پاسخ: آيات و احاديث متعددي در مورد اين صفت بد وارد شده است و نکات ظريفي در اين باره بيان شده است، البته بيان همه ابعاد آن در پيامک ممکن نيست و فقط به چندنکته اکتفا ميشود.
?قرآن مي فرمايد:
?(يا اَيُّها الَّذينَ آمنَوا اِجْتَنِبُوا كثيراً مِنَ الظَنِّ اِنَّ بَعْضَ الظنِّ اِثْم وَلاتَجَسَّسُوا وَلا يَغْتَبْ بَعْضُكُمْ بَعْضاً، اَيُحِبُّ اَحَدُكُمْ اَنْ يَأكُلَ لَحْمَ اَخيهِ مَيْتاً فَكَرِهْتُمُوهُ، وَاتَّقُوا اللّهَ اِنَّ اللّهَ تَوّاب رحيم؛.
?اي افراد با ايمان! از بسياري گمانها بپرهيزيد؛زيرا برخي از گمانها گناه (و بي اساس) است؛ در امور مردم كنجكاوي نكنيد و از يكديگر غيبت ننماييد؛ آيا كسي از شما دوست دارد كه گوشت برادر خود را در حالي كه مرده است، بخورد حتماً اين كار را بد وناپسند مي شماريد (غيبت برادر مسلمان همانند اين عمل است) و از مخالفت خدا بپرهيزيد؛ خداوند توبه پذير و رحيم است).
?در اين آيه، خداوند جامعه اسلامي را ملزم مي سازد كه سه اصل اخلاقي را به عنوان حقِ لازم كه از لوازم و آثار اخوت اسلامي و برادري ديني است نسبت به يكديگر رعايت نمايند؛ اينك به طور اجمال به اين سه اصل اشاره مي كنيم:.
?1. بدگماني و بدبيني نسبت به مسلمانان ممنوع است؛.
?2. يك فرد مسلمان نبايد در امور مردم كنجكاوي كند؛.
?3. غيبت و بدگويي پشت سر مسلمان حرام است.
?از آن جا كه اصول ياد شده از مباحث اساسي اخلاق اسلامي هستند و در اصلاح اجتماع نقش مهمي ايفا مي كنند و از پيشوايان بزرگ ما بيانات جالب و شيوايي در اين زمينه وارد شده، شايسته است كه هر كدام را جداگانه مورد بحث و تجزيه و تحليل قرار دهيم. اكنون نخستين اصل يعني (بدگمانى) را مورد بحث قرار مي دهيم.
?بدبيني يك حالت رواني منفي است كه شخصيت و احترام و تقوا و پاكي افراد در فضاي فكر و قضاوت دارنده آن، لطمه مي بيند.
?افراد بدبين از ميان هزاران نقاط روشن و جلوه هاي خوب زندگي مردم، فقط به نقطه هاي مبهم و تاريك و تيره زندگي آنان، متوجه مي گردند.
?همه ما مي دانيم كه جان و مال و آبروي مسلمان محترم و هرگونه تعدي به آن حرام است، ولي در آيه به تعدّي ديگري اشاره نموده و مي فرمايد: حيثيت و آبرو و شخصيت هر مسلمانى، حتي در عالم فكر و پندار و در دايره داوري دروني ما نيز محترم است. هيچ فرد مسلمانى، نبايد بي جهت در درون خود، به حريم شخصيت و پاكي مسلماني با بدبيني وبدگماني و داوري بد، تجاوز نمايد.
?به قول يكي از دانشمندان معاصر: حدود امنيتي كه اسلام براي جامعه مسلمانان به وجود آورده، منحصر به جان و مال و آبرو نيست، بلكه علاوه بر اين امنيتهاي سه گانه، امنيت چهارمي را نيز خواستار شده است و آن، امنيت قضاوتهاي ديگران است؛ يعني افراد ديگر را در محيط فكر خود، مورد هجوم افكار و داوريهاي بد و ناروا قرار ندهد؛ احترام و شخصيت مسلمان، علاوه بر مرحله عمل، بايد حتي در محيط افكار ديگران نيز محفوظ بماند.
?از اين نظر، اسلام هرگونه بدگماني و بدبيني را كه منجر به لكه دار ساختن شخصيت كسي در محيط فكر و پندار مي شود، تحريم نموده و دستور داده است كه جامعه با ايمان از هرگونه سوءِ ظن نسبت به همديگر بپرهيزند.
?پيامبر اكرم در يكي از بيانات شيواي خود به امنيتهاي چهارگانه مزبور اشاره نموده و چنين مي فرمايد:.
?(اِنَّ اللّهَ حَرَّمَ عَلَي الْمُسْلِمِ دَمَهُ، وَمالَه وعِرْضَهُ، وَاَنْ يَظُنَّ به سُوءَ الظّنِ) 1
?خداوند، تجاوز به خون، مال و آبروي مسلمانان را حرام نموده و هرگز اجازه نداده است كه كسي به يك فرد مسلمان بدگمان شود و حتي در ذهن و فكر خود، به او نسبت ناروا بدهد.
?اگر امنيتهاي سه گانه، نخست در پرتو حكومتهاي مادي و سازمانهاي اداري تأمين گردد، ولي امنيت از نظر قضاوت مردم، جز در سايه ايمان به خدا عملي نمي شود؛ زيرا حدود حكومتهاي مادي منحصر به ظواهر است و جلوگيري از تجاوزهاي باطنى، از حريم قدرت عوامل مزبور، بيرون مي باشد؛ فقط ايمان به خداست كه مي تواند جلو اين گونه تجاوزها را بگيرد؛ زيرا يك فرد مسلمان ايمان دارد كه خداوند از كارهاي برون و درون او آ گاه است.
? پینوشت:
1. المحجة البيضاء، ج 5، ص 268.
? مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی