شهید دلاوری که از یاری رساندن به اباعبدالله فرار میکرد
قصه زهیر ماجرایی درسآموز برای همه دور افتادگان از حریم اهل بیت است؛ چراکه اگر ائمه بخواهند با یک نظر انسان را متحول میکنند؛ همانگونه که از زهیر عثمانی شیعه علوی مخلص ساختند.
از شخصیتهای برجسته کوفه بود که در روز عاشورا، افتخار یافت در رکاب حسین بن علی (ع) به شهادت برسد. وی در میدانهای جنگ، دلاوریهای بسیاری نشان داده بود. در سال 60 هجری (که سید الشهدا هم از مکه به قصد کوفه حرکت کرده بود) از سفر حج بر میگشت و دوست نداشت که با سید الشهدا برخورد کند و هم منزل شود. اما در یکی از منزلگاهها به ناچار با فرود آمدن کاروان حسینی در همان منزل، با امام برخورد میکنند. امام کسی را نزد او فرستاد و زهیر را به ملاقات با خویش دعوت کرد؛ زهیر قصد سر باز زدن از این دیدار را داشت که همسرش به او گفت: سبحان الله؛ یازهیر، سبحان الله، پسر پیغمبر تو را میخواهد، دعوتت میکند، تو نشستهای؟! بلند شو برو حرفهایش را گوش کن، اگر میتوانی عمل کن، اگر هم نمیتوانی بگو نمیتوانم، برگرد بیا؛ مگر چه میشود؟
تصرّف انسان برتر در نفس زهیر
حاج آقا مجتبی تهرانی درباره دیدار امام با زهیر میگوید:
«زهیر رفت وارد خیمه حسین علیه السلام شد، برگشتند این جوانها، کانّه تنها بود زهیر با حسین علیه السلام مینویسند فَمَا لَبِثَ أَنْ جَاءَ مُسْتَبْشِراً قَدْ أَشْرَقَ وَجْهُه [1]. توقف خیلی کوتاهی کرد زهیر در خیمه حسین علیه السلام؛ اما این زهیر که آمد بیرون دیگر آن زهیری نیست که رفته بود داخل؛ آن زهیر زبون بود، صِغَر نفس داشت به تعبیر ما؛ اما این زهیر، زهیر غیور است. آمده است بیرون دیگر این کِبَر نفس دارد. دیگر این روحش بزرگ شد، وسیع شد، انسان برتر تصرّف در او کرده است. دیدیم این چهره که گرفته بود رفت، حالا باز شده «استجَاءَ مُسْتَبْشِراً قَدْ أَشْرَقَ وَجْهُه»[2] کأنّه نور از صورت زهیر میبارد.
طبری درباره دعوت زهیر از خویشان میگوید: پس از آن که زهیر به خدمت امام حسین علیه السلام رسید و عزم یاری او را داشت، به خیمه خود بازگشت و به یاران خود گفت هر که از شما دوست دارد در یاری فرزند پیامبر (ص) در آید رخت بربندد وگرنه این آخرین دیدار ماست.
سپس او خاطرهای چنین بیان کرد: در غزوه «بحر» و بنا بر گفته طیری بلنجر چون فاتح آن جنگ شدیم و غنایم فراوانی نصیب ما گشت، همه ما خوشحال و مسرور بودیم. هنگامی که «سلمان فارسی» خشنودی ما را دید گفت: آیا شما به فتح و غنایمی که خداوند نصیب شما کرده این گونه خوشحالی میکنید؟ اگر شما سید شباب جوانان آل محمد صلی الله علیه و آله را درک کردید، برای جهاد در رکاب او باید بیشتر شادمان باشید؛ چرا که بهرههای بیشتری به دست خواهید آورد. پس من با شما وداع میکنم و شما را به خدا میسپارم.
دست از حسین بر نمیدارم
پس از سخنان امام حسین علیه السلام در شب عاشورا و برداشتن بیعت خود از گردن همگان، عباس بن علی علیهماالسلام و دیگران از اهلبیت علیهم السلام و نیز یاران بزرگ آن حضرت چون «مسلم بن عوسجه»، «سعید بن عبدالله»، و «زهیر» به حمایت از امام از جای برخاستند و با او تجدید میثاق کردند. زهیر در پاسخ به امام خود اینگونه گفت: به خدا قسم، دوست دارم که کشته شوم، سپس برانگیخته شوم و تا هزار بار دیگر کشته و زنده شوم تا بدین سبب از جان شما و جوانان اهلبیت شما بلا به دور ماند.
