زیارت حضرت معصومه علیها السلام در سخنان عالمان دین
حضرت معصومه علیها السلام، همانند برادر بزرگوارش میهمان ما ایرانیان اند؛ زیرا چنان که می دانید، یک سال پس از آمدن حضرت رضا علیه السلام به ایران، خواهر بزرگوارش به قصد دیدار برادر از مدینه به سوی خراسان حرکت می کند، ولی متأسفانه بر اثر حوادثی که در ساوه رخ می دهد، این بانو مریض می شوند و به جانب قم حرکت می کنند. چند روزی در قم می مانند، و بر اثر همان بیماری به جوار حق می شتابند و در همین قم مدفون می شوند. لذا زیارت ایشان عنوان مهمان نوازی نیز دارد و مردم عزیز ایران که به مهمان نوازی مشهورند، شایسته است تا آنجا که در توان دارند، در زیارت این کریمه اهتمام ورزند. خصوصاً مردم شریف قم که توفیق هم جواری آن حضرت را دارند و روحانیون عزیز که از برکات وجودی این کریمه بهره مندند، باید بیش از دیگران به زیارت حضرت معصومه علیها السلام توجه نمایند».[10]
آیت الله فاضل لنکرانی، همچنین در این باره می گویند: «وجود حضرت معصومه علیها السلام برای ما ایرانیان و شیعیان برکت و نعمت بوده است. این حوزه مقدسه قم که تاکنون باقی مانده و روز به روز هم رونق و جلوه بیشتری می یابد، از برکت وجود شریف این کریمه است. این انقلاب مدیون این کریمه است؛ زیرا رهبری بزرگوار آن در همین حوزه و در پرتو عنایت همین بانوی بزرگ پرورش یافته است و پیام انقلاب از جوار حضرت معصومه علیها السلام به تمامی ایران و جهان اسلامی طنین انداز شده است.
بنابراین، تکریم و تنظیم این حضرت، در حقیقت پاسداشت و سپاسگزاری از این نعمت بزرگ الهی است؛ علاوه بر آنکه در زیارت اولیای خدا برای زیارت کننده، هم آثار و برکات معنوی دارد و هم مادی و دنیوی و مردم ما بسیاری از مشکلات خودشان را در توسل به این بزرگواران و رفتن به زیارت، برطرف می کنند.[11]
ه) آیت الله علوی گرگانی
«شخصیت حضرت فاطمه معصومه علیها السلام در حدی است که قلم، قدرت بر تحریر و زبان توان بر تقریر آن ندارد؛ و اگر چیزی هم نوشته شود، فقط از باب ذکر نمونه و چیدن خوشه ای از خرمن پرفیض آن حضرت می باشد؛ و بس است در فضیلت و شخصیت آن حضرت که شخصیت های بزرگ عالم اسلام و فقهای عالی مقام، مانند حضرات آیات عظام شیخ عبدالکریم حائری، مؤسس و بنیان گذار حوزه علمیه قم، و آیت الله العظمی حاج آقا حسین بروجردی و… به آن حضرت متوسل می شدند و نتیجه می گرفتند. بر مؤمنان و متدینان است که به قم توجه بیشتری نمایند و هرگاه به زیارت حضرتش مشرّف می شوند، جده اش فاطمه زهرا علیها السلام را یاد و زیارت نمایند؛ چون فاطمه معصومه علیها السلام مظهر و تجلی مادرش حضرت زهرا علیها السلام می باشد».[12]
و) آیت الله مکارم شیرازی
«در حدیثی از امام صادق علیه السلام می خوانیم: «بهشت هشت در دارد که سه تا از آنها از قم است. به زودی زنی از فرزندان من در آن دفن می شود که اسم او فاطمه دختر موسی بن جعفر است، که با شفاعت او تمام شیعیان من وارد بهشت می شوند». در این فراز از حدیث شریف دقت کنید که فرمود: «با شفاعت او همه شیعیان من وارد بهشت می شوند».
می دانید که دایره شفاعت، متناسب با دایره مقام و شخصیت است. هرچه مقام بالاتر باشد، دایره شفاعت، گسترده تر است. معلوم می شود مقام این بانو، مقام فوق العاده عظیمی است که بر اثر معارف و تقوای بالا و مقامی شبیه عصمت، نصیب حضرت فاطمه معصومه علیها السلام شده است؛ و اینکه سه در از درهای بهشت به سوی قم باز می شود، به احتمال قوی، یکی از سه در، آستان حضرت فاطمه معصومه علیها السلام است».[13]
آیت الله مکارم در جای دیگر در این باره می گوید: «تعبیر عارفاً بِحَقَّتُها در این حدیث شریف که فرمود: «مَن زارها عارفاً بِحَقّها فَلَه الَجنّة؛ کسی که او را زیارت کند، در حالی که به حق او معرفت داشته باشد، پس اهل بهشت است، اشاره به این است که زائر علاوه بر اینکه بداند که او خواهر امام است و دختر امام است و عمه امام است که دانستنِ خود اینها، نوعی معرفت به حق اوست، همچنین شناخت داشته باشد که او دارای مدارجی والا از معرفت خدا و تقوا و عبادت فوق العاده بوده است؛ همان گونه که در زیارت نامه ایشان است که: «فَاِنَّ لَک عِندالله شأناً مِن الشأن؛ همانا که تو جایگاه والایی نزد خدا داری».[14]
زیارت حضرت معصومه علیها السلام در سیره عالمان بزرگ
الف) آیت الله العظمی حائری یزدی رحمه الله
آیت الله سید حسین بُدَلا می گوید: «آمدن مرحوم آیت الله حائری از اراک به قم ـ با آنکه آن زمان اراک حوزه پررونقی داشت ـ به خاطر اهمیتی بود که ایشان به بودن حوزه علمیه، در جوار بارگاه کریمه اهل بیت حضرت فاطمه معصومه علیها السلام قائل بود و ازاین رو، پس از آمدن ایشان به قم، علاوه بر فضلا و علمای اراک که با ایشان به قم آمدند، بعضی از علمای تهران هم، مانند آیت الله میرزا محمد ثقفی (پدر خانم حضرت امام) و حاج میرزا عبدالله چهل ستونی و… به قم آمدند.
مرحوم آیت الله حائری پس از ورود به قم تا مدت زیادی درس و بحث ها و نمازهایشان را در حرم، مسجد بالاسر انجام می دادند و حتی بیشتر وقت ها در همان حرم روی سجاده ای می نشستند و به سؤالات و مراجعات مردم پاسخ می دادند؛ در حالی که منزلشان به خاطر داشتن سرداب، خنک تر و برای درس و بحث و انجام این امور، مناسب تر بود. این نبود جز اینکه ایشان عنایت داشت مدت بیشتری را در کنار مرقد مطهر حضرت معصومه علیها السلام باشد و از فیض ها و برکات آن حضرت بهره مند شود».[15]
ب) آیت الله العظمی بروجردی رحمه الله
آیت الله فاضل لنکرانی درباره اهتمام آیت الله بروجردی به زیارت حضرت معصومه علیها السلام می گوید: «آیت الله بروجردی رحمه الله از کسانی بودند که به زیارت حضرت معصومه علیها السلام توجه خاصی داشتند. بارها شاهد تشرف ایشان به حرم حضرت معصومه علیها السلام بوده ام. علاوه بر آن، چون تدریس ایشان بالا سر حرم بود، بسیاری از مواقع که برای تدریس می آمدند، به زیارت مشرف می شدند. وقتی همسر ایشان فوت کردند، دستور دادند ایشان را در ایوان آینه دفن کنند. ایشان هنگام بیرون رفتن از حرم مطهر حضرت معصومه علیها السلام، عقب عقب خارج می شدند و برای رعایت ادب و احترام، پشت به ضریح مقدس نمی کردند».[16]
حضرت آیت الله بروجردی، نه تنها بر حفظ احترام و رعایت ادب به ساحت مقدس حضرت معصومه علیها السلام اصرار داشت، در مقابل هرگونه عملی که موجب هتک احترام آن حضرت می شد، ایستادگی می کرد و از آن جلوگیری می نمود. نوشته اند که در عصر مرجعیت ایشان، شاه عربستان به ایران آمد و به وسیله سفیر عربستان در ایران، هدایایی برای ایشان فرستاد. آیت الله بروجردی از میان آن هدایا، تنها چند قرآن و مقداری از پرده کعبه را پذیرفت و بقیه را برگرداند.
سفیر عربستان که به محضر آیت الله بروجردی رسیده بود، از ایشان تقاضا کرد شاه عربستان را برای ملاقات به حضور بپذیرد، ولی ایشان از پذیرفتن این تقاضا امتناع نمود. دلیل ردّ این ملاقات از سوی آیت الله بروجردی بر اطرافیان روشن نبود. ازاین رو، عرض کردند: بهتر است به دلیل مصالح شیعیان، از جمله اخذ اجازه زیارت ائمه بقیع علیهم السلام به آنان از ناحیه دولت عربستان، این تقاضا را بپذیرد. اما ایشان در پاسخ فرمود: «این شخص (شاه عربستان) اگر به قم بیاید، از آنجا که وهابی است، به زیارت مرقد مطهر حضرت معصومه علیها السلام نمی رود، و هرگاه او به دیدار من آید، ولی به زیارت مرقد مطهرحضرت معصومه علیها السلام نرود، به مقام ارجمند حضرت معصومه علیها السلام توهین خواهد شد و من به هیچ وجه چنین موضوعی را که اهانت غیرمستقیم به حضرت معصومه علیها السلام است، نمی پذیرم».[17]
ج) امام خمینی رحمه الله
امام خمینی رحمه الله آن گاه که در قم ساکن بود و بعدها هم هرگاه به قم می آمد، به زیارت حرم مطهر حضرت معصومه علیها السلام می رفت و نهایت فروتنی را در برابر مقام والای آن حضرت داشت. ایشان کنار مرقد مطهر می آمد و متواضعانه به توسل می پرداخت و با اشتیاقی عارفانه، ضریح را می بوسید.[18]
امام راحل، روزهای چهارشنبه بعد از درس به حرم مطهر مشرف می شد و سپس در نزدیکی ضریح زیارت می کرد و دو رکعت نماز می گزارد و از همان پایین پا برمی گشت و هیچ وقت بالا سر نمی رفت؛ گویا آمدن از بالاسر را نوعی بی احترامی می دانست. ایشان همانند آیت الله العظمی بروجردی هنگام خروج از حرم، عقب عقب بیرون می رفت واز این راه، احترام خود را به ساحت مقدس حضرت معصومهعلیها السلام تقدیم می نمود.
علت اینکه امام خمینی رحمه الله به دفن خود در حرم مطهر حضرت معصومه علیها السلام وصیت نکرد، این بود که مبادا با رفت وآمدهای میلیون ها ارادتمند ایشان و نیز شخصیت های سیاسی دنیا کنار قبر ایشان، موجب کم رنگ شدن ظاهری احترام به مرقد مطهر حضرت معصومه علیها السلام شود.[19]
د) آیت الله العظمی اراکی رحمه الله
ایشان هر روز که برای ادای فریضه ظهر و عصر به حرم مطهر حضرت معصومه علیها السلام می آمد، به زیارت آن حضرت می رفت. آیت الله اراکی رحمه الله در مسجد امام خمینی رحمه الله (مقبره شاه عباس متصل به حرم) به اقامه نماز جماعت ظهر و عصر می پرداخت که مکان بسیار کوچکی بود. وقتی به ایشان میگفتند بهتر است در یک مسجد بزرگ بیرون از حرم اقامه جماعت کنید، می فرمود: «من بدان جهت در اینجا نماز جماعت می خوانم و آن را می پسندم که پیش از نماز، توفیق زیارت حضرت معصومه علیها السلام را پیدا می کنم». هنگامی هم که به دلیل برخی تعمیرات، نمازهای جماعت داخل حرم برای مدتی تعطیل شد، ایشان برای نماز جماعت به نزدیک ترین مسجد به حرم مطهر می شتافت تا پس از نماز به فیض زیارت حرم معصومه علیها السلام برسد.[20]
ه) آیت الله العظمی مرعشی نجفی رحمه الله
آیت الله مرعشی نجفی درباره اهتمام به زیارت حضرت معصومه علیها السلام می گوید: «هنگامی که در قم سکونت کردم، صبح ها در حرم حضرت معصومه علیها السلام اقامه نماز جماعت نمی شد، و من تنها کسی بودم که این سنت را در آنجا رواج دادم و از شصت سال پیش به این طرف، صبح زود و پیش از باز شدن درهای حرم مطهر و زودتر از دیگران می رفتم و منتظر می ایستادم. این انتظار گاهی یک ساعت قبل از طلوع فجر بود تا خدّام درها را باز کنند، و زمستان و تابستان برایم مساوی بود. در زمستان ها هنگامی که برف همه جا را می پوشاند، بیلچه ای کوچک به دست می گرفتم و راه خود را به طرف صحن باز می کردم تا خود را به حرم مطهر برسانم. در آنجا خود، تنها نماز می خواندم، تا پس از مدتی یک نفر به من اقتدا کرد و پس از آن کم کم افراد دیگر اقتدا کردند و بدین ترتیب، نماز جماعت را در حرم مطهر آغاز کردم و تا امروز که شصت سال از آن تاریخ می گذرد، ادامه دارد. آهسته آهسته ظهرها و شب ها نیز اضافه شد و از آن پس روزی سه بار در مسجد بالاسر حضرت معصومه علیها السلام و صحن شریف نماز می خواندم».[21]
آیت الله مرعشی نجفی درباره علت اقامت خود در قم چنین می گوید: «من در نجف به دنیا آمدم و آنجا بزرگ شدم. علت آمدنم به قم این بود که پدرم مرحوم آیت الله سید محمود مرعشی برای آنکه از محل قبر شریف حضرت زهرا علیها السلام باخبر شود، چهل شب در حرم حضرت علی علیه السلام بیتوته و شب زنده داری نمود. یک شب آن حضرت در یک حالت مکاشفه به پدرم فرمود: سید محمود، چه می خواهی؟ پدرم عرض کرد: محل قبر حضرت فاطمه زهرا علیها السلام کجاست تا کنار قبرش بروم و او را زیارت کنم؟ حضرت فرمود: من که نمی توانم برخلاف وصیت او عمل کنم و قبر وی را به تو نشان دهم. پدرم عرض کرد: پس من هنگام زیارت او چه کنم؟ حضرت فرمود: خداوند مقام شکوهمند حضرت فاطمه علیها السلام را در این خصوص به حضرت معصومه علیها السلام داده است. هرکس می خواهد زیارت حضرت فاطمه زهرا علیها السلام را درک کند، مرقد حضرت فاطمه معصومه علیها السلام را زیارت نماید. در آن هنگام پدرم به من سفارش کرد به زیارت حضرت معصومه علیها السلام بروم. من از نجف اشرف به این قصد و نیز به قصد زیارت مرقد منور امام رضا علیه السلام به ایران آمدم. سپس در قم به اصرار مؤسس حوزه علمیه، آیت الله شیخ عبدالکریم حائری رحمه الله ماندگار شدم و هم اکنون شصت سال است هر روز نخستین زائر حضرت معصومه علیها السلام هستم».[22]
و) آیت الله العظمی بهجت رحمه الله
درباره آیت الله بهجت نوشته اند: کمتر کسی در قم پیدا می شود که چون او با این سن و سال، هر روز با نهایت ادب به محضر حضرت معصومه علیها السلام شرفیاب شود و با توسل به حضرت معصومه علیها السلام و با احترام و خضوع و خشوع در مقابل ضریح مطهر بایستد و پس از خواندن زیارت عاشورا، روز خود را آغاز کند.[23]
آیت الله مصباح یزدی در این باره می گوید: بنده از سال 1331 که به قم آمدم، با ایشان آشنا شدم. منزل ایشان جنب مدرسه حجتیه بود. تقریباً هر روز ایشان را هم در راه و هم در حرم زیارت می کردم. چهره نورانی ایشان برای هر بیننده ای جاذبه داشت و کیفیت نشست و برخاست و حرکات و سکنات ایشان جلب توجه می کرد و نشان می داد ایشان در یک فضای معنوی خاصی زندگی می کند. تقید ایشان به عبادت و سحرخیزی و زیارت حضرت معصومه علیها السلام و برنامه های متعددی که هر روز اجرا می کردند، اولین چیزهایی بود که هر بیننده ای را به خود متوجه می کرد.[24]
یکی از بزرگان می گوید: روزی آیت الله بهجت به من فرمود: مطلبی هست که فقط به تو می گویم تا بدانی در چه موقعیتی هستی. بعد فرمود: گاهی اوقات حضرت رضا علیه السلام برآورده شدن بعضی حاجت ها را به حضرت معصومه علیها السلام ارجاع می دهد. همین روزها آقایی پیش من آمد و گفت: حاجتی داشتم، به خدمت امام رضا علیه السلام مشرف شدم و عرض حال کردم. به من گفته شد: باید بروی قم، و آنجا حاجتم برآورده شد.[25]
منابع:
————————–
اقبال لاهوری. 1376. کلیات اشعار. تهران: سنایی. چاپ هفتم.
جبران خلیل جبران. 1381. صدای سخن عشق. ترجمه و بهره گیری آزاد: فرامرز جواهری نیا. تهران: بدیهه. چاپ نخست.
رفیعی، علی (علامه مرودشتی). 1381. شهاب شریعت. قم: کتابخانه بزرگ آیت الله العظمی مرعشی نجفی. گنجینه جهانی مخطوطات اسلامی. چاپ دوم.
قمی. شیخ عباس. 1378. سفینة البحار. مشهد: بنیاد پژوهش های اسلامی آستان قدس رضوی. چاپ نخست.
ـــــــــــــ. 1377. منتهی الآمال. تهران: قائم نوین. چاپ نخست.
کرجی، علی. 1384. قم و مرجعیت. قم. آستانه مقدسه قم، انتشارات زائر.
لطفی، مهدی. 1380. نوری از ملکوت. قم: کنگره بزرگداشت علما و گلپایگان.
مجلسی، محمدباقر، 1404 ق. بحارالانوار. بیروت: مؤسسه الوفاء.
—————————————–
منبع : اشارات - زمستان سال 1392 شماره 153 - وفات حضرت فاطمه معصومه علیها السلام
پی نوشت:
[1] اقبال لاهوری، 1376: 6.
[2] جبران خلیل جبران، 1381: 265.
[3] حکیمی، 1380: 52 ـ 54.
[4] همان؛ به نقل از: مبانی جامعه شناسی: 195.
[5] همان: 54.
[6] مجلسی، 1404 ق: ج 90: 273.
[7] قمی، 1377: 998.
[8] قمی1378: ج 4: 134.
[9] لطفی، 1380: 445.
[10] کرجی، 1384: 22.
[11] همان: 22.
[12] همان: 23 و 24.
[13] همان: 13.
[14] همان: 20.
[15] همان: 9 و 10.
[16] همان: 14.
[17] همان: 14 و 15.
[18] همان: 15.
[19] همان: 15 و 16.
[20] همان: 16 و 17.
[21] رفیعی، 1381: 282.
[22] کرجی، 1384: 10و11.
[23] همان: 17.
[24] همان: 17 و 18.
[25] همان: 12.
صفحات: 1· 2