حجاب قرآنی و نقش آن در نهاد خانواده
چكیده:
پوشش و حجاب پرتوئی از آفرینش الهی است كه فلسفه وجودی آن حفظ مقام و ساحت مادی و معنوی زن و مرد و زمینه ساز رشد و كمال آن ها تا مراتب عالی انسانیت است. یكی از قوانین ربانی در شرایع الهی مسأله حجاب و پوشش بوده است و خالق بشر كه بر تمای اسرار و رموز آفرینش، عالم خبیر است، زیبایی، امنیت، رشد و تعالی انسان ها به خصوص زن را در پوشش و عفاف و حجاب دانسته است، آیات نورانی قرآن كریم این حكم الهی را به نحو مطلوب تبیین و سیره ی قرآنی معصومین (علیهم السلام) به ویژه سیره معصومه كبری فاطمه زهرا (س) آن را به بهترین شكل به منصه ظهور و اجراء در صحنه زندگی رسانده اند. در این مقاله، پوشش به عنوان یك خواسته فطری و عقلانی انسان مورد توجه قرار گرفته و بر همین اساس این حكم امضائی اسلام در شرایع و ادیان آسمانی قبل از اسلام نیز مورد جستجو و بیان، واقع گردیده و آن گاه معنای لغوی و اصطلاحی حجاب در قرآن كریم مشخص و آثار و بركات حجاب از جمله رشد و حفظ عفاف و حیا مورد توجه و نقش آن در پایداری نهاد مقدس خانواده بیان گردیده است و در پایان آثار زیانبار بی حجابی و بد حجابی ارائه شده است. از آن جا كه این موضوع قرآنی نقش بارز و آشكاری در نهاد خانواده (از حیث آبادانی و رشد یا تخریب آن) دارد سعی شده همه این موضوعات با رویكرد به جایگاه نهاد خانواده از منظر قرآن ارائه گردد.
كلید واژگان:
حجاب و پوشش، حیا جایگاه خداوند در قرآن و روایات
مقدمه:
وضع و جعل احكام دین از طرف شارع مقدس حضرت حق تبارك و تعالی منطبق با فطرت، عقل و حكمت بوده و هر كدام از آن ها از هدفمندی خاصی برای رشد و تعالی انسان برخوردار بوده اند حجاب و پوشش قرآنی یك حكم از مجموعه احكام واجب الاجراء الهی است كه از اهداف، آثار، بركات و نقش آفرینی های خاصی برخوردار است و اگر حقیقت این حكم برای انسان ها روشن و آشكار گردد بعید است كه فطرت های سالم و خداخواه تسلیم آن نشوند و آن را اطاعت ننمایند. قرآن كریم دین را فطری می داند یعنی دین بنیان كننده ی طبیعی ترین قوانین وجود بشری است و به عبارت دیگر دستورات اسلامی منطبق بر مسیر شكوفائی فطرت بشری است و با كمی دقت بر این دستورات و احكام فطری، اهداف، آثار و نتایج عقلانی و حكمیانه آن ها نیز آشكار می گردد. بر همین اساس حجاب و پوشش اسلامی كه یكی از اوامر انسان ساز الهی و یكی از احكام حیات بخش اسلام در زندگی طیبه است و منطبق بر فطرت بشر و مبتنی بر نیازها و شرایط روانی او و زمینه ساز پویائی و كمال انسانی خواهد بود و اصولاً عمل به قوانین اسلام یك عمل اعتباری و قراردادی نیست بلكه عمل به قوانین اسلام یعنی پاسخ گوئی به نیاز فطرت است.
جنس زن از دیدگاه اسلامی دارای شخصیت شایسته و موقعیتی الهی است كه می تواند مدارج كمال را طی كرده و به مراتب عالی انسانیت راه یابد. دامن زن مدرسه انسان كمال جو است و جایگاه الهی و والای این گوهر آفرینش اقتضاء دارد كه در قلعه مستحكم حجاب و پوشش قرار گیرد تا ارزش های او مصون و محفوظ بمانند.
طرح یك سؤال
اگر میل به پوشیدگی و حجاب ریشه در فطرت آدمی دارد پس چرا میلیون ها انسان در سراسر جهان نیم برهنه و بی حجاب هستند؟
پاسخ به این سؤال جواب های متنوع و متعددی را می طلبد كه به ترتیب به طرح آن های می پردازیم:
*ج1) میله به پوشیدگی ریشه در فطرت انسان دارد و تمایل به پوشش و حجاب كامل بازگشتی به فطرت اصیل انسانی است. قرآن كریم انسان را صاحب فطرتی می داند كه نیازهای او و پاسخ گوئی به آن ها را براساس آن (فطرت) و در امر به پوشش و حجاب به عنوان یك امر و نیاز فطری و وجودی انسان آن را سبب ساز برمی شمرد.
سلامت جسمی، روحی و روانی و فكری و زمینه ساز پویائی و كمال انسانی قلمداد می كند كسانی كه این فطرت الهی را در ساختار وجودی خود نادیده گرفته و به آن پشت پا زده و به انكار آن پرداخته اند به سمت برهنگی و نیمه عریانی روی آورده و انحراف آنان ربطی به واقعیت وجدان طبیعی و ساختمان فطری ایمان و اخلاق بشر ندارد.
*2) غفلت از نیازهای فطری و یا تغییر دادن نحوه پاسخگوئی به آن نیازها ناشی از ناآگاهی و دوری از آموزش ها و هدایت های الهی است كه موجب گردیده ناخواسته در مسیری بر خلاف فطرت الهی خود گام بردارند.
*3) دین زدائی و تبلیغات علیه دین و ارزش های دینی كه منطبق با فطرت است از یك سو و تمایلات نفسانی و شیطانی انسان و گرایش او به هوس رانی و تنوع طلبی بی حد و حصر و تلقین های رنگارنگ در قالب آموزش های اجتماعی از سوی دیگر موجب دوری انسان از فطرت و سقوط در برهنگی و عریانی و بی حجابی عصر حاضر شده است.
حجاب و پوشش حكم امضائی اسلام:
لباس پوشیدن و پوشش اندام، شأنی از شئون انسانی و پدیده ای است كه تقریباً به اندازه طول تاریخ بشر سابقه و به قدر پهنه ی جغرافیای امروزین زمین گسترش داشته و دارد و این موضوع رابطه مستقیمی با سلامت خانواده و تحكیم و استمرار او دارد. و اما پرداختن به این موضوع مستلزم نگرشی به تاریخ مستند حجاب و پوشش در ادیان الهی است. با بررسی متون دینی اعم از تورات، انجیل و قرآن كریم و بررسی قوانین مدنی در جوامع قبل از اسلام مانند هند، یونان و ایران كه تابع ادیان الهی و متون مقدس بوده اند در خواهیم یافت كه حجاب و پوشش زنان و مردان یك فضیلت اخلاقی و انسانی در تمدن های بشری به حساب می آمده و مردم خود را مُقید به آن می دانسته و انحراف از آن به نوعی بداخلاقی و مقابله با ارزشهای تثبیت شده تمدن های بشری بوده كه مؤاخذه و مجازات به همراه داشته است. قرآن كریم حجاب و پوشش را در خصوص اولین رسول الهی و خانواده او مطرح می سازد و حضرت آدم (ع) و همسر گرانقدر او (حضرت حوا) را دارای حجاب و پوشش مناسب دانسته كه با امكانات زمانه مظاهر شرم و حیا و عفت را به خوبی پوشش داده و خود را با آن پوشش و حجاب محفوظ داشته اند. همچنین قرآن كریم در آیه 31 نور تاریخ حجاب را در جزیرة العرب قبل از تشریع حكم حجاب را مطرح ساخته كه زنان عرب با استفاده از روسری بلند خود را می پوشانده اند.