زهیر؛ همانند مومن آل فرعون
کثیر بن عبد الله شعبی گوید: روز عاشورا چون بر حسین یورش بردیم، زهیر بن قین سوار بر اسب دم بلند خود سلاح پوشیده در برابر ما آمد و گفت: هشیار باشید، شما را از عذاب خدا بیم میدهم؛ بر مسلمان لازم است برادر مسلمانش را اندرز دهد. ما تا اکنون برادر وهمدین بودیم؛ تا شمشیر میان ما جدایی نیفکنده هم کیش هستیم واندرز شما بر ما لازم است. چون کار به شمشیسر افتد، رشته برادری می گسلد؛ ما امتی باشیم و شما امت دیگر. خدا ما و شمارا به فرزندان پیامبر خود محمد(ص) آزمود تا بنگرد چه کاره ایم.
سپس مجادلهای بین زهیر و شمر درگرفت تا اینکه شخصی از طرف امام حسین علیه السلام این پیام را برای زهیر آورد: بازگرد؛ به جانم قسم که مومن آل فرعون برای قومش خیرخواهی کرد و حرف حق را به روشنی به گوش مردم رساند، تو نیز برای آنها خیرخواهی کرده ای و حرف حق را به گوششان رساندی، اگر این خیرخواهی و خبردادن نفعی به حالشان بکند![3]
درباره مومن آل فرعون گفته شده مردى از فرعونیان بوده، که به موسى(ع) ایمان آورده بود، اما ایمان خود را مکتوم مىداشت، در دل به موسى عشق مىورزید و خود را موظف به دفاع از او مىدید.
پس از ماجرای مجادله حضرت موسی با ساحران، فرعون قصد جان او را داشت که به تعبیر قرآن، مومن آل فرعون رو به آنها گفت: «اى قوم من! امروز حکومت در این سرزمین پهناور مصر، به دست شما است، و از هر نظر غالب و پیروزید، این نعمتهاى فراوان را کفران نکنید، اگر عذاب الهى به سراغ ما آید، چه کسى ما را یارى خواهد کرد»؟! (یا قَوْمِ لَکُمُ الْمُلْکُ الْیَوْمَ ظاهِرِینَ فِى الْأَرْضِ فَمَنْ یَنْصُرُنا مِنْ بَأْسِ اللّهِ إِنْ جاءَنا).
قصه زهیر ماجرایی درسآموز برای همه دور افتادگان از حریم اهل بیت است؛ چراکه اگر ائمه بخواهند با یک نظر انسان را متحول میکنند؛ همانگونه که از زهیر عثمانی شیعه علوی مخلص ساختند.
پینوشتها:
[1]بحارالانوار/علامه مجلسی/44/3
[2]بحارالانوار/علامه مجلسی/44/3
[3]تاریخ الطبری، ج5، ص 427.
منابع:
- مقاله “زهیر بن قین بجلی رایت شجاعت” به قلم محمد جواد طبسی که در شماره 26 ماهنامه “کوثر” منتشر شده است.
- سخنرانی مکتوب مرحوم آقا مجتبی تهرانی به عنوان مصلح غیور، شب دوم محرم/سایت تبارک؛
-تبیان
- تفسیر نمونه
خشونت اجتماعی، و این بار علیه روحانیت!
مسئله ای به نام خشونت های اجتماعی و خیابانی هرچند از دیرباز مطرح بوده و سابقه ای چند ده ساله در مطالعات و پژوهش های اجتماعی و روان شناختی دارد، اما پدیده خشونت علیه روحانیت، از معضلات نوپدیدی است که طی یکی دو سال اخیر در جامعه ما علنی شده است و با گسترش و افزایش نفوذ رسانه ها مخصوصا فضای مجازی در جامعه، شکلی عیان تر یافته است. گزارشهایی از موارد متعدد این خشونت طی سال گذشته و امسال از شهرهای مختلفی چون تهران، مشهد، اهواز و قم منتشر شده است. به ویژه اینکه این خشونت ها از خشونت کلامی گذشته و به خشونت فیزیکی در حد اقدام به قتل رسیده است.
