چگونه الگوي مناسبي براي فرزندانمان باشيم؟
وقتي بچهها، بهخصوص دختربچهها، اين جملههاي انتقادي والدين در مورد ظاهرشان را ميشنوند، حس ميکنند زيبايي از علم يا اخلاق اولويت بيشتري دارد و ناخودآگاه توجه بيش از حدي به ظاهر خود پيدا ميكنند.
* چگونه الگوي مناسبي براي فرزندانمان باشيم؟
ضمير بچهها مانند يک لوح سفيد و خالي است و مي توان به سادگي بازتاب رفتار ما بزرگ ترها را در لوح پاک وجودشان ديد. روانپزشکان کودک عقيده دارند آنچه والدين و اطرافيان نزديک يک بچه انجام مي دهند يا مي گويند، ميتواند تأثير مستقيمي بر شکلگيري شخصيت او داشته باشد.
* خودانتقادی ظاهری
برخي والدين مدام چنين جمله هايي را در خانه و پيش روي فرزندان خود تکرار ميکنند: «چقدر بيني بزرگي دارم»، «کاش کمي لاغرتر بودم»، «کاش قدم بلندتر بود» و جملههاي ديگري از اين قبيل.
وقتي بچهها، بهخصوص دختربچهها، اين جملههاي انتقادي والدين در مورد ظاهرشان را ميشنوند، حس ميکنند زيبايي از علم يا اخلاق اولويت بيشتري دارد و ناخودآگاه توجه بيش از حدي به ظاهر خود پيدا ميكنند. ترس از چاق شدن، جوشزدن و حتي کوتاه ماندن قد، ممکن است خيلي از دختربچههاي در سن رشد را دچار اختلال در خورد و خوراک کند.
* مقايسه کردن همه چيز
مقايسه کردن بچهها با همسن و سال هاي آنها از بدترين عادتهاي والدين است. وقتي شما مدام فرزند خود را با بچههاي اقوام يا همسايهها مقايسه ميکنيد، هم اعتماد بهنفس او را کاهش ميدهيد و هم فرزندتان را تا آخر عمر از فردي که با او مقايسه شده، متنفر ميکنيد.
والدين بايد بپذيرند استعداد و توانايي همه بچهها يکسان نيست، ممکن است فرزند شما در درس رياضي ضعيف باشد اما نقاشيهاي بسيار زيبايي بکشد. يکي از مهمترين وظيفههاي والدين اين است که استعدادهاي فرزند خود را بشناسند و او را در رسيدن به اهداف و علاقههايش راهنمايي و تشويق کنند.
* بحث و جدل بيش از حد
خيلي از والدين مدام با فرزندان يا همسر خود بر سر مسايل کوچک و بزرگ بحث ميکنند و آنقدر بحث را ادامه ميدهند تا طرف مقابل خسته شود و کوتاه بيايد! اين عادت غلط، هم استرس زيادي به بچهها وارد ميکند و هم باعث ميشود حس کنند بايد براي به کرسينشاندن حرفهاي خود تا جايي که ميتوانند، بامنطق يا بيمنطق، با ديگران بحث و مشاجره کنند.
يکي از سادهترين راههاي حل مشكلات در زندگي، تشکيل جلسههاي خانوادگي گفتوگو و مشورت است. به اين ترتيب بچهها حس ارزشمندبودن ميکنند و ياد ميگيرند ميتوان تمام مشکلات ريز و درشت زندگي را با مشورت و همفکري اعضاي خانواده حل کرد.
* بدگويی از ديگران
وقتي شما فردي را که در جمعتان حضور ندارد، نقد ميکنيد، اجازه هر نوع دفاعي را از او ميگيريد و حق هرگونه بدگويي را براي خودتان قائل شدهايد. بچهها با ديدن چنين رفتارهايي سخنچيني و غيبت را ميآموزند و به راحتي در زندگي آينده خود اخلاق را زير پا ميگذارند. ضمن اينکه ممکن است ذهنيت فرزندتان در مورد فردي که از او بدگويي ميکنيد تا آخر عمر خراب شود؛ بهخصوص اگر آن فرد يکي از نزديکان مانند پدر يا مادربزرگ، عمه يا خاله و … او باشد.
