درس اخلاق آیه الله مظاهری مدظله العالی-جلسه 14
بسم الله الرّحمن الرّحیم
الحمدلله ربّ العالمین والصلاة والسّلام علی خیر خلقه أشرف بریته ابوالقاسم محمّد صلی الله علیه و علی آله الطیّبین الطاهرین و عَلی جمیع الانبیاء وَالمُرسَلین سیّما بقیة الله فی الأرضین و لَعنة الله عَلی اعدائهم أجمعین
ربا در ادامۀ مبحث حقّالنّاس، بحث این جلسه دربارۀ یک امر فوقالعاده مهم از نظر قرآن و روایات است، و آن مسئلۀ ربا دادن و ربا گرفتن است. از نظر قرآن، ربا دادن و ربا گرفتن به اندازهای مهم است که میفرماید جنگ با خداست: «فَإِنْ لَمْ تَفْعَلُوا فَأْذَنُوا بِحَرْبٍ مِنَ اللَّهِ وَ رَسُولِهِ»[۱]
ربا نخور و ربا نده، و الاّ اعلام جنگ با خدا کرده ای! اعلام جنگ با خدا یا اینکه خدا اعلام جنگ با بنده کند، چقدر گناه دارد؟ مثلاً پیغمبر اکرم«صلیاللهعلیهوآلهوسلّم» به جنگ خیبر رفتند، افرادی که اعلام جنگ با ایشان کردند، چقدر گناه داشت؟ قرآن میفرماید: اگر کسی ربا بخورد و ربا بدهد، هم اعلام جنگ با خداست و هم خدا اعلام جنگ با او میکند.
درس اخلاق - ترس از خدا
|
سخنران: آیت الله محمدتقی بهجت رحمه الله عليه |
بترس برای دین، بترس برای خدا. افسار خودت را نده به كسی كه او را نمی شناسی… |
جهت مشاهده به ادامه مطلب مراجعه فرماييد
نظر صريح رهبر انقلاب در مورد ژن خوب
عمر خود را به تماشاي فيلم و سريال و شنيدن موسيقي نگذرانید
آیت الله العظمی مظاهری گفتند: در قيامت بابت اتلاف وقت مؤاخذه خواهند شد. آن دسته از افراد که شبانهروز، خود را سرگرم کارهايي مانند تماشاي فيلم و سريال و شنيدن موسيقي ميکنند و به فکر کار، مطالعه، خدمت به خلق خدا و عبادت نيستند و عمر خود را به بطالت و بيهودگي ميگذرانند، از زندگي، حاصلي جز پوچي نصيب آنان نميگردد، در آخرت نيز گرفتار خواهند بود.
حضرت آیت الله العظمی مظاهری در درس اخلاق خود،در ادامه شرح چهل حدیث، در حدیث سی و یکم به بحث بازپرسی در قیامت پرداخته اند که در ادامه، تقدیم می گردد:
بِسْمِ اللهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
«رَبِّ اشْرَحْ لِي صَدْرِي وَ يَسِّرْ لِي أَمْرِي وَاحْلُلْ عُقْدَةً مِنْ لِسانِي يَفْقَهُوا قَوْلِي»
بحث اين جلسه راجع به روايتي است که از امام رضا«سلاماللهعليه» نقل شده است و آن حضرت از قول پيامبراکرم«صلياللهعليهوآلهوسلّم» میفرمایند:
«إِذَا كَانَ يَوْمُ الْقِيَامَةِ لَا يَزُولُ الْعَبْدُ قَدَماً عَنْ قَدَمٍ حَتَّى يُسْأَلَ عَنْ أَرْبَعَةِ أَشْيَاءَ عَنْ عُمُرِهِ فِيمَا أَفْنَاهُ وَ عَنْ شَبَابِهِ فِيمَا أَبْلَاه وَ عَنْ مَالِهِ مِنْ أَيْنَ اكْتَسَبَهُ وَ فِيمَا ذَا أَنْفَقَهُ وَ عَنْ حُبِّنَا أَهْلَ الْبَيْت»[1]
روز قيامت بنده قدم از قدم برنمىدارد تا اينكه چهار سؤال از وى میشود: از عمرش كه در چه سپرى ساخته؟ و جوانيش در چه راهی صرف كرده؟ و از مالش كه از كجا آورده و به چه مصرفی رسانده؟ و از دوستى ما اهل بيت.
این روایت که توجه و عمل به آن، خیر دنیا و آخرت را نصیب انسان ميکند، در برخی کتب مرحوم صدوق«رحمتاللهعلیه» و نیز در تحف العقول و بعضي منابع حديثي ديگر نقل شده است.[2]
تبعات اخروی ریاست
حضرت آیتالله خامنهای مدظله العالی رهبرمعظم انقلاب(سهشنبه ۱۳۹۷/۹/۲۷) در ابتدای درس خارج فقه با بیان حدیثی از پیامبر گرامی اسلام حضرت محمد مصطفی (صلیاللهعلیهوآله) دربارهی «اثرات و تبعات اخروی ریاست»، به شرح این حدیث و لزوم پرهیز انسان از تلاش برای دستیابی به «ریاست» مگر در مواقع تکلیف پرداختند و در ادامه، خاطرهای از علت پذیرفتن نامزدی در انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۶۴ بیان کردند.
پایگاه اطلاعرسانی KHAMENEI.IR متن و فیلم این بیانات رهبر انقلاب را به شرح زیر منتشر میکند.
