فیلم/ خاطرهای که حاجاحمدآقا از گریه شبانه امام خمینی تعریف میکرد
رهبر انقلاب مدظله العالي در دیدار اعضای موسسه عالی فقه و علوم اسلامی: واقعاً بدون توجّهات معنوی نمیشود، بدون توسّل، بدون دعا، بدون نماز شب، بدون مراجعه و خواندن صحیفهی سجادیه نمیشود. اگر چنانچه آدم بخواهد ارتباط قلبی خودش را، ارتباط معنوی خودش را با خدا حفظ نکند و مراقبت نکند از آن، کار پیش نمیرود.
دانلود
خدا رحمت کند، مرحوم حاج احمدآقا میگفت نیمهی شبها که امام پا میشود گریه میکند، دستمالهای معمولی کفایت نمیکند که اشکهایش را پاک کند، حولهی دست و رو خشک کنی امام دمِ دستش میگذارد که اشکهایش را با آن پاک کند؛ خدا هم به او توفیق داد، کمک کرد، به خاطر همین معنویّت.
من توصیه میکنم نماز شب را تا آنجایی که میتوانید، ولو یک وقتی هم نتوانستید، مثلاً قضایش را [بخوانید]، ترک نشود؛ یعنی دنبال کنید اینها را، اینها خیلی اثر میگذارد، نورانیّت میدهد به شما و آن وقت این نورانیّت، به شما کمک میکند در پیدا کردن راه.
براي مشاهده فيلم به ادامه مطلب مراجعه فرماييد
با مطالعه این مطلب ترغیب می شویم به رجبیون بپیوندیم
یکی از ماه هایی که سفارش بسیاری بر توجه به آن شده است، ماه مبارک رجب المرجب است که ان شاءالله در شماره های مختلف، مطالبی را پیرامون اعمال، ادعیه و شرافت، فضیلت و … این ماه تقدیم شما عزیزان خواهیم کرد.
* ماه عجب (فضیلت ماه رجب)
در حکایتی دل نشین از پیامبر گرامی اسلام از زبان شخصی به نام ثوبان این چنین آمده است که: با رسول خدا(ص) در قبرستان بودیم. حضرت ایستاد و گذشت و دوباره ایستاد. عرض کردم: یا رسول الله، چرا این گونه رفتار می کنید؟ پس آن حضرت گریه شدیدی کرد، ما هم گریه کردیم. آن گاه فرمود: ای ثوبان، صدای ناله اهل عذاب را شنیدم. بر آنها رحم کردم، دعا کردم و خداوند عذاب آنها را تخفیف داد. سپس فرمود: ای ثوبان! اگر کسانی از اهل این قبرستان، که در عذابند، یک روز از ماه رجب را روزه گرفته بودند و یک شب را تا صبح قیام می کردند و به عبادت می پرداختند، در قبرها معذب نمی شدند.
گاه شیئی گران بها، یا انسانی ارزشمند و یا یک زمان مهم و ویژه، مورد بی توجهی انسان ها قرار می گیرد، تنها بدان سبب که شناختی از آنها ندارند و در نتیجه، بهره خویش را از آنها نمی ستانند و استفاده لازم را نمی برند. ماه رجب از زمان ها و اوقات بسیار مهم و ویژه است که برای آنکه ـ بدون استفاده این فرصت ـ از کفمان نرود.
روایات فراوانی پیرامون فضیلت این ماه و شناساندن قدر و منزلت آن از طریق اهل بیت(ع) به دست ما رسیده است که در ادامه به برخی از آنها اشاره خواهد شد:
1. پیامبر اکرم(ص) فرمود:
آگاه باشید که رجب ماه خداست و آن ماه بسیار بزرگی است. این ماه «اصم» نامیده شد؛ بدان سبب که هیچ ماهی در فضیلت و حرمت در نزد خدا با او برابری نمی کند.1
از «فضیلت» تا «اعمال» همراه با ماه رجب المرجب
حوزه/ کسی یک روز در رجب روزه بگیرد موجبات رضایت خدا را فراهم کرده از خشم و غضب او دور می شود. و دری از درهای جهنم به رویش بسته می شود.