(و قل للمومنات … و لیضربن بخمر هن علی جیوبهن) (نور – 31) از این كه زنان مومن به قرار دادن روسری های خود بر گریبان ها (سینه ها) امر شده اند معلوم می شود این نحوه پوشش متعارف بوده است (خُمُر) جمع خمار به معنای مقنعه است كه پوششی برای سر زنان و دو طرف آن در جلوی سینه رها بوده است (مجمع البیان، ج 7 و 8، ص 217) همچنین آیه 59 سوره احزاب اشاره بر این موضوع دارد زنان در جاهلیت و صدر اسلام برای پوشاندن بدن خود از روپوش های بلند استفاده می نمودند.
اسلام عزیز با قوانین و احكام وحیانی اش به جنس زن احترام بخشید و او را به مقام واقعی اش رساند و برای حفاظت و حراست از او و ارزش های او حكم حجاب را امضاء و آن را به كمال رساند. زن مسلمان آن گاه كه پیكر خویش را در حصار امین حجاب قرار می دهد ارزشمندی و جایگاه رفیع خود را می یابد و احساس می كند.
حجاب در قرآن كریم:
حجاب در لغت به معنای پرده، پوشش و حایل بین دو شیء است. زن محجوب، زنی است كه با پوششی مناسب خود را به طور پوشانده باشد، مقصود از حجاب در این جا پوشاندن در طبق موازین شرع در برابر نامحرم است. ما در بررسی قرآنی حجاب ابتداء فلسفه حجاب، اهمیت حجاب و آثار حجاب و نقش آن در نهاد خانواده و احكام حجاب خواهیم پرداخت:
فلسفه حجاب:
در سوره احزاب آیه ی 59 آمده است:(یا ایها النبی قل لاَزواجك و بناتك و نساء المومنینَ یدنین علیهن من جلابیبهن ذلك ادنی ان یعرفن فلا یُوذَین)
ای پیامبر به زنان و دختران بگو كه فلسفه حجاب و پوشش كامل، امنیت، مصونیت و سلامت شما از آزار و اذیت دیگران است و موجب پاكی و عفت شما می شود و ای پیامبر تو موظف به آموزش و تعلیم كیفیت و كمیّت حجاب و پوشش هستی و بایستی فرمان خدا را به آنان ابلاغ نمائی. آیات 6 سوره نور، 53 و 55 و 59 سوره احزاب بر این مفاهیم دلالت دارند.
اهمیت حجاب:
قرآن كریم پوشش زن را نشانه عفت و پاكدامنی او دانسته و برآن تأكید دارد.
(و القواعد من النساء الّاَتی لایرجون نكاحاً فلیس علیهن جناح ان یضعن ثیابهن غیر متبرّجات بزینه …) (سوره نور – 60)
همچنین قرآن رعایت حجاب از سوی زنان و دختران را نشانه پرهیزگار و تقوا پیشگی آن ها می داند
(لا جناح علیهن فی آبائهن و لا ابنائهن و لا … و اتقین الله ان الله كان علی كل شیء شهیدا) (احزاب – 55)
در آیه 60 سوره نور حجاب و پوشش حتی برای زنان سالخورده و بی رغبت به زناشوئی مایه ی خیر و صلاح شمرده شده است.
(والقواعد من النساء الاتی لا یرجون نكاحاً … و ان یستعفِفن خیر لهن) (سوره نور – 60)
آثار حجاب:
قرآن كریم در مجموعه آیاتش پنج اثر را از آثار بارز و ظاهر رعایت حجاب از سوی زنان و دختران می داند.
رعایت عفت و حجاب، مایه ی بهره مندی زنان از آمرزش الهی می گردد.
(یا ایها النبی قل لازواجك بناتك و نساء المومنین یدنین علیهن من جلا بیبهن … و كان الله غفوراً رحیماً) (سوره احزاب – 59)
رعایت حجاب و پوشش برای زنان و دختران حتی زنان سالمند در جهت خیر و صلاح و سلامت آن هاست.
(و القواعد من النساء الاتی لا یرجون نكاحاً … و ان یَستعفِفن خیر لهن) (سوره نور – 60)
رعایت حجاب و پوشش مناسب، راهی برای شناخته شدن زنان آزاده و با شخصیت است.
(یا ایها النبی قل لازواجك بناتك و نساء المومنین … ذلك ادنی ان یعرفن) (احزاب – 59)
رعایت حجاب و پوشش مناسب زنان و دختران، مایه ی حفظ طهارت و پاكی مردان و زنان است.
(و اذا سألتموهن متاعا فسئلوهُن من وراء حجاب ذلكم اطهر لقلوبكم و قلوبهن) (احزاب – 53)
رعایت حجاب و پوشش زنان مایه ی مصونیت آنان از تعرض هوسرانان و سلامت یابی آن ها می شود.
(یا ایها النبی قل لازواجك بناتك و نساء المومنین یدنین علیهن … ادنی ان یعرفن فلایوذین) (احزاب – 59)
صاحب مجمع البیان در ذیل آیه نوشته است احتمالاً مقصود از (یعرفن) شناخته شدن به عفاف و پاكی است كه در نتیجه، اهل هوس مزاحم آنان نشوند و مقصود از جلابیت روسری و مقنعه بوده كه سر و صورت خود را با آن می پوشاندند.
احكام حجاب:
در قرآن كریم پانزده حكم كلی پیرامون حجاب و پوشش و نحوه ی آن در موقعیت ها و در نزد اشخاص و حالات ارائه نموده است.