بسم الله الرّحمن الرّحیم
الحمدلله ربّ العالمین و الصّلاة و السّلام علی سیّدنا محمّد و آله الطّاهرین و لعنة الله علی اعدائهم اجمعین.
عن النّبیّ صلَّى اللَّه علیه و آله قال: لا یُؤَمَّرُ رَجُلٌ عَلىٰ عَشَرَةٍ فَما فَوقَهُم اِلّا جِیءَ بِهِ یَومَ القیامَةِ مَغلولَةً یَدُهُ اِلىٰ عُنُقِه فَاِن کانَ مُحسِناً فُکَّ عَنهُ وَ اِن کانَ مُسیئاً زیدَ غِلّاً اِلىٰ غِلِّهِ. (۱)
لا یُؤَمَّرُ رَجُلٌ عَلى عَشَرَةٍ فَما فَوقَهُم اِلّا جِیءَ بِهِ یَومَ القیامَةِ مَغلولَةً یَدُهُ اِلىٰ عُنُقِه
این حدیث دربارهی بنده و امثال بنده است؛
[رسول اکرم صلّی اللّه علیه و آله] فرمود که هیچ کس نیست که بر ده نفر یا بیشتر ریاست و امارت داشته باشد ــ هر کسی که بر ده نفر، نه حالا بر هشتاد میلیون نفر امارت و ریاست داشته باشد؛ ــ «اِلّا جیءَ بِهِ یَومَ القیامَةِ مَغلولَةً یَدُهُ اِلىٰ عُنُقِه»، [مگر اینکه] این آدمِ رئیس را که اینقدر در دنیا محترم است و رئیس است و مدیر است، چنین آدمی را در روز قیامت وقتی که میآورند، دست او را به گردنش بستهاند؛ یعنی دستبسته او را وارد محشر میکنند، آن هم به این شکل که دستش به گردنش بسته است. نفْس این مسئولیّت و آمریّت و ریاست، یک تبعاتی دارد که ایجاب میکند این را.
در آن حوزهِی مأموریّت که ما آنجا رئیسیم، مدیریم، یک کارهای هستیم، بعضی از کارها انجام میگیرد که ما میتوانستیم مانع آن بشویم و نشدیم؛ حالا یا غفلت کردیم [وارد] نشدیم، یا از روی تنبلی وارد نشدیم؛ این کار خلاف، زیر نظر ما و در پُست نگهبانی ما انجام گرفت ــ پُست نگهبانی ما است دیگر ــ یا بعضی از کارها باید انجام میگرفت در حوزهی مأموریّت ما که انجام نگرفت؛ یا بهخاطر اینکه ما نفهمیدیم، دقّت نکردیم، تعقیب نکردیم، مشورت نکردیم، پرسوجو نکردیم و ندانستیم، یا نه، دانستیم، تنبلی کردیم، امروز و فردا کردیم، [گفتیم] حالا انشاءاللّه بعداً، فردا، و ضایع شد، فوت شد. اگر ماها عقل داشته باشیم، باید دنبال ریاست ندویم؛ واقعاً اینجوری است. باید دنبال ریاست نرویم؛ ریاست این تبعات را دارد. بعضی میدوند دنبال ریاست، نمیفهمند که نفْس این آمریّت و ریاست، این خطرات را دارد که روز قیامت وقتی او را بیاورند، مغلولاً (۲) میآورند؛ این چیز خیلی مهمّی است. مغلولاً میآورند او را در پای محاسبهی الهی.
فَاِن کانَ مُحسِناً فُکَّ عَنه
اگر چنانچه او آدم خوبی بود، درستکار بود، در آنچه انجام گرفته بود تقصیری و گناهی متوجّه او نبود، اینجا رها میکنند او را. بالاخره شارع مقدّس و پروردگار عالم موازینی دارد؛ یک جاهایی ممکن است که انسان مَعفوّ باشد به دلیلی؛ قصورش قصورِ عنتقصیرٍ نباشد ــ گاهی ما قاصریم، جاهلیم امّا جهلمان عنتقصیرٍ است، گاهی نه، واقعاً تلاش خودمان را کردهایم، زحمتمان را کشیدهایم، آخرش این [نتیجه] درآمده ــ این [قصور]، اینجا مورد عفو الهی است. پس اگر «محسن» باشد این آمر و این رئیس، فُکَّ عَنه.
وَ اِن کانَ مُسیئاً زیدَ غِلّاً اِلىٰ غِلِّه
امّا اگر نه، انسان نیکوکاری نبوده است در دنیا، خودش هم آدم بدکار و بدعملی بوده است ــ هرجور بدعملیای که فرض کنید ــ اینجا آن گرفتاری و آن غل و زنجیری که به او بسته شده است، افزایش پیدا میکند.
اینها را باید ما بفهمیم؛ اینها را باید بفهمیم. دنبال کرسیهای ریاست [بودن] ــ چه ریاست اجرائی، چه ریاست تقنینی؛ میبینید برای نمایندگی مجلس بعضی خودشان را میکُشند، اگر چنانچه راه پیدا نکنند به هر دلیلی یا مثلاً فرض کنید صلاحیّتش را تأیید نکنند یا رأی نیاورد و غیره، خودش را به آب و آتش و در و دیوار میزند که چرا نشد ــ عقل نیست، تدبیر نیست. ملاحظه کردید؟ اگر چنانچه این ریاست، مایهی یک چنین دغدغهای است، خب انسان رها کند؛ مگر اینکه واقعاً متوجّه انسان بشود و واجب باشد برای انسان؛ آن [جا] بله [لازم است].