یکی از ماه هایی که سفارش بسیاری بر توجه به آن شده است، ماه مبارک رجب المرجب است که ان شاءالله در شماره های مختلف، مطالبی را پیرامون اعمال، ادعیه و شرافت، فضیلت و … این ماه تقدیم شما عزیزان خواهیم کرد.
* فضیلت ماه رجب
ماه رجب، شعبان و رمضان از ماه های متوالی می باشند که دارای شرف و فضیلت بسیاری هستند. روز اول ماه رجب ولادت امام باقر (ع) در سال 57 ه.ق می باشد.
- فضیلت ماه رجب در روایات:
1- رسول خدا (ص) فرمود: اِنَّ رجب شهراللَّه العظیم لا یقاربه شهرٌ مِن الشهور حُرْمَةً وَ فَضْلاً وَ القتالُ مَعَ الکفار فیه حرام… ماه رجب شهراللَّه اعظم است. هیچ ماهی به منزلت و فضیلت او نمی رسد حتی جنگ با کفّار در این ماه حرام است. آگاه باشید رجب ماه خدا و شعبان ماه من و رمضان ماه امتم است. کسی یک روز در رجب روزه بگیرد موجبات رضایت خدا را فراهم کرده از خشم و غضب او دور می شود. و دری از درهای جهنم به رویش بسته می شود.
2- موسی بن جعفر (ع) فرمود: رجب نهری در بهشت است، که آب آن از شیر سفیدتر و از عسل شیرین تر است. کسی یک روز از ماه رجب روزه بگیرد. خداوند او را از این نهر می نوشاند.
3- امام صادق (ع) از پیامبر (ص) نقل کرد: رجب ماه استغفار برای امت من است. پس بسیار طلب مغفرت و آمرزش کنید و خداوند رحیم و غفور است.
وقتی آقا حرف دل همسران طلبه را می زند!
«آقا» در واکنش به این موضوع که برخی طلاب و پژوهشگران موسسه از ۶ صبح می زنند بیرون و حدود ۹ شب برمی گردند می گویند: «بنده با چنین چیزی مخالفم.» اینجا خانم های مجلس زودتر از همه صلوات می فرستند که همین صلواتِ معنادار، دوباره لبخند را بر لبان همه می نشاند. کُلاً جلسۀ بانشاطی است…
اخیرا جمعی از مدیران، اساتید و طلاب موسسه عالی فقه و علوم اسلامی با رهبر معظم انقلاب دیدار کردند. در این دیدار همسران طلاب نیز حضور داشتند. یکی از طلاب، روایتی از این دیدار را برای حوزه نیوز ارسال کرده است که متن آن تقدیم می شود:
* ساعت 6 صبح است؛ همه خود را به مدرسه معصومیه رسانده ایم و اتوبوس ها آماده حرکت اند.
* بعضی ها که منزلشان دورتر بوده، برای اینکه جا نمانند سحرگاه بیرون زده و نماز را در حرم خوانده اند… هیچکس خواب آلود نیست و اشتیاق از سر و روی همه می بارد…
* امروز میعادگاه همه ما حسینیه امام خمینی(ره) در تهران است؛ از مدیران و اساتید «موسسه» گرفته تا طلاب و حتی همسران طلاب آمده اند. شاید بتوان امروز را از معدود ملاقات های خانوادگی طلاب با «آقا» دانست.
* به «بیت» می رسیم؛ تعداد ما کم نیست. اما همه اعضای «بیت» با خوشرویی از میهمانان استقبال می کنند. همه چشم به پرده ی سبز دوخته ایم و منتظر تشریف فرمایی «سیدنا القائد» هستیم.
