تجربه تاریخ-دکتر مصدق؛ حسن یا سوء عاقبت!؟
وقتی که دکتر مصدق میخواست علاوه بر نخست وزیری، وزارت جنگ را نیز برعهده بگیرد، با مخالفت شاه مواجه شد. بنابراین مصدق استعفا داد و شاه هم بلافاصله احمد قوام را مأمور تشکیل کابینه نمود. در این میان آیتاللَّه کاشانی که حضور دکتر مصدق را در نخست وزیری مفید میدانست با اتخاذ تصمیمی قاطع، بازگشت مصدق به نخستوزیری را خواستار شد. آیت اللَّه کاشانی تهدید کرد، در صورتی که قوام کنار نرود اعلام جهاد کرده و کفن میپوشد و پیشاپیش مردم حرکت خواهد کرد. احمد قوام که مردی وابسته به استعمار و در خدمت دستگاه استبدادی بود، بلافاصله پس از نخستوزیری، نغمه شوم جدایی دین از سیاست را سر داد و لبه تیز حملات خود را متوجه رهبری نهضت یعنی آیت اللَّه کاشانی و نیروهای مسلمان کرد. آیت اللَّه کاشانی با انتشار اعلامیهای به صدور فرمان نخست وزیری قوام السلطنه به شدت اعتراض نمود. به این ترتیب وقایع سیتیر شکل گرفت و قیام عمومی مردم مسلمان، در شهرهای مختلف ایران آغاز شد. هرچند این تظاهرات به وسیله عوامل شاه به خاک و خون کشیده شد، اما در نهایت، شاه، عقبنشینی کرد و چون در رضایت و تطمیع آیت اللَّه کاشانی توفیقی به دست نیاورد، مجبور شد، قوام را برکنار کرده و بار دیگر مصدق را به نخست وزیری مأمور سازد و وزارت جنگ را نیز به او بسپارد. مصدق پس از به دستگیری مجدد قدرت، سرلشکر وثوق عامل کشتار مردم بیگناه در جریان قیام را به معاونت وزارت جنگ منصوب نمود و چون آیت اللَّه کاشانی به این عمل اعتراض کرد، مصدق در نامهای، از آن روحانی مجاهد خواست تا در امور سیاسی مداخله ننماید. این عمل، پشتیبانی مردم را از مصدق برداشت و دولت مصدق که برای دومین بار در اثر مبارزات پیگیر مردم روی کار آمده بود، بیشتر از سیزده ماه دوام نیاورد و سرانجام با کودتای آمریکایی 28 مرداد سال 1332 شمسی، سرنگون شد.
منبع: راسخون
بیشترین شفا در این دانه است
امام صادق علیه السلام در یکی از سخنان نورانی خود علت قرار گرفتن جو به عنوان غذای پیامبران را بیان کردند.
عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
لَوْ عَلِمَ اللَّهُ فِي شَيْءٍ شِفَاءً أَكْثَرَ مِنَ الشَّعِيرِ مَا جَعَلَهُ غِذَاءَ الْأَنْبِيَاءِ.
امام صادق(علیه السلام) فرمود:
اگر خداوند می دانست چیزی بیشتر از “جو” شفا دارد، جو را غذای پیامبران قرار نمی داد.
مکارم الاخلاق، ص154
سرود دانشجویان امامیه پاکستان در وصف رهبر معظم انقلاب+ فیلم
سازمان دانشجویان امامیه پاکستان کراچی به مناسبت روز ولادت حضرت آیت الله خامنه ای مدظله العالی رهبر معظم انقلاب، سرود زیبایی به زبان اردو با عنوان ما سرباز امام مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشرسف) هستیم و امام خامنه ای سردار ماست، منتشر کرد.
شاعر این سرود خانم معصومه شیرازی است و ایشان اشعار بیشتری در مورد انقلاب و رهبری سروده است و خواننده این سرود عاطر حیدر است.
گفتنی است سازمان دانشجویان امامیه پاکستان یک سازمان مردمی از دانشجویان و طلاب و دانشاموزان پاکستانی که سالهای سال است در جهت ترویج گفتمان انقلاب و امام خمینی در پاکستان فعالیت می کند.
این سازمان که ساختار، آرمانها، اهداف و برنامههای آن شباهت زیادی به بسیج مقاومت در ایران دارد هر سال با برگزاری چند کنفرانس و اردوی دانش آموزی و دانشجویی و همینطور برگزاری برنامههای مناسبتی و البته چاپ کتاب و نشریات هفتکی و ماهانه، نقش به شدت مهمی در حضور و نفوذ فرهنگ انقلابی در پاکستان دارد.
سازمان دانشجویی امامیه چند سالی است که به ساخت فیلم و موسیقی هم روی آورده است و این کلیپ هم از محصولات این سازمان مردمی است.
برنامه سالگرد رحلت امام خمینی ره، سالگرد انقلاب و سالگرد شهدای معروف دفاع مقدس (جنگ تحمیلی) مانند شهید چمران، آوینی و دیگر این سازمان در هر سال به شدت مفصل و مشهور است و در این چند ساله به محفل مهمی برای نشر آرمانهای امام با حضور قشر وسیعی از پاکستانیها تبدیل شده است.
