چه چیزی عزت است؟
امام حسین (علیه السلام) فرمودند:
اَلصِّدقُ عِزُّ و الکِذبُ عَجزٌ؛
صدق و راستی عزّت است و دروغگویی ناتوانی است.
تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۲۴۶
شرح حدیث:
صدق و راستی، گاهی در «گفتار» است، گاهی در «کردار».
اگر در گفتار باشد، «راستگویی» است که فضیلتی بزرگ و دوست داشتنی است.
و اگر در کردار باشد« درستکاری» است که موجب محبوبیت انسان می شود و اعتماد عمومی را در جامعه افزایش می دهد.
هر دو خصلت، مایه ی آبرومندی و عزّت است.
راستی کن که راستان رَستند راستان در جهان قوی دستند
به همین تناسب، درغگویی و صداقت نداشتن در عمل که ریشه در زبونی و حقارت نفس دارد و نوعی ضعف روحی و اخلاقی به شمار می رود، مایه ی سرافکندگی می شود و افراد دروغگو و نیرنگ باز و غیرصادق، هم خودشان مورد اعتماد قرار نمی گیرند، هم جوّ بی اعتمادی را در جامعه افزایش می دهند.
به تعبیر روایات « نجات در راستی است و هلاکت در دروغگویی»
مرد باید که راستگو باشد ور ببارد بلا بر او چو تگرگ
سخن راست گو، مترس که راست نَبُرد روزی و نیارد مرگ(جمال الدین اصفهانی.)
مؤمنان پاکدل و خداباور، نیازی نمی بینند که برای رسیدن به مقاصد خویش یا منافع مادی، به دروغ متوسّل شوند.
وقتی خداوند، راستگویان را دوست می دارد و خودش از همه راستگوتر است، چرا بنده کاری کند که از چشم خدا بیفتد؟
زبانی که از دروغگویی پاک باشد، قابل احترام است.
منبع: حکمت های حسینی (ترجمه و توضیح چهل حدیث از امام حسین علیه السلام)، جواد محدثی.
ترس از خدا، حائلی از آتش دوزخ
امام حسین (علیه السلام) فرمودند:
لا یَامَنُ یَومَ القِیامَةِ اِلّا مَن قَد خافَ اللهَ فِی الدُّنیا؛
روز قیامت، جز آنها که در دنیا خداترس بوده اند در امان نیستند.
بحارالأنوار، ج۴۴، ص۱۹۲
شرح حدیث:
در احادیث قدسی آمده که خداوند فرموده است: من دو ترس را در دل بنده ی خودم نمی پذیرم: ترس در دنیا و ترس در آخرت.
یعنی آن که در دنیا از خدا نترسد و بی مبالات باشد، باید در قیامت نگران حساب و کتاب و کیفر الهی باشد، ولی کسی که در دنیا، متقی و خداترس باشد و از گناه بپرهیزد و دستورهای خدا را اجرا کند، در قیامت آسوده خاطر خواهد بود.
ایمنی و آسوده خاطری در آخرت، بسیار مهم است.
آنجا صحنه ی محاکمه ی بندگان و محاسبه ی اعمال است و بهشت و جهنم در پیش روست و برخورداری از نعمتهای الهی یا سوختن در آتش عقوبت پروردگار، بسته به این است که در دنیا، از خدا ترسیده ایم یا نه؟ مطیع فرمان او بوده ایم یا نه؟
آن را که حساب پاک است، از محاسبه چه باک است؟
قرآن کریم برای آنان که از جایگاه والای الهی بیم دارند و برای خداوند حسابی باز کنند و او را که آفریدگار هستی و مولای همگان است در نظر می گیرند، مژده بهشت می دهد:
«وَ أَمَّا مَنْ خَافَ مَقَامَ رَبِّهِ وَ نَهَى النَّفْسَ عَنِ الْهَوَى * فَإِنَّ الْجَنَّةَ هِیَ الْمَأْوَى ».(نازعات، آیه های ۴۰ و ۴۱: « و آن کس که از مقام پروردگارش ترسان باشد و نفس را از هوی باز دارد، به یقین بهشت جایگاه اوست».)
ترس از خدا در دنیا، موجب ایمنی از آتش در قیامت است.
