بسته فرهنگی تربیتی- ویژه روز اول ماه مبارک رمضان
سلام علیکم ضمن تبریک حلول ماه مبارک رمضان و آرزوی بهره مندی از برکات و فیوضات این ماه عزیز، بسته فرهنگی تربیتی- ویژه روز اول ماه مبارک رمضان به پیوست تقدیم می گردد
محتویات این بسته:
- ترتیل جزء 1 قرآن کریم
- شرح نکات کلیدی تفسیری جزء 1
- تصویر دعای روز
- شرح دعای روز حضرت ایت الله مجتهدی تهرانی ره
- احادیث باموضوع فضیلت ماه مبارک رمضان-حدیث روز
- مواعظ رمضانیه؛ مقام معظم رهبری مدظله العالی
- درس اخلاق-حضرت ایت الله مظاهری دامت برکاته
- کتاب بهار بندگی(ویژه مبلغان ماه مبارک رمضان)
- آیات الولایه- آیه اول-تفسیر آیه 67 سوره مائده
- زمزم احکام، ویژه ماه مبارک رمضان-حجه الاسلام وحید پور
و…
لیلة القدر امام
از جمله برنامه های ویژه حضرت امام(ره) در ماه مبارک رمضان، عبادت و تهجد بود. امام عبادت را ابزار رسیدن به عشق الهی می دانستند. و به صراحت بیان می کردند که در وادی عشق، نباید به عبادت به چشم وسیله ای برای رسیدن به بهشت نگاه کرد.[۱] اکثر آشنایان امام نقل می کنند که ایشان از سن جوانی، نماز شب و تهجد، جزء برنامه هایشان بود. بعضی از نزدیکان ایشان می گفتند که وقتی در ظلمت و تاریکی نیمه شب، آهسته وارد اتاق امام می شدم، معاشقه امام را با ایزد احساس می کردم و می دیدم که با خضوع و خشوعی خاص، نماز می خواندند و قیام و رکوع و سجود را بجا می آوردند که حقا وصف ناپذیر بود. با خودم فکر می کردم که شب امام، حقیقتا، لیلة القدر است.[۲] یکی از اعضای دفتر ایشان، دراین باره می گوید: پنجاه سال است که نماز شب امام، ترک نشده است. امام در بیماری و در صحت و در زندان و در خلاصی و در تبعید، حتی بر روی تخت بیمارستان قلب هم نماز شب خواندند.۳]
نوافل و افطار
امام توجه خاصی به نوافل داشتند و هرگز، نوافل را ترک نمی کردند. نقل شده است که امام، در نجف اشرف، با آن گرمای شدید، ماه مبارک رمضان را روزه می گرفت و با این که در سنین پیری بودند و ضعف بسیار داشتند، تا نماز مغرب و عشاء را به همراه نوافل به جای نمی آوردند، افطار نمی کردند! و شب ها تا صبح، نماز و دعا می خواندند و بعد از نماز صبح، مقداری استراحت می کردند و صبح زود، برای کارهایشان آماده می شدند.[۴] خانم زهرا مصطفوی می گوید: راز و نیاز امام و گریه ها و ناله های نیمه شب ایشان، چنان شدید بود که انسان را بی اختیار، به گریه می انداخت.[۵]
عبادت در جوانی
اکثر آشنایان امام نقل می کنند که ایشان از سن جوانی، نماز شب و تهجد، جزء برنامه هایشان بود. بعضی از نزدیکان ایشان می گفتند که وقتی در ظلمت و تاریکی نیمه شب، آهسته وارد اتاق امام می شدم، معاشقه امام را با ایزد احساس می کردم و می دیدم که با خضوع و خشوعی خاص، نماز می خواندند و قیام و رکوع و سجود را بجا می آوردند که حقا وصف ناپذیر بود. یکی از اساتید قم نقل می کرد: شبی میهمان حاج آقا مصطفی بودم. ایشان، خانه جداگانه ای نداشتند و در منزل امام زندگی می کردند. نصف شب از خواب بیدار شدم و صدای آه و ناله ای شنیدم، نگران شدم که مگر اتفاقی افتاده است، حاج آقا مصطفی را بیدار کردم و گفتم: «ببین چه خبر است!». ایشان نشست و گوش داد و گفت: «صدای امام است که مشغول تهجد و عبادت است.»[۶]
باران اشک
در ماه مبارک رمضان، این شب زنده داری و تهجد، وضعیت دیگری داشت. یکی از محافظان بیت می گوید در یکی از شب های ماه مبارک رمضان، نیمه شب، برای انجام کاری مجبور شدم از جلوی اتاق امام گذر کنم. حین عبور، متوجه شدم که امام، زار زار گریه می کردند! هق هق گریه امام که در فضا پیچیده بود، واقعا مرا تحت تاثیر قرار داد که چگونه امام، در آن موقع از شب، با خدای خویش راز و نیاز می کند.[۷]
آخرین رمضان و نماز نیمه شب
آخرین ماه مبارک رمضان دوران حیات امام، به گفته ساکنان بیت، از ماه مبارک رمضان های دیگر متفاوت بود!
