رفتارهای که زندگی را ویران می کنند
اگر به دنبال این هستید تا زندگی آرام و لذت بخشی داشته باشید باید روی رفتارهای خودتان دقت داشته باشید تا رفتارهای که سبب تخریب رابطه شما میشود را مرتکب نشوید. این نوشتار به صورت اختصار به رفتارهای مخربی…
یکی از رفتارهای مخربی که اثرات زیانآور و جبرانناپذیری بر روابط بین همسران دارد، سرزنش و تحقیر و خرد کردن شخصیت یکدیگر است.
صفحات: 1· 2
چقدر می توان نسبت به کودکان سخت گیری کرد؟
از جمله چالش های تربیتی والدین این است که میزان سخت گیری به کودک باید تا چه حد باشد تا کودک از والدین حساب ببرد. متاسفانه اغلب خانواده ها در این زمینه دچار مشکل خواهند شد. زیرا گاهی کودک رفتارهایی از خود…
چقدر می توان نسبت به کودکان سخت گیری کرد؟
چقدر می توان نسبت به کودکان سخت گیری کرد؟
سخت گیری با کودک آزاری متفاوت است. سخت گیری یعنی اینکه نسبت به عمل زشت و قانون گریزی او واکنش جدی و قاطع از خود نشان دهید.
صفحات: 1· 2
خوش گفتاری در قرآن کریم (بخش دوم)
ارتباط کلامی دارای مولفه هایی است که یکی از این مولفه ها، خوش گفتاری در کلام است. در این نوشتار برآنیم که مصادیق خوش گفتاری را از منظر قرآن کریم مورد بررسی قرار دهیم. با ما همراه باشید.
قرآن کریم، کلام نیکو را سخنی عاری از خبائث می داند و سخنی که بلیغ، نیکو و مودبانه باشد و موجبات دشمنی را ایجاد نکند.
صفحات: 1· 2
تربیت به شیوه امام سجاد علیهالسلام(5)
محصول طلایی در تربیت
پدر و مادرهایی که دنبال گنج بینظیر فرزند صالح هستند باید پیش از هر چیز دانش و آگاهیهای لازم برای دستیابی به این گنج طلایی را کسب کنند و بعد قدمبهقدم با دقت و حوصله طبق نقشه پیش بروند تا به آن برسند؛ البته نقش توکل به خدا و توسل به اولیاء الهی هم بر هیچکس پوشیده نیست.
یک سؤال! یک کشاورز مزرعه گندم، در چه صورتی میتواند بهترین محصول را به دست بیاورد و یا به عبارت بهتر، باید از چه زمانی وقت و دقت صرف کند تا به بهترین محصول دست پیدا کند؟ از مرحلهِی چیدن محصولات؟ یا کمی زودتر، مثلاً از مرحلهِ سمپاشی؟ یا کمی زودتر، مثلاً از مرحله جداکردن علفهای هرز؟ یا کمی زودتر، مثلاً از مرحلهِی آبیاری؟ یا باز هم زودتر، مثلاً از مرحله نهرکشی و مرزبندی؟ یا باز هم زودتر، مثلاً از مرحلهِی بذرپاشی؟ یا باز هم زودتر، مثلاً از مرحله کودپاشی؟ یا باز هم زودتر، مثلاً شخمزنی؟ یا باز هم زودتر از این، مثلاً از مرحله صاف کردن زمین؟ یا خیلی زودتر، مثلاً از مرحله خرید زمین؟ یا باز هم زودتر از این، مثلاً از مرحله کسب دانش و آگاهی پیرامون کشاورزی؟
صفحات: 1· 2
با فرد مضطرب چگونه رفتار کنیم؟
وضعیت دنیا امروز بشر، مملو از محرک های اضطراب آور و استرس زا است و افراد نیاز دارند تا با فراگیری تکنیک های به یکدیگر در تامین آرامش و دوری از اضطراب کمک کنند. با راسخون همراه باشید تا چگونگی رفتار با…
در چند دهه اخیر، آمار ابتلا به اختلال اضطراب در سراسر جهان رشد چشمگیری داشته است. با توجه به شرایط جامعه امروز بشری که سرشار از محرک های اضطراب آور است، بهتر است درباره این اختلال اطلاعات جامعی در اختیار داشته باشیم تا در هنگام مواجهه با عوامل استرس آور بهترین عکس العمل را نشان دهیم.
صفحات: 1· 2
تربیت به شیوه امام سجاد علیهالسلام(4)
تعریف تربیت که همه آن را قبول دارند، این است: شناخت درست استعدادها و شکوفا کردن آنها و تشخیص نیازها و تأمین آنها. طبیعتاً از بخش دوم همین تعریف مشخص است دلیل اینهمه تفاوت در تربیت؛ چراکه هر کسی بر اساس نظرات و عقاید خودش، نیازها را تشخیص و اولویتبندی میکند و برای تأمین آنها قدم برمیدارد.
