کت دامادی در شب عروسی
عقدمان خیلی ساده بود و بی تکلف؛ همان طور که احمد می خواست. خواستند خطبه عقد را بخوانند دیدم کت تنش نیست. گفتم: «پس کتت کو؟» گفت: «یکی از بچه ها مراسم عقدش بود؛ ولی کت دامادی نداشت، کتم را هدیه دادم.»
شهید احمد رحیمی
عروسی با یک شام ساده
شب عقد کلی سنت شکنی کردیم. سفره نینداختیم، یک سجاده پهن کردیم رو به قبله، یک جلد قرآن هم مقابلش. مهریه را هم برخلاف آن زمان سنگین نگرفتیم، اما مراسممان شلوغ بود. همه را دعوت کرده بودیم، البته نه برای ریخت و پاش، برای اینکه سادگی ازدواجمان را ببینند، اینکه می شود ساده ازدواج کرد و خوشبخت بود.
عروسیمان هم از این ساده تر بود. اصلا مراسمی نبود. شب نیمه شعبان، خانواده علی آمدند خانه ما، دور هم شام خوردیم، بعد هم من و علی رفتیم خانه بخت.
شهید علی نیلچیان
عشق در بیمارستان
مجروح شده بود، برده بودندنش بیمارستان. ۱۵ روز بستری بود. در این مدت از یک خانم پرستار خوشش آمده بود. رفته بودم دیدنش، گفت: «مامان، نظرت در مورد این خانم چیه؟» با خنده گفتم: «چیه مرتضی انگار تو گلوت گیر کرده؟» خندید. گفت: «حالا اگر گیر کرده باشد چی؟ اشکالی دارد؟»
از بیمارستان که آمد رفتیم خواستگاری. همه چیز جور شد، خیلی سریع و آسان. اول صیغه محرمیت خواندیم، بعد هم جشن عقد را برگزار کردیم.
مرتضی نورصالحی
برای تکمیل دینم ازدواج می کنم
به قد و قواره اش نمی آمد حرف ازدواج را بزند. گفتیم: «هنوز برای تو زود است. بگذار جنگ تمام شود، خودمان برایت آستین بالا می زنیم.» گفت: «نه، پیامبر فرموده اند ازدواج کنید، تا ایمان شما کامل باشد. من هم برای تکمیل ایمان باید ازدواج کنم.» پرسیدیم: «خب، حالا بگو دوست داری همسر آینده ات چطور باشد؟» گفت: «عفیف باشد و با حجاب.»
شهید حسین زارع کاریزی
همسر دوم
گفت: «شما یک مطلبی را باید بدانید، من یک همسر دیگر دارم.» جا خوردم. اهل این حرف ها نبود. گفت: «من قبل از شما با جبهه ازدواج کردم، مجبورم بیشتر به آن برسم تا به شما. نظرتان چیست؟» گفتم: «خوش به حال جبهه» گفت: «قول میدهم اگر شهید شدم شفاعتتان کنم.»
شهید احمد سلیمانی
اذان و اقامه اش باعث شفایم شد
نوه داییام بود. کم و بیش رفت و آمد داشتیم. خواستگاری ام که آمد، پدر و مادرم بی چون و چرا قبول کردند. ولی خودم تردید داشتم. ۲ سه بار آمدند و رفتند؛ جواب مثبت ندادم. همان ایام مریض شدم و افتادم توی بستر. نزدیک ظهر آمد خانه مان. از پشت در احوالم را پرسید و بعد آماده شد برای نماز. آنقدر قشنگ اذان و اقامه گفت و نماز خواند که یادم رفت مریضم. همان نماز کار خودش را کرد. شدم عروس خانه محمد ناصر ناصری.
شهید محمد ناصر ناصری
منبع : دفاع پرس
نگاهت به بزرگي خدا باشه نه كوچكي گناه
به کوچیکی گناھ نگاھ نکن !
به بزرگی کسی نگاھ کن که ازش نافرمانی کردی
*ده سفارشِ علی بن موسی الرضا علیه السلام*
*سفارش اول*?
در خوشحال کردن مردم بسیار بکوشید تا در قیامت خدا خوشحال تان کند.
*سفارش دوم*?
تا می توانید سکوت اختیار کنید که سکوت موجب محبت می شود و راهنمای هر خیری است.
*سفارش سوم*?
در خواندن سوره حمد استمرار بورزید که جمیع خیر در امور دنیا و آخرت در آن گرد آمده است.
*سفارش چهارم*?
به روزی اندک خدا راضی باشید تا خدا نیز از عمل کم شما راضی باشد.
*سفارش پنجم*?
در برقرار کردن صله رحم ثابت قدم باشید که بهترین نوعِ آن ، خودداری از آزار خویشاوندان است.
*سفارش ششم*?
به کسی که از خدا نمی ترسد امید نداشته باشید که نه تعهد دارد ، نه نجابت و نه کرم.
*سفارش هفتم*?
بسیار احسان کنید که خداوند در قیامت ، یک نصفه خرما را مانند کوه اُحد بزرگ می کند.
*سفارش هشتم*?
حقُّ النّاس را رعایت کنید که دوستی محمد و آل محمد بدون آن پذیرفته نیست.
*سفارش نهم*?
از بخششی که زیانش برای تو بیش از سودی است که به دیگران می رسد ، حذر کن.
*سفارش دهم*?
بسیار مراقب کردار خود باشید تا مورد تهمت و اتهام قرار نگیرید ، که در آن صورت ، حقِّ ملامت نخواهید داشت.
گروه مشكات هدايت
دنیای خود را آباد کنیم یا آخرت؟
/ روایتی عجیب از امام صادق (ع)
یکی از شیعیان امام صادق«سلاماللهعلیه» خدمت شان رسید. امام«سلاماللهعلیه» سراغ یکی از یاران را از او گرفتند و فرمودند: چه میکند؟ گفت: آدم نیکوکاری است و کسب و تجارت را رها کرده است. امام صادق«سلاماللهعلیه» سه مرتبه فرمودند: «عَمَلُ الشَّیْطَانِ»؛ کار او شیطانی است.