* عده ای از قبل برای معمم شدن ثبت نام کرده اند و قبل از اینکه مراسم شروع شود، خدمت «آقا» می رسند… وقتی رفقای تازه معمم شده به جمع ما بر می گردند می فهمیم لحظه دیدار نزدیک شده است…
* همه نگاه ها به یکجا خیره شده است که ناگهان چهره ای نورانی وارد می شود. «آقا» خنده رو و سرحال هستند و خیرمقدم می گویند… ما هم شعار می دهیم: ای رهبر آزاده آماده ایم آماده…
* جلسه با قرائت قرآن شروع می شود. سپس حاج آقای صدر رئیس موسسه عالی فقه و علوم اسلامی گزارشی از موسسه ارائه می دهد و می گوید که هدف از تاسیس، پاسخگویی به سوالات و نیازهای نظام اسلامی بوده است؛ از دوره های تمهیدی، عمومی و تخصصی می گوید و از تلاش هایی که به دنبال است تا طلاب در تراز عصر امام خمینی(ره) تربیت شوند تا با نگاهی بنیادین و اجتهادی، به فقه های نو و موضوعات مهم اقتصادی، سیاسی و اجتماعی بپردازند.
* سپس حاج آقای صدر یکی از طلاب را دعوت می کند تا به نمایندگی از دانش پژوهان این موسسه صحبت کند. ابتکار خوبی است. آقای شهامت که طلبه جوان و فرزند شهید است از ویژگی های موسسه همچون پرکاری و دقت و دلسوزی مسئولین می گوید و چند سوال و حتی برخی جزئیات را نیز درباره چگونگی طی طریق در این مسیر مهم مطرح می کند. آخر از همه از «آقا» می خواهد که برای همه ما دعا کند.
* حالا همه منتظرند که «آقا» شروع کنند. صحبت های آن دو بزرگوار حدود 40 دقیقه طول کشیده بود. «آقا» هم با یک لبخند ملیح رو به جمعیت گفتند: «خب آقایون فرمایشی ندارند» که همه می خندند.
* «رهبر» خیر مقدم می گوید؛ در واکنش به سوالات متعددی که طلبه جوان مطرح کرده بود گفتند: البته سوالات را لازم نیست بنده جواب بدهم. از مسئولین مدرسه سوال کنید و پاسخگو باشند. البته یقینا دعا کنم! باز هم جمعیت می خندد. البته بماند که «آقا» در ادامه رهنمودهای کلان و اساسی درباره سوالات را نیز مطرح می کنند اما تفصیلِ ماجرا را به مدیران و برنامه ریزان موسسه می سپرند.
* «آقا» در واکنش به این موضوع که برخی طلاب و پژوهشگران موسسه از 6 صبح می زنند بیرون و حدود 9 شب برمی گردند می گویند: «بنده با چنین چیزی مخالفم.» اینجا خانم های مجلس زودتر از همه صلوات می فرستند که همین صلواتِ معنادار، دوباره لبخند را بر لبان همه می نشاند. کُلاً جلسۀ بانشاطی است. «آقا» می گوید: «به خانواده باید برسید؛ همسر شما نیاز به حضور شما دارد. این مهم است. حضور به این معنا نیست که همه اش بروید خانه بنشینید، آن هم دلزدگی ایجاد می کند اما اینکه پیدا نباشید خوب نیست.»
* «سیدنا القائد» چند جای دیدار تاکید می کنند که در جزئیات برنامه دخالت نمی کنند. در عین حال جهت گیری کلی موسسه یعنی کادرسازی برای پاسخگویی به نیازهای فکری نظام اسلامی را ضروری می دانند و البته از سایر موسساتی که فعالیت دارند تمجید می کنند.
* آقا از اهمیت فقه و نقش فقه در زندگی ما می گویند و می فرمایند: «آنچه زندگی ما را عملا اداره می کند، فقه ماست.» سپس به فلسفه اشاره کرده و می گویند: «من مخالف فلسفه نیستم و آن را لازم می دانم اما در حال حاضر فلسفه اسلامی امتداد عملی در زندگی ما نداشته است در حالی که فلسفه های غربی خیلی کم محتواتر از فلسفه اسلامی اما امتداد عملیاتی دارند. در فلسفه اسلامی، اقتضاء دیدگاه ها در حکومت برای ما روشن نیست. نه اینکه نداشته باشد اما روی آن کار نشده است.»
* «آقا» به ظرفیت های بی شمار در حوزه اشاره می کنند و از دقتهای فوق العاده ی فقها تمجید. به این نکته هم اشاره می کنند: «بنده یک مدتی بحث قصاص می کردم. نظرات حقوقدانان غربی را برایم می آوردند؛ تعمق های خوبی در کارهای آنها هست اما فاصله زیادی با دقتهای مثل صاحب جواهر یا آیت الله آقای خویی داشت. این علمای ما خیلی ظریف تر و دقیق ترند. این حوزه می تواند همه نیازهای جامعه اسلامی را براورده کند.»
