قدم های کوچک برای تغییرهای بزرگ
اين که شما دوست داريد در خودتان و زندگي تان تغييرات مثبت و بزرگي ايجاد کنيد بسيار عالي است و اين که همت عالي داريد و به تغيير و تحول هاي کوچک قانع نيستيد بسيار خوب است و اساساً همين روحيه کمال طلبي شماست که زمينه ساز رشد و پيشرفت هاي عظيم مي شود. اما بايد توجه داشته باشيد که براي تغييرهاي بزرگ بايد قدم هاي کوچک برداريد. اگر شما قصد فتح بلندترين قله ها را داشته باشيد بايد با همين قدم هاي کوچک شروع کنيد. سعي در برداشتن قدم هاي بسيار بزرگ عملاً امکان موفقيت شما را از بين مي برد. اساساً ذهن انسان، از کارهاي بزرگ مي ترسد و به واسطه همين ترس، تغيير را به تأخير مي اندازد و يا حتي از آن منصرف مي شود. براي اين که اين ترس و نگراني ذهني ايجاد نشود، بايد بازه هاي زماني کوتاه مدت را در نظر بگيريد؛ به عنوان مثال، اگر مي خواهيد قدرت کنترل خشم را در خود تقويت کنيد به جاي اين که بگوييد من از امروز، مي خواهم هرگز عصباني نشوم بايد بگوييد من مي خواهم تا آخر شب خشمم را کنترل کنم. هم چنين درباره تغييرات ديگر بايد اعلام و تعهد ذهني تان اينطور باشد که: من مي خواهم تا آخر شب دروغ نگويم و تا آخر امروز پشت سر کسي حرف نزنم. تمرکز و نگاه تان بايد به گونه اي باشد که گويي تصميم داريد امروز (فقط امروز) فلان کار را انجام دهيد يا ترک کنيد. ذهن انسان کارهاي کم و کوچک را مي پسندد و استقبال مي کند. وقتي شما قرار است کاري را امروز (فقط امروز) انجام دهيد در عمل، احساس مي توانم به شما دست مي دهد و فکر مي کنيد مي توانيد هرطور هست امروز را از خود مراقبت کنيد و موفق شويد. بعد از آن شما بايد اين تصميم هاي کم و کوتاه خود را تمديد کنيد و فردا صبح که از خواب بيدار شديد دوباره همين عهد و پيمان را براي روز جديد در برنامه خود داشته باشيد. استمرار اين کار و تمرکز و جديت در برداشتن قدم هاي کوچک، حتماً نتيجه بخش خواهد بود.
ضمناً مي توانيد بخشي از ساعات يک روز را با خود متعهد شويد. مثلاً بگوييد: « من مي خواهم از الان تا سه ساعت ديگر مراقب باشم که حتي به شوخي دروغ نگويم، اين که احترام پدر و مادرم را حفظ کنم و امروز مراقب نگاهم باشم که آنچه را که خدا نمي پسندد نگاه نکنم.»
يادتان باشد همه کساني که موفقيت هاي بزرگي را تجربه و تغييرات مثبت، عظيم و پايداري را در زندگي شان ايجاد کردهاند با همين قدم هاي کوچک و تصميم هاي روزانه و کوتاه مدت شروع کرده و ادامه داده اند.
ببینید اینها چگونه ازدواج کردند؟
بهترین دخترهای عالم، حضرت زهرا (علیهاالسلام)بود. بهترین پسرهای عالم و بهترین دامادها هم، حضرت امیرالمؤمنین (علیه السلام)بود. ببینید اینها چگونه ازدواج کردند؟
هزاران جوانِ زیبا و با اصل و نسب و قدرتمند و محبوب به یک تار موی علی بن ابیطالب(علیه السلام) نمیارزند. هزاران دختر زیبا و بااصل و نسب هم به یک تار موی حضرت زهرا(علیهاالسلام)نمیارزند. آنهایی که هم از لحاظ معنوی و الهی آن مقامات را داشتند، هم بزرگان زمان خودشان بودند. ایشان دختر پیامبر(صلی الله علیه و آله)بود. رئیس جامعه اسلامی. حاکم مطلق. او هم که سردار درجهی یک اسلام بود. ببینید چطوری ازدواج کردند؟ چه جور مِهریهی کم، چه جور جهیزیّهی کم. همه چیز با نام خدا و با یاد او. اینها برای ما الگو هستند. همان زمان هم جاهلانی بودند که مِهریّهی دخترانشان بسیار زیاد بود مثلاً هزار شتر. آیا اینها از دختر پیامبر(صلی الله علیه و آله) بالاتر بودند؟ از آنها تقلید نکنید. از دختر پیامبر(صلی الله علیه و آله) تقلید کنید، از امیرالمؤمنین(علیه السلام) تقلید کنید.
مقام معظم رهبری مدظله العالی/خطبهی عقد مورخهی ۱۷/اردیبهشت/۱۳۷۵
شما نگاه کنید به دختر پیغمبر اکرم(صلی الله علیه وآله)، بهترین دخترهای عالم، فاطمه زهرا (سلام الله علیها) بود. بهترین زنهای اولین و آخرین، فاطمه زهرا(سلام الله علیها)بود. هرگز دختری و زنی به آن خوبی، به آن شرافت و به آن عظمت نیامده است. همه زنهای عالم از اوّل تا آخر در مقابل او مثل خدمت کارهایی هستند. مثل ذرّاتی هستند در مقابل خورشید جهان افروز. شوهرش هم امیرالمؤمنین (علیه السلام)، بهترین مردان عالم. اگر چنانچه همهی فضائل و مکارمشان را جمع کنیم. همهی مردان عالم به یک ناخن او هم نمیرسند؛ این دو مظهر عظمت، مظهر زیبایی و فضیلت، با همدیگر ازدواج کردند. جهیزیّهشان همان چند قلم ارزان قیمتی بود که در کتابها نوشتهاند و ضبط کردهاند: یک تکّه حصیر،یک تکّه لیف خرما،یک دست رختخواب و یک دستاس، یک کوزه، یک کاسه همهاش را اگر چنانچه به پول امروزی روی همدیگر بگذارند، معلوم نیست که چند هزار تومان مختصری بیشتر بشود.
همان مهریّه را از امیرالمؤمنین(علیه السلام)گرفتند و پولش را دادند جهیزیّهی مختصری را فراهم کردند و بردند خانهی شوهر. حالا ما نمیگوییم دخترهای ما مثل فاطمه زهرا(سلام الله علیها) جهیزیّه بگیرند. نه دخترهای ما مثل فاطمه زهرا هستند و نه خود ماها مثل پدر ایشان هستیم و نه پسرهای ما مثل امیرمؤمنان(علیه السلام)، شوهر فاطمه زهرایند. ما کجا و آنها کجا؟ زمین تا آسمان با هم فرق داریم. اما معلوم میشود راه، آن راه است. جهت، آن جهت است. جهیزیّه را مختصر بگیرید. به این و آن نگاه نکنید، خرج زیادی نکنید. کار را برای کسانی که ندارند مشکل نکنید.
مقام معظم رهبری مدظله العالی/خطبهی عقد مورخهی ۵/فروردین/۱۳۷۲
جهیزیّهی فاطمه زهرا (سلام الله علیها)، به قدری بود که شاید دو نفر آدم با دست میتوانستند از این خانه بردارند ببرند آن خانه. ببینید افتخار اینهاست.
ارزش اینهاست. آیا پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله)نمیتوانستند یک جهیزیّهی مفصل تشکیل دهند؟ اگر پیامبر(صلی الله علیه وآله) اشارهای میکردند، این مسلمانانی که در اطراف ایشان بودند، بعضیهایشان هم آدمهای متمکّنی بودند، پول هم داشتند، از خدا میخواستند که بیایند یک هدیهای بدهند، کمکی بکنند. نکردند. چرا نکردند؟ این برای این است که من و شما یاد بگیریم. و الّا بنشینیم و تعریف کنیم و خوشمان بیاید و بعد هم یاد نگیریم، چه فایدهای دارد؟استفادهاش را نمی بریم. نسخهی طبیب را که انسان نباید بگذارد روی طاقچه تماشا کند. باید عمل کنیم تا بهرهاش را ببریم. رژیم غذایی را باید عمل کنید تا فایدهاش را ببرید. اینها رژیم غذایی روح است، رژیم غذایی صحّت جامعه است. صحّت خانواده است. باید عمل شود. ساده برگزار کنید.
مقام معظم رهبری مدظله العالی/خطبهی عقد مورخهی ۵/آذر/۱۳۷۵
راه کارهای گسترش عفاف در جامعه و آثار آن
چکیده
«عفاف»؛ حالتی نفسانی است که با اجتناب از تن دادن به خواهش ها، تمایلات فطری و خارج نشدن از حدّ اعتدال حاصل می شود و شخص عفیف؛ کسی است که بتواند در حدّ اعتدال، شهوات و غرایز خود را مهار نماید. «عفاف» یکی از اساسی ترین تعالیم اخلاقی اسلام به شمار میرود و مسلمانان وظیفه دارند با رعایت موازین آن، حریم زن و مرد را پاس داشته و خود را از انحرافات اخلاقی و اجتماعی حفظ کنند. این امر بر استحکام نهاد خانواده و کاهش آمار طلاق تأثیر خواهد گذاشت و سلامت جامعه اسلامی و آرامش روانی افراد را تضمین خواهد کرد. این تحقیق با جمع آوری اطلاعات از منابع روایی، تفسیری، اخلاقی و… نگرشی نو به راهکارهای گسترش عفاف در جامعه داشته و آن را به روش توصیفی و نظری بررسی کرده است. پژوهش حاضر در سه فصلِ: کلّیات، راهکارهای گسترش عفاف و پیامدهای آن، تنظیم گردیده است. در بخشی از نتیجه آمده است: اهمیّت عفاف بهعنوان یکی از اساسیترین قوانین الهی بر هیچ متفکّری پوشیده نیست و اسلام با مطرح کردن آن، تدابیری اساسی در حوزه خانواده و اجتماع اندیشیده است. امروزه باید برای گسترش عفاف در جامعه و ایجاد امنیت اجتماعی و اخلاقی، اموری از جمله امربه معروف و نهی از منکر، تقویت باورهای دینی و معرفی الگوی مناسب به فرزندان، تربیت صحیح آنان و … را به کار بست. بنابراین برای داشتن جامعه ای سالم، همه باید پاسدار عفاف باشند. یعنی از یک سو؛ زنان جامعه اسلامی باید از خودنمایی، خودآرایی و دلربایی در محیط بیرون از خانه پرهیز کنند و از سوی دیگر؛ مردان جامعه نیز از چشمچرانی و هوسرانی اجتناب ورزند.
کلیدواژه
عفّت، حجاب، حریم، آرامش، خانواده، جامعه، حکومت.