هر چند در سابق هم اینگونه تعرضها وجود داشته اما اولا از جانب گروهکهای معاند که میان مردم هم منفور بودند صورت می گرفت و ثانیا قربانیان این خشونتها، معمولا شخصیتها و چهره های مهم و محوری روحانیت بودند. اما امروزه با پدیده ای مواجهیم که اولا نشانه های برنامه ریزی شده، سازمان یافته و تشکیلاتی بودنش بسیار کم رنگ است و ثانیا قربانیانش از میان طلاب و روحانیون فاقد جایگاه و مسئولیت حاکمیتی هستند. در آخرین مورد از این خشونت ها، طلبه ای مشهدی مورد تهاجم با قمه قرار گرفت و بعد از چند روز بستری درگذشت.
گر چه نگرش روان شناختی ریشه اینگونه خشونتها را به اختلال روانی تقلیل می دهد و مسئولان قضایی و انتظامی نیز با همین بهانه، پرونده هایی از این قبل را بدین بهانه که فرد مهاجم دارای اختلال روانی بوده مختومه می کنند، اما از نظر اجتماعی نمی توان کنار این پدیده به راحتی عبور کرد. اینگونه خشونت ها مجموعه ای از وکنش های اجتماعی هستند که زمینه های قابل مطالعه ای دارند. زمینه هایی که در صورت غفلت از آن، می تواند تبعات فرهنگی، اجتماعی و حتی سیاسی به بار آورد. مطالعه ریشه ها و عوامل ایجاد یا گسترش این پدیده، اگرچه نیازمند پژوهش های اساسی است که ضرورت دارد مراکز مطالعاتی حوزوی بدان بپردازند، اما اجمالا می توان ریشه های این خشونت را در عوامل زیر جستجو کرد:
احساس ناکامی اجتماعی و اقتصادی، احساس تبعیض، عدم پاسخگویی مناسب و صحیح نهادهای حاکمیتی (از جمله قوای مجریه و قضاییه که بیشترین ارتباط مستقیم با مراجعات مردمی را دارند) به مطالبات و توقعات و انتظارات، و فراهم نبودن راههای قانونی طرح این مطالبات، موجب انباشت آنها و در نتیجه فوران خشم اجتماعی می شود. در چنین وضعیتی با توجه به اینکه مسئولان و مسببان اصلی در کف جامعه قابل شناسایی نیستند، طلاب و روحانیون به دلیل داشتن لباسی متفاوت، سیبل چنین تهاجماتی قرار می گیرند.
با توجه به نظریه بازنمائی استوارت هال(نظریه پرداز فرهنگ) تصویری که از حضور پررنگ روحانیت در رسانه ها و تریبون ها (آن هم معمم و در قالب لباس روحانیت) ساخته شده، لزوما همان تصویر و تصوری نیست که روحانیت قصدش را کرده بود. حتی اگر روحانیت نقشی محوری در وضعیت فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی امروز نداشته باشد، این حضور پررنگ و همه جایی روحانیت موجب شده که روحانیت مسبب اصلی وضعیت غیرقابل دفاع اجتماعی و اقتصادی کشور شناخته شوند. بر همین اساس هم، به نظر می رسد تاکید بر تلبس تمام طلاب جهت انجام مسئولیت های حوزوی، نیاز به بازاندیشی دارد.
در چنین شرایطی انعکاس خدمات اجتماعی روحانیت و قرار گرفتن در کنار مردم هنگام طرح مطالبات مشروع و قانونی، نه فقط در زبان ( و از پشت تریبون ها، چرا که از نظر مردم، داشتن تریبون خود نشانه ای است از قرار گرفتن در جبهه مسئولان) بلکه در میدان عمل و در کف میدان و اجتناب از رنگ و بوی جناحی دادن به فعالیت های اجتماعی روحانیت، می تواند راهکارهایی جهت ترمیم رابطه مردم و روحانیت بوده، زمینه های خشونت های فیزیکی و زبانی علیه روحانیت در سطح جامعه را فرو بکاهد.
-حجت الاسلام محمد تولایی، روحانی جوان مشهدی که چندی پیش مورد سوء قصد قرار گرفته بود، بامداد امروز در بیمارستان قائم(عجل الله تعالی فرجه الشریف) مشهد به لقاءالله پیوست.
منبع: خبرگزاری رسمی حوزه
ضرورت پاسخ به شبهات و رعایت سطح مخاطب
حضرت آیت الله سیستانی دامت برکاته در پیام خود به مبلغان ماه محرم فرمودند: سخنران مجالس حسینی باید سطح فکری مخاطب را در نظر بگیرد و در پاسخ دادن به شبهات نیز با آگاهی وارد این عرصه شود.
حجت الاسلام و المسلمین کشمیری نماینده آیت الله سیستانی و رئیس مرکز امام علی(ع) لندن در این نشست خطاب به مبلغان و علما و ائمه جماعت گفت: ماموریت و مسئولیت شما در عصر کنونی بسیار سنگین است؛ چراکه امروز پرچمداران گمراهی و تاریکی افکار و پیام های مسموم و ضد اسلام خود را در پایگاه ها و شبکه های اجتماعی و مجازی منتشر کرده اند و ما و شما وظیفه داریم با قدرت در براب این شبهات بایستیم و با روش های علمی و دقیق و با استناد به قرآن و سنت و استفاده از مناظرات معصومین (ع) به آن پاسخ دهیم و در این زمینه و در ماه محرم یکی از منابع مهم که باید مورد استفاده مبلغان واقع شود سخنان امام حسین (ع) به ویژه سخنرانی ایشان در مدینه است که در آن فرمود: «من برای سرکشی و قدرت طلبی و ظلم و فساد قیام نمی کنم …» تا آخرین خطبه ایشان در روز عاشورا که این سخنرانی ها بیانگر اهداف امام حسین و نهضت ایشان است.
وی افزود: علاوه بر اینها یکی از منابع مفید دیگر در این زمینه سخنان و تالیفات بزرگان شرق و غرب درباره امام حسین (ع) و توجه به توصیه های حضرت آیت الله سیستانی درباره تبلیغ است که شایسته است مورد توجه و اهتمام مبلغان قرار گیرد.
ما در این زمینه از محضرت حضرت آیت الله سیستانی درخواست کردیم توصیه های پدرانه خود را به عموم سخنرانان مجالس حسینی در ماه محرم بیان کنند و ایشان نیز توصیه هایی را که نشان دهنده ضرورت اهتمام به حفظ دین و جایگاه منبر حسینی است بیان فرمودند که این سخنان حاوی دو نکته است:
توصیه های حضرت آیت الله سیستانی به مبلغان ماه محرم
نکته اول درباره نقش منبر حسینی در ایام محرم است. رسالت منبر علاوه بر ذکر مصیبت های اهل بیت(ع)، نشر دین و تحکیم دین در جان و روح مسلمانان و بیان معارف قرآنی و دفع شبهات با ادله محکم و قانع کننده و تربیت نفوس بر اساس تقوا و ارزش های برتر است و این همان جایگاه و ماموریتی است که خداوند عزوجل بر عهده پیامبرش(ص) گذاشت و ایشان اولین کسی است که در اسلام بر فراز منبر رفت و قرآن را برای ما تفسیر کرد و خداوند متعال در این زمینه فرمود: «هُوَ الَّذِي بَعَثَ فِي الْأُمِّيِّينَ رَسُولاً مِنْهُمْ يَتْلُو عَلَيْهِمْ آيَاتِهِ وَ يُزَكِّيهِمْ وَ يُعَلِّمُهُمُ الْكِتَابَ وَ الْحِكْمَةَ وَ إِنْ كَانُوا مِنْ قَبْلُ لَفِي ضَلاَلٍ مُبِينٍ».
این آیه اشاره می کند که رسالت پیامبر که منبر وسیله رساندن آن به مردم بود؛ چیزی نیست جز تحکیم دین از راه پاکسازی جان و روح انسان ها از تاریکی ها و آلودگی ها و بیماری های روحی و اخلاقی و ارائه معارف قرآنی و کاشتن حکمت در دل های انسان ها.
هدف برتر و والای قیام اصلاحی سیدالشهدا (ع) نیز حفظ دین و تحکیم آن در برابر سیره و روش ضد اسلامی اموی بود که امام حسین(ع) در برابر این جریان خطرناک ضد اسلامی ایستاد و تمام رسالت و جانفشانی او برای حفظ دین از نابودی و انحراف بود و به نظر من اگر فداکاری عظیم امام حسین(ع) در آن شرایط سخت نبود، اثری از اسلام باقی نمی ماند و امروز نیز منبر حسینی امتداد قیام امام حسین و عاشورا است و وظیفه ای جز حفظ دین و دفاع از آن ندارد.
