سه نکته ی مهم برای معلمان
در این پست سه ویژگی معلم مهربان می پردازیم که ممکن است او را با مشکل مواجه کند.
?اصرار بیش از حد
?ترسیدن
?نداشتن قدرت کافی
?۱- اصرار بیش از حد
گاهی اوقات مدرسان دوره های بزرگسالان به خاطر شخصیت مهربانی که دارند در فهماندن مطالب به فراگیران بزرگسال خیلی اصرار می کنند. اما باید توجه کرد که این کار ممکن است جواب عکس بدهد. چون بزرگسال دوست ندارد زیر بار زور برود حتی اگر این کار به نفع خودش باشد.
ممکن است بزرگسال اصرار محبت آمیز شما را به زور گویی تعبیر کند.
عزت نفس
“عزت” در اصل آن حالتى است كه انسان را مقاوم و شكست ناپذير مىسازد، و از آن جا كه تنها خداوند است كه شكست ناپذير است، لذا تمام عزت از آن اوست، و هر كس عزتى كسب مىكند از بركت درياى بىانتهاى اوست.
در چند جای قرآن تصریح شده که تمام عزت نزد خداوند است: «إِنَّ الْعِزَّةَ لِلَّهِ جَميعاً» (نساء، 139؛ یونس، 65؛ فاطر، 10) لذا اگر کسی به دنبال کسب عزت باشد راهی ندارد مگر این که خداوند آن را به او عطا فرماید؛ و در راستای ایمان و اطاعت از خداوند است که انسان دارای عزت می شود.
در حديثى پيامبر (صلی الله علیه واله) فرمودند: “ان ربكم يقول كل يوم: أنا العزيز، فمن أراد عز الدارين فليطع العزيز": پروردگار شما همه روز مىگويد: منم عزيز؛ و هر كس عزت دو جهان خواهد بايد اطاعت عزيز كند. (تفسير نور الثقلين، ج4، ص 352)
اگر مىبينيم در بعضى از آيات قرآن “عزت” را علاوه بر خداوند، براى پيامبر(ص) و مؤمنان قرار مىدهد “وَ لِلَّهِ الْعِزَّةُ وَ لِرَسُولِهِ وَ لِلْمُؤْمِنِينَ” (منافقون، 8) به خاطر آن است كه آنها نيز از پرتو عزت پروردگار كسب عزت كردهاند، و در مسير طاعت او گام بر مىدارند.
ضمنا مؤمن اجازه ندارد عزت نفس خود را جریحه دار نموده و خود را ذلیل و خوار کند. در روایت آمده: خداوند همه كارهاى مؤمن را به او واگذار كرده جز اين كه به او اجازه نداده است كه خود را ذليل و خوار كند، مگر نمىبينى خداوند در اين باره فرموده: عزت مخصوص خدا و رسول او و مؤمنان است. سزاوار است مؤمن هميشه عزيز باشد، و ذليل نباشد. (نورالثقلين جلد 5 صفحه 336)
در روایتی از امام حسن(علیه السلام) آمده: “و اذا اردت عزا بلا عشيرة، و هيبة بلا سلطان، فاخرج من ذل معصية اللَّه الى عز طاعة اللَّه"؛ هر گاه بخواهى بدون داشتن قبيله، عزيز باشى، و بدون قدرت حكومت، هيبت داشته باشى، از سايه ذلت معصيت خدا بدر آى و در پناه عزت اطاعت او قرار گير! ("بحار الانوار” جلد 44، صفحه 139)
تهذیب نفس و اصلاح فَردی
یکی از وظایف مهم منتظران دولت حق، پارسائی و آراستگی به اخلاق خوب و پسندیده است.
امام صادق فرمود: هر کس شادمان می گردد از اینکه از یاران حضرت مهدی علیه السلام باشد، باید منتظر باشد و به پرهیزکاری و اخلاق نیکو رفتار نماید و او منتظر [واقعی ] است.*۱ همچنین ایشان فرمودند: به یقین برای صاحب این امر غیبتی است، پس بنده خدا باید تقوای الهی پیشه کند و به دینش چنگ زند.*۲
? ۱- غیبت نعمانی، ص۲۰۰ ح۱۶؛
۲- کافی ج۲ باب فی الغیبه ص۱۳۲
وظایف منتظران
“حفظ زبان، حفظ زبان، حفظ زبان”
در روایت داریم پس از آنکه امام باقر به جابر جعفی فرمودند خوش به حال افرادی در زمان غیبت بر اعتقاد به ما استوار بمانند، جابر گفت: بهترین چیزی که مومن میتواند در آن زمان استفاده کند چیست؟ امام فرمودند: نگهداری زبان(سکوت)…*۱
پیامبر اسلام فرموده اند: بر تو باد خاموشی طولانی، چرا که آن رَم دهنده شیطان و کمک تو درمورد دینت است.*۲
راه حفظ دین، حفظ زبان است. البته سکوت در جایی فضیلت دارد که انسان به یکی از آفات آن (غیبت، تهمت، دروغ، ناسزا و…) مبتلا باشد و قدرت پرهیز نداشته باشد. گاهی یک کلمه، میتواند فرد را از دایره دین خارج کند. همچنین طبق روایات اهل بیت، حفظ زبان آنقدر مهم است که به بقیه اعضاء انسان نیز ربط دارد.