بجاست مسلمان و مؤمن، پیوسته در حال محاسبه و مراقبه باشد و اعمال خویش را ارزیابی کند و آنها را از ریا و ناخالصی پاک کند و خوف خدا را سپری دفاعی در مقابل وسوسه های نفس قرار دهد و بنده ی خدا باشد. چه نیکو گفته است صائب:
هر سرایی را چراغی هست صائب در جهان
خانه ی دل روشن از نور عبادت می شود
منبع: حکمت های حسینی (ترجمه و توضیح چهل حدیث از امام حسین علیه السلام)، جواد محدثی
حدیث روز/عقاب خوشحالی از گناه
امام سجّاد علیه السلام:
از ترك زشتى خوددارى مكن، حتّى اگر بدان شهره شده باشى و در بازگشت به خوبى، بى رغبت مباش هر چند به ترك آن شهره شده باشى و مبادا كه به گناهت خوشحالى كنى كه خوشحالى به آن از ارتكابش بزرگتر است.
? لا تَمتَنِع مِن تَرك القَبيحِ وإن كُنتَ قَد عُرِفتَ بِهِ ، ولا تَزهَد في مُراجَعةِ الجَميلِ وإن كُنتَ قَد شُهِرتَ بِتَركِهِ، وإيّاك والابتِهاجَ بِالذَّنبِ؛ فَإنّ الابتِهاجَ بِهِ أعظَمُ مِن رُكوبِهِ.
? أعلام الدين صفحه 299
گهرهای کاظمی
امام رضاعليه السلام :
كانَ [الامام الكاظم عليه السلام ]عَقلُهُ لاتُوازي بِهِ العُقُولُ و رُبَّما شاوَرَ الأسوَدَ مِن سُودانِهِ
هيچ انديشهاي با انديشه او برابري نميكرد و [با اين حال] چه بسا با يكي از خادمان سياه خود مشورت ميكرد
مكارم الأخلاق ، ج ۲، ص ۹۹ .
روايت شده است :
و كانَ اَوصَلَ النّاسِ لأِهلِهِ و رَحِمِهِ و كانَ يَتَفَقَّدُ فُقَراءَ المَدينَةِ فِي اللَّيلِ
[امام موسي بن جعفرعليه السلام] بيشترين پيوند را با خانواده و خويشان خود داشت و شبها از فقيران مدينه دستگيري ميكرد
الإرشاد ، ج ۲ ، ص ۲۲۳ .
ابن أثير :
كانَ يُلقَّبُ بِالكاظِمِ لِأنَّهُ كانَ يُحسِنُ إلي مَن يُسيءُ إلَيهِ ، كانَ هذا عادَتَهُ
امام كاظم عليه السلام] از آن روي “كاظم” ناميده شد كه همواره با كسي كه به او بدي ميكرد ، به نيكي رفتار ميكرد ؛ اين خوي او بود
الكامل ، ج ۶ ، ص ۱۶۴ .
سخنان برگزيده
امام كاظم عليه السلام :
المَغبونُ مَن غُبِنَ عُمرُهُ ساعَةً
زيان كار كسي است كه ساعتي از عمرش را زيان كرده باشد
نزهة الناظر و تنبيه الخاطر ، ص ۱۲۳ .
امام كاظم عليه السلام :
مَن وَلَهَهُ الفَقرُ أبطَرَهُ الغِني
آن كه ناداري حيرانش كند ، توانگري سرمستش سازد
بحار الأنوار ، ج ۷۴ ، ص ۱۹۸ .
امام كاظم عليه السلام :
ما تَسابَّ اثنانِ إلّا انْحَطَّ الأعلي إلي مَرتَبَةِ الأسفَلِ
هيچ گاه دو تن به هم دشنام ندادند جز آنكه بالاتر به مرتبه فروتر سقوط كرد
بحار الأنوار ، ج ۷۸، ص ۳۳۳ .
امام كاظم عليه السلام :
جِهادُ المَرأةِ حُسنُ التَّبَعُّلِ
جهاد زن خوب شوهر داري كردن است
الكافي ، ج ۵ ، ص ۵۰۷ .
امام كاظم عليه السلام :
قُلِ الحَقَّ و إن كانَ فيهِ هَلاكُكَ ، فَإنَّ فِيهِ نَجاتُكَ
حق را بگو ، اگرچه نابودي تو در آن باشد ؛ زيرا نجات تو در همان است
تحف العقول ، ص ۴۰۸ .
امام كاظم عليه السلام :
إنَّ العاقِلَ لايَكذِبُ و إن كانَ فيهِ هَواهُ
خردمند دروغ نميگويد ، اگرچه ميل او در آن باشد
تحف العقول ، ص ۳۹۱ .