بنده دورهی دوّم ریاست جمهوری، قطعاً عازم (۳) بودم به اینکه نامزد ریاست جمهوری نشوم ــ حالا دورهی اوّل که تحمیل شد بر ما، هیچ ــ دورهی دوّم دیگر یقیناً گفتم من قطعاً نامزد نمیشوم؛ امام به من فرمودند بر تو واجب عینی و تعیینی است ــ هر دو را گفتند ــ گفتند: هم واجب عینی است، هم واجب تعیینی است؛ خب بنده هم بر خلاف میل خودم قبول کردم و رفتم. درست این است که اگر چنانچه تکلیفی وجود ندارد، واجب بر انسان نیست، انسان نرود به سراغش و دنبال نکند آن را. بله، اگر چنانچه ناچار شد، ناگزیر شد، به گردن انسان گذاشته شد، آنجا «خُذها بِقُوَّة»؛ (۴) بایستی با قوّت انسان دنبال بکند.
۱) امالی طوسی، مجلس دهم، ص ۲۴۶؛ «پیامبر اکرم (ص) میفرماید: هیچکس نیست که بر ده نفر یا بیشتر، ریاست و امارت داشته باشد مگر اینکه او را روز قیامت در حالی میآورند که دستش به گردنش بسته است؛ پس اگر چنانچه آدم درستکاری بود و تقصیری متوجّه او نبود، او را رها میکنند و اگر چنانچه بدکار و گناهکار بود، غل و زنجیرش افزایش پیدا میکند.»
۲) دستبسته
۳)کسی که ارادهی قطعی به انجام کاری کند.
۴) سورهى اعراف، بخشى از آیهى ۱۴۵؛ «… آن را به جد و جهد بگیر …»
ضرورت بهره مندی از فرصتهای ماه مبارک رمضان از دیدگاه مقام معظم رهبری مدظله الشریف
این فرصت [ماه رمضان] را باید برادران عزیز، خواهران عزیز، مسئولین محترم، بخصوص ماها، خیلی مغتنم بشماریم؛ فرصت انابه است، فرصت رجوع به خدای متعال است، فرصت نورانی کردن دل و طراوت دادن به دلها است و فرصت تضرّع است؛ پیش خدای متعال تضرّع کنیم. هرکدام از شماها در هر بخشی که مشغول کار هستید، مطمئنّاً مشکلاتی دارید، کمبودهایی دارید، نیاز دارید به عناصری، به عواملی؛ اینها را از خدا باید بخواهیم. در کنار تلاشِ شما مطمئنّاً دعای شما و تضرّع شما یک امر لازمی است؛ این تضرّع را بایستی ما فراموش نکنیم.
در چند دعا از جمله دعای شریف ابیحمزهی ثمالی [آمده]: وَ لا یُنجی مِنکَ اِلَّا التَّضَرُّعُ اِلَیک،(۱) راه نجات ما تضرّع به نزد پروردگار متعال است. خب تضرّع پیش خدای متعال که مایهی نجات ما است -میگوییم «لا یُنجی مِنکَ اِلَّا التَّضَرُّعُ اِلَیک»- این تضرّع، چطور وسیلهی نجات است؟ انسانهای ضعیف هم گاهی ممکن است تضرّع کنند نزد انسانهای دیگر؛ فرق این [دو] چیست؟ فرق و تفاوت میان تضرّع عندالله و تضرّع عند «بندگان خدا» در چیست؟ مهم این است که به این نکته توجّه کنیم. تضرّع در مقابل بندگان خدا برای این است که شما دل آنکس را که پیش او تضرّع میکنید، نرم کنید؛ [امّا] تضرّع عندالله برای این است که دل خودمان را نرم کنیم؛ دل خودمان را نجات بدهیم از قساوت؛ این مایهی نجات است. اگر دل از حالت قساوت خارج شد و نرم شد، نورانیّت پیدا خواهد کرد. این نورانیّت دل است که راهها را به روی انسان باز میکند، به انسان امید میبخشد، به انسان تلاش میبخشد، انسان را در راههای صحیح و درست هدایت میکند. تقوا وقتی بود، خدای متعال هدایتش را به انسان عنایت میکند. این تقوا ناشی از همان نرمش دل و لطافت دل و نورانیّت دل است؛ اصل قضیّه این است.
در سورهی مبارکهی زمر [آمده]: فَوَیلٌ لِلقسِیَةِ قُلوبُهُم مِن ذِکرِ اللهِ اُولئِکَ فی ضَللٍ مُبین؛(۲) دلِ سخت، دلِ دچار قساوت، اینجوری است. گمراهی آشکار برای اینها در این آیه ذکر شده. در سورهی مبارکهی مائده دربارهی بنیاسرائیل میفرماید: فَبِما نَقضِهِم میثاقَهُم لَعَنّـهُم وَ جَعَلنا قُلُوبَهُم قاسِیَة؛(۳) مظهر لعنت الهی، قساوت قلب آنها است که بر اثر عمل خود آنها است: فَبِما نَقضِهِم میثاقَهُم؛ معاهدهی خودشان با خدای متعال را فراموش کردند، نقض کردند. اینها چیزهایی است که در جامعهی مؤمن ما باید مورد توجّه باشد؛ بخصوص برای ما مسئولین که هرکدام در یک بخشی، باری بر دوش داریم. در سورهی مبارکهی بقره، باز دربارهی بنیاسرائیل [میفرماید]: ثُمَّ قَسَت قُلوبُکُم مِن بَعدِ ذٰلِکَ فَهِیَ کَالحِجارَةِ اَو اَشَدَّ قَسوَةً وَ اِنَّ مِنَ الحِجارَةِ لَما یَتَفَجَّرُ مِنهُ الاَنهار؛(۴) از سنگ سختتر شد دلهایتان؛ این را پیغمبر اکرم از قول پروردگار در مقام مجادله و محاجّهی با یهودیهای مدینه بیان میفرماید و گذشتهی آنها را به یادشان میآورد. همهی اینها برای ما وسیلهی درس و آگاهی و عبرت و موعظه است، باید سعی کنیم. در یک روایتی در کافی شریف است: وَ القاسِی القَلبِ مِنّی بَعید؛(۵) بُعد از خدای متعال، بدترین آفت برای انسان است؛ که انسان از خدای متعال دور بشود و قساوت قلب این خصوصیّت را دارد که انسان را دور میکند. یا در یک روایت دیگر: ما ضُرِبَ عَبدٌ بِعُقوبَةٍ اَعظَمَ مِن قَسوَةِ القَلب.(۶) (۱۳۹۶/۰۳/۲۲، بیانات در دیدار مسئولان نظام)
ما در روزهای پایانی ماه رمضان هستیم. از این ریاضت یکماهه و لطافت و رقّتی که برای شما بهطور طبیعی بر اثر روزه، بر اثر دعا و عبادت حاصل شده، حدّاکثر استفاده را بکنید. تحکیم رابطهی با پروردگار، کمککننده است، گرهگشا است. خیلی مشکلات در بخشهای گوناگون وجود دارد که باید برطرف بشود با همّت من و شما، با تلاش من و شما؛ ارتباط ما با خدا به ما قدرت میدهد، به ما امید میدهد، به ما دلخوشی میدهد. علاوه بر اینکه همهی این بحثهای دنیایی، مقدّمه است؛ مقدّمه است برای تعالی روحی، برای عروج؛ قدر بدانید ماه رمضان را. این دعای «اَللّهُمَّ اِن لَم تَکُن رَضیتَ عَنّی فی ما مَضیٰ مِن شَهرِ رَمَضان فَمِنَ الانَ فَاَرضَ عَنّی»(7) دعای مهمّی است؛ اگر تاکنون نتوانستهایم رضایت الهی را، خشنودی الهی را به دست بیاوریم، از خدا بخواهیم که از همین لحظه مشمول رضایت الهی بشویم یا مشمول مغفرت الهی بشویم.(۱۳۹۶/۰۳/۳۱؛ بیانات در دیدار جمعی از استادان، نخبگان و پژوهشگران دانشگاهها)
پی نوشت ها:
1) مصباح المتهجد ، شیخ طوسی، ص ۵۸۳ اقبال الاعمال ، سید بن طاووس : ص ۶۷ ؛ بحارالانوار،علامه مجلسی : ج ۹۵ ص ۸۳ ؛ مفاتیح الجنان، شیخ عباس قمی، ص ۱۸۶ (دعای ابوحمزه ثمالی)؛ … وَ لا یُنجی مِنکَ اِلَّا التَّضَرُّعُ اِلَیک …ترجمه:… نیست راه نجات از تو مگر بوسیله تضرع و زاری به سوی تو …
۲) سوره مبارکه الزمر آیه ۲۲. أَفَمَن شَرَحَ اللَّهُ صَدرَهُ لِلإِسلامِ فَهُوَ عَلىٰ نورٍ مِن رَبِّهِ ۚ فَوَيلٌ لِلقاسِيَةِ قُلوبُهُم مِن ذِكرِ اللَّهِ ۚ أُولئِكَ في ضَلالٍ مُبينٍ، ترجمه: آیا کسی که خدا سینهاش را برای اسلام گشاده است و بر فراز مرکبی از نور الهی قرار گرفته (همچون کوردلان گمراه است؟!) وای بر آنان که قلبهایی سخت در برابر ذکر خدا دارند! آنها در گمراهی آشکاری هستند!
۳) سوره مبارکه المائدة آیه ۱۳. فَبِما نَقضِهِم ميثاقَهُم لَعَنّاهُم وَجَعَلنا قُلوبَهُم قاسِيَةً ۖ يُحَرِّفونَ الكَلِمَ عَن مَواضِعِهِ ۙ وَنَسوا حَظًّا مِمّا ذُكِّروا بِهِ ۚ وَلا تَزالُ تَطَّلِعُ عَلىٰ خائِنَةٍ مِنهُم إِلّا قَليلًا مِنهُم ۖ فَاعفُ عَنهُم وَاصفَح ۚ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ المُحسِنينَ، ترجمه: ولی بخاطر پیمانشکنی، آنها را از رحمت خویش دور ساختیم؛ و دلهای آنان را سخت و سنگین نمودیم؛ سخنان (خدا) را از موردش تحریف میکنند؛ و بخشی از آنچه را به آنها گوشزد شده بود، فراموش کردند؛ و هر زمان، از خیانتی (تازه) از آنها آگاه میشوی، مگر عده کمی از آنان؛ ولی از آنها درگذر و صرفنظر کن، که خداوند نیکوکاران را دوست میدارد!
