توصیه پدری دلسوز، به فرزندان دانشجو
عزیزان دانشجو و جوانهای خوب و باصفا و سالم! تا آنجا که در توان و قدرت شماست، در محیط دانشگاه یکپارچگی خود را حفظ بکنید و نگذارید نامهای گوناگون، به معنای جهت گیری های گوناگون تلقی شود و نیروهایی که باید به سمت دشمن بایستند و موضع بگیرند، روبه روی هم قرار گیرند؛ مواظب این خطر باشید (23/ 03/ 68)
حرف من به دانشجویان این است که مراقب دشمن باشید؛ دشمن را خوب بشناسید؛ مبادا از شناسایی دشمن غفلت کنید. غریبه هایی را که در لباس خودی خودشان را در همه جا داخل می کنند بشناسید؛ دستهای پنهان را ببینید. هیچ کس به خاطر غفلت ستایش نمی شود.
دانشجو، فرزند ماست؛ متعلّق به ماست؛ متعلّق به این کشور است. دشمن است که می خواهد با نام دانشجو یا با نام نفوذ در میان دانشجویان، فساد و تباهی کند؛ خود دانشجویان بایستی هوشیارانه متوجّه باشند.( 21/ 04/ 1378)
محیط دانشگاه ها بسیار مهم است. در محیط دانشگاه ها، خانمهای دانشجو و استاد باید بکوشند روحیه و فرهنگ اسلامی را ترویج کنند. اجازه ندهید به کسانی اگر خدای نکرده در دانشگاه های کشور هستند که نسبت به حجاب اسلامی یا زنان و دانشجویان دختر مسلمان بی احترامی کنند. اجازه ندهید که این ها بتوانند افکار فاسد را منتشر کنند. محیط دانشگاه باید محیط اسلامی باشد؛(71/9/25)
هرگونه تدریسی که در یک کلاس، ناشی از بی حوصلگی، ناشی از کم وقتی، ناشی از بی اهتمامی و بی اعتنایی به درس، بی اعتنایی به دانشجو، بی اعتنایی به وقت و ساعت انجام بگیرد، مناسب شأن دانشگاه امروزِ کشور ما نیست.25/ 02/ 1386
برداشت و توقّع بنده و نظام اسلامی از جماعت دانشجو این است که فکر می کنیم دانشجو یک روشن فکر تمام عیارِ مسلمان است؛ متدین است.07/ 09/ 1381
منبركوتاه؛ شرح صدر
قال الله الحكيم في كتابه الكريم: أَلَمْ نَشْرَحْ لَكَ صَدْرَكَ (سوره انشراح آيه 1) قَالَ أَميرالْمُؤْمِنِين عليه السلام: مَنْ ضَاقَ صَدْرُهُ لَمْ يَصْبِرْ عَلَى أَدَاءِ حَقٍّ.( بحار الأنوار؛ ج75 ؛ ص90) |
ديباچه اینكه یكشبه به اهداف خودمان دست پیدا كنیم و هیچ مشكلی حق نداشته باشد بر سر راه ما سبز شود و اگر خدایی ناكرده با مشكلی مواجه بشویم زمین و زمان را به هم بدوزیم از جمله خصوصیتهایی است كه ما را تبدیل به یك انسان كم طاقت و بیتاب میكند. میتوان كم طاقتی انسانها را یكی از بزرگترین موانع رسیدن آدمیبه موفقیت بیان كرد،چرا كه هیچ گاه فردی با رویارویی نادرست در برابر مشكلات نتوانسته است آنها را پشت سر گذاشته و بر آنها پیروز شود و به همین خاطر این ویژگی یكی از خصوصیتهایی است كه بارها از آن بهعنوان یك صفت منفی در قرآن مجید سخن به میان آورده شده و ویژگیهای افراد بیتاب و كم طاقت را برای ما به تصویر كشیده است تا با شناخت آنها بتوانیم وجود