پاسخ شنیدنی به یک اشکال درباره امیرالمؤمنین علی(ع)
شهید مطهری: یکی از علمای فارس به تهران آمده و در یکی از مسافرخانههای تهران ساکن شده بود. در اینجا پولش را دزد میزند. مرد محترمی بوده. هیچ کس را هم نمیشناخته که از او کمک بگیرد. میآید فرمان امیرالمؤمنین(ع) به مالک اشتر را روی یک کاغذ اعلا با یک خط بسیار عالی مینویسد که آن را به صدر اعظم وقت اهدا کند. (طبق معمول، آنها هم در مقابل پولی میدادند).
🔸 خیلی روی آن زحمت میکشد. بعد وقت میگیرد و نزد آن آقای صدراعظم میرود. او نگاه میکند و میپرسد چیست؟ میگوید فرمان امیرالمؤمنین(ع) به مالک اشتر است. میفهمد که این برای دریافت کمک آمده. وقتی که همه مراجعهکنندگان رفتند، به فرّاش میگوید در را ببند، هیچ کس داخل نیاید.
🔹به آن آقا میگوید بیا جلو. او را خوب نزدیکش آورد و به آرامی گفت: من از خودت یک چیزی میپرسم. خود علی به این عمل میکرد یا نمیکرد؟ بله، عمل میکرد. گفت: خودش که عمل کرد چه نتیجهای گرفت؟ آیا جز شکست چیزی نصیبش شد که تو حالا این را برای من آوردهای؟
🔸عالم گفت: جوابت را همین جا به تو میدهم. تو چرا این را جلو مردم به من نگفتی؟ صبر کردی مردم بروند. مردم هم که رفتند چرا جلوی نوکرهای خودت نگفتی؟ تازه نوکرهایت را بیرون کردی و آرام به گوشم میگویی. از که میترسی؟ از این مردم میترسی. از چه چیزِ مردم میترسی؟ غیر از همین علی(ع) است که الآن در همین مردم حلول کرده؟
🔹معاویه که مثل تو عمل میکرد الآن کجاست؟ تو خودت هم مجبوری که حالا معاویه را لعنت کنی. ولی علی(ع) به دلیل همین منطقش اکنون زنده است. پس علی(ع) شکست نخورده است. باز هم امروز منطق اوست که طرفدار دارد، پس باز هم حق پیروز است.
📝 استاد مطهری، فلسفه تاریخ، ج۴، ص۲۹۶-۲۹۵ (با تلخیص)
چرا خدا نیازی به عبادت و نماز ما نداره؟
روایت مشهور «الصَّلاةُ عَمودُ الدِّین» از جمله احادیثی است که زیاد شنیده ایم و پیرامون این دستور الهی، سؤالاتی وجود دارد که در شماره های مختلف به انتشار این پرسش ها و پاسخ آنها خواهیم پرداخت.
سؤال: آیا خداوند به عبادت و نماز ما نیاز دارد؟
پاسخ: خیر، فرمان عبادت، نشانهی نیاز خداوند به ما نیست.
در آیه ۸ سوره ابراهیم قرآن میفرماید: «إِن تَکْفُرُوا أَنتُمْ وَ مَن فِی الْأَرْضِ جَمِیعًا فَإِنَّ اللَّهَ لَغَنِیٌّ حَمِیدٌ» اگر شما و همه مردم زمین کافر شوید، همانا خداوند بی نیاز و ستوده است.
و همچنین در آیه ۶ سوره تغابن میفرماید: «فَکَفَرُوا وَ تَوَلَّوا وَّاسْتَغْنَی الله» پس کافر شدند و روی برگرداندند و خداوند (از ایمان و طاعتشان) بی نیاز است.
خداوند نه تنها به ما، بلکه به هیچ چیزی نیاز ندارد، چنانکه در آیه ٩٧ سوره آل عمران میفرماید: «فَانّ اللهَ غَنیّ عَن العالمین».
آری، اگر همه مردم رو به خورشید خانه بسازند چیزی به خورشید اضافه نمیشود و اگر همه مردم پشت به خورشید خانه بسازند، چیزی از خورشید کم نمیشود.
خورشید نیازی به مردم ندارد که رو به او کنند، این مردم هستند که برای دریافت نور و گرما باید خانههای خود را رو به خورشید بسازند.