امام كاظم عليه السلام :
التَّوَدُّدُ إلَي النّاسِ نِصفُ العَقلِ
مهرورزي با مردم نيمي از عقل است
تحف العقول ، ص ۴۰۳ .
امام كاظم عليه السلام :
مَن استَوي يَوماهُ فَهُوَ مَغبونٌ و مَن كانَ آخِرُ يَومَيهِ شَرَّهُما فَهُوَ مَلعونٌ و مَن لَم يَعرِفِ الزِّيادَةَ في نَفسِهِ فَهُوَ في نُقصانٍ و مَن كانَ إلَي النُّقصانِ فَالمَوتُ خَيرٌ لَهُ مِنَ الحَياةِ
كسي كه دو روزش با هم برابر باشد، زيان كار است. كسي كه امروزش بدتر از ديروزش باشد ، از رحمت خدا به دور است . كسي كه رشد و بالندگي در خود نيابد ، به سوي كاستيها ميرود و آن كه در راه كاستي و نقصان گام بر ميدارد مرگ برايش بهتر از زندگي است
بحار الأنوار ، ج ۷۸ ، ص ۳۲۷ .
امام كاظم عليه السلام :
إنَّ الحَرامَ لايُنمي و إن نُمِي لايُبارَكُ فيهِ
مال حرام افزون نميگردد و اگر هم افزون گردد بركت نمييابد
الكافي ، ج ۵ ، ص ۱۲۵ .
من یار نامهربانم
گوشیهای موبایل به بچهها توجه میکنند. برای آنها وقت میگذارند. همیشه در دسترس هستند. با بچهها بزرگ میشوند و به آنها محبت میکنند. لحظات خوب و شادی رو برای برایشان فراهم میکنند و…
اگر کسی که حالتان رو خوب میکند و همیشه و در همه لحظات کنارتان باشد به او وابسته نمیشوید؟
دقیقا یکی از علت های مهم وابستگی فرزندتان به گوشی و تبلت همین مسئله به ظاهر ساده است.
همانطور که میدانید وابستگی به گوشی آسیب های فراوانی برای فرزند دلبندتان دارد به همین خاطر سعی کنید، مدت زمان استفاده از گوشی رو تعیین و مدیریت کنید
هرچه با فرزند خود بیشتر انس بگیریم و لحظات خوب و شادی در کنار هم سپری کنیم، به همان اندازه علاقه و محبت فرزند به ما بیشتر و از گوشی و تبلت کمتر میشود?
#تربیت_فرزند
منبع:خانه خوبان
نکاتی مهم در سخنان امام هادی (علیهالسلام):
مال حرام: بسیاری از رذائل اخلاقی که در وجود برخی از انسانها شکل گرفته، ناشی از مال حرامی است که مصرف میکنند، غذاى ناپاك و حرام، قلب را تاریك و سخت مىكند؛ در حدیث معروفی امام حسین (علیهالسلام) در روز عاشورا آمده است كه: بعد از ایراد آن سخنان داغ و پر محتوا و گیرا در برابر لشكر لجوج و قساوتمند كوفه، هنگامى كه ملاحظه نمود آنها حاضر به سكوت و گوش دادن به سخنانش نیستند، فرمود:
«آرى! شما حاضر به شنیدن سخن حق نیستید زیرا شكمهاى شما از غذاهاى حرام پر شده است، در نتیجه خداوند بر دلهاى شما مهر زده است و هرگز حقایق را درك نمىكنید!».[۱]
مضرات مال حرام فقط در شکل گیری خلق و خوی انسان خلاصه نمیشود بلکه خود مال حرام نیز افزایش نمییابد و برکت الهی شاملش نمیشود و انسان نمیتواند از آن در راه خیر و خوشی مصرف نماید، امام هادی (علیهالسلام) میفرماید:
«همانا اموال حرام، رشد و نموّ ندارد و اگر هم احیاناً رشد كند و زیاد شود بركتى نخواهد داشت و با خوشى مصرف نمىگردد. و آنچه را از اموال حرام انفاق و كمك كرده باشد اجر و پاداشى برایش نیست و هر مقدارى كه براى بعد از خود به هر عنوان باقى گذارد معاقب مىگردد». [۲]