واجب نبودن حجاب برای سالخورده و ناامید از زناشوئی، در صورت اجتناب از خودآرائی و آرایش (نور – 60)
حرمت آشكار ساختن زینت ها و محلهای آن ها در بدن بر زنان و دختران (نور – 31)
واجب نبودن پوشش صورت و دستها در زنان (نور – 31)
وجوب حجاب برای همسران و دختران پیامبر (ص) به عنوان الگوی زنان دیگر (احزاب – 59)
وجوب پوشش زیورآلات و مواضع آن از سوی زنان مسلمان به هنگام رویاروئی با زنان غیر مسلمان (نور – 31)
واجب نبودن حجاب بر زنان برای شوهر، پدر، پدرشوهر، پسران و … (نور – 31)
عدم وجوب پوشش زیورآلات و مواضع آن بر زنان مومنه هنگام رویاروئی با زنان مومنه دیگر (نور – 31)
واجب نبودن پوشش زیورآلات و مواضع آن برای زنان به هنگام برخورد با غلامان مملوك خود (نور – 31)
واجب نبودن پوشش زیورآلات و مواضع به هنگام مواجهه با خدمتگزاران بی رغبت به امور زناشوئی (نور – 31)
واجب نبودن پوشش زیور آلات ومواضع آن برزنان در رویاروئی با كودكان غیر ممیز (نور-31)
اولویت رعایت حجاب بر زنان و دختران پیامبر (ص) (احزاب – 59)
زنان مؤمنه موظف به پوشاندن سر و گلو و سینه خود از نگاه نامحرمان هستند (نور – 31)
زنان مؤمنه موظف به پوشاندن پاها و زینت های آن هستند (نور – 31)
زنان مؤمنه موظف به رعایت پوشش و حفظ خود از نامحرم هستند (احزاب – 53 و 54)
واجب نبودن حجاب برای زنان مومنه در مواجهه با محارم خود (پدران، پسران، پسران برادر، خواهر و زنان مومنه دیگر (احزاب – 55)
حجاب و پیوند با آن حیا:
برآیند تفسیری قرآن دلالت بر پیوستگی حجاب با حیا مثبت دارد. از این رو این بخش از پژوهش به مفهوم حیا و حیا در قرآن و ضرورت حیا در بانوان پرداخته شده است.
مفهوم حیا:
معادل فارسی حیا شرم و آزرم است علامه مجلسی درباره حقیقت حیا می نویسد حیا است كه موجب گرفتگی نفس از ارتكاب كار زشت می شود و باعث خودداری نفس از انجام كاری بر خلاف آداب، از ترس سرزنش می گردد.
حیا مانع از آن می شود كه انسان هر چیزی را كه از قلبش می گذرد بر زبان آورد، حیا برای هر انسانی نیكوست اما در بانوان نیكوتر و زیبنده تر می باشد، لذا در روایاتی حیا به ده قسمت تقسیم شده است كه نه قسمت آن، از آن زنان و یك قسمت از آن مردان شمرده شده است.
حیا در قرآن
(فَجاءتْهُ إحْدَا هُما تمشیَ عَلی اسْتِحْیاء قالَتْ أنَّ أبی یَدْعُوكَ) (قصص – 25)
ناگهان یكی از دو زن، به سراغ او آمد در حالی كه با نهایت حیا گام برمی داشت گفت: پدرم از تو دعوت می كند…»
ضرورت حیا در بانوان
حیای زن همانند دژی است كه زن به خودی خود در روابطش با مردان برای خویش در نظر می گیرد.
یكی از دلایل اصلی وجود حیا در انسان حفظ عفت و كنترل شهوت است. امام علی (ع) می فرماید: علت پاكدامنی حیاست.
حیا یكی از بهترین نیروهای كنترل كننده درونی است. پوشش و حیا دو مقوله ی جدایی ناپذیرند زیرا تا جلوه ای از حیا در زنی وجود نداشته باشد، پوشش را هم به طور كامل رعایت نخواهد كرد. زنان با حیا كسانی هستند كه با پوشش كامل از نمایش دادن موی سر و زینت های خود شرم دارند.
*نقش حجاب و پوشش مناسب درحفظ نهاد خانواده:
زن و مرد به عنوان دو ركن خانواده، لباس هم و آبروی هم هستند و حجاب زن آسودگی فكر مرد و سلامت خانواده را به همراه دارد واین موضوع درآیات وروایات مورد تاكید قرار گرفته است.
1- آرامش روحی:
خانواده (زن و شوهر) در قرآن كریم آیاتی از آیات خدا و مایه آرامش روحی شمرده شده است.
چنان كه خداوند فرموده است:
(وَ مِنْ آیاتِهِ أنْ خلق لكم مِنْ أنْفُسِكُمْ أزْوَاجاً لِتَسْكُنُوا إِلَیْهَا وَ جَعَلَ بَیْنَكُمْ مَّوَدَّةً وَ رَحْمَةً أِنَّ فی ذَلكَ لَآیاتٍ لِّقَومِ یَتَفَكَّرُون) (روم – آیه 21)
و ازنشانه های او این است كه همسرانی از جنس خودتان برای شما آفرید تا در كنار آنان آرامش یابید، و در میانتان مودت و رحمت قرار داد در این امر نشانه هایی است برای گروهی كه تفكر می كنند.
2- زینت بخشی یكدیگر:
(هُنَّ لِباسٌ لَّكُمْ وَ أنْتُمْ لِباسٌ لَّهُنَّ) (بقره – آیه 187)
آن ها لباس شما هستند، و شما لباس آن ها؛ هر دو زینت هم و سبب حفظ یكدیگرند.
لباس وسیله پوشش و حفاظت بدن است.
و به قول علامه طباطبائی در این آیه استعاره بسی لطیف به كار برده شده است. زن برای مرد و مرد برای زن به عنوان لباس و پوشش می باشد كه همدیگر را از آلودگی و فجور محافظت می كند و نیز همان طوری كه لباس مایه زینت و زیبایی برای انسان است، زن و مرد نیز مایه زینت و زیبایی برای یكدیگرند.
3- محبوبیت و عزت بخشی:
نظام خانواده نظام ارزشمند و محبوبی است كه در اسلام هیچ بنایی محبوب تر از او پایه ریزی نشده است.
پیامبر اسلام (ص) می فرماید: (در اسلام هیچ نهادی محبوب تر و عزیزتر از تشكیل خانواده در نظر خداوند بنا نشده است).
نظام خانواده از چنان جایگاه و مقام شایسته در اسلام برخوردار است كه حتی تأثیری روی ثواب عبادت و بندگی می گذارد، تا جایی كه دو ركعت نماز كسانی كه تشكیل خانواده داده اند برتر از عبادت فرد مجردی است كه شب و روز نماز بخواند.
امام باقر (علیه السلام) فرموده است: (دو ركعت نماز مرد متأهل افضل و بهتر از نماز مرد مجردی است كه شب را به عبادت بایستد و روز را با روزه سپری كند).
این روایات و نیز روایایتی قریب به این مضمون كه در متون اسلامی، وارد شده به خوبی جایگاه و ارزش والای خانواده و تشكیل آن را تعیین می كند.
*نتایج حجاب در استحكام و سلامت بخشی خانواده:
بدون شك جامعه ای از سلامت كامل برخوردار است كه خانواده به عنوان جزء كوچك آن جامعه از سلامت و استحكام كامل و كافی برخوردار باشد، از این رو، اگر خواهان سلامت و تقویت بنیان جامعه هستیم، باید همه نیروهای خود را در جهت استحكام و تقویت پیوندهای خانوادگی بسیج كنیم. در جامعه ای كه برهنگی بر آن حاكم است هر زن و مردی، همواره در حال مقایسه است مقایسه ی آنچه دارد با آنچه ندارد؛ و آنچه ریشه ی خانواده را می سوزاند این است كه این مقایسه آتش هوی و هوس را در زن و شوهر و مخصوصاً در وجود شوهر دامن می زند. زنی كه با بیست یا سی سال در كنار شوهر خود زندگی كرده و با مشكلات زندگی جنگیده و درغم و شادی او شریك بوده است، پیداست كه اندك اندك بهار چهره اش شگفتی خود را از دست می دهد و روی در خزان می گذارد.
در چنین حالی كه سخت محتاج عشق و مهربانی و وفاداری همسر خویش است، ناگهان زن جوان تری از راه می رسد و در كوچه و بازار، اداره و مدرسه، با پوشش نامناسب خود، به همسر او فرصت مقایسه ای می دهد؛ و این مقدمه ای می شود برای ویرانی اساس خانواده و بر باد رفتن امید زنی كه جوانی خود را نیز بر باد داده است.
آری با بی حجابی روابط آزاد و نامشروع جنسی جامعه را فرا می گیرد و به همان نسبت كانون خانواده ها سست شده و آمار ازدواج كاهش می یابد و ازدواج های گذشته هم به كاهش می یابد و ازدواج های گذشته هم به جدایی و طلاق منجر می شود. بنابراین وجود خانواده سالم و مستحكم در گرو گسترش فرهنگ حجاب خواهد بود.
پی نوشت:
1-مكارم شیرازی – ناصر – تفسیر نمونه، ج 16(جمعی از نویسندگان)، تهران، داراكتب الاسلامیه، 30 شعبان 1399 ھ . ق. (مصادف با 1358 ھ . ش)، ص 23و
2-احمدی، علی اصغر، فطرت بنیان روان شناسی اسلامی، تهران، انتشارات امیركبیر، 1362.
3-همان.
4-فلسفی، محمد تقی، گفتار فلسفی كودك از نظر وراثت و تربیت (مجموعه ای از سخنرانی دانشمند معزز آقای فلسفی)، تهران، هیأت نشر معارف اسلامی، 1381 ھ . ق، ص 29.
5-استاد ملك، فاطمه، حجاب و كشف حجاب در ایران، تهران، عطایی 1367، ص 15 – 13.
6-همان.
7-حداد عادل، غلامعلی، فرهنگ برهنگی و برهنگی فرهنگی، تهران، سروش 1363 ھ . ش، ص 53.
8-حر العاملی، محمد بن الحسن، وسائل الشیعه ج 14، بیروت، داراحیاءالتراث العربی 1403 ھ . ش، ص 139 – 138
9-ضیاء پور، جلیل، پوشاك زنان ایران از كهن ترین زمان، تهران، انتشارات وزارت فرهنگ و هنر 1347 ھ . ش، ص 165.
10-شرتونی، سعید، اقرب المواردفی فصح العربیة و الشوارد، تهران، دارالاسوه للطباعه و النشر 1374.
11-مجلسی، محمد باقر، مرآت العقول، ج 8، ص 187.
12-محمدی ری شهری، محمد، میزان الحكمه، ترجمه حمیدرضا شیخی، قم، دارالحدیث، 1377، ج 3، ص 1360.
13-همان.
14-وشنوه ای، قوام الدین، حجاب در اسلام، ترجمه و اضافات از احمد محسنی گرگانی، قم، بی نا، 1352، ص 14.
15-اشتهاردی، محمد، پوشش زن در اسلام، قم، انتشارات ناصر، بی نا 70.
16-مكارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران دارالكتب الاسلامیه 1372 ھ . ش.
17-طباطبایی، محمد حسین، تفسیر المیزان، ج 2، قم، مؤسسه نشر اسلامی، 1402 ھ . ش.
18-صدوق، محمد بن علی، الهدایة، چاپ اول، قم ناشر مؤسسه امام هادی (علیه السلام)، 1418 ھ . ق، ص 257.
19-حر عاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعه، ج 14، چاپ دوم، قم آل بیت، 1414 ھ . ق، ص 7.
منبع: فصلنامه قرآنی كوثر/شماره 33
نویسنده: مرضیه قاسمی/حجة الاسلام سید محمد رضا علاءالدین (پژوهشگر علوم قرآنی و استاد راهنمای سطوح حوزه)/-(مربی و پژوهشگر علوم قرآنی)
سيماى حقيقى حجاب
مقدمه
واژۀ «حجاب» معانى گوناگونی دارد از جمله “پوشش"، “پرده"و “حاجب” بيشترین کاربرد این واژه به ویژه از نگاه روایات، در معنای پرده است؛ برای نمونه از رسول خدا(صلی الله علیه و آله) دربارۀ علی بن ابی طالب(علیه السلام) نقل شده است: «اِسْمٌ مَكْتُوبٌ عَلَى كُلِ حِجَابٍ فِي الْجَنَّة بَشَّرَنِي رَبِی؛[1]خداوند به من بشارت داد [برای علی(علیه السلام)] نامی است که بر تمامی پردههای بهشتی نقش بسته است.»
از آنجا که پرده وسیلهای برای پوشاندن است، واژۀ حجاب نیز مفهوم پوشش را میرساند و همچنان که پرده تنها، پوشانندۀ هر چیزی است که در پس آن واقع شده است، میتوان گفت هر پوششی حجاب نیست. قرآن كريم دربارۀ ماجرای غروب خورشید در داستان حضرت سليمان(علیه السلام) میفرماید: [حَتّى تَوارَتْ بِالْحِجابِ]؛[2]«تا [هنگامی كه خورشيد] در پشت پرده پنهان شد.» پردۀ حاجز ميان قلب و شكم را نیز «حجاب» مىنامند.[3]
اميرالمؤمنين(علیه السلام) برای این که ضعیفان و درماندگان بتوانند نیازمندیهای خود را به مالک اشتر برسانند و او از جریان امور آگاه باشد، به او فرمان میدهد: «فَلا تُطَوِّلَنَّ احْتِجابَكَ عَنْ رَعِيَّتِكَ؛[4]حاجب [و دربان] تو را از مردم جدا نكند.»
ابن خلدون در مقدمۀ کتابش فصلى با عنوان «فَصْلٌ فِى الْحِجابِ كَيْفَ يَقَعُ فِى الدُّوَلِ وَ انَّهُ يَعْظُمُ عِنْدَ الْهَرَمِ» دارد که در آن چنین آمده است: «حكومتها در بدو تشكيل ميان خود و مردم حایل و فاصلهاى قرار نمىدهند؛ ولى تدريجاً حایل و پرده ميان حاكم و مردم ضخيمتر مىشود تا بالأخره عواقب ناگوارى به وجود مىآورد.» او واژۀ «حجاب» را به معنى پرده، حایل و نه پوشش، به كار برده است.[5]
استفاده از واژۀ «حجاب» برای پوشش زنان، پیشینهای طولانی ندارد. در گذشته به ویژه از سوی فقها، واژۀ «سَتر» در معناى پوشش و حجاب به كار میرفته است. فقها در كتاب الصلوه و نیز كتاب النكاح به هنگام نیاز، از واژۀ «ستر» به جای «حجاب» استفاده کردهاند که به نظر میرسد این شیوۀ استفاده بهتر باشد؛ زیرا همچنان که گفتیم معنی شایع «حجاب» پرده است و اگر دربارۀ پوشش به كار برده مىشود به اعتبار پشت پرده واقع شدن زن است.
سيماى حقيقى حجاب
شهید مطهری در کتاب «مسئله حجاب» مینویسد: «حجاب در اسلام از يك مسئله كلى و اساسى ريشه مىگيرد و اسلام مىخواهد انواع التذاذهاى جنسى، چه بصرى و لمسى و چه نوع ديگر، به محيط خانوادگى و در كادر ازدواج قانونى اختصاص يابد و اجتماع منحصراً براى كار و فعاليت باشد. برخلاف سيستم غربى عصر حاضر كه كار و فعاليت را با لذّتجوييهاى جنسى به هم مىآميزد، اسلام مىخواهد اين دو محيط را كاملًا از يكديگر تفكيك كند.»[6]
در میان اندیشمندان مسلمان و بزرگان معاصر، افرادی بوده و هستند که با نگاهی جامع و مانع به جامعه و مسائل مربوط به آن نگاه میکنند. ایشان تلاش میکنند با آراستن آموزههای دینی به آنچه علاقه و رغبت مردم را برمیانگیزد، رهنمودهای شریعت مقدس را در جامعه نهادینه کنند و یکی از این شخصیّتهای برجسته، رهبر معظّم انقلاب اسلامی حضرت آیت الله خامنهای(حفظه الله) است که با بصیرت خویش به جامعه ما بصیرت داده و با بینش خویش چنان بینشی به ملّت ایران بخشیده است که در همۀ عالم ستودنی است. همۀ شخصیّتهای ایرانی و غیر ایرانی که با ایشان دیدار و گفتوگو کردهاند به نگاه بلند و تحسین برانگیز ایشان اعتراف میکنند.
مقام معظّم رهبری(حفظه الله) آموزههای نابی دربارۀ حجاب در اختیار جامعه قرار دادهاند که نیازمند بررسی مفصّل و تبیین گسترده است و ما با توجه به فرصت کوتاهی که در اختیار داریم به گوشهای از رهنمودهای ایشان میپردازیم به امید آن که سرآغازی باشد برای سیراب کردن جامعه از رهنمودهای ایشان که در قلم نویسندگان متعهد متبلور خواهد شد.
پی نوشت:
[1]. کتاب سلیم بن قیس، ابو صادق سلیم بن قیس، نشر الهادی، قم، 1415 ق، ج 2، ص 959.
[2]. ص/ 32.
[3]. مفردات، راغب اصفهانی، المکتبة المرتضویه، تهران، بی تا، ص 219.
[4]. نهج البلاغه، سید رضی، نشر هجرت، قم، 1409 ق، نامۀ53.
[5]. ترجمه مقدمه ابن خلدون، عبد الرحمن بن محمد، بی تا، استانبول، 1275 ق، ج1، ص 560.
[6]. مسئلۀ حجاب، مرتضی مطهری، انتشارات صدرا، تهران، 1408 ق، ص 82.
منبع: ماهنامه اطلاع رساني، پژوهشي، آموزشي مبلغان شماره 192.
رابطه پایندگی خانواده با اخلاق و ایمان
رابطه پایندگی خانواده با اخلاق و ایمان
خلاصه
لباس، مجموع بدن انسان را با همه کمالات، نواقص، خوبیها، بدیها، زیباییها و زشتیها در بر میگیرد و از سرما و گرما و خطر حفظ میکند. بر زیباییهایش میافزاید و عیوبش را میپوشاند. لباس نزدیکترین اشیاء نسبت به انسان است و از جمله نیازهای اولیه به شمار میرود. زن و شوهر نیز، نسبت به یکدیگر باید همانند لباس باشند، همدیگر را با همه نواقص و کمالات بپذیرند
متن
خانواده ، یک واحد کوچک اجتماعی است که با پیمان ازدواج زن و مرد آغاز میشود و با تولد فرزندان، توسعه و استحکام مییابد. جوامع بزرگتر نیز از همین واحدهای کوچک تشکیل میشوند. بشر از آغاز، زندگی خانوادگی را به عنوان بهترین نوع زندگی برگزیده و در همه زمانها و مکانها بدان پایبند بوده و هست. این نوع زندگی، از امتیازات انسان محسوب میشود و فوائد گوناگونی دارد، از جمله اینکه زن و مرد را از پریشانی و بی هدفی نجات میدهد و به خانواده وابسته و دلگرم میسازد وآنها از نعمت انس و مودت بهره مند میشوند. وابستگی کودکان، نوجوانان و جوانان نیز به خانواده، فوائد زیادی را در بردارد؛ چرا که از انواع مفاسد اخلاقی، اجتماعی، انحرافات جنسی، ارتکاب جنایت، بزهکاری و اعتیاد، بیشتر مصون می مانند. بنابراین، سلامت و سعادت جامعه ، تا حد زیادی، به وضع خانوادهها و کیفیت روابط بین زن و شوهر و والدین و فرزندان بستگی دارد. هر چه روابط بهتر و سالم تر، باشد زندگی شیرینتر و با صفاتری دارند و ارتباط صمیمانه تری با خانواده برقرار می کنند و از خطر انحراف مصونیت پیدا میکنند. هدف از ازدواج در اسلام ،یعنی ایجاد انس و محبت و صفا در خانواده، خانهای که در آن صفا و محبت نباشد از هم گسیخته است و ویرانه. حتی می توان گفت که زندانی بیش نیست.
در همه ادیان الهی، خانواده از مقدسترین کانون های بشری است که در آن انسان ها در کنار یکدیگر کامل می شوند. مهمترین عامل در تربیت دینی، خانواده است. در خانواده، ساختار و چارچوب دینی فرزندان شکل میگیرد.
روایت معروف پیامبر اکرم(صلی الله و علیه وآله) بیانگر نقش خانواده در شکل دهی به شخصیت دینی فرزندان دارد: تأثیرگذاری شگرف والدین حتی بر فطرت فرزند.
متن صریح گفتة پیامبر گرامی(صلی الله و علیه وآله) در روایتی مشهور و معتبر نزد عامه و خاصه است: «هر مولودی بر فطرت (الهی) متولد میشود، مگر این که پدر و مادرش او را یهودی یا نصرانی یا مجوسی گردانند».( ابنأبیجمهور احسائی، عوالیاللئالی، ج ۱، ص ۳۵، ح ۱۸.) هر چه خانواده نسبت به مسائل دینی مقیدتر باشند، محصول و برآیند تربیتی آنان هم از پایبندی بیشتری برخوردار میباشند. ارزشهای دینی از طریق خانواده به فرزندان منتقل میشود. مهاجمان فرهنگی در ارزیابیهای خود به این نتیجه رسیدهاند که اگر قرار است جامعه را از نظر فرهنگی استحاله و دگرگون کنند، باید خانواده را به نابودی بکشانند. چناچه میگویند: «برای گسترش فرهنگ غرب باید احساس گناه در مقابل کارهای ناپسند را در بین نوجوانان از بین برد و برای موفقیت در این مسئله باید خانوادهها را به نابودی کشاند.» (الوین تافلر، موج سوم)
خانواده از منظر اسلام
دین اسلام خانواده را نهادی مقدس می داند که می تواند بهترین مکان برای آسایش و آرامش جسم و روان آدمی باشد. در این دین آسمانی به عنوان آخرین و کاملترین دین الهی چنین آمده است که خداوند از ابتدای حیات بشر پیامبرانی را از میان خود انسانها برای هدایت آنها برگزیده است تا به تدریج آداب زندگی اجتماعی مطلوب و از جمله تشکیل خانواده را به آنها بیاموزند. دین اسلام به عنوان آخرین دین الهی، بخش عمده ای از قوانین و توصیه ها را به خانواده اختصاص داده است. آداب ویژه ای برای زندگی خانوادگی وضع کرده و بسیاری از هنجارهای مربوط به ازدواج و خانواده را در بخش عمدهای از جهان تغییر داده است و در واقع ساختار مطلوب و بهنجار خانواده را بر اساس آموزه های دینی بنا کرده است. پیامبر اسلام (صلی الله و علیه وآله) و اولیای دین به مسائل خانوادگی توجه بسیار داشته اند و افراد را در زمینه روابط خانوادگی حتــی روابـط بسیـار خصوصی زناشویی راهنمایی می کردند. آنان در مورد شیوه انتخاب همسر، کیفیت روابط خانوادگی، برخورد با فرزندان و انواع روابط عاطفی در خانواده، به راهنمایی و حل مشکلات مردم می پرداختند. البته امروزه عوامل متعددی، بنیان خانوادهها را در بسیاری از جوامع تهدید می کند و آن گرایشات غربی شدن و دین گریزی است که بیشتر در جوامع شهری و زندگی صنعتی و مدرن به چشم می خورد. شهری شدن، مدرنیزه شدن و به تبع آن غربی شدن شرایطی را برای بشر امروزی پدید آورده که سبب تغییراتی در فضای اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جوامع شده است.
راهکار اسلام برای اتقان و استحکام کانون خانواده
۱- انتخاب همسر بر مبنای دین و اخلاق: اسلام در جهت تحقق اهداف ازدواج و تحکیم بنیاد خانواده، بر دو امر تأکید دارد: یکی ایمان و دیگری اخلاق ، و به کسانی که قصد ازدواج دارند توصیه میکند که دین و اخلاق همسر خود را منظور بدارند.
مردی به خدمت رسول خدا صلی الله علیه و آله آمد و در امر ازدواج با ایشان مشورت نمود، آن حضرت فرمود: «با زنان دیندار ازدواج کن تا خیر فراوانی نصیب تو شود» . (وسائل الشیعه، ج ۲۰، ص۵۰)علی بن موسی الرضا علیه السلام فرمود: «سودی بهتر از زن صالح و شایسته نصیب انسان نمیشود، زنی که شوهرش را خشنود میسازد و در غیاب او، از خودش و زندگی شوهرش نگهداری میکند» . (وسائل الشیعه، ج ۲۰، ص۳۹)پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله فرمود: «اگر کسی از دختر شما خواستگاری کرد و دین و اخلاقش را پسندیدید، با او وصلت ایجاد کنید و گرنه فتنه و فساد بزرگی در زمین به وجود میآید».(وسائل الشیعه، ج ۲۰، ص۷۷) برای حسن رابطه بین زن و شوهر و بقا و استحکام بنیاد خانواده و برای جلوگیری از اختلافات خانوادگی و وقوع طلاق، بهترین وسیله رعایت ارزشهای اخلاقی است و در این رابطه توصیههای فراوانی شده است.
اسلام، ازدواج را پیمانی مقدس میداند که بین زن و مرد، به اعتبار این که دو انسان هستند بسته میشود و مهمترین هدفش،تأمین نیازهای انسانی، آرامش و سکون و انس زن و مرد به یکدیگر است؛حتی تولید و پرورش فرزندان را نیز، در راه تأمین هدف عالی انسانی محسوب میدارد. قرآن کریم در این رابطه میگوید: «و از نشانههای خداست که برای شما از جنس خودتان همسرانی بیافرید تا با تمایل به سوی آنان آرامش بیابید، و در میان شما محبت و دلسوزی قرار داد . همانا که در این موضوع برای اندیشمندان نشانههایی است»( روم/۲۱)در آیه مذکور، انس و آرامش خانوادگی به عنوان ثمره ازدواج معرفی شده است. در پیمان مقدس ازدواج ، زن و مرد با تمام وجود به سوی یکدیگر جذب و با هم متحد و یکدل میشوند و در تمام ابعاد زندگی، در خدمت یکدیگر قرار میگیرند. مأنوس، همفکر، همراز و یک هدف میشوند. در آیه مذکور، زندگی خانوادگی، بر دو پایه نیرومند مودت و رحمت استوار گشته است. یکی از پایههای ازدواج، مودت و علاقه زن و شوهر نسبت به یکدیگر است. زن و شوهر خوبیها و نقاط مثبت یکدیگر را مورد توجه قرار میدهند و از صمیم قلب یکدیگر را دوست میدارند. هر یک از آنان، دیگری را نعمتی ارزشمند از جانب خدا و وسیله انس و الفت ، آرامش و دلگرمی و شریک زندگی میشمارد و از این نعمت بزرگ قدردانی و سپاسگزاری میکند. پایه دیگر ازدواج،که در آیه به آن اشارت شده “رحمت” یعنی مهربانی و دلسوزی است، هر گاه یکی از زوجین به نقصان و ضعف و نیازی در همسرش مواجه شد، همدلانه فکر می کند، او فکرکند که همسرش یک انسان است و انسان بی نقص نیست. چنان که خود نیز بی عیب نمی باشد. پس با نرمی و مدارا و از روی مهربانی و دلسوزی، نقص او را در صورت امکان برطرف می سازد و در صورت عدم امکان ، او را با همان حال میپذیرد. نقصانش را نادیده میگیرد و به زندگی ادامه میدهد. لازمه رحمت و دلسوزی، این است که چنانچه فرد خیر و صلاح خود را میخواهد، در همه حال خواستهها و تمایلات همسرش را منظور بدارد، هر چه را برای خود میخواهد برای او نیز بخواهد و همواره به فکر تأمین سعادت، آسایش وآرامش او نیز باشد. قرآن مجید در این رابطه، تعبیر بسیار جالبی دارد و زن و شوهر را چنین توصیف میکند: «زنان برای شما لباس هستند و شما نیز برای آنان لباس هستید» ( بقره/۱۸۷) لباس، مجموع بدن انسان را با همه کمالات، نواقص، خوبیها، بدیها، زیباییها و زشتیها در بر میگیرد و از سرما و گرما و خطر حفظ میکند. بر زیباییهایش میافزاید و عیوبش را میپوشاند. لباس نزدیکترین اشیاء نسبت به انسان است و از جمله نیازهای اولیه به شمار میرود. زن و شوهر نیز، نسبت به یکدیگر باید همانند لباس باشند، همدیگر را با همه نواقص و کمالات بپذیرند. حافظ و نگهبان وآرامشبخش یکدیگر باشند. بر زیباییهای هم بیفزایند و عیوب هم را بپوشانند و رازدار و محرم اسرار هم باشند.
