سوز دل هجران یار
شب است و بغض سکوت و صدای گریه آب
شکسته قلب رسول و ندارد امشب خواب
کنار بستر مرگ یگانه امّیدش
گرفته زمزمه،یا رب خدیجه را دریاب
*
همانکه هستی خود را به هستیَم بخشید
همانکه سوخت به پای منادی توحید
همانکه گرمی پشت رسالت من بود
و می تپید برای نبوت خورشید
*
در آن زمان که شب سرد کفر جولان داشت
زبان زخم عدو،تیغ تیز و بران داشت
خدیجه مرهم دلگرمی رهَم میشد
به آفتاب وجودم همیشه ایمان داشت
*
همانکه درک مقامش مقام میآرد
و جبرئیل برایش سلام میآرد
همان سرشت زلال و مطهری که خدا
ز نسل پاک و شریفش امام میآرد
*
مقام و منزلتش را کسی چه میداند
شریک امر رسالت همیشه میماند
قد خمیده و موی سفید او امشب
هزار روضه برای رسول میخواند
*
برای مادر ایمان سزاست گریه کنیم
و با سرشک امامان سزاست گریه کنیم
برای آنکه ز من هم غریب تر گردید
شبیه شام غریبان سزاست گریه کنیم
*
قنوت امشب زهرا فقط شده مادر
به روی سینه مادر نهاده سر ،کوثر
الهی مادر یاسم غریب میمیرد
غریب بود و غریبانه جان دهد آخر
*
خدیجه گریه نکن این همه از این غمها
که گریه ها بنماید به جای تو زهرا
برای فاطمه امشب نماز صبر بخوان
ببوس سینه او را ببوس دستش را
*
اگر تو بودی،یاس تو غنچه وا میکرد
بجای تکیه بر آن در ،تو را عصا میکرد
اگر خدیجه تو بودی،به پشت در زهرا
بجای فضه در آنجا تو را صدا میکرد
*
خسوف بر رخ ماهش نمینشست ای کاش
و گوشواره ز گوشش نمیگسست ای کاش
میان آن همه نامحرم و به پیش علی
کسی ز فاطمه پهلو نمیشکست ای کاش
*
اگر کفن تو نداری عبای من به تنت
ولی چه چاره کنم بر حسین بی کفنت
میآوری تو به مقتل خدیجه،زهرا را
چه میکنی تو در آن لحظه های آمدنت
*رحمان نوازنی***
عاشقانه های زیبای زندگی پیامبر(صلی الله علیه وآله) و حضرت خدیجه(سلام الله علیها)
در میان مشتی کاغذ، تاریخ بلند زندگی ات را مرور می کردم یا رسول الله! آمدم از اولین لحظه ی دیدارت با خدیجه بنویسم. ناگهان چشمم به برگه هائی افتاد که آخرین لحظات زندگی «خدیجه»ات را روایت می کرد!
خواندم از لحظه ای که، خبر دادند نفس های «خدیجه»ات سنگین شده است. خودت را بی تاب به بستر خدیجه رساندی. «بستر» که چه عرض کنم. شنیده ام که وفات خدیجه ی تو، در شعب ابی طالب بوده است. بهتر است بگویم در میان رمل- های داغ شعب ابی طالب… . نهایتاً زیر سایبانی یا پناه برده به نیمچه چادری.
چشمهای بی رمقش را به سوی تو خورشید، باز کرد.
- یا رسول الله! مرا ببخش که «خدیجه» ی خوبی برای تو نبودم و در حقّت کوتاهی کردم.
و خواست جمله ی دیگری بگوید اما خجالت کشید و اجازه خواست تا حرفش را از طریق فاطمه اش بگوید.
از بستر او فاصله گرفتی و این اولین بار بود که، سوز دوری خدیجه را با قطرات اشکت پاسخ می دادی و نبودش را حس می- کردی، با این که هنوز پیش تو بود! دقایقی بعد، فاطمه ی پنج ساله آمد و پیغام مادرش را رساند.
خدیجه فقط از تو، لباس زمان نزول وحی ات را خواسته بود که بعد از وفات به تنش کنی. اگرچه هنگام کفن، پارچه ای هم از آسمان رسید و تو هر دو را بر تنش نمودی.
وصیت دیگر خدیجه امّا، جگر تو را سوخته بود:
- یا رسول الله، مواظب فاطمه ام باش. نکند صدای کسی بر فاطمه ام بلند شود. نکند دستی به صورت فاطمه ام دراز شود. نکند فاطمه ام را بزنند… .
عشق تو، او را هم اسیر کرد و هم سیر کرد! امّا نه با گوشت شتران سرخ موی یمن، بلکه با سنگهای داغ شعب ابیطالب که از گرسنگی، آنها را به شکمش میبست. خوشا به حال خدیجه که آن نور را در وجود مقدست دید و خود را فدایت نمود
چقدر زود گذشت این بیست و پنج سال!
چشم به هم زدنی گذشت آن روز که اسطوره ی صبر زندگی تو ـ یارسول الله ـ برای تنها بار، صبرش تمام شد. مجلس خواستگاری و جمع چهل نفره ی بزرگان قریش و عموهای صاحب نامش را ندیده گرفت. پرده را کنار زد و «ورقه بن نوفلِ» بزرگ را که در محضرت به لکنت افتاده بود مورد خطاب قرار داد:
- عموجان! تو برای سخن گفتن، سزاوارتری امّا آرام باش! بگذار من حرف بزنم. بگذار بگویم که در این دل، چه خبر است! بگذار بگویم که محمد با این دل، چه کرده است!
و رو به صورت مبارکِ گداخته ی تو نمود که: «یا محمد! من تمام وجود خودم را به تو تزویج کردم. تمام وجود من، هبه ای برای توست. مهریه ام را هم خودم می دهم. دیگر تأمل بس است! اینک، این خدیجه است که رو به تو ایستاده است.»
و صدای بزرگ عموها در آمد که: «از کی، زنها مهریه ی خود را می دهند؟!»
و عموی بزرگوارت ابوطالب، به تندی جواب داد که: «هرگاه شوهرشان محمد بن عبدالله باشد! امّا اگر مثل شما اعراب باشند؛ زنها، بالاترین مهریه ها را خواهند خواست!»
آن روز، وقتی می خواستی همراه بقیه، از خانه اش بیرون بروی؛ دوباره به دنبالت دوید که: «یا محمد کجا می روی؟! این خانه از امروز، خانه ی توست و این خدیجه، خدیجه ی توست؛ هر وقت که بخواهی.»
ماجرای ازدواج پیامبراکرم(ص) و حضرت خدیجه(س)
و این گونه، خدیجه افتخار عشق تو را پیدا فرمود!
آن طور که یادش رفت روزی خانه هائی عظیم، با حریرهای هندی و پرده های زربفت ایرانی داشته است. آن قدر که یادش رفت هشتاد هزار شتر، مال التجاره اش را به دوش می کشیدند.
عشق تو، او را هم اسیر کرد و هم سیر کرد! امّا نه با گوشت شتران سرخ موی یمن، بلکه با سنگهای داغ شعب ابیطالب که از گرسنگی، آنها را به شکمش میبست. خوشا به حال خدیجه که آن نور را در وجود مقدست دید و خود را فدایت نمود.
این سالها، هر وقت دلت میگرفت، جایی گوشهای مینشستی. همه از تو روی گردانده بودند که یتیم بنی سعد، ـ خدیجه مهربانت ـ کنار تو یتیم قریش، می نشست و با تو همکلام می شد. و این مهروی عرب، آنقدر با تو میگفت و میخندید و دلداریت میداد که همهی غصه ها را فراموش میکردی:
- محمد! وقتی برای تجارت با اموالم به شام میرفتی؛ من محو لکّه ابری شده بودم که بالای سرت با تو حرکت میکرد. محمد! من خواب دیدم که خورشید به خانه ام فرود آمد و عمویم این طور تعبیر کرد که نور رسالت تو، به این خانه فرود خواهد آمد. خیلیها منتظر دیدار تو بوده اند و از نور مقدّست برایم گفته اند.
این بیست و پنج سال گذشت ـ یا رسول الله ـ ولی خیلی سخت گذشت.
به خدیجه ات خبر دادند که روی کوه صفا و مروه، وقتی سه بار رسالت خود را معرفی فرمودهای؛ ابوجهلها سنگت زده اند. به کوه ابوقبیس دویده ای، باز هم سنگت زده اند. سراسیمه غذائی برداشت و با علی در دل کوه، پِی ات دوید. اشکهای آن روز او را ملائکه هم تاب نیاوردند و جبریل نازل شد که: «یا رسول الله، سلام خدا را به خدیجه برسان و بگو گریه نکند. که ملائک آسمان امروز با او گریستهاند.» ـ عجب شباهتی است بین اشک های خدیجه با اشک های فرزندان فاطمه علیهم السلام ـ !
حتی وقتی فهمیدند که خدیجه سلاماللهعلیها، بدن رنجورت را بهخانه رسانده است؛ پشت در خانه جمع شدند و درِ خانه را هم سنگباران کردند.
خدیجه بیرون دوید و داد زد: «آیا از سنگباران کردن خانه زنى که نجیبترین قوم شماست، شرم ندارید؟ زنی که زمان جاهلیت، خودتان او را «طاهره» و «اُمّ الأیتام» خطاب می کردید!
و سرها به زیر افتاد و جمعیّت پراکنده شد و او، براى مداوایت به خانه بازگشت. و تو، اینجا، سلام خدا را به او رساندی و او فرمود: «إنّ الله هو السّلام و مِنه السّلام و على جبرئیل السّلام و علیک یا رسول الله السّلام و برکاته.»
از بستر او فاصله گرفتی و این اولین بار بود که، سوز دوری خدیجه را با قطرات اشکت پاسخ می دادی و نبودش را حس می- کردی، با این که هنوز پیش تو بود! دقایقی بعد، فاطمه ی پنج ساله آمد و پیغام مادرش را رساند. خدیجه فقط از تو، لباس زمان نزول وحی ات را خواسته بود که بعد از وفات به تنش کنی
بار دیگر وقتی منادی، بالای بلندی صدا زد که خدیجه، همه اموالش را به تو ـ یارسول الله ـ بخشیده است، همه زنان قوم، ریشخندش کردند و حسادت وار طعنه اش زدند. او همه زنها را جمع کرد و تا توانست از شایستگیهایت گفت. اما، به خرجشان نرفت که نرفت. «و مَن لَم یَجعلِ اللهُ لَه نوراً فَما لَه مِن نور ».
آن روز، او هم مثل تو تنها شد «یا رسول الله»!
حتّی، زندگی یکی از دخترانش را هم از هم پاشیدند و به طلاق کشاندند، حتی موقع ولادت فاطمه سلاماللهعلیها هم یاریش نکردند، ولی او، کوهوار و استوار ایستاد.
یک بار، وقتی نام خدیجهات بر زبان زنان خانه افتاد؛ به پاس عظمتش گریستی. صدای عایشه در آمد که: «یا رسول الله، چرا برای پیرزنی از بنی سعد گریه می کنی؟ خدا بهتر از او به تو داده است.» ناگهان صدایت را بلند کردی: «وای بر تو! خدیجه زنی بود که وقتی همه مرا تنها گذاشتید، او به سمتم آمد. وقتی همه گریختید، او مهربانی کرد و وقتی همه تکذیب کردید، او ایمان آورد!»
و اینک، این بدن خدیجه است که به رویش آب می ریزی. قبل از دفن خدیجه، خودت میخواهی وارد قبر شوی و قدری جایش دراز بکشی.
همان طور که داخل قبر خدیجه خوابیده ای ـ یا رسول الله ـ تمام زندگی اش، لحظه ای برایت مرور میشود.
که در خانه می چرخید و برایت این شعر را میخواند:
فَلَو أنّنی أمشَیـــتُ فی کُلِّ نِعمَه و دامَت لِیَ الدُّنیا و مُلکُ الأکاسِرَه
فَما سُوِیَت عِندی جَناح بَعوضَهٍ إذا لَـم یکُن عَیـــنِی لِعَیناکَ ناظِره
اگر همه نعمتهای دنیا، زیر پایم باشد. اگر اموال و سلطنت پادشاهان، مال من باشد.
به اندازهی بال پشهای برایم ارزش ندارد؛ اگر چشمم به چشمانت دوخته نشود.
زنان چگونه به تسریع ظهور حضرت حجت (عج) کمک میکنند؟
بدون شک هر قیامی نیاز به زمینه سازی دارد و همه افراد برای رسیدن به انقلابی مطلوب مسئول و مؤثرند، زنان که نیمی از پیکره اجتماع را تشکیل می دهند از این قاعده مستثنی نخواهندبود. جامعه زمینه ساز ظهور، جامعهای با اخلاق مطلوب اسلام است. در این جامعه شخص باید رابطه اش را با معبود بر اساس ایمان و عشق و رابطه خویش با انسانهای دیگر را بر اساس عدالت و آبادانی و رابطه با خودش را بر اساس خودسازی و تقوا و مزین بودن به کمال معنوی و ارزش ها بنا کند. بدون شک هر قیامی نیاز به زمینه سازی دارد و همه افراد برای رسیدن به انقلابی مطلوب مسئول و مؤثرند ، زنان که نیمی از پیکره اجتماع را تشکیل می دهند از این قاعده مستثنی نخواهندبود. با توجه به نقش ایشان در خانواده و جامعه می توان ادعا کرد، ایشان می توانند عامل اساسی در زمینه سازی این انقلاب جهانی باشند. زنان از ارکان مهم تربیت در اجتماع محسوب می شوند. و مانند دیگر اعضای جامعه وظایفی فردی و اجتماعی بر عهده دارند. نقش ایشان می تواند مثبت و سازنده و یا مخرب و ویرانگر و یا حتی مانند برخی افراد خنثی باشد! خداوند در مورد تغییر وضعیت افراد و جامعه فرمودند: ان الله لایغییر مابقوم حتی یغیروا ما بانفسهم (۱) تأثیر زنان در عرصه تربیت، فرهنگ، آموزش و معرفت بسیار سازنده است. ایشان با پاک نگه داشتن فضای خانواده، محله و مراکز فرهنگی و آموزشی می توانند کمک شایانی به تحقق جامعه ای منتظر کنند و این امر مقرر نمی شود مگر با اولین قدم و شروع از خود که آن وارستگی و پاکی درون و تقوا است. اگر چه این امر در هر زمان لازم است، اما از ضروریات یک زن منتظر محسوب می شود. امام صادق (ع) می فرمایند: “هر کس دوست می دارد از اصحاب حضرت قائم (عج) باشد باید منتظر باشد و در حال انتظار به پرهیزگاری و اخلاق نیکو رفتار نماید".(۲) چرا بانوان باید در رکاب حضرت مهدی(عج) نقشآفرینی کنند؟ زنان به علت اهمیت جایگاهشان به عنوان یک شخصیت انسانی در وهله اول و به منزله همسر و مادر در مرحله دوم مؤثر در تربیت اند، لذا باید در رکاب امام خویش نقشآفرینی کند. وی میتواند با شکل دهی عرصه زندگی، به زندگی امام زمانی و جلب رضایت و خشنودی ایشان با رعایت روابط حسنه و اقتصادی صحیح و دوری از سنت های فرومایه رایج در جامعه به آمادگی هرچه بیشتر خود و منتظران کمک کند. چرا که آمادگی ظهور حضرت (عج) از ملزومات این انقلاب جهانی است . چنانچه امام صادق (ع) می فرمایند: “باید هر یک از شما برای خروج قائم (عج)، اسلحه آماده کند. چون وقتی خداوند ببیند کسی به نیت یاری مهدی (عج) اسلحه تهیه کرده است امید میرود خداوند عمر او را دراز کند تا ظهور او را درک کرده و از یاوران حضرت باشد. (۳) ملزومات زن منتظر دینداری و معرفت افزایی و توانمند ساختن جامعه با تقویت و تحکیم خانواده دینی و مهدوی و شکل دهی هسته های فرهنگی و اجتماعی مهدی یاوری در خانواده و جامعه از ملزومات زن منتظر است. تربیت نسل منتظر و نیرو سازی برای انقلاب جهانی مهدی موعود؛ مهمترین وظیفه زنان جامعه از مهمترین وظایف یک زن، تربیت نسل منتظر می باشد. قطعا وی باید به این مقوله به عنوان رسالت الهی نظر کند وی از این جهت می تواند خود نیز در زمره یاران حضرت (عج) قرار گیرد. تربیت نسل صالح و منتظری که هدف ایشان فراهم سازی بسترها و زمینه های انقلاب بزرگ جهانی است. نیرو سازی برای انقلاب جهانی با پرورش جوانان پاک با عقاید راستین و توانمند که به عنوان جیوش و انصار حضرت باشند وظیفه ای بس سنگین است که بر عهده زن منتظر است. زنان در عرصه اجتماع با امربه معروف و نهی از منکر و فرهنگ سازی برای سبک زندگی منتظرانه با الگو برداری از جامعه آرمانی مهدوی می توانند تأثیر گذار باشند. سالم سازی فضای عاطفی جامعه که با هیجانات کاذب آلوده شده است و همچنین ترویج و تعمیق فرهنگ زندگی قرآنی و کمک به فراگیری حکمت و بصیرت در خانواده و جامعه از هنرهای یک زن می باشد. از آنجا که زنان با توجه به روحیه پاک و مشتاق و عاشقانه شان بیشتر در معرض و نوک پیکان حمله دشمن قرار دارند لذا باید با دوری از جریانات و فرقه ها و شخصیت های انحرافی و دروغین که همیشه در مرحله نخست آنان را مورد هدف قرار می دهد و زمینه جولان دشمن در این مورد را نابود کرده و با دوری از هیجانات کاذب و زودگذر و ساختگی به تقویت ایمان و معرفت عمیق به امام و روشن نمودن راه مهدوی در جامعه بپردازند. پینوشت: ۱. رعد/۱۱ ۲. غیبه/ نعمانی/ ص ۲۹۲/ ج ۱۶ ۳. بحارالانوار/ ج۵۲/ ص ۳۶۶
آمر به معروف در مقام «ولی» امر به معروف می کند
امر به معروف غیر از موعظه، ارشاد، تعلیم و پند است، این موارد باب خود را دارند اما امر به معروف آنجایی است که شخص بدون هیچ عذری، عالماً و عامداً در حال انجام گناه است، به چنین شخصی می توان فرمان داد که از انجام کارش دست بردارد.
حضرت آيت الله جوادی آملی در جلسه درس اخلاق پنجشنبه های خود که در نمازخانه بنياد بين المللی علوم وحيانی اسراء برگزار گرديد، ضمن تبریک عید سعید نیمه شعبان، به ادامه شرح جمله قصار 31 نهج البلاغه حضرت امير عليه السلام، با اشاره به سالروز میلاد با سعادت حضرت حجت(عج) ضمن تبریک این عید خجسته بیان داشتند: وقتی پیامبر(ص) به رسالت خود مبعوث شد، در جامعه جاهلیت دو غده بدخیم وجود داشت؛ در حوزه اندیشه، آنها گرفتار وهن و خیال بودند و در حوزه انگیزه با هوس و غرور و گرایشات قبیله ای رفتار می کردند اما پیامبر(ص) «عدل» را جایگزین آن گرایشات قبیله ای، جناحی و هوس کرد و «عقل» را به جای ظن و وهن نشاند.
معظم له ادامه دادند: همین کار را حضرت حجت در هنگام ظهور انجام خواهند داد؛ یعنی جامعه را عالم و عاقل می کنند، به برکت حضرت، عقل مردم کامل می شود، اداره چنین جامعه ای کار دشواری نیست. این است که انسان شبانه روز منتظر ظهور است و برای فرج دعا می کند.
ایشان در ادامه شرح جمله قصار 31 نهج البلاغه حضرت امير عليه السلام پرداختند و اظهار داشتند: این جمله قصار در حقیقت یکی از خطبه های نورانی حضرت است که سید رضی آن را به عنوان کلمه قصار ذکر کرده است؛ وقتی از حضرت در خصوص ایمان سوال کردند، حضرت ایمان را داری چهار رکن معرفی کرد؛ «الاِْيمَانُ عَلَى أَرْبَعِ دَعَائِمَ: عَلَى الصَّبْرِ، وَالْيَقِينِ، وَالْعَدْلِ، وَالْجِهَادِ»، طبق این بیان یکی از ارکان ایمان، عدل است که طبق بیان حضرت خود چهار جزء و شعبه دارد؛ «وَالْعَدْلُ مِنْهَا عَلَى أَرْبَعِ شُعَب: عَلَى غَائِصِ الْفَهْمِ، وَغَوْرِ الْعِلْمِ، وَزُهْرَةِ الْحُكْمِ، وَرَسَاخَةِ الْحِلْمِ».
معظم له ادامه دادند: این کلمات یک سری معنای لغوی دارند اما حضرت به معنای خاص این لغات می پردازد مانند اینکه در خصوص معنای عدل می گویند کسی عادل است که کارهای واجب را انجام دهد و از انجام کارهای حرام بپرهیزد اما حضرت در خصوص معنای واژه عدل می فرماید یکی از شعب چهارگانه عدل، فهم غَائِصِ است. حضرت فرمود علم مانند دریایی است که اگر کسی توانست در این دریا غواصی کند صاحب فهم خواهد شد. هر علمی را فهم نمی گویند؛ آن علم دقیق و عمیق را فهم می گویند که باعث می شود انسان مطالب را موشکافانه بفهمد!
این مفسر قرآن خاطرنشان کردند: حضرت در خصوص «جهاد» می فرماید «وَالْجِهَادُ مِنْهَا عَلَى أَرْبَعِ شُعَب: عَلَى الاَْمْرِ بِالْمَعْرُوفِ، وَالنَّهْيِ عَنِ الْمُنْكَرِ، وَالصِّدْقِ فِي الْمَوَاطِنِ، وَشَنَآنِ الْفَاسِقِينَ: فَمَنْ أَمَرَ بِالْمَعْرُوفِ شَدَّ ظُهُورَ الْمُؤْمِنِينَ، وَمَنْ نَهَى عَنِ الْمُنْكَرِ أَرْغَمَ أُنُوفَ الْكَافِرِينَ؛ وَمَنْ صَدَقَ فِي الْمَوَاطِنِ قَضَى مَا عَلَيْهِ، وَمَنْ شَنِئَ الْفَاسِقِينَ وَغَضِبَ لِلَّهِ، غَضِبَ اللَّهُ لَهُ وَأَرْضَاهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ»؛ جهاد (نيز) چهار شاخه دارد، که اولین آنها امر به معروف، نهى از منكر است.
حضرت آيت الله جوادی آملی ابراز داشتند: امر به معروف غیر از موعظه، ارشاد، تعلیم و پند است، این موارد باب خود را دارند اما امر به معروف آنجایی است که شخص بدون هیچ عذری، عالماً و عامداً در حال انجام گناه است، به چنین شخصی می توان فرمان داد که از انجام کارش دست بردارد. در این هنگام شخص آمر، ولایت دارد، در حقیقت اگر شخص خاطی به امر او گوش ندهد دو گناه مرتکب شده؛ اول آنکه کار خلاف کرده و دوم اینکه به حرف ولی خود گوش نداده است، آمر به معروف در مقام «ولی» امر به معروف می کند.
ایشان ادامه دادند: در نظام اسلامی اینگونه است که « وَالمُؤمِنونَ وَالمُؤمِناتُ بَعضُهُم أَولِياءُ بَعضٍ ۚ يَأمُرونَ بِالمَعروفِ وَيَنهَونَ عَنِ المُنكَرِ» که البته امر به معروف و نهی از منکر دارای درجاتی است که درجات ابتدایی و مهم آن همان انزجار قلبی و بروز ظاهری این انزجار است که اگر هر کس در مقابل شخص گناهکار این انزجار را از خود نشان دهد در بیشتر موارد شخص از کار خود پشیمان خواهد شد و دیگر به مراحل بعدی نیازی نخواهد بود.
معظم له با اشاره به ادامه کلام حضرت امیر علیه السلام تصریح داشتند: حضرت دومین شاخصه جهاد را صادقانه قیام کردن ذکر می کنند و اینکه شخص نسبت به تبهکاران کینه داشته باشد. در قرآن کریم می خوانیم موسی(ع) به خداوند می فرماید به پاس نعمت هایی که به من دادی هرگز از انسان تبهکار و خلافکار حمایت نمی کنم.
به گزارش خبرگزاری«حوزه»
مباحث مهدویت در حوزه علمیه باید به عنوان درس اصلی باشد
حضرت آیت الله صافی با اشاره به هجمه دشمنان علیه معارف دین بخصوص مهدویت، گفت: همه به ویژه حوزویان باید خود را مجهز به سلاح علم و عمل کرده تا بتوانند در مقابل هجمه ها، از دین و معارف مکتب دفاع کنند.
به گزارش خبرگزاری رسا، حضرت آیت الله صافی گلپایگانی امروز در دیدار جمعی از فعالان عرصه مهدویت ضمن عرض تبریک و تهنیت بمناسبت اعیاد شعبانیه بخصوص عید بزرگ میلاد حضرت بقیة الله الأعظم(عج) گفت: بنده اين اعياد بزرگ و بسيار پراهميت را تبريک عرض ميکنم و اميدوارم که همه، تحت عنايات ائمه طاهرين صلوات الله عليهم اجمعين مخصوصاً حضرت ولي عصر عجل الله تعالي فرجه الشريف بیش از پیش به مقامات علمي و عملي نائل شويد. قدر این مجموعهها را بدانید و خداوند را بر این نعمت و توفیق، شاکر باشید.
وی با اشاره به اینکه، اساس دین و ایمان و ولایت، مهدویت است افزود: مسأله ولايت حضرت ولي عصر(عج)، مسألهای بسيار بسيار با اهميت است، لذا همه بايد در اين مقام باشيم که اين مطلب هر چه بيشتر در بين مردم شايع بشود. هميشه بايد ياد آن حضرت باشيم و مردم را با یاد ایشان مأنوس کنیم؛ استاد اعظم ما حضرت آیت الله العظمی بروجردی به طلابی که برای تبلیغ می رفتند توصیه می کردند که در همه حال به یاد حضرت باشند و به مردم هم توصیه کنند که در همه حالات یاد حضرت عجل الله تعالی فرجه الشریف فراموش نشود.
حضرت آیت الله صافی در قسمت دیگری از سخنان خود، با قرائت اشعاری مهدوی که در کودکی آنها را میخواندهاند بیان داشت: صاحب اصلی همه و حوزهها، وجود مقدس حضرت ولی عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف است و هرکس به گونهای خود را به خدمت حضرت ملازم کند و مردم را بیشتر با این فرهنگ آشنا کند، عبادتی انجام داده است که بالاتر از آن، عبادتی نیست.
وی با اشاره به هجمه دشمنان علیه معارف دین بخصوص مهدویت، ابراز داشت: همه بخصوص حوزویان باید خود را مجهز به سلاح علم و عمل کرده تا بتوانند در مقابل این هجمه ها، از دین و معارف مکتب دفاع کنند و همیشه آماده پاسخگویی به شبهات باشند.
این مرجع تقلید بیان کرد: مباحث مهدویت در حوزه های علمیه باید در جایگاه اصلی خود قرار گیرد و بعنوان یکی از دروس اصلی، مطرح شود و کتاب های معتبر مهدوی بعنوان کتاب درسی مورد استفاده طلاب و فضلا معرفی شود.
وی تصریح کرد: توفیقاتی که برای انسان در احیای امر حضرت به دست میآید، نشأت گرفته از توجهات خداوند و حضرت ولی عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف است. این توفیق را به هر کسی نمیدهند، باید قدردان آن بود. انشاء الله موفق و مؤید باشیدمنبع: خبرگزاري رسا- ۱۳۹۷/۲/۴
چهل حديث تصويري از امام سجاد عليه السلام
مثل امیرالمؤمنین علیهالسلام
رهبرمعظم انقلاب اسلامي مدظله العالي:
«بی بی زینب کبری سلامالله علیها در بازار کوفه، در حال اسارت، آن خطبهی شگفت آور را ایراد کرد؛ لفظ مثل پولاد محکم، معنا مثل آب روان تا اعماق جانها مینشیند. در آنچنان وضعیتی زینب کبری سلامالله علیها مثل خود امیرالمؤمنین علیهالسلام حرف زد؛ تکان داد دلها را، جانها را و تاریخ را.» ۹۲/۰۸/۲۹
محورهای پژوهشی و تبلیغى ماه رجب
كلیاتی پیرامون ماه رجب
ماه رجب، ماه خدا
اعمال و آداب حضور معنوی در ماه رجب
سیره معصومین علیهم السلام و بزرگان در ماه رجب
ماه رجب و فرصت ها
مناسبت ها
اول رجب، ولادت امام باقرعلیه السلام (57 ه. ق)
فرمول زندگی معصومین علیهم السلام
امام باقرعلیه السلام و شرایط زمانه
چرا امام باقرعلیه السلام را شكافنده علوم می خوانند؟
سیره امام باقرعلیه السلام در برخورد با خلفاء
سیره امام باقرعلیه السلام در برخورد با علماء، شاگردان، زنادقه
سیره اجتماعی، اقتصادی، سیاسی، خانوادگی و فردی امام باقرعلیه السلام
یاران و شاگردان مكتب امام باقرعلیه السلام
با توجه به تغییر شرایط زمانه و فاصله زیاد زمانی، ما چگونه می توانیم پیرو سیره امام باقرعلیه السلام باشیم؟
سوم رجب؛ شهادت امام هادی علیه السلام (42 سالگی، 254 ه. ق)
خلفای عصر امام هادی علیه السلام و شیوه برخورد آن ها با حضرت
چرا امام هادی و امام عسكری علیهما السلام را عسكریین علیهما السلام می نامند؟
فضائل و مناقب و كرامات حضرت هادی علیه السلام
ابعاد مختلف سیره امام هادی علیه السلام (سیاسی، اجتماعی، علمی، فردی، خانوادگی)
عنصر تقیه، وكالت و نیابت در عصر امام هادی علیه السلام
امام هادی علیه السلام و زمینه سازی برای غیبت امام زمان علیه السلام
امام هادی علیه السلام و زیارت جامعه كبیره (درس امام شناسی)
سامرا و تاریخچه سیاسی، دینی و علمی آن
مواعظ و كلمات حضرت هادی علیه السلام
دهم رجب؛ ولادت امام جوادعلیه السلام
چرا مأمون، دختر خود را به ازدواج امام جوادعلیه السلام در آورد؟
زمانه امام جوادعلیه السلام و اقدامات حضرت
امام جوادعلیه السلام و امامت در سن 9 سالگی
پای سخنان امام جوادعلیه السلام
كرامات، مناقب و فضائل حضرت جوادعلیه السلام
تربیت یافتگان مكتب امام جوادعلیه السلام
نظری به سیره امام جوادعلیه السلام در ابعاد مختلف
سیزدهم رجب
آغاز ایام البیض
ماه رجب، بركات و آداب آن
ایام البیض چیست و چه فضائلی دارد؟
اعتكاف، آداب و آثار آن
نگاهی به سنت های فراموش شده
ولادت امام علی علیه السلام
امام علی علیه السلام و ولادت در كعبه
پیامبر اكرم صلی الله علیه وآله و چگونگی تربیت امام علی علیه السلام
جایگاه فاطمه بنت اسد در پیشگاه پیامبر اكرم صلی الله علیه وآله
فضائل، مناقب و كرامات امام علی علیه السلام
صبر علی علیه السلام و مصلحت اسلام
امام علی علیه السلام در زمان خلفا و حكومت های غاصبان
پای درس امام علی علیه السلام در نهج البلاغه
كاربرد نهج البلاغه در تبلیغ
امام علی علیه السلام و حضرت زهراعلیها السلام چگونه به تربیت اولاد پرداختند؟
امام علی علیه السلام، قبل از بعثت، بعد از بعثت، در زمان خلافت و زمان حكومت
پانزدهم رجب؛ وفات حضرت زینب علیها السلام (در 56 سالگی)
زینب كبری و صدیقه صغری
عالمه غیرمعلّمه، فهیمه غیرمفهّمه
زینب علیها السلام و حسین علیه السلام دو واژه همیشه با هم
فضائل، مناقب و كرامات حضرت زینب علیها السلام
زینب علیها السلام، پیام آور عاشورا
زینب علیها السلام در مقاطع مختلف
زمانه پیامبرصلی الله علیه وآله
امام علی علیه السلام و حضرت زهرا علیها السلام
امام حسن علیه السلام
امام حسین علیه السلام
امام سجاد علیه السلام
پای سخنان علی وار زینب علیها السلام
محورهای تبلیغی خطبه های حضرت
تربیت یافتگان مكتب زینب علیها السلام
بیست و چهارم رجب؛ فتح قلعه خیبر (توسط امام علی علیه السلام)
یهود و مبارزه با اسلام
پیامبرصلی الله علیه وآله و سه دسته از دشمنان
كفار و مشركین
یهود
منافقین
نقش امام علی علیه السلام در جنگ ها (به ویژه خیبر)
ناگفته هایی از فتح قلعه خیبر
نقش جهاد در پیشبرد اهداف مكتب اسلام
بیست و پنجم رجب؛ شهادت امام كاظم علیه السلام (55 سالگی)
امام كاظم علیه السلام و شیوه مبارزاتی حضرت
منشور خردگرایی (مواعظ امام كاظم علیه السلام به هشام)
فضائل، مناقب و كرامات حضرت موسی بن جعفرعلیهما السلام
سیره تربیتی امام كاظم علیه السلام
امام كاظم علیه السلام و زندان های مختلف
فرزندان و تربیت یافتگان امام كاظم علیه السلام
بهترین بهره برداری از مجالس ذكر مصیبت چیست؟
شهادت حضرت موسی بن جعفرعلیهما السلام، علل، زمینه ها و آثار
بیست و ششم رجب؛ وفات حضرت ابوطالب علیه السلام (10 بعثت)
نقش ابوطالب در موفقیت پیامبر اكرم صلی الله علیه وآله
چرا سال دهم بعثت عام الحزن نامیده شد؟
خفتگان در قبرستان ابوطالب علیه السلام
بیست و هفتم رجب؛ بعثت پیامبر اكرم صلی الله علیه وآله
علل، زمینه ها، عوامل و آثار بعثت
آیا هر جاهلیتی، بعثتی نو و جدید می طلبد؟
انقلاب اسلامی ایران در راستای بعثت پیامبرصلی الله علیه وآله
بعثت پیامبر اكرم صلی الله علیه وآله در مقایسه با بعثت انبیاء الهی
ما و بعثت پیامبر اكرم صلی الله علیه وآله
جزیرة العرب و جهان در آستانه بعثت
علل و عوامل موفقیت سریع بعثت
منبع: ماهنامه اطلاع رسانی، پژوهشی، آموزشی مبلغان شماره 21 .
ویژگی های عاطفی و گرایش معنوی در زنان یک سرمایه است
حضرت آیت الله جوادی آملی در دیدار حجتالاسلام والمسلمین عبدالکریم بهجت پور مدیر حوزه های علمیه خواهران با حضور در بنیاد بین المللی علوم وحیانی اسراء با اشاره به تفاوت مبنایی دیدگاه اسلام و غرب در خصوص مقام و منزلت زن، بیان داشتند: قرآن کریم، برای «انسان» نازل شده است، چه مونث باشد و چه مذکر! این معنایش این است که روح انسان مجرد است لذا روح، نه مذکر است و نه مونث.
ایشان ادامه دادند: دیدگاه غرب این است که زن و مرد با هم مساویاند چراکه همه حقیقت انسان همین جسم مادی است و لذا زن و مرد با هم مساویاند، اما دیدگاه اسلام این است که زن و مرد مساویاند چون این بدن و جسم اصلا اهمیتی ندارد و بر اساس برابری روح، این دو مساویاند! بین این دو دیدگاه بسیار تفاوت است.
معظم له خاطرنشان کردند: این خصوصیت و ویژگی های عاطفی و گرایش معنوی در زنان یک سرمایه است، و به زنان کمک می کند که پیمودن مسیر معنویت برای آنها آسانتر باشد؛ و سریع تر به «تنفجر ینابیع الحکمة مِن قلبه علی لسانه» دست پیدا کنند، همانگونه که در صدر اسلام زنان بسیاری بودند که پیش از مردانشان اسلام آورده بودند.
حضرت آیت الله جوادی آملی تاکید داشتند: این عاطفه که از بهترین نعمات است اگر هدایت بشود به سمت مناجات می رود و می شود «سلاح البکاء»؛ این مسیر باز است که آه و اشک سلاح مبارزه انسان علیه دشمن درون باشد.
ایشان در بخش پایانی سخنان خود حمایت از طلاب نخبه و هدایت طلاب به آموختن مهارت های نگارشی را توصیه نموند.
در ابتدای این دیدار مدیر حوزه های علمیه خواهران گزارشی از برنامه های علمی، آموزشی و فرهنگی حوزه های علمیه خواهران خدمت معظم له ارائه نمود.
يادداشتي در مورد حجاب
حجاب، دستوری شرعی است که وجوب آن مستند به منابع و ادله فقهی متعددی است اما آنچه در این بین محل نزاع است این است که برخی ادعا میکنند حجاب اگرچه از ضروریات دین است اما واجبی است فردی که حکومت حق مداخله در آن را ندارد. در این باره چند نکته قابل ذکر می باشد:
1. برخی تنها به بعد شخصی پوشش تاکید دارند و به این نکته استدلال میکنند که همانطور که بدن هر فرد متعلق به خود اوست لذا پوشش هر فرد نیز کاملا شخصی می باشد و حکومت حق دخالت در یک مساله شخصی را ندارد در حالیکه آنچه وجدان عمومی بر آن صحه میگذارد این است که لباس تنها جنبه شخصی برای پوشاندن بدن ندارد؛ بلکه جنبه اجتماعی و بیرونی آن بسیار پر رنگ است همانطور که شخص متناسب با محلی که در آن حضور می یابد نوع پوشش خود را تغییر میدهد؛ ضمن اینکه در نگاه الهی، همه چیز متعلق به خداست و حتی این حق را نداریم که در خصوص بدن و پوشش خود آنطور که خواستیم برخورد کنیم.
2. نگرش عمیق و بی غرضانه به آیات حجاب به روشنی نشان میدهد که حجاب افزون بر اینکه حق و تکلیف شخصی بانوان مسلمان است بلکه جنبه تکلیفی آن قوی تر است. جامعه دینی نیز تکلیف در مقابل این حق دارد و البته حکمت تکلیفی بودن پوشش و حجاب که در این آیات آمده است این مطلب را تایید میکند. همچنانکه خداوند در آیه 59 سوره احزاب می فرماید: یَا أَیُّهَا النَّبِیُّ قُلْ لِأَزْوَاجِکَ وَبَنَاتِکَ وَنِسَاءِ الْمُؤْمِنِینَ یُدْنِینَ عَلَیْهِنَّ مِنْ جَلَابِیبِهِنَّ ۚ ذَٰلِکَ أَدْنَىٰ أَنْ یُعْرَفْنَ فَلَا یُؤْذَیْنَ ۗ وَکَانَ اللَّهُ غَفُورًا رَحِیمًا . آیت الله جوادی آملی در کتاب زن در آیینه جمال و جلال در توضیح این آیه میفرمایند: هرچند میتوان پذیرفت که پوشش حق زن است اما حجاب به معنای شرعی آن اصلا جزء حقوق زن نیست که بخواهد اسقاط کند و جزء حقوق الهی محسوب میشود چرا که وقتی قرآن کریم مساله لزوم حجاب را بازگو میکند علت و فلسفه ضرورت حجاب را چنین بیان میفرماید «ذلک ادنی ان یعرفن فلا یوذین» یعنی برای اینکه شناخته نشوند و مورد اذیت واقع نگردند چرا که آنان تجسم حرمت و عفاف جامعه هستند و حرمت دارند. …. زن به عنوان امین حق الله از نظر قرآن مطرح است یعنی این مقام را و این حرمت و حیثیت را خدای سبحان که حق خود اوست به زن داده و فرموده: این حق مرا تو به عنوان امانت حفظ کن.
3. حتی اگر حجاب را امری شخصی تلقی کنیم باز هم در دایره اختیارات حکومت قرار میگیرد چرا که هر عملی که آثار اجتماعی داشته باشد و بتواند حقوق جامعه را تحت الشعاع قرار دهد میتواند الزامی گردد حال اینکه بر کسی پوشیده نیست که هر اندازه در جامعهای، عفاف، حیا و حجاب کمرنگ گردد، نرخ رشد طلاق، مفاسد اجتماعی، بیبندوباری و بیماریهای جنسی و روحی افزایش مییابد.
4. نکته دیگر اینکه بسیاری از قوانین بشری که شاید خصوصی به شمار آیند؛ الزامی هستند لذا حتی شخصی بودن امری مانع از دخالت حکومت نیست همانطور که جرائمی چون زنا که ممکن است در حریم و حیطه خصوصی و با رضایت طرفین انجام شود در صورت اثبات نزد حاکم حق مجازات مرتکب برای حاکم وجود دارد.این موضوع منحصر به جامعه اسلامی هم نیست و در سایر جوامع نیز حکومت ها خود را مجاز به ورود به حوزه های خصوصی همچون مصرف مواد مخدر و استفاده از تجهیزات ایمنی هنگام کار، بستن کمربند موقع رانندگی و … میکنند.
5. نکته ای که در بحث دخالت حکومت در بحث حجاب قابل تامل است توجه به عنصر زمان و مکان است. در جوامع گذشته غالبا به دلیل کوچک بودن دولت ها و مداخله مستقیم خانواده و طایفه و به طور کلی مردم در حل مشکلات دولت در اینگونه موارد نقش هدایتگر و ناظر را ایفا میکرد و وظیفه اصلی دولت مقابله با ناامنی و پاسخ به مرافعات و اجرای حدود تعریف میشد بنابراین امروز نمیتوان گفت که دولت های جدید نیز حق دخالت در موضوعاتی چون حجاب را ندارند.
6. مساله دیگر اینکه برخی مخالفان ضرورت حجاب اینگونه مطرح میکنند که صرف بیروسری بودن کسی را به گناه و جامعه را به فساد نمیکشاند در حالیکه جدا از ادله عقلی و نقلی وجوب حجاب، امروز هدف شبهه افکنان صرفاً روسری نیست بلکه هدف زدودن خط قرمز حجاب است، وقتی حجاب شرعی که خط قرمز پوشش است شکسته شد، عملاً دیگر هیچ حد و مرزی برای پوشش وجود نخواهد داشت و این یعنی بیبندوباری محض .
در اجتماعی بودن حجاب و حق حکومت در برخورد با معضل بی حجابی تردیدی وجود ندارد و غیر از موارد ذکر شده ادله فراوان دیگری در اثبات آن وجود دارد لذا از آنجا که حجاب از مولفه های مهم فرهنگی است توجه به آن میتواند به طراحی راه حل معقول و سنجیده ای از سوی متولیان امر بیانجامد که در این خصوص توجه به مراتب امر به معروف و نهی از منکر و استفاده از جدال احسن در کنار برنامه ریزی فرهنگی و به کارگیری تدابیر پیشگیرانه میتواند فرهنگ حجاب را در جامعه نهادینه کند.
منبع: پايگاه خبري تحليلي صراط