۴) سوره مبارکه البقرة آیه ۷۴. ثُمَّ قَسَت قُلوبُكُم مِن بَعدِ ذٰلِكَ فَهِيَ كَالحِجارَةِ أَو أَشَدُّ قَسوَةً ۚ وَإِنَّ مِنَ الحِجارَةِ لَما يَتَفَجَّرُ مِنهُ الأَنهارُ ۚ وَإِنَّ مِنها لَما يَشَّقَّقُ فَيَخرُجُ مِنهُ الماءُ ۚ وَإِنَّ مِنها لَما يَهبِطُ مِن خَشيَةِ اللَّهِ ۗ وَمَا اللَّهُ بِغافِلٍ عَمّا تَعمَلونَ، ترجمه: سپس دلهای شما بعد از این واقعه سخت شد؛ همچون سنگ، یا سختتر! چرا که پارهای از سنگها میشکافد، و از آن نهرها جاری میشود؛ و پارهای از آنها شکاف برمیدارد، و آب از آن تراوش میکند؛ و پارهای از خوف خدا (از فراز کوه) به زیر میافتد؛ (اما دلهای شما، نه از خوف خدا میتپد، و نه سرچشمه علم و دانش و عواطف انسانی است!) و خداوند از اعمال شما غافل نیست.
۵) الكافي، شیخ کلینی ج۲ ص ۳۲۹؛ مرآة العقول في شرح أخبار آل الرسول،مجلسى، محمد باقر بن محمد تقى، ج۱۰ ص ۲۹۳؛ بحار الأنوار،علامه مجلسی ج۷۰ ص ۳۹۸؛ فِيمَا نَاجَى اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ بِهِ مُوسَى ع يَا مُوسَى لَا تُطَوِّلْ فِي الدُّنْيَا أَمَلَكَ فَيَقْسُوَ قَلْبُكَ وَ الْقَاسِي الْقَلْبِ مِنِّي بَعِيدٌ. ترجمه: در آنچه خداى عز و جل با موسى عليه السّلام مناجات كرد اين بود كه: اى موسى در دنيا آرزوى خود را دراز مكن كه دلت سخت، و سخت دل از من دور است.
۶)تحف العقول، ابن شعبه حرانى، حسن بن على ص ۲۹۶؛ بحار الأنوار، علامه مجلسی ج۷۵ ص ۱۷۶؛ إِنَّ لِلَّهِ عُقُوبَاتٍ فِي الْقُلُوبِ وَ الْأَبْدَانِ ضَنْكٌ فِي الْمَعِيشَةِ وَ وَهْنٌ فِي الْعِبَادَةِ وَ مَا ضُرِبَ عَبْدٌ بِعُقُوبَةٍ أَعْظَمَ مِنْ قَسْوَةِ الْقَلْبِ. ترجمه: خداوند را مجازاتهائى روحى و جسمى است، همچون تنگى در اسباب زندگى، و سستى در عبادت، و هيچ بندهاى به چيزى بدتر از سنگدلى (قساوت قلب) عقوبت نشده است.
7) الإقبال بالأعمال الحسنة، ج۱، ص۳۶۴. إِنْ كُنْتَ رَضِيتَ عَنِّي فِي هذا الشَّهْرِ فَازْدَدْ عَنِّي رِضا، وَ إِنْ لَمْ تَكُنْ رَضِيتَ عَنِّي فَمِنَ الآنِ فَارْضَ عَنِّي يا أَرْحَمَ الرَّاحِمِين. ترجمه: دعای امام صادق علیهالسلام در دهه آخر ماه رمضان: … اگر در این ماه از من خشنود بودهاى، بر خشنودیات از من بیفزا، و اگر خشنود نبودهاى از هم اکنون از من خشنود شو، اى مهربانترین مهربانان.
آمر به معروف در مقام «ولی» امر به معروف می کند
امر به معروف غیر از موعظه، ارشاد، تعلیم و پند است، این موارد باب خود را دارند اما امر به معروف آنجایی است که شخص بدون هیچ عذری، عالماً و عامداً در حال انجام گناه است، به چنین شخصی می توان فرمان داد که از انجام کارش دست بردارد.
حضرت آيت الله جوادی آملی در جلسه درس اخلاق پنجشنبه های خود که در نمازخانه بنياد بين المللی علوم وحيانی اسراء برگزار گرديد، ضمن تبریک عید سعید نیمه شعبان، به ادامه شرح جمله قصار 31 نهج البلاغه حضرت امير عليه السلام، با اشاره به سالروز میلاد با سعادت حضرت حجت(عج) ضمن تبریک این عید خجسته بیان داشتند: وقتی پیامبر(ص) به رسالت خود مبعوث شد، در جامعه جاهلیت دو غده بدخیم وجود داشت؛ در حوزه اندیشه، آنها گرفتار وهن و خیال بودند و در حوزه انگیزه با هوس و غرور و گرایشات قبیله ای رفتار می کردند اما پیامبر(ص) «عدل» را جایگزین آن گرایشات قبیله ای، جناحی و هوس کرد و «عقل» را به جای ظن و وهن نشاند.
معظم له ادامه دادند: همین کار را حضرت حجت در هنگام ظهور انجام خواهند داد؛ یعنی جامعه را عالم و عاقل می کنند، به برکت حضرت، عقل مردم کامل می شود، اداره چنین جامعه ای کار دشواری نیست. این است که انسان شبانه روز منتظر ظهور است و برای فرج دعا می کند.
