منصفانه با دستاوردهای انقلاب
انقلاب اسلامی علیرغم همه مشکلاتی که از بیرون به آن تزریق میشود و ضعفهایی که از درون باعث بروز مشکلات شده است، پیشرفتهای چشمگیری در زمینههای گوناگون داشته است.
هر آنچه که تاکنون پس از انقلاب به دست آمده بدون حمایت از سوی کشورهای خارجی و در شرایط سخت تحریم و تهدید بوده است، تا پیش از انقلاب اسلامی، رژیم شاه از حمایتهای گسترده آمریکا برخوردار بود، حمایتهای سیاسی، نظامی، اقتصادی آمریکا از رژیم پهلوی بسیار گسترده بود، اما نه در راستای بهبود اوضاع اقتصادی، صنعتی و معیشتی مردم جامعه بلکه برای ثبات در حاکمیت رژیم صورت میگرفت.
آنچه که از سوی بیگانگان در حمایت از شاه انجام میشد در راستای ماندگاری رژیم وابسته او بود تا آمریکا و کشورهای اروپایی بهره لازم را از منابع ایران ببرند، ایران پیش از انقلاب اسلامی، همچون گاو شیردهی بود که از سوی آمریکا و اروپا دوشیده میشد و سرانجام انقلاب اسلامی دست بیگانگان را از کشور کوتاه کرد.
خشم آمریکا و غرب از جمهوری اسلامی ایران به همین خاطر است، سالها است که آنها دیگر نمیتوانند از منابع ایران ارتزاق کنند، به همین خاطر سیاست دشمنی و توطئه را درپیش گرفتهاند.
آیا میتوان تصور کرد که اگر انقلاب نشده بود و همچنان رژیم شاه در ایران حاکم بود، فناوری هستهای در ایران شکل میگرفت و میتوانست در این زمینه پیشرفتهای چشمگیری داشته باشد؟ پیشرفتهایی که از درون و با همت دانشمندان جوان هستهای کشور به دست آمده است.
قطعاً و یقیناً آمریکاییها و اروپاییها که خود دارای فناوری هستهای هستند، هیچگاه رژیم شاه را برای رسیدن به این تکنولوژی یاری نمیکردند، سالها یک نیروگاه هستهای در بوشهر قرار بود ساخته شود، اما همین نیروگاه نیز در زمان انقلاب به ثمر رسید.
بسیاری از مردم به خاطر دارند، پیش از انقلاب اسلامی، پزشکانی از کشورهای هند و حتی پاکستان در مراکز درمانی و بیمارستانی کشور حضور داشتند، دلیل این اتفاق کمبود پزشک داخلی در کشور بود، این موضوع باید در یاد آنهایی که در آن دوران زندگی کردهاند باشد، حتی پزشکان هندی پس از انقلاب نیز در ایران بودند تا این که دانشگاههای پزشکی کشور توانستند پزشک مورد نیاز مراکز درمانی و بیمارستانی ایران را تربیت کنند و سالها است که نه تنها از پزشکان هندی و پاکستانی در ایران خبری نیست، بلکه علوم پزشکی ایران در دنیا زبانزد است.
پیش از انقلاب، رژیم شاه درآمد سرشاری از فروش نفت به دست میآورد، در حالی که جمعیت ایران ۳۵ میلیون نفر بود، اما فقر، کمبود امکانات، رسیدگی نکردن به روستاها و دیگر شهرهای کشور، نبود برق، تلفن و گاز در برخی شهرها و روستاهای ایران شرایط زندگی را در آنها بسیار دشوار کرده بود. حتی بسیاری از راههای بین شهری و روستایی نامناسب بود و دسترسی به برخی از آنها به سختی انجام میشد.
چهل سال عمر انقلاب، در مقایسه با دوران پهلوی، با همه مشکلات و سختیها، شکوفایی و پیشرفت را به همراه داشته است، که اگر برخی ضعفها و قصورها در مدیریتها نبود، پیشرفت و ارتقای جایگاه جمهوری اسلامی ایران در بسیاری زمینهها افزایش مییافت، نمیتوان منکر برخی کمکاریها و کارشکنیها بود، این موضوع مسدلهای نیست که بتوان آن را کتمان کرد، اما با وجود این، شاهد پیشرفت در بسیاری زمینهها بودهایم که همین پیشرفتها و پیروزیها است که دشمن را خشمگینتر کرده است.
نگاهی به حوزه نظامی میتواند ابعاد دیگری از موفقیتهای بزرگ ایران را در انقلاب اسلامی نشان دهد. هنگامی که جنگ علیه ایران آغاز شد، پس از گذشت مدتی از آن، کمبودهای نظامی در جبههها آشکار گشت، علیرغم آن کمبودهای شدید، این ایران بود که دشمن را از خاک خود بیرون کرد و پیروز میدان جنگ شد و اکنون شاهد خودکفایی در همه عرصههای نظامی هستیم.
شاخص پیشرفتهای نظامی نیروهای مسلح ایران، موشکی است، موشکهای ایران عاملی برای بازدارندگی مقابل تهدیداتی است که همواره ایران را با خطر جنگ مواجه میکند، امروزه اکثریت مردم ایران از وجود چنین قدرتی حمایت میکنند و خواهان ادامه پیشرفت در این زمینه هستند. برای همین است که دشمنان درپی برچیدن توانمندی موشکی ایران هستند، پیشرفتهای موشکی نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران نیز حاصل تلاش نیروهای داخلی به ویژه شهید تهرانی مقدم است و یک دستاورد بومی است.