این تمثیل در مورد آیه ١٤ سوره لقمان نیز بکار رفته که خداوند، نیازی به تشکر ما ندارد و قرآن، بارها به این حقیقت اشاره نموده و فرموده است: هرکس شکرگزاری کند، به سود خود شکرگزاری کرده است.
استاد قرائتی، تمثیلات تفسیر نور، صفحه ۱۱۰
لقمه حلال ظرف پذیرش حق را برای فرزندان فراهم میکند
حجتالاسلاموالمسلمین «علیرضا تراشیون» شامگاه جمعه ۱۶ شهریورماه طی سخنانی در حرم مطهر بانوی کرامت، درباره اهمیت لقمه حلال در تربیت فرزندان اظهار داشت: یکی از بزرگترین سرمایههای هر انسانی در این عالم خاکی فرزندان هستند و طبق روایت چیزی که این مطلب را تجلی میسازد این است که والدین نسبت به تربیت فرزندان یک تکلیف محوری دارند.
والدین مهمترین عنصر تربیتی فرزندان
وی افزود: مهمترین عناصر انسانی در تربیت فرزندان والدین هستند و یکی از حقوق فرزندان این است که تربیت داده شوند به همین خاطر تربیت فرزندان یک وظیفه مهم والدین است.
تراشیون خاطرنشان کرد: تا زمانی که آثار وجودی تربیت در وجود فرزندان است والدین نیز از برکات این آثار بهرهمند خواهند شد اما غفلت از تربیت فرزندان و کمکاری نسبت به تربیت فرزندان باعث میشود شیطان به این مقوله چشم طمع داشته باشد.
اهمیت لقمه حلال در تربیت فرزندان
کارشناس مذهبی حرم مطهر بانوی کرامت یادآور شد: تربیت وابسته به رعایت نکات و اصول خاصی است که اولین نکته آن فراهم نمودن بستر تربیتی آن یعنی لقمه حلال است؛ چراکه لقمه حلال بهتنهایی باعث تربیت نمیشود اما ظرف پذیرش حق را برای فرزند فراهم میکند.
وی در ادامه گفت: سیدالشهدا همواره دشمنان خودشان را نصیحت مینمودند در حالی که دشمنان به سخنان سیدالشهدا گوش نمیکردند که در این وضعیت سیدالشهدا خطاب به لشکریان میفرمایند شکم این جماعت از لقمه حرام انباشته شده است.
لقمه حلال ظرفی پاک برای تربیت
تراشیون با بیان اینکه ظرف تربیت باید پاک باشد تا بتواند پذیرنده سخن حق باشد، تأکید کرد: روزی ناپاک و آلوده باعث میشود فرزند سخنان حق را قبول نکند و دست به نافرمانی بزند در حالی که وظیفه این است که روزی اندک داده شود اما پاک و حلال باشد.
تراشیون یادآور شد: روزی حرام سرعتش در نفوذ به انسان بسیار سریع است و اثرات خود را در رفتار انسان نمایان خواهد کرد.
وی تأکید کرد: تکلیف والدین برای فراهم کردن مقدمات تربیت این است که روزی حلال سر سفره فرزندان گذاشته شود و اگر خدایناکرده روزی ناپاک وجود داشته باشد اولین کسی که روی پلصراط یقه پدر را خواهد گرفت همین فرزندان هستند.
نقش مادر در نورانی کردن لقمه حلال
استاد حوزه علمیه تأکید کرد: نکته دوم دراینخصوص، این است که مادران وظیفه دارند این روزی حلال را نورانی کنند و به خورد فرزندان بدهند و با ذکر خداوند و داشتن وضو این غذا را در مطبخ درست نماید.
تراشیون افزود: رستورانداران دقت نماید کسانی که در مطبخ آنها مشغول فعالیت هستند باید افراد بادقت و ظاهر الصلاح باشند و مالکان غذاخوریها هر کسی برای درستکردن غذا انتخاب نکنند.
وی خاطرنشان کرد: نکته سوم در تربیت فرزندان این است که این فرزندان بر اساس دیدههای خود تربیت میشوند به همین خاطر والدین باید مراقب رفتار و سخنان خود در محیط خانه باشند.
تراشیون تأکید کرد: یکی از قویترین کانالهای دریافتی انسان چشم هستند به همین خاطر فرزندان آنچه را با چشم میبینند در ذهن خود ذخیره و بر اساس آن رفتار خواهد کرد.
سخنران حرم مطهر بانوی کرامت خاطرنشان کرد: نکته چهارم و پنجم دراینخصوص این است که فرزندان باید سخنان خوب بشنوند تا بتوانند سخنان خوب به زبان بیاورند به همین خاطر باید بستر شنیدن سخنان خوب برای آنها فراهم شود.
«شرح حال»غزل جدید رهبر انقلاب
در جریان دیدار رمضانی امسال شاعران با رهبر انقلاب در فروردینماه ۱۴۰۳، حجتالاسلام انصارینژاد از شعرای برجسته کشور که به تازگی کتابی با عنوان «امین شعر انقلاب» تدوین و منتشر کرده، از حضرت آیتالله خامنهای درخواست کرد تا غزل منتشر نشدهای از سرودههایشان را برای انتشار در چاپ جدید این کتاب در اختیار وی قرار دهند. رهبر انقلاب نیز با تقدیر از آقای انصارینژاد با این پیشنهاد موافقت و غزلی از سرودههای معظمله در اختیار این شاعر قرار گرفت.
«شرح حال»
گامی به راه و گامی در انتظار دارم
سرگشته روزگاری پَرگارـوار دارم
دلبستهی امیدی در سنگلاخ گیتی
رَه بیشکیب پویم، دل بیقرار دارم
یک عمر میزدم لاف از اختیار و اینک
چون شمع، اشک و آهی بیاختیار دارم
گو ابرِ غم ببارد تا همنشین عشقم
از غم چه باک دارم کاین غمگسار دارم
نبود روا که گیرم جا در حضیض پَستی
سیلم که هستی خود از کوهسار دارم
سرشارم از جوانی هر چند پیر دهرم
چون سرو در خزان نیز رنگ بهار دارم
از خاک پاک مشهد نقشی است بر جبینم
شادم «امین» که از دوست، این یادگار دارم
سیّدعلی خامنهای
آیا جامانده اربعین می تواند امام را از نزدیک زیارت کند؟
حضرت آیت الله جوادی آملی پاسخ می دهد:
گفتمان ناب | آیا جامانده اربعین می تواند امام را از نزدیک زیارت کند؟
حوزه/ اگر زیارت پیامبر و اهل بیت (ع) در تِلو زیارت ذات اقدس الهی است و زیارت خدای سبحان، قُرب و بُعدی ندارد، زیارت این خاندان و امام حسین (ع)هم به برکت توحید، قُرب و بُعدی ندارد؛ ما از نزدیک می توانیم بگوییم: «السلام علیک»، از دور هم می توانیم بگوییم: «السلام علیک».
یکی از برجسته ترین وظایف ما شیعیان، زیارت «اربعین» است
وجود مبارک حضرت امیر (سلام الله علیه) فرمود: «قَد قَامَتِ الصَّلاةُ» یعنی «حَانَ وَقتُ الزِّیارَة»؛ زیارتنامه خدا نماز است؛ بنده اگر بخواهد به حضور پروردگار برسد و خدا را زیارت کند، زیارت خدا نماز است! پس زیارت از زیارت الله شروع می شود که انسان با او گفتگو می کند و حرف خودش را در قنوت و غیر قنوت می تواند با خدا در میان بگذارد، این زیارت خداست.
زیارت انبیای الهی و ائمه معصومین (علیهم السلام) در تِلو همین زیارت الهی معنا پیدا می کند؛ انسان به حضور آنها مشرّف می شود. اینکه از نظر معنا زیارت از قُرب و بُعد یکسان است _ گرچه درجات آن فرق می کند _ برای همین است.
اگر کسی توانست در زیارت اربعین به کربلا مشرّف شود، فوز و فیض بیشتری دارد و اگر آن توفیق نصیب او نشد، زیارتِ از دور، معقول و ممکن است، زیرا آنها در دور و نزدیک حضور دارند.
اگر زیارت پیامبر و اهل بیت (علیهم السلام) در تِلو زیارت ذات اقدس الهی است و زیارت خدای سبحان، قُرب و بُعدی ندارد، زیارت این خاندان هم به برکت توحید، قُرب و بُعدی ندارد؛ ما از نزدیک می توانیم بگوییم: «السلام علیک»، از دور هم می توانیم بگوییم: «السلام علیک».