منبع: هفته نامه افق حوزه
نقش زن در تأمین سکینت و آرامش منزل
حضرت آیت الله جوادی آملی در جلسه درس تفسیر خود در مسجد اعظم، به ادامه تفسیر آیات سوره مبارکه طلاق پرداختند و بیان داشتند: در جریان طلاق گرچه اصل صحتش را دین امضا کرده، اما آن را در حدّ ضرورت اخلاقی دانسته تا جایی که اگر به آن حد ضرورت نرسد و کسی تنها از روی دواعی نفسانی بخواهد طلاق بدهد، در روایات، ائمه(ع) فرمودند مثل آن است که با دست خود خانه خود را ویران کند.
معظم له ادامه دادند: در بعضی از روایات فرمودند اگر طلاقی در خانهای رخ داد، عرش خدا متزلزل میشود؛ مستحضرید که عرش خدا مرکز فرمانروایی ربوبیت الهی است که ﴿اسْتَوَی عَلَی الْعَرْشِ﴾، از آنجا جهان را اداره میکند، وقتی عرش خدا متزلزل شد یعنی کل نظام آسیب میبیند، بنابراین مسئله طلاق یک مسئله عادی نیست.
ایشان تصریح داشتند: آنچه جلوی طلاق را میگیرد ادب، رحم و محبت است که فرمود: ﴿وَ جَعَلَ بَینَكُمْ مَوَدَّةً وَ رَحْمَةً﴾؛ این دو عامل است که اساس خانواده را حفظ میکند: یکی دوستی عاقلانه نسبت به هم؛ ﴿جَعَلَ بَینَكُمْ مَوَدَّةً﴾، یکی گذشت مهربانانه از لغزش یکدیگر، ﴿وَ رَحْمَةً﴾.
حضرت آیت الله جوادی آملی با اشاره به نقش زن در تأمین سکینت و آرامش منزل اذعان داشتند: مسئولیت تأمین سکینت و آرامش منزل را ذات اقدس الهی به عهده خانمها و زنها سپرد که فرمود: ﴿خَلَقَ لَكُمْ مِنْ أَنْفُسِكُمْ أَزْواجاً لِتَسْكُنُوا إِلَیها﴾، مسکن را مرد تهیه میکند، ولی سکینت منزل به عهده زن است و این با ادب، با اخلاق و با عاطفه ممکن می شود.
داستان هایی زیبا از احترام به علمای اسلام
* ارزش علم و دانش در قرآن
يكي از ارزشهاي اسلامي در قرآن، «علم و دانش» است.
« … هَلْ يَسْتَوِي الَّذِينَ يَعْلَمُونَ وَ الَّذِينَ لا يَعْلَمُونَ …» [1] «آيا دانايان و نادانان با هم برابرند؟».
آيا كساني كه در تحصيل فضايل و آگاهيهاي مفيد و مؤثر در كمال خويش گام بر ميدارند، با گروهي كه از حيات جز خواب و خوراك و… چيزي نميدانند برابرند؟
شكي نيست كه برتري و ارجحيت، همانا از آن كساني است كه در راه تحصيل علم گام بر ميدارند، و ساعتهايي را به تعليم و تعلم سپري ميسازند و از ديار جهالت و لو چند قدم در شبانه روز به سوي عالم علم و نور، هجرت ميكنند:
آن را كه فضل و دانش و تقوا مسلّم است // هر جا قدم نهد قدمش خير مقدم است
در پيشگاه علم مقامي عظيم نيست // از هر مقام و مرتبهاي علم، اعظم است
جاهل اگر چه يافت تقدّم مؤخر است // عالم اگر چه زاد مؤخّر مقدّم است
جاهل به روز فتنه ره خانه گم كند // عالم چراغ جامعه و چشم عالم است
در دين مقدس اسلام و سيره عملي پيامبر و اهل بيت(ع) همواره بر تكريم علما و دانشمندان دين تأكيد شده است. چنانكه امام موسي كاظم ـ عليه السّلام ـ فرمود: «عَظِّمِ الْعالِم لِعِلمِهِ وَدَعْ مُنازَعَتَهُ [2]؛ عالم را به جهت علمش تعظيم و احترام كن و با او منازعه منما.»
