عکسنوشت از دست دادن دوستان
حضرت آیتالله بهجت قدسسره درباره کلام اهلبیت علیهمالسلام معتقد بودند: «سخنانشان بالاتر از سخنان مخلوق و پایینتر از سخنان خالق است» و نظرشان بر این بود انسان با خواندن این روایات گویا پای منبر آن بزرگواران حاضر میشود.
هر هفته، کلامی از حضرت امیرالمؤمنین علیهالسلام
أمیرالمؤمنین علی بن ابیطالب علیهالسلام:
فقْدُ الْأَحِبَّةِ غُرْبَةٌ.
از دست رفتن دوستان، غربتی است .
نهجالبلاغه، حکمت ۶۵، (ترجمه مرحوم علامه محمدتقی جعفری)
سایت آیت الله بهجت رحمه الله
ساختن جامعهای با امید و موفقیت
? با عمل به درسهای نهجالبلاغه
? مقام معظم رهبری مدظله العالی: اگر بخواهیم جامعهاى را که شایستهى انسانیّت و شایستهى انسان است بسازیم، جامعهاى سرتاپا عدل، سرتاپا حق، با امید، با جهاد، با تلاش، با پیروزى، با موفّقیّت و بر مبناى یک فلسفهى عالمانه و درست، همهى این درسها در خودسازى و جامعهسازى از نهجالبلاغه به دست مىآید؛ #نهج_البلاغه یک چنین کتاب کاملى است
شتاب در کار خیر با نگاهی به نهجالبلاغه
آنچه از مجموع سخنان اهلبیت(ع) به دست میآید، این است که انسان نباید در انجام کارهایش عجله کند، البته برای کارهای خیر نباید درنگ کرد، به قول معروف «در کار خیر حاجت هیچ استخاره نیست». جایی که میدانیم کاری ثواب دارد و به نفع خودمان و یا مردم است دیگر نباید منتظر تأیید و تشویق دیگران شویم و باید آن را زود انجام دهیم.
یکی از پسندیدهترین اموری که هر انسانی میتواند، در طول زندگی خود انجام دهد، تشویق دیگران به کار خیر است. زندگی هریک از ما سراسر زنجیری به هم متصل است و اگر یکی از حلقههای این زنجیر پاره شود، در نهایت مشکلاتی به وجود میآید که از فردیت به جمعیت میرسد. از اینرو باید برای محکمتر شدن و اتصال هرچه بهتر این زنجیره، همگی به هم کمک و در این بین همدیگر را برای انجام کار خیر تشویق کنیم. حجتالاسلام جواد معین، مدرس جامعةالمصطفی العالميه خراسان در این خصوص یادداشتی با موضوع «شتاب در کار خیر با نگاهی به نهجالبلاغه» را در اختیار خبرگزاری ایکنای خراسان رضوی قرار داده است که در ادامه میخوانیم:
«به این مثال ساده توجه کنید: فرض کنید داخل اتوبوس نشستهایم و یک پیرمرد داخل میشود، عکسالعمل افراد مختلف است؛ برخی عمداً حواسشان را به بیرون و یا به موبایل متمرکز میکنند که یعنی من آن پیرمرد را ندیدهام و برخی هم بدون این که به صندلیهای اتوبوس نگاه کنند از جای برمیخیزند و صندلی خود را به آن شخص سالخورده میدهند.
قرآن کریم، کار شخص دوم را تأیید و در آیات خود همواره انسان را به انجام کارهای خوب ترغیب و تشویق میکند و بنابراین واژههایی مانند «سرعت» و «سبقت» را برای انجام کارهای خوب و نیک به کار برده است و از مجموع آنها به این نتیجه میرسیم که در انجام کارهای خوب، شتاب کنیم.
در جایی میفرماید: فَاسْتَبِقُوا الْخَيْرات؛ در نيكىها و اعمال خير، بر يكديگر سبقت جوييد. در آیهای دیگر این شتاب کردن را یکی از ویژگیهای مؤمنین میداند و میفرماید: «أُولئِكَ يُسارِعُونَ فِي الْخَيْراتِ وَ هُمْ لَها سابِقُون؛ اينان هستند كه به كارهاى نيک مىشتابند و در آن بر يكديگر سبقت مىجويند.»
کسی که در یک مزرعهای کار میکند، تلاش دارد که برای برداشت محصول بهتر، ابتدا عیبهای سالهای گذشته زمین را برطرف سازد و سپس با سرعت به آمادهسازی بستر زمین بپردازد. حال اگر دنیا را به مانند همان زمین کشاورزی در نظر بگیریم، موفق کسی خواهد بود که از گناهان گذشته خویش توبه کرده و با انجام پُر شتاب کارهای خوب، خود را برای آخرت مهیا میسازد.
