عمریست دخیلم به ضریحی که نداری
عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ(علیه السلام) قَالَ: تَسْبِيحُ فَاطِمَةَ الزَّهْرَاءِ(سلام الله علیها) مِنَ الذِّكْرِ الْكَثِيرِ الَّذِي قَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ «اذْكُرُوا اللَّهَ ذِكْراً كَثِيراً».
امام صادق(سلام الله علیه) فرمود: تسبیح فاطمه(سلام الله علیها) از مصادیق ذکر کثیر در سخن خدای عزوجل است که فرمود: «و خدا را فراوان یاد کنید».
کافی، ج2، ص500
نمــاز عاشقانه فـاطمه علیهاالســلام
نماز، مهم ترین جایگاهی است که عاشقان خدا هنگام اقامه آن، از هر چه غیر خداست دل می کَنند و با معبود خویش به مناجات می پردازند. حضرت زهرا علیهاالسلام که قلبش از محبت الهی لبریز بود، نفس هایش در نماز از ترس خدای متعالی به شماره می افتاد. پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله وسلم نیز درباره آن حضرت فرمود:
«دخترم فاطمه سرور زنان جهان از آغاز تا پایان است. هرگاه در محرابش در پیشگاه پروردگار بزرگ و شکوهمندش می ایستد، نورش برای فرشتگان آسمان جلوه می نماید. به فرشتگانش می گوید: ای فرشتگان من! به فاطمه بنگرید که در پیشگاه من ایستاده و از ترس من عضلاتش می لرزد و با دلش به عبادت من روی آورده است. شما را گواه می گیرم که پیروانش را از آتش ایمن ساختم».
ذکر مصائب حضرت فاطمه زهرا(سلام الله علیها) توسط رهبرانقلاب (مدظله العالی) در ادامه مشاهده فرمایید.
بی حرم نیست کسی که حرمش سینه ماست
برای فاطمه زهرا سلام اللَّه علیها - آن موجود قدسیِ والا، آن انسان برتر و آن معلّم بشر - از آن تعبیری که هر شاعری - چه شاعر درست و حسابی گوی و چه شاعر هرزه گوی - برای محبوب و معشوق خودش ذکر می کند، نباید استفاده کرد؛ باید از تعبیرات متناسبی استفاده کرد. اعتقاد من این است که اگر شعرای عزیز ما - همچنان که امروز خوشبختانه، هم در سرود دسته جمعی و هم در بعضی از شعرهایی که قبلاً آقایان خواندند، همین معنا انصافاً تأمین شده است - لفظ و معنا را برای بیان معرفتی که امروز جامعه ما نیاز دارد تا از مکتب فاطمه زهرا سلام اللَّه علیها تعلیم بگیرد، به کار گیرند و آن را مدّاح با صدای خوش و آهنگ مناسبِ با این کار عرضه کند، یکی از بهترین انواع تبلیغ و ترویج صورت گرفته است؛ یعنی همان «دعبل» و «فرزدق» و «کُمیْتِ» تاریخ در این جا ظهور و تجلّی پیدا کرده است. ارزش، همان ارزش خواهد بود و می تواند اجرهای بزرگ الهی را به دنبال خود داشته باشد.
قمستی از بیانات رهبر معظم انقلاب در دیدار جمعی از مدّاحان اهل بیت(۱۸ /شهریور/ ۱۳۸۰)
سیره فاطمی/ محبوبترین چیزهای دنیا از نگاه حضرت زهراء سلام الله علیها
تقویم تاریخ-توطئه استعماري كشف حجاب توسط "رضاخان پهلوي" (1314ش)
در پي توطئه استعمار در مبارزه با فرهنگ غني اسلام، عاملان استعمار در كشورهاي اسلامي، همزمان اقدام به اعمال مشابه ي نمودند.
“امان اللَّه خان” در افغانستان، “مصطفي كمال آتاتورك” در تركيه و “رضاخان پهلوي” در ايران مأموريت يافتند با مظاهر اسلام مخالفت و مبارزه كنند. استعمارگران دريافته بودند كه مستقيماً نم يتوانند مسأله كشف حجاب را مطرح كنند لذا بهتر ديدند ابتدا از تغيير لباس مردان شروع كنند زيرا اين كار دو نتيجه داشت. اول اين كه ذهن و روح جامعه را نسبت به تغييرات عمده كه جزء آداب و رسوم اجتماعي به شمار ميرفت آماده سازد، و دوم اين كه، نحوه عكس العمل اقشار مختلف مردم را بسنجد.
در اين راستا رضاشاه با مطرح كردن تغيير لباس و كلاه اروپايي (شاپو) و متحدالشكل كردن لباس مردان، اقدام به تغيير لباس اسلامي و كشف حجاب بانوان نمود. وي اين عمل شنيع را از خانواده خويش آغاز كرد و سپس به كل جامعه سرايت داد. نخستين گروهي كه به اين كاروان ضداسلامي پيوست، خانواده وزيران و دستاندركاران نظام استبدادي بودند. در نهايت علي رغم مخالفت هاي فراوان مردم مسلمان وعلما و نيز وقوع حادثه خونين مسجد گوهرشاد مشهد در اعتراض به كشف حجاب، رضاخان در هفدهم دي ماه 1314ش، در جشن فارغ التحصيلي دانشسراي مقدماتي دختران در تهران، قانون كشف حجاب زنان را به طور آشكار آغاز نمود و خود به اتفاق همسر و دخترانش كه بدون حجاب بودند در اين جشن شركت كرد.
مأموران رضاخان در راستاي اجراي اين قانون، شب و روز در كوچه ها و خيابانها گشت ميزدند و هر جا زنِ باحجابي را مييافتند با خشونت با او برخورد نموده، چادرش را برميداشتند و مردان را مجبور ميكردند تا زنهايشان را سر برهنه به خيابانها و مجالس ببرند. با اين همه، عده زيادي از زنان مسلمان، با به جان خريدن همه خطرات و تحقيرها، تا پايان حكومت رضاخان و پس از آن حاضر به ترك حجاب خود نشدند و با مقاومت، افتخار نسلهاي آينده شدند.
عمر خود را به تماشاي فيلم و سريال و شنيدن موسيقي نگذرانید
آیت الله العظمی مظاهری گفتند: در قيامت بابت اتلاف وقت مؤاخذه خواهند شد. آن دسته از افراد که شبانهروز، خود را سرگرم کارهايي مانند تماشاي فيلم و سريال و شنيدن موسيقي ميکنند و به فکر کار، مطالعه، خدمت به خلق خدا و عبادت نيستند و عمر خود را به بطالت و بيهودگي ميگذرانند، از زندگي، حاصلي جز پوچي نصيب آنان نميگردد، در آخرت نيز گرفتار خواهند بود.
حضرت آیت الله العظمی مظاهری در درس اخلاق خود،در ادامه شرح چهل حدیث، در حدیث سی و یکم به بحث بازپرسی در قیامت پرداخته اند که در ادامه، تقدیم می گردد:
بِسْمِ اللهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
«رَبِّ اشْرَحْ لِي صَدْرِي وَ يَسِّرْ لِي أَمْرِي وَاحْلُلْ عُقْدَةً مِنْ لِسانِي يَفْقَهُوا قَوْلِي»
بحث اين جلسه راجع به روايتي است که از امام رضا«سلاماللهعليه» نقل شده است و آن حضرت از قول پيامبراکرم«صلياللهعليهوآلهوسلّم» میفرمایند:
«إِذَا كَانَ يَوْمُ الْقِيَامَةِ لَا يَزُولُ الْعَبْدُ قَدَماً عَنْ قَدَمٍ حَتَّى يُسْأَلَ عَنْ أَرْبَعَةِ أَشْيَاءَ عَنْ عُمُرِهِ فِيمَا أَفْنَاهُ وَ عَنْ شَبَابِهِ فِيمَا أَبْلَاه وَ عَنْ مَالِهِ مِنْ أَيْنَ اكْتَسَبَهُ وَ فِيمَا ذَا أَنْفَقَهُ وَ عَنْ حُبِّنَا أَهْلَ الْبَيْت»[1]
روز قيامت بنده قدم از قدم برنمىدارد تا اينكه چهار سؤال از وى میشود: از عمرش كه در چه سپرى ساخته؟ و جوانيش در چه راهی صرف كرده؟ و از مالش كه از كجا آورده و به چه مصرفی رسانده؟ و از دوستى ما اهل بيت.
این روایت که توجه و عمل به آن، خیر دنیا و آخرت را نصیب انسان ميکند، در برخی کتب مرحوم صدوق«رحمتاللهعلیه» و نیز در تحف العقول و بعضي منابع حديثي ديگر نقل شده است.[2]
پاسخ به رایجترین سوالات کودک؛ از وجود خداوند تا مسئله مرگ
اگر کودکیتان را به یاد بیاورید، حتما سوالات بیشمارتان درباره تولد، خدا، زندگی، مرگ و دهها موضوع اساسی دیگر را که بارها از بزرگ ترها پرسیده بودید به یاد میآورید. شاید هم همین حالا کودکی در کنارتان باشد که دایم از شما سوالات پیچیده و مهمی درباره جهان پیرامونش می کند. در هر صورت، پرسیدنِ یکسری سوالات فلسفی، بخشی از روند رشد کودکان برای سر در آوردن از زندگی است و پدر، مادر و معلم باید بتوانند تا حد قانعکنندهای به این سوالات پاسخ دهند. از این پرسشهای فلسفی نترسید؛ این سوالات سهل و ممتنع دروازه ورود کودکان به جهان استدلال و تفکر است. لازم نیست به همه این سوالات پاسخ قطعی بدهید؛ کافی است به بهانه این سوالات، شیوه تفکر صحیح را به کودکانتان آموزش دهید.
عکس نوشت| فرهنگ بسیجی
فرهنگ بسیجی یعنی آن مجموعهی معرفتها و روشها و منشهائی که میتواند مجموعههای عظیمی را در ملت به وجود بیاورد که تضمینکنندهی حرکت مستقیم و پایدار اسلامی آن ملّت باشند. این یک تفکر است؛ در ذهن هم نیست، در خارج و در عینیت وجود دارد. حرکت بسیجی، سرنوشت ایران را، بلکه سرنوشت فراتر از ایران را تغییر داد، تعیین کرد. از روز اول، بسیجیان امام ما در میدانهای گوناگون انقلاب تا پیروزی انقلاب و تا پس از انقلاب حرکتی کردند که ماندگار شد، الگو شد، یادگار ملت ایران در عرصهی تاریخ شد. امروز جوانان نیویورک و کالیفرنیا هم شعارهای مردم مصر و تونس را تکرار میکنند، از آنها الهام میگیرند؛ انکار هم نمیکنند. جوانان مصر و تونس هم از حزبالله و حماس و جهاد اسلامی الهام گرفتهاند و فرا گرفتهاند و پنهان نکردند. و معلم اول در عصر جدید، بسیجىِ امام بزرگوار ما بود؛ که همه از بسیجىِ امام بزرگوار فرا گرفتند و از جانبازان و سربازان و فداکاران این انقلاب یاد گرفتند که چگونه میتوان اسطورههای قدرت مادی را شکست، چگونه میتوان به نام خدا بتها را شکست، چگونه میتوان ایستاد، چگونه میتوان مقاومت کرد.
بیانات در دیدار اقشار نمونه بسیج سراسر کشور ۱۳۹۰/۰۹/۰۶
ادبیات "ظهور" در ادیان مختلف
شاید اولین باری که یک قوم طعم رسیدن به انتظار خود را چشیده، بنی اسرائیل باشد. آنها در انتظار ظهور منجی خود حضرت موسی بودند تا از دست فرعون نجات یابند.
آخرالزمان و ظهور دو مقوله به هم پیوسته است که تمامی ادیان تلاش دارند تا به نحوی منجی را تعریف نمایند، چرا که به عنوان یک امید برای آینده هر انسان مطرح میشود و آدمی دستش را از رایحه نوربخش امید خالی نمیکند.
اما تلاش جبهه شر علیه قیام حق باعث کندی در عملکرد نیروهای خیر شده است و همین مسئله سبب میشود تا نیروهای شر در جایگاه قویتری بایستند، با انقلاب اسلامی اوضاع کمی تغییر میکند و تفکر اسلامی زمینهساز تجدید روحیه جریان حق میشود.
تمام ادیان و مکاتب به نوعی، معتقد به ظهور منجی در دوران آخرالزمان هستند؛ آخرالزمان از آنجا که به یک حکومت جهانی منجر میشود و پیروان آن دین و مکتب بر تمام جهان حکومت خواهند کرد، اهمیت زیادی دارد.
اینفوگرافیک روایت حضرت رقیه(سلام الله علیها)
دعای سفره امام سجاد (سلام الله علیه)
عَنْ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ (علیه السلام) أَنَّهُ كَانَ إِذَا طَعِمَ قَالَ :
«الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي أَطْعَمَنَا وَ سَقَانَا وَ كَفَانَا وَ أَيَّدَنَا وَ آوَانَا وَ أَنْعَمَ عَلَيْنَا وَ أَفْضَلَ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي يُطْعِمُ وَ لا يُطْعَمُ».
از امام زین العابدین(ع) روایت شده که هنگام غذا خوردن عرض می کرد:
«سپاس خدایی را که به ما غذا داد و سیراب نمود و به ما کمک کرد و پناه داد و نعمت ارزانی کرد و برترین حمدها از آن خدایی که [دیگران را] غذا می دهد و خود از غذا بی نیاز است».
من لا یحضره الفقیه، ج3، ص358