امام علي ـ عليه السّلام ـ فرمود: «مَنْ وَقَّرَ عالِماً فَقَدْ وَقَّرَ رَبَّهُ [3]؛ كسي كه به عالمي احترام نمايد، به خدا احترام نموده است.»
پيامبر ـ صلّي الله عليه و آله ـ فرمود: «اَكْرِمُوا الْعُلَماءَ فَاِنَّهُمْ وَرَثَةُ الْأَنْبِياءِ فَمَنْ أَكْرَمَهُمْ فَقَدْ اَكْرَمَ اللهَ وَرَسُولَهُ [4]؛ دانشمندان را گرامي داريد كه آنها وارثان پيامبرانند و هر كه آنان را احترام نمايد، خدا و رسولش را احترام نموده است.»
ایران چگونه بزرگترین تورم تاریخ انقلاب را پشت سر گذاشت؟
صحبت از جنگ که می شود فرقی ندارد از متولدین کدام دهه باشیم اما ناخودآگاه ذهنمان به سمت روزهایی کشیده می شود که همه مردم از همه اقشار از همه سنین جان خود را در کف دست قرار داده و به سمت جبهه ها رفتند. هشت سال دفاع از کشور در مقابل همه قدرت های جهان موضوعی نیست که خاطر نسل های بعد از جنگ برود.
قطحی، گرانی و مشکلات معیشتی موضوعات مهمی بودند که مردم در دوران جنگ با آنها رو به رو شدند؛ در شرایطی که کشور تازه توانسته بود رژیم شاهنشاهی را سرنگون کند و در شرایط اقتصادی، نظامی نامطلوب ایران آماج حملات دشمن شد.
بزرگترین تورم در طول تاریخ انقلاب اسلامی مربوط به دوران جنگ تحمیلی است؛ دورانی که نه کارخانه ای بود که چرخ آن بچرخد و نه کشورهای دیگر حتی مواد غذایی به ایران می دادند؛ سکوهای نفتی ما مورد حملات دشمن قرار می گرفت و فروش نفت به پایین ترین حد رسیده بود.
در دوران جنگ 8 ساله مردم این کشور نیز در پشت صحنه همیشه خالصانه به یاد فرزندان خود در جبهه ها بودند و با کمک های نقدی و غیر نقدی خود یاری رسان این غیور مردان بودند و با ارسال کمک ها در قالب کاروانها و جمع آوری کمک های نقدی در پایگاه های بسیج ، مصلاهای نمازجمعه و …. پشتیبان رزمندگان بودند.
مردم ایران در 8 سال جنگ تحمیلی در سال های 60 تا 68 به فرمایش رهبر کبیر انقلاب اسلامی امام خمینی رحمه الله علیه لبیک گفته و با اهدای دارایی های خود هرچند اندک توانستند از پس مشکلات نظامی و اقتصادی آن دوران بر آیند. همه آنها تنها با فرمان امام سر از پا نشناخته و به عرصه آمدند. فرمانی که از همان ابتدا صادر شد” کمک به جبهه کمک به اسلام است".
برخی مردم حتی حاضر نبودند در قبال کمک هایی که می کنند قبض و یا رسیدی دریافت کنند؛ استدلال آنها این بود که این رسید می تواند در جایی دیگر صرف شود و همچنین این کمک ها برای رضای خداست و نیازی به رسید نیست.
تصاویر زیادی از این کمک ها در دست نیست اما همین میزان اندک از فیلم های آرشیوی حاکی از عمق وفاداری مردم به کشور و تلاش آنها برای مقابله با جنگ های اقتصادی است. دیروز پیرزنانی بودند که تنها وعده غذایی خود را به جبهه ها بردند تا در این شرایط مرهمی بر زخم های کشور زخم خورده باشند.
