عاقبت به خیری
14 مهر 1399
در بیمارستان کنار تخت پدربزرگش، پیرمردی بستری بود. نزدیک ساعت هشت و نیم حس کرد حال پیرمرد خیلی بد شده است. پیرمرد ناتوان داشت جان میداد و کسی کنارش نبود. به هر زحمتی بود تخت پیرمرد را رو به قبله گذاشت. هنوز هوش و حواس پیرمرد برجا بود و چشم هایش را یکی… بیشتر »
نظر دهید »