به این صورت که امام همیشه، برای خشک کردن اشک چشمشان دستمالی را همراه داشتند، ولی در آن ماه مبارک رمضان، حوله ای را نیز همراه برمی داشتند تا به هنگام نمازهای نیمه شبشان، از آن استفاده کنند![۸]
توجه ویژه حضرت امام به قرآن کریم
روزی هفت بار قرآن خواندن
امام خمینی(ره) توجه خاصی به قرآن داشتند، به طوری که روزی، هفت بار قرآن می خواندند! امام در هر فرصتی که به دست می آوردند، ولو اندک، قرآن می خواندند. بارها دیده شد که امام، حتی در دقایقی قبل از آماده شدن سفره - که معمولا به بطالت می گذرد - قرآن تلاوت می کنند![۹] امام بعد از نماز شب تا وقت نماز صبح، قرآن می خواند.[۱۰]
چشم برای قرائت قرآن
یکی اطرافیان امام می گوید: امام در نجف، چشمشان درد گرفت و به دکتر مراجعه کردند. دکتر بعد از معاینه چشم امام گفت: «شما باید چند روزی قرآن نخوانید و به چشم تان استراحت بدهید». امام خندیدند و فرمودند: «دکتر، من، چشم را برای قرآن خواندن می خواهم! چه فایده ای دارد که چشم داشته باشم و قرآن نخوانم؟ شما یک کاری کنید که من بتوانم قرآن بخوانم.»[۱۱]
ده جزء تلاوت قرآن
در ماه رمضان یکی از همراهان امام در نجف، اظهار می کرد که امام خمینی در ماه مبارک رمضان، هر روز ده جزء قرآن می خواندند، یعنی در هر سه روز، یک بار قرآن را ختم می کردند.۱۲] علاوه بر آن، هر سال چند روز قبل از ماه مبارک رمضان، دستور می دادند که چند ختم قرآن برای افرادی که مد نظر مبارکشان بود، قرائت شود.[۱۳]
گزیده ایی از توصیه ها و سفارش های امام به مناسبت ماه مبارک رمضان
شما در این چند روزی که به ماه رمضان مانده، به فکر باشید، خود را اصلاح کرده، توجه به حق تعالی پیدا نمایید. از کردار و رفتار ناشایسته خود، استغفار کنید! اگر خدای نخواسته، گناهی مرتکب شده اید، قبل از ورود به ماه مبارک رمضان، توبه کنید! زبان را به مناجات حق تعالی عادت دهید! مبادا در ماه مبارک رمضان، از شما غیبتی، تهمتی و خلاصه گناهی سر بزند و در محضر ربوبی، با نعم الهی و در مهمان سرای باری تعالی، آلوده به معاصی باشید! شما اقلا، به آداب اولیه روزه عمل نمایید و همان طوری که شکم خود را از خوردن و آشامیدن نگه می دارید، چشم و گوش و زبان را هم از معاصی باز دارید! از هم اکنون بنا بگذارید که زبان را از غیبت، تهمت، بدگویی و دروغ نگهداشته، کینه، حسد و دیگر صفات زشت شیطانی را از دل بیرون کنید! اگر با پایان یافتن ماه مبارک رمضان، در اعمال و کردار شما هیچ گونه تغییری پدید نیامد، و راه و روش شما با قبل از ماه