حضرت علی(ع) میفرماید: «لَا خَيْرَ فِي الدُّنْيَا إِلَّا لِرَجُلَيْنِ رَجُلٍ أَذْنَبَ ذُنُوباً فَهُوَ يَتَدَارَكُهَا بِالتَّوْبَةِ وَ رَجُلٍ يُسَارِعُ فِي الْخَيْرَات؛ دنيا تنها براى دو كس خير دارد؛ يكى گناهكارى كه با توبه جبران كند و ديگر نيكوكارى كه در كارهاى نيكو شتاب ورزد.»
همانطور که زمان و فرصتها به زودی و با شتاب میگذرد، عمر آدمی نیز با شتاب میگذرد. وقتی فوتبالیستها به دقیقههای آخر بازی میرسند، اگر از نتیجه خوب بازمانده باشند، تلاش میکنند در این وقتهای باقیمانده، نتیجه را جبران کنند، اما اگر از همان ابتدای بازی، احساس میکردند که هر لحظه میتواند دقیقه ۹۰ باشد، قطعاً به این سختی نمی افتادند.
زندگی ما نیز مانند همین بازی فوتبال است، وقتی به دقیقه ۹۰ میرسیم، تازه یادمان میآید که چقدر فرصتهای خوب را از دست دادهایم، افسوس دوران جوانی و دوران گذشته خود را میخوریم، چرا قدر این وقتها، روزها و دقیقهها را نمیدانیم؟
نهجالبلاغه تشبیه زیبایی دارد، میفرماید فرصتها مانند ابر میگذرد، به این خاطر که حرکت ابرها اصلاً قابل حس و لمس نیست، گاهی یک تکه ابر بالای سرمان است، پس از لحظاتی میبینیم که مسافت طولانی را طی کرده است، بدون اینکه اصلاً توجه ما را به خود جلب کرده باشد.
فرزند کوچک ما اکنون که هفت ساله شده، یکی از آشنایان او را میبیند و میگوید: «آقا زاده شما چقدر بزرگ شده، اصلاً نشناختمش» اما خودمان متوجه رشد و بزرگ شدن او نشدهایم. فرزندان جلوی چشممان بزرگ میشوند و خودمان نمیبینیم، درست مثل «زمان» که از کنارمان میگذرد و ما متوجه نیستیم.
امام علی(ع) میفرماید: «الْفُرْصَةُ تَمُرُّ مَرَّ السَّحَابِ فَانْتَهِزُوا فُرَصَ الْخَيْرِ؛ فرصتها همانند ابر بهارى زود مىگذرند، بنا براين فرصتهاى نيكو را غنيمت شماريد.»
بنابراین چون زمان به مانند ابر میگذرد، میبایست از فرصتهایی که برای انجام کارهای خوب در زندگی برایمان درست میشود نهایت استفاده را کنیم و آن را به تأخیر نیندازیم. از کجا میدانیم که فردایی بیاید و ما زنده باشیم. یکی از نامهای قیامت، «روز حسرت» است، به این معنا که حسرت و افسوس میخوریم که ای کاش توشه بیشتری برداشت میکردیم.
امام على(ع) در سخن زیبایی میفرماید: «ديروزت از دست رفته و فردايت مشكوک است، و امروزت مغتنم، پس در بهرهبردارى از فرصتها شتاب كن و از اطمينان كردن به روزگار بپرهيز.»
بنابراین اگر کسی فرصتهای خوبی که در زندگی پیش میآید را قدر نداند و از دست بدهد، این کار موجب غم و غصه و حسرت او خواهد شد. در نهجالبلاغه در جمله کوتاه و پُر معنایی آمده است: «إِضَاعَةُ الْفُرْصَةِ غُصَّةٌ؛ از دست دادن فرصتها، غصّه میآورد.»
أجل و مرگ، درب خانه همه ما زانو زده و منتظر است که در یک فرصت مناسب، درب را بکوبد و داخل شود، پس چه بهتر که قدر این چند روز دنیای فانی را بدانیم، به کارهای خیر و «حسنات» بپردازیم و از کارهای حرام و سیئات دوری کنیم.
در نهایت این «جوانی» یک روزی تمام میشود، این «سلامتی» که فعلاً داریم، آهسته آهسته رو به کاستی میرود و از همه مهمتر «عُمر» ماست که روز به روز از آن کم میشود.
آن حضرت در سخنانی از شیعیان خود خواستهاند که این فرصت چند ساله زندگی را در راه اطاعت خداوند و فراهم ساختن توشههای مناسب اخروی، هزینه کنند.