ایشان در ادامه شرح جمله قصار 31 نهج البلاغه حضرت امير عليه السلام پرداختند و اظهار داشتند: این جمله قصار در حقیقت یکی از خطبه های نورانی حضرت است که سید رضی آن را به عنوان کلمه قصار ذکر کرده است؛ وقتی از حضرت در خصوص ایمان سوال کردند، حضرت ایمان را داری چهار رکن معرفی کرد؛ «الاِْيمَانُ عَلَى أَرْبَعِ دَعَائِمَ: عَلَى الصَّبْرِ، وَالْيَقِينِ، وَالْعَدْلِ، وَالْجِهَادِ»، طبق این بیان یکی از ارکان ایمان، عدل است که طبق بیان حضرت خود چهار جزء و شعبه دارد؛ «وَالْعَدْلُ مِنْهَا عَلَى أَرْبَعِ شُعَب: عَلَى غَائِصِ الْفَهْمِ، وَغَوْرِ الْعِلْمِ، وَزُهْرَةِ الْحُكْمِ، وَرَسَاخَةِ الْحِلْمِ».
معظم له ادامه دادند: این کلمات یک سری معنای لغوی دارند اما حضرت به معنای خاص این لغات می پردازد مانند اینکه در خصوص معنای عدل می گویند کسی عادل است که کارهای واجب را انجام دهد و از انجام کارهای حرام بپرهیزد اما حضرت در خصوص معنای واژه عدل می فرماید یکی از شعب چهارگانه عدل، فهم غَائِصِ است. حضرت فرمود علم مانند دریایی است که اگر کسی توانست در این دریا غواصی کند صاحب فهم خواهد شد. هر علمی را فهم نمی گویند؛ آن علم دقیق و عمیق را فهم می گویند که باعث می شود انسان مطالب را موشکافانه بفهمد!
این مفسر قرآن خاطرنشان کردند: حضرت در خصوص «جهاد» می فرماید «وَالْجِهَادُ مِنْهَا عَلَى أَرْبَعِ شُعَب: عَلَى الاَْمْرِ بِالْمَعْرُوفِ، وَالنَّهْيِ عَنِ الْمُنْكَرِ، وَالصِّدْقِ فِي الْمَوَاطِنِ، وَشَنَآنِ الْفَاسِقِينَ: فَمَنْ أَمَرَ بِالْمَعْرُوفِ شَدَّ ظُهُورَ الْمُؤْمِنِينَ، وَمَنْ نَهَى عَنِ الْمُنْكَرِ أَرْغَمَ أُنُوفَ الْكَافِرِينَ؛ وَمَنْ صَدَقَ فِي الْمَوَاطِنِ قَضَى مَا عَلَيْهِ، وَمَنْ شَنِئَ الْفَاسِقِينَ وَغَضِبَ لِلَّهِ، غَضِبَ اللَّهُ لَهُ وَأَرْضَاهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ»؛ جهاد (نيز) چهار شاخه دارد، که اولین آنها امر به معروف، نهى از منكر است.
حضرت آيت الله جوادی آملی ابراز داشتند: امر به معروف غیر از موعظه، ارشاد، تعلیم و پند است، این موارد باب خود را دارند اما امر به معروف آنجایی است که شخص بدون هیچ عذری، عالماً و عامداً در حال انجام گناه است، به چنین شخصی می توان فرمان داد که از انجام کارش دست بردارد. در این هنگام شخص آمر، ولایت دارد، در حقیقت اگر شخص خاطی به امر او گوش ندهد دو گناه مرتکب شده؛ اول آنکه کار خلاف کرده و دوم اینکه به حرف ولی خود گوش نداده است، آمر به معروف در مقام «ولی» امر به معروف می کند.
ایشان ادامه دادند: در نظام اسلامی اینگونه است که « وَالمُؤمِنونَ وَالمُؤمِناتُ بَعضُهُم أَولِياءُ بَعضٍ ۚ يَأمُرونَ بِالمَعروفِ وَيَنهَونَ عَنِ المُنكَرِ» که البته امر به معروف و نهی از منکر دارای درجاتی است که درجات ابتدایی و مهم آن همان انزجار قلبی و بروز ظاهری این انزجار است که اگر هر کس در مقابل شخص گناهکار این انزجار را از خود نشان دهد در بیشتر موارد شخص از کار خود پشیمان خواهد شد و دیگر به مراحل بعدی نیازی نخواهد بود.
معظم له با اشاره به ادامه کلام حضرت امیر علیه السلام تصریح داشتند: حضرت دومین شاخصه جهاد را صادقانه قیام کردن ذکر می کنند و اینکه شخص نسبت به تبهکاران کینه داشته باشد. در قرآن کریم می خوانیم موسی(ع) به خداوند می فرماید به پاس نعمت هایی که به من دادی هرگز از انسان تبهکار و خلافکار حمایت نمی کنم.
به گزارش خبرگزاری«حوزه»
درس اخلاق آنلاین حضرت آیت الله مکارم شیرازی دامت برکاته -20:30
به اطلاع طلاب محترم مي رساند شانزدهمين جلسه درس اخلاق مرجع عاليقدر حضرت آيت الله مكارم شيرازي دامت بركاته و دوره مهارت هاي زندگي توسط کارشناسان محترم، امشب ساعت 20:30به صورت آنـــــلاين برگزار خواهد شد
ممكن نیست كسی خلاف كند و آبرویش نرود
حضرت آیت الله جوادی آملی در نخستین جلسه درس اخلاق پنجشنبه های خود در سال جدید که در نمازخانه بنیاد بین المللی علوم وحیانی اسراء برگزار گردید، با اشاره به ماه پرفضیلت رجب و آمادگی انسان برای ورود به شهرالله بیان داشتند: ماه پربركت رجب را به همه شما تهنیت عرض میكنیم از ذات اقدس الهی مسئلت میكنیم همه ایام مخصوصاً این سه ماه پربركت رجب و شعبان و شهرالله را برای همه خیر و رحمت و بركت قرار بدهد و آن توفیق را عطا كند كه انسان به عنوان ضیف و مهمان این خاندان وارد صحنه قیامت شود.
ایشان در ادامه به شرح جمله قصار 31 نهج البلاغه حضرت امیرعلیه السلام پرداختند و اظهار داشتند: خدای سبحان در قرآن ما را به ایمان دعوت كرده است. از حضرت امیر سؤال كردند كه ایمان چیست؟ حضرت در اینجا می فرماید «الاِْیمَانُ عَلَى أَرْبَعِ دَعَائِمَ: عَلَى الصَّبْرِ، وَالْیقِینِ، وَالْعَدْلِ، وَالْجِهَادِ»؛ ایمان چهار عنصر محوری دارد كه آن عناصر چهارگانه عبارت است از صبر و بردباری از یك طرف، یقین از طرف دیگر، عدل از طرف سوم و جهاد از طرف چهارم.
ایشان ادامه دادند: در لغت ایمان به معنای اعتقاد و عقیده قلبی نیست «آمن» یعنی «دخل فی المأمن» كسی كه وارد دژ و حصن و قلعه شد میگویند «آمَنَ» چون عقیده باعث حفظ انسان در دنیا و آخرت است.
معظمله اذعان داشتند: وجود مبارك حضرت امیر انسان را تشریح میكند تا آدم بدانند كه در کجا مشكل دارد تا ان را رفع کند، اینكه خدا قرآن را به عنوان شفا معرفی كرده است و اینكه وجود مبارك حضرت امیر، رسول گرامی را طبیب معرفی كرده است برای این است كه اینها این صحنه را خوب تشریح میكنند، بیماریها را مشخص میكنند، درمان این بیماری ها را هم بازگو میكنند.
حضرت آیت الله جوادی آملی ابراز داشتند: قرآن میگوید این استادی كه در حوزه یا دانشگاه است وقتی در فضای جامعه یا در فضای حوزه و دانشگاه راه میرود باید طوری باشد كه مثل نوری باشد كه همه از او بهره ببرند، كدام طلبه یا دانشجوست كه وقتی استادِ باعمل را ببیند به او اقتدا نكند. اینكه میگویند جهاد نفس، جهاد اكبر است این تشبیه نیست، تمثیل نیست، یك واقعیتی است، یك زنگ درونی است، یک جنگی است بین اندیشه و انگیزه انسان که هوس، شهوت و غضب یك چیز میخواهد اما عقل عملی چیز دیگری میخواهد. این جنگ هست. در این مبارزه اگر هوس پیروز شد این عقل را به اسارت میگیرد در نتیجه از عقلِ اسیر كاری ساخته نیست لذا فرد میشود عالِم بیعمل.
ایشان با اشاره به آیات قرآن كریم بیان داشتند: كار حرام اینطوری نیست كه با گذشت زمان اثرش از بین برود، ممكن نیست كسی خلاف بكند و آبرویش نرود! بعضیها ترس از جهنم دارند، بعضیها شوق به بهشت دارند، بعضیها برتر از اینها فكر میكنند از مولایشان خجالت میكشند كه گناه كنند، بعضیها هیچ كدام از این سه امر نیستند فقط از آبرویشان میترسند فرمود، لااقل در دنیا نه بیراهه برو نه آبروی كسی را ببر! اول امر كه ذات اقدس الهی ما را از جهنم نترساند؛ دراین چند آیه سوره علق كه اول نازل شد اصلاً سخن از جهنم نیست بلکه سخن از حیاست كه آیا انسان نمیداند كه خدا او را میبیند؟! بعدها كه تربیت اثر نكرد نبوت نزول آیات جهنم فرارسید.
منبع: خبرگزاری رسمی حوزه- 97/1/16
توصیه های پنج گانه آیت الله العظمی مظاهری به طلاب
آیت الله العظمی حسین مظاهری، در پیامی به مناسبت افتتاح مدرسه علمیه تیران و کرون، توصیه های پنج گانه ای به طلاب داشتند.
متن پیام این مرجع تقلید را در ادامه بخوانید:
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحيم
قالالله سُبحانَه و تَعالی:«فَلَوْ لا نَفَرَ مِنْ كُلِّ فِرْقَةٍ مِنْهُمْ طائِفَةٌ لِيَتَفَقَّهُوا فِي الدِّينِ وَ لِيُنْذِرُوا قَوْمَهُمْ إِذا رَجَعُوا إِلَيْهِمْ لَعَلَّهُمْ يَحْذَرُونَ».