صیام فرقی نکرد، معلوم می شود روزه ای که از شما خواسته اند، محقق نشده است. اگر دیدید کسی می خواهد غیبت کند، جلوگیری کنید و به او بگویید! «ما، متعهد شده ایم که در این سی روز ماه مبارک رمضان، از امور محرمه خود داری ورزیم.» و اگر نمی توانید او را از غیبت باز دارید، از آن مجلس خارج شوید! ننشینید و گوش کنید! باز تکرار می کنم تصمیم بگیرید در این سی روز ماه مبارک رمضان، مراقب زبان، چشم، گوش و همه اعضاء و جوارح خود باشید. توجه بکنید که به آداب ماه مبارک رمضان عمل کنید؛ فقط دعا خواندن نباشد، دعا به معنای واقعی اش باشد.
منبع: راسخون
—————————–
پی نوشت:
[۱] روزنامه جمهوری اسلامی، ۲۰ / ۱۱ / ۶۴.
[۲] امام در سنگر نماز، ص ۸۳ / هزار و یک نکته، حسین دیلمی، نکته ۱۲۹.
[۳] هزار و یک نکته، حسین دیلمی، حبیب و محبوب، ص ۵۳ / سیمای فرزانگان، ص ۱۸۰.
[۴] سیمای فرزانگان، ص ۱۵۹/ برداشت هایی از سیره امام خمینی(ره)، ج ۳، ص ۹۹.
[۵] برداشت هایی از سیره امام خمینی (ره)، ج ۳، ص ۱۳۲.
[۶] همان، ص ۲۸۶.
[۷] هزار و یک نکته، حسین دیلمی، نکته ۱۰۴ / جلوه ای از خورشید، ص ۹۰.
[۸] برداشت هایی از سیره امام خمینی، ج ۳، ص ۱۲۶.
[۹] پا به پای آفتاب، ج ۱، ص ۲۷۰.
[۱۰] برداشت هایی از سیره امام خمینی، ج ۳، ص ۱۹۸.
[۱۱] همان، ص ۷.
[۱۲] همان.
[۱۳] پا به پای آفتاب، ج ۱ ص ۱۸۱.
منبع: بلاغ
نمی از یَم حکمت های حضرت امیرالمومنین سلام الله علیه
به مناسبت ماه مبارک رمضان، صفحه ویژه ” نمی از یَم حکمت های حضرت امیرالمومنین سلام الله علیه” برگرفته از شرح حکمت های حضرت امیرالمومنین سلام الله علیه، توسط حضرت آیت الله شجاعی رحمه الله تقدیم می گردد |
جهت مطالعه جلسه اول، اینجا را کلیک نمایید |
جهت مطالعه جلسه دوم، اینجا را کلیک نمایید |
اخلاق از نظر قرآن و روایات
به مناسبت ماه مبارک رمضان فایل مکتوب سخنان حضرت آیت الله مظاهری دامت برکاته (مربوط به ماه مبارک رمضان 1441) در این صفحه بارگذاری خواهد شد. |
اخلاق از نظر قرآن و روایات-مقدمه؛ جهت مطالعه متن سخنان معظم له اینجا را کلیک نمایید |
اخلاق از نظر قرآن و روایات-حسادت؛ جهت مطالعه متن سخنان معظم له اینجا را کلیک نمایید |
اخلاق از نظر قرآن و روایات-خیرخواهی؛ جهت مطالعه متن سخنان معظم له اینجا را کلیک نمایید |
اخلاق از نظر قرآن و روایات-بخل؛ جهت مطالعه متن سخنان معظم له اینجا را کلیک نمایید |
اخلاق از نظر قرآن و روایات-سخاوت؛ جهت مطالعه متن سخنان معظم له اینجا را کلیک نمایید |
استراحت من در آخرت است !!!
