منبركوتاه- چه کنم تا در زندگی زمین نخورم
قال الله الحكيم في محكم كتابه الكريم:
أَلَيْسَ اللَّهُ بِكَافٍ عَبْدَهُ وَيُخَوِّفُونَكَ بِالَّذِينَ مِنْ دُونِهِ ۚ وَمَنْ يُضْلِلِ اللَّهُ فَمَا لَهُ مِنْ هَادٍ
انسان چون پر کاهى در برابر تندباد حوادث قرار دارد، و هر زمان به سوئى پرتاب مى شود، ممکن است این پر کاه به برگى یا شاخه شکسته اى اتصال پیدا کند، ولى تندباد هر دو را با خود مى برد، و حتى اگر پنجه بر درختى بیفکند گاهى طوفان درخت را نیز از ریشه بر مى کند،
همه ما در زندگیمان بارها شکست خورده ایم. برخی دوباره کمر راست کرده ایم و به راهمان ادامه داده ایم و بسیاری دیگر برای همیشه مأیوس و نا امید شده ایم. گاهی انسان در پی راه حلی می گردد که هنگام شکست و زمین گیر شدن بتواند دوباره برخیزد و به راه خود ادامه دهد و شکست خود را جبران نماید. اما شاید از آن مهمتر این سوال است که چه کنم که اصلاً در زندگی شکست نخورم؟
پاسخ را با یک مثال ساده بیان خواهم کرد. تصور کن در اتوبوس ایستاده ای. با هر ترمزی که راننده محترم می گیرد همه کسانی که مثل تو ایستاده اند به جلو پرتاب می شوند. در این شرایط اگر کسی دستش را به دستگیره ای نگرفته باشد حتما به زمین خواهند خورد. حتی گاهی با وجود اینکه دستگیره را گرفته اند ممکن است به خاطر شدت حرکت اتوبوس دستگیره از دستشان رها شود و زمین بخورند.
زندگی هم مثل همین اتوبوس در حال حرکت است. پستی و بلندی مسیر ممکن است انسان را زمین بزند در این شرایط انسان باید به دستگیره محکمی چنگ بزند تا خودش را حفظ کند.
آن دستگیره چیست؟
تنها دستگیره ای که میتوان به آن اعتماد کرد خداست. انسان باید به خدا ایمان و اعتماد داشته باشد و تنها راهی را برود که او فرمان داده است. این راه, راه امن است
لا إِكْراهَ فِي الدِّينِ قَدْ تَبَيَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَيِّ فَمَنْ يَكْفُرْ بِالطَّاغُوتِ وَ يُؤْمِنْ بِاللَّهِ فقد استَمْسَكَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقى لاَ انْفِصامَ لَها وَ اللَّهُ سَميعٌ عَليمٌ (بقره 256)
در قبول دين، اكراهى نيست. (زيرا) راه درست از راه انحرافى، روشن شده است. بنا بر اين، كسى كه به طاغوت [بت و شيطان، و هر موجود طغيانگر] كافر شود و به خدا ايمان آورد، به دستگيره محكمى چنگ زده است، كه گسستن براى آن نيست. و خداوند، شنوا و داناست.
بله. پروردگار انسان که خیر و صلاح او را می خواهد هر گز کسانی را که به او تمسک کنند گمراه نمیکند.
وَ مَنْ يُسْلِمْ وَجْهَهُ إِلَى اللَّهِ وَ هُوَ مُحْسِنٌ فَقَدِ اسْتَمْسَكَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقى وَ إِلَى اللَّهِ عاقِبَةُ الْأُمُورِ (22لقمان)
كسى كه روى خود را تسليم خدا كند در حالى كه نيكوكار باشد، به دستگيره محكمى چنگ زده (و به تكيهگاه مطمئنى تكيه كرده است)؛ و عاقبت همه كارها به سوى خداست.
اطمینان و واگذاشتن امور به قادر متعال از جمله صفات برجسته بندگان حق تعالی است. آنچه از تشویشها، دو دلیها، تردیدها ونگرانیها نسبت به آینده جلوگیری میکند و به انسان قوّت دل، اراده و گرمی در کارها میبخشد، توکّل برخدا و اطمینان به اوست.
آيت الله قاضي(ره): « مرحوم آيت الله قاضي از نقطه نظر عمل آيتي عجيب بود. اهل نجف و بالاخص اهل علم از او داستانهائي دارند. در نهايت تهيدستي زندگي مي نمود. با عائله سنگين و چنان غرق توكل و تسليم و تفويض وتوحيد بود كه اين عائله به قدر ذرهاي او را از مسير خارج نمي كرد. جناب حاج احمد انصاري ـ فرزند آيت الله ميرزا جواد آقا انصاري (ره) ـ نقل مي كردند كه جناب آيت الله سيد عباس قوچاني وصي مرحوم آيت الله علي آقا قاضي براي اينجانب نقل كرد كه مرحوم علي آقا قاضي معمولاً در حال تردد بين نجف و كوفه بودند و من مطمئن بودم كه ايشان پولي در بساط ندارد و برايم هميشه جاي سؤال بود كه مخارج اين رفت و آمد بين نجف و كوفه چگونه تأ مين مي شود تا اينكه يك روز كه ايشان عزم كوفه را داشت از خانه خارج شدند ومن مخفيانه پشت سر ايشان راه افتادم … ايشان از ميان بازار عبور كرد تا به ترمينال رسيد و مستقيم رفت كه سوار ماشين شود، ناگهان ديدم كه درست هنگامي كه مرحوم قاضي پايش را روي پلة ماشين گذاشت سيدي به سرعت آمد و مقداري پول به قاضي داد. ايشان برگشت نگاهي به پشت سر كرد لبخندي زد و به من فهماند اگر انسان صبر كند و توكل نمايد، خداوند اينگونه مي رساند.»[اسوة عارفان ـ گفته ها و ناگفته ها دربارة مرحوم قاضي ره ـ ص64 ]
منبرکوتاه: کورمحشور می شوند یعنی چه؟
امام حسن عسکری علیه السلام:
فَاعْلَمْ یَقِیناً یَا إِسْحَاقُ أَنَّهُ مَنْ خَرَجَ مِنْ هَذِهِ الدُّنْیَا أَعْمَى فَهُوَ فِی الْآخِرَةِ أَعْمى وَ أَضَلُّ سَبِیلًا ؛
اى اسحاق بدان ، هر كه از این جهان كور بیرون رود در آخرت نیز كور و گمراه محشور می شود.
خود حضرت این عبارت (1) را توضیح داده و می فرماید:
اى اسحاق ، مراد از کوری ، نابینایى دیدگان نیست ؛ بلكه مراد كورى دلهاى درون است(2) و این ، معنای همان سخنی است که خداوند از زبان ستمگران در قیامت نقل می کند: رَبِّ لِمَ حَشَرْتَنِی أَعْمى وَ قَدْ كُنْتُ بَصِیراً ؛ پروردگارا! چرا مرا نابینا برانگیختى و حال آنكه من در دنیا بینا بودم؟
خداوند به او پاسخ می دهد: كَذلِكَ أَتَتْكَ آیاتُنا فَنَسِیتَها وَ كَذلِكَ الْیَوْمَ تُنْسى(3) ؛ تو در دنیا آیات ما را ندید گرفتی و به آن توجه نکردی ؛ به همان گونه امروز، خودت از نگاه رحمت الهی ندید گرفته می شوی و از آن بی بهره خواهی بود.
خلاصه هر کس در دنیا چشم به معارف و نمادهای دین بست و از آن روگردان شد به مرور چشم باطن و حقیقت بین او کور می شود و همین امر در قیامت ظهور کرده و فرد به شکل نابینا محشور می گردد.
سخنی از حضرت آیت الله جوادی آملی دامت برکاته
ایشان در توضیح این معنا می فرمایند: کسانی که در دنیا چشم بر مسجد و حسینیه و سایر مراکز دینی و فرهنگی بستند و جز به ابتذال و مظاهر بی دینی چشم ندوختند در قیامت هم چشمشان از دیدن بهشت و مظاهر رحمت الهی محروم خواهد ماند و جز جهنم و مظاهر غضب الهی را نخواهد دید(4) و این است معنای کوری در قیامت برای مجرمان و در طرف مقابل کسانی که عکس اینها عمل کردند و جز به مظاهر دین چشم ندوختند و چشم از حرام الهی بستند در قیامت جز بهشت و رحمت الهی را نخواهند دید.(5)
بزرگترین خواری و فلاکت نصیب چه کسانی می شود؟
امام عسکری علیه السلام در ادامه نامه به سرنوشت کسانی اشاره می کند که برخورد گزینشی با قرآن دارند؛ همانهایی که تنها بخشهایی از این کتاب را قبول دارند و به سینه می زنند که نفع دنیایی آنها را تامین می کند و یا حداقل اصطحکاکی با دنیای آنها نداشته باشد؛ اما نسبت به بقیه قرآن اظهار کفر می کنند و از قبول آن چه رسمی و چه غیر رسمی سر باز می زنند.