دستاوردهای ایران پس از انقلاب اسلامی بسیار فراوان است، بیانصافی است که تنها به نقاط ضعف پرداخته شود و از دستاوردهای بزرگ انقلاب سخنی به میان نیاید، ضعفها وجود دارد، حتی در کشورهای پیشرفته دنیا نیز، مردم جامعه رضایت کامل و حتی نسبی از شرایط زندگی خود ندارند، در حالی که آنها در شرایط سخت و دشوار جمهوری اسلامی ایران قرار نداشتهاند. اما میتوان در همین شرایط نیز با مدیریتهای صحیح، مدیریت انقلابی و جهادی به گونهای عمل کرد که وضعیت اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی کشور بسیار مناسبتر باشد و این امر اتفاق خواهد افتاد.
مقالاتی پیرامون سیره رفتاری و اجتماعی حضرت زهرا سلام الله علیها
در عزای بضعۀالرسول علیها السلام
حضرت فاطمۀ زهرا(علیها السلام)نخستین فردی است که در زیر لوای «ولایت و امامت» حضرت علی(علیه السلام)در ایفای وظیفه خود نسبت به خدا و رسولش و اسلام و مسلمانان در قبال انحراف عمیق بشریت به پاخاست و طی مراحل قیام شکوهمندش، برای نجات بشریت از «حریم ولایت و امامت» دفاع و در حاکمیت «مکتب تشیع» جان خویش را نثار کرد…
رنج هاي فاطمه سلام الله علیها از زبان اميرالمؤمنين سلام الله علیه
حضرت فاطمه و امام على(علیه السلام) دو يار همراه و دو ستارۀ آسمانىاند كه براى نشان دادن راه آسمان چند روزى به زمين آمدند و سپس به آسمان بازگشتند…
روش های تبلیغی حضرت زهرا سلام الله علیها
درباره حضرت زهرا(سلام الله علیها) کتاب های فراوان و مقالات متعددی ارائه شده است، اما این تلاش ها کافی نیست و ضرورت دارد که تمامی ابعاد زندگی حضرت را مورد مطالعه قرار دهیم. یکی از مواردی که بررسی آن بسیار ضروری می باشد، بحث روش تبلیغ آن حضرت در دفاع از ولایت است. باید دید روش تبلیغ حضرت زهرا(سلام الله علیها)، چگونه بوده است که همه ائمه: فرزندان خود را به حفظ خطبه فدکیه سفارش می کردند؟!
عوامل و زمینههای صعود و سقوط در سخنان حضرت زهرا سلام الله علیها
یکی از سؤالاتی که همواره اذهان را به خود مشغول ساخته، این است که چگونه کسی به این مرحله از صعود و اوج عظمت میرسد؟ و برای رسیدن به این مرحله از زندگی چه اعمال و رفتاری را باید انجام داد؟
درس هايي از فاطمه سلام الله علیها براي بانوان
بدون ترديد وجود مقدس حضرت زهرا(سلام الله علیها) و سيره، رفتار و گفتار آن گرامي براي تمام زنان مسلمان مايه مباهات و اسوه كامل ميباشد. بانوي بزرگواري كه حضرت خاتم الانبياء(صلی الله علیه و آله) در ستايش او فرمود: «أَنَّ ابْنَتِي فَاطِمَةَ سَيِّدَةُ نِسَاءِ أَهْلِ الْجَنَّةِ؛دخترم فاطمه(سلام الله علیها) سرور بانوان بهشتي است.»
دعا در رفتار و گفتار فاطمه زهرا سلام الله علیها
انسان موجودى سراسر نياز است كه هر چه براى رفع آن كوشيده، بيشتر متوجه فقر خود شده است. انسان براى ادامهٔ حيات محتاج صدها نعمت الهى است و روانش بيشتر از تن، نيازمند هزاران عنايت الهى…
ویژه نامه زینت پدر
زینب کبری (سلام اللَّه علیها) نمونه حضور زن در مسائل مهم تاریخ
در جمهوری اسلامی روز پرستار را با ولادت حضرت زینب کبری (سلام اللَّه علیها) برابر قرار دادهاند؛ این هم معنای بزرگی دارد. زینب کبری یک نمونهی برجستهی تاریخ است که عظمت حضور یک زن را در یکی از مهمترین مسائل تاریخ نشان میدهد. اینکه گفته میشود در عاشورا، در حادثهی کربلا، خون بر شمشیر پیروز شد - که واقعاً پیروز شد - عامل این پیروزی، حضرت زینب بود؛ والّا خون در کربلا تمام شد. حادثهی نظامی با شکست ظاهری نیروهای حق در عرصهی عاشورا به پایان رسید؛ اما آن چیزی که موجب شد این شکست نظامیِ ظاهری، تبدیل به یک پیروزی قطعیِ دائمی شود، عبارت بود از منش زینب کبری؛ نقشی که حضرت زینب بر عهده گرفت؛ این خیلی چیز مهمی است. این حادثه نشان داد که زن در حاشیهی تاریخ نیست؛ زن در متن حوادث مهم تاریخی قرار دارد. قرآن هم در موارد متعددی به این نکته ناطق است؛(۱) لیکن این مربوط به تاریخ نزدیک است، مربوط به امم گذشته نیست؛ یک حادثهی زنده و ملموس است که انسان زینب کبری را مشاهده میکند که با یک عظمت خیرهکننده و درخشندهای در عرصه ظاهر میشود؛ کاری میکند که دشمنی که به حسب ظاهر در کارزار نظامی پیروز شده است و مخالفین خود را قلع و قمع کرده است و بر تخت پیروزی تکیه زده است، در مقر قدرت خود، در کاخ ریاست خود، تحقیر و ذلیل شود؛ داغ ننگ ابدی را به پیشانی او میزند و پیروزی او را تبدیل میکند به یک شکست؛ این کارِ زینب کبری است. زینب (سلام اللَّه علیها) نشان داد که میتوان حجب و عفاف زنانه را تبدیل کرد به عزت مجاهدانه، به یک جهاد بزرگ.۱۳۸۹/۰۲/۰۱
بیانات در دیدار جمعی از پرستاران نمونه کشور
توصیه هایی برای افراد وسواسی
سؤالی از مقام معظم رهبری (حفظه الله تعالی)
چند سالی است که به بیماری وسواس مبتلا شده ام و این موضوع مرا بسیار عذاب می دهد، و روز به روز این حالت در من تشدید می شود تا جایی که در همه چیز شک می کنم و همه زندگی ام بر پایه شک استوار گشته است. بیشترین شک من درباره غذا و اشیاء مرطوب است، به همین دلیل نمی توانم مثل سایر مردم عادی زندگی کنم. وقتی داخل مکانی می شوم فوری جوراب هایم را از پای خود بیرون می آورم زیرا فکر می کنم جوراب هایم عرق کرده و بر اثر تماس با نجس، نجس خواهند شد، حتی من بر سجاده هم نمی توانم بنشینم. هر وقت بر آن می نشینم بر اثر وسوسه نفس از روی آن بلند می شوم تا مبادا پرزهای سجاده به لباس هایم بچسبد و مجبور به شستن آن ها شوم. در گذشته چنین نبودم، اکنون از این کارهایم خجالت می کشم و همیشه دوست دارم کسی را در عالم رؤیا ببینم و مشکلاتم را با او در میان بگذارم و یا معجزه ای رخ دهد و زندگی ام را دگرگون نماید و به حالت گذشته ام برگردم. امیدوارم مرا راهنمایی فرمایید.
پاسخ:
احکام طهارت و نجاست همان است که در رساله های عملیه ذکر شده است. از نظر شرعی همه اشیاء محکوم به طهارت هستند، مگر مواردی که شارع حکم به نجاست آن ها کرده و برای انسان هم یقین به آن حاصل شده است. در این صورت رهایی از بیماری وسواس احتیاج به رؤیا و معجزه ندارد، بلکه باید مکلّف ذوق و سلیقه شخصی خود را کنار گذاشته و متعبّد و مؤمن به دست ورات شرع مقدس باشد و چیزی را که یقین به نجس بودن آن ندارد، نجس نداند. زیرا شما از کجا به نجاستِ در و دیوار و سجاده و سایر اشیایی که استفاده می کنید، یقین پیدا کرده اید؟ چگونه یقین پیدا کرده اید که پرزهای سجاده ای که بر روی آن راه می روید یا می نشینید، نجس هستند و نجاست آن ها به جوراب و لباس و بدن شما سرایت می کند؟ لذا در این صورت اعتنا به وسواس برای شما جایز نیست. مقداری عدم توجه به وسوسه نجاست و تمرین عدم اعتنا به شما کمک خواهد کرد تا به خواست و توفیق خداوند خود را از وسواس نجات دهید.
شایان ذکر است، افراد وسواسی که دارای حساسیت نفسانی شدیدی در مورد نجاست هستند، لازم است برای رهایی خود از بیماری وسواس به توصیه های زیر عمل کنند:
1. از نظر شرع مقدس، در طهارت و نجاست، اصل بر طهارت اشیاء است. یعنی در هر موردی که کمترین تردیدی در نجس شدن آن برای شما حاصل شد، واجب است حکم به عدم نجاست کنید.
2. کسانی که دارای حساسیت نفسانی شدیدی در مورد نجاست هستند (به این افراد در اصطلاح فقهی وسواسی گفته می شود)، حتی اگر گاهی یقین به نجاست هم پیدا کردند، باید حکم به عدم نجاست کنند، مگر در مواردی که نجس شدن یک شی ء را با چشمان خود ببینند، به طوری که اگر فرد دیگری هم آن را ببیند، یقین به سرایت نجاست پیدا کند، فقط در این موارد باید حکم به نجاست کنند.
استمرار اجرای این حکم در مورد افراد مزبور تا زمانی است که این حساسیت به طور کلی از بین برود.
3. هر شی ء یا عضوی که نجس می شود، برای تطهیر آن، یکبار شستن با آب لوله کشی بعد از زوال عین نجاست کافی است. تکرار در شستن یا فرو بردن آن در آب لازم نیست، و اگر شی ء نجس از قبیل پارچه و مانند آن باشد، باید بنابر احتیاط به مقدار متعارف فشار یا تکان داده شود تا آب از آن خارج گردد.
4. از آن جایی که شما به این حساسیت شدید در برابر نجاست مبتلا هستید، باید بدانید که غبار نجس در هیچ صورتی نسبت به شما نجس نیست و نیز مراقبت از دست های کودک چه پاک باشد یا نجس و همچنین دقت در این که خون از بدن زائل شده یا خیر، لازم نیست. این حکم درباره شما تا زمانی که این حساسیت از بین نرفته ، باقی است.
5. دین اسلام دارای احکام سهل و آسان و منطبق با فطرت بشری است، لذا آن را بر خود مشکل نکنید و با این کار باعث وارد شدن ضرر و اذیت به جسم و روحتان نگردید. حالت دلهره و اضطراب در این موارد زندگی را بر شما تلخ می کند، و خداوند راضی به رنج و عذاب شما و کسانی که با شما ارتباط دارند، نیست. شکرگزار نعمت دین آسان باشید و شکر این نعمت، عمل بر اساس تعلیمات خداوند تبارک و تعالی است.
6. این حالت یک وضعیت گذرا و قابل علاجی است. افراد بسیاری بعد از ابتلا به آن، با روش مذکور از آن نجات یافته اند. به خداوند توکل نمایید و نفس خود را با همت و اراده آرامش ببخشید. ان شاءالله موفق باشید.
و در انتها به این نکته توجه نمایید که وسواس حرام است و شخص وسواسی جایز نیست به شک خود اعتنا کند (بلکه یقین چنین فردی نیز اگر برخاسته از وسواس باشد، معتبر نیست.) [1]
پی نوشت:
[1] اجوبة الإستفتائات، ص64 تا 67، س311 و 312 / رساله آموزشی، فصل دوم: طهارت، درس9، نجاسات(3) ، ص46، مورد پنجم: وسواس و درمان آن / استفتاء از دفتر معظم له، باب طهارت، م20 / آموزش مصور احکام، ص139
منبع:
سایت سراج
مواظب شلیک توپخانه دشمن در فضای مجازی باشید
امروز هزاران توپخانه دروغپردازی به سمت این ملت مشغول شلیک هستند تا مردم را ناامید و بدبین کنند. متأسفانه در داخل هم گروهی، درست همان کار دشمن را ادامه میدهند: ناامیدکردن مردم، متهم کردن، دروغهای دشمنساز را در ذهن مردم انداختن؛ اینها تقوا ندارند؛ اینها بجای آنکه سیاستشان دینی باشد، دینشان سیاسیکاری است. خدا، دین و انصاف را رعایت نمیکنند.
در آستانهی هشتمین سالگرد حماسهی نهم دیماه «روز بصیرت و میثاق امت با ولایت»، هزاران نفر از اعضای شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی سراسر کشور، صبح امروز (چهارشنبه) با حضرت آیتالله خامنهای رهبر معظم انقلاب اسلامی دیدار کردند.
گزیدهای از بیانات رهبر انقلاب در این دیدار به شرح زیر است:
* در جنگ باید حدس بزنید دشمن میخواهد چهکار بکند. امروز حدس زدن نیاز ندارد، هزاران توپخانهی دروغپردازی به سمت این ملت مشغول شلیک هستند، برای اینکه مردم را ناامید و بدبین کنند و اعتماد به نفس مردم را بگیرند.
متأسفانه در داخل هم گروهی، درست همان کار دشمن را ادامه میدهند: ناامید کردن مردم، متهم کردن، دروغهای شاخدار دشمنساز را در ذهن مردم جا انداختن؛ اینها کارهایی است که عدهای دارند انجام میدهند.
اینها تقوا ندارند؛ آن کسانی که کار دشمن را در داخل انجام میدهند تقوا ندارند. اینها دینشان سیاسی است؛ بهجای آنکه سیاستشان دینی باشد، دینشان سیاسیکاری است. همان کار دشمن را انجام میدهند که فلان جناح یا فلانکس را بالا یا پایین ببرند. بعضیها صاحب رسانهاند، بعضیها صاحب منبرهای تبلیغاتی هستند، میتوانند حرف بزنند و نه خدا، نه دین، نه انصاف را رعایت نمیکنند.
* اینها دشمن را شاد میکنند به قیمت ناامید کردن مردم و نسل جوان؛ بخصوص کسانی که همهی امکانات مدیریتی، یا امروز دستشان است یا دیروز دستشان بوده، فرقی نمیکند؛ تمام امکانات دست اینها بوده یا هست و آنوقت به قول فرنگیمآبان، نقش اپوزیسیون به خود میگیرند.
این کسانی که کشور در اختیارشان هست یا بوده، دیگر حق ندارند علیه کشور حرف بزنند؛ اینها باید پاسخگو باشند.
بندهای که امکانات در اختیارم هست نمیتوانم مدعی باشم، من باید پاسخگو باشم که با این امکانات چه کردهام.
بهجای اینکه پاسخگویی کنم، نقش مدعی را علیه این و آن بازی کنم؛ مردم این را قبول نمیکنند. حالا ممکن است کسی فکر کند در مردم تأثیر میگذارد [اما] مردم هم آگاهند و این را نمیپذیرند.
* همهی مدیران جمهوری اسلامی از اول تا امروز، خدمات مهمی انجام دادهاند؛ خب ما بودیم و از نزدیک دیدهایم؛ البته صدماتی هم زدهاند.
انسان باید خدمات دولتیها و قضائیها و مجلسیها را در طول زمان -هر چه بوده- سپاسگزاری کند. صدمات را هم باید نقد کرد؛ منتها نقد منصفانه و مسئولانه، نه نقد همراه با تهمت.
نقد و نقدپذیری واجب است، تهمت و لجنپراکنی حرام است. نقد با تهمت زدن و تکرار کردن حرف دشمن فرق دارد.
نقد باید منصفانه و عاقلانه و مسئولانه باشد. سیاهنمایی هنر نیست. اینکه برداریم همینطوری بیهوا این قوه و آن قوه را بدون هیچ تمییزی محکوم کنیم، اینکه هنری نیست. هر بچهای هم میتواند سنگ بردارد و شیشهها را بشکند؛ اینکه هنری نیست.
* هنر این است که انسان منطقی و منصفانه حرف بزند و برای قدرتیابی حرف نزند و خدا را در نظر داشته باشد.
انقلابینمایی غیر از انقلابیگری است. انقلابیگری کار سختی است؛ پابندی و تدین لازم دارد.
* نمیشود که انسان یک دهه همهکارهی کشور باشد، بعد یک دههی بعدی تبدیل شود به مخالفخوان کشور. ۹دی که آنقدر عظمت دارد، پاسخ ملت به این بازیها بود. ۹دی دفاع از ارزشها و دین بود. آنجا ایستادگیای که کردیم برای دفاع از [اصل] انتخابات بود.
* خیلی باید مراقب خودمان باشیم؛ امام فرمودند که ملاک، حال فعلی افراد است؛ امام حکیم بود، معنای این سخن آن است که هیچکس ضمانت درست بودن تا دم مرگ را ندارد و باید مراقب خودش باشد.
حکم مستوری و مستی همه بر عاقبت است
* مراقب باشید نفوذی دشمن در دستگاههای تصمیمساز و تصمیمگیر وارد نشود.
چاپلوسیهای دشمن را هم جدی نگیرید. اظهار محبت و ارادت و «بیا دست بدهیم» و «بنشینیم» را جدی نگیرند.
اینها اگر رعایت شود، بدانیم جمهوری اسلامی همچنان این حرکت رو به جلو را پیش خواهد رفت و این مشکلات گرانی و تورم و رکود -که بنده میدانم مردم دچارش هستند- با همت مسئولین قابل رفع است و خدای متعال پاداش این را خواهد داد و گره را باز خواهد کرد.
* دشمن اصلی ما که آمریکاست یکی از فاسدترین و ظالمترین حکومتهای دنیاست؛ آنها از تروریستها و داعش تا توانستند حمایت کردند، باز هم دارند از زیر به داعش و امثال داعش، به تکفیریها کمک میکنند؛ از دیکتاتورها، شاه ایران، خاندان سعودی و سلسلههای ظالم منطقه حمایت میکنند؛ از جنایتکارانی که در فلسطین و یمن جنایت میکنند حمایت میکنند.
* در داخل کشور خودشان جنایت میکنند؛ پلیس آمریکایی بدون هیچ عذر موجهی زن و بچه و جوان سیاهپوست را به قتل میرساند و در دادگاه تبرئه میشود! این دستگاه قضائیشان است، آنوقت به دستگاه قضائی دیگر کشورها و دستگاه قضائی مؤمن کشور ما ایراد میکنند.
البته دستگاه قضائی ما بدون ایراد نیست، من از اشکالاتی که در قوهی قضائیه و مجریه است، بیاطلاع نیستم، اطلاع من شاید بیش از خیلیهای دیگر است، لکن نقاط مثبت را هم میبینم.
بله، قاضی فاسد داریم، قاضی عادل و مطمئن هم داریم؛ حق نداریم یکسره نفی کنیم.
مدیر اجرایی جاهطلبِ پرروی پولطلب داریم، مدیر اجرایی پاکدست زحمتکش هم داریم؛ حق نداریم همه را با یک چوب برانیم.
منبع: پايگاه اطلاعرسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آيتاللهالعظمی سيدعلی خامنهای (مدظلهالعالی)-10/6/96
جایگاه مادری و معلمی کمتر از آیتاللهی نیست
حجت الاسلام والمسلمین محسن قرائتی امروز در جلسه درس اخلاق طلاب جامعهالزهرا(سلام الله عليها) که در تالار بیداری اسلامی برگزار شد، تصریح کرد: نیت بانوان طلبه از ابتدای طلبگی باید این باشد که دین را بیاموزند، به آن عمل کنند و به مردم آموزش دهند.
محقق و پژوهشگر علوم و معارف قرآن کریم با بیان اینکه بانوان طلبه باید معلم دین شوند، اظهار کرد: معلمی شغل نیست، بلکه انتخابی صحیح و مسئولیتی سنگین است، یک معلم میتواند کار پنج مهندس را انجام دهد، مهندس میتواند در یکی از کارهای کشف معدن، استخراج از معدن، ذوب فلزات، قطعه سازی یا اتصال و مونتاژ قطعات فعالیت کند، در حالی که معلم همه این کارها را با هم انجام میدهد.
رئیس ستاد اقامه نماز کشور ادامه داد: معلم وقتی میخواهد انسان را بسازد، باید ابتدا شاگرد را کشف کند، سپس به استخراج او از ظلمات، ذوب شاگرد و خارج کردن ناخالصیها از او بپردازد و در نهایت، شاگردان را متحد کند تا یک جامعه سالم را تشکیل دهند.
حجت الاسلام و المسلمین قرائتی خطاب به بانوان طلبه با بیان اینکه معلمی را از همین امروز آغاز کنید، تأکید کرد: اگر در ابتدای دوران طلبگی و در جوانی مفید باشید، در آینده هم مفید خواهید بود.
وی با اشاره به کتاب «داستان راستان» اثر شهید مطهری(ره)، یادآور شد: شما برای آغاز کار معلمی میتوانید از این کتاب استفاده کنید و این کتاب را برای خانواده خود بازخوانی کنید.
استاد قرائتی، به اهمیت دروس آموزشوپرورش و حوزه و دانشگاه اشاره کرد و بیان داشت: دروسی که در مراکز آموزشی تدریس میشود، باید در زندگی مفید باشد. از این رو باید از تدریس و آموزش مطالب غیرمفید اجتناب کرد.
وی با اشاره به فراز «اللهم اعوذ بک من علم لاینفع» از پیامبر اسلام(صلیاللهعلیهوآله)، تصریح کرد: در مراکز علمی و آموزشی باید مطالبی ارائه شود که واجب یا مستحب باشد و مشکل فرد یا جامعه را حل کند، بنابراین علوم غیرمفید نباید در این مراکز تدریس شود.
نیاز آموزشی بانوان طلبه با طلاب برادر متفاوت است
رئیس ستاد اقامه نماز کشور با تصریح بر اینکه من، معلمی را با هیچ شغلی عوض نمی کنم، اظهار داشت: باید بانوان طلبه را به گونه ای تربیت کنیم که مجهز شوند و مهارتهای معلمی را بیاموزند تا بتوانند به دختران و بانوان جامعه آموزش دهند.
حجت الاسلام و المسلمین قرائتی با اشاره به اینکه تربیت دختران با پسران متفاوت است، گفت: نیاز بانوان طلبه و مخاطبان آنان متفاوت است، بنابراین مطالبی که در حوزه علمیه خواهران تدریس میشود، باید متفاوت از حوزه علمیه برادران باشد.
اهمیت رفتار و گفتار معلم و آثار اخلاقی و تربیتی او بر مخاطب
رئیس ستاد اقامه نماز کشور در ادامه به تفاوتهای مهندس و معلم اشاره کرد و افزود: مهندس سالن میسازد، اما سالن، سالن نمی سازد، در حالی که معلم انسان میسازد و همین انسان میتواند افراد دیگری را تربیت کند.
حجت الاسلام و المسلمین قرائتی با اشاره به اهمیت رفتار و کردار معلمان به ویژه معلمان طلبه، ادامه داد: معلم همه حرکاتش درسآموز است، از این رو گاهی یک کار ساده معلم، اثر اخلاقی و تربیتی مهم و ماندگاری بر شاگرد دارد.
وی با اشاره به اهمیت صرفهجویی و مدیریت در وقت، تصریح کرد: فعالیتها و حضور ما در هر مکانی باید به گونه ای باشد که رشد فکری، علمی، اخلاقی، بدنی و اجتماعی برای ما داشته باشد.
مفسر قرآن کریم به داستانی از رسول اکرم(صلیاللهعلیهوآله) اشاره کرد که در بیابانی خشک توقف کردند و به اصحاب فرمودند: هیزم تهیه کنید، اصحاب گفتند در این بیابان هیزم نیست، اما حضرت فرمودند که هرکس به اندازه ای که میتواند، هر چند اندک، هیزم جمع آوری کند؛ اصحاب، هیزمها را آوردند و پشته ای بزرگ از هیزم جمع شد، پیامبر گرامی اسلام(صلیاللهعلیهوآله) فرمودند: گناهان نیز این گونه جمع میشود.
استاد قرائتی با بیان اینکه باید صحنههای مختلف را به صحنههای علمی تبدیل کرد، یادآور شد: پیامبر گرامی اسلام(صلیاللهعلیهوآله) در بیابان خشک، کلاس درس برپا و یاران خود را پژوهشگر و اخلاقمدار تربیت میکردند.
وی با بیان اینکه معلمان نباید منتظر امکانات باشند، تصریح کرد: معلم، کسی است که بدون امکانات هم بتواند به مخاطبان خود علم بیاموزد.
آموزش تحمیلی اثری ندارد
رئیس ستاد اقامه نماز کشور به رفتارهای معلمان اشاره کرد و بیان داشت: معلم باید با نشاط سخن بگوید و شاگردان باید در کلاس درس نشاط داشته باشند؛ یعنی آموزش تحمیلی نباید داشته باشیم و کلاس باید نشاط داشته باشد تا اثرگذار باشد.
حجت الاسلام والمسلمین قرائتی با بیان اینکه معلم باید به قدری سخن بگوید که باعث کسالت مخاطبان خود نشود، به یکی از سخنرانیهای یک دقیقهای خود در مراسم ازدواج اشاره کرد و گفت: در قرآن کریم سه نوع رابطه وجود دارد، رابطه پیامبر با مردم که رحمت است(وَما اَرْسَلْناكَ اِلّا رَحْمَةً لِلعالَمينَ)؛ رابطه مردم با پیامبر مودت است(قُلْ لا أَسْئَلُکُمْ عَلَیْهِ أَجْراً إِلاَّ الْمَوَدَّةَ فِی الْقُرْبى) و رابطه عروس و داماد که رابطه مودت و رحمت است(وَجَعَلَ بَيْنَكُمْ مَوَدَّةً وَرَحْمَةً).
جایگاه مادری و معلمی کمتر از آیتاللهی نیست
مفسر قرآن کریم با اشاره به ضرورت یادداشت مطالب مفید و آموزنده، اظهار داشت: همواره کاغذ و قلم به همراه داشته باشید و اگر جملات زیبایی دیدید یا شنیدید، یادداشت کنید، خندههای حلال خود و جملات زیبا بر پشت ماشینها را یادداشت و در مکان مناسب بیان کنید.
استاد قرائتی با بیان اینکه ما باید تشنه آموختن و علم آموزی باشیم، تصریح کرد: بانوان طلبه نمی توانند حجتالاسلاموالمسلمین، آیتالله و مرجع تقلید شوند، اما میتوانند مادر و معلم نمونه باشند و جایگاه مادری و معلمی، کمتر از آیت اللهی نیست.
منبع: خبرگزاري رسمي حوزه-۱۳۹۶/۹/۲۲ -
آب زنید راه را هین که نگار میرسد
[ويژه نامه ” ورود حضرت معصومه سلام الله عليها به قم”]
براي مطالعه اينجا را كليك نماييد
پیامبر و خدیجه ، ادب و عاطفه
زندگی مشترک پیامبر(صلی الله علیه واله) و خدیجه(سلام الله علیها) درسآموز تمام مردان و زنانی است که جویای سعادت در زندگی خود هستند.
بررسی زندگی مشترک رسول خدا (صلی الله علیه واله) و خدیجه (سلام الله علیها) نشان میدهد که این دو شخصیت بزرگ که الگوی همه انسانهای باکمال میباشند، برای یکدیگر ارزش خاصی قائل بودند. وی نه تنها مال و ثروت خود را به رخ شوهر که دستش از مال دنیا تهی بود نمیکشید، بلکه با افتخار ثروت کلان خود را در اختیار همسر خویش قرار داد. وقتی پیشنهاد ازدواج را به حضرتش داد، حضرت در مقابل این پیشنهاد فرمود: «یا عم ابنة أنت امرأة ذات مال و أنا فقیر لاأملک الاّ ما تجودین به علیّ و لیس مثلک من یرغب فی مثلی و أنا أطلب امرأة یکون حالها کحالی و مالها کمالی».
شما بانویی هستید دارای ثروت و من فردی فقیرم که چیزی در اختیار ندارم، کسی دارای موقعیت تو رغبت به کسی مثل من پیدا نمیکند، من جویای همسریام که حالش مانند حال خودم و از نظر مالی همتای خود من باشد.
بانوی باکمال قریش که شرافت و کمال با ذاتش عجین بود، در پاسخ گفت: « واللّه یا محمد ان کان مالک قلیلاً فمالی کثیر، و من یسمح لک بنفسه کیف لا یسمح لک بماله، و أنا و مالی و جواری و جمیع ما املک بین یدیک و فی حکمک لا امنعک منه شیئا».
به خدا سوگند ای محمد اگر تو مالی نداری، من ثروت زیادی دارم، و کسی که خود را در اختیار تو قرار داده است، چگونه مالش در خدمت شما نباشد، من و سرمایهام، و کنیزانم و آنچه که در اختیار دارم از آن شماست، و تحت امر شماست و هیچ منعی از طرف من نیست.
آنگاه اشک در چشمانش حلقه زد و گفت:
واللّه ما هب نسیم الشمال
الاّ تذکرت لیالی الوصالی
ولا أضامن نحوکم بارق
الاّ توهمت لطیف الخیال
جور اللیالی خصّنی بالجفا
منکم و من یأمن جور اللیالی
رقوا و جودوا و اعطفو و ارحموا
لا بّد لی منکم علی کل حال(1)
به خدا سوگند هر وزش نسیم، مرا به یاد شبهای وصال میاندازد
و چون از سوی (خانه) شما فروغی درخشیدن میگیرد، میپندارم که آن نور شبح و سایه شما است
درد و جور شبانهای از (فراق) شما کشیدهام، و چه کسی (دلدادهای ) است که از جور و رنج شبانه در امان باشد
ترحم و دلسوزی کنید، و عطوفت به کار گیرید، که در هر حال مرا گریزی از (دلبستگی) به شما نیست.
ممکن است کسی گمان کند، این ادب و احترام خدیجه آن هم نسبت به شوهری چون رسول خدا(صلی الله علیه واله) یک امر عادی و طبیعی است، در حالی که با اندک توجهی میشود دریافت که ادب خدیجه نسبت به شوهر عزیزش، فراتر از ادب یک زن در برابر شوهر است.
وی از آن جهت که شخصیت رسول خدا را شناخته، و رفعت مکان وی را درک کرده است، این گونه محترمانه برخورد میکند.
این ادب و احترام، حتی قبل از ازدواج نیز از این بانو نسبت به عزیز قریش دیده میشود. خدیجه هنگامی که از امین قریش برای سرپرستی کاروان تجارتی استفاده میکند، به دو غلام خود، میسره و ناصح میگوید: «اعلما قد ارسلت الیکما امینا علی اموالی و انه امیر قریش و سیّدها، فلا یدٌ علی یده، فان باع لایمنع، و ان ترک لا یؤمر، فلیکن کلامکما بلطف و أدب و لا یعلوا کلامکما علی کلامه».
من امینی بر اموال خود گماشتم، همو که امیر بزرگ قریش است، دستی بالای دست او نیست. اگر تصمیم بر فروش متاعی بگیرد، نباید کسی مانع شود. اگر تصمیم گرفت چیزی نفروشد، کسی حق ندارد دستوری به او بدهد. شما موظفید با لطف و ادب با وی سخن بگویید، و بالای حرف او حرفی نزنید.
قدردانی رسول خدا(صلی الله علیه واله) از خدیجه(سلام الله علیها)
اگر خدیجه نسبت به همسر گرامی خود این گونه رعایت ادب و احترام میکند، رسول خدا(صلی الله علیه واله) نیز از خدیجه به نحو شایستهای قدردانی مینماید، و برای خدیجه احترام خاصی قائل میشود، که در اینجا به نمونههایی از آن اشاره میشود.
رسول خدا(صلی الله علیه واله) در زندگی، خود با رأی و نظر خدیجه مخالفت نمینمود. مثلاً وقتی ابوالعاص، پسر خواهر خدیجه، زینب، دختر رسول خدا را خواستگاری نمود، «فسألت خدیجة رسولاللّه(صلی الله علیه واله) ان یزوّجه و کان رسولاللّه لا یخالفها»، خدیجه از رسول خدا(صلی الله علیه واله) خواست که زینب را به وی تزویج کند، و رسول خدا (صلی الله علیه واله) پیشنهاد وی را پذیرفت چون رویّه حضرت بر این بود که مخالفت خدیجه نمینمود.(2)
رسول خدا (صلی الله علیه واله) آن چنان به خدیجه محبت داشت و قدردان بود که قبل از خدیجه همسری اختیار ننموده و تا خدیجه زنده بود نیز همسری اختیار نکرد.(3)
این قدردانی رسول خدا (صلی الله علیه واله) نسبت به خدیجه تنها به زمان حیات او خلاصه نمیشد، بلکه پس از مرگ وی نیز همواره او را یاد میکرد و از وی تجلیل به عمل میآورد. با آنکه همسران دیگری داشت هر وقت به یاد خدیجه میافتاد از وی به خوبی یاد میکرد و گریه مینمود.