یکى از ویژگیهاى فقیه مقدس، میرزا جواد تبریزى قدس سره پرکارى ایشان بود. ایشان تا آخر عمر پربرکت خود پرکار بود و هیچ گاه اجازه نمیدادند مجلس ایشان به بحثهاى حاشیهاى منتهى شود. ایشان از صبح تا ظهر و از عصر تا غروب مشغول بودند و شب، هم قبل از خواب مقدارى مطالعه میکردند. بعضى از مهمانانى که به حضور ایشان میرسیدند با خنده میگفتند: »آقا! ما به دیدار شما آمدهایم، اما شما دائماً مشغول جواب استفتاء و بحث هستید!« مرحوم میرزاقدس سره میفرمودند:
من یک طلبه بیش نیستم و طلبه هم وظیفهاش این است که عمر خود را صرف درس و بحث کند.
همانطور که مشغول بودند به مسائل دیگر مراجعین نیز پاسخ میدادند و از هر لحظهاى استفاده کامل میکردند.
روزى یکى از شاگردان مرحوم میرزاقدس سره خطاب به ایشان گفتند: »نمیشود که این قدر به خود فشار آورید، بدن شما نیاز به استراحت دارد.« مرحوم میرزاقدس سره ضمن لبخند فرمودند:
استراحت من در آخرت است. دنیا جاى استراحت نیست، من در قبر استراحت خواهم کرد. من یک طلبه هستم و یک طلبه باید تا آخرین لحظه از آنچه که به دست آورده براى خدمت استفاده کند. معلوم نیست این فرصتها دیگر براى من حاصل شود، میخواهم اثرى از خود به جاى بگذارم.
رشتهای بر گردنم افکنده دوست...
اگرچند کتاب باشد که بزرگان عرفان و اسلام دلشان میخواست که کاش نویسنده آن اثر ماندگار و ارزشمند بودند «تفسیر المیزان» علامه طباطبایی حتماً یکی از آنهاست. کتابی که خیلیها آرزو داشتند در نوشتن سطری از آن سهیم باشند. حالا علامه خودش با دست و زبان خودش نهتنها این کتاب که تمامکارهای علمی و کتابهایش را نصف، نصف با یک بانو سهیم شده؛ با همسرش. بانویی که از اقوام او و بزرگزادگان تبریز بوده است. زندگی مرفه و خوبی در خانه پدری و حتی مدتی در خانه همسر تجربه کرده اما برای اینکه همسرش از معارف و دانش دور نماند به سکونت در اتاقی در قم رضایت داده است. اتاقی که با یک پرده از وسط نصف شده بود. یکطرف اتاق مادر و فرزندانش زندگی میکردند و طرف دیگر کلاس درس و بحث علامه طباطبایی و شاگردانش برپا میشد.
بهترین روایتها درباره این بانو که زودتر از همسرش از دنیا رفت و داغی بزرگ بر دل این عالم بزرگ شیعه ماند را دخترشان و همسر شهید مطهری خوب مرور میکنند. مهندس «عبد الباقی طباطبایی»، پسرشان هم خاطره جالبی از دلدادگی، مهر و صفای بین مادر و پدرش میگوید که مربوط به مهاجرت از تبریز؛ خانه وزندگی خوب و مرفه به قم وزندگی در یک اتاق است. سفری که نزدیک سال نو رقم خورد: «وقتی به مادرم گفتم که مادر جان شب عید وقت مسافرت نیست و خواستم گله کنم که چرا از تبریز با این امکانات قرار است برویم قم گفت: رشتهای بر گردنم افکنده دوست/ میکشد هر جا که خاطرخواه اوست/ رشته بر گردن نه از بیمهری است/ رشته عشق است و بر گردن نکوست…»