* حفظ جایگاه هدایت گرانه استاد، کوتاهتر شدن دوره اصول فقه، بهره مندی طلاب جوان از تجربه بزرگترها، انس با قرآن و تفسیر و دقت در کارها از نکاتی بود که حضرت آقا به آن اشاره می کنند و می گویند: «هرچه کار با دقت و ملاحظه انجام بگیرد بهتر است ولو با کندی همراه باشد. کار بطیء و محکم بهتر از کار سریع و متزلزل و نامحکم است.»
* آقا نسبت به معادل سازی مدارک حوزوی با مدارک دانشگاهی هم گله مندند و پیشنهاد می کنند همانطور که در نظام سنتی حوزه، اجازه های مختلف همچون اجازه روایت و اجازه اجتهاد به طلاب داده می شد، حالا هم برای مراحل مختلف تحصیلی، مدارک و شهادت های حوزوی بدون هرنوع تقلید از جاهای دیگر طراحی و ارائه شود.
* «جهت گیری انقلابی» هم مورد تاکید آقا قرار می گیرد و از ما می خواهند مراقب باشیم که این موضوع در متن کارها باشد و البته تاکید می کنند:«من که می گویم حوزه انقلابی منظورم شعار دادن نیست. البته شعار هم گاهی لازم است من هم شعار می دهم اما اینکه می گویم حوزه انقلابی یعنی معتقد باشیم که این تحول بزرگ یعنی انقلاب اسلامی باید همچنان ادامه پیدا کند؛ تحول، متوقف شدنی نیست. یعنی هر روز کامل تر و بهتر و عمیق تر شود. باید معتقد باشیم. دشمنان را بشناسیم. دشمنان این حرکت تحولی را بشناسیم. وگرنه مغلوب سیاستهای دشمنان اسلام خواهد شد.»
* آقا از امید ملت های جهان به جمهوری اسلامی می گویند و اینکه ملتهای سرخورده از تمدنهای مادی غرب و شرق به دنبال یک مرجع و ستون برای تکیه دادن هستند. و این جمله ایشان مسئولیتی بزرگ برای ما ایجاد می کند که فرمودند: «دنیای اسلام به حرکت انقلابی ما نیاز دارد.»
* نکته آخری که «آقا» اشاره می کنند توجه به معنویات است؛ می فرمایند: «بدون توجهات معنوی، دعا، توسل، نماز شب و صحیفه سجادیه و بدون ارتباط قلبی با خدا نمی شود.» آنگاه خاطره ای از حاج احمدآقای خمینی تعریف می کنند که می گفت: امام نیمه شب که برای تهجد بر می خاست، دستمال های معمولی برای اشکهای ایشان کفایت نمی کرد و از حوله استفاده می کردند.
* دیدار به لحظات پایانی خودش نزدیک شده است و آقا خداحافظی می کنند. منتظرم ببینم چه کسی چفیه را می گیرد. اما این بار انگار برعکس است! یکی از طلاب، حامل چفیه ای است که گویا مادر یکی از شهدا به او داده است تا به «امام» هدیه کند. اما سنت چفیه گرفتن از آقا نیز برقرار است و یکی از اساتید موسسه در این زمینه موفق می شود.
* هنوز حدود نیم ساعت تا ظهر مانده است و از «ولی امر» خداحافظی می کنیم. نماز ظهر و عصر را هم به امامت حاج آقای مومن از اعضای جامعه مدرسین و برادرِ مرحوم آیت الله مومن که از اساتید موسسه اند می خوانیم. والحمدلله
منبع: خبرگزاری حوزه نیوز
بسته فرهنگی - به مناسبت چهل سالگی انقلاب
عمریست دخیلم به ضریحی که نداری
عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ(علیه السلام) قَالَ: تَسْبِيحُ فَاطِمَةَ الزَّهْرَاءِ(سلام الله علیها) مِنَ الذِّكْرِ الْكَثِيرِ الَّذِي قَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ «اذْكُرُوا اللَّهَ ذِكْراً كَثِيراً».