نکته دوم:
یکی از روشن ترین مصادیق حفظ و تحکیم دین در عصر حاضر ایستادگی در برابر شبهات ضد دینی و دفاع از معارف اصیل و ارزش های اخلاقی در برابر این شبهات است؛ اما پیش از آن باید چند امر در این زمینه رعایت شود:
1. سخنرانی که بنا به دفع شبهه دارد، باید در این زمینه متخصص و با تجربه و دارای اطلاعات کافی باشد؛ زیرا در غیر این صورت چه بسا فساد وارد شدن او به این عرصه بیشتر از منفعت آن باشد و البته منبر دینی یکی از مهم ترین وسائل برای دفع شبهات اعتقادی است که پیامبر اسلام (ص) و امیرالمؤمنین (ع) از منبر علاوه بر بیان معارف وآموزش دین برای پاسخ دادن به شبهات نیز استفاده می کردند؛ شبهاتی که یا در ذهن برخی مسلمانان بود و یا اینکه تحت تاثیر افکار وارداتی به جامعه اسلامی وارد می شد و از اینجا است که اهمیت منبر حسینی روشن می شود که در واقع همان امتداد رسالت و منبر پیامبر و امام علی صلوات الله علیهما و آلهما است و شایسته است که صاحب منبر نیز از آمادگی و کفایت لازم برخوردار باشد.
2. شبهات دو نوع هستند: برخی رایج و مشهورند و برخی از شبهات گرچه موجودند، اما مشهور و متداول نیستند و دایره مخاطب محدودی دارند و از این رو لازم است روحانی شبهات متداول و مشهور را پاسخ بدهد و در مورد شبهات خاص و غیر متداول از حکمت به دور است که روحانی و مبلغ بخواهد به این شبهات نیز در میان عموم مردم پاسخ بدهد، بلکه مبلغ باید بدون اشاره به این دسته از شبهات، معلوماتی را در منبر خود ارائه کند که به واسطه آن شبهه دفع شود بدون اینکه ذکری از شبهه به میان بیاورد.
3. بدیهی است که هر مجلسی اقتضائی دارد و از این رو سخنران باید سطح فکری و فرهنگی مخاطب خود را در نظر بگیرد و آن دسته از معارف دینی را مطرح کند که مناسب با سطح شنوندگان و در راستای شبهات موجود در ذهن آنها باشد، زیرا از رسول اکرم (ص) روایت شده که فرمود: ما پیامبران ماموریم به اندازه عقول مردم به آنها سخن بگوییم.
4. لازم است بیشترین استفاده از علوم اهل بیت(ع) که از منابع معتبر و قابل اعتماد به دست ما رسیده استفاده شود و از معصومان علیهم السلام نیز روایت شده که «اگر مردم زیبایی های کلام ما را بدانند از ما پیروی می کنند» و این بدان خاطر است که سخنان اهل بیت(ع) نیز همچون قرآن کریم شامل یک منظومه فکری متکامل و متنوع است و در آن حکمت و اخلاق و معلومات فطری و دفع شبهات وجود دارد که همه اینها موجب نورانی شدن و تقویت اعتقادات دینی مسلمانان هستند و این بدان خاطر است که اهل بیت(ع) بر اساس حدیث ثقلین، همتای قرآن کریم هستند.
سخنرانی مجالس حسینی باید در منبر خود به این نکته توجه داشته باشد و در کنار آن باید به ذکر مصائب اهل بیت (ع) و مصیبت های کربلا نیز اهتمام داشته باشد، زیرا بیان این مصیبت ها تاثیر زیادی در بقای دین و قیام عاشورا در جان ها دارد.
از خدای متعال می خواهیم تمام خطبا را در انجام وظیفه خود به بهترین صورت موفق بدارد و آنها را در راه تحکیم دین و تزکیه نفوس مسلمان یاری کند، إنه سمیع مجیب.
السَّلامُ عَلَی الحُسَین وَ عَلی عَلیّ بنِ الحُسینِ و عَلَی أولادِ الحُسَین و عَلی أصحابِ الحُسینِ و رَحمةُ اللهِ و بَرکاتُه.
روضه مکتوب شب دوم محرم
ورود به کربلا
مقدمه:
امام باقر (علیه السلام) فرموده است، خداوند کربلا را 24 هزار سال پیش از آنکه کعبه را بیافریند، آفریده است و آن را پاکیزه فرمود و بر آن برکت افزوده است و پیش از آنکه خداوند خلق را بیافریند، آن را قرار داده است و همواره چنین خواهد بود و خداوند آن را در بهشت هم بهترین زمین ها قرار داده است.