حضرت در خطابی متکی بر آیه 85 سوره بقره می نویسد:
تَكُونُونَ مِمَّنْ یُؤْمِنُ بِبَعْضِ الْكِتَابِ وَ یَكْفُرُ بِبَعْض فَما جَزاءُ مَنْ یَفْعَلُ ذلِكَ مِنْكُمْ وَ مِنْ غَیْرِكُمْ إِلَّا خِزْیٌ فِی الْحَیاةِ الدُّنْیا وَ طُولُ عَذَابٍ فِی الْآخِرَةِ الْبَاقِیَةِ وَ ذَلِكَ وَ اللَّهِ الْخِزْیُ الْعَظِیم
یا از آنان هستید (مبادا از افرادی باشید) كه به برخى از كتاب (قرآن) ایمان دارند و به برخى دیگرش كافرند؟ كسى كه چنین كند، خواه از شما باشد، خواه از غیر شما، جز خواری در زندگانى دنیا و طول عذاب در آخرت پایدار، نصیبى نخواهد داشت و به خدا سوگند! بدترین خواری و فلاکت همین است.
توضیح: نمونه بارز این افراد کسانی هستند که دم از مذهب و قرآن می زنند؛ ولی بر علیه قانونی از قوانین قطعی قرآن ؛ مانند قصاص ، حجاب و احکامی که چندان موافق طبعشان نیست قد علم کرده و از پذیرش آن سر باز می زنند.(8) در نهایت تلاش می کنند با توجیهاتی نظیر نبود مصلحت ، تغییر زمان و زمانه و مانندآن، احکام قرآن را بر وفق خواست خود توجیه کنند.
حقیقت و فلسفه دستورات الهی
امام عسکری علیه السلام در ادامه نوشتند:
اِنَّ اللَّهَ بِمَنِّهِ وَ رَحْمَتِهِ لَمَّا فَرَضَ عَلَیْكُمُ الْفَرَائِضَ لَمْ یَفْرِضْ ذَلِكَ عَلَیْكُمْ لِحَاجَةٍ مِنْهُ إِلَیْكُمْ ؛ اینكه خداوند به منّت و رحمت خویش کارهایی را بر شما واجب (خواه دستور و خواه نهی) کرد به سبب نیاز خودش به اجراى آن کارها از جانب شما نبود.
بَلْ بِرَحْمَةٍ مِنْهُ ؛ بلكه رحمتى از سوى او برای شما بود.
توضیح: رحمت بودن اوامر و نواهی الهی از آنجا روشن می شود که هر انسانی با رعایت این دستورات است که می تواند به سعادت دنیا و آخرت برسد و اگر نبود این برنامه که از آن به نام دین یاد می کنیم بشر تا ابد در گمراهی می ماند و روی سعادت نمی دید.
آنگاه امام علیه السلام به گوشه ایی از چرایی این احکام اشاره کرد و فرمود:
لِیَمِیزَ الْخَبِیثَ مِنَ الطَّیِّبِ وَ لِیَبْتَلِیَ ما فِی صُدُورِكُمْ وَ لِیُمَحِّصَ ما فِی قُلُوبِكُمْ ؛ خداوند عمل به این احکام را واجب کرد تا پاك را از ناپاك جدا كند و آنچه در درون نهفته دارید بیازماید و نیز آنچه را که با عمل در جان خود ذخیره کرده اید بپالاید.
لِتُسَابِقُوا إِلَى رَحْمَةِ اللَّهِ وَ لِتَتَفَاضَلَ مَنَازِلُكُمْ فِی جَنَّتِه ؛ این واجبات سبب می شود تا با عمل به آن برای رسیدن به رحمت الهی از یکدیگر سبقت بگیرید و جایگاه و درجه شما در بهشت الهی یکی برتر از دیگری شود.
پی نوشت ها:
1. امام علیه السلام این عبارت را که بر گرفته از آیات 72 سوره اسراء است ، با آیه 46 سوره حج توضیح می دهد،
2. یعنی همان چشم باطنی که با گناه و اصرار بر آن کور شده و از دیدن حقایق و نیز مشاهده مظاهر رحمت الهی محروم می شود.
3. آیات 125-126 سوره طه
4.آیاتی که دلالت بر بینا بودن جهنمی ها و آیاتی که دلالت بر کور بودن آنها می کند با این توضیح قابل جمع و فهم خواهند بود.
5. جلسه تفسیر ایشان
6. جبهه ملی در اوایل انقلاب با ضد انسانی خواندن لایحه قصاص مردم را به راهپیمایی بر علیه آن فراخواندند. ر.ک به صحیفه امام ج14 ص448
اقتباس از تبیان
نصیحت امام مهربان به شیعیان
امام حسن عسکري عليه السلام شيعيان را به رعايت اموري نصيحت کرد، اين نصيحت همچون اعلاميه ي جهاني و ماندگار از آن حضرت به همه ي شيعيان است که ما ترجمه آن را با ذکر سفارشهاي آن حضرت تحت دوازده ماده در اينجا مي آوريم:
اوصيکم بتقوي الله، و الورع في دينکم و الاجتهاد لله و…،
شما را وصيت و سفارش ميکنم:
1 - به پرهيزکاري و پاک زيستي در دين
2 - کوشش و تلاش براي خدا
3 - بازگرداندن امانت به صاحبش، خواه صاحبش نيک باشد يا بد.
4 - سجدههاي طولاني
5 - نيک رفتاري با همسايگان
اگر شما اين کارهاي نيک را انجام داديد، مردم ميگويند: اين شخص از شيعيان است و من خرسند ميشوم.
6 - کونوا لنا زينا و لا تکونوا علينا شينا… زينت ما باشيد، مايه ي ننگ ما نباشيد
7 - دوستيها را به سوي ما جلب کنيد، زشتيها را از ما دفع نماييد، چرا که هرگونه خوبي به ما نسبت دهند ما اهل آن هستيم، و هر گونه بدي به ما نسبت دهند ما از آن به دور هستيم. ما را در کتاب خدا قرآن حقي است، و با پيامبر اکرم صلي الله عليه و اله نسبتي و از جانب خدا طهارت و پاکي.
8 - جز ما هر کس ادعاي مقام امامت کند، دروغگو است.
اکثروا ذکر الله و ذکر الموت، و تلاوة القرآن، و الصلاة علي النبي صلي الله عليه و اله، فان للصلاة علي رسول الله صلي الله عليه و اله عشر حسنات:
9 - خدا را بسيار ياد کنيد.
10 - بسيار در ياد مرگ باشيد.
11 - بسيار قرآن را تلاوت کنيد.
12 - و بسيار بر پيامبر صلي الله عليه و اله صلوات بفرستيد که صلوات بر رسول خدا صلي الله عليه و اله داراي ده پاداش است.
احفظو ما وصيتکم به، و استودعکم الله و اقرأ عليکم السلام؛
سفارشهاي مرا به خاطر بسپاريد، و در عمل رعايت کنيد، شما را به خدا ميسپارم و سلام بر شما. [1] .
خدايا! به برکت وجود امام حسن عسکري عليهالسلام ما را از پيروان خالص آن حضرت قرار بده و از شيوهي رفتاري و از بيانات سازنده اش بهره مند ساز، آمين. [2] .
(1)تحف العفول،ص580-581
(2)برگرفته از سیره چهارده معصوم،ص967-969
منبع: چهره های درخشان سامرا,علی ربانی خلخالی،مکتب الحسین،1386،ص137-138
السلام علیک یا اباالمهدی
صحيفه بخوان تا كربلا تكرار نشه
ترک گناه به نیت الهی
قال الامام علي عليهالسلام
اِتَّقُوا مَعَاصِيَ اللّهِ فِي الْخَلَوَاتِ، فَإِنَّ الشَّاهِدَ هُوَ الْحَاكِمُ.
امام علی عليه السلام فرمود:
از عصيان خداوند در خلوتگاهها بپرهيزيد، چراكه شاهد،
همان حاكم و دادرس است.
شرح و تفسير
از معاصى پنهانى بپرهيزيد
امام عليه السلام در اين گفتار حكيمانه به نكتهاى اشاره مىكند كه بسيارى عملاً از آن غافلند يا خود را به تغافل مىزنند. مىفرمايد: «از عصيان خداوند در خلوتگاهها بپرهيزيد، چراكه شاهد، همان حاكم و دادرس است»؛(اتَّقُوا مَعَاصِيَ اللّهِ فِي الْخَلَوَاتِ، فَإِنَّ الشَّاهِدَ هُوَ الْحَاكِمُ).
بسيارى از مردم به خصوص آنهايى كه به پاكى و تقوا مشهورند يا موقعيت اجتماعى خاصى دارند از انجام معاصى آشكار پرهيز مىكنند؛ ولى در خلوتگاه از آن ابا ندارند. امام عليه السلام به اينگونه افراد هشدار مىدهد كه از عصيان خدا در خلوتگاه نيز به شدت بپرهيزيد، زيرا در آنجا نيز خدا شاهد و ناظر آنهاست؛ همان خدايى كه افزون بر شاهد و ناظر بودن، حاكم و قاضى نسبت به اعمال آنها نيز هست.
در محاكم معمولى، شاهد و حاكم و مجرى حكم، سه فرد متفاوتند؛ ممكن است حاكم در شهادت شهود ترديد كند يا به دليل شك در وثاقت آنها، يا احتمال اشتباه دربارۀ آنها به سبب قرائنى كه موجب شك و ترديد مىشود، شهادتشان را نپذيرد؛ ولى آنجا كه شاهد و حاكم يكى است اينگونه احتمالات راه ندارد.
قرآن مجيد نيز در آيات فراوانى روى اين مسئله تأكيد كرده است. در يك جا دربارۀ كسانى كه شبانه جلسات خصوصى تشكيل مىدانند و بر ضد پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله توطئه مىكردند مىفرمايد: