خاطره ای از آیت الله بهجت ره
17 خرداد 1402
هانیه میگوید: «شب بهخیر»؛ و پتوی کوچکش را روی سرش میکشد. «شب بهخیر» گفتن را تازه یاد گرفته؛ و وقتی میبیند ما با شنیدنش چقدر ذوق میکنیم، خوشش میآید و تکرار میکند. صبح میرسم خدمت آقا، سلام میکنم. بلافاصله بعد از سلام، میپرسند: «انشاءالله… بیشتر »
نظر دهید »