گناهان تازه تازه، بلاهای تازه تازه
امام رضا علیه السلام فرمودند: هرگاه مردم به گناهانی تازه، که قبلاً به انجام آن نمی پرداختند، آلوده شوند، خداوند متعال آنان را به بلاهایی جدید که تاکنون نمیشناختهاند، مبتلا میسازد.
- حدیث بیست و هشتم: گناهان تازه تازه، بلاهای تازه تازه
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیم
«رَبِّ اشْرَحْ لی صَدْری وَ یَسِّرْ لی أَمْری وَ احْلُلْ عُقْدَةً مِنْ لِسانی یَفْقَهُوا قَوْلی»
روایتی از امام هشتم، حضرت رضا «سلاماللهعلیه» در برخی کتب روایی، از جمله در کافی شریف نقل شده که میفرمایند:
«کُلَّمَا أَحْدَثَ الْعِبَادُ مِنَ الذُّنُوبِ مَا لَمْ یَکُونُوا یَعْمَلُونَ أَحْدَثَ اللَّهُ لَهُمْ مِنَ الْبَلَاءِ مَا لَمْ یَکُونُوا یَعْرِفُونَ» [۱]
هرگاه مردم به گناهانی تازه، که قبلاً به انجام آن نمی پرداختند، آلوده شوند، خداوند متعال آنان را به بلاهایی جدید که تاکنون نمیشناختهاند، مبتلا میسازد. یعنی گناهان تازه تازه، بلاهای تازه تازه میآورد. بعضی گناهان قبلاً نبوده و تازه پیدا شده است؛ بعضی بلاها هم نبوده و تازه پیدا شده است.
روایت دو معنا دارد؛ یک معنای ظاهری و یک معنای دقّی، فلسفی و عرفانی.
عوامل سقوط انسان- ضلالت از طرف خداوند
من از همه و خصوصاً جوانها تقاضا دارم که این ذکر را زیاد بگویید. مخصوصاً در زمان کنونی که شبهات زیاد شده است، موجبات شقاوت زیاد شده است و جوانها در مخاطرۀ عجیبی هستند. عربی یا فارسی تفاوت ندارد، بلکه حال می خواهد. با حالت توجه دعا کنید. نگویید خدایا! مرا، بلکه بگویید: خدایا! …
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیم
«رَبِّ اشْرَحْ لی صَدْری وَ یَسِّرْ لی أَمْری وَ احْلُلْ عُقْدَةً مِنْ لِسانی یَفْقَهُوا قَوْلی»
بحث درس اخلاق در مورد عوامل سقوط انسان بود، عواملی بیان و پیرامونش صحبت شد. عامل دیگر برای سقوط انسان که زندگی او را تباه میکند و دنیا و آخرت او را از بین میبرد، «ضلالت از طرف خداوند» است.
معنای ضلالت یا گمراهی از طرف خداوند سبحان آن است که حق تعالی انسان را به خودش واگذارد و دست عنایتش از سر انسان بردارد. اگر لحظه ای چنین بشود، انسان خودبخود در ضلالت عجیبی واقع میشود. مثالش هم مانند نیروگاه تولید برق است. تا وقتی نیروگاه برق به جایی عنایت دارد آنجا روشن است، اما اگر لحظه ای این عنایت از جایی برداشته شود، آنگاه آنجا تاریک تاریک است و وحشتناک است. دست عنایت خدا روی سر بنده ها چنین است. تا وقتی که دست عنایت خدا روی سر انسان باشد، زندگی او روشن و بانشاط است و توفیق برای سعادت دنیا و آخرت دارد. امّا العیاذبالله اگر لحظهای خداوند دست عنایتش را از سر انسانها بردارد، زندگی آنان تباه و تاریک است، زندگی توأم با غم و غصه و اضطراب خاطر و نگرانی است.
دنیای خود را آباد کنیم یا آخرت؟
/ روایتی عجیب از امام صادق (ع)
یکی از شیعیان امام صادق«سلاماللهعلیه» خدمت شان رسید. امام«سلاماللهعلیه» سراغ یکی از یاران را از او گرفتند و فرمودند: چه میکند؟ گفت: آدم نیکوکاری است و کسب و تجارت را رها کرده است. امام صادق«سلاماللهعلیه» سه مرتبه فرمودند: «عَمَلُ الشَّیْطَانِ»؛ کار او شیطانی است.
همه رحمت است!
همه نعمت های الهی از باب رحمت است، هر آنچه در عالم وجود دارد از نعمت های الهی است، حتی علف های هرز بیابان هم نعمت است که حیوانات از آن می خورند و شیر و گوشت آنها مورد استفاده انسان قرار می گیرد. در آخر بعضی از دعاها، می گوییم: برحمتک یا ارحم الراحمین، یعنی همه نعمت ها به رحمت الهی برمی گردد. علم و قدرتی که خداوند به بشر داده است، از رحمت اوست. بعضی از نعمت های الهی جنبه اعجازی هم دارد، به این معنا که بشر نمی تواند یک زردآلو بسازد. آن، مصنوع خدا و قدرت الهی است. توحید یکی از نعمت های الهی است. گمان نکنید توحید و نماز و روزه مشقت دارد، بلکه همه رحمت است.
اگر انسان نماز الهی را بخواند. منکرات بر او مسدود می شود، معراج تکاملی پیدا می کند و نفس، مملوک عقل می شود و نفس، مالک انسان نیست که او را به هر سو حرکت دهد. اگر نفس مملوک عاقله باشد، انسان دنبال حرام نمی رود و کار او اصلاح خواهد شد. گمان نکنید که اگر دنبال حرام نروید، رزق ندارید، این طور نیست. انسان با بصیرت عقلی تا بدان جا پیـش می رود کـه اکـمل و اشـرف مـوجـودات می شـود. انسـان با همـت، انسـانی اسـت کـه همان استفاده های مادی و معنوی که انبیا و اولیا و اتقیا از این جهان کردند، بکند.
[ اکبر اسدی ، نردبان آسمان ، «مجموعه ای از درسهای اخلاق حضرت آیة الله بهاءالدینی» قم ،پارسیان ، چاپ یازدهم ، 1389 ، ص224 ]
دین ما "رسوخی" است یا "تقلیدی"؟
فرمایش امام حسین«سلاماللهعلیه» این است که دین بیشتر افراد جامعه، رسوخی نیست، تقلیدی است؛ یعنی همانطور که اجدادشان مسلمان بودهاند، آنها نیز مسلمان هستند، ولی چنانچه در بوتۀ آزمایش واقع شوند، اثری از دینِ ظاهری و تقلیدیِ آنها باقی نمیماند.
- حدیث بیست و سوم: کاربرد رسوخ ایمان، در عقل و قلب انسان
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیم
«رَبِّ اشْرَحْ لی صَدْری وَ یَسِّرْ لی أَمْری وَ احْلُلْ عُقْدَةً مِنْ لِسانی یَفْقَهُوا قَوْلی»
طبق روایتی که در تحف العقول نقل شده است، وقتی امام حسین«سلاماللهعلیه» با خاندان، اصحاب و یاران خویش از مکه خارج شدند و به سوی کوفه حرکت کردند، در مسیر حرکت، نرسیده به کربلا، خطبهای خواندند.
از قراین معلوم میشود این خطبه که حاوی جملات حسّاسی است، مربوط به زمانی است که خبر وخامت اوضاع کوفه و شهادت حضرتمسلم«علیهالسّلام» و نیز متفرق شدن مردم کوفه را دریافت کردهاند.
ایشان در آن خطبه، ابتدا به پستی و دگرگونی دنیا اشاره میکنند، سپس در تبیین هدف و فلسفۀ حرکت و قیام خود میفرمایند: «أَ لَا تَرَوْنَ أَنَّ الْحَقَّ لَا یُعْمَلُ بِهِ وَ أَنَّ الْبَاطِلَ لَا یُتَنَاهَی عَنْهُ لِیَرْغَبَ الْمُؤْمِنُ فِی لِقَاءِ اللَّهِ مُحِقّاً»؛ آیا نمیبینید به حقّ عمل نمیشود و کسی از باطل روی گردان نیست؟ شایسته است که مردم با ایمان در چنین شرایطی به ملاقات پروردگار خود بشتابند.
دستورالعمل های اخلاقی
اثر سخنان بیهوده
حرفهای بیهوده و لغو تأثیری زیاد در روح دارد و روح را میمیراند. من حرفهای بیهوده را کمتر از غذای حرام نمیدانم.
شکر واقعی
شکر واقعی آن است که تمام اعضا و جوارح انسان، از دست و پا و گوش و قلب، برای آن هدفی که خدا آنها را خلق کرده که همان مقام عبودیت است، قرار بگیرد.
حیات جاویدان
«دامادی انسان، آن روزی است که انسان را پس از شستوشو و - غسل آنهم با سدر و کافور- و پوشاندن لباس سفید ( کفن) روی دست میگیرند و از هر طرف صدا میزنند «لا اله الا الله» اگر آن روز خدای بزرگ به من اجازه دهد سر از تابوت بیرون میآورم و خطاب به مردم میگویم: مردم! قدر ـ لا اله الا الله ـ را بدانید، ولی حیف که خدا چنین اجازهای را نمیدهد!» فردای قیامت مردم دوست دارند به دنیا برگردند و یک «لا اله الا الله» بگویند و بمیرند.
تقاضای مرگ، ممنوع!
در حدیث آمده است «الدنیا مزرعةالاخرة» هرچه در این عالم بیشتر باشیم، برای عالم پساز مرگ بیشتر کار میکنیم، از این رو تقاضای مرگ لازم نیست.