چگونه به پرسشهاي کودکان پاسخ دهيم؟
* چگونه به پرسشهاي کودکان پاسخ بدهيم؟
معمولاً از سن 3 سالگي، سؤالهاي بچهها از والدينشان شروع ميشود كه گاهي خستهكننده است و والدين نميدانند چطور به آن پاسخ دهند.
بيشتر سؤالهايي كه بچهها در سنين پايين ميپرسند، مفهوم سؤال و نياز به پاسخ ندارد، بلكه آنها ميخواهند با والدينشان ارتباط برقرار كنند، اما والدين متوجه اين موضوع نيستند. نكته مهمي كه والدين بايد به آن توجه داشته باشند، اين است كه قرار نيست به تمام سؤالهاي بچهها پاسخ داد و دوم آنكه نبايد فرض كنيم بايد در مورد همه علوم اطلاعات داشته باشيم. در چنين شرايطي ميتوانيم به فرزندمان بگوييم: «من نميدانم»، «چه جالب! اين سؤال چطور به ذهنت رسيد؟»، «ميتواني از معلم مهد كودكت بپرسي»، «بزرگتر شدي، خودت جوابش را ميفهمي» و … .
اشتباهي كه والدين معمولاً مرتكب ميشوند، اين است كه تصور ميكنند بايد «كامل» باشند! درحالي كه پدر و مادر بايد «كافي» باشند. «پدر و مادر كامل» هميشه در دسترس بچهها هستند و همه نيازهايشان را بدون چون و چرا برآورده ميكنند و اين اصلاً درست نيست؛ چون بچهها را وابسته بار ميآورند و اعتماد به نفس آنها كم ميشود. «والدين كافي»، حمايت و علاقهمنديشان را به بچهها اعلام و در مواردي كه ضروري است، به آنها كمك ميكنند، در اين صورت بچهها هم خيلي راحت ميپذيرند كه ممكن است مادرشان در مورد موضوعي اطلاعات نداشته باشد و «نميدانم» گفتن او برايشان قابل هضم است و ميفهمند قرار نيست تمام خواستههايشان برآورده شود.
با چه کسانی مشورت کنیم؟
مسلم است كه هر كس نميتواند طرف مشورت قرار گيرد، زيرا گاه بعضي از اشخاص نقاط ضعفي دارند كه مشورت با آنها مايهي بدبختي و عقب افتادگي است.
* مشورت
موضوع مشاوره در اسلام از اهميت خاصي برخوردار است چنانچه پيغمبر اكرم اسلام ـ صلّي الله عليه و آله ـ با قطع نظر از وحي آسماني آنچنان فكر نيرومندي داشت كه هيچگاه نياز به مشاوره پيدا نميكرد، ولي براي اينكه از يك سو مسلمانان را به اهميت مشورت متوجه سازد تا آن را جزء برنامههاي اساسي زندگي خود قرار دهند و از سوي ديگر نيروي فكر و انديشه را در افراد پرورش دهد، در امور عمومي مسلمانان كه جنبهي اجراي قوانين الهي داشت (نه قانونگزاري) جلسهي مشاوره تشكيل ميداد و مخصوصاً براي رأي افراد صاحب نظر ارزش خاصي قائل بود تا آنجا كه گاهي به احترام آنها از رأي خود صرف نظر ميكرد، چنانكه نمونهي آن در جنگ «احد» اتفاق افتاد و ميتوان گفت كه يكي از عوامل موفقيت پيامبر اكرم ـ صلّي الله عليه و آله ـ در پيشبرد اهداف اسلامي همين بود.
چگونه الگوي مناسبي براي فرزندانمان باشيم؟
وقتي بچهها، بهخصوص دختربچهها، اين جملههاي انتقادي والدين در مورد ظاهرشان را ميشنوند، حس ميکنند زيبايي از علم يا اخلاق اولويت بيشتري دارد و ناخودآگاه توجه بيش از حدي به ظاهر خود پيدا ميكنند.
* چگونه الگوي مناسبي براي فرزندانمان باشيم؟
ضمير بچهها مانند يک لوح سفيد و خالي است و مي توان به سادگي بازتاب رفتار ما بزرگ ترها را در لوح پاک وجودشان ديد. روانپزشکان کودک عقيده دارند آنچه والدين و اطرافيان نزديک يک بچه انجام مي دهند يا مي گويند، ميتواند تأثير مستقيمي بر شکلگيري شخصيت او داشته باشد.
* خودانتقادی ظاهری
برخي والدين مدام چنين جمله هايي را در خانه و پيش روي فرزندان خود تکرار ميکنند: «چقدر بيني بزرگي دارم»، «کاش کمي لاغرتر بودم»، «کاش قدم بلندتر بود» و جملههاي ديگري از اين قبيل.