امام صادق(سلام الله علیه) فرمود: تسبیح فاطمه(سلام الله علیها) از مصادیق ذکر کثیر در سخن خدای عزوجل است که فرمود: «و خدا را فراوان یاد کنید».
کافی، ج2، ص500
نمــاز عاشقانه فـاطمه علیهاالســلام
نماز، مهم ترین جایگاهی است که عاشقان خدا هنگام اقامه آن، از هر چه غیر خداست دل می کَنند و با معبود خویش به مناجات می پردازند. حضرت زهرا علیهاالسلام که قلبش از محبت الهی لبریز بود، نفس هایش در نماز از ترس خدای متعالی به شماره می افتاد. پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله وسلم نیز درباره آن حضرت فرمود:
«دخترم فاطمه سرور زنان جهان از آغاز تا پایان است. هرگاه در محرابش در پیشگاه پروردگار بزرگ و شکوهمندش می ایستد، نورش برای فرشتگان آسمان جلوه می نماید. به فرشتگانش می گوید: ای فرشتگان من! به فاطمه بنگرید که در پیشگاه من ایستاده و از ترس من عضلاتش می لرزد و با دلش به عبادت من روی آورده است. شما را گواه می گیرم که پیروانش را از آتش ایمن ساختم».
ذکر مصائب حضرت فاطمه زهرا(سلام الله علیها) توسط رهبرانقلاب (مدظله العالی) در ادامه مشاهده فرمایید.
پیچیدگی مواجهه با پدیدههای انحرافی
باید هم گناه بودن گناه را خیلی جدی بگیریم و هم تمام همّ و غم خود را برای اینکه گناهکاران از گناهشان منصرف شوند صرف کنیم.
شیوه مقابله حضرت ابراهیم(ع) با عذاب شدن قوم حضرت لوط(ع) و زوایای پنهان آن
خداوند در سوره هود، داستان قوم لوط و عذاب آنان را از دل داستان حضرت ابراهیم(ع) و بشارتی که فرشتگان برای او بردند، آغاز کرد.
جالب اینجاست که با اینکه در این سوره داستانهای پیامبران متعددی و درگیریهای آنان با مردمان و حاکمان زمانهشان آمده (نوح، هود، صالح، لوط، شعیب و موسی علیهمالسلام) اما از حکایت درگیری حضرت ابراهیم(ع) با نمرود سخنی گفته نشده و گویی این حکایت حضرت ابراهیم هم به عنوان مدخلی برای حکایت حضرت لوط قرار گرفته است.
درست است که فرشتگان بشارتی برای حضرت ابراهیم(ع) میآورند، اما برنامه اصلیشان عذاب کردن قوم لوط است؛ چنانکه در هنگام معرفی خود به حضرت ابراهیم(ع) مساله فرستاده شدنشان برای قوم لوط را مطرح میکنند و بعد از آن است که بشارتی هم به او میدهند.
این طرز بیان واقعه، مؤید آن احادیثی است که تاکید میکند که این بشارت، به خاطر تسلی دادن حضرت ابراهیم(ع) در مورد عذابی بود که بر قوم لوط فرستاد، عجیب است؛ یک پیامبر اولواالعزم که از در آتش افتادن توسط نمرودیان باکی نداشت، به قدری از عذاب شدن یک قوم ناراحت میشود که خداوند قبل از نزول عذاب، ابتدا همان فرشتگان نازلکننده عذابش را با مژدگانی بزرگی برای تسلی خاطر او میفرستد.
تعبیر « يُجادِلُنا في قَوْمِ لُوطٍ: او با ما در مورد قوم لوط مجادله میکند» نیز موید دیگری برای صحت این روایات است و جالب اینجاست که اگرچه تعبیر «با ما مجادله میکند» نوعی عتابآلود است؛ اما بلافاصله با سه مدح «حلیم» و «أواب» و «منیب» ابراهیم(ع) را توصیف میکند تا مخاطب گمان نکند آن مخالفت حضرت ابراهیم یک دلسوزی غیرمنطقی است (دلسوزیای که خداوند در هنگام اجرای مورد مجازات زناکاران، نسبت به وقوع آن هشدار میدهد و افراد را از چنان دلسوزی هایی برحذر میدارد؛ نور/2)
پس، این ناراحتی حضرت ابراهیم(ع) به هیچ عنوان به معنای یک تاثر عاطفیِ صرف و یا راضی بودنِ وی به عمل آنان نیست.