خودمان را كاملا از بیتابی و كم طاقتی خالی كنیم و هیچ گاه اجازه ورود دوباره این ویژگیها را به درون خود ندهیم. خداوند متعال در سوره معارج یكی از ویژگیهای انسان را كم طاقتی و بیتابی بیان میكند چرا كه از طرفی نه طاقت تحمل كردن مشكل و سختیها را دارد و نه وقتی به او نعمتی داده میشود آن را در جهت درست بهكار میگیرد و استفاده میكند: ِ(انَّ الْإِنْسانَ خُلِقَ هَلُوعا إِذا مَسَّهُ الشَّرُّ جَزُوعا وَ إِذا مَسَّهُ الْخَیْرُ مَنُوعاً: به راستى كه انسان سخت آزمند [و بىتاب] خلق شده است. چون صدمه اى به او رسد عجز و لابه كند و چون خیرى به او رسد بخل ورزد(معارج 19 -21) شرح صدر حال با توجه به اینكه این ویژگی یك خصوصیت فراگیر در میان انسانهاست اگر میخواهید در جاده موفقیت قدم بگذارید قبل از هر چیز باید بدانید كه چطور با این ویژگی و خصلت مذموم مبارزه و آن را از درون خود ریشه كن كنید و گرنه باید برای همیشه قید رسیدن به قله خوشبختی را بزنید و آن را فراموش كنید. داشتن شرح صدر بهترين راه حل براي اين مشكل مي باشد اگر بخواهیم یك معنای ساده و روان برای شرح صدر بیان كنیم باید اینگونه بگوییم: شرح یعنی وسعت دادن به یك چیز،بطوركلي با بهدست آوردن این ویژگی و خصلت طلایی درجه تحمل و صبر و مدارای انسان آنقدر بالا میرود كه میتواند به راحتی در برابر مشكلات و سختیها و مسئولیتهای طاقت فرسایی كه به او محول میشود ایستادگی كند و آنها را یكی بعد از دیگری پشت سر بگذارد. این خصلت طلایی و معجزهگر آنقدر از اهمیت ویژهای برخوردار است كه بهعنوان یكی از نعمتهای مهم از طرف خداوند متعال به پیامبر اکرم صلي الله عليه واله یادآوری میشود: (أَ لَمْ نَشْرَحْ لَكَ صَدْرَكَ: آیا براى تو سینهات را نگشادهایم؟)( الشرح: 1) وَ اصْبِرْ عَلى ما يَقُولُونَ وَ اهْجُرْهُمْ هَجْراً جَمِيلًا «10(سوره مباركه مزمل آيه 10)تعابير «واصبر»، «واهجر»؛ اشاره به صبر و سعه صدر داشتن در امور دارد،يكى صبر و بردبارى و ديگرى سعۀ صدر در كارها. اين دنيا مشكل دارد، اين دنيا به قول اميرالمؤمنين (ع) نظير درياست. دريا جزر و مد دارد و موج و… دارد. گاهى موجها آرام و گاهى بزرگ هستند و اما آرامبودن دريا بسيار كم اتفاق مىافتد. نمىشود كسى برود در دريا و جزر و مد نبيند، كسى برود در دريا موج نبيند، نمىشود! دريا يعنى موج، يعنى جزر و مد، در اين دنيا مشكل زياد است. كسى نيست در دنيا مشكل نداشته باشد، مشكلها هم رنگارنگ مىباشند؛ گاهى مشكل فقر، گاهى اولاد، گاهى اختلاف خانوادگى، و گاهى مشكل مسؤوليت، وبالأخره تا آخر. هر كس هم بامش بيشتر برفش بيشتر. داستان روزی شاگردی از استاد خود خواست که درسی به یاد ماندنی به وی دهد. استاد به او یک استکان آب و یک قاشق نمک داد و از او خواست نمک را داخل استکان ریخته و آب را