این «کاف»، «کاف»ی نیست که ما گرفتار ادبیات عرب باشیم؛ آنها می گفتند اگر کسی را می بینی بگو «السلام علیک» و اگر نمی بینی و غایب است بگو «السلام علیه».
فرمودند لازم نیست تو او را ببینی، همین که او تو را می بیند حاضر است! اگر حضور دارد و حضور به حضور مزور است نه اینکه لازم باشد که زائر حاضر باشد، این «کافِ خطاب» معنای خاص خودش را دارد: «السلام علیک».
ما غایب هستیم و نه او؛ ما دور هستیم و نه آن حضرت!
بنابراین این زیارت اربعین و سایر زیارت ها، در هر زمان و زمینی جا دارد، برای اینکه آنها در هر زمان و زمینی به اذن خدای سبحان حاضرند.«جلسه درس اخلاق، ۱۳۹۳/۰۹/۲۰»
غیر شیعه ها هم اسلامشان را از امام حسین (ع) دارند
مرحوم آقامجتبی تهرانی گفته است: حالا بعد از حدود هزار و چهارصد سال می فهمید که حضرت چه کرد. حتّی غیر شیعه ها هم اسلامشان را از امام حسین (ع) دارند. بقای اسلامی که به دست آن ها رسیده است نیز به دلیل قیام امام حسین (ع) بود. این حرکت یک مسئلۀ کوچک نبود.
«نکتۀ مهمّی که باید به آن اشاره کنیم این است که به طور کلّی «تغییر» تدریجی الحصول است. اجمالاً گفته ام که هم صَلاح، تدریجی الحصول است و هم فساد. امّا این گونه نیست که این ها از نظر زمانی، با هم مساوی باشند. صلاح و فساد از نظر سرعت با هم متفاوت اند؛ یعنی فساد سریع تر در جامعه اثر می کند و صلاح، بطیءتر و کندتر است. در جامعه، صلاح دیرتر انجام شده و پیاده می شود؛ یعنی اگر یک جامعه را بخواهی اصلاح کنی، هم از نظر زمانی و هم از نظر کاری، سخت تر است از این که بخواهی همان جامعه را فاسد کنی. فساد، سریع تر حاصل می شود. سرّ آن هم این است که چون فساد با هواهای نفسانی همسو است سریع تر ایجاد می شود. در آن آیه هم خطاب به پیغمبراکرم(ص) داشت که (وَلا تَتَّبِع أَهواءَهُم) (۱) از هواهای نفسانی امّت پیروی نکن که این، سریع پیش می رود چون با هواي نفساني سازگار است. آن سازگار نيست. فساد یک مؤیّد داخلی دارد. البتّه صلاح هم مؤید داخلی دارد، بروز و ظهور مؤید فساد، همین مظاهر دنیوی است که امام علی(ع) نیز به آن اشاره می کند، مسئله این است.
قیام امام حسین(ع) هم برای این بود که زمینۀ فساد را از جامعه ریشه کن کند تا اسلام باقی بماند. تعبیراتی که امروز راجع به امام حسین(ع) می شود، خیلی کوچک است، حال آنکه امام حسین(ع) اسلام را زنده کرد. اسلام رو به مرگ بود، رو به موت بود. حالا بعد از حدود هزار و چهارصد سال می فهمید که حضرت چه کرد. حتّی غیر شیعه ها هم اسلامشان را از امام حسین (ع) دارند. بقای اسلامی که به دست آن ها رسیده است نیز به دلیل قیام امام حسین (ع) بود. این حرکت یک مسئلۀ کوچک نبود. اینکه گفته می شود: این قیام در تاریخ انبیا و اولیا(ع)، منحصر به فرد است، برای این است. حرکت امام حسین (ع) تک است، چون او علّت مبقیۀ آخرین دین الهی است. او آمد و ایستاد؛ و در یک روز، هر چه را داشت گذاشت؛ برای بقای اسلام و برای لقای خدا بشر واقعاً عاجز است از اینکه درک کند که امام حسین(ع) در این روز چه کشید؛ حتّی از نظر ظاهری نمی توان درک کرد».
سوره مبارکه شوری، آیه ۱۵