روزی عایشه گفت: ای رسول خدا، چقدر از خدیجه یاد میکنید! خدیجه پیرزنی بود از دست شما رفت، خدا بهتر از خدیجه را به شما عنایت کرده است!!
رسول خدا (صلی الله علیه واله) برآشفته گشت و فرمود: «صدّقتنی اذ کذبتم و آمنت بی اذ کفرتم و ولدت لی اذ عقمتم»(4). او زمانی نبوت مرا تصدیق کرد که شما مرا تکذیب مینمودید. به من ایمان آورد، شما کافر بودید. وی مادر فرزندان من است، در حالی که شما چنین نیستید.
عایشه میگوید: من بعد از این با ذکر خیر خدیجه خود را نزد پیامبر(صلی الله علیه واله) عزیز میکردم!
1ـ بحار، ج16، ص55.
2ـ سیره ابنهشام، ج2، ص306.
3ـ سیر اعلام النبلاء، ج2، ص110.
20ـ بحار، ج16، ص8. سیر اعلام النبلاء، ج2، ص112، 117.
شکوه اربعین به واسطه سوگند حضرت زینب(س) است: «نام ما تا ابد زنده است»
آیت الله جوادی آملی : این مراسم باشکوه اربعین از سوگند زینب کبری(سلام الله علیه) نشأت میگیرد؛ او عالمه غیر معلمه است، زینب کبری سوگند یاد کرد قسم به خدا نمیتوانید نام ما را فراموش کنید.
آیت الله العظمی جوادی آملی با اشاره به نزدیکی ایام اربعین شهادت سید و سالار شهیدان امام حسین علیه السلام با اشاره به فرازهایی از زیارت عالیه بیان داشتند:
گرچه وجود مبارک نوح گفت: خدایا! من سالیان متمادی شبها و روزها مردم را دعوت کردم و رنج شبانه روز کشیدم تا این قوم را هدایت کنم، ولی اینها نپذیرفتند لکن در زیارت اربعین حسین بن علی علیه السلام عرض می کنیم « بَذَلَ مُهجَتَهُ فِیکَ لِیَسْتَنْقِذَ عِبادَکَ مِنَ الجَهالَهِ وَ حِیرَهِ الضَّلالَه» تنها سخنان شب و روز نیست؛ بلکه سخن از بذل جان و مال است، آن حضرت خون خود را در راه زنده کردن جامعه نثار کرد.
ایشان در ادامه اظهار داشتند: اگر ذات اقدس الهی برنامه رسمی انبیا را دو امر اساسی یعنی یکی تعلیم کتاب و حکمت و دیگری تزکیه قرار داد، وجود مبارک سالار شهیدان همین برنامه را با بذل خود احیا کرده است.
آیت الله العظمی جوادی آملی با بیان جایگاه قوه جزم و عزم در وجود انسان و وظیفه هر یک از این دو قوه اذعان داشتند: نفس ما بیش از دو نیروی اصیل در وجود خود ندارد؛ ما یک نیرویی داریم که او اندیشه و فکر و تفکر و استدلال و قیاس و مانند آن را به عهده دارد و یک نیرویی داریم که عزم و اراده و نیت و اخلاص را تأمین می کند.
جزم بدون عزم، عالم بی عمل می سازد، عزم بدون جزم، مقدس بی درک می سازد، اما در خصوص حسین بن علی علیه السلام فرمود ایشان کاری کرد که با یک دست جزم علمی مردم را تأمین کرد با دست دیگر عزم عملی مردم را بیمه کرد « بَذَلَ مُهجَتَهُ فِیکَ لِیَسْتَنْقِذَ عِبادَکَ مِنَ الجَهالَهِ » که بشوند عالم « وَ حِیرَهِ الضَّلالَه» که بشوند عاقل، و عقل همان است که « عُبِدَ بِهِ الرَّحْمَنُ وَ اکْتُسِبَ بِهِ الْجِنَانُ»
ایشان تأکید کردند: اربعین سهم تعیین کننده ای در جامعه کردن جامعه دارد؛ جامعه نه یعنی مردم همه جمعاند، جامعه یعنی جمع بین جزم و عزم؛ یعنی جمع بین علم و عمل یعنی جمع بین علم و عقل، جمع این عناصر تشکیل جامعه حقیقی را می دهد. فردی که جمع بین علم و عمل کرده است جهانی است بنشسته در گوشه ای.
معظم له با اشاره به کلامی از عقیله بنی هاشم زینب کبری(سلام الله علیه) بیان داشتند: این مراسم باشکوه اربعین از سوگند زینب کبری(سلام الله علیه) نشئت می گیرد؛ او عالمه غیر معلمه است، زینب کبری سوگند یاد کرد قسم به خدا نمی توانید نام ما را فراموش کنید، وحی ما را از بین ببرید، نام ما تا ابد زنده است.
منبع: پایگاه اطلاع رسانی پژوهشکده باقرالعلوم علیه السلام