بنوشد. شاگرد می بیند خیلی شور و بد مزه شده و نمی تواند آن را بخورد. سپس به او کوزه آبی داده و می گوید یک قاشق نمک داخل آن بریز و بخور. شاگرد به راحتی از آب کوزه می خورد. پيام رنجها و سختیهائی که انسان در طول زندگی با آنها روبرو میشود، همچون یک مشت نمک است و این روح و قدرت پذیرش انسان است که هر چه بزرگ تر و وسیع تر شود، میتواند بار آن همه رنج و اندوه را به راحتی تحمل کند. مشکلاتی که به ما هجوم می آورند یکی هستند اما ظرف وجودی متفاوت است. ما باید ظرف وجودی مان را بزرگ کنیم. |
متن و صوت درس اخلاق آيت الله جوادي آملي-30 آبان
خلاصه درس اخلاق جلسه درس اخلاق حضرت آیت الله جوادی آملی دامت بركاته به روال هر پنجشنبه در محل نمازخانه بنیاد بین المللی علوم وحیانی اسراء در قم (30 آبان 98) برگزار شد. آیت الله جوادی آملی در این جلسه در ادامه سلسله مباحث شرح نهج البلاغه حضرت امیرعلیه السلام به شرح هشتاد و ششمین کلمه از مجموعه کلمات قصار نهج البلاغه پرداختند و بیان داشتند: حضرت در این بیان نورانی میفرماید: «رَأْی الشَّیخِ أَحَبُّ إِلَی مِنْ جَلَدِ الْغُلَامِ وَ [یرْوَى] رُوِی مِنْ مَشْهَدِ الْغُلَامِ»؛ این بیان از یک جمله نورانی دیگر آن حضرت گرفته شده است که حضرت می فرماید، در مسئله تدبیر، رأی و اندیشه، سالمندان مقدماند و در کارهای اجرایی و فعالیتهای میدانی، جوانان آماده، فعال و به روز، مؤثرتر و مقدماند. ایشان ادامه دادند: حضرت در اینجا میفرماید که آن سالمند ورزیدهای که تجارب فراوان را پشتسر دارد، رأی، نظر و تدبیرش خیلی بهتر از تدبیر و نظر جوانی است که آن تجارب را ندارد. با این وجود جوانان را در کارهای اجرایی نباید فراموش کرد، همین که از تحصیل فارغ شد باید کار مناسب را در اختیار او گذاشت؛ دوران تحصیلی جوانان نیز باید طرزی باشد که جوان، کارآمد شود، از سوی دیگر مسئولین کشور زمینه کار را برای وی آماده داشته باشند. معظم له در شرح کلمه هشتاد و هفتم از کلمات قصار نهج البلاغه بیان داشتند: کلمه هشتاد و هفتم این است که حضرت فرمود: «عَجِبْتُ لِمَنْ یقْنَطُ وَ مَعَهُ الِاسْتِغْفَارُ»؛ من تعجب میکنم کسی ناامید باشد در حالی که درِ استغفار به روی او باز است! ایشان ادامه دادند: غیر از معصومین، افراد در زندگی اشتباهاتی دارند گاهی بر اثر ﴿غَلَبَتْ عَلَینا شِقْوَتُنا﴾ گاهی در اثر تقدیم جهالت عملی بر عدل عملی یا جهل علمی بر معرفت علمی، انسان در این جهاد درون غفلت میکند و شکست میخورد، ولی نباید ناامید بشود، درِ رحمت الهی همیشه باز است. فرمود وقتی استغفار در دست شماست گویی کلید رحمت در دست شماست! هرگز نباید کسی بگوید من از سابقه خودم ناامید هستم، اگر استغفار هست اگر قدرت استغفار هست، اگر ادای حق مردم هست، دیگر جا برای ناامیدی نیست. آیت الله جوادی