خاطراتی از کمک های مردمی به جبهه ها
غلامرضا قاری، یکی از رزمندگان دفاع مقدس نیز در خاطره ای می گوید: کمکهای مردمی در پشت جبههها بسیار چشمگیر بود و مردم به منظور حمایت از رزمندگان اسلام هر آنچه که در توان داشتند به جبههها میفرستادند تا در اختیار رزمندگان قرار گیرد و ما مسئول این مهم بودیم، اقلامی که در داخل برخی از آنها نامهها و خاطراتی از سوی فرستندگان بود که برای توفیق رزمندگان دعا میکردند و از آنان التماس داشتند.
نکته قابل توجه این است که صحنه جنگ نظامی امروز به جنگ اقتصادی تبدیل شده است؛ امروز دشمنان جنگ اقتصادی را علیه این مرز و بوم و به ویژه ملت آغاز کرده و همه تلاش دشمن در به تنگنا کشاندن معیشت ملت است.
دشمنان خارجی و داخلی با عملیات روانی در رسانه های استکباری، ملت را از آینده اقتصادی می ترسانند و از همین جهت تمام تلاششان را برای دعوت مردم به احتکار به کار بسته اند.
این روزها مردم ماجرای دیروز خود را فراموش کرده اند و متاسفانه برخی از آنها در این راستا اقدام به خریدهای کلان از کالاهای اساسی و احتکار خانگی زدهاند. مواد غذایی که تا دیروز به عنوان مصرف روزانه از فروشگاه ها تهیه می شد امروز بسته بسته توسط عده های معدود خریداری می شود و با افزایش تقاضا قحطی دروغین در کشور به راه افتاده است.
با پیشی گرفتن تقاضا از عرضه، گرانی و تورم بر کشور سایه افکنده و لحظه به لحظه قیمت ها افزایش پیدا می کند و از همین جهت قدرت خرید مردم پایین می آید؛ در حقیقت این ظلمی است که مردم در ابتدا در حق هم وطنان خود و در ادامه در حق خود می کنند.
این اقدام برخی از مردم در هجوم به بازارها در حالی رخ می دهد که در کنار سابقه درخشان مردم در 8 سال جنگ تحمیلی، بارها مردم در جریان حوادث طبیعی نشان دادند که جان هموطنان خود بر رفاه خود اولویت دارد و از کمک های خود دریغ نکردند.
کمک های مردمی به زلزله زدگان بم، کمک های بی دریغ مردم در ماجرای زلزله رودبار و حجم انبوه کمک ها به مردم زلزله زده کرمانشاه تنها بخشی از کمک های مردم در مواقع بحران به همدیگر است؛ این مسائل نشان داد که مردم به جای اینکه به فکر معیشت خود باشند به فکر دیگران بوده و با جان فشانی و فداکاری و ایثار گسترده، همه مایحتاج اساسی خود را وقف رزمندگان و آسیب دیدگان و زلزله زدگان و… می کردند.
امروز هم در چنین شرایط اقتصادی بهتر است مردم به جای گوش سپردن به هجمه ها و تنش های اقتصادی رسانه های بیگانه در کمال خونسردی از احتکار مواد غذایی در خانه های خود پرهیز کنند؛ مردم ایران همان مردم هستند اما در شرایط روحی وتحت بازی روانی رسانه های غربی متاسفانه فراموش کرده اند که اگر انبارهای احتکار خانگی خود را خالی کنند بسیاری از مشکلات اقتصادی حل می شود.
منبع: پایگاه اطلاع رسانی راه دانا
معارف ثقلین-1
عزت نفس کودکان را بالا ببريد!
عزت نفس بالا، کودک را در مقابل مشكلهايي که در زندگي با آنها روبرو خواهد شد، مصون ميكند. کودکاني که درمورد خودشان نظر مثبتي دارند، در مواجهه با تعارضها و مقاومت در برابر فشارهاي منفي بهتر عمل ميکنند.
* عزت نفس کودکان را بالا ببريد!