وقتي بچهها، بهخصوص دختربچهها، اين جملههاي انتقادي والدين در مورد ظاهرشان را ميشنوند، حس ميکنند زيبايي از علم يا اخلاق اولويت بيشتري دارد و ناخودآگاه توجه بيش از حدي به ظاهر خود پيدا ميكنند. ترس از چاق شدن، جوشزدن و حتي کوتاه ماندن قد، ممکن است خيلي از دختربچههاي در سن رشد را دچار اختلال در خورد و خوراک کند.
* مقايسه کردن همه چيز
مقايسه کردن بچهها با همسن و سال هاي آنها از بدترين عادتهاي والدين است. وقتي شما مدام فرزند خود را با بچههاي اقوام يا همسايهها مقايسه ميکنيد، هم اعتماد بهنفس او را کاهش ميدهيد و هم فرزندتان را تا آخر عمر از فردي که با او مقايسه شده، متنفر ميکنيد.
والدين بايد بپذيرند استعداد و توانايي همه بچهها يکسان نيست، ممکن است فرزند شما در درس رياضي ضعيف باشد اما نقاشيهاي بسيار زيبايي بکشد. يکي از مهمترين وظيفههاي والدين اين است که استعدادهاي فرزند خود را بشناسند و او را در رسيدن به اهداف و علاقههايش راهنمايي و تشويق کنند.
* بحث و جدل بيش از حد
خيلي از والدين مدام با فرزندان يا همسر خود بر سر مسايل کوچک و بزرگ بحث ميکنند و آنقدر بحث را ادامه ميدهند تا طرف مقابل خسته شود و کوتاه بيايد! اين عادت غلط، هم استرس زيادي به بچهها وارد ميکند و هم باعث ميشود حس کنند بايد براي به کرسينشاندن حرفهاي خود تا جايي که ميتوانند، بامنطق يا بيمنطق، با ديگران بحث و مشاجره کنند.
يکي از سادهترين راههاي حل مشكلات در زندگي، تشکيل جلسههاي خانوادگي گفتوگو و مشورت است. به اين ترتيب بچهها حس ارزشمندبودن ميکنند و ياد ميگيرند ميتوان تمام مشکلات ريز و درشت زندگي را با مشورت و همفکري اعضاي خانواده حل کرد.
* بدگويی از ديگران
وقتي شما فردي را که در جمعتان حضور ندارد، نقد ميکنيد، اجازه هر نوع دفاعي را از او ميگيريد و حق هرگونه بدگويي را براي خودتان قائل شدهايد. بچهها با ديدن چنين رفتارهايي سخنچيني و غيبت را ميآموزند و به راحتي در زندگي آينده خود اخلاق را زير پا ميگذارند. ضمن اينکه ممکن است ذهنيت فرزندتان در مورد فردي که از او بدگويي ميکنيد تا آخر عمر خراب شود؛ بهخصوص اگر آن فرد يکي از نزديکان مانند پدر يا مادربزرگ، عمه يا خاله و … او باشد.
منبع: هفته نامه افق حوزه
نقش زن در تأمین سکینت و آرامش منزل
حضرت آیت الله جوادی آملی در جلسه درس تفسیر خود در مسجد اعظم، به ادامه تفسیر آیات سوره مبارکه طلاق پرداختند و بیان داشتند: در جریان طلاق گرچه اصل صحتش را دین امضا کرده، اما آن را در حدّ ضرورت اخلاقی دانسته تا جایی که اگر به آن حد ضرورت نرسد و کسی تنها از روی دواعی نفسانی بخواهد طلاق بدهد، در روایات، ائمه(ع) فرمودند مثل آن است که با دست خود خانه خود را ویران کند.
معظم له ادامه دادند: در بعضی از روایات فرمودند اگر طلاقی در خانهای رخ داد، عرش خدا متزلزل میشود؛ مستحضرید که عرش خدا مرکز فرمانروایی ربوبیت الهی است که ﴿اسْتَوَی عَلَی الْعَرْشِ﴾، از آنجا جهان را اداره میکند، وقتی عرش خدا متزلزل شد یعنی کل نظام آسیب میبیند، بنابراین مسئله طلاق یک مسئله عادی نیست.
ایشان تصریح داشتند: آنچه جلوی طلاق را میگیرد ادب، رحم و محبت است که فرمود: ﴿وَ جَعَلَ بَینَكُمْ مَوَدَّةً وَ رَحْمَةً﴾؛ این دو عامل است که اساس خانواده را حفظ میکند: یکی دوستی عاقلانه نسبت به هم؛ ﴿جَعَلَ بَینَكُمْ مَوَدَّةً﴾، یکی گذشت مهربانانه از لغزش یکدیگر، ﴿وَ رَحْمَةً﴾.