مقدمه
«عفاف» در تعالیم اسلامی در حقیقت پدید آمدن حالتی برای نفس است که بر کنترل شهوات و جلوگیری آن در خروج از مرز اعتدال دلالت میکند. از آنجا که عدم رعایت عفاف به عنوان یکی از مهمترین معضلات جامعه امروز بشمار میرود، سزاست جهت صیانت از کیان جامعه اسلامی تدابیری اساسی اندیشیده شود؛ چرا که به نظر میرسد با ادامه روند کنونی، جوانان در معرض خطراتی چون بدحجابی، افزایش بی بندو باری، ایجاد روابط نامشروع و انحطاط اخلاقی قرار گرفته و بنیان خانواده متزلزل گردد. امروزه غفلت در امور دینی به خصوص «عفاف»، عواقب جبران ناپذیری مانند بالارفتن سن ازدواج، فروپاشی بنیان خانواده، افزایش طلاق، ضعف ایمان و سستی باورهای دینی و افزایش فساد و انحراف افراد و… را در پی خواهد داشت و عدم رعایت آن، منجر به سقوط ارزشهای انسانی و انحطاط اخلاقی انسانها خواهد شد.
معنای لغوی عفاف
واژه «عفاف» در زبان عرب از ریشه «ع. ف. ف» است و با فتح حرف اوّل، به معنای «عفاف، پارسایی و پرهیزگاری، نهفتگی، پاكدامنی، خویشتنداری» است.
معنای اصطلاحی عفاف
در بیان معنای اصطلاحی عفاف آمده است: عفّت پدید آمدن حالتی برای نفس است که به وسیله آن از فزونخواهی شهوت جلوگیری شود.
ابعاد عفاف
از آنجا که «عفاف» به معنای خودداری و خود نگهداری از هرگونه امر ناپسند است، همین امر قلمرو عفاف را توسعه بخشیده و تمام اعضای ظاهری و تمام قوای باطنی بدن را فرامیگیرد و به همه ابعاد وجودی انسان سرایت میکند. پس ابعاد مختلف عفاف را میتوان با تقسیمبندی ذیل مورد بررسی قرارداد:
1. عفاف در رفتار (عفّت کردار)؛
2. عفاف در گفتار (عفّت کلام)؛
3. عفاف در افکار (عفّت اندیشه).
1. عفاف در رفتار
مقصود از «عفاف» در رفتار اعمال و افعالی است که به واسطه اعضاء و جوارح پدید می آیند. در ادامه به بیان چند مورد از عفاف در رفتار اشاره می شود:
1.1. عفاف در نگاه
ارزش و اهمیّت این موضوع از این جهت است که چشم، دروازه دل است. آنچه از این دریچه وارد وجود شخص میشود گاهی او را به سرمنزل سعادت و گاه به ورطه سقوط و ذلّت می کشاند. ازآنجاکه خداوند، خالق انسان است و نسبت به تمام صفات و اخلاقیات او آگاهی کامل دارد، از همین رو عفّت در نگاه را توصیه نموده و میفرماید:«و به مردان با ایمان بگو كه دیدگان خود را فرو بخوابانند… .» (نور/30).«و به زنان باایمان بگو كه دیدگان خود را فرو بخوابانند… .» (همان/31).بنابراین رعایت عفّت نگاه و پرهیز از چشمچرانی، پاکی جان و روان انسان را در پی خواهد داشت که باسعادت مرد و زن و نسل انسانی در ارتباط است.
1.2. عفاف در پوشش
یکی از مهمترین مصادیق «عفاف» مسئله حجاب و پوشش است. نفس انسان به او امر میکند زیبایی های جسمی خود را نمایان کند تا بیشتر مورد توجّه دیگران باشد. عفّت در پوشش؛ آن است که انسان از پوشیدن لباس های تنگ و چسبان یا نازک و بدننما که موجب جلب نظر دیگران و خودنمایی می شود، اجتناب کند و وقار و سنگینی را برگزیند.امام علی (ع) میفرماید:«شما را به پوشش لباس ضخیم توصیه میكنم، چرا كه هر كس لباسش نازك باشد، دینش نازك است.» (حرانی، 1382 ش: 342).
1.3. عفاف در زینت و آرایش
تمایل آدمی به زیبایی و جمال، یکی از خواسته های فطری بشر است. آیین مقدس اسلام نیز به موضوع زیبایی، زیبادوستی و پیرایش توجّه مخصوصی دارد و پیروان خود را به زیبایی و آرایش و استفاده از نعمتها توصیه میکند تا یکی از خواهش های طبیعی بشر یعنی جمال دوستی وی اغناء شود. در این رابطه امام حسن مجتبی (ع) میفرمایند:«خداوند زیباست و زیبایی را دوست دارد؛ پس خود را برای پروردگارم زیبا میسازم.» (احسایی، 1405 ق:1/321).بنابراین اسلام از زینت، آرایش و آراستگی نهی نمی کند، بلکه آنچه مورد مذمّت قرآن کریم و اسلام است «تبرّج» و آشکار ساختنِ زینت در محافل اجتماعی و برای غیر محارم است.
ملاقات با کودک
در مدت نگهداری با توجّه به فلسفه آن، حفظ روابط اجتماعی کودک، باید در نظر باشد. سرپرست و نگهدارنده او حق ندارد کودک را از ملاقات با پدر یا مادر و یا حتی سایر خویشاوندان بازدارد. البته فقها در این زمینه، بیش تر ملاقات با مادر یا پدر را مطرح کرده اند (نجفی، 1366: 292).
2. عفاف در گفتار
یکی دیگر از ابعاد عفاف، عفّت در کلام و سخن است. سخن، سرمایه انسان و ملاک اعتبار و ارزش اوست. انسانی که به گفتار خود اهمیّتی قائل نباشد، از ارزش خود در بین مردم می کاهد. از آن جمله دروغگویی که مصداق مناسبی برای انسان بیعفّت در گفتارش هست.
از سوی دیگر مسئله مهمی که باید در هنگام سخن گفتن رعایت شود، بحث آهنگ و لحن کلام است. اثر تحریک آمیز صدای زن، توسط روانشناسان مورد بررسی قرارگرفته است. از جمله ایشان مارتین موریسن، روانشناس معروف کانادایی به این نتیجه رسیده که:«صدا؛ اوّلین محرك و عامل جنسی به شمار میآید … .» (پاکنژاد، 1369 ش: 20/182).خداوند متعال همواره انسان را از گفتار منافی عفاف نهی فرموده و به رعایت عفّت کلام دعوت مینماید. پس شایسته است انسانها نیز در مقام بندگی حق قرار گیرند و با رعایت ادب، نرمی، محبت و… با دیگران سخنگویند و از دروغ، بُهتان، ناسزا و … دوری گزینند و موجبات گسترش عفّت کلام را در بین افراد جامعه فراهم نمایند.
3. عفاف در افکار
«عفاف» در فکر و اندیشه بهمعنای مهار و مدیریت افکار است تا وارد عرصههای آلوده و خلافِ عفّت نشود و شخص، با اندیشه پاک به زندگی بپردازد. تفکّر و اندیشه از اهمیّتِ والایی برخوردار است و هر قدر فکر انسان متعالیتر و با فطرت کمالجوی او بیشتر منطبق باشد، سریعتر راه تکامل را میپیماید. امام علی (ع) میفرماید: «هر آن کس که عقل دارد، عفّت میورزد. ازاینرو عقل و تفکّر یکی از عوامل مؤثر در تعدیل خواهشهای نفسانی و رام کردن غرایز بشری است. پس انسان برای رسیدن به زندگی حقیقی و سعادتمندانه محتاج اندیشه است.» (رسولی محلاتی، 1386 ش: 2/130).
راهکارهای گسترش عفاف
در راستای بیان راهکارهای گسترش عفاف می توان سه بُعد فردی، خانوادگی و اجتماعی را مورد بررسی قرارداد. در ادامه به نقش هر یک اشاره خواهد شد.
فردی
علاوه بر اینکه افراد با کمک یکدیگر میتوانند در گسترش فرهنگ عفاف مؤثر باشند، فرد به تنهایی نیز در این زمینه نقش بسزایی دارد که در ادامه به راهکارهایی درباره «نقش فرد در گسترش فرهنگ عفاف» به تفصیل اشاره می شود:
1. تقویت باورهای دینی
اوّلین گام و حرکت اصولی در گسترش فرهنگ عفاف، آشنایی کامل با دین و تقویت اعتقادات اسلامی در بین افراد جامعه بهخصوص بانوان است. برای نمونه قرآن کریم در بُعد عفاف در پوشش میفرماید:«ای پیامبر! به زنان و دختران و زنان مؤمنان بگو كه خویشتن را به جلباب (چادر) بپوشانند برای اینكه آنها (به عفّت و حریّت) شناخته شوند.» (احزاب/59).
2. احیاء امربه معروف و نهی از منکر
امربه معروف و نهی از منکر، از فروعات بنیادین دین مقدس اسلام به شمار میرود. امام باقر (ع) در بیان ضرورت آن می فرماید:«امربه معروف و نهی از منكر فریضه بزرگ الهی است كه همه واجبات با آن برپا می شود و بهوسیله آن امنیت برقرار میگردد، كسب و كار مردم حلال و حقوق افراد تأمین می شود و در سایه آن آبادانی میآید و از دشمنان انتقام گرفته می شود و كارها رو به راه می گردد.» (حر عاملی، 1409 ق: 11/395).
3. تقویت غیرت مرد و حیای زن
«غیرت» حس درونی است که آفرینش برای محافظت و نگاهبانی از حریم خانواده و پاسداری از نسل در وجود مرد نهاده است، بنابراین می خواهد ناموس خود را از دسترس کامجویی دیگران محفوظ داشته و همسر خود را تنها در انحصار خود نگه دارد. قرآن کریم در این زمینه میفرماید: «مردان را بر زنان حق تسلط و نگهبانی است.» (نساء/34). زن مسلمان نیز موظّف است با حفظ و تقویت شرم و حیای خدادادی خود، موجبات حفظ و پاکدامنی و عفّت خویش را فراهم آورد.
خانوادگی
خانواده نیز به عنوان یکی از نهادهای مؤثر در این عرصه، بهتر می تواند چنین ارزش هایی را محقق و زمینه های تعمیق و گسترش آن را فراهم نماید، از جمله:
1. رعایت خدامحوری در زندگی؛
اوّلین موردی که باید همواره در زندگی به آن توجّه داشت، جایگزینی خدامحوری و توجّه به اصل توحید و وحدانیت خداوند، به جای خودمحوری هست، چرا که پیامبر بزرگوار اسلام نیز این اصل را به عنوان محتوای تعلیم و تربیت انسان ها اعلام کرد.«بگویید خدایی جز الله نیست، تا رستگار شوید.» (کلینی، 1363 ش:1/176).ایمان و اعتقاد به این اصل، سبب تصحیح رفتار و اخلاق، تزکیه نفس و پیشه کردن عفاف و در نتیجه رستگاری انسان میشود.
2. مأنوس کردن فرزندان با قرآن کریم و معارف دینی؛
یکی از عواملی که میتواند جوانان را از انحرافاتی مانند بیعفّتی، بیحجابی و … حفظ نماید، «ارتباط و اُنس با قرآن کریم» است، در این میان والدین، نقش بسزایی را ایفا خواهند نمود. امام صادق (ع) در این زمینه میفرماید:«هركس قرآن بخواند در حالیكه جوان مؤمنی باشد، قرآن با گوشت و خونش عجین میگردد.» (کلینی، 1365 ش:2/603).
3. بیداری فطرت انسانی
«فطرت در انسان» ابتدا به صورت بذرهایی است که در زمینِ وجودی انسان پاشیده شده است و باید با تربیت صحیح شکوفا شده و صفات عالی انسانی را ثمر دهند، تنها در این صورت است که انسان به فعلیّتی که شایسته اوست و انسانیت نامیده میشود، میرسد بنابراین تعلیم و تربیتِ نادرست، فطرت انسانی را مکدّر میسازد و جلوی رشد و ترقّی آن را میگیرد.
