فرصت عروج
مسأله اساسی در باب ماه رمضان، این است که بشر -که در میان انواع عوامل و موجبات غفلت از خدا و از راه او محاصره شده و انگیزههای گوناگون، او را بهسمت پایین و تنزل و سقوط میکشاند- فرصتی پیدا کند که در آن بتواند روح را -که روح انسان و باطن بشر، به عروج و اعتلا تمایل دارد- به سمت عروج و اعتلا سوق دهد و به خدا تقرب جوید و به اخلاق الهی، تخلق پیدا کند. ماه رمضان، چنین فرصتی است.
البته غیر از ماه رمضان، فرصتهای دیگری هم هست. مثلاً همین نمازهای پنجگانه، فرصتهایی است که ما میتوانیم با استفاده از آنها عروج کنیم؛ خودمان را اصلاح نماییم و زنگارها و پوسیدگیها و غفلتها و بیماریهای معنوی را از خودمان دور کنیم. نماز، فرصت بسیار خوبی است. شما اگر امتحان نکردهاید -که قاعدتاً امتحان کردهاید و إنشاءاللَّه عمل دائمی شما، همینطور باشد- امتحان کنید. توجه بکنید که در حال نماز، اگر متوجه خودتان و کاری که از شما سر میزند باشید، قطعاً بعد از نمازِ شما، با قبل از نمازِ شما متفاوت خواهد بود. شرطش همین است که توجه کنید در حال نماز، مشغول چه کاری هستید.
بهترش این است که اذکار نماز را بفهمید؛ کارِ بسیار آسانی است. نباید بگوییم که ما فارسیزبانیم و نمیتوانیم عبارات عربی را بفهمیم. مجموع عباراتی که در نماز خوانده میشود -از اول تا به آخر- یاد گرفتن آن برای آدمهای متوسط، یک ساعت هم کار ندارد؛ خیلی آسان است. کتابهایی هم نوشته شده که اینها را ترجمه کردهاند. اگر به معانی توجه کنید و بفهمید که مضمون این کلمات چیست و در آنها تدبر کنید، البته بهتر است. اگر این مقدار هم ممکن نشد، حداقل وقتی در حال سجدهاید، بدانید که با خدا حرف میزنید؛ وقتی در حال رکوعید، بدانید که پروردگار عالم را تعظیم میکنید؛ وقتی در حال قرائت و ذکر هستید، بدانید که با چه کسی حرف میزنید. نفس همین توجه، مهم است.
اگر این توجه حاصل بشود و یاد خدا در نماز تأمین گردد -که «و لذکراللَّه اکبر»- این نماز برای شما «معراجالمؤمن» خواهد بود و شما را عروج خواهد داد. عروج، همین است که شما در باطن خودتان، صفا و لطافت و نورانیت بیشتری را بعد از نماز احساس میکنید.
آیا در برزخ، شفاعت وجود دارد؟
به لحاظ کلّی شفاعت در همه عوالم اعم از دنیا، برزخ و قیامت وجود دارد. منتهی این معنای عام شفاعت است. بدیهی است تا وقتی که «ولایت» وجود دارد، شفاعت نیز هست. تا وقتی همه فیوضات الهی از طریق معصومینعلیهمالسلام و صاحبان ولایت و امامت میرسد، شفاعت وجود دارد. وقتی خداوند میفرماید که مؤمنین در دنیا با انبیاء و اولیا همنشین میشوند، بالتبع در برزخ و قیامت نیز چنین خواهد بود.
شفاعت بهمعنای طلبِ برداشتن عذاب و عِقاب از کسی یا کسانی است که مستحق عذاب و عقابند.(شیخ طوسی،التبیان،ج۱،ص۲۱۳) و به عبارتی نوعی وساطت و میانجیگری در عفو و بخشیدن گناهان است.(مطهری،مجموعه آثار،ج۱،ص۲۵۴)
دشمن درونی و بیرونی انسان
انسان یک دشمن دارد که همان هوای نفس اوست و این را وجود مبارک پیامبر(صلی الله علیه واله) فرمود: «اعدی عدوّک نفسک الّتی بین جنبیک» و یک دشمن بیرونی دارد که همین ابزار دنیوی و زرق و برق دنیاست. خدای سبحان «دنیا» را مذمّت کرده است؛ دنیایی که من و ماست، دنیایی که مقام، خودبینی و غرور هست و من برترم در آن وجود دارد، مورد مذمّت قرار گرفته است و این دشمن زِ گهواره تا گور، از کودکی تا بزرگسالی با ما هست و اگر با ما نبود که خطرش را ذکر نمیکرد؛ لذا در طول زندگی باید انسان از این دنیا بر حذر باشد. [آیتالله جوادی آملی؛ درس اخلاق؛ ۱۴۰۲/۰۸/۱۱]
همه تلاش کنند که مردم محترمانه و آبرومندانه زندگی کنند
حجت الاسلام و المسلمین سید ابراهیم رئیسی، رئیس جمهور و هیئت همراه در ادامه برنامه های خود در سفر استانی به شهر مقدس قم، با حضور در بنیاد بین المللی علوم وحیانی اسراء با حضرت آیت الله العظمی جوادی آملی دیدار و گفتگو کرد.
آیت الله العظمی جوادی آملی در این دیدار در سخنانی بیان داشتند: خداوند مردم را «کریم» آفرید؛ «وَ لَقَدْ کَرَّمْنا بَنِی آدَمَ»، روی این اصل کشور را کمیته امدادی اداره کردن برخلاف فرهنگ خلقت است، خداوند انسان را با کرامت خلق کرد و دستور داد کرامت انسان محفوظ باشد.
ایشان ادامه دادند: به دلیل همین تاکید اسلام بر حفظ کرامت انسان است که مزدوری در اسلام نهی شده است، علما این نهی را حمل بر کراهت کردهاند اما برخی از کراهت بالاتر نیز گفته اند، سفارش اسلام این است که شما باید کنار سفره خود بنشینید، پیامبر(ص) دست کارگری را بوسید که برای خود کار میکرد، نه اینکه فردی که برای دیگری کار می کند.
معظم له تاکید داشتند: مسئولان باید همت بلند داشته باشند و بدانند که مدیریت و اقتصاد یک کار علمی است، باید همه تلاش کنند که مردم محترمانه و آبرومندانه زندگی کنند چرا که فقر به معنای نداشتن و نداری نیست، اسلام به شخص ندار، فقیر نمی گوید! در فرهنگ اسلام، فقیر کسی است که ستون فقراتش شکسته است، چنین فردی به هیچ کس اعتماد نخواهد کرد. در بیان قرآن، اقتصاد عامل قیام و ایستادگی جامعه است اگر اقتصاد خراب باشد و ستون فقرات جامعه مشکل داشته باشد، مجبور خواهد بود به دیگران باج بدهد.
آیت الله العظمی جوادی آملی با تاکید بر لزوم خودکفایی کشور در عرصه های مختلف ابراز داشتند: ما هرگز در را به روی خود نمی بندیم، ما با کسی قهر نیستیم و با همه کشورها تعامل می کنیم. آن ها نیز باید مودب باشند و ادب را در مقابل ما رعایت کنند، اما ما پس از دست دادن با آنها، باید انگشتان خود را بشماریم، این معنای استقلال است.
معظم له خاطرنشان کردند: توسعه در کار و تولید باید مورد توجه جدی قرار بگیرد، کشور این ظرفیت را دارد، باید تولیدکنندگان تشویق شوند و دولت هم آنها را هدایت و مراقبت کند.
در ابتدای این دیدار حجت الاسلام و المسلمین رئیسی گزارشی از اقدامات دولت به ویژه در بخش های اقتصادی و نیز اقدامات صورت گرفته در سفر استانی به شهر مقدس قم، محضر معظم له ارائه نمود.
مراتب روزه
مراتب روزه
چنانکه تقوا را مراتبى است و انسانها در بهره مندى از آن یکسان نیستند روزه هم که ابزارى براى رسیدن به تقوا است درجات و مراتبى دارد. اهل معرفت در بیان درجات روزه همانند تقوا سه مرتبه و درجه براى آن قایل شده اند.
روزه عوام که همان پرهیز از خوردن و آشامیدن و سایر مبطلات روزه است و از آدمى دفع تکلیف مى کند.
روزه خواص: که علاوه بر آنچه عوام از آن پرهیز مى کنند سایر اعضاى بدن نظیر چشم و گوش و دهان و… از گناهان دورى مى کنند که افطار چنین روزه اى، ارتکاب گناه و انجام معصیت است.
امام على (ع) چنین مرتبه اى را اینگونه معرفى مى فرمایند: «روزه دارى، پرهیز از حرامهاست، چنانکه انسان از خوردن و آشامیدن خوددارى مى کند».
روزه خواص خواص: که علاوه بر آنچه در دو مرحله پیش گذشت روزه دار، دل را از مشغول شدن به افکار دنیوى و اخلاق رذیله و هر آنچه غیر خداست محافظت کند و افطار این نوع از روزه به یاد غیر خدا و روز قیامت بودن است و حاصل این روزه روگردانیدن از غیر خداست چنانکه خداوند فرمود: «قُلِ اللَّهُ ثُمَّ ذَرْهُمْ؛ بگو خدا و هر چه غیر اوست واگذار».