۲- روابط حاکم برخانواده مبتی بر ایمان و خُلق خوب: اسلام در مورد روابط بین زن و شوهر و زندگی خانوادگی چنین میاندیشد و آن را بر چنین پایههایی استوار ساخته است. تشکیل چنین خانوادههایی در خور انسان است و سعادت جسمانی، نفسانی، دنیوی و اخروی او را تأمین میکند. اگر بنیاد خانواده بر پایههای ایمان و محبت استوار گردد،کانون خانواده گرم و با صفا میشود و از کشمکشها، اختلافات، طلاق و فروپاشی جلوگیری میکند. پیامبراسلام صلی الله علیه و آله فرمود: « کاملترین مردم از جهت ایمان،کسی است که اخلاقش خوبتر باشد، و بهترین شما کسانی هستند که نسبت به همسران خود خوش رفتارتر باشند .» (بحار الانوار،ج۱، ص۳۸۹)امام سجاد علیه السلام فرمود: «حق همسرت این است که بدانی خدای متعال او را وسیله آرامش و انس تو قرار داده و بدانی که او نعمتی است از جانب خدا برای تو، پس او را گرامی بدار و با وی مدارا کن،گر چه تو نیز بر او حقی بزرگ داری، اما باید نسبت به او دلسوز و مهربان باشی. باید خوراک و پوشاک او را تأمین کنی و اشتباهات و لغزشهایش را ببخشی » (بحارالأنوار، ج ۷۴، ص ۵)
قال الامام الباقر – علیه السلام – : إنَّ اللهَ عَزَّ وَ جَلَّ کتَبَ عَلَی الرِّجالِ الْجِهادَ وَ عَلَی النِّساءِ الْجِهادَ فَجِهادُ الرَّجُلِ أنْ یَبْذُلَ مالَهُ وَ دَمَهُ حَتّی یُقْتَلَ فِی سَبِیلِ اللهِ وَ جِهادُ الْمَرْأةُ أنْ تَصْبِرَ عَلی ماتَری مِنْ أذی زَوْجِها وَ غِیرَتِهِ.
امام باقر – علیه السلام – فرمودند: خداوند متعال برای مردان جهاد را مقرّر داشت و برای زنان نیز جهاد را منظور داشت و جهاد مردان آن است که مال و جان خویش را در راه خدا ایثارکنند، ولی جهاد زنان آنست که بر اذیت های شوهر و غیرت ورزیهای او صبر کنند.(وسائل الشیعه، ج ۲۰، ص ۱۵۷)
اسلام عنایت ویژهای به اخلاق دارد و رعایت ارزشهای اخلاقی را برای سلامت خانواده و تحکیم بنیان آن ضروری و لازم میداند. به نظر میرسد یکی از عوامل مهم تزلزل بنیاد خانواده، بیتوجهی به مسائل اخلاقی است و برای حل این مشکل بزرگ که خانواده را در معرض تهدید جدی قرار داده ، چارهای جز احیای ارزشهای اخلاقی به ویژه اخلاق خانواده نداریم.
جمع بندی
عنصر ایمان و دینداری در تحکیم خانواده جایگاه والایی را به خود اختصاص داده است و بین افول دینداری و ضعف نهاد خانواده رابطه مستقیمی وجود دارد. هنگامی که کانون گرم خانواده دچار بحران شود، تربیت دینی نیز ضربه جبران ناپذیری خواهد خورد. بنابراین آنچه بایستی مد نظر قرار گیرد، این است که عنصر دین و حضور آن در غالب خانواده ها باعث تحکیم روابط انسانی و اخلاقی و زناشویی شده و به تبع آن به تربیت صحیح و قاعدهمند فرزندان و بالاخره ایجاد جامعه سالم کمک می کند. اگر چه حفظ ارزش های سنتی در شرایط جدید دشوار است؛ اما باید برای حفظ ارزشهای دینی و روابط انسانی در خانواده بیشتر کوشید و آن ارزش ها و روابط باید مبتنی بر عشق، احترام و مراقبت از یکدیگر باشند. همه ما پذیرفته ایم که تربیت دینی و زندگی اجتماعی برای بشر سودمند است. از سوی دیگر، تربیت دینی و زندگی اجتماعی معمولاً از طریق خانواده به دست میآید. کودکان از مسیر این نهاد با مکان های عبادی رابطه برقرار میکنند و با آموزش، ایمان را در وجود خود استحکام می بخشند.
منبع: پایگاه اطلاع رسانی بصیرت
آزادی کلمه مقدسی است...
آزادی کلمه مقدسی است ولی هر چیزی دارای حد است…
مثلا آیا انسان آزاد است غذای مسموم بخورد؟ آیا آزاد است چند برابر غذای معمولی بخورد؟ آیا آزاد است نصف شب که همسایه ها خواب هستند با بلند کردن صدای طبل آن ها بیدار نماید؟ آیا… ؟ آیا … ؟
قطعا آزادی دارای حد و مرز است، آن آزادی مقدس است که موجب ضرر و زیان و باعث سلب آزادی دیگران نشود، همه اندیشمندان با انصاف معتقدند آزادی بر دوگونه است.
_ آزادی صحیح
_ آزادی غلط
ما با دلیل و منطق ثابت می کنیم که آزادی زنان به این معنی که بدون پوشش اسلام در ملا عام ظاهر شوند، آزادی غلط است و هرگز عقل و علم چنین آزادی مفسده انگیز را نمی پذیرد.
درست است که زنان نیمی از جامعه هستند و باید در همه صحنه های زندگی تلاش داشته باشند، ولی پوشش اسلامی هرگز آنها را منزوی نمی کند و هرگز دست و پاگیر نیست در حدی که آنها را از تلاش در صحنه های کار و فعالیت باز دارد.
زیرا حجاب، به معنی پرده نشینی نیست، بلکه به معنی یک پوشش معقول است، اگر ما در گذشته در پاسخ به این اشکال، نیاز به استدلال داشتیم، امروز پس از جمهوری اسلامی در ایران دیگر نیاز به استدلال نیست، چرا که آشکارا می بینیم زنان در تمام صحنه ها، از مجلس قانون گذاری گرفته تا ادارات و بیمارستان ها و رادیو و تلویزیون و فروشگاه ها و … در عین حفظ حجاب اسلامی، مشغول کار و تلاش شبانه روزی زندگی هستند.