ازاینرو بر هر خانواده ای واجب است با دقت و آگاهی لازم، فرزندان را با احکام و مبانی دین آشنا نموده و وادارشان نمایند تا دستورات دینی همچون رعایت عفّت را در زندگی خود به اجرا درآورند. همچنین با یادآوری آثار تخریبیِ بی عفّتی و گناه به خصوص رفتارهای نامشروع، آنان را برای مقابله با هوای نفس خود آماده نمایند.
4. معرفی الگوهای مناسب برای فرزندان
انسان فطرتاً اسوه پذیر است و از نظر روانی طالب شخصیتی است که او را الگوی خویش قرارداده و در اعمال و افکارش از او تبعیت نماید. در مسائل اساسیِ تربیتی؛ پیامبر اکرم (ص) برای مردم اسوه است. «هر آینه رسول خدا (ص) برای شما الگویی خوب و نمونه ای كامل است.» (احزاب/21). آری پیامبران و معصومین (علیهم السلام) در هر عصر و زمان، الگوی بشریت میباشند.
فواید اعتقاد به بَداء
بَداء در حوزه اعتقادی و عملی آثار ارزشمندی دارد. مهمترین اثر اعتقاد به بَداء، اثبات قدرت مطلق خداست و همچنین با اعتقاد به بَداء، فرق بین علم خالق و مخلوق -گرچه انبیا و اوصیا باشند- ظاهر میگردد (خویی، 1384 ش:540-538)؛ چرا که احتمال وقوع بَداء از طرف خداوند، در علم ائمه (ع) وجود دارد.مهمترین اثر بَداء در زمینه انسانشناسی، نفی جبرگرایی و ایجاد روحیه تلاش است. اعتقاد به اینکه میتوان سرنوشت را تغییر داد، عبد را بهسوی مولا میکشاند و او را امیدوار به استجابت دعا ساخته و از معصیت دور میسازد (طاهری،1378 ش: ص 41).
اجتماعی
اینک به بررسی راههای گسترش عفاف در بعد اجتماع پرداخته میشود.
الف) نقش نهادهای فرهنگی
اگر مسئولین حوزه فرهنگ در سطح جامعه، ضرورت بحث «عفاف» را بهدرستی درک کرده باشند، زمینه گسترش فرهنگ عفاف فراهم خواهد آمد. در ادامه به برخی از وظایف تخصّصی دستگاهها در محور فرهنگ اشاره میشود:
1. الف) وزارت آموزش و پرورش
آموزش و پرورش به عنوان بزرگترین و پرجمعیتترین نهاد آموزش و تربیتی در صورت ساماندهی مناسب، نقش بسیار مهم و مؤثری را در مهار مفاسد اجتماعی و اشاعه فرهنگ عفاف خواهد داشت. در ادامه برخی از این وظایف پیشنهاد می شود:
-بکارگیری مربیان متدیّن؛
-تدوین کتب؛
-برگزاری مسابقات؛ (اجرای مسابقات فرهنگی ـ هنری و عملی باهدف جهتدهی به افکار نسل جوان با موضوع عفاف و حجاب و نظرسنجی از جوانان در تهیه طرح ها و برنامه های مناسب در زمینه عفاف)؛
-آموزش احکام شرعی عفاف و حجاب از طریق استفاده از قابلیتهای علمی و تجربی طلاب آگاه و جوان در مدارس برای تقویت بنیه اخلاقی و دینی دانشآموزان؛
-روشنگری؛ (آشنا کردن جوانان ـ خصوصاً دختران ـ برای شناخت توطئهها، زمینهها، روشها و مجاری نفوذ فرهنگ غربی از طریق مدارس)؛
-تشویق؛
-تأکید بر رعایت عفاف و الگوی مدهای اسلامی و ترویج الگوهای بایسته در پوشش دانشآموزان و کلّیه اعضاء مدرسه و تعریف و تبیین دقیق روابط بین افراد ناهمجنس بر اساس آموزه های دینی؛
-در نظر گرفتن امتیازات تشویقی برای مدیران، معلمان و دانش آموزانی که پوشش اسلامی را رعایت میکنند.
2. الف) سازمان صدا و سیما
امروزه صدا و سیما در متن و بطن زندگی مردم قرارگرفته است و در تأثیرگذاری عمیق آن کمترین تردید نیست. در ادامه به برخی از وظایف این سازمان اشاره خواهد شد:
-ترویج الگوهای مناسب و به تصویر کشیدن ابعاد شخصیتهای الهی اسلام همچون حضرت زهرا (س) و حضرت زینب (س) و زنان نمونه معاصر، از طریق تولید فیلم و سریال؛
- به تصویر کشیدن زنان تحصیلکرده، ممتاز، متعهّد و باحجاب در فیلمها و مجموعههای هنری و پرهیز از نشان دادن آنان در نقش ها و شخصیت های عامّه و کمسواد؛
- نشان دادن وضعیت زنان در غرب و مقایسه آن با وضعیت زنان در ایران بهمنظور ایجاد احساس رضایت خاطر زنانِ ایرانی از فرهنگ دینی و پایبندی آگاهانهتر آنان به عفاف و حجاب؛
- تهیه برنامه های متناسب با فرهنگ عفاف و حجاب برای کودکان و استفاده از قهرمان های عروسکی در کارتونها و برنامه های کودک؛
- اتّخاذ سیاست های انضباطی در خصوص بازیگران زن صدا و سیما و جلوگیری از تجلیل و تبلیغ چهرههایی که در مناظر اجتماعی و عمومی با ظاهر و پوشش نامناسب حضور پیدا میکنند.
3. الف) وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی
بدون تردید یکی از بانیان سهیم در گسترش فرهنگ عفاف و حجاب، نهاد فرهنگ و ارشاد اسلامی است. به برخی از راهکارهای پیشنهادی در خصوص این وزارت اشاره می شود:
- هماهنگی و نظارت بر رسانه های ارتباط جمعی مانند: روزنامه ها، مجلات و محصولات سمعی و بصری، نمایش ها و … برای توجّه به فرهنگ عفاف و حجاب و رعایت آن؛
-جلوگیری از انتشار و تبلیغ کالاهای فرهنگی که بافرهنگ عفاف و حجاب مغایرت داشته باشد مانند: کتاب، فیلم، نشریات، تماشاخانه و …؛
-نظارت فرهنگی بر اینترنت و جلوگیری از ورود و گسترش مظاهر تهاجم فرهنگی؛
-استفاده مناسب از لباسهای اسلامی ـ ملّی در فیلم های سینمایی و عدم استفاده از این پوشش توسط شخصیت های منفی و منفور در فیلم ها.
-حمایت از انتشار نشریات تخصّصی و پوشاک اسلامی
ب) نهادهای قانونگذاری و اجرایی
جمهوری اسلامی از طریق نهادهای سیاسی نیز میتواند در گسترش و تعمیق فرهنگ عفاف و حجاب نیز نقش مؤثری را ایفا نماید. در ادامه به برخی از این نهادها و وظایف آنان اشاره خواهد شد:
1. ب) نیروی انتظامی
گرچه اجبار برای گسترش فرهنگ عفاف چندان کارساز نخواهد بود ولی نظارت و وجود چنین نهادی برای حفظ عفاف بسیار مؤثر است. نیروی انتظامی به عنوان نهادی قدرتمند و تأثیرگذار در حفظ امنیت جامعه از جمله زنان، نقش مهمّی در گسترش این فرهنگ بر عهده دارد، که به چند مورد اشاره می شود:
- اعلام حدود و ضوابط قانونی عفاف و ملاک های بدحجابی در جامعه به منظور تشخیص مصادیق آن؛
- اهتمام بیشتر به برخورد محترمانه و قانونی با افراد خیابانی، افراد بدحجاب و شبکه ها و باندهای اصلی فساد، فحشا و …؛
- الزام اتحادیه ها و صنوف در مقابله با بدحجابی و بیعفّتی؛
- نظارت و کنترل قانونی و اصولی بر وضعیت اماکن تفریحی و عمومی و … (با مشارکت نهادها و دستگاههای ذیربط)؛
- آموزش، ساماندهی و به کارگیری نیروی آگاه زنان جهت نظارت بر رعایت عفاف زنان در اجتماع با رعایت حریم و حرمت شخصی افراد؛
- ممانعت از تولید، توزیع و نمایش محصولات سمعی و بصری غیرمجاز و نظارت بر مراکز خطرناک آلوده که باعث مخدوش شدن عفّت عمومی می شوند.
2. ب) قوه قضائیه
این سازمان به عنوان یکی از ارکان نظام، در گسترش و تعمیق فرهنگ عفاف میتواند بسیار مؤثر واقع شود؛ به چند مورد از نقش های این سازمان اشاره می شود:
- تدوین قوانین لازم و کارآمد در خصوص پیشگیری از بروز و گسترش فساد و ابتذال در جامعه؛
- پیشنهاد اصلاح قوانین، کارآمد کردن قوانین در خصوص پشتیبانی قضایی از ضابطان، مجازات مجرمان و باندهای اصلی گسترش فساد بدحجابی؛
- گنجاندن مفاهیم عفاف در ابعاد مختلف آن در دوره های آموزشی و تربیتی جوانان و نوجوانان بزهکار و مجرم به منظور بازپروری و اصلاح آنها؛
- تأسیس مراکز استان ها و شهرستان های تابعه، دادسراها و شعبات ویژه برای برخورد با جرائم مربوط به بیعفّتی، منکراتی و باندهای فساد و فحشا و ….
3. ب) مجلس شورای اسلامی
عفاف در همه ابعاد آن از جمله مسائلی است که نبودنش در سطح جامعه، باعث تخریب چهره جامعه اسلامی میگردد. مجلس شورای اسلامی میتواند با واردکردن قوانین صحیح و کارآمد، در متن زندگی فردی و اجتماعی انسانها، اقدامی مؤثر در گسترش فرهنگ عفاف داشته باشد، که به چند مورد اشاره میشود:
- تهیه و تصویب طرح های آسان سازی ازدواج و تأمین منابع مورد نیاز اقتصادی، فرهنگی و … برای زوجهای جوان؛
- توجّه خاص به سیاستهای فرهنگی مصوب شورای عالی انقلاب فرهنگی با موضوع عفاف و اهتمام در تصویب قوانین لازم جهت اجرای سیاستهای مذکور؛
- مجلس شورای اسلامی باید طرح های لازم را در مورد برخورد با قاچاق کالاهای مروج ابتذال و بیعفّتی با استفاده از نظر مراجع ذی صلاح تهیه و ارائه کند؛
- مجلس نسبت به تهیه طرح های قانونی در راستای فرهنگسازی و ارائه الگوهای مناسب برای توسعه فرهنگ عفاف اقدام نماید.