آملی تصریح داشتند: یکی از شرایط اصلی دعا این است که انسان از بیگانه هیچ نخواهد و حتی خود را هم بیگانه بداند. کسی که دعا میکند اگر دعای او موحدانه باشد یعنی فقط با خدا گفتگو کند و از او بخواهد، چنین شخصی ممکن نیست دعایش مستجاب نشود. در سوره مبارکه «یوسف» دارد که ﴿وَ مَا یؤْمِنُ أَكْثَرُهُم بِاللَّهِ إِلّا وَ هُم مُشْرِكُونَ﴾؛ از امام(سلام الله علیه) سؤال میکنند که چگونه مسلمان و مومن مشرک میشود؟ امام فرمود همین که میگوید: «لَولا فَلانٌ لَهَلَکْتُ»؛ اگر فلان کس نبود مشکل ما حل نمیشد، یا اول خدا دوم فلان شخص! این شرک است. مگر خدا اولی دارد که در قبالش دوم باشد؟ مگر خدا اولی هست که ثانی داشته باشد؟ او هم اول است هم آخر. فرمود اینکه میبینید میگویند اگر فلان کس نبود مشکل من حل نمیشد این شرک است. اما اگر انسان بگوید خدا را شکر که فلان شخص را وسیله قرار داد تا مشکل من حل بشود این میشود توحید. غیر خدا هر که هست و هر چه هست وسیلهای است که ذات اقدس الهی آنها را به عنوان وسیله قرار داد و ما را به عنوان توسل به آن وسایل دعوت کرده است. |
يك سلام مخصوص تقديم تو باد..
موانع استجابت دعا
منبر دو دقیقه ای/
سؤال: چرا خداوند گاهى دعاى ما را مستجاب نمىكند؟
پاسخ: در قرآن مىخوانيم: «ادعونى أستَجِب لكم»[1] مرا بخوانيد تا شما را اجابت كنم. اگر شخصى به ديگرى گفت: به هنگام برخورد با مشكل به من تلفن كن تا تو را كمك كنم، اين جمله لوازم و شرايطى دارد از جمله:
1- رفاقتت را با من حفظ كنى.
2- شماره تلفن مرا گم نكنى و شماره را درست بگيرى.
3- به هنگام بازگو كردن مشكلات، حرفهاى بى ربط نزنى و توقّعات نابجا نداشته باشى و به وظيفه خود عمل كرده باشى.
4- آنچه مىگويى واقعاً مشكل باشد، نه خيالات و توهّمات.
5- براى حلّ مشكل خود، انتظار نداشته باشى تمام مقرّرات و نظام را بهم بريزم.
6- حلّ اين مشكل، سبب پيدايش مشكل ديگرى براى شما يا ديگران نشود.
7- در بازگو كردن مشكلات، صادق باشى و دروغ نگويى.
آيا ما در دعا و طرح مشكلات خود با خدا، اين شرايط را مراعات كردهايم؟
آيا رفاقت و بندگى خود را با خدا حفظ كردهايم؟ قرآن مىفرمايد: «و يَستَجيبُ الّذين آمنوا و عملوا الصّالحات»[2]پاسخ مثبت به كسانى داده مىشود كه با ايمان و عمل شايسته رابطه خود را با خدا حفظ كرده باشند.
حدیث روز | شش خصلتی که در مؤمن وجود ندارد
امام جعفر صادق علیه السلام در روایتی به شش خصلتی که در مؤمن وجود ندارد، اشاره کرده اند.
سِتَّهٌ لَا تَکوُنُ فِی المُؤمِن الحسرُ وَ النَّکَدُ وَ اللَّجَاجَه وَ الکَذِبُ وَ الحَسَدُ وَ البَغیُ.
در مؤمن شش خصلت وجود ندارد:
۱. عجز و درماندگی
۲. خسیسی و کم خیری
۳. لجاجت و نپذیرفتن حرف منطقی
۴. دروغگویی
۵. حسد
۶. تعدی و ستم به مردم
بحارالانوار، جلد ۷۲، صفحه ۲۰۹