حضرت آیت الله جوادی آملی با اشاره به نقش زن در تأمین سکینت و آرامش منزل اذعان داشتند: مسئولیت تأمین سکینت و آرامش منزل را ذات اقدس الهی به عهده خانمها و زنها سپرد که فرمود: ﴿خَلَقَ لَكُمْ مِنْ أَنْفُسِكُمْ أَزْواجاً لِتَسْكُنُوا إِلَیها﴾، مسکن را مرد تهیه میکند، ولی سکینت منزل به عهده زن است و این با ادب، با اخلاق و با عاطفه ممکن می شود.
متن تقریظ رهبر معظم انقلاب بر کتاب «فرنگیس» منتشر شد
در مراسم هفتمین پاسداشت ادبیات جهاد و مقاومت با موضوع بررسی نقش بانوان در دوران دفاع مقدس که صبح امروز در مؤسسهی پژوهشی فرهنگی انقلاب اسلامی برگزار شد، تقریظ رهبر انقلاب منتشر شد.
هفتمین پاسداشت ادبیات جهاد مقاومت با رونمایی از تقریظ مقام معظم رهبری بر کتاب «فرنگیس» امروز هشتم مهرماه، با حضور علیرضا مختارپور دبیرکل نهاد کتابخانههای عمومی کشور، حجتالاسلام والمسلمین شیرازی، مرتضی سرهنگی و جمعی از نویسندگان دفاع مقدس برگزار شد.
معصومه آباد، نویسنده کتاب «من زندهام» در ابتدای این نشست با بیان اینکه امروز به پاسداشت ایثار و نشر فرهنگ مقاومت گرد هم آمدهایم، گفت: هدیه امروز خانم حیدرپور است و رشادتی که او در بخشی از تاریخ دفاع مقدس نشان داد و قلم خانم فتاحی است که روستای گورسفید را به ما معرفی کرد. فتاحی از گورسفید دختری را به ما معرفی کرد که از جنس آهو و خورشید بود. استعارهها و تعابیری که در این کتاب به کار رفته برایم جالب بود.
رهنمودهای آیت الله العظمی صافی گلپایگانی برای تحصیل و تدریس علوم حوزوی
* بایسته های تحصیل و تدریس علوم حوزوی از منظر آیت الله العظمی صافی گلپایگانی
دروس حوزه، از مقدمات گرفته تا سطوح عالی و خارج حوزه، و شیوه تدریس که در همه اینها مرسوم است، این شیوه از تدریس اولاً برای تبیین مسایل فقهی و ثانیاً برای پرورش روحانیون جهت آشنایی به نحوه ورود و خروج در مسایل و چگونگی تتبع در مسایل فقهی است. هدف درس خارج کسب ملکه اجتهاد توسط طلاب است نوشتاری که در ادامه می خوانید رهنمودهای مرجع عالیقدر جهان تشیع حضرت آیت الله صافی گلپایگانی برای رسیدن به عالی ترین مدارج علمی بر اساس شیوه استنباط فقهی و سیره عملی استادشان، حضرت آیت الله العظمی بروجردی(ره)، می باشد.
٭ مبنای قرآنی ضرورت وجود حوزه های علمیه
«گواه بر اصالت اسلامى حوزه هاى علمى و اینکه تأسیس آن یک برنامه قرآنى است که در عصر رسول خدا(ص) اجرا شد در قرآن کریم است که: «وَ ما کانَ الْمُؤْمِنُونَ لِینْفرُوا کافَّةً فَلَوْ لا نَفَرَ مِنْ کُلِّ فِرْقَة مِنْهُمْ طائِفَةٌ لِیتَفَقَّهُوا فِى الدّینِ وَ لِینْذِرُوا قَوْمَهُمْ إذا رجعوا إلَیهِمْ لَعَلَّهُمْ یحْذَرُونَ؛ سزاوار نیست که همه مؤمنان رهسپار (جهاد) شوند. پس چرا از هر گروهى از ایشان دسته اى کوچ نمى کنند تا در دین فقیه شوند و هنگامى که به سوى قوم خویش بازگشتند، آنان را بیم دهند، شاید آنان (از گناه و طغیان) بپرهیزند.» (توبه/122) از این آیه شریفه استفاده مى شود که مسئله تربیت در علوم اسلامى و تحصیل و تعلم و تفقه در دین، به صورت فردى و اجتماعى و همچنین مسئله تبلیغ و انذار، یک مسئله و موضوع مهم اسلامى و در کنار واجبات دیگر، بلکه فى الجمله مقدم بر آنهاست. (1)