قَالَ الْبَاقِرُ (علیه السلام)
خَلَقَ اللهُ کَرْبَلَاءَ قَبْلَ أَنْ یخْلُقَ الْکَعْبَةَ بِأَرْبَعَةٍ وَ عِشْرِینَ أَلْفَ عَامٍ
وَقَدَّسَهَاوَ بَارَکَ عَلَیهَا فَمَا زَالَتْ قَبْلَ أَنْ یخْلُقَ اللهُ الْخَلْقَ مُقَدَّسَةً فِی مَنَازِلِهِ وَ لَا تَزَالُ کَذَلِکَ
وَ جَعَلَهَا اللهُ أَفْضَلَ الْأَرْضِ فِی الْجَنَّة (1)
امام صادق (علیه السلام) آهى کشید و به مفضل فرمود:
یا مُفَضَّلُ إِنَّ بِقَاعَ الْأَرْضِ تَفَاخَرَتْ فَفَخَرَتْ کَعْبَةُ الْبَیتِ الْحَرَامِ عَلَى بُقْعَةِ کَرْبَلَاءَ فَأَوْحَى اللهُ إِلَیهَا أَنِ اسْکُتِی کَعْبَةَ الْبَیتِ الْحَرَامِ وَ لَا تَفْتَخِرِی عَلَى کَرْبَلَاءَ
اى مفضل! تمام اماکن روى زمین بر یک دیگر فخر مى کردند. از جمله کعبه در مسجد الحرام بر زمین کربلا فخر نمود. خداوند وحى فرستاد که اى کعبه ساکت باش! و بر کربلا فخر مکن!(2)
مرحوم شیخ طریحی در کتاب مجمع فرموده:
مروی است امام (علیه السلام) نواحی اطراف مکانی که بعدا قبر آن حضرت شد را از اهل نینوی و غاضریه به شصت هزار درهم خریده و سپس آن را به خودشان تصدق فرمود مشروط به اینکه زوار قبر مطهرش را ارشاد و راهنمائی کرده و آنها را سه روز ضیافت و پذیرائی نمایند.
مراسم اینترنتی عزاداری اقا امام حسین علیه السلام-فصل اول:فصل بیوفایی
این مجلس عزاداری اینترنتی، شامل دو بخش «منبر و عزاداری» است. در بخش «منبر»، سخنان رهبر معظم انقلاب درباره بصیرت عوام و خواص و نقش آن در وقوع حوادث سال شصت و یکم هجری قمری، عبرتها و تحلیل واقعهی عاشورا پخش میشود. بخش دوم نیز، برنامهی عزاداری «ترکیبی» است در عزای شهادت سید و سالار شهیدان و یاران باوفای او که در دهه اول محرم، هر روز بر روی خروجی سایت، در اختیار عزاداران حسینی قرار خواهد گرفت.
فصل اول: فصل بیوفایی | موضوع منبر: سرانجام نامههای کوفیان | روضه: میوههای رسیدهی کوفه! |
باید که جمله جان شوی تا لایق جانان شوی
شروع ماه محرم بهانه خوبی است تا با ایجاد تغییراتی کوچک در زندگیمان، ضمن آمادگی و استفاده بهتر از لحظات نورانی این ماه، یک قدم به سبک زندگی عاشورایی نزدیک تر شویم و این حال خوب را حفظ کنیم.
* توبه و طهارت
* کسب حلالیت
* شکرگزاری و به جا آوردن سجده شکر
* عرض ارادت و تسلیت به صاحب عزا، حضرت ولی عصر(عجل الله تعالی فرجه الشریف)
* برنامه ریزی برای به جا آوردن مستحبات
* زیارت و زیارتخوانی
* تباکی و گریستن و تسلیتگویی
* توسل و دعا
* مطالعه مرتبط و تفکر
* سیاه پوشیدن و سیاه پوش کردن فضای خانه و محله
* رعایت زهد و مغموم بودن
* حضور و خدمت خالصانه در مجالس عزای اباعبدا…(سلام الله علیه)
* تهیه هدایای فرهنگی-مذهبی کتاب، سی دی، سربند و… برای کوچک ترها
* مهربان تر شدن با اطرافیان و صبور بودن در حق یکدیگر
*خلوت با خود و تفکر بیشتر درباره درس های محرم
* فاصله گرفتن از تلفن های همراه و هیاهوی شبکه های اجتماعی
پس باید که جمله جان شوی تا لایق جانان شوی