چقدر خوب است که این نکته را در خانواده رعایت کنیم، به این معنا که زن و شوهر قدر یکدیگر را بدانند و از فرصتهای با هم بودن، نهایت استفاده را بکنند. خوب باشند، خوش و با مهربانی روزگار را در کنار هم سپری کنند. وجود هریک از زوجین میتواند فرصت خوبی برای انجام کارهای خیر باشد.
خبرگزاری قرآن
سفارش امام علی(ع) درباره گذشت ساعتها
امیرالمومنین امام علی علیهالسلام فرمودند:
… شما را به یاد مرگ و غفلت نکردن از آن سفارش کنم.
و چگونه از چیزی غفلت کنید که از شما غفلت نکند، و به کسی طمع میورزید که مهلتتان ندهد پس مردگانی که به چشم دیدهاید برای موعظه کافی است.
آنان که به گورهاشان برده شدند نه به دلخواه، و در آنجا فرود آمدند نه به اختیار، گویی اصلًا در دنیا نبودهاند و آخرت هماره خانه آنان بوده است.
از خانههاشان که در آن میزیستند به وحشت آمدند و در گورها که از آن وحشت داشتند خانه کردند، و به دنیایی که وانهادند و از دست دادند سرگرم بودند، و آخرتی را که به آن وارد شدند تباه ساختند.
دیگر نه کارهای ناشایسته خود را تغییر توانند داد و نه توان دارند کردارهای شایسته را زیاد کنند.
آنان به دنیا انس گرفته بودند ولی آنها را فریفت، و بدان اعتماد کردند امّا آنها را به خاک مرگ در انداخت.
پس بشتابید و پیش تازید -رحمت خدا بر شما- به سوی خانههاتان که مأمور به آبادی آنید و باید بدان روی آورید و به سوی آن فراخوانده شدهاید.
و نعمتهای الهی را که بر شمایان فرو باریده است با صبر و استقامت بر فرمانبری از او کامل کنید و از نافرمانی او بپرهیزید، که فردا نزدیک است. چه سریع گذرد ساعتها در روز، و روزها در ماه، و ماهها در سال، و سالها در عمر.
متن حدیث:
و من خطبة له علیه السلام: أُوصِیکُمْ- أَیُّهَا النَّاسُ- بِتَقْوَی اللَّهِ وَ کَثْرَةِ حَمْدِهِ عَلَی آلَائِهِ إِلَیْکُمْ وَ نَعْمَائِهِ عَلَیْکُمْ وَ بَلَائِهِ لَدَیْکُمْ فَکَمْ خَصَّکُمْ بِنِعْمَةٍ وَ تَدَارَکَکُمْ بِرَحْمَةٍ أَعْوَرْتُمْ لَهُ فَسَتَرَکُمْ وَ تَعَرَّضْتُمْ لِأَخْذِهِ فَأَمْهَلَکُمْ وَ أُوصِیکُمْ بِذِکْرِ الْمَوْتِ وَ إِقْلَالِ الْغَفْلَةِ عَنْهُ وَ کَیْفَ غَفْلَتُکُمْ عَمَّا لَیْسَ یُغْفِلُکُمْ وَ طَمَعُکُمْ فِیمَنْ لَیْسَ یُمْهِلُکُمْ فَکَفَی وَاعِظاً بِمَوْتَی عَایَنْتُمُوهُمْ حُمِلُوا إِلَی قُبُورِهِمْ غَیْرَ رَاکِبینَ وَ أُنْزِلُوا فِیهَا غَیْرَ نَازِلِینَ کَأَنَّهُمْ لَمْ یَکُونُوا لِلدُّنْیَا عُمَّاراً وَ کَأَنَّ الْآخِرَةَ لَمْ تَزَلْ لَهُمْ دَاراً أَوْحَشُوا مَا کَانُوا یُوطِنُونَ وَ أَوْطَنُوا مَا کَانُوا یُوحِشُونَ وَ اشْتَغَلُوا بِمَا فَارَقُوا وَ أَضَاعُوا مَا إِلَیْهِ انْتَقَلُوا لَا عَنْ قَبِیحٍ یَسْتَطِیعُونَ انْتِقَالًا وَ لَا فِی حَسَنٍ یَسْتَطِیعُونَ ازْدِیَاداً أَنِسُوا بِالدُّنْیَا فَغَرَّتْهُمْ وَ وَثِقُوا بِهَا فَصَرَعَتْهُمْ فَسَابِقُوا- رَحِمَکُمُ اللَّهُ- إِلَی مَنَازِلِکُمُ الَّتِی أُمِرْتُمْ أَنْ تَعْمُرُوهَا وَ الَّتِی رَغِبْتُمْ فِیهَا وَ دُعِیتُمْ إِلَیْهَا وَ اسْتَتِمُّوا نِعَمَ اللَّهِ عَلَیْکُمْ بِالصَّبْرِ عَلَی طَاعَتِهِ وَ الْمُجَانَبَةِ لِمَعْصِیَتِهِ فَإِنَّ غَداً مِنَ الْیَوْمِ قَرِیبٌ مَا أَسْرَعَ السَّاعَاتِ فِی الْیَوْمِ وَ أَسْرَعَ الْأَیَّامَ فِی الشَّهْرِ وَ أَسْرَعَ الشُّهُورَ فِی السَّنَةِ وَ أَسْرَعَ السِّنِینَ فِی الْعُمُرِ.
“نهج البلاغه، خطبه230″
چرا در نهج البلاغه نامی از عید غدیرخم برده نشده است؟
* سؤال
با توجه به اهميت عيد غدير خم چرا در نهج البلاغه نامي از اين عيد برده نشده است؟ آيا اين مطلب در ديگر سخنان حضرت علي ـ عليه السلام ـ آمده است؟
* پاسخ
در پاسخ به اين پرسش بايد گفته شود که نهجالبلاغه نام کتابي است که يکي از مفاخر خاندان پاک نبوي و يکي از دانشمندان علم حديث و ادب و قهرماني از قهرمانان عرصه دين و دانش و مذهب، به اسم محمد بن حسين مشهور به سيد رضي (359 ـ 406) آن را از خطبهها، نامهها و سخنان حکمتآميز امام علي ـ عليهالسلام ـ جمع آوري و تأليف کرده است.
و چنان که خود ايشان در مقدمه نهجالبلاغه تصريح ميکند در پاسخ به درخواست برخي از دوستانش مبني بر اين که سيد رضي کتابي تأليف نمايد که سخنان برگزيده اميرمؤمنان ـ عليهالسلام ـ را در جميع فنون و بخشهاي مختلف، از خطبهها، نامهها، مواعظ و آداب و… در برداشته باشد، اين کتاب را تأليف نموده است.
پندی از نهج البلاغه: هشدار مژده است
«مَن حَذَّرَکَ كَمَن بَشَّرَکَ». (حکمت 59)
ترجمه:
كسى كه تو را هشدار می دهد، مانند كسى است كه به تو مژده مى دهد.
شرح:
گاهى پدر و مادرها و بزرگترها و دوستان خوب و دلسوز از روى خيرخواهى و براى آن كه ما را از انجام كارهاى بد باز دارند، مجبور مي شوند به جاى نرمش و ملايمت، با لحنى تند و درشت هشدار دهند و ما را از كارى كه مى خواهيم انجام دهيم بر حذر و بيمناك سازند.
ممكن است بعضى افراد اينگونه بر حذر داشتن را خوش نداشته باشند و از لحن تند و هشدار دهنده كسى كه با درشتى از انجام كار بد آنها جلوگيرى مي كند ناراحت شوند.
ولى فرزند عزيز اين را بدان كه: وقتى كسى با درشتى و تندى به تو هشدار مي دهد و از انجام كارهاى بد تو جلوگيرى مي كند، مثل كسى است كه بالحنى ملايم و مهرآميز به تو مژده اى را مي دهد.
به عنوان مثال: وقتى كسى تو را از تنبلى در مدرسه و بازيگوشى در خانه باز مي دارد و بالحنى تند مي گويد: در خواندن درسهايت تنبلى نكن چون بي سواد و بي كار بار مى آيى و بدبخت مي شوى، مثل كسى است كه به تو مژده مي دهد و مي گويد: شاگرد اول شده اى و بزرگترين جايزه نصيب تو شده است.
پس از هشدار و انتقاد سازنده ناراحت نشو، بلكه خوشحال و متشكر باش؛ زيرا انتقاد بجا انسان را متوجه اشتباه خود مي كند و باعث برطرف شدن عيب و ايراد او مي گردد.
______________________
منبع: پندهاى كوتاه از نهج البلاغه، هیئت تحريريه بنياد نهج البلاغه
امام علی عليه السلام
احادیث امام علی علیه السلام
انتقاد
انتقاد سازنده
هشدار
امر به معروف و نهی از منکر
نهج البلاغه
تفسیر موضوعی نهج البلاغه
پندی از نهج البلاغه
حکمت 59 نهج البلاغه
شرح حکمت 59 نهج البلاغه