پیامدهای گسترش عفاف
انسانی که اعتقاد به اصول و ارزشهایی مانند عفاف دارد، در واقع به سرچشمه همه مهربانیها، زیباییها، پاکیها و عاطفه ها و … ایمان دارد، که سعادت ابدی او را تضمین خواهد کرد. در ادامه به مهمترین پیامدهای گسترش عفاف پرداخته می شود:
الف) پیامدهای فردی
از تأثیرگزارترین پیامدهایی که گسترش عفاف به دنبال دارد تأثیر در فرد است، در این قسمت به چند مورد از پیامدهای فردی اشاره میشود:
1. الف) سلامت و آرامش روانی
اسلام برای تعدیل و رام کردن غریزه شهوت جنسی و رعایت عفّت برای زنان و مردان، تکلیف معین کرده است. یک وظیفه مشترک آنان، مربوط به نگاه کردن است. زن و مرد نباید به یکدیگر خیره شوند، به قصد لذّت بردن به یکدیگر نگاه کنند، بنابراین عفّت نگاهبان زن از نگاه های آلوده و آسیب های احتمالی است و به زن آرامش میبخشد. رسولالله (ص) می فرمایند:
«و از عفاف، خشنودی، آرامش و سكون، بهره، راحتی، دلجویی، فروتنی، یادآوری، اندیشه، بخشش و گذشت منشعب میشود.» (حرانی، 1389 ش:33).
2. الف) رضایت الهی و تعالی معنوی
رعایت عفاف تعیین شده در دین اسلام وسیله ای ضروری است تا انسان بتواند روح خود را به تعالی برساند.
امام علی (ع) درباره رابطه طاعت و جلب محبت الهی می فرمایند: «مجبوب ترین بندگان در نزد خداوند مطیعترین آنها نسبت به خداوند است.» (تمیمی آمدی، 1366:2/431). کسی که محبّ خداست باید ببیند خدا او را چطور می پسندد، اگر زن بخواهد نظر لطف و مهر خدا را به جانب خود جلب کند، راهش، رعایت عفاف در همه ابعاد آن است.
3. الف) درک لذّت ایمان
از جمله آثار عفّت و پاکدامنی درک لذّت ایمان است. شخص باایمان، خداوند را همه جا حاضر و ناظر می بیند و باور دارد که کارهای او به وسیله فرشتگان الهی ثبت میشود و روزی مورد رسیدگی قرار خواهد گرفت. این سخن امام خمینی (ره)را به خاطر بسپاریم: «عالم محضر خداست، در محضر خدا معصیت نكنیم.» این اعتقاد بهترین مانع برابر فسادهای اخلاقی و اجتماعی است و هر قدر تقویت شود، مقاومت انسان در برابر شهوات بیشتر میشود.
امام علی (ع) می فرمایند: «خداوند سعادتمندان را به وسیله ایمان (از خطر گناه) حفظ كرد و ظالمان را به خاطر عصیان و نافرمانی ذلیل و خوار گرداند.» (محمّدی ریشهری،1386 ش:6/344).
4. الف) ارزشمند شدن زن
یکی دیگر از ثمرات عفاف، گرانبهاتر شدن زن برای مرد است. قرآن کریم پس از آنکه توصیه می کند زنان خود را بپوشانند، می فرماید: «این کار برای آنکه (به عفیف بودن) شناخته شوند و مورد تعرّض قرارنگیرند، نزدیک تر است.» (احزاب/ 59).
پس عفاف، احساس ارزشمندی است که موقعیتی بلندمرتبه برای زنان پدید می آورد و مردان را در محدودیت فرومی برد.
ب) پیامدهای اجتماعی
یکی دیگر از پیامدهای گسترش عفاف، پیامدهای اجتماعی است. گسترش عفاف تأثیرات بسزایی را در جامعه به دنبال خواهد داشت که در ادامه به آنها اشاره می شود:
1. ب) استحکام خانواده
عفاف و نقش آن در استحکام پیوند خانواده از جمله اهداف متعالی اسلام است که بایستی در کانون خانواده ایجاد شود. زیرا خانواده اوّلین و بنیادیترین تشکّل اجتماعیِ یک جامعه به شمار میآید. پیامبر اکرم (ص) دراینباره فرمود:«در منظر خدای تعالی، هیچ نهادی در اسلام محبوبتر و عزیزتر از خانواده بر پا نشده است.» (مجلسی،1404 ق:103/222).بنابراین زنان میتوانند با رعایت عفاف در همه ابعادِ آن مانند رعایت پوشش مناسب، اجتناب از خودنمایی، خلوت کردن با نامحرم یا از طریق سخن گفتن شایسته و با دوری از ایجاد وسوسههای شیطانی؛ به استحکام خانوادهها کمک نمایند و سلامت جامعه را حفظ کنند.
2. ب) استحکام نظام اجتماع
هر فردی در جامعه خود، مسئول است. این مسئولیت عام است یعنی هم شامل زنان و هم شامل مردها میشود. بیشتر مسئولیتهای زنان به عفاف آنها بستگی دارد، اگر زن عفاف داشته باشد میتواند اینگونه مسئولیتها را بر دوش بگیرد و شخصیتش بالا میرود، اما اگر عفاف خود را پاسدار نباشد، از عهده انجام اینگونه مسئولیت ها برنمی آید و به مسئولیت های مادری و همسریاش نیز لطمه وارد می آورد.
3. ب) سلامت اخلاق جامعه
آدمیان به حکم نهاد و درون خویش و بر اساس ساختار وجودی خود به عفاف رغبت دارند. عفّت به عنوان یک خصلت انسانی، مبنای روابط افراد در فرهنگ اسلامی است و هر عملکردی که منافی عفّت در جامعه باشد، سلامت اخلاق جامعه را به مخاطره خواهد انداخت. از این رو باید هر چه بهسلامت جامعه لطمه میزند، ریشه کن شود و هر چه سلامت اخلاق جامعه را تضمین میکند تقویت گردد. در جوامعی که حجاب نیست، اخلاق جامعه به شدّت آسیبدیده و برای اصلاح اخلاق جامعه چارهای جز بازگشت به ارزش ریشه ای عفاف، وجود ندارد.
4. ب) مسئولیت پذیری اجتماعی
هر انسانی در برابر خود و جامعه انسانی خود متعهّد و مسئول هست. چنانچه در قرآن کریم میفرماید: «گوش و چشم و دل، همگی مسئولند؛ در برابر كارهایی كه انجام داده اند از آنها سؤال میشود.» (اسراء/36).این مسئولیت عام است؛ زنان و مردان در برابر اعمالی که انجام می دهند چه در خانواده و چه در اجتماع مسئول هستند و در برابر کوچکترین تخلّف و عدم مسئولیت باید در پیشگاه الهی در قیامت حساب پس بدهند.
نتیجه
اهمیّت «عفاف» به عنوان یکی از اساسیترین قوانین الهی، بر هیچ متفکّری پوشیده نیست و دین مبین اسلام با طرح و تأکید آن ، تدابیری اساسی در حوزه خانواده و اجتماع اندیشیده است. امروزه نیز باید برای گسترش عفاف در جامعه جهت ایجاد امنیت اجتماعی اموری از جمله امربه معروف و نهی از منکر، تقویت باورهای دینی و معرفی الگوی مناسب به فرزندان، تربیت صحیح آنان و… را به کاربست. پس اگر مردم خواهان جامعه ای سالم هستند، همه باید پاسدار «عفاف» بمانند. پس در یک سو زنان جامعه اسلامی باید از خودنمایی، خودآرایی و دلربایی در محیط بیرون از خانه پرهیزکرده و مردان جامعه نیز از چشم چرانی و هوسرانی خودداری نمایند. از سوی دیگر نظام اسلامی هم با توجّه به امکانات و مقدوراتی که در اختیار دارد باید با تمهیدات کارشناسی شده و برنامه ریزی دقیق، زمینه ازدواج به هنگام جوانان را فراهم نماید و تمام تلاش خود را جهت آلوده نشدن جوانان به انحرافات اخلاقی به کار گیرد.
کتابنامه
*قرآن کریم.
1. احسایی، ابن ابی مجهور، (1405 ق)، عوالی الآلی، قم: سیدالشهدا (ع).
2. پاکنژاد، رضا، (1369 ش)، اوّلین دانشگاه و آخرین پیامبر (ع)، تهران: کتابفروشی اسلامیه.
3. تمیمی آمدی، عبدالواحد بن محمّد، (1366 ش)، تصنیف غررالحکم و درر الکلم، محقق مصطفی درایتی، قم: دفتر تبلیغات، چ 1.
4. حرانی، ابو محمّد، (1389 ش)، تحف العقول، ترجمه محمّدمهدی سازندگی، قم: نوید.
5. حرانی، ابو محمّد، (1382 ش)، تحف العقول، مترجم جنتی، تهران: موسسه امیرکبیر.
6. حر عاملی، محمّد بن علی، (1409 ق)، وسایل الشیعه، قم: آل البیت(علیهم السلام).
7. دهخدا، علیاکبر، (1373 ش)، لغتنامه دهخدا، تهران: دانشگاه تهران، چ 1.
8. راغب اصفهانی، ابی القاسم الحسین بن محمّد، (1378 ش)، المفردات فی غریب القرآن، تهران: آرایه، چ 1.
9. رسولی محلاتی، سیدهاشم، (1386 ش)، غررالحکم و درر الکلم آمدی (ره)، تهران: دفتر نشر فرهنگ اسلامی، چ 10.
10. طریحی، فخرالدین، (1381 ق)، مجمع البحرین، تهران: مکتب المرتضویه، چ 1.
11. کلینی، محمّد بن یعقوب، (1365 ش)، الکافی، تهران: دارالکتب الاسلامیه.
12. کلینی، محمّد بن یعقوب، (1363 ش)، درخشان پرتوی از اصول کافی، مترجم محمّدحسین همدانی نجفی، قم: چاپخانه علمیه قم.
13. مجلسی، محمّدباقر، (1404 ق)، بحارالانوار، بیروت: الوفا.
14. محمّدی ریشهری، محمّد، (1386 ش)، میزان الحکمه، قم: دارالحدیث.
خانم نادری - طلبه سطح دو مدرسه علمیه امام خمینی(ره) رباط کریم
برگزیده سومین جشنواره علامه حلی استان تهران
حجاب قرآنی و نقش آن در نهاد خانواده
چكیده:
پوشش و حجاب پرتوئی از آفرینش الهی است كه فلسفه وجودی آن حفظ مقام و ساحت مادی و معنوی زن و مرد و زمینه ساز رشد و كمال آن ها تا مراتب عالی انسانیت است. یكی از قوانین ربانی در شرایع الهی مسأله حجاب و پوشش بوده است و خالق بشر كه بر تمای اسرار و رموز آفرینش، عالم خبیر است، زیبایی، امنیت، رشد و تعالی انسان ها به خصوص زن را در پوشش و عفاف و حجاب دانسته است، آیات نورانی قرآن كریم این حكم الهی را به نحو مطلوب تبیین و سیره ی قرآنی معصومین (علیهم السلام) به ویژه سیره معصومه كبری فاطمه زهرا (س) آن را به بهترین شكل به منصه ظهور و اجراء در صحنه زندگی رسانده اند. در این مقاله، پوشش به عنوان یك خواسته فطری و عقلانی انسان مورد توجه قرار گرفته و بر همین اساس این حكم امضائی اسلام در شرایع و ادیان آسمانی قبل از اسلام نیز مورد جستجو و بیان، واقع گردیده و آن گاه معنای لغوی و اصطلاحی حجاب در قرآن كریم مشخص و آثار و بركات حجاب از جمله رشد و حفظ عفاف و حیا مورد توجه و نقش آن در پایداری نهاد مقدس خانواده بیان گردیده است و در پایان آثار زیانبار بی حجابی و بد حجابی ارائه شده است. از آن جا كه این موضوع قرآنی نقش بارز و آشكاری در نهاد خانواده (از حیث آبادانی و رشد یا تخریب آن) دارد سعی شده همه این موضوعات با رویكرد به جایگاه نهاد خانواده از منظر قرآن ارائه گردد.
كلید واژگان:
حجاب و پوشش، حیا جایگاه خداوند در قرآن و روایات
مقدمه:
وضع و جعل احكام دین از طرف شارع مقدس حضرت حق تبارك و تعالی منطبق با فطرت، عقل و حكمت بوده و هر كدام از آن ها از هدفمندی خاصی برای رشد و تعالی انسان برخوردار بوده اند حجاب و پوشش قرآنی یك حكم از مجموعه احكام واجب الاجراء الهی است كه از اهداف، آثار، بركات و نقش آفرینی های خاصی برخوردار است و اگر حقیقت این حكم برای انسان ها روشن و آشكار گردد بعید است كه فطرت های سالم و خداخواه تسلیم آن نشوند و آن را اطاعت ننمایند. قرآن كریم دین را فطری می داند یعنی دین بنیان كننده ی طبیعی ترین قوانین وجود بشری است و به عبارت دیگر دستورات اسلامی منطبق بر مسیر شكوفائی فطرت بشری است و با كمی دقت بر این دستورات و احكام فطری، اهداف، آثار و نتایج عقلانی و حكمیانه آن ها نیز آشكار می گردد. بر همین اساس حجاب و پوشش اسلامی كه یكی از اوامر انسان ساز الهی و یكی از احكام حیات بخش اسلام در زندگی طیبه است و منطبق بر فطرت بشر و مبتنی بر نیازها و شرایط روانی او و زمینه ساز پویائی و كمال انسانی خواهد بود و اصولاً عمل به قوانین اسلام یك عمل اعتباری و قراردادی نیست بلكه عمل به قوانین اسلام یعنی پاسخ گوئی به نیاز فطرت است.
جنس زن از دیدگاه اسلامی دارای شخصیت شایسته و موقعیتی الهی است كه می تواند مدارج كمال را طی كرده و به مراتب عالی انسانیت راه یابد. دامن زن مدرسه انسان كمال جو است و جایگاه الهی و والای این گوهر آفرینش اقتضاء دارد كه در قلعه مستحكم حجاب و پوشش قرار گیرد تا ارزش های او مصون و محفوظ بمانند.
طرح یك سؤال
اگر میل به پوشیدگی و حجاب ریشه در فطرت آدمی دارد پس چرا میلیون ها انسان در سراسر جهان نیم برهنه و بی حجاب هستند؟
پاسخ به این سؤال جواب های متنوع و متعددی را می طلبد كه به ترتیب به طرح آن های می پردازیم:
*ج1) میله به پوشیدگی ریشه در فطرت انسان دارد و تمایل به پوشش و حجاب كامل بازگشتی به فطرت اصیل انسانی است. قرآن كریم انسان را صاحب فطرتی می داند كه نیازهای او و پاسخ گوئی به آن ها را براساس آن (فطرت) و در امر به پوشش و حجاب به عنوان یك امر و نیاز فطری و وجودی انسان آن را سبب ساز برمی شمرد.
سلامت جسمی، روحی و روانی و فكری و زمینه ساز پویائی و كمال انسانی قلمداد می كند كسانی كه این فطرت الهی را در ساختار وجودی خود نادیده گرفته و به آن پشت پا زده و به انكار آن پرداخته اند به سمت برهنگی و نیمه عریانی روی آورده و انحراف آنان ربطی به واقعیت وجدان طبیعی و ساختمان فطری ایمان و اخلاق بشر ندارد.
*2) غفلت از نیازهای فطری و یا تغییر دادن نحوه پاسخگوئی به آن نیازها ناشی از ناآگاهی و دوری از آموزش ها و هدایت های الهی است كه موجب گردیده ناخواسته در مسیری بر خلاف فطرت الهی خود گام بردارند.
*3) دین زدائی و تبلیغات علیه دین و ارزش های دینی كه منطبق با فطرت است از یك سو و تمایلات نفسانی و شیطانی انسان و گرایش او به هوس رانی و تنوع طلبی بی حد و حصر و تلقین های رنگارنگ در قالب آموزش های اجتماعی از سوی دیگر موجب دوری انسان از فطرت و سقوط در برهنگی و عریانی و بی حجابی عصر حاضر شده است.
حجاب و پوشش حكم امضائی اسلام:
لباس پوشیدن و پوشش اندام، شأنی از شئون انسانی و پدیده ای است كه تقریباً به اندازه طول تاریخ بشر سابقه و به قدر پهنه ی جغرافیای امروزین زمین گسترش داشته و دارد و این موضوع رابطه مستقیمی با سلامت خانواده و تحكیم و استمرار او دارد. و اما پرداختن به این موضوع مستلزم نگرشی به تاریخ مستند حجاب و پوشش در ادیان الهی است. با بررسی متون دینی اعم از تورات، انجیل و قرآن كریم و بررسی قوانین مدنی در جوامع قبل از اسلام مانند هند، یونان و ایران كه تابع ادیان الهی و متون مقدس بوده اند در خواهیم یافت كه حجاب و پوشش زنان و مردان یك فضیلت اخلاقی و انسانی در تمدن های بشری به حساب می آمده و مردم خود را مُقید به آن می دانسته و انحراف از آن به نوعی بداخلاقی و مقابله با ارزشهای تثبیت شده تمدن های بشری بوده كه مؤاخذه و مجازات به همراه داشته است. قرآن كریم حجاب و پوشش را در خصوص اولین رسول الهی و خانواده او مطرح می سازد و حضرت آدم (ع) و همسر گرانقدر او (حضرت حوا) را دارای حجاب و پوشش مناسب دانسته كه با امكانات زمانه مظاهر شرم و حیا و عفت را به خوبی پوشش داده و خود را با آن پوشش و حجاب محفوظ داشته اند. همچنین قرآن كریم در آیه 31 نور تاریخ حجاب را در جزیرة العرب قبل از تشریع حكم حجاب را مطرح ساخته كه زنان عرب با استفاده از روسری بلند خود را می پوشانده اند.
(و قل للمومنات … و لیضربن بخمر هن علی جیوبهن) (نور – 31) از این كه زنان مومن به قرار دادن روسری های خود بر گریبان ها (سینه ها) امر شده اند معلوم می شود این نحوه پوشش متعارف بوده است (خُمُر) جمع خمار به معنای مقنعه است كه پوششی برای سر زنان و دو طرف آن در جلوی سینه رها بوده است (مجمع البیان، ج 7 و 8، ص 217) همچنین آیه 59 سوره احزاب اشاره بر این موضوع دارد زنان در جاهلیت و صدر اسلام برای پوشاندن بدن خود از روپوش های بلند استفاده می نمودند.
اسلام عزیز با قوانین و احكام وحیانی اش به جنس زن احترام بخشید و او را به مقام واقعی اش رساند و برای حفاظت و حراست از او و ارزش های او حكم حجاب را امضاء و آن را به كمال رساند. زن مسلمان آن گاه كه پیكر خویش را در حصار امین حجاب قرار می دهد ارزشمندی و جایگاه رفیع خود را می یابد و احساس می كند.
حجاب در قرآن كریم:
حجاب در لغت به معنای پرده، پوشش و حایل بین دو شیء است. زن محجوب، زنی است كه با پوششی مناسب خود را به طور پوشانده باشد، مقصود از حجاب در این جا پوشاندن در طبق موازین شرع در برابر نامحرم است. ما در بررسی قرآنی حجاب ابتداء فلسفه حجاب، اهمیت حجاب و آثار حجاب و نقش آن در نهاد خانواده و احكام حجاب خواهیم پرداخت:
فلسفه حجاب:
در سوره احزاب آیه ی 59 آمده است:(یا ایها النبی قل لاَزواجك و بناتك و نساء المومنینَ یدنین علیهن من جلابیبهن ذلك ادنی ان یعرفن فلا یُوذَین)
ای پیامبر به زنان و دختران بگو كه فلسفه حجاب و پوشش كامل، امنیت، مصونیت و سلامت شما از آزار و اذیت دیگران است و موجب پاكی و عفت شما می شود و ای پیامبر تو موظف به آموزش و تعلیم كیفیت و كمیّت حجاب و پوشش هستی و بایستی فرمان خدا را به آنان ابلاغ نمائی. آیات 6 سوره نور، 53 و 55 و 59 سوره احزاب بر این مفاهیم دلالت دارند.
اهمیت حجاب:
قرآن كریم پوشش زن را نشانه عفت و پاكدامنی او دانسته و برآن تأكید دارد.
(و القواعد من النساء الّاَتی لایرجون نكاحاً فلیس علیهن جناح ان یضعن ثیابهن غیر متبرّجات بزینه …) (سوره نور – 60)
همچنین قرآن رعایت حجاب از سوی زنان و دختران را نشانه پرهیزگار و تقوا پیشگی آن ها می داند
(لا جناح علیهن فی آبائهن و لا ابنائهن و لا … و اتقین الله ان الله كان علی كل شیء شهیدا) (احزاب – 55)
در آیه 60 سوره نور حجاب و پوشش حتی برای زنان سالخورده و بی رغبت به زناشوئی مایه ی خیر و صلاح شمرده شده است.
(والقواعد من النساء الاتی لا یرجون نكاحاً … و ان یستعفِفن خیر لهن) (سوره نور – 60)
آثار حجاب:
قرآن كریم در مجموعه آیاتش پنج اثر را از آثار بارز و ظاهر رعایت حجاب از سوی زنان و دختران می داند.
رعایت عفت و حجاب، مایه ی بهره مندی زنان از آمرزش الهی می گردد.
(یا ایها النبی قل لازواجك بناتك و نساء المومنین یدنین علیهن من جلا بیبهن … و كان الله غفوراً رحیماً) (سوره احزاب – 59)
رعایت حجاب و پوشش برای زنان و دختران حتی زنان سالمند در جهت خیر و صلاح و سلامت آن هاست.
(و القواعد من النساء الاتی لا یرجون نكاحاً … و ان یَستعفِفن خیر لهن) (سوره نور – 60)
رعایت حجاب و پوشش مناسب، راهی برای شناخته شدن زنان آزاده و با شخصیت است.
(یا ایها النبی قل لازواجك بناتك و نساء المومنین … ذلك ادنی ان یعرفن) (احزاب – 59)
رعایت حجاب و پوشش مناسب زنان و دختران، مایه ی حفظ طهارت و پاكی مردان و زنان است.
(و اذا سألتموهن متاعا فسئلوهُن من وراء حجاب ذلكم اطهر لقلوبكم و قلوبهن) (احزاب – 53)
رعایت حجاب و پوشش زنان مایه ی مصونیت آنان از تعرض هوسرانان و سلامت یابی آن ها می شود.
(یا ایها النبی قل لازواجك بناتك و نساء المومنین یدنین علیهن … ادنی ان یعرفن فلایوذین) (احزاب – 59)
صاحب مجمع البیان در ذیل آیه نوشته است احتمالاً مقصود از (یعرفن) شناخته شدن به عفاف و پاكی است كه در نتیجه، اهل هوس مزاحم آنان نشوند و مقصود از جلابیت روسری و مقنعه بوده كه سر و صورت خود را با آن می پوشاندند.
احكام حجاب:
در قرآن كریم پانزده حكم كلی پیرامون حجاب و پوشش و نحوه ی آن در موقعیت ها و در نزد اشخاص و حالات ارائه نموده است.
واجب نبودن حجاب برای سالخورده و ناامید از زناشوئی، در صورت اجتناب از خودآرائی و آرایش (نور – 60)
حرمت آشكار ساختن زینت ها و محلهای آن ها در بدن بر زنان و دختران (نور – 31)
واجب نبودن پوشش صورت و دستها در زنان (نور – 31)
وجوب حجاب برای همسران و دختران پیامبر (ص) به عنوان الگوی زنان دیگر (احزاب – 59)
وجوب پوشش زیورآلات و مواضع آن از سوی زنان مسلمان به هنگام رویاروئی با زنان غیر مسلمان (نور – 31)
واجب نبودن حجاب بر زنان برای شوهر، پدر، پدرشوهر، پسران و … (نور – 31)
عدم وجوب پوشش زیورآلات و مواضع آن بر زنان مومنه هنگام رویاروئی با زنان مومنه دیگر (نور – 31)
واجب نبودن پوشش زیورآلات و مواضع آن برای زنان به هنگام برخورد با غلامان مملوك خود (نور – 31)
واجب نبودن پوشش زیورآلات و مواضع به هنگام مواجهه با خدمتگزاران بی رغبت به امور زناشوئی (نور – 31)
واجب نبودن پوشش زیور آلات ومواضع آن برزنان در رویاروئی با كودكان غیر ممیز (نور-31)
اولویت رعایت حجاب بر زنان و دختران پیامبر (ص) (احزاب – 59)
زنان مؤمنه موظف به پوشاندن سر و گلو و سینه خود از نگاه نامحرمان هستند (نور – 31)
زنان مؤمنه موظف به پوشاندن پاها و زینت های آن هستند (نور – 31)
زنان مؤمنه موظف به رعایت پوشش و حفظ خود از نامحرم هستند (احزاب – 53 و 54)
واجب نبودن حجاب برای زنان مومنه در مواجهه با محارم خود (پدران، پسران، پسران برادر، خواهر و زنان مومنه دیگر (احزاب – 55)
حجاب و پیوند با آن حیا:
برآیند تفسیری قرآن دلالت بر پیوستگی حجاب با حیا مثبت دارد. از این رو این بخش از پژوهش به مفهوم حیا و حیا در قرآن و ضرورت حیا در بانوان پرداخته شده است.
مفهوم حیا:
معادل فارسی حیا شرم و آزرم است علامه مجلسی درباره حقیقت حیا می نویسد حیا است كه موجب گرفتگی نفس از ارتكاب كار زشت می شود و باعث خودداری نفس از انجام كاری بر خلاف آداب، از ترس سرزنش می گردد.
حیا مانع از آن می شود كه انسان هر چیزی را كه از قلبش می گذرد بر زبان آورد، حیا برای هر انسانی نیكوست اما در بانوان نیكوتر و زیبنده تر می باشد، لذا در روایاتی حیا به ده قسمت تقسیم شده است كه نه قسمت آن، از آن زنان و یك قسمت از آن مردان شمرده شده است.
حیا در قرآن
(فَجاءتْهُ إحْدَا هُما تمشیَ عَلی اسْتِحْیاء قالَتْ أنَّ أبی یَدْعُوكَ) (قصص – 25)
ناگهان یكی از دو زن، به سراغ او آمد در حالی كه با نهایت حیا گام برمی داشت گفت: پدرم از تو دعوت می كند…»
ضرورت حیا در بانوان
حیای زن همانند دژی است كه زن به خودی خود در روابطش با مردان برای خویش در نظر می گیرد.
یكی از دلایل اصلی وجود حیا در انسان حفظ عفت و كنترل شهوت است. امام علی (ع) می فرماید: علت پاكدامنی حیاست.
حیا یكی از بهترین نیروهای كنترل كننده درونی است. پوشش و حیا دو مقوله ی جدایی ناپذیرند زیرا تا جلوه ای از حیا در زنی وجود نداشته باشد، پوشش را هم به طور كامل رعایت نخواهد كرد. زنان با حیا كسانی هستند كه با پوشش كامل از نمایش دادن موی سر و زینت های خود شرم دارند.
*نقش حجاب و پوشش مناسب درحفظ نهاد خانواده:
زن و مرد به عنوان دو ركن خانواده، لباس هم و آبروی هم هستند و حجاب زن آسودگی فكر مرد و سلامت خانواده را به همراه دارد واین موضوع درآیات وروایات مورد تاكید قرار گرفته است.
1- آرامش روحی:
خانواده (زن و شوهر) در قرآن كریم آیاتی از آیات خدا و مایه آرامش روحی شمرده شده است.
چنان كه خداوند فرموده است:
(وَ مِنْ آیاتِهِ أنْ خلق لكم مِنْ أنْفُسِكُمْ أزْوَاجاً لِتَسْكُنُوا إِلَیْهَا وَ جَعَلَ بَیْنَكُمْ مَّوَدَّةً وَ رَحْمَةً أِنَّ فی ذَلكَ لَآیاتٍ لِّقَومِ یَتَفَكَّرُون) (روم – آیه 21)
و ازنشانه های او این است كه همسرانی از جنس خودتان برای شما آفرید تا در كنار آنان آرامش یابید، و در میانتان مودت و رحمت قرار داد در این امر نشانه هایی است برای گروهی كه تفكر می كنند.
2- زینت بخشی یكدیگر:
(هُنَّ لِباسٌ لَّكُمْ وَ أنْتُمْ لِباسٌ لَّهُنَّ) (بقره – آیه 187)
آن ها لباس شما هستند، و شما لباس آن ها؛ هر دو زینت هم و سبب حفظ یكدیگرند.
لباس وسیله پوشش و حفاظت بدن است.
و به قول علامه طباطبائی در این آیه استعاره بسی لطیف به كار برده شده است. زن برای مرد و مرد برای زن به عنوان لباس و پوشش می باشد كه همدیگر را از آلودگی و فجور محافظت می كند و نیز همان طوری كه لباس مایه زینت و زیبایی برای انسان است، زن و مرد نیز مایه زینت و زیبایی برای یكدیگرند.
3- محبوبیت و عزت بخشی:
نظام خانواده نظام ارزشمند و محبوبی است كه در اسلام هیچ بنایی محبوب تر از او پایه ریزی نشده است.
پیامبر اسلام (ص) می فرماید: (در اسلام هیچ نهادی محبوب تر و عزیزتر از تشكیل خانواده در نظر خداوند بنا نشده است).
نظام خانواده از چنان جایگاه و مقام شایسته در اسلام برخوردار است كه حتی تأثیری روی ثواب عبادت و بندگی می گذارد، تا جایی كه دو ركعت نماز كسانی كه تشكیل خانواده داده اند برتر از عبادت فرد مجردی است كه شب و روز نماز بخواند.
امام باقر (علیه السلام) فرموده است: (دو ركعت نماز مرد متأهل افضل و بهتر از نماز مرد مجردی است كه شب را به عبادت بایستد و روز را با روزه سپری كند).
این روایات و نیز روایایتی قریب به این مضمون كه در متون اسلامی، وارد شده به خوبی جایگاه و ارزش والای خانواده و تشكیل آن را تعیین می كند.
*نتایج حجاب در استحكام و سلامت بخشی خانواده:
بدون شك جامعه ای از سلامت كامل برخوردار است كه خانواده به عنوان جزء كوچك آن جامعه از سلامت و استحكام كامل و كافی برخوردار باشد، از این رو، اگر خواهان سلامت و تقویت بنیان جامعه هستیم، باید همه نیروهای خود را در جهت استحكام و تقویت پیوندهای خانوادگی بسیج كنیم. در جامعه ای كه برهنگی بر آن حاكم است هر زن و مردی، همواره در حال مقایسه است مقایسه ی آنچه دارد با آنچه ندارد؛ و آنچه ریشه ی خانواده را می سوزاند این است كه این مقایسه آتش هوی و هوس را در زن و شوهر و مخصوصاً در وجود شوهر دامن می زند. زنی كه با بیست یا سی سال در كنار شوهر خود زندگی كرده و با مشكلات زندگی جنگیده و درغم و شادی او شریك بوده است، پیداست كه اندك اندك بهار چهره اش شگفتی خود را از دست می دهد و روی در خزان می گذارد.
در چنین حالی كه سخت محتاج عشق و مهربانی و وفاداری همسر خویش است، ناگهان زن جوان تری از راه می رسد و در كوچه و بازار، اداره و مدرسه، با پوشش نامناسب خود، به همسر او فرصت مقایسه ای می دهد؛ و این مقدمه ای می شود برای ویرانی اساس خانواده و بر باد رفتن امید زنی كه جوانی خود را نیز بر باد داده است.
آری با بی حجابی روابط آزاد و نامشروع جنسی جامعه را فرا می گیرد و به همان نسبت كانون خانواده ها سست شده و آمار ازدواج كاهش می یابد و ازدواج های گذشته هم به كاهش می یابد و ازدواج های گذشته هم به جدایی و طلاق منجر می شود. بنابراین وجود خانواده سالم و مستحكم در گرو گسترش فرهنگ حجاب خواهد بود.
پی نوشت:
1-مكارم شیرازی – ناصر – تفسیر نمونه، ج 16(جمعی از نویسندگان)، تهران، داراكتب الاسلامیه، 30 شعبان 1399 ھ . ق. (مصادف با 1358 ھ . ش)، ص 23و
2-احمدی، علی اصغر، فطرت بنیان روان شناسی اسلامی، تهران، انتشارات امیركبیر، 1362.
3-همان.
4-فلسفی، محمد تقی، گفتار فلسفی كودك از نظر وراثت و تربیت (مجموعه ای از سخنرانی دانشمند معزز آقای فلسفی)، تهران، هیأت نشر معارف اسلامی، 1381 ھ . ق، ص 29.
5-استاد ملك، فاطمه، حجاب و كشف حجاب در ایران، تهران، عطایی 1367، ص 15 – 13.
6-همان.
7-حداد عادل، غلامعلی، فرهنگ برهنگی و برهنگی فرهنگی، تهران، سروش 1363 ھ . ش، ص 53.
8-حر العاملی، محمد بن الحسن، وسائل الشیعه ج 14، بیروت، داراحیاءالتراث العربی 1403 ھ . ش، ص 139 – 138
9-ضیاء پور، جلیل، پوشاك زنان ایران از كهن ترین زمان، تهران، انتشارات وزارت فرهنگ و هنر 1347 ھ . ش، ص 165.
10-شرتونی، سعید، اقرب المواردفی فصح العربیة و الشوارد، تهران، دارالاسوه للطباعه و النشر 1374.
11-مجلسی، محمد باقر، مرآت العقول، ج 8، ص 187.
12-محمدی ری شهری، محمد، میزان الحكمه، ترجمه حمیدرضا شیخی، قم، دارالحدیث، 1377، ج 3، ص 1360.
13-همان.
14-وشنوه ای، قوام الدین، حجاب در اسلام، ترجمه و اضافات از احمد محسنی گرگانی، قم، بی نا، 1352، ص 14.
15-اشتهاردی، محمد، پوشش زن در اسلام، قم، انتشارات ناصر، بی نا 70.
16-مكارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران دارالكتب الاسلامیه 1372 ھ . ش.
17-طباطبایی، محمد حسین، تفسیر المیزان، ج 2، قم، مؤسسه نشر اسلامی، 1402 ھ . ش.
18-صدوق، محمد بن علی، الهدایة، چاپ اول، قم ناشر مؤسسه امام هادی (علیه السلام)، 1418 ھ . ق، ص 257.
19-حر عاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعه، ج 14، چاپ دوم، قم آل بیت، 1414 ھ . ق، ص 7.
منبع: فصلنامه قرآنی كوثر/شماره 33
نویسنده: مرضیه قاسمی/حجة الاسلام سید محمد رضا علاءالدین (پژوهشگر علوم قرآنی و استاد راهنمای سطوح حوزه)/-(مربی و پژوهشگر علوم قرآنی)
سيماى حقيقى حجاب
مقدمه
واژۀ «حجاب» معانى گوناگونی دارد از جمله “پوشش"، “پرده"و “حاجب” بيشترین کاربرد این واژه به ویژه از نگاه روایات، در معنای پرده است؛ برای نمونه از رسول خدا(صلی الله علیه و آله) دربارۀ علی بن ابی طالب(علیه السلام) نقل شده است: «اِسْمٌ مَكْتُوبٌ عَلَى كُلِ حِجَابٍ فِي الْجَنَّة بَشَّرَنِي رَبِی؛[1]خداوند به من بشارت داد [برای علی(علیه السلام)] نامی است که بر تمامی پردههای بهشتی نقش بسته است.»
از آنجا که پرده وسیلهای برای پوشاندن است، واژۀ حجاب نیز مفهوم پوشش را میرساند و همچنان که پرده تنها، پوشانندۀ هر چیزی است که در پس آن واقع شده است، میتوان گفت هر پوششی حجاب نیست. قرآن كريم دربارۀ ماجرای غروب خورشید در داستان حضرت سليمان(علیه السلام) میفرماید: [حَتّى تَوارَتْ بِالْحِجابِ]؛[2]«تا [هنگامی كه خورشيد] در پشت پرده پنهان شد.» پردۀ حاجز ميان قلب و شكم را نیز «حجاب» مىنامند.[3]
اميرالمؤمنين(علیه السلام) برای این که ضعیفان و درماندگان بتوانند نیازمندیهای خود را به مالک اشتر برسانند و او از جریان امور آگاه باشد، به او فرمان میدهد: «فَلا تُطَوِّلَنَّ احْتِجابَكَ عَنْ رَعِيَّتِكَ؛[4]حاجب [و دربان] تو را از مردم جدا نكند.»
ابن خلدون در مقدمۀ کتابش فصلى با عنوان «فَصْلٌ فِى الْحِجابِ كَيْفَ يَقَعُ فِى الدُّوَلِ وَ انَّهُ يَعْظُمُ عِنْدَ الْهَرَمِ» دارد که در آن چنین آمده است: «حكومتها در بدو تشكيل ميان خود و مردم حایل و فاصلهاى قرار نمىدهند؛ ولى تدريجاً حایل و پرده ميان حاكم و مردم ضخيمتر مىشود تا بالأخره عواقب ناگوارى به وجود مىآورد.» او واژۀ «حجاب» را به معنى پرده، حایل و نه پوشش، به كار برده است.[5]
استفاده از واژۀ «حجاب» برای پوشش زنان، پیشینهای طولانی ندارد. در گذشته به ویژه از سوی فقها، واژۀ «سَتر» در معناى پوشش و حجاب به كار میرفته است. فقها در كتاب الصلوه و نیز كتاب النكاح به هنگام نیاز، از واژۀ «ستر» به جای «حجاب» استفاده کردهاند که به نظر میرسد این شیوۀ استفاده بهتر باشد؛ زیرا همچنان که گفتیم معنی شایع «حجاب» پرده است و اگر دربارۀ پوشش به كار برده مىشود به اعتبار پشت پرده واقع شدن زن است.
سيماى حقيقى حجاب
شهید مطهری در کتاب «مسئله حجاب» مینویسد: «حجاب در اسلام از يك مسئله كلى و اساسى ريشه مىگيرد و اسلام مىخواهد انواع التذاذهاى جنسى، چه بصرى و لمسى و چه نوع ديگر، به محيط خانوادگى و در كادر ازدواج قانونى اختصاص يابد و اجتماع منحصراً براى كار و فعاليت باشد. برخلاف سيستم غربى عصر حاضر كه كار و فعاليت را با لذّتجوييهاى جنسى به هم مىآميزد، اسلام مىخواهد اين دو محيط را كاملًا از يكديگر تفكيك كند.»[6]
در میان اندیشمندان مسلمان و بزرگان معاصر، افرادی بوده و هستند که با نگاهی جامع و مانع به جامعه و مسائل مربوط به آن نگاه میکنند. ایشان تلاش میکنند با آراستن آموزههای دینی به آنچه علاقه و رغبت مردم را برمیانگیزد، رهنمودهای شریعت مقدس را در جامعه نهادینه کنند و یکی از این شخصیّتهای برجسته، رهبر معظّم انقلاب اسلامی حضرت آیت الله خامنهای(حفظه الله) است که با بصیرت خویش به جامعه ما بصیرت داده و با بینش خویش چنان بینشی به ملّت ایران بخشیده است که در همۀ عالم ستودنی است. همۀ شخصیّتهای ایرانی و غیر ایرانی که با ایشان دیدار و گفتوگو کردهاند به نگاه بلند و تحسین برانگیز ایشان اعتراف میکنند.
مقام معظّم رهبری(حفظه الله) آموزههای نابی دربارۀ حجاب در اختیار جامعه قرار دادهاند که نیازمند بررسی مفصّل و تبیین گسترده است و ما با توجه به فرصت کوتاهی که در اختیار داریم به گوشهای از رهنمودهای ایشان میپردازیم به امید آن که سرآغازی باشد برای سیراب کردن جامعه از رهنمودهای ایشان که در قلم نویسندگان متعهد متبلور خواهد شد.
پی نوشت:
[1]. کتاب سلیم بن قیس، ابو صادق سلیم بن قیس، نشر الهادی، قم، 1415 ق، ج 2، ص 959.
[2]. ص/ 32.
[3]. مفردات، راغب اصفهانی، المکتبة المرتضویه، تهران، بی تا، ص 219.
[4]. نهج البلاغه، سید رضی، نشر هجرت، قم، 1409 ق، نامۀ53.
[5]. ترجمه مقدمه ابن خلدون، عبد الرحمن بن محمد، بی تا، استانبول، 1275 ق، ج1، ص 560.
[6]. مسئلۀ حجاب، مرتضی مطهری، انتشارات صدرا، تهران، 1408 ق، ص 82.
منبع: ماهنامه اطلاع رساني، پژوهشي، آموزشي مبلغان شماره 192.
رابطه پایندگی خانواده با اخلاق و ایمان
رابطه پایندگی خانواده با اخلاق و ایمان
خلاصه
لباس، مجموع بدن انسان را با همه کمالات، نواقص، خوبیها، بدیها، زیباییها و زشتیها در بر میگیرد و از سرما و گرما و خطر حفظ میکند. بر زیباییهایش میافزاید و عیوبش را میپوشاند. لباس نزدیکترین اشیاء نسبت به انسان است و از جمله نیازهای اولیه به شمار میرود. زن و شوهر نیز، نسبت به یکدیگر باید همانند لباس باشند، همدیگر را با همه نواقص و کمالات بپذیرند
متن
خانواده ، یک واحد کوچک اجتماعی است که با پیمان ازدواج زن و مرد آغاز میشود و با تولد فرزندان، توسعه و استحکام مییابد. جوامع بزرگتر نیز از همین واحدهای کوچک تشکیل میشوند. بشر از آغاز، زندگی خانوادگی را به عنوان بهترین نوع زندگی برگزیده و در همه زمانها و مکانها بدان پایبند بوده و هست. این نوع زندگی، از امتیازات انسان محسوب میشود و فوائد گوناگونی دارد، از جمله اینکه زن و مرد را از پریشانی و بی هدفی نجات میدهد و به خانواده وابسته و دلگرم میسازد وآنها از نعمت انس و مودت بهره مند میشوند. وابستگی کودکان، نوجوانان و جوانان نیز به خانواده، فوائد زیادی را در بردارد؛ چرا که از انواع مفاسد اخلاقی، اجتماعی، انحرافات جنسی، ارتکاب جنایت، بزهکاری و اعتیاد، بیشتر مصون می مانند. بنابراین، سلامت و سعادت جامعه ، تا حد زیادی، به وضع خانوادهها و کیفیت روابط بین زن و شوهر و والدین و فرزندان بستگی دارد. هر چه روابط بهتر و سالم تر، باشد زندگی شیرینتر و با صفاتری دارند و ارتباط صمیمانه تری با خانواده برقرار می کنند و از خطر انحراف مصونیت پیدا میکنند. هدف از ازدواج در اسلام ،یعنی ایجاد انس و محبت و صفا در خانواده، خانهای که در آن صفا و محبت نباشد از هم گسیخته است و ویرانه. حتی می توان گفت که زندانی بیش نیست.
در همه ادیان الهی، خانواده از مقدسترین کانون های بشری است که در آن انسان ها در کنار یکدیگر کامل می شوند. مهمترین عامل در تربیت دینی، خانواده است. در خانواده، ساختار و چارچوب دینی فرزندان شکل میگیرد.
روایت معروف پیامبر اکرم(صلی الله و علیه وآله) بیانگر نقش خانواده در شکل دهی به شخصیت دینی فرزندان دارد: تأثیرگذاری شگرف والدین حتی بر فطرت فرزند.
متن صریح گفتة پیامبر گرامی(صلی الله و علیه وآله) در روایتی مشهور و معتبر نزد عامه و خاصه است: «هر مولودی بر فطرت (الهی) متولد میشود، مگر این که پدر و مادرش او را یهودی یا نصرانی یا مجوسی گردانند».( ابنأبیجمهور احسائی، عوالیاللئالی، ج ۱، ص ۳۵، ح ۱۸.) هر چه خانواده نسبت به مسائل دینی مقیدتر باشند، محصول و برآیند تربیتی آنان هم از پایبندی بیشتری برخوردار میباشند. ارزشهای دینی از طریق خانواده به فرزندان منتقل میشود. مهاجمان فرهنگی در ارزیابیهای خود به این نتیجه رسیدهاند که اگر قرار است جامعه را از نظر فرهنگی استحاله و دگرگون کنند، باید خانواده را به نابودی بکشانند. چناچه میگویند: «برای گسترش فرهنگ غرب باید احساس گناه در مقابل کارهای ناپسند را در بین نوجوانان از بین برد و برای موفقیت در این مسئله باید خانوادهها را به نابودی کشاند.» (الوین تافلر، موج سوم)
خانواده از منظر اسلام
دین اسلام خانواده را نهادی مقدس می داند که می تواند بهترین مکان برای آسایش و آرامش جسم و روان آدمی باشد. در این دین آسمانی به عنوان آخرین و کاملترین دین الهی چنین آمده است که خداوند از ابتدای حیات بشر پیامبرانی را از میان خود انسانها برای هدایت آنها برگزیده است تا به تدریج آداب زندگی اجتماعی مطلوب و از جمله تشکیل خانواده را به آنها بیاموزند. دین اسلام به عنوان آخرین دین الهی، بخش عمده ای از قوانین و توصیه ها را به خانواده اختصاص داده است. آداب ویژه ای برای زندگی خانوادگی وضع کرده و بسیاری از هنجارهای مربوط به ازدواج و خانواده را در بخش عمدهای از جهان تغییر داده است و در واقع ساختار مطلوب و بهنجار خانواده را بر اساس آموزه های دینی بنا کرده است. پیامبر اسلام (صلی الله و علیه وآله) و اولیای دین به مسائل خانوادگی توجه بسیار داشته اند و افراد را در زمینه روابط خانوادگی حتــی روابـط بسیـار خصوصی زناشویی راهنمایی می کردند. آنان در مورد شیوه انتخاب همسر، کیفیت روابط خانوادگی، برخورد با فرزندان و انواع روابط عاطفی در خانواده، به راهنمایی و حل مشکلات مردم می پرداختند. البته امروزه عوامل متعددی، بنیان خانوادهها را در بسیاری از جوامع تهدید می کند و آن گرایشات غربی شدن و دین گریزی است که بیشتر در جوامع شهری و زندگی صنعتی و مدرن به چشم می خورد. شهری شدن، مدرنیزه شدن و به تبع آن غربی شدن شرایطی را برای بشر امروزی پدید آورده که سبب تغییراتی در فضای اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جوامع شده است.
راهکار اسلام برای اتقان و استحکام کانون خانواده
۱- انتخاب همسر بر مبنای دین و اخلاق: اسلام در جهت تحقق اهداف ازدواج و تحکیم بنیاد خانواده، بر دو امر تأکید دارد: یکی ایمان و دیگری اخلاق ، و به کسانی که قصد ازدواج دارند توصیه میکند که دین و اخلاق همسر خود را منظور بدارند.
مردی به خدمت رسول خدا صلی الله علیه و آله آمد و در امر ازدواج با ایشان مشورت نمود، آن حضرت فرمود: «با زنان دیندار ازدواج کن تا خیر فراوانی نصیب تو شود» . (وسائل الشیعه، ج ۲۰، ص۵۰)علی بن موسی الرضا علیه السلام فرمود: «سودی بهتر از زن صالح و شایسته نصیب انسان نمیشود، زنی که شوهرش را خشنود میسازد و در غیاب او، از خودش و زندگی شوهرش نگهداری میکند» . (وسائل الشیعه، ج ۲۰، ص۳۹)پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله فرمود: «اگر کسی از دختر شما خواستگاری کرد و دین و اخلاقش را پسندیدید، با او وصلت ایجاد کنید و گرنه فتنه و فساد بزرگی در زمین به وجود میآید».(وسائل الشیعه، ج ۲۰، ص۷۷) برای حسن رابطه بین زن و شوهر و بقا و استحکام بنیاد خانواده و برای جلوگیری از اختلافات خانوادگی و وقوع طلاق، بهترین وسیله رعایت ارزشهای اخلاقی است و در این رابطه توصیههای فراوانی شده است.
اسلام، ازدواج را پیمانی مقدس میداند که بین زن و مرد، به اعتبار این که دو انسان هستند بسته میشود و مهمترین هدفش،تأمین نیازهای انسانی، آرامش و سکون و انس زن و مرد به یکدیگر است؛حتی تولید و پرورش فرزندان را نیز، در راه تأمین هدف عالی انسانی محسوب میدارد. قرآن کریم در این رابطه میگوید: «و از نشانههای خداست که برای شما از جنس خودتان همسرانی بیافرید تا با تمایل به سوی آنان آرامش بیابید، و در میان شما محبت و دلسوزی قرار داد . همانا که در این موضوع برای اندیشمندان نشانههایی است»( روم/۲۱)در آیه مذکور، انس و آرامش خانوادگی به عنوان ثمره ازدواج معرفی شده است. در پیمان مقدس ازدواج ، زن و مرد با تمام وجود به سوی یکدیگر جذب و با هم متحد و یکدل میشوند و در تمام ابعاد زندگی، در خدمت یکدیگر قرار میگیرند. مأنوس، همفکر، همراز و یک هدف میشوند. در آیه مذکور، زندگی خانوادگی، بر دو پایه نیرومند مودت و رحمت استوار گشته است. یکی از پایههای ازدواج، مودت و علاقه زن و شوهر نسبت به یکدیگر است. زن و شوهر خوبیها و نقاط مثبت یکدیگر را مورد توجه قرار میدهند و از صمیم قلب یکدیگر را دوست میدارند. هر یک از آنان، دیگری را نعمتی ارزشمند از جانب خدا و وسیله انس و الفت ، آرامش و دلگرمی و شریک زندگی میشمارد و از این نعمت بزرگ قدردانی و سپاسگزاری میکند. پایه دیگر ازدواج،که در آیه به آن اشارت شده “رحمت” یعنی مهربانی و دلسوزی است، هر گاه یکی از زوجین به نقصان و ضعف و نیازی در همسرش مواجه شد، همدلانه فکر می کند، او فکرکند که همسرش یک انسان است و انسان بی نقص نیست. چنان که خود نیز بی عیب نمی باشد. پس با نرمی و مدارا و از روی مهربانی و دلسوزی، نقص او را در صورت امکان برطرف می سازد و در صورت عدم امکان ، او را با همان حال میپذیرد. نقصانش را نادیده میگیرد و به زندگی ادامه میدهد. لازمه رحمت و دلسوزی، این است که چنانچه فرد خیر و صلاح خود را میخواهد، در همه حال خواستهها و تمایلات همسرش را منظور بدارد، هر چه را برای خود میخواهد برای او نیز بخواهد و همواره به فکر تأمین سعادت، آسایش وآرامش او نیز باشد. قرآن مجید در این رابطه، تعبیر بسیار جالبی دارد و زن و شوهر را چنین توصیف میکند: «زنان برای شما لباس هستند و شما نیز برای آنان لباس هستید» ( بقره/۱۸۷) لباس، مجموع بدن انسان را با همه کمالات، نواقص، خوبیها، بدیها، زیباییها و زشتیها در بر میگیرد و از سرما و گرما و خطر حفظ میکند. بر زیباییهایش میافزاید و عیوبش را میپوشاند. لباس نزدیکترین اشیاء نسبت به انسان است و از جمله نیازهای اولیه به شمار میرود. زن و شوهر نیز، نسبت به یکدیگر باید همانند لباس باشند، همدیگر را با همه نواقص و کمالات بپذیرند. حافظ و نگهبان وآرامشبخش یکدیگر باشند. بر زیباییهای هم بیفزایند و عیوب هم را بپوشانند و رازدار و محرم اسرار هم باشند.
۲- روابط حاکم برخانواده مبتی بر ایمان و خُلق خوب: اسلام در مورد روابط بین زن و شوهر و زندگی خانوادگی چنین میاندیشد و آن را بر چنین پایههایی استوار ساخته است. تشکیل چنین خانوادههایی در خور انسان است و سعادت جسمانی، نفسانی، دنیوی و اخروی او را تأمین میکند. اگر بنیاد خانواده بر پایههای ایمان و محبت استوار گردد،کانون خانواده گرم و با صفا میشود و از کشمکشها، اختلافات، طلاق و فروپاشی جلوگیری میکند. پیامبراسلام صلی الله علیه و آله فرمود: « کاملترین مردم از جهت ایمان،کسی است که اخلاقش خوبتر باشد، و بهترین شما کسانی هستند که نسبت به همسران خود خوش رفتارتر باشند .» (بحار الانوار،ج۱، ص۳۸۹)امام سجاد علیه السلام فرمود: «حق همسرت این است که بدانی خدای متعال او را وسیله آرامش و انس تو قرار داده و بدانی که او نعمتی است از جانب خدا برای تو، پس او را گرامی بدار و با وی مدارا کن،گر چه تو نیز بر او حقی بزرگ داری، اما باید نسبت به او دلسوز و مهربان باشی. باید خوراک و پوشاک او را تأمین کنی و اشتباهات و لغزشهایش را ببخشی » (بحارالأنوار، ج ۷۴، ص ۵)
قال الامام الباقر – علیه السلام – : إنَّ اللهَ عَزَّ وَ جَلَّ کتَبَ عَلَی الرِّجالِ الْجِهادَ وَ عَلَی النِّساءِ الْجِهادَ فَجِهادُ الرَّجُلِ أنْ یَبْذُلَ مالَهُ وَ دَمَهُ حَتّی یُقْتَلَ فِی سَبِیلِ اللهِ وَ جِهادُ الْمَرْأةُ أنْ تَصْبِرَ عَلی ماتَری مِنْ أذی زَوْجِها وَ غِیرَتِهِ.
امام باقر – علیه السلام – فرمودند: خداوند متعال برای مردان جهاد را مقرّر داشت و برای زنان نیز جهاد را منظور داشت و جهاد مردان آن است که مال و جان خویش را در راه خدا ایثارکنند، ولی جهاد زنان آنست که بر اذیت های شوهر و غیرت ورزیهای او صبر کنند.(وسائل الشیعه، ج ۲۰، ص ۱۵۷)
اسلام عنایت ویژهای به اخلاق دارد و رعایت ارزشهای اخلاقی را برای سلامت خانواده و تحکیم بنیان آن ضروری و لازم میداند. به نظر میرسد یکی از عوامل مهم تزلزل بنیاد خانواده، بیتوجهی به مسائل اخلاقی است و برای حل این مشکل بزرگ که خانواده را در معرض تهدید جدی قرار داده ، چارهای جز احیای ارزشهای اخلاقی به ویژه اخلاق خانواده نداریم.
جمع بندی
عنصر ایمان و دینداری در تحکیم خانواده جایگاه والایی را به خود اختصاص داده است و بین افول دینداری و ضعف نهاد خانواده رابطه مستقیمی وجود دارد. هنگامی که کانون گرم خانواده دچار بحران شود، تربیت دینی نیز ضربه جبران ناپذیری خواهد خورد. بنابراین آنچه بایستی مد نظر قرار گیرد، این است که عنصر دین و حضور آن در غالب خانواده ها باعث تحکیم روابط انسانی و اخلاقی و زناشویی شده و به تبع آن به تربیت صحیح و قاعدهمند فرزندان و بالاخره ایجاد جامعه سالم کمک می کند. اگر چه حفظ ارزش های سنتی در شرایط جدید دشوار است؛ اما باید برای حفظ ارزشهای دینی و روابط انسانی در خانواده بیشتر کوشید و آن ارزش ها و روابط باید مبتنی بر عشق، احترام و مراقبت از یکدیگر باشند. همه ما پذیرفته ایم که تربیت دینی و زندگی اجتماعی برای بشر سودمند است. از سوی دیگر، تربیت دینی و زندگی اجتماعی معمولاً از طریق خانواده به دست میآید. کودکان از مسیر این نهاد با مکان های عبادی رابطه برقرار میکنند و با آموزش، ایمان را در وجود خود استحکام می بخشند.
منبع: پایگاه اطلاع رسانی بصیرت