چنانکه نهتنها در بسیاری از روایات (هم در احادیث اسلامی؛ و هم در کتاب مقدس یهودیان و مسیحیان) خود حضرت ابراهیم(ع) حضرت لوط(ع) را به وحی الهی برای برحذر داشتن آن قوم میفرستد، بلکه در متن مجادلهای که بین او و فرشتگان روایت شده، محور بحثهای وی، مطرح کردن احتمال حضور معدود افرادی از مومنان در آن شهر بوده است؛ که آنها را بهانه میکرده تا خدا عذاب را بر آن قوم نازل نکند؛ یعنی او میدانسته که اگر عذاب هم برداشته میشود تنها و تنها به خاطر وجود مومنان میتواند باشد، وگرنه اگر فقط به عمل آنان توجه شود، چارهای جز عذاب نیست.
در واقع این حکایت، از سویی با بشارتی به حضرت ابراهیم درباره فرزندانی صالح، و دلنگرانی حضرت ابراهیم از این عذابی که قرار است نازل شود آغاز شده و از سوی دیگر، در مقام حکایت کردن عذابی شدید برای یک قوم است (نهتنها شهرشان را زیر و رو کردند؛ بلکه با سنگهای نشانهداری آنان را سنگباران هم نمودند).
اگر توجه کنیم که شروع این سوره با این نکته است که پیامبر(ص) مامور میشود خود را به عنوان انذاردهنده و بشارتدهنده معرفی کند و قرآن کریم در همان ابتدا از مشکلات فراوانی که پیش پای او میگذارند خبر میدهد و از اینجا وارد داستان پیامبران گذشته میشود.
آنگاه شاید میخواهد نشان دهد که موضعگیری مومنانی که قصد دارند پیام خدا را به دیگران ابلاغ کند، در مواجهه با یک پدیده انحرافی چهاندازه پیچیده است!
از سویی نمیخواهند گناه، گناهی که بیش از هر چیز و هرکس به خود گناهکاران لطمه میزند؛ در جامعه باقی بماند و از طرف دیگر، وقتی که میبینند تنها راه برطرف شدن آن گناه این است که هستی گناهکاران بر باد رود، ناراحت میشوند.
شاید مهمترین پیام این آیات آن است که هم گناه بودن گناه را خیلی جدی بگیریم و هم تمام همّ و غم خود را برای اینکه گناهکاران از گناهشان منصرف شوند صرف کنیم و البته اگر نهایتا سعیمان به نتیجه نرسید، مجازات الهی برای گناهکاران را نیز جدی بشمریم
حجت الاسلام والمسلمین حسین سوزنچی، استاد دانشگاه باقرالعلوم(ع)
سیره فاطمی/ محبوبترین چیزهای دنیا از نگاه حضرت زهراء سلام الله علیها
آرامش درونی یکی از رهاوردهای ازدواج مناسب و سالم است.
چکیده: در نگاه و اندیشه اسلامی، خانواده دارای چنان قداستی است که آن را محبوب ترین نهاد اجتماعی در نزد خدای متعال دانسته اند. در این نوشتار به برخی از اهداف و رهاوردهای تشکیل خانواده از نگاه حضرت آیت الله العظمی جوادی آملی می پردازیم. با ما همراه باشید.
اهداف تشکیل خانواده
اهداف و رهاوردهای تشکیل خانواده
از نظر اسلام، دستگاه خلقت با هدفداری خاص خود، موجودات را به سوی کمالاتی سوق می دهد که استعدادش را در وجود آنها نهفته است ازدواج نیز سنگ بنای اولیه خانواده و عاملی اساسی در شکل گیری این نهاد بزرگ بوده و افزون بر این، وسیله ای برای حفظ دین و اعتقاد انسان و تکامل اوست. اهداف و رهاوردهای ازدواج از جهات چندگانه شایسته بررسی است که به برخی اشاره می شود.