چگونه ثروت باعث رشد عبادت می شود؟
مرحوم آیت الله محمدعلی ناصری از اساتید اخلاق حوزه در یکی از دروس اخلاق خود به موضوع «اهمیت بزرگ مال و انفاق در جهت خیر و سعادت» پرداختند که متن آن بدین شرح است:
امام سجاد علیهالسلام در دعای مکارم الأخلاق از خداوند متعال چنین میخواهند:
«و أصِبْ بِی سَبیلَ الهِدایَةِ لِلبِرِّ فیما اُنفِقُ مِنهُ»؛ پروردگارا، آنچه از مال دنیا دارم و انفاق میکنم، توفیق ده تا در راه رضای تو و به نفع جامعه مصرف شود.
این درخواست امام سجاد علیهالسلام نشاندهنده اهمیت بزرگ مال و انفاق در جهت خیر و سعادت است.
خداوند در قرآن کریم میفرماید که اغنیا وکلای من هستند و باید داراییهای اضافی خود را در خدمت فقرا قرار دهند.
از این دعا میتوان دو رکن اساسی را استنباط کرد که پایهگذار امنیت و آسایش و سعادت دنیا و آخرت هستند:
...
رکن اول: اعتقادات و اصول دین
اولین رکن، عقاید صحیح و اصول دین است که به باورهای قلبی و ایمان انسان مربوط میشود. این اصول بنیادین برای سعادت انسان ضروری است.
رکن دوم: فروع دین و مدیریت مال
دومین رکن، مال و ثروت انسان است که به امور مادی مربوط میشود. این رکن، هم به رشد اقتصاد کمک میکند و هم زمینهساز عبادات و بندگی خداوند است.
برای مثال، حج، جهاد، زکات و صدقات از جمله اعمال خیر مالی هستند که بدون وجود مال و ثروت نمیتوان آنها را به انجام رساند.
ثروت به عنوان پایگاه قیام
در قرآن کریم، در دو آیه از واژه «قیام» استفاده شده است که به معنای پایگاه یا اساس است.
۱. آیه ۷ سوره مائده: «جَعَلَ اللَّهُ الْکَعْبَةَ الْبَیْتَ الْحَرَامَ قِیَامًا لِلنَّاسِ»، خداوند کعبه را به عنوان پایگاه اسلام و مسلمانان قرار داده است.
این مکان محل اجتماع مسلمانان برای عبادت و وحدت است و همگان باید برای تقویت دین خدا در این مکان جمع شوند.
۲. آیه ۵ سوره نساء: «وَلَا تُؤْتُوا السُّفَهَاءَ أَمْوَالَکُمُ الَّتِی جَعَلَ اللَّهُ لَکُمْ قِیَامًا»، خداوند در این آیه به مسلمانان توصیه میکند که اموال خود را به کسانی که نمیتوانند به درستی آنها را مدیریت کنند (افراد سفیه) ندهند.
این آیه به اهمیت مدیریت صحیح ثروت اشاره دارد.
در تفسیر معنای سفیه، پیامبر اکرم صلیالله علیهوآله بیان کردند که سفیه به معنای فردی است که توانایی مدیریت اموال خود را ندارد.
فرد سفیه نمیتواند تشخیص دهد که ثروت خود را کجا باید مصرف کند.
در این باره، عدهای از مخالفین نزد پیامبر جمع شدند و گفتند که آیا شما ما را سفیه خواندهاید؟
پیامبر اکرم صل الله علیه و اله در پاسخ فرمودند که این تعبیر از جانب خداوند است و با دلایل روشن آن را توضیح دادند.
مسئولیت مدیران در حفظ بیتالمال
این مفهوم نه تنها شامل افراد عادی بلکه مسئولان جامعه نیز میشود.
مسئولان باید کسانی باشند که توانایی مدیریت و حفظ بیتالمال را دارند و از آن در مسیر مصلحت عمومی و شرع مصرف کنند.
در غیر این صورت، آنان باید در برابر خداوند و امام زمان علیهالسلام پاسخگو باشند.
فرم در حال بارگذاری ...
رهبر انقلاب دلیل حضور ایران در سوریه را تبیین کردند.
بخشی از بیانات رهبر انقلاب در دیدار اقشار مردم به شرح زیر است:
* در قضیهی فتنهی داعش. داعش یعنی بمب ناامنی. داعش به معنای این بود که عراق را ناامن کند، سوریه را ناامن کند، منطقه را ناامن کند، بعد به نقطهی اصلی و هدف نهایی یعنی جمهوری اسلامی ایران بیاید، جمهوری اسلامی ایران را ناامن کند. هدف اصلی و نهایی این بود. این معنای داعش است.
* ما حضور پیدا کردیم، نیروهای ما هم در عراق، هم در سوریه حضور پیدا کردند به دو علت؛ یک علت حفظ حرمت اعتاب مقدسه بود. چون آن دور از معنویتها و دور از دین و ایمانها با اعتاب مقدسه دشمنی داشتند، قصد تخریب داشتند و تخریب هم کردند در سامرا مشاهده کردید به کمک آمریکاییها گنبد مطهر سامرا را از بین بردند، تخریب کردند بعدها این کار را میخواستند در نجف بکنند، در کربلا بکنند، در کاظمین بکنند، در دمشق بکنند هدف داعش این بود. خب معلوم است جوان مؤمن غیور محب اهلبیت به هیچ وجه زیربار چنین چیزی نمیرود، اجازه نمیدهد این یک علت.
* یک علت دیگر مسئلهی امنیت بود. مسئولین خیلی زود، به وقت فهمیدند که اگر چنانچه جلوی این ناامنی در اینجاها گرفته نشود سرایت میکند میآید اینجا سرتاسر کشور بزرگ ما را ناامنی خواهد گرفت. ناامنی فتنهی داعش هم یک چیز معمولی نبود.
...
* امیرالمؤمنین فرمود «ملتی که درخانهی خودش درگیر با دشمن بشود ذلیل میشود، نگذارید به خانهی شما برسد.» لذا نیروهای ما رفتند، سرداران برجستهی ما رفتند، شهید عزیز ما سلیمانی و یارانش و همکارانش رفتند جوانها را هم در عراق، هم در سوریه. اول در عراق، بعد در سوریه سازماندهی کردند، مسلح کردند، جوانهای خود آنها را، ایستادند در مقابل داعش، کمر داعش را شکستند توانستند غلبه پیدا کنند.
نوع حضور ما درحضور نظامی در سوریه در عراق هم همینجور به معنای این نبود که ما لشکرهایمان را برداریم ببریم آنجا بجای ارتش آن کشور.
* کاری که نیروهای ما میتوانستند انجام بدهند و انجام دادند کار مستشاری بود مستشاری یعنی چه؟ یعنی تشکیل قرارگاههای مهم مرکزی و اصلی، تعیین راهبردها و تعیین تاکتیکها و در مواقع ضروری ورود در میدان جنگ اما از همه مهمتر بسیج جوانان خود آن منطقه البته جوانهای ما هم، بسیجیهای ما هم بیتاب، مشتاق، با اصرار، خیلیهایشان رفتند.
فرم در حال بارگذاری ...
غرض از امتحان و ابتلا چیست
بنا بر این در امتحان و ابتلاء فقط جنبه خبر یافتن لحاظ نشده بلکه مطلوبیّت نیز در آن ملحوظ است. یعنی امتحان و ابتلا فقط و فقط برای خبردار شدن نیست ؛ بلکه امتحان کننده می خواهد از راه امتحان ، شیء مطلوب و خالص را به دست آورد. وقتی کسی را شلاق می زنند مراد این است که او را اصلاح کنند لذا کلمه محن در این مورد به کار می رود. همچنین طلا و نقره را ذوب می کنند تا ناخالصی آن ظاهر شود و طلا و نقره خالص به دست آید ؛ لذا در این مورد نیز واژه امتحان به کار می رود.
امتحان سخن نیز برای این است که سخن ارزشمندی حاصل شود. دباغی پوست را نیز امتحان می گویند چون در اثر دباغی ، پوست نرم و لطیف می شود. معلّم هم که دانش آموز را امتحان می کند صرفاً برای آگاه شدن از میزان اطلاعات دانش آموز نیست ؛ بلکه غرض اصلی امتحان ، این است که دانش آموزان وادار به درس خواندن شوند و رشد کنند.
و کسانی به کلاس بالاتر روند که مراتب پایینتر را به خوبی یاد گرفته اند. لذا بسیاری اوقات معلّمین ، امتحان میان ترمی می گیرند و چه بسا شاگردان را تهدید می کنند که نمره میان ترمشان را در نمره ترم آنها دخالت خواهند داد ؛ ولی در عمل چنین نمی کنند. چون مقصودشان صرفاً تحریک نمودن دانش آموزان به درس خواندن است.
بنا بر این ، از آنجایی که با برهان اثبات شده که خداوند متعال کمال محض است و جهل در او راه ندارد ،لذا در امتحان او جنبه ی خبر گرفتن را باید کنار گذاشت. پس امتحان خدا فقط برای اغراضی است که به امتحان شونده بر می گردد نه به امتحان کننده. و این اغراض بسته به افراد مختلف، متفاوت است.
امتحان انبیاء و ائمه و اولیاء برای این است که کمالات وجودی آنها برای دیگران آشکار گردد. و برای مومنین عادی وسیله خالص شدن از شرکهای خفی است ؛ همانگونه که آتش با ذوب نمودن سنگ طلا ، ناخالصی آن را جدا می کند ، و در نهایت طلایی خالص حاصل می شود. امتحان الهی برای عدّه ای نیز مجازات است.
فرم در حال بارگذاری ...
از شیوه جالب محاسبات خدا
تحلیل و برداشت آدم ها از یه موقعیت مشابه، به #زاویه دید اون ها بستگی داره. زاویه ای که میتونه گاهی باز، گاهی بسته و یا حتی گاهی از سر خیرخواهی باشه.
مرحوم #آیت_الله_فاطمی_نیا داستانی رو تعریف میکرد که:
«نقل شده است روزی “معروف کرخی” نشسته بود. عدّهای از جوانان در دجله سوار بر قایق بودند و ساز و آواز سر می دادند. چند نفر از مقدّسین آمدند به معروف کرخی گفتند:
آقا آن ها را نفرین کن، چه جوان های بدی هستند! معروف دستهای خود را بلند کرد و فرمود: خدایا به عزّت خودت #قسم می دهم کسانی را که در این دنیا اینقدر خوشحال کردی، در آخرت هم همینطور آن ها را خوشحال کن!
آنها به معروف اعتراض کردند: ای معروف! تو یک عارف هستی! چرا چنین می گویی؟ چرا یک عدّه که مشغول #گناه هستند را نفرین نکردی و برای آنها دعا کردی؟
معروف کرخی پاسخ داد: وای بر شما که نادان هستید، من آن ها را دعا کردم، اگر قرار شود در آخرت خوشحال شوند، باید در این جا توبه کنند. این دعا یعنی خدا به آن ها توبه عنایت کند.»
آیت الله فاطمی نیا اینطور ادامه میداد:
«حالا ببینید، منِ رو سیاه که معروف نیستم، خاک پای او هم نمی شوم ، از کنار عروسی ها که عبور می کنم می بینیم بی بند و باری زیاد است. می گویم خدا آن ها را مبارک گرداند.
می گویند آقا شما چرا؟!
می گویم پس چه بگویم ؟
برکت مصادیق مختلف دارد. یعنی خدا آنها را متحوّل کند، به آنها آگاهی بدهد تا توبه کنند. آدم برادر و خواهر خود را نفرین می کند؟!
بگو خدا آنها را خیر دهد، خدا متنبّه کند. گاهی مواقع آن ها متحوّل می شوند.»
فرم در حال بارگذاری ...
رفتارهای که زندگی را تباه میکند
داشتن یک زندگی آرام خریدنی نیست تا بتوانید با پول آن را بخرید، یا منتظر باشید تا کسی آن را به شما هدیه دهد، بلکه زندگی خوب را باید بسازید و از مارهای که زندگی را تباه میسازد دوری کنید. ما در این نوشتار…
اگر صداقت در بین زوجین نباشد آن زندگی رنگ آرامش را نخواهد دید.
صفحات: 1· 2
فرم در حال بارگذاری ...
بهانه های رفع تکلیف
حضرت زهرا (س) در خطبه فدکیه، از مسلمانان دورویی که با بهانههای مختلف در حمایت از اهلبیت پیامبر (ص) کوتاهی کردند، شکوه مینمایند؛ آنهم بلافاصله بعد از داغ سنگین آسمانیشدن پیامبر (ص) در حالیکه هنوز…
برای انجام ندادن یک کار، راههای مختلفی وجود دارد. مثلاً اگر یکی از بستگان و یا همکاران شما برای سفری چندروزه بخواهد اتومبیل شما را امانت بگیرد و شما هم تمایلی به این کار نداشته باشید، چندراه برای انجام ندادن این کار پیش روی شما قرار دارد. اولین و بهترین راه که معمولاً هم استفاده نمیشود، این است که با زبان نرم و ملایم به او بگویید که حاضر به انجام این کار نیستید و دلیلتان را هم بیان کنید. مثلاً شاید از طرز رانندگی و برخورد او با ماشین رضایت ندارید و یا خودتان برنامهٔ گشتوگذار دارید و یا قرار است ماشین را به تعمیرگاه ببرید و یا هر دلیل دیگری. اگر صحبتهای شما منطقی و با زبانی مهربان باشد حتی اگر او از شما دلخور شود، باز جای نگرانی نیست. چون شما حقیقت را گفتهاید و ناراحتی او نابجاست.
صفحات: 1· 2
فرم در حال بارگذاری ...