زن می تواند با پوشش کامل اسلامی به تلاش زندگی بپردازد، و با چادر که لباس برتر و پوشش عالی است در صحنه حاضر شود، آری وضع موجود، پاسخ دندان شکنی به اشکال فوق است، چنانچه فلاسفه گفته اند: بهترین دلیل بر امکان چیزی وقوع آن است به زبان معمولی خودمان: آنچه که عیان است چه حاجت به بیان است و مگر خانه داری و فرزندداری کار و تلاش بسیار مهم فرهنگی و اقتصادی نیست!
و همچنین پوشش به معنی محرومیت زن و مرد از اشباع غریزه جنسی از راه صحیح نیست، تا موجب عطش بیشتر و انفجار گردد؛ اگر آنچه را که اسلام درباره ازدواج و آسان گیری در تحقق آن فرموده، اجرا گردد، غریزه جنسی از راه صحیح اشباع شده و هیچ گونه اشکالی پیش نمی آید. بی بندوباری و بی حجابی عطش جنسی زن و مرد را بیشتر خواهد کرد و حجاب و مقید بودن به حفظ حریم حجاب و عفاف، فساد و تباهی را از بین می برد.
همچنین آمار نشان می دهد که فساد در کشورهای بی حجاب به مراتب بیشتر است، اینها شواهد عینی خلل ناپذیری است که بیانگر فواید حجاب و بازدارندگی آن از بسیاری از تباهی هاست، و به عکس بی حجابی و بی بند و باری وسیله نزدیک شدن و عامل موثر برای افزایش فساد و گسترش دامنه انحراف ها خواهد بود.
پوشش برای زنان دارای فواید و مصلحت های بسیار مهم برای جامعه است، که هرگز بخاطر بعضی از مصلحت های فرضی و جانبی نمی توان از آن دست کشید. و در آن مواردی که مصلحت مهمتری در میان باشد، اسلام پوشش را در آنجا لازم نمی داند، بلکه گاهی عدم پوشش را واجب می داند.
به عنوان مثال: اگر مردی در حال غرق شدن یا سوختن است و در آنجا مردی نیست تا او را نجات دهد بر زنان نامحرم واجب است گر چه موجب کنار رفتن پوششان گردد آن مرد را نجات دهند.
و همچنین لزوم حجاب در نماز کیفیت و چگونگی حجاب را آموزش می دهد و بانوان را به آن دعوت می کند.
(منبع: محمدی اشتهاردی، حجاب بیانگر شخصیت زن، صفحه ۸۵)
دا همان مامان است!
محمدرضا آتشین صدف:
دا همان مامان است!
“دا” را که میشناسی منظورم کتاب “دا"س. “دا” یعنی مامان خودمون. در بعضی مناطق جنوبی، نمیدونم شاید جاهای دیگری هم باشد، به مامان یا مادر میگویند دایه و گاهی خلاصه میشود و به مامان میگیم دا.
البته من همیشه با مادرم گفتم مامان هنوز هم میگویم و بعضی تعجب میکنند. حتی یک بار راننده تاکسی که دید با گوشی همراهم با مادر صحبت کردم و گفتم: سلام مامان… گفت تو اولین آخوندی هستی که دیدم به مادرش میگه: مامان. نمیدونم شاید کاربرد این کلمه رو واسه بچهکوچولوها جایز میدونن که وقتی بچههه بزرگ شد دیگه باید حتما به مامانش بگه مثلا مادر، یا حاج خانم ولی من 99 سالم هم بشه باز میگم و هنوز هم که گاهی میریم شهرستان پیش مامانم، بعضی اهالی خانواده میگن تو آخوندم شدی، داری پیر می شی، باز مامانت رو میبینی خودتو واسش لوس میکنی. منم میگم: همینه که هست خیالیه؟
ای بابا. چی میخواستم بگم. قرار بود یه پست دربارۀ دفاع مقدس بزنم. خب اشکالی نداره. مامان من هم تو جنگ خیلی زجر کشیده و داغ دیده و کار کرده اندازۀ خودش. بگذریم.
کتاب دا رو میگن خوندنیه یعنی می گن محشره. و رهبری عزیز هم که پسندیدن و تقریظ نوشتن ولی راستش خودم هنوز نخوندمش. تو خونه داریم ولی نخوندم هنوز ولی تو برنامه ام هستش.
حالا اگه دوست داری کتاب رو از اینجا دانلود کن و برای سلامتی “دا” یعنی خانم سیده زهرا حسینی یه صلوات بفرست. اللهم صل علی محمد و آل محمد
این فرمانده، زن بود!
محمدرضا آتشین صدف: پرسیده بود آیا فرماندۀ زن هم تو جنگ داشتیم؟
خانم مرضیۀ دباغ، در کتاب خاطراتش میگوید:
به دلیل این که من زمانی خارج از کشور بودم و دورههای مناسبی از آموزش نظامی و رزمی دیده بودم، و دوستان انقلابی بر این سابقه و حضورم در کنار مبارزان داخل و خارج کشور واقف بودند، مرا هم به برخی از جلسات نظامی فرا می خواندند. جلساتی بسیار سنگین با مباحثی پیچیده که گاهی تا نیمههای شب به طول میکشید.
شورایی برای تشکیل و تاسیس سپاه انتخاب شد اغلبشان برادرانی بودند که نامشان قبلا ذکر شد. سرانجام پس از ساعتها جلسه و مذاکره و دیدار و ملاقات در اردیبهشت ماه 1358 سپاه پاسداران انقلاب اسلامی تشکیل و اساسنامۀ مختصری برایش نوشته شد و هر یک از برادران هم مسئولیتی در آن به عهده گرفتند و آقای جواد منصوری به عنوان اولین فرماندۀ سپاه انتخاب شد و پس از چندی طی حکمی به من ماموریت داده شد تا به همراه و با هماهنگی آقای لاهوتی نمایندۀ امام در سپاه، مرحوم سماوات و آقای محمدزاده برای تشکیل سپاه غرب کشور، اقدام کنیم…
بعد از استقرار سپاه در چند شهر، باید برای همدان حسابشدهتر تصمیم میگرفتیم. سپاه همدان تقریبا مرکزیت سپاه غرب محسوب میشد و سپاه شهرهای استان کردستان، کرمانشاه و ایلام زیر نظر این سپاه بود. در این میان آیت الله مدنی پیشنهاد داد: ” فعلا خود شما مسئولیت سپاه این جا [همدان] را به عهده بگیر، تا بعد ببینیم چه میشود.” آقای منصوری فرماندۀ کل سپاه نیز موافقت کرد و من مسئولیتی سنگین را به عهده گرفتم.
پس از تصدی فرماندهی سپاه همدان، جلساتی برگزار کردیم و مشورتهایی انجام گرفت، برنامهریزیها شروع شد و…
خاطرات خانم مرضیه حدید چی (دباغ)، ص 185
نکته: فقط اینکه ظاهرا این تصدی پیش از شروع جنگ تحمیلی بوده. چون آغاز جنگ شهریور 1359 بوده.