تجلیل رهبر معظم انقلاب از برنامههای قرآنی ماه مبارک رمضان
✏️ با دیدن تلاوت و ترتیل جوانان، از شدّت خشنودی و خوشحالی واقعاً منقلب میشوم
📝 هفتهنامه خطحزبالله نشریه دفتر حفظ و نشر آثار رهبر انقلاب اسلامی، در خبری اختصاصی نوشت:
🔹️حضرت آیتالله خامنهای پیش از ظهر پنجشنبه ۴ اردیبهشت۱۴۰۴ در پایان مجلس عزاداری سالروز شهادت حضرت امام جعفر صادق علیهالسلام که در آن «جمعی از فعالان قرآنی و دستاندرکاران برنامههای رسانهی ملی در ماه مبارک رمضان» نیز حضور داشتند، فرمودند:
✏️ «امروز در جلسهی ما الحمدلله قرآنیها جمعند. خدا را شکر، امسال ماه مبارک الحمدللّه یک ماه رمضان قرآنی بود؛ خدا را شکر. و در سرتاسر کشور به همّت شما برادرها در هر جایی، در هر بخش، در صداوسیما و غیر صداوسیما مردم دلشان با قرآن بود.
✏️ ما به این احتیاج داریم. این، آن چیزی است که کشور ما به آن احتیاج دارد، جوانهای ما احتیاج دارند. این تلاوت قرآن، این حفظ قرآن که من وقتی میبینم آنجا جوانها نشستهاند و قرآن را بهاصطلاح با ترتیل میخوانند، حافظ از حفظ میخواند، از شدّت خشنودی و خوشحالی واقعاً منقلب میشوم؛ الحمد لله ربّ العالمین.
✏️ دنبال کنید. منتها ما در زمینهی قرآن هنوز خیلی کار داریم؛ کارهایی که باید انجام بگیرد. ما بایستی مفاهیم قرآن را که دریای عظیمی است، دریای عمیقی است، بین مردم خودمان و خوانندگان قرآن رواج بدهیم. الحمدلله خیلی خوب بود. خدا را شکر.»
مردم غزّه و لبنان، در خطّ ائمّهی دین، کار میکنند.
گزیده بیانات در پایان مجلس عزاداری سالروز شهادت حضرت امام جعفر صادق علیهالسلام
در زمان امام صادق (علیه الصلاة والسّلام) در تقدیر الهی ــ و نه در قضای محتوم الهی ــ بنا بوده یک تحّولی اتّفاق بیفتد به نفع ائمّهی هدیٰ (علیهم السّلام). این را در روایات متعدّدی که وارد شده، انسان میفهمد. یک روایت از حضرت صادق (علیه السّلام) است که میفرماید که «اِنّ اللهَ قَدّرَ هذا الاَمرَ فی سَنَةِ سَبعین».(۱) خدای متعال این امر را، یعنی امر امامت را ــ امامتِ به معنای واقعی را ــ در تقدیر خودش برای سال ۷۰ هجری گذاشته بود.
ببینید؛ وقتی که امام حسن مجتبیٰ صلح کردند با معاویه، یک عدّهای میآمدند گله میکردند و اعتراض میکردند. حضرت میفرمودند که: «ما تَدری لَعَلَّه فِتنَةٌ لَکُم وَ مَتاعٌ الی حین»؛ این تا یک وقتی است، این موقّت است. یعنی در کلمات امام حسن مجتبیٰ (علیه السّلام) اشاره شده به اینکه این حادثه، این تسلّط کفر و نفاق، بنا نیست دائمی باشد؛ در تقدیر الهی این موقّت است. تا کی؟ تا سال ۷۰. یعنی طبق همین روایت، سال ۷۰ هجری بنا است هر کس از اهلبیت در قید حیات است، قیام کند و حکومت را به دست بگیرد، و امامت واقعی تحقّق پیدا کند. بعد حضرت میفرمایند: فَلَمّا قُتِلَ الحُسینُ علیه السلام اِشتَدَّ غَضَبُ اللهِ عَلی اَهلِ الاَرضِ فَاَخَّرَهُ اِلی مِئَةٍ وَ اَربَعین؛ یعنی حادثهی کربلا، این بیاعتنائی مردم به مبانی دینی، این اِعراض آنها، اثرش این بود که این تقدیر الهی عقب افتاد تا سال ۱۴۰. ۱۴۰ زمان امام صادق (علیه السّلام) است دیگر، که حضرت [سال] ۱۴۸ از دنیا رفتند. این را شیعه میدانستند. یعنی خواصّ شیعه میدانستند. لذا مثلاً در یک روایتی دارد که زُراره به اصحابش ــ زراره که خب جزو نزدیکان است ــ میگوید لا تَری عَلی أعوادِها اِلّا جعفراً؛ (۲) اعواد، [یعنی] پایههای منبر، منبر خلافت؛ یعنی من جعفر را دارم میبینم که روی این منبر خواهد نشست. این [جور] است.
یا در یک روایت دیگر باز همین زراره ــ چون زراره ساکن کوفه بود ــ پیغام میدهد به حضرت صادق (علیه السّلام) و عرض میکند که یکی از دوستان ما از شیعیان مقروض شده و طلبکارها دنبالش هستند. او هم برای اینکه پول ندارد، گذاشته از شهر رفته، آواره شده. اگر این قضیّه، یعنی قضیهی خلافت، تا همین یکی دو سال بنا است انجام بگیرد ــ در روایت، هذا الأمردارد؛ [یعنی] اگر این قضیّه بنا است همین یکی دو سال انجام بگیرد ــ خب این [شخص] باشد تا شما بیایی سر کار، و قضایا حل میشود؛ امّا اگر طولانی است، رفقا پول جمع کنند و قرض او را بدهند. (۳) یعنی کسی مثل زراره منتظر بوده که در همین یکی دو ساله مسئله تمام بشود. اینکه شما میبینید میآیند خدمت حضرت صادق و مدام میگویند آقا، چرا قیام نمیکنید، [چرا] قیام نمیکنید، ناشی از این است که منتظرند؛ [یعنی] یک چیزی شنفتهاند، یک مطلبی به گوششان رسیده.
بعد دنبالهی همان روایت که [سال] ۱۴۰ را معیّن فرمود، فرمود: شما افشا کردید، خدا عقب انداخت. یعنی اگر شیعیان دهنشان قرص بود و افشا نمیکردند، شاید همان وقت قضیّه تمام میشد؛ و شما ببینید تاریخ چقدر تغییر پیدا میکرد! اصلاً مسیر بشر یک مسیر دیگری میشد و امروز دنیا، دنیای دیگری بود. یعنی کوتاهیهای ما، یک جا دهنلقّیمان، یک جا کمک نکردنمان، یک جا اعتراض کردن بیخودیمان، یک جا صبر نکردنمان، یک جا تحلیل غلطی که از اوضاع میکنیم، گاهی تأثیر میگذارد ــ [آن هم] تأثیرات تاریخی ــ یعنی اینجور مسیر را عوض میکند؛ لذا خیلی باید مراقبت کرد.
و البتّه زندگی امام صادق (علیه السّلام) زندگی فوقالعادهای است، زندگی عجیبی است، زندگی موفّقی است از لحاظ اشاعهی احکام الهی و روایات فراوانی که از آن بزرگوار و اصحاب ایشان داریم. البتّه این چهار هزار شاگردی که [برای حضرت] نقل میشود، شنونده خیال میکند که حضرت یک درسی شروع میکردند، چهار هزار نفر آنجا مینشستند؛ این [جور] نیست. در طول عمر این بزرگوار چهار هزار نفر از ایشان روایت کردهاند ــ آنطور که حالا در آن کتاب هست ــ ایشان چهار هزار نفر راوی دارند؛ چهار هزار شاگرد به این معنا است؛ نهاینکه حالا چهار هزار نفر مینشستند پای درس ایشان و ایشان درس میدادند.
و ماها دوریم از زندگی ائمّه؛ اطّلاعاتمان کم است، هم از کلماتشان، هم از بیاناتشان، روایاتشان، و حالات زندگیشان.
این قضایایی هم که در روایات ما است و نقل میشود که ایشان را بردند پیش منصور و منصور به ایشان شدّت خشم نشان داد، ایشان هم گفتند که «یابنعمّ! بزرگان، پیغمبران مظلوم واقع شدند، آنها بخشیدند، تو هم ما را ببخش»، اینها را بنده به طور قاطع میگویم دروغ است؛ به طور قاطع اینها واقعیّت ندارد. امام با هیچ کس اینجوری حرف نمیزند؛ چه آن وقتی که خطر کشته شدن باشد، چه خطر کشته شدن نباشد؛ هر چه؛ امام اصلاً اینجوری حرف نمیزند. راوی [این حرف] کیست؟ ربیع؛ راویاش ربیع خادم است! ربیع، خادم منصور است، یعنی همهکارهی منصور است؛ یک فرد درباریِ دروغگوی مثلاً اینجوری. این [شخص] آمده نقل کرده که امام صادق اینجوری گفت. خب این برای از بین بردن روحیهی شیعه ابزار خوبی است دیگر؛ لذا از نقل اینها مطلقا باید اجتناب کرد. بعضیها بیخودی نقل میکنند، در حالی که این روایات، روایات درستی نیست. ائمّه درس استقامت و درس ایستادگی و درس منطق [میدادند]؛ و در سخن گفتن با منطق، استدلال، طرف را گیر انداختن.
شما ببینید حضرت زینب در مجلس ابنزیاد، در مجلس یزید چه جوری حرف میزند! آن درست است؛ آن خط، خطّ درست ائمه است. هر کسی ایستادگی کند، در خطّ این بزرگواران دارد حرکت میکند. امروز هم اینهایی که در غزّه، در لبنان دارند ایستادگی میکنند، اینها در واقع در خطّ همین ائمّهی دین، ائمّهی هدیٰ دارند کار میکنند.
(۱ کافی، ج ۱، ص ۳۶۸ (با اندکی تفاوت)
(۲ رجال کشّی، ص ۱۵۶
(۳ رجال کشّی، ص ۱۵۷
مهمترین وظایف متقابل همسران
رعایت وظایف متقابل از سوی دو همسر تأثیر بسزایی در تحکیم و پایداری خانواده دارد و در اینجا به برخی از آنها اشاره میگردد.
1ـ حفظ از انحراف
خداوند در یک کلام، حقّ و وظیفة میان زن و شوهر را روشن نموده است: ﴿…هُنَّ لِبَاسٌ لَّکُمْ وَأَنتُمْ لِبَاسٌ لَّهُنَّ…: … آنها لباس شما هستند و شما لباس آنها (و هر دو زینت هم و سبب حفظ یکدیگرید)…﴾ (البقره/۱۸۷). لباس از یکسو، انسان را از سرما و گرما و خطر برخورد اشیاء به بدن حفظ میکند و از سوی دیگر، عیوب او را میپوشاند، و نیز زینتی است برای تن آدمی. این تشبیه که در آیة فوق آمده، اشاره به همة این نکات است. دو همسر یکدیگر را از انحرافها حفظ میکنند، عیوب هم را میپوشانند، وسیله راحت و آرامش یکدیگرند و هر یک زینت دیگری محسوب میشود. این تعبیر نهایت ارتباط معنوی مرد و زن و نزدیکی آنها به یکدیگر و نیز مساوات آنها را در این زمینه کاملاً روشن میسازد؛ زیرا همان تعبیر که دربارة مردان آمده، بدون هیچ تغییر دربارة زنان هم آمده است (ر.ک؛ مکارم شیرازی و دیگران، 1354، ج 1: 733).
بر اساس این آیه و نیز آیات و روایات دیگر، همسران مایة زینت هم هستند و عیبهای یکدیگر را میپوشانند و یکدیگر را محافظت میکنند و از گناه بازمیدارند.
صفحات: 1· 2
حقوق اعضای خانواده و تأثیر آنها در استحکام خانواده
الف) حقّ والدین بر فرزندان
امام سجّاد(ع) در رسالة حقوق خود حقّ پدر و مادر بر فرزندان را اینگونه بیان میفرماید: «حقّ مادرت این است که بدانی او تو را حمل کرده، آنگونه که کسی کس دیگر را حمل نکند و از شیرة جانش تو را خورانده، آنگونه که کسی دیگری را نخورانده است و به راستی، او با گوش، چشم، دست، پا، مو، پوست و تمام اندامش تو را نگهداری کرده است و از این نگهداری نیز خشنود و شاد و پیوسته در کار بوده است. حقّ پدرت این است که بدانی بهراستی او ریشة توست و تو شاخة اویی و چون او نبود، تو نیز نبودی. پس هرگاه در خویش چیزی دیدی که پسندیده آمد، آگاه باش که این نکویی در تو ریشه در پدرت دارد. بنابراین، خدای را ستایش نما و به اندازة آن نکویی، سپاسش دار، وَ لاَ قُوَّةَ إِلاَّ بِاللهِ» (حرّانی، 1363: 263). از اینجاست که انسان درمییابد که چرا خداوند مسألة نیکی به پدر و مادر و شکر زحمات آنها را مقدّمهای بر شکر خود شمرده است.
