عمل بسیار مهمی که از زیارت امام حسین (ع) هم بالاتر است
حضرت آیت الله مظاهری دامت بركاته در یکی از دروس اخلاق خود به “صفات رذیله” به عنوان یکی از عوامل سقوط انسان پرداختند که متن درس اخلاق معظم له بدین شرح است:
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیم
«رَبِّ اشْرَحْ لی صَدْری وَ یَسِّرْ لی أَمْری وَ احْلُلْ عُقْدَةً مِنْ لِسانی یَفْقَهُوا قَوْلی»
بحث جلسههای گذشتۀ دربارۀ یک امر مهمی بود، خصوصاً برای جوانهای عزیز و آن این بود که چه عواملی انسان را به سقوط می کشاند و دنیا و آخرت او را هدر میدهد و نابود می کند. در اینباره یک مقداری صحبت کردم.
اولین عامل سقوط انسان «هوی و هوس و نفس امّاره» بود، خدا نکند کسی دچار هوی و هوس و نفس امّاره شود، این هوی و هوس از هر حیوان درّنده ای، درنده تر است، از هر میکروب سرطانی و از هر ایدزی ضررش برای انسان بیشتر است؛ در حالی که اگر انسان بتواند نفس خویش را وسیله و مرکب قرار دهد، برای پیشرفت معنوی او مفید است و اگر انسان بتواند سوار بر نفس امّاره شود و آن را برای روح خود مرکب کند و بهواسطۀ آن پرواز کند و به معراج برود و به آنجا برسد که جز خدا نداند، برای او مفید خواهد بود. اما در صورتی که انسان نفس امّاره را رها کند تا او انسان را مهار نماید، خیلی خطرناک است و انسان را به سقوط می کشاند و آخر کار انسان هم طبقۀ آخر جهنّم است.
«گناه» دومین عاملی بود که مقداری درباره اش صحبت شد، گناه زندگی انسان را تباه می کند و به تعبیر قرآن کریم گناه زندگی انسان را سیاه می کند، گناه زندگی را توأم با چه کنم چه کنم و گرۀ کور روی گرۀ کور می کند و باید در زندگیمان گناه نباشد، مخصوصاً حقّالنّاس و گناهان زبانی.
سومین عامل سقوط انسان که درباره اش صحبت شد، «غفلت» بود، انسان غافل مثل انسان خوابیده است و معلوم است که انسان خوابیده مغبون است. یکلحظه غفلت، ناگهان انسان را به سقوط میکشاند. لذا به جوانها گفتم که جوانها! علمای علم اخلاق غفلت را مثال می زنند به اینکه کسی سوار فیل باشد و از آن غافل شود، فیل خودش و صاحبش را نابود می کند؛ اما مثال بهتر در زمان ما، رانندهای پشت ماشین نشسته باشد و یکلحظه خوابش ببرد، یکلحظه از رانندگی غفلت کند، ناگهان خود و سرنشینان و دیگران را به تباهی می کشد. لذا انسان باید در زندگی راجع به کارها، راجع به گفتار و کردارش، راجع به نگاهها، راجع به شنیدن ها و حتی راجع به افکارش، توجه داشته باشد و اگر متوجه باشد، پندار، گفتار و کردار او خوب می شود؛ اما اگر غافل باشد، نه تنها گفتار و کردار او بد میشود، بلکه می رسد به آنجا که پندار او هم زشت میشود و این پندار بد موجب سقوط انسان میشود و پندار بد انسان، به خاطر قساوت قلب اوست.
متن و صوت درس اخلاق آيت الله جوادي آملي-30 آبان
خلاصه درس اخلاق جلسه درس اخلاق حضرت آیت الله جوادی آملی دامت بركاته به روال هر پنجشنبه در محل نمازخانه بنیاد بین المللی علوم وحیانی اسراء در قم (30 آبان 98) برگزار شد. آیت الله جوادی آملی در این جلسه در ادامه سلسله مباحث شرح نهج البلاغه حضرت امیرعلیه السلام به شرح هشتاد و ششمین کلمه از مجموعه کلمات قصار نهج البلاغه پرداختند و بیان داشتند: حضرت در این بیان نورانی میفرماید: «رَأْی الشَّیخِ أَحَبُّ إِلَی مِنْ جَلَدِ الْغُلَامِ وَ [یرْوَى] رُوِی مِنْ مَشْهَدِ الْغُلَامِ»؛ این بیان از یک جمله نورانی دیگر آن حضرت گرفته شده است که حضرت می فرماید، در مسئله تدبیر، رأی و اندیشه، سالمندان مقدماند و در کارهای اجرایی و فعالیتهای میدانی، جوانان آماده، فعال و به روز، مؤثرتر و مقدماند. ایشان ادامه دادند: حضرت در اینجا میفرماید که آن سالمند ورزیدهای که تجارب فراوان را پشتسر دارد، رأی، نظر و تدبیرش خیلی بهتر از تدبیر و نظر جوانی است که آن تجارب را ندارد. با این وجود جوانان را در کارهای اجرایی نباید فراموش کرد، همین که از تحصیل فارغ شد باید کار مناسب را در اختیار او گذاشت؛ دوران تحصیلی جوانان نیز باید طرزی باشد که جوان، کارآمد شود، از سوی دیگر مسئولین کشور زمینه کار را برای وی آماده داشته باشند. معظم له در شرح کلمه هشتاد و هفتم از کلمات قصار نهج البلاغه بیان داشتند: کلمه هشتاد و هفتم این است که حضرت فرمود: «عَجِبْتُ لِمَنْ یقْنَطُ وَ مَعَهُ الِاسْتِغْفَارُ»؛ من تعجب میکنم کسی ناامید باشد در حالی که درِ استغفار به روی او باز است! ایشان ادامه دادند: غیر از معصومین، افراد در زندگی اشتباهاتی دارند گاهی بر اثر ﴿غَلَبَتْ عَلَینا شِقْوَتُنا﴾ گاهی در اثر تقدیم جهالت عملی بر عدل عملی یا جهل علمی بر معرفت علمی، انسان در این جهاد درون غفلت میکند و شکست میخورد، ولی نباید ناامید بشود، درِ رحمت الهی همیشه باز است. فرمود وقتی استغفار در دست شماست گویی کلید رحمت در دست شماست! هرگز نباید کسی بگوید من از سابقه خودم ناامید هستم، اگر استغفار هست اگر قدرت استغفار هست، اگر ادای حق مردم هست، دیگر جا برای ناامیدی نیست. آیت الله جوادی آملی تصریح داشتند: یکی از شرایط اصلی دعا این است که انسان از بیگانه هیچ نخواهد و حتی خود را هم بیگانه بداند. کسی که دعا میکند اگر دعای او موحدانه باشد یعنی فقط با خدا گفتگو کند و از او بخواهد، چنین شخصی ممکن نیست دعایش مستجاب نشود. در سوره مبارکه «یوسف» دارد که ﴿وَ مَا یؤْمِنُ أَكْثَرُهُم بِاللَّهِ إِلّا وَ هُم مُشْرِكُونَ﴾؛ از امام(سلام الله علیه) سؤال میکنند که چگونه مسلمان و مومن مشرک میشود؟ امام فرمود همین که میگوید: «لَولا فَلانٌ لَهَلَکْتُ»؛ اگر فلان کس نبود مشکل ما حل نمیشد، یا اول خدا دوم فلان شخص! این شرک است. مگر خدا اولی دارد که در قبالش دوم باشد؟ مگر خدا اولی هست که ثانی داشته باشد؟ او هم اول است هم آخر. فرمود اینکه میبینید میگویند اگر فلان کس نبود مشکل من حل نمیشد این شرک است. اما اگر انسان بگوید خدا را شکر که فلان شخص را وسیله قرار داد تا مشکل من حل بشود این میشود توحید. غیر خدا هر که هست و هر چه هست وسیلهای است که ذات اقدس الهی آنها را به عنوان وسیله قرار داد و ما را به عنوان توسل به آن وسایل دعوت کرده است. |
راهکار آیت الله العظمی مظاهری برای رفع تخیّل و توهّم
وقتی تخیّل، توهّم و وسوسه ای بر کسی مسلط شد، بهترین راه انصراف از این فکرهاست. برای انصراف نیز خواندن دو رکعت نماز مؤثر است. انسان با نماز میتواند بر فکر و بر وسوسه تسلط پیدا کند، همانطور که قرآن کریم میفرماید: «اسْتَعینُوا بِالصَّبْرِ وَ الصَّلاةِ»[۷] یعنی از صبر و نماز یاری بجویید،
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیم
«رَبِّ اشْرَحْ لی صَدْری وَ یَسِّرْ لی أَمْری وَ احْلُلْ عُقْدَةً مِنْ لِسانی یَفْقَهُوا قَوْلی»
بحث جلسۀ گذشته راجع به «تخیّل، توهّم، وسوسه» بهعنوان عامل چهارم از عوامل سقوط بود. بیان شد که اکثر مردم فکر دارند و نمیشود که انسان بی فکر باشد، چه در خواب و چه در بیداری، اما گاهی این فکرها در بیداری، تخیّل و توهّم است.
تخیّلات، وسوسهها و توهّمات سبب میشود که نفس انسان اطمینان و ثبات خود را از دست بدهد و متزلزل گردد و دچار شک و تردید شود.
قرآن شریف میفرماید: «وَ أَمَّا الَّذینَ فی قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ فَزادَتْهُمْ رِجْساً إِلَی رِجْسِهِمْ»[۱]
امام باقر«سلاماللهعلیه» میفرمایند: اینکه آیۀ شریفه فرموده است: «کسانی که دلشان مریض است، پلیدی بر پلیدی آنها افزوده میشود»، یعنی شکّی بر شکّ آنها افزوده میشود. [۲]
برگزاری درس اخلاق به صورت برخط
«هُوَ الَّذِي بَعَثَ فِي الْأُمِّيِّينَ رَسُولًا مِّنْهُمْ يَتْلُو عَلَيْهِمْ آيَاتِهِ وَيُزَكِّيهِمْ وَيُعَلِّمُهُمُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ»
پیرو برگزاری جلسات درس اخلاق توسط حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی «دامت برکاته» و دوره های مهارتهای زندگی توسط کارشناسان محترم در دو سال گذشته ، ضمن آرزوی شفای عاجل و طول عمر برای معظم له باطلاع می رساند : در پاسخ به درخواست مکرر طلاب محترم جهت بهره مندی از اینگونه جلسات ، به حول و قوه الهی در سال جاری درس اخلاق توسط حضرت آیت الله استادی زید عزه در حوزه علمیه علمیه امام کاظم سلام الله علیه، برگزار خواهد شد.
زمان برگزاری : روزهای چهارشنبه - ایام تحصیلی – بعد از اقامه نماز مغرب و عشاء
رديف | عنوان برنامه | ساعت |
1 | تلاوت قرآن کریم | 18:00 |
2 | برنامه فرهنگی تربیتی مناسبتی | 18:15 |
3 | بیان مهارت های زندگی | 18:30 |
4 | درس اخلاق آیت الله استادی دامت برکاته | 19:00 |
لازم به ذکر است با عنایت به متغّیر بودن وقت اذان ، ساعتهای مذکور نیز به تناسب تغییر خواهد کرد.
به اطلاع کلیه طلاب خواهری که سالهای گذشته موفق به بهره مندی و شرکت در جلسات گردیده اند می رساند: امکان استفاده از جلسات همانند قبل به صورت برخط (آنلاین) یا برون خط (آفلاین) فراهم می باشد و نیاز به ثبت نام جدید وجود ندارد و از طریق منوی مرکز آموزشهای غیرحضوری (فرهنگی)، قسمت در حال یادگیری در جلسات شرکت نمایند.
طلاب خواهری که قبلا ثبت نام نکرده باشند لازم است جهت بهره مندی از این کلاسها - به صورت برخط یا برون خط -از طریق ذیل نسبت به ثبت نام خویش اقدام نمایید:
شبکه کوثرنت، سامانهها، سامانه سیما، منوی مرکز آموزشهای غیرحضوری (فرهنگی)، قسمت دوره ها، جلسات درس اخلاق و دوره مهارتهای زندگی، ثبت نام.
در صورت بروز هر گونه مشکل در روند ثبت نام با شماره 02532144527 از ساعت 10الی 12 تماس حاصل فرمایید.
طلبه ها این درس اخلاق را از دست ندهند
اگر میخواهید حکومت بر دلها پیدا کنید، اگر میخواهید از شخصیّت اجتماعی برخوردار گردید و عزیز باشید، بدون این که اطرافیان و خدمهای داشته باشید، اگر میخواهید ابهت شما در دلها باشد، بدون این که سلطنتی داشته باشید، باید تقوا را رعایت کنید. تقوا جای سلطنت و امکانات را میگیرد، پس لباس ذلّت و لباس معصیت را از تن بکَنید و لباس اطاعت را بپوشید تا در میان مردم عزیز شوید و ابهّت اجتماعی پیدا کنید.
- حدیث پنجم: اُلفت بین مؤمنین
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیم
«رَبِّ اشْرَحْ لی صَدْری وَ یَسِّرْ لی أَمْری وَ احْلُلْ عُقْدَةً مِنْ لِسانی یَفْقَهُوا قَوْلی»
بحث این جلسه راجع به روایتی از امام صادق «سلاماللهعلیه» است که از قول امیرالمؤمنین«سلاماللهعلیه» فرمودهاند:
«الْمُؤْمِنُ مَأْلُوفٌ وَ لَا خَیْرَ فِیمَنْ لَا یَأْلَفُ وَ لَا یُؤْلَفُ»[۱]
«مؤمن اهل معاشرت است و خیری نیست در کسی که اُلفت نگیرد و با او اُلفت نگیرند».
محتوای این حدیث، در کلمات پیغمبر اکرم«صلّیاللهعلیهوالهوسلّم» و ائمۀ طاهرین«سلاماللهعلیهم» آمده است. لذا میتوانیم بگوییم که روایت، تواتر معنوی دارد. [۲]
طبق این روایت شریف، مؤمن کسی است که الفت میگیرد و با او الفت میگیرند و در کسی که الفت نمیگیرد و با او الفت گرفته نمیشود، خیری نیست.
به عبارت دیگر، مؤمن باید جاذبه داشته باشد، مردم او را بپذیرند، چنانکه او هم باید مردم را بپذیرد.
مؤمن باید حسّ مردمداری داشته باشد، حسّ پذیرایی داشته باشد و قوّۀ جاذبۀ او بیش از قوّۀ دافعۀ او باشد. اگر کسی مردمپذیر نباشد یا مردم او را نپذیرند، مؤمن واقعی نیست، و اصلاً خیر ندارد. وقتی مردمپذیر شد، وقتی مردم او را پذیرفتند، آن وقت است که خیردار میشود، امربهمعروف و نهیازمنکرش کاربرد دارد، گفتار و کردارش نفوذ دارد و حتّی میرسد به آنجا که مردم میخواهند در رفتار و گفتارشان، او را اسوه و الگوی خود قرار دهند.
اهمیّت به این روایت برای همه و برای هر مؤمنی خیلی خوب است، امّا برای خواصّ جامعه واجب است. اگر مردم کسی را نپذیرند و او نیز مردمپذیر نباشد، به عبارت دیگر، اگر کسی جاذبه نداشته باشد، نمیتواند کار فرهنگی مفیدی ارائه کند و نمیتواند اثرگذار باشد.
شرح حدیث اخلاق | حقوق مؤمنین بر یکدیگر
رهبرمعظم انقلاب در ابتدای جلسات درس خارج فقه خود، به شرح یک حدیث اخلاقی میپردازند. «حقوق مؤمنین بر یکدیگر» موضوع شرح حدیثی اخلاقی از امام صادق علیهالسلام به نقل از جد بزرگوارشان، پیامبر گرامی اسلام حضرت محمد مصطفی صلیاللهعلیهوآلهوسلم است که متن بیانات معظمله که در این فیلم مشاهده میکنید به شرح زیر است:
بسماللهالرحمنالرحیم
الحمدلله رب العالمین
عَن الصادقِ جعفرِ بنِ محمدٍ عن اَبیهِ عَن آبائِهِ عَن علیِّ بنِ ابیطالبٍ علیهمُالسلام قالْ قالَ رسولُ اللهِ صلیاللهعلیهوآله لِلْمُؤْمِنِ عَلَى الْمُؤْمِنِ سَبْعَةُ حُقُوقٍ وَاجِبَةٍ مِنَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ عَلَیْهِ (۱)
[پیامبر گرامی اسلام صلیاللهعلیهوآله فرمودهاند که هر مؤمن بر برادر مؤمنش هفت حق دارد که از طرف خدا ادای این حقوق بر او واجب شده است.] خب وجوب این حقوق را بایستی جدی گرفت.
الْإِجْلَالُ لَهُ فِی عَیْنِهِ
یکی [از این حقوق] این [است]. معنایش این است که برای این برادر مؤمن جلالتی در دل خود در نظر بگیر که طبعاً در چشم تو جلالت پیدا میکند.
جلالت از چه جهت؟ از جهت ایمانش؛ یعنی لازمهی این بیان، لزوم تکریم برادران مؤمن از یکدیگر است؛ نگاه تجلیلآمیز به برادر مؤمن. یعنی با نگاه سبک به برادر مؤمن نگاه نکند. این [حق] اول.
وَ الْوُدُّ لَهُ فِی صَدْرِهِ
دوم اینکه محبت او را در دل خودت داشته باشی.
وَ الْمُوَاسَاةُ لَهُ فِی مَالِهِ
با او در مال خود همراهی کنی. یکوقت شما داری، او در نهایت احتیاج است، باید به او کمک کنی.
وَ أَنْ یُحَرِّمَ غِیبَتَهُ
پشت سر او بدگویی را ممنوع کنی؛ نه خودت [غیبت او را] بکنی نه بگذاری دیگران بکنند.
وَ أَنْ یَعُودَهُ فِی مَرَضِهِ
وقتی مریض شد از او عیادت کنی.
وَ أَنْ یُشَیِّعَ جَنَازَتَهُ
بعد از مرگ هم دست از او برنداریم. اگر برادر مؤمنمان از دنیا رفت جنازهی او را هم تشییع کنیم. یعنی با او تا بعد از مرگ باشیم.
وَ أَنْ لَا یَقُولَ فِیهِ بَعْدَ مَوْتِهِ إِلَّا خَیْراً
بعد از مرگش هم نیکی او را بگوییم. حتی اگر چنانچه بدیای هم دارد آن را نگوییم. که در روایت دارد که اُذْکُروُا مَحاسِنَ مَوتاکُم (۲). آنهایی که مردند و رفتهاند و قدرت دفاع از خودشان را ندارند، خوبیهایشان را بگو. بالاخره هر کس یک خوبیای دارد.
۱) الامالی شیخ صدوق، صفحهی ۸۵
۲) روایتی از پیامبر گرامی اسلام صلیاللهعلیهوآله: «اُذکُروُا مَحاسِنَ مَوتاکُم وَ کُفّوا عَن مَساویهِم»
نیکىهاى مردگان خود را یاد کنید و از بدیهایشان چشم بپوشید.
نهجالفصاحه