بهترین و بدترین زمان مصرف گردو
خبرگزاری حوزه، متن روایت را از کتاب کافی منتشر می کند.
عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ (علیه السلام) قَالَ قَالَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ (علیه السلام): أَكْلُ الْجَوْزِ فِي شِدَّةِ الْحَرِّ يُهَيِّجُ الْحَرَّ فِي الْجَوْفِ وَ يُهَيِّجُ الْقُرُوحَ عَلَى الْجَسَدِ وَ أَكْلُهُ فِي الشِّتَاءِ يُسَخِّنُ الْكُلْيَتَيْنِ وَ يَدْفَعُ الْبَرْدَ.
امام صادق(علیه السلام) در روایتی به نقل از امام علی(علیه السلام) فرمود: خوردن گردو در گرمای شدید حرارت درون بدن را بالا می برد و باعث ایجاد دمل و جوش در بدن می شود و خوردن آن در زمستان کلیه ها را گرم کرده و سرما را از بدن دور می سازد.
کافی، ج6، ص340
حکمت/ تواضع چه درجاتی دارد؟
امام رضا علیه السلام :
اَلتَّواضُعُ دَرَجاتٌ: مِنْها أَنْ یَعْرِفَ الْمَرْءُ قَدْرَ نَفْسِهِ فَیُنْزِلَها مَنْزِلَتَهابِقَلْبٍ سَلیمٍ، لایُحِبُّ أَنْ یَأْتىَ إِلى أَحَدٍ إِلاّ مِثْلَ مایُؤْتى إِلَیْهِ، إِنْ رَأى سَیِّئَةً دَرَأَهابِالْحَسَنَةِ، کاظِمُ الْغَیْظِ عافٍ عَنِ النّاسِ، وَاللّه ُ یُحِبُّ الْمُحْسِنینَ؛
تواضع درجاتى دارد: یکى از آنها این است که انسان اندازه خود را بشناسد و با طیب خاطر خود را در آن جایگاه قرار دهد، دوست داشته باشد با مردم همان گونه رفتار کندکه انتظار دارد با او رفتار کنند، اگر بدى دید آن را با خوبى جواب دهد، خشم خود را فروخورد و از مردم درگذرد، و خداوند نیکوکاران را دوست دارد.
کافى، ج 2، ص 124، ح 13
جایگاه حضرت شاهچراغ در نزد امام موسی کاظم (ع)
مرحوم شیخ مفید (رحمه الله علیه) در کتاب نفیس ارشاد می فرماید: احمد بن موسی، بزرگوار و جلیل القدر و فوق العاده باتقوا بود و پدرش ابوالحسن موسی بن جعفر (علیمها السلام) او را بسیار دوست می داشت و مقدم می شمرد و آن حضرت مزرعه خود را که معروف به یسیره بود به او بخشید و گفته شده است حضرت احمد بن موسی از آن مزرعه هزار برده را خرید و آزاد کرد.
شیخ مفید در ادامه آورده است: حسن بن محمد بن یحیی برای من حدیث کرد از جدش که گفت: شنیدم از اسماعیل فرزند حضرت موسی بن جعفر (علیهما السلام) که می گفت: پدرم با فرزندان خود از شهر مدینه به سوی برخی از اموال خود بیرون رفت و با احمد بن موسی (علیهما السلام) بیست مرد از خدمتگزاران و خادمین پدرم همراه بودند و چنان مراسم احترام و ادب نسبت به آن جناب بجای می آوردند که هرگاه احمد بن موسی(علیهما السلام) می نشست آن بیست تن می نشستند و چون برمی خاست بپا می ایستادند. در چنین شرایطی پدرم احمد را قلباً چنان دوست می داشت و باطناً به وی مهر می ورزید که چون احمد از پدر غافل می گردید پدرم مخفیانه با گوشه چشم بر او نگاه های گرم و محبت آمیز می نمود و چشم از وی برنمی داشت و تا ایشان از جمع ما خارج نمی گشت متفرق نمی شدیم.
مقام معظم رهبري حضرت آیت ا…خامنه ای نیز در اردیبهشت ماه سال 1387 در توصيف جايگاه رفيع حضرت شاهچراغ (ع) فرمودند: از جنبه دينى که من باز هم روى اين مسئله تأکيد خواهم کرد مرقد جناب احمدبن موسى و برادران بزرگوارش و ديگر امامزاده هاى خاندان پيغمبر، يک نشانه بسيار مهم است.
اين که پيغمبرزادگان محترم و معتبر، مردم فارس را مخاطب خود و منطقه و منزل آنها را مأمن خود قرار دهند، بسيار چيز پرمعنا و مضمون دارى است؛ بخصوص شخصيت برجسته جناب احمدبن موسى که در ميان امامزادگان شناخته شده خاندان پيغمبر، جزو برجستگان محسوب مى شود.
درباره وي اينگونه نوشته اند که: و کان احمدبن موسی کریماً جلیلاً وَرَعاً و کان ابوالحسن الرضا (علیه السّلام) یُحِبُّه و یُقَدِّمه»؛ مردى بخشنده ،کريم، باورع و داراى جلالت، مقام و منزلت بود و پدرش - حضرت موسى بن جعفر - اين بزرگوار را بر فرزندان و خويشاوندان ديگر خود مقدم مى داشت و به او محبت ويژه اى داشت.