عوامل تحکیم خانواده در اسلام
عوامل فراوانی در تحکیم بنیان خانواده و سرزندگی آن مؤثّرند که در ذیل به مهمترین آنها پرداخته شده است:
1) حُسن معاشرت، تضمین تحکیم خانواده
2)حکومت نظم و انضباط در میان اعضای خانواده
3) توجّه به یکسانی در آفرینش
4) همکاری و همدردی
5) مشاوره با یکدیگر
6) وجود عشق، مهر و محبّت میان اعضای خانواده
7) آشنایی کامل اعضای خانواده با حقوق و وظایف خود
ده روش جهت ترغیب کودکان به انجام تکالیف مدرسه
وقتی کودکان تکالیف شان را انجام نمی دهند برخی والدین آن را شخصی تلقی کرده و به شدت عصبانی و ناراحت می شوند، در حالی که اصلا چنین نیست. کودک مایل نیست این کار را بکند و برای آن دلایل مختلفی دارد نه این که از شما خوشش نمی آید یا با شما لجبازی می کندچند روش برای تشویق کودکان به انجام دادن مرتب و منظم تکالیف مدرسه
کودکان از اینکه کاری کنند شما به آنها افتخار کنید لذت می برند. چند روش برای تشویق کودکان به انجام دادن مرتب و منظم تکالیف مدرسه شان وجود دارد که در این مقاله به آنها پرداخته شده است:
1.اختصاص فضایی برای انجام دادن تکالیف
یک نقطه آرام و ساکت برای کودک خود درنظر بگیرید تا او هنگام نوشتن تکالیفش کاملا حواسش جمع باشد.
2. برای هر کودک فضای مربوط به خودش را ترتیب دهید
به منظور به حداقل رساندن جروبحث و حواس پرتی، برای هر یک از کودکان خود، فضایی منحصر به خودشان در نظر بگیرید تا با توجه کامل تکالیف شان را انجام دهند.
3. هنگام انجام تکالیف، فناوری را دور نگهدارید
هنگام انجام تکالیف مدرسه ، کودکان نباید از موبایل و تبلت و یا هر نوع فناوری که حواس آنها را به جایی دیگر معطوف می کند، استفاده کنند.
4. برنامه ای منظم برای او آماده کنید
اگر کودک تان برنامه منظم روزانه داشته باشد، خود به خود به سراغ کارهایش می رود. می توانید بین برنامه های او، زنگ تفریح هم اختصاص دهید.
5. توقعات تان را از او روشن و مشخص بیان کنید
کودکان باید بدانند که نسبت به تکالیف شان از آنها چه انتظاراتی دارید. با آنها در این خصوص با حوصله صحبت کنید. برای او مرز تعیین کنید و در خصوص قوانین تان نیز ثابت قدم باشید.
6. از او تعریف و تمجید کنید
کودکان از اینکه کاری کنند شما به آنها افتخار کنید لذت می برند. البته می توانید هر از گاهی برای اینکه انگیزه او را در انجام دادن تکالیفش افزایش دهید، برای او جایزه ای تهیه کنید. البته این کار نباید دایما صورت گیرد تا تاثیرگذار باشد.
7. هرگز به او رشوه ندهید
رشوه دادن بدترین روشی است که برخی از والدین به کار می برند. در این صورت کودکان صرفا به منظور به دست آوردن امتیازات مادی کاری را انجام می دهند و هرگز از خود کار لذت نمی برند و حتی ممکن است، درس های شان را نیز یاد نگیرند. رشوه دادن فقط انگیزه کودکان را از بین می برد.
8. گاهی اوقات برخی از رفتارهای نامناسب را نادیده بگیرید
توجه زیاد نشان دادن به کودکان، مثلا زمانی که تکالیف شان را انجام نمی دهند و یا کاری را که وقتش نیست، انجام می دهند، آن رفتار نامناسب را تشدید می کند. بنابراین در این گونه مواقع، صبوری به خرج داده و آرام بمانید. هرگز عصبانیت به خرج ندهید.
9. انجام تکالیف، مسئولیت اوست، نه شما
خیلی مهم است که کودک تان از همین زمان، مسئولیت های خود را بشناسد. مثلا اگر دفتر یا کتابش را در مدرسه جا گذاشت، اگر خودش راه حلی پیدا کرد، عالی است اما اگر نتوانست، شما به او کمک نکنید و بگذارید با عواقب سهل انگاری خود روبه رو شود.
10. اگر لازم است، بگذارید کودک تان توبیخ شود
اگرچه این لحظات هم برای شما و هم برای او دردناک و سخت خواهد بود، اما او باید در قبال کارهای خود احساس مسئولیت کند و با پیامدهای اعمالش رو به رو شود.