عزت نفس بالا، کودک را در مقابل مشكلهايي که در زندگي با آنها روبرو خواهد شد، مصون ميكند. کودکاني که درمورد خودشان نظر مثبتي دارند، در مواجهه با تعارضها و مقاومت در برابر فشارهاي منفي بهتر عمل ميکنند. اين کودکان به آساني به خنده ميافتند، از زندگي لذت ميبرند و واقعگرا و معمولاً خوشبين هستند. بر عکس کودکان با عزت نفس پايين در مقابل مشكلات زندگي دچار اضطراب و نااميدي ميشوند. اين کودکان درباره خودشان نظر مثبتي ندارند و براي يافتن راهحل مسايل، مشکل پيدا ميكنند. اگر افکار مبني بر سرزنش خود مانند «من خوب نيستم» يا «نميتوانم کاري را درست انجام دهم» ذهن کودک را تسخير کند، دچار انفعال، انزوا و افسردگي خواهد شد. پاسخ فوري چنين کودکي هنگام مواجهه با چالشي جديد «من نميتوانم» است.
والدين ميتوانند با عمل به اين توصيهها به ايجاد عزتنفس سالم در کودکانشان کمک کنند:
• مراقب چيزهايي که ميگوييد باشيد: کودکان به کلمات والدين بسيار حساساند. به ياد داشته باشيد آنها را نه فقط به خاطر کارهايي که به خوبي انجام دادهاند، بلکه براي تلاشي كه انجام دادهاند، تحسين کنيد.
• سرمشق مثبتي براي فرزندانتان باشيد: اگر هميشه خودتان را سرزنش ميکنيد، بدبين هستيد و درباره تواناييها و محدوديتهايتان برداشتي واقعي نداريد، کودک شما نيز رفتار شما را بازتاب خواهد داد. اگر عزت نفس خود را تقويت کنيد، فرزندتان الگوي خوبي خواهد داشت.
• باورهاي غيرمنطقي کودک را شناسايي و تصحيح کنيد: اين باورها ممکن است درباره کمال، جذابيت، توانايي يا ساير خصوصيات باشد. کمک به کودکان براي اينکه معيارهاي دقيقتري براي ارزيابي خودشان داشته باشند، به آنها کمک ميکند «خودپنداره» سالمي پيدا کنند. ممكن است برداشت نادرست نسبت به خود در کودک ريشه بگيرد و به واقعيتي تبديل شود. مثلاً کودکي كه در مدرسه تلاش ميکند، اما در رياضيات مشکل دارد، ممکن است به خودش بگويد: «نمره رياضيات من خوب نيست، من دانشآموز بدي هستم.» اين باور نهتنها تعميمي نادرست است، بلکه باوري است که کودک را به شکست ميکشاند. کودکتان را تشويق کنيد موفقيت را در پرتو واقعيت ببيند. ميتوانيد به او بگوييد: «تو دانشآموز خوبي هستي. تلاشت را در مدرسه ميکني. رياضيات هم يکي از درسهاست که لازم است وقت بيشتري برايش بگذاري. باهم رويش کار ميکنيم.»
• عشق خود را ابراز کنيد: محبت به کودک، و تحسين مکرر و صادقانه کودک بدون اغراق، به ايجاد عزتنفس در او کمک ميکند. کودکان ميتوانند دريابند حرفهاي شما از صميم قلب است يا نه.
• بازخورد مثبت و دقيق به کودک بدهيد: جملههايي مانند «تو هميشه ديوانهبازي درميآوري» باعث خواهد شد فرزندتان احساس کند کنترلي بر فوران خشم خود ندارد. جمله بهتر اين است: «تو خيلي از دست برادرت عصباني شدي، اما آفرين که سر او داد نکشيدي.»
• حتماً نقاط قوت فرزندتان را به او يادآوري كنيد. مثلاً اگر توانايي يا استعداد خاصي در موضوعي دارد، حتماً نقاط قوت و استعدادش را تحسين كنيد.
• هرگز نقاط ضعف فرزندتان را به شيوهاي كه باعث آسيب و كاهش اعتماد به نفسش شود، بيان نكنيد. سعي كنيد نقاط ضعف او را بشناسيد و در جهت اصلاح آن قدم برداريد.
• درست است كه هر كس ضعفها و ناتوانيهايي دارد، اما به فرزندتان كمك كنيد تا به ارزش وجودي خود پي ببرد و در حفظ و نگهداري آن تلاش كند. شناخت ارزش وجودي مؤثرترين گام در افزايش اعتمادبهنفس است.
منبع: هفته نامه افق حوزه