خشم: از خطرناكترین حالات انسانی که همچون آتشی سوزان میتواند شهری را به آتش بکشد و خونهای زیادی را بریزد و…خشم و غضب است، خشم باعث میشود عقل کنار رفته و جنون و دیوانگی به انسان دست بدهد و انسان دست به تصمیمات خطرناک بزند، خشم در موقعیتهای مختلف تفسیری جداگانه دارد، مثلا خشم در مقابل کسی که قدرت مقابله با او را نداشته باشی نشانه ناتوانی و عجز شخص است و از روی ترس صورت میگیرد و در مقابل کسی که از انسان ضغیفتر است، نشانه انسان پست و فرومایه است، امام هادی (علیهالسلام) میفرماید:
«غضب و تندى در مقابل آن كسى كه توان مقابله با او را ندارى، علامت عجز و ناتوانى است، ولى در مقابل كسى كه توان مقابله و رو در روئى او را دارى علامت پستى و رذالت است».[۳]
حرص: اگر امروزه شاهد ریخته شدن خون هزاران نفر از بیگناهان در سوریه و عراق و … هستیم یکی از علتهای آن حرص دولتهای مستکبر نسبت به ذخایر این کشورها است، حرص باعث میشود انسان حتی با داشتن اموال زیاد باز هم در التهاب و نگرانى و ناراحتى باشد، و نتواند از آن در راه رفاه خود و خانواده و اطرافیانش استفاده نماید، امام هادی (علیهالسلام) در این باره میفرماید:
«شخص طمّاع و حریص نسبت به اموال و تجمّلات دنیا هیچگاه آسایش و استراحت نخواهد داشت».[۴]
معاشرت با افراد فاسد: نقش دوست در زندگی برای کسی پوشیده نیست، اثراتی که دوست میتواند روی انسان بگذارد بیش از هر عامل دیگری میباشد، دوستان نه تنها اخلاق و رفتار افراد را تحت تأثیر قرار مىدهند، بلكه در شكل گیرى عقائد آنها نیز مؤثّرند، همانگونه كه نسیم دلنواز اگر از روى مزبلهها و مكانهاى بدبو عبور كند، بدبو مىشود، امام هادی (علیهالسلام) میفرماید
«همنشین شدن و معاشرت با افراد شرور نشانه پستى و شرارت تو خواهد بود».[۵]
نتیجه: انسان برای این که بتواند زندگی خوب و شادی در این جهان هستی داشته باشد و لحظه به لحظه زندگیش رنگ و بوی خدایی داشته باشد در گام اول باید مواظب لقمه نانی که میخورد باشد و همیشه دنبال مال حلال باشد،در گام بعدی از خشم پرهیز کند و تا میتواند خودش را در مقابل این حالت مقاوم سازد، در گام بعدی بداند که دنیا محل گذر است و انسان بیش از یک کفن چیزی همراهش نخواهد برد لذا نست به دنیای فانی حرص نداشته باشد و اموال خود را با اطرافیان مصرف نماید و برای رسیدن به این مقامات با صالحان معاشرت داشته باشد.
…………………….
پی نوشتها:
[۱]. «مُلِئَتْ بُطُونُكُمْ مِنَ الْحَرامِ فَطَبَعَ اللَّهُ عَلى قُلُوبِكُمْ؛» مجلسی، محمد باقر، بحار الأنوار، ج ۴۵، ص: ۹.
[۲]. «إنَّ الْحَرامَ لایَنْمى، وَإ نْ نَمى لایُبارَكُ فیهِ، وَما اءَنْفَقَهُ لَمْ یُؤْجَرْ عَلَیْهِ، وَ ما خَلَّفَهُ كانَ زادَهُ إ لَى النّارِ». صابرى يزدى، على رضا، انصارى محلات، محمد رضا، الحكم الزاهرة با ترجمه انصارى، ص:۶۳۱.
[۳]. «الْغَضَبُ عَلى مَنْ لا تَمْلِكُ عَجْزٌ، وَ عَلى مَنْ تَمْلِكُ لُؤْمٌ» مجلسی، محمد باقر، بحار الأنوار، ج ۷۵، ص: ۳۷۱.
[۴]. «مَا اسْتَراحَ ذُو الْحِرْصِ.» محدث نوری، میراز حاج حسین، مستدرك الوسائل : ج ۲، ص ۳۳۶، ح ۱۱.
[۵]. «مُخالَطَةُ الاْ شْرارِ تَدُلُّ عَلى شِرارِ مَنْ یُخالِطُهُمْ» همان مدرک قبلی ج ۱۲، ص ۳۰۸، ح ۱۴۱۶۲.