ویژگی های افراد موفق
1 . بر روی آنچه مهم است تمرکز کنید:
تنها 24 ساعت در روز وجود دارد، اما در آن ساعت ها، کجا وقتی را برای خودتان صرف کنید؟ مردم موفق می دانند که در امروز و روز بعدشان چه اتفاقی می افتد. قبل از تماشای ویدیوهای یوتیوب ویروسی کار لازم را انجام دهید.
2. لیست های بی پایان :
لیست کارهای موجود وجود دارد، اما آنها تنها شامل پروژه های برتری هستند که امروز باید رویشان کار کنید. معمولا تکمیل سه عنصر کلیدی در روز به این معنی است که روز تولیدی و خوبی داشتید اگر آنها را تکمیل کنید، می توانید به پروژه های دیگرتان ادامه دهید. نگاه کردن به فهرست نامحدود کارها چیزی نیست که مردم فکر کنند. لیست وظایفتان را راحت قابل کنترل و قابل انجام کنید.
عوامل روان شناختی موثر بر انتخاب سبک زندگی
آنچه به زندگی انسان شکل می دهد، سبکی است کسبک زندگیه او برای زیستن برگزیده است. در این نوشتار به بیان 4 عامل مهم روان شناختی که بر انتخاب سبک زندگی موثر است، اشاره خواهیم کرد.
مقدمه
سبک زندگی، بخشی جدای ناپذیر از زندگی انسان است. درست تر آن است که گفته شود، سبک زندگی است که به زندگی انسان یک هویت مناسب می دهد و باعث شکل گیری ابعاد حیات او می شود. هیچ انسانی را نمی توانید بیابید که سبکی را برای زیستن خود انتخاب نکرده باشد.
سبک زندگی، مشی کلی فرد و الگوی غالبی انسان در جهت رسیدن به اهداف و غلبه بر مشکلات خود است. از همین روی سبک زندگی از دو بخش مهم تشکیل شده است:
مبانی نظری سبک زندگی: ریشه و پایه سبک زندگی برگرفته شده از مبانی نظری فرد و افراد یک جامعه است. باورها، ارزش ها، عقاید، انگیزه ها را می توان به عنوان مبانی نظری سبک زندگی برشمرد. این که چگونه فکر کنید و چه چیزهایی دارای اولویت در نزد شما باشد، بر روی انتخاب سبک زندگی شما تاثیر می گذارد.
فرهنگ عملی سبک زندگی: رفتارها و اعمالی که شخص انجام می دهد، بروزات رفتاری همان سبک زندگی است. نوع خوابیدن، نوع خوردن، نوع پوشش، نوع رفتار با دیگران، نوع طراحی ساختمان و منازل نمونه هایی از فرهنگ عملی سبک زندگی به شمار می آیند.
پرورش تقدیرالمعیشه در فرزندان
آیت الله حائری شیرازی
بعد از اینکه به فرزندانتان پول توجیبی میدهید، به آن فرزندی که پولش را بیخود خرج نکرده، جایزه هم بدهید؛ یعنی نگاه کنید که با این پول چه خریدهاند و به آن بچهای که درست خرج کرده، جایزه بدهید. به بقیه هم بگویید: از اول به شما گفتم که اگر پول را حرام کنید و برای عیاشی مصرف کنید، جریمه میکنم و از شهریهتان کم میکنم؛ اما اگر پول را بجا خرج کردید و با آن، ضرورتهای زندگی و مدرسه و چیزهای ماندنی خریدید، پورسانت هم میدهم و ماه دیگر، ده درصد اضافه میکنم.
📖 راه رشد، جلد چهار، صفحه ۲۰۵
در جهنم آرد میشوند
🔹 امیرالمؤمنین علیهالسلام فرمودند:
بیتردید که در جهنم یک آسیابی است که پنج گروه را آرد میكند .
1️⃣ دانشمندان بدكردار،
2️⃣ و قاریان گناهكار،
3️⃣ و حاکمان و زورمندان ستمكار،
4️⃣ و وزيران خيانتكار،
5️⃣ و عارفان دروغین.
🔹 امام علیهالسلام در ادامه فرمودند:
بیتردید در جهنم یک شهر به نام حَصينة قرار دارد .
🔹 مسلمانان گفتند:
يا اميرالمؤمنين! چه چیزی در آن شهر قرار دارد؟
🔸 امیرالمؤمنین علیهالسلام فرمودند:
دستهاى پيمان شكنان و عهدشکنان .
📚 پینوشت:
صدوق، محمد، الخصال، ج1، ص296، جامعه مدرسین.