اینک که به الطاف کریمانۀ خداوند متعال و در سایۀ عنایات حضرت ولیاللهالأعظم امام عصر و زمان«ارواحنالهفداء»، بنای مدرسۀ علمیۀ مکتب اهلالبیت«علیهمالسّلام» در شهر تیران رسماً افتتاح میگردد، ضمن سپاس به درگاه حضرت حقتعالی و تقدیر و تشکّر از همۀ عزیزانی که در این کار نیک و عمل صالح، دخالت و مشارکت نمودهاند، خصوصاً مدیر معزّز و تلاشگر حوزۀ علمیّۀ اصفهان آیةالله آقای حاج سید یوسف طباطبایی«دامتبرکاته» و همکاران محترمشان و نیز ائمّۀ محترم جمعۀ سابق و کنونی شهر تیران و مسئولان آن مدرسه«دامتتأییداتهم» و همچنین خیّران گرامی و مسئولان محترم اجرایی این شهرستان، از خداوند سبحان مسألت میکنم که این مدرسۀ علمیّۀ مبارکه را پایگاهی رفیع از علم و عمل و قرارگاهی برای عالمان عامل و صالح و سربازان حقیقی حضرت بقیةالله المهدی الموعود«عجلاللهتعالی فرجهالشّریف» مقرّر فرماید و برکات روزافزون این مدرسه را تا ظهور مبارک آن حضرت پایدار بدارد.
با تأسیس و افتتاح این مدرسه که متقارن با ایّام با سعادت و پر میمنت ولادت امّالائمّۀالنّجباء حضرت فاطمۀ زهرا«سلاماللهعلیها» میباشد، و نیز تأسیس مدرسۀ علمیّۀ خواهران که در سال گذشته، بنای آن، افتتاح و بهرهبرداری شد، اینک این حقیر یکی از آرزوهای دیرینۀ خود برای این شهر و سامان را تحقّق یافته میبینم و از صمیم جان، جبهۀ خضوع و شکر و سپاس به درگاه خداوند قادر متعال میسایم و از او متضرّعانه مسألت میکنم این دو حوزۀ برادران و خواهران را مایۀ ارتقاءِ دانش و تقوا و عقلانیّت در این شهر و دیار قرار دهد و به فضل و کرم خود، استمرار همیشگی برکات علمی و عملی و معنوی را در این دو پایگاه حوزوی، تأمین و تضمین فرماید.
اکنون بنای ظاهری این دو مدرسه تمام و به اتمام رسیده است، ولی کمال و اکمال این دو بنا در گرو آن است که دانشآموختگانی شایسته و صالح و طلّابی فاضل و متّقی و انسانهایی مفید به حال جامعه و خدمتگزار به دین و آیین و اهل ایمان، در این مدارس تربیت گردند و برکات وجود آنان در جامعه و در میان مردم و مؤمنان، جاری و منتشر شود. و این اتّفاق مبارک به شرطی محقّق خواهد گشت که:
1- طلّاب عزیز، تمام توان وتلاش خود را در سه ساحت «علم و عمل و عقلانیّت» بهکار گیرند و در این مجاهدت و اهتمام خود، هیچ چیزی و هیچ کسی را جُز خداوند تعالی در نظر نداشته باشند و با خلوص و اخلاص، این راه دشوار، ولی مبارک و سازنده را در پیش گیرند.
2- فرصت جوانی را مغتنم بشمارند و با پرهیز از کسالت و بطالت، از همۀ فرصتهای کوچک و بزرگ به نفع ارتقاءِ آن سه مؤلّفۀ مهم، استفاده و بهرهبرداری نمایند.
3- برای اعتلاءِ اخلاق و ادب و متانت و آراسته شدن به منطق و فضائل الهی و تهذیب نفس و تزکیۀ روح –که جوهرۀ اصلی همۀ معارف دینی و تعلیمات قرآن و عترت است- همواره در کوشش و تلاش علمی و عملی باشند و بدانند که عموم مردم، به اخلاق و رفتار علماء و حوزویان نظر میکنند و از آن تأثیر میپذیرند؛ و از اینرو وظیفۀ ما، مراقبۀ دائمی در این جهات است.
4- انس با قرآن و عترت و تدبّر در پیامهای عالی مرتبۀ حیاتبخش و انسانسازِ این دو ثقل ثقیل را هیچگاه فراموش ننمایند.
5- با فضاهای علمی جدید و مسائل دنیای روز به نحو صحیح آشنا باشند و قدرت پاسخگویی به شبهات نظری و مشکلات عملی جهان معاصر را در خود ایجاد نمایند.
و اگر به این پنج نکته، التزام و تعهّد کامل داشته باشند، انشاءالله با فضل و توفیق خداوند سبحان، به عناصری مفید برای جامعۀ اسلامی تبدیل خواهند شد و به رسالت خطیر خود عمل خواهند کرد.
در خاتمه، یاد و نام عالمان بزرگ و بزرگواری که از این خطّه، برخاستهاند و مایۀ افتخار این شهر و سامان بودهاند را گرامی میداریم و به ارواح مطهرشان درود میفرستیم و از پیشگاه حضرت حقِّ متعال، ادامۀ راه نورانی آنان که راه انبیاء و اولیاء«علیهمالسّلام» و صراط مستقیم الهی بوده است را مسألت میکنیم.
توفیق همۀ شما عزیزان را از خداوند متعال خواستارم و همواره شما را دعا میکنم. والسّلام علیکم و رحمةالله و برکاته.
حسینالمظاهری
۲۲ / جمادیالثّانی / 1439