احتمالاً تا الان این بیت شعر را نشنیدهاید که «خشت اول چون نهد معمار صاف، باز معلوم نیست برود دیوار صاف»؛ ولی حتماً این بیت را حفظ هستید که «خشت اول چون نهد معمار کج، تا ثریا میرود دیوار کج» و چه ساختمانساز باشید و چه نباشید میدانید که واقعا هم اینطور است.
یکی از سختیهای ساختوساز همین است. اینکه برای اطمینان پیدا کردن از درست انجام شدن کار، نمیشود فقط به قدمهای ابتدایی اکتفا کرد. تمامی مراحل ساختمانسازی از تهیه زمین و نقشههای معماری گرفته تا گودبرداری و پیریزی و اجرای سازهفلزی تا تیغهچینی و کاشیکاری و سرامیککاری و حتی ایزوگام پشتبام، همه و همه باید با صرف وقت و دقت کامل، توسط متخصصان خودش انجام بشود تا درنهایت بتوانیم با خیال راحت بگوییم که این خانه درست بنا شده است. اما در نقطه مقابل کافی است یکی از مراحل حتی مرحلهای که بهظاهر کمارزشتر و ناپیداتر است، درست انجام نشود، آن وقت قضیه عوض میشود و باید دوباره به آن مرحله برگشت و از آنجا به بعد را مجدد انجام داد. اگر این مرحله، از مراحل اولیه باشد، عملاً هر چه زحمت کشیده شده، هدر میرود و ما میمانیم و یک دنیا قرض و قسط و خستگی و پشیمانی.
البته این مسئله که «همیشه قدمهای اول مهمترند»، مخصوص ساختوساز نیست. بلکه در تمامی کارها و مسائل، باید توجه ویژهای به مراحل اولیه داشت، از انتخاب محل زندگی و رشته تحصیلی و شغل گرفته تا انتخاب همسر و حتی تربیت فرزند.
امام سجاد علیهالسلام در ادامه دعای خود برای فرزندان، از خداوند میخواهد که آنها را در خردسالی از نعمت تربیت بهرهمند کند:
وَ رَبِّ لی صَغیرَهُمْ؛ و خردسالشان را برایم تربیت کن[1].
اما تربیت یعنی چه و چرا با اینکه تقریباً تمامی انسانها مدعی هستند که از بهترین روشهای تربیتی استفاده میکنند، باز هم شاهد اینهمه تفاوت و ناهنجاری تربیتی هستیم؟
تعریف تربیت که همه آن را قبول دارند، این است: شناخت درست استعدادها و شکوفا کردن آنها و تشخیص نیازها و تأمین آنها. طبیعتاً از بخش دوم همین تعریف مشخص است دلیل اینهمه تفاوت در تربیت؛ چراکه هر کسی بر اساس نظرات و عقاید خودش، نیازها را تشخیص و اولویتبندی میکند و برای تأمین آنها قدم برمیدارد.
به طور مثال وقتی شما یک پسر بچه تپل را میبینید که گرانترین لباسها را پوشیده و در حالی که یک دستش موبایل و دست دیگرش بطری نوشابه است، مشغول غر زدن و بیادبی به مادرش است؛ متوجه میشوید که والدین این پسر بچه، مهمترین نیازهای او را فقط و فقط خوراک، خواب، پوشش و بازی آن هم بدون هیچ حد و مرزی در هیچکدام، تشخیص دادهاند و بسیار هم تلاش کردهاند تا این نیازها را تأمین کنند و حالا خروجی تربیتشان دارد به آنها بیتربیتی میکند!
اما در تربیت اسلامی قضیه فرق میکند. مهمترین تفاوت را میتوان در همان فراز دعا که چند خط پیش خواندیم، پیدا کنیم. امام سجاد علیهالسلام در دعای خود از خداوند میخواهد تا او فرزندانش را تربیت کند. البته این دعا به معنای شانه خالی کردن از بار مسئولیت تربیت نیست و معصومین علیهمالسلام هم هرگز به ما دستور ندادهاند که در تربیت فرزند صرفاً به دعا کردن اکتفا کنیم و دست به هیچ اقدامی نزنیم، بلکه معنای این دعا و سایر دعاهای مشابه آن، این است که تربیت صحیح، تربیتی است که دستورالعملهایش تماماً مورد تأیید خدا باشد و تنها راه شناخت و فهم این دستورالعملها، مراجعه به آموزههای فرستادههای الهی و اوصیای آنان است. ناگفته پیداست که چقدر فرق وجود دارد بین افرادی که بر اساس روش دینی فرزندانشان را تربیت میکنند با کسانی که ملاکشان فقط و فقط آموزههای غربی است منهای دین.
و چه هشدار سختی است این روایت پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله به چنین پدرانی: رُوِی عَنِ النَّبِی ص أَنَّهُ نَظَرَ إِلَی بَعْضِ الْأَطْفَالِ فَقَالَ وَیلٌ لِأَوْلَادِ آخِرِ الزَّمَانِ مِنْ آبَائِهِمْ فَقِیلَ یا رَسُولَ اللَّهِ مِنْ آبَائِهِمُ الْمُشْرِکینَ فَقَالَ لَا مِنْ آبَائِهِمُ الْمُؤْمِنِینَ لَا یعَلِّمُونَهُمْ شَیئاً مِنَ الْفَرَائِضِ وَ إِذَا تَعَلَّمُوا أَوْلَادُهُمْ مَنَعُوهُمْ وَ رَضُوا عَنْهُمْ بِعَرَضٍ یسِیرٍ مِنَ الدُّنْیا فَأَنَا مِنْهُمْ بَرِیءٌ وَ هُمْ مِنِّی بِرَاءٌ؛ رسول اکرم صلیاللهعلیهوآله به تعدادی از کودکان نگاه کرد، سپس فرمود: وای بر فرزندان آخرالزمان از پدرانشان. عرض شد یا رسولالله از پدران مشرک آنها؟ فرمود: نه بلکه از پدران مسلمانشان که هیچچیز از فرایض مذهبی را به آنان نمیآموزند و اگر خود فرزندان پارهای از مسائل دینی را فراگیرند آنها را بازمیدارند و تنها به این قانع هستند که فرزندانشان متاع ناچیزی از دنیا به دست آورند، من از این قبیل پدران بری و بیزار هستم و آنان نیز از من بیزارند[2].
اما صحبت از خشت اول است و اولین قدمهای تربیت. قبل از هر چیز خوب است این روایت زیبای امام صادق علیهالسلام در مورد ضرورت تربیت دینی فرزندان را بخوانیم تا بدانیم وظیفه پدر و مادرها فقط رشد جسمی و مهارتی و علمی فرزندان نیست و نسبت به رشد دینی و معنوی آنها هم وظیفه دارند. سُئِلَ الصّادِقُ علیهالسلام عَنْ قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ: «قُوا اَنْفُسَکمْ وَ اَهْلِیکمْ ناراً» کیفَ نَقِیهِنَّ؟ قالَ: تَأْمُرُونَهُنَّ وَ تَنْهَوْنَهُنَّ؛ از امام صادق علیهالسلام درباره این فرمایش خدای عزوجل «خودتان و بستگانتان را از آتشی که هیزم آن، بدنهای مردم و سنگهاست نگه دارید»[3] سؤال شد که چگونه آنها را از آتش نگه داریم؟ فرمود: آنان را امر [به کارهای واجب] و نهی [از کارهای حرام] کنید[4].
اما این تربیت باید از چه زمانی آغاز شود تا به موفقیت برسد؟ در قطعههای قبل خواندیم که تربیت دینی فرزند خیلی زود شروع میشود، خیلیخیلی زودتر از آنچه تصور میکنیم، حتی قبل از تولد فرزند، حتی قبل از بارداری و حتی قبل از ازدواج. به امید خدا در قطعههای بعد احادیثی که مراحل تربیت فرزند را بیان کردهاند میخوانیم؛ اما قبل از اینکه بنشینیم پای سخنان معصومین علیهمالسلام، لازم است با نگرش اهلبیت علیهمالسلام به فرزند بیشتر آشنا بشویم.
امیرالمؤمنین علیهالسلام در حدیثی تأملبرانگیز فرمودهاند: ما سَألتُ ربِّی أولادا نُضْرَ الوَجهِ، ولاسَألتُهُ وَلَدا حسَنَ القامَةِ، ولکنْ سَألتُ ربِّی أولادا مُطِیعِینَ للّهِ وَجِلِینَ مِنهُ؛ حتّی إذا نَظَرتُ إلَیهِ وهُو مُطیعٌ للّهِ قَرَّت عَینی؛ من از پروردگار خود نه فرزندانی زیبارو خواستم و نه فرزندی خوش قد و قامت، بلکه از پروردگارم فرزندانی خواستم که فرمانبردار خدا باشند و از او بترسند تا وقتی به او نگاه کنم و ببینم از خداوند فرمان میبرد، چشمم روشن شود[5].
دقت در این حدیث یک نکته بسیار مهم برای ما دارد. اینکه همان ملاکی که با آن برتری واقعی افراد بر یکدیگر مشخص میشود و خداوند در قرآن هم به آن تصریح کرده و فرموده است: إِنَّ أَکرَمَکمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقاکم؛ همانا برترینِ شما در نزد خدا، باتقواترینِ شماست[6]. همان ملاک در برتری فرزندان هم وجود دارد و والدین وظیفه دارند فرزندان خود را اینگونه تربیت کنند؛ اما آیا ما هم چنین نگرشی به فرزندان خود داریم؟
پینوشت:
[1]. صحیفه سجادیه، صفحه 120، دعای 25
[2]. جامعالاخبار، صفحه 106.
[3]. سوره تحریم، آیه 6.
[4]. من لا یحضره الفقیه، جلد 3، صفحه 442.
[5]. بحارالأنوار، جلد 104، صفحه 98، حدیث 66.
[6]. سوره حجرات، آیه 13.
منبع: راسخون