۱. بحارالانوار ۱۴۵/۵۲ حدیث۶۶
۲. سفینه البحار ۵۱۰/۲
#وظایف_منتظران
مصادیق رحمت های خداوند
بِسمِ اللهِ الرَّحمنِ الرَّحیم
الحَمدُ للهِ رَبِّ العالمینَ و صَلّی اللهُ عَلی سَیِّدنا محمّدٍ و آلِه الطّاهرینَ و لَعنةُ الله علی أعدائهم أجمعین.
در زیارت جامعه کبیره می خوانیم: «وَ الرَّحْمَةُ الْمَوْصُولَةُ وَ الْآيَةُ الْمَخْزُونَةُ». در این بیان نورانی از امام هادی علیه السلام شئونی برای امام علیه السلام ذکر شده است. یکی از شئون این است که امام، رحمت موصوله خدای متعال است؛ خدای متعال براساس بیان اهل بیت علیهم السلام دو نوع رحمت دارد: یک رحمت که از آن به رحمت رحمانی تعبیر می شود و دیگری رحمت رحیمیه. خدای متعال یکسری نعمت های عمومی دارد که همه عالم در آن نعمت ها غرق هستند حتی گنهکاران؛
توکل به خدا
شعر از ابوسعید ابوالخیر
در کعبه اگر دل سوی غیر است تو را طاعت همه فسق و کعبه دَیر است تو را
ور دل به خدا و ساکن میکدهای می نوش که عاقبت به خیر است تو را
داستانک
تمام پول هایش تمام شده و هنوز در نیمه راه سفرش بود. یکی از دوستانش از او پرسید می خواهی چه کنی؟
گفت تمام امیدم به فلانی است.
دوستش گفت پس قسم می خورم که امیدت ناامید می شود
. مرد با تعجب پرسید چرا؟ گفت: آخر از امام صادق علیه السلام شنیدم که می گفت:
خداوند متعال می فرماید: رشته آرزوی هر کسی را که به غیر من وصل باشد قطع می کنم. آیا او در گرفتاری هایش به دیگری امید می بندد در حالی که رفع آن به دست من است؟ آیا او در خانه دیگری را می کوبد در حالی که کلید تمام درهای بسته دست من است و خانه ام به روی همه باز است! باب التویض الی الله/حدیث۷،ج ۲
آیه شریفه
«وَ قالَ مُوسی یا قَوْمِ إِنْ کُنْتُمْ آمَنْتُمْ بِاللّهِ فَعَلَیْهِ تَوَکَّلُوا إِنْ کُنْتُمْ مُسْلِمینَ.» یعنی اگر ایمان و اسلام دارید لازمه هر دو توکّل است.
«وَ مَنْ یَتَّقِ اللّهَ یَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجًا وَ یَرْزُقْهُ مِنْ حَیْثُ لا یَحْتَسِبُ وَ مَنْ یَتَوَکَّلْ عَلَی اللّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ إِنَّ اللّهَ بالِغُ أَمْرِهِ» ببین مقام توکل را که از مقام تقوا چقدر برتر نمود و به جهت تأکید فرمود: به درستی که خداست که هر چه خواهد به انجام می رساند نه غیر او. پس لازمه عقل، قطع نظر از غیر [خدا[ و اعتماد بر اوست و بس و آیات [قرآن در این مورد] بسیار است.
نتیجه:
اگر باورهای قلبی انسان به آن حد برسد که دریابد خدا بهترین تکیه گاه و وکیل هاست و اوست که جامع اوصاف وکیل خوب است و از طرفی به ضعف، عجز و محتاج بودن ما سوی الله پی ببرد و به این باور برسد که همه چیزها و هرچه دارند از اوست، در این حالت است که بر کسی جز او دل نمی بندد و فقط بر او تکیه می کند و بس.