این مرتبه از روزه اختصاص به انبیاء و صدیقین و مقرّبین دارد و ثمره این روزه نایل شدن به مشاهده جمال لقاى الهى است و رسیدن به چیزى که هیچ چشمى ندیده و هیچ گوشى نشنیده، و به خاطر احدى خطور نکرده است.
رشیدالدین میبدى در تفسیر گرانسنگ کشف الاسرار با بیانى لطیف این مرتبه از روزه را چنین بیان مى دارد: «روزه جوانمردان به زبان اهل حقیقت بشو و ثمره و سرانجام آن بدان، چنانکه تو تن را به روزه دارى و از طعام و شراب بازدارى ایشان دل را به روزه در آرند و از جمله مخلوقات باز دارند. تو از بامداد تا شبانگاه روزهدارى. ایشان از اول عمر تا آخر عمر روزه دارند. میدان روزه تو یک روز است، میدان روزه ایشان یک عمر».
حقیقت روزه
قرآن کریم در اشاره اى بسیار کوتاه، اما پر مغز و پر معنى حقیقت روزه و هدف از آن را بیان فرموده است در آیه ۱۸۳ سوره بقره مى خوانیم: «یا أَیُّهَا الَّذِینَ ءَامَنُواْ کُتِبَ عَلَیْکُمُ الصِّیَامُ کَمَا کُتِبَ عَلَى الَّذِینَ مِن قَبْلِکُمْ لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ؛ اى کسانى که ایمان آورده اید! روزه بر شما واجب شد همانگونه که بر پیشینیان شما واجب گردید باشد که پرهیزکار شوید.»
خداوند این آیه را با خطاب خاص خود به دوستانش آغاز مى کند و چه خطابى برتر از خطاب معبود با انسان، که چنین نواى گوش نوازى قبل از هر چیز تمامى سختى هاى روزه را از یاد انسان مى برد. امام صادق (ع) درباره این خطاب الهى مى فرمایند: «لذّة ما فى النداء اَزال تَعَ بَ العبادة و العناء؛ لذت آنچه در این خطاب است رنج و سختى عبادت را از بین مى برد».
در ادامه آیه خداوند فلسفه تشریع روزه را که در اُمم گذشته نیز جریان داشته بیان مى کند و مى فرماید: «لعلّکم تتقون» رسیدن به مرحله تقوا هدف روزه و حقیقت آن است. از این عبارت کوتاه مىتوان دنیایى از معنا را فهمید چرا که تقوا «خیر دنیا و آخرت» و «سرآمد همه کارهاست» و رسیدن به این مهم یعنى نهایت کمال آدمى و سعادت دنیا و آخرت.
چنانکه تقوا همه جانبه است و فقط به تقواى قلب یا عضو خاص یا حوزه معین اعم از فرهنگى، اخلاقى، اجتماعى، سیاسى، اقتصادى، محدود نمى شود و شامل همه این ابعاد مى گردد. روزه نیز فقط امساک از خوردن و آشامیدن نیست بلکه روزه دل، روزه چشم، روزه زبان، روزه قلب را شامل مى شود و در یک کلام آنکه تمامى وجود آدمى در اختیار احکام و فرائض الهى باشد.
چنین روزه اى سپر آدمى است در برابر آتش، بهشت را واجب مى کندو خالص شدن آدمى را به همراه مى آورد و به میراث روزه که همان یقین به ذات اقدس الهى است نایل مى کند. در حدیث معراج آمده است که پیامبر (ص) فرمود: «پروردگارا! میراث روزه چیست؟ خداوند فرم ود: روزه حکمت به ارث مى نهد و حکمت معرفت و معرفت یقین مى آورد و، چون بنده به یقین رسید دیگر براى او اهمیتى ندارد که چگونه شب و روز خود را بگذراند. به سختى یا به آسانى».
اما روزهاى که فقط امساک از خوردن و آشامیدن بدون توجه به محرمات الهى و واجبات خداوندى باشد بهره آن همان گرسنگى و تشنگى و رفع تکلیفى بیش نخواهد بود. چنانکه پیامبر خدا (ص) مى فرمایند: «بسا روزه دارى که بهره او از روزه اش گرسنگى و تشنگى است و بسا شب زنده دا رى که بهره او از عبادت شبانه اش فقط بى خوابى است.» چه خسران زده ایم اگر تشنگى و گرسنگى را تحمل کنیم و دست خالى این ماه را پشت سر بگذاریم در این صورت سپر آتش را که همان اصل روزه است به همراه داریم، اما با اعمال ناشایستمان آن سپر را پاره کرده ایم سپرى که از ما در برابر آتش محافظت نمى کند. این سپر را چه فایده و این روزه را چه سود که پیامبر عظیم مى فرماید: «الصُّوُم جُنَّةٌ مالَمْ یَخْرقْها» روزه سپر است تا زمانى که